﷽ #احکام_نامحرم
❓پرسش
نگاه به زنان نامحرم، به ویژه فامیل و آشنا، بدون قصد لذت و تنها از روی علاقه و محبت، مثلا به چشم خواهری، چه حکم دارد؟
✅ پاسخ
اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، نگاه به صورت و دست آنان تا مچ جایز است، ولی نگاه به جاهای دیگر، هر چند بدون قصد لذت، حرام است.
✍ تأملی در اخبار آحاد، قسمت دوم
♻️ آنچه از اخبار به دست ما رسیده است، حداقل با ۴ مشکل مواجه است:
۱.عمده ی آنچه که در آن زمان صورت میگرفته، بصورت نقل های شفاهی بوده است و کتابت با تأخیر صورت میگرفته است. خود نقل شفاهی بصورت طبیعی مشکل ساز است، از یاد آدم می رود، لفظ جابجا و عوض میشود.
۲.بحث جعل و وضع که به اتفاق آراء چنین چیزی صورت گرفته است لذا مصون نیست که این جمله، کلام یا سخن دست نخورده باشد. میگویند « اگر سند را بررسی کنیم تشخیص میدهیم » خب کسی که میتواند متن جعل کند، میتواند سند هم جعل کند چون آدم باهوشی است که متن جعل میکند. جاعل آدم باهوشی است که میفهمد اگر حرف خود را به اسم خود بگوید، کسی از او قبول نمیکند و لذا آن را از طرف یک شخص محترم و با جایگاه خاص میگوید و بلد است که سند هم جعل کند. آن زمان که صنعت چاپ نبوده است که همزمان از یک نسخه ۳ هزار تا چاپ شود و در دست همه باشد، مینوشته و بدست یکی میافتاده است، این شهر و آن شهر... ابزار و راهکارهایی که برای جلوگیری از جعل و وضع ذکر میکنند، در یک حد می تواند جلوی آن را بگیرد لذا این هم یک معضل است.
۳.معضل سومی که وجود دارد مسأله ی چگونگی کتابت و استنساخ است، این خطی که آن زمان بوده تبدیل به خط دیگری شده است، خط کوفی بوده به نسخ تبدیل شده است، جابجایی و یا شکل حروف عوض شده است، اصلاً تا مدتها خط عربی نقطه گذاری نداشته است، بعد نقطه گذاری کرده اند. تا این دوره ی متأخر بعضی از علماء بدون نقطه مینوشتند، شما اگر نقطه ها را از بعضی از کلمات بردارید، چند جور خوانده میشود و این یک امر اجتهادی است.
۴.مشکل دیگر نقل به معنا است که یک امر خیلی طبیعی بوده است حتی روایت هم داریم که از ائمه(ع) سؤال میکنند « ما مطلب را از شما میشنویم اما آنطور که باید نقل کنیم در یادمان نمی ماند.» میفرمایند « اذا عرفت المعنا فلا بحث » اگر مقصود را رساندید، خب مقصود مربوط به شخص است، این آدم ها که یکسان نمیفهمند. همین را به ۱۴۰۰ سال قبل ببرید که سطح آگاهی، سطح سواد و حتی کار افراد فرق میکند، یکی جمال است، یکی هم عطار است و غیره. اما این خیلی طبیعی است.
#خبر_واحد
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
💠 انتقاد آیت الله حسینی قزوینی از نپرداختن بزرگان حوزه به شبهات اعتقادی:
«كتاب شاهراه اتحاد» را من چند روز قبل كه خدمت یكی از مراجع بزرگوار بودم، گفتم كه این كتاب حداقل پنجاه سال قبل نوشته شده است و یك نفر از شما جواب نداده است.
آن زمان مسؤلیت با شما بوده است. جزء اساتید برجستهی حوزه بودید، فردای قیامت چه جوابی میدهید؟! این مطلب را خیلی رُك گفتم. گفتم من معذرت میخواهم ما دست شما را میبوسیم، اگر اجازه بدهید پای تان را هم میبوسیم؛ ولی در بحث امامت ما با كسی شوخی نداریم، شما به این كتاب جواب ندادید.
کلام مقارن 971206
#تأمل
#شبهات
👇👇
@Taammolate_talabegi
امیرالمؤمنین عليه السلام:
خوشا به حال كسى كه زيادى مال خويش را انفاق كند.
#حدیث
👇👇
@Taammolate_talabegi
﷽ #احکام_بانوان
❓پرسش
اگر برداشتن ابروها زینت به حساب آید، باید تمام صورت را پوشاند؟
✅ پاسخ
آیات عظام سیستانى، مکارم و نورى: به این مقدار اشکال ندارد و پوشاندن آن از نامحرم واجب نیست.
آیات عظام بهجت و صافى: زینت محسوب مى شود و باید آن را از نامحرم بپوشاند.
آیات عظام خامنه اى، فاضل و وحید: اگر زینت محسوب مى شود، باید آن را از نامحرم پوشاند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حکایت وعده وعید ها...
🔹 و اکنون گذر زمان قضاوت می کند...
#سیاسی
👇👇
@Taammolate_talabegi
⚜ نصایح آیت الله وحید خراسانی به #نشست_اساتید
💠 متن نصایح آیت اللّه وحید خراسانی دام ظلّه در اجلاس نشست اساتید حوزه علمیه قم در بیت ایشان.
👇👇
♨️نصایح آیت الله وحید خراسانی به #نشست_اساتید ۱
♨️متن نصایح آیت اللّه وحید خراسانی دام ظلّه در اجلاس نشست اساتید حوزه علمیه قم در بیت ایشان
📅آذر ۱۳۹۶
♨️ در این مجلس همه بزرگان نشست اساتید حاضر بودند
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیة الله فی الارضین و اللعن علی اعدائهم الی یوم الدین
⚠️عمده این است که ما نه قرآن را شناختیم و نه این دین را، نه آورنده این دین و نه حفاظ این دین.
⚠️خواجه نصیر الدین طوسی کیست؟ العقل الحادی عشر. عقل یازدهم عنوان خواجه نصیر است. این فحل الفحول، عظمت حکمتش از مناقشاتش با فخر رازی ظاهر می شود. همچو مردی هنگام مرگ وصیت کرد: مرا پایین پای قبر حضرت موسی بن جعفر دفن کنید و بر لوح قبر من بنویسید: و کلبهم...، وکلبهم سگ این خاندانم اما باسط ذراعیه بالوصید.
⚠️این خواجه و این معرفت!
♨️صاحب جواهر فحلی است. کسی از زمان شیخ طوسی تا زمان صاحب جواهر موفق نشده است از طهارت تا دیات، این جور مستدل، هم اجماع و هم شهرت، شهرت هم دو قسم إما مطلقا إما بین قدماء؛ همچو فحلی از اول طهارت تا دیات.
♨️نایینی اعجوبه ای است. مرحوم کفایی به خود من فرمود: مرحوم آقاضیاء به آخوند اعتراض کرد.
♨️اعتراضش این بود که این همه تقدیر می کنی از میرزا حسین با این که هزار نفر در درس تو حاضرند، آن هم از قبیل ملا عبدالله که فحلی بود.
♨️آخوند جواب داد: این مردی است که من شب یک مشت استفتاء برای او می فرستم، صبح همان شب با تمام مدارک -این کلمه را اهل فن می فهمند- با تمام مدارک از اجماع و روایات، سندا و دلالة، اگر معارض دارد اعمال قواعد تعارض از ترجیح به موافقت کتاب اولا؛ و مخالفت عامه ثانیا، صبح همان شب برای من می فرستد.
♨️همچو مردی لایدرک و لایوصف. آن وقت اعاظم عصر همه ارجاع دادند در فتوا.
⛔️این است تقوا. آن روزگار چه بود این روزگار چه هست!
♨️اهمال معقول نیست.
هر امری اما لابشرط است و اما بشرط. هدایت این دین، این قرآن مبین که ما هرگز قرآن را نشناختیم و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء. مفهومی از شیء اعم نیست؛ اطلاق شیء مصدر به کل است و کل از ادات عموم وضعی است.
⛔️این قرآن است و نزلنا علیک القرآن تبیانا لکل شیء آیا ما چه بلدیم؟
⛔️خوشا به حال کسانی که قدر خودشان را فهمیدند و پا از گلیم دراز نکردند.(در این مجلس همه بزرگان نشست اساتید حاضر بودند)
♨️شیخ الطائفه کیست؟
یک شب در مجلس استفتا وارد شدم بر مرحوم آقای خویی. آقای خویی فحل الفحول است، دیدم متحیر است، گفتم: وجه تحیر چیست؟ گفت: رفتم در رجال. به حال شیخ طوسی رسیدم. از طوس آمد به بغداد. این چه مردی است؟! تهذیب و استبصار در حدیث، عده در اصول، رجال شیخ در علم رجال، فهرست در کتب. بانی حوزه نجف است و هر مجتهدی که از آن حوزه در می آید ثمره شجره طیبه شیخ طوسی است. آقای خویی بهتش زده بود. همچو فحلی بعد کتاب دعایی هم نوشته است که ادعیه صباح و مساء را مردم عام قرائت کنند.
⛔️این توفیقات آنها و این هم بدبختی ما!
♨️نوبت رسید به صاحب جواهر. پسر بیست ساله ی صاحب جواهر فوت شد. به پدر خبر دادند. آمد پای جنازه پسر نشست، دو ورق جواهر را نوشت، گفت: این هم برای تو. بعد آهی کشید، پرسیدند: این آه چه بود؟ گفت: آه من سرّش این است که این بچه در زمان فقر و تنگدستی من زندگی کرد، آن هم با چه مشقتی! همچو مردی صاحب جواهر است.
⛔️این روزگار سلف و این روزگار ما! اینها بهت انگیز است.
♨️محمد مکی کیست؟ شهید اول. عقل مبهوت است. در زندان ظرف هفت روز لمعه را نوشت از طهارت تا دیات. این شهید اول است و این لمعه و آن زین الدین شارح.
♨️مهم این است که همین فحل کتابی دارد به عنوان بیان، کتاب دیگری به عنوان دروس؛ بعد روشن می شود احاطه او به مسائل تا چقدر است.
♨️نصایح آیت الله وحید خراسانی به #نشست_اساتید ۲
♨️متن نصایح آیت اللّه وحیدخراسانی دام ظلّه در اجلاس نشست اساتید در بیت ایشان ۲
📅آذر ۱۳۹۶
♨در این مجلس همه بزرگان نشست اساتید حاضر بودند
♨️رسید نوبت به شیخ انصاری. شیخ کیست؟
همه شما اهل فضلید. رسائل را باز کنید، اول: «اعلم أن المکلف إذا التفت إلی حکم شرعي»؛ بعد الالتفات حالات نفسانی را ذکر می کند.
هیچ فکر کردید چرا این جا می گوید: «اعلم ان المکلف» خود او باز قائل است به شرعیت عبادات صبی. حل این معما آیا چه جور است؟ این رسائلش، آن هم مکاسب شیخ.
⚠️درس خارج شیخ برای میرزای شیرازی است
♨️این علم، اما زهد
مادر پیری داشت. برای مادر شهریه ای معین کرده بود، پیرزن با آن حوائج و با آن گرفتاری، شکایت برد به میرزای شیرازی که من با این قدر شهریه چه بکنم؟ میرزا آمد پیش شیخ. گفت مادرت را نگاه؛ همچو روزگاری دارد
🔻کوت لیره خانه شیخ انباشته بود گفت: محال است لایمکن است از این حد من بگذرم اما تو مجتهدی و اختیار داری
🔻میرزا دست برد به زیر لیره ها و ریخت به دامن مادر شیخ، و گفت همچو مادری که مثل تو فرزندی تربیت کند سزاوار این حد است
⛔️این علم و این هم زهد
♨️صاحب جواهر در حال نزع بود،
🔻همه علماء عرب- آن وقت نجف خالی نبود، نجفی که مهد کاشف الغطاء بود- همه علما منتظرند چه رخ میدهد
♨️دم جان دادن گفت: شیخ مرتضی کجاست؟ شیخ آمد. گفت: کجا بودی؟ گفت: حرم. دعا می کردم برای شفای تو
🔻گفت: من رفتم و این امت را به تو سپردم
♨️این زهد شیخ: شش ماه گذشت رساله نداد با ارجاع صاحب جواهر
♨️رجوع کردند به شیخ، گفتند: چرا امهال می کنی با ارجاع همچو فحلی؟
♨️گفت: چه کنم؟! آن روزگاری که من هم مباحثه داشتم یکی به نام سعید العلماء از من اقوی بود،
♨️با وجود احراز اقوائیت او جایز نمی دانم رساله بنویسم
♨️رجوع کردند به بابل به سعید العلماء گفت: سلام مرا به شیخ برسانید،
🔻بگویید: استصحاب شما ساقط است؛ وجه سقوط، این است که أنا أعلم بنفسی؛ آن زمان من اقوی بودم اما حالا تو اقوی هستی
♨️بعد که قاصد برگشت و به شیخ پیغام سعید العلماء را رساندند گفت: استصحاب ساقط است
♨️نتیجه این شد: ۶ ماه طول کشید شیخ رساله نوشت
♨️بعد حاشیه رساله شیخ این بود که در زمان غیبت حضرت ولی عصر، عمل به رساله من از باب اکل میته و اضطرار۹ مانعی ندارد
⛔️این علم و این زهد و این دیروز و این امروز!
🔻اما یک مطلب مانده است و آن این است که یکی از شاگردان شیخ آمد پیش شیخ و گفت: من عازم بلادم
🔻شیخ گفت: اما قضاوت! مبادا تصدی کنی «من حکم فی درهمین بخلاف ما نطق به الله فقد کفر بالله العلی العظیم»
🔻اما نماز جماعت، میخواهی بخوان، می خواهی نخوان؛
🔻اما درس بگو،مطالعه را رها نکن؛ سرش این است:«اطلبوا العلم من المهد الی اللحد»
⛔️این علم شیخ و این زهد شیخ، این روزگار سلف، و این روزگار ما!
🔻اما یک راه است، آن راه این است: شاگرد شیخ آمد و گفت: من عازم هستم. شیخ اجازه ای برایش نوشت، بعد رفت.
🔻روز دیگر آمد. گفت: چرا ماندی؟ گفت: خواب دیدم بهشت را. دو تا قصر دیدم، یک قصر مثل قرص قمر در شب چهارده و یک قصر مثل قرص آفتاب.
پرسیدم: این دو قصر مال کیست؟
🔻جواب دادند: قصر مثل ماه مال شیخ انصاری است اما قصر مثل قرص خورشید مال ملاآقای دربندی است.
🔻گفتم: چه حسابی؟ دربندی کجا و شیخ کجا؟! نسبت، نسبت ارض و سماء است، جواب دادند: این قصر که مثل قرص قمر است داده ی خدا به شیخ در اثر علم و عمل اوست اما این قصری که مثل خورشید است، این داده سیدالشهداء علیه السلام به فاضل دربندی است
♨️آنچه مهم است این جمله است. فاضل دربندی روز تاسوعا شهادت حضرت عباس علیه السلام را میخواند؛ پیراهنش عرق میکرد، این پیراهن را بر هر مریضی می انداختند، شفا پیدا می کرد. آخر إن الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة
🔻این جمله ای است که خاتم انبیا شب معراج رفت به اعلا علیین، دید در طاق عرش نوشته اند: إن الحسین مصباح الهدی- این جنبه علمی- و سفینة النجاة -این هم جنبه عملی
🔻آیا چه کردی یا اباعبدالله؟ گفتنی نیست. از صدر زین افتاد روی زمین؛ روی زمین افتاد اما سی هزار نفر به یک نفر افتاده، آن هم کمر از مرگ برادر شکسته؛ صورت به صورت اشبه الناس خَلقا و خُلقا و منطقا برسول الله گذاشته؛ همچنان که افتاد «قوم بالسیوف و قوم بالرماح» آنهایی که شمشیر و نیزه نداشتند سنگها بر آن بدن زدند. اجر چه اجری؟ «الشفاء فی تربته و الائمة من ذریته» این دو مطلب بود
🔻اما آنچه عقل متحیر است، آن وقتی که تمام انبیا داد میزنند: وانفساه!
🔻یک مرتبه یک زن پهلو شکسته می آید و یک پیراهن خونین را در می آورد و روی سر می اندازد، بعد می گوید: یا رب! شیعتی
🔻جبرئیل نازل میشود و میگوید: یا زهرا! خدا به تو سلام می رساند و می فرماید: این پیراهن را از سر بردار، آنچه میخواهی ما به تو میدهیم»
السلام علی الحسین.
👇👇
@Taammolate_talabegi
مرجعیت و آیندهاش در ایران ۲۰۲۰۱۲۲۳_۰۰۲۴۲۶.mp3
14.22M
🔸آینده نهاد مرجعیت در ایران چیست؟
🔸 آیا اسلام شیعی بدون نهاد مرجعیت قابل تصور است؟
💠با حضور و گفتگوی:
محسن کدیور استاد دانشگاه دوک آمریکا
کاظم علمداری استاد جامعه شناس دانشگاه ایالتی کالیفورنیا
#مرجعیت
#مناظره
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
امام علی علیه السلام:
یاد خدا
عقل را آرامش می دهد
دل را روشن می کند و رحمت او را فرود می آورد.
#حدیث
👇👇
@Taammolate_talabegi
﷽ #احکام_خمس
❓پرسش
اگر مال حلال با حرام مخلوط شود، با دادن خمس پاک مى شود؟
✅ پاسخ
با چند شرط اگر خمس آن را بدهید، مال پاک و حلال مى شود:
تشخیص و جدا کردن مال حلال از حرام ممکن نباشد؛
صاحب مال حرام معلوم نباشد؛
مقدار مال حلال و حرام را نداند.
آیات عظام تبریزی و سیستانی شرط دیگرى نیز افزوده اند: نداند مقدار حرام کمتر از خمس است یا زیادتر.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برنامه گستره شریعت( موضوع علوم انسانی)
آیا تعریف واحدی از علوم انسانی وجود دارد؟
آیا امکان تاسیس علوم انسانی اسلامی وجود دارد؟
دغدغه ها و مشکلات در پیشرفت علوم انسانی چیست؟
🎙با حضور و گفتگوی:
دکتر مهدی گلشنی
دکتر صادق زیبا کلام
حجت الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه
📲این گفتگو چالشی و جنجالی سه قسمته را از لینک زیر دریافت کنید:
https://www.aparat.com/v/MYf3D
#مناظره
#علوم_انسانی
#استاد_خسروپناه
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍ تطبیق اصول در فقه، درس خارج فقه استاد گنجی جلسه۶۱
⚜آیا ستر راس در صلات برای مرأة لازم است یا نه؟ طبق مقتضای روایات، ستر رأس واجب است و مقداری از شعر ها هم که تابع راس است را شامل می شود.
💠به مرحوم ابن جنید نسبت داده شده است که ستر راس مراه در صلات واجب نیست که موافق روایت ابن بکیر است عن أبي عبد الله عليه السلام حیث قال: «لا بأس بالمرأة المسلمة الحرة أن تصلّي مكشوفة الرأس».
🔹گفته شدهاست که این روایت نص است و بقیه روایات ظاهر هستند لذا بگوییم به برکت نص این روایت بقیه روایات دال بر استحباب هستند. سند این روایت مشکلی ندارد.
روایت دوم: روایة أخری لعبد الله بن بکیر عن أبي عبد الله عليه السلام قال: «لا بأس أن تصلّي المرأة المسلمة وليس على رأسها قناع».
این روایت ضعف سند دارد و روایت اول است که مشکلساز است.
در روایت اول نمیتوان ادعا کرد که قید حره اشتباه راوی است و وجود ندارد و ادعا کرد که اضافه است. دلالت روایت تمام است.
🔹برخی فقهاء فرموده اند لولا الاجماع جمع مذکور را انجام میدهیم و روایات دیگری را حمل بر استحباب میکنیم.
استاد: این حمل عرفیت ندارد چراکه روایات در این باب ظهور قوی در وجوب دارند مثل: صحیحة زرارة حیث قال: سألت أبا جعفر ع عن أدنى ما تصلي فيه المرأة؟ قال: «درع وملحفة فتنشرها على رأسها وتجلل بها».
لذا قابل حمل بر استحباب نیست.
🔹مرحوم شیخ طوسی دو حمل برای روایت ذکر کردهاند که هر دو هم جمع تبرعی است: ۱) مراه را حمل کنیم بر صغیره و صبیه؛ حمل مراه بر صبیه عرفیت ندارد.
۲) این روایت برای زمانی است که قناعی ندارند که صاحب حدائق هم این جمع را فرمودهاند. این که حمل بر زمانی شود که چیزی ندارند تا سر را بپوشانند؛ بازهم عرفیت ندارد و جمع تبرعی است.
🔹صاحب حدائق فرموده مراد در روایت این است که قناع واجب نیست و لذا می تواند با چیز دیگری هم سرش را بپوشاند. این فرمایش در روایت دوم جای تامل دارد که بتوان قائل شد ولی در موثقه(روایت اول) قابل قبول نیست.
🔹جمع چهارمی که هست مرحوم صاحب جواهر ذکر کردند که شخصی نماز بخواند و مراه جلوی او قرار گیرد که اگر راس او مکشوف باشد اشکال ندارد و لذا روایت خود مصلی را نمیگوید و مراد خود مصلی نیست.
این کلام گفتنی نیست و نادرست است و با نص روایت اصلاً سازگاری ندارد.
🔸 استاد: مجالی برای جمع عرفی نیست و تعارض مستقر است. یمکن که مرحوم حکیم فرمودهاند روایت معرض عنه هست و اصلاً قصور مقتضی دارد و تنها مرحوم ابن جنید ذکر کرده و انتساب هم کامل به ایشان معلوم نیست و بر فرض انتساب هم مبانی مرحوم ابن جنید زیاد سازگاری با ما ندارد.
🔻اگر کسی مبنا را قبول نکرد و مثل مرحوم خوئی که میفرماید لا قیمة للإعراض راه دوم این است که برویم دنبال مرجحات باب تعارض.
◾️یک مرجح صفات روات است و برخی قبول کردهاند که این روایت موثقه است و راوی آن فطحی است ولی در مقابل روایات صحیحه هستند، این یک راه بنابر ترجیح صفات روات.
◾️اگر کسی این ترجیح را قبول نکرد و آن را مختص باب حاکمین دانست و تنها مرجحات اشتهار، موافقت کتاب و مخالفت عامه را قبول داشته باشد در این صورت روایات مقابل چون مشهور بین اصحاب هستند اخذ می شود؛ خذ بما اشتهر بین اصحاب که ما سند مقبوله را صحیح میدانیم.
◾️اگر کسی سند مقبوله را قبول نداشته باشد و تنها دو مرجح را قبول داشته باشد؛ موافقت کتاب و مخالفت عامه که مسلک مرحوم خوئی است، دراینصورت میگوییم روایت ابن بکیر خلاف سنت است، خلاف سنت قطعیه من حیث الصدور و برای صدق سنت همین مقدار روایات مقابل کافی است و اینکه در روایت آمده است ما خالف السنة فلیس منا به ذهن می زند که در اینجا مطابق است و مرحوم خوئی نیز همین راه را در اینجا ذکر کردهاند.
#استاد_گنجی
#فقه
#اصول
#تعادل_تراجیح
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍️توجیه سید حیدر آملی برای دروغ های احتمالی ابن عربی
🔹در برخی مصادر علوم حدیث نقل شده که جماعتی از زهاد و صالحین برای ترغیب مردم به انجام کارهای نیک به جعل احادیث می پرداختند و بر این باور بودند که حدیث متواتر : من کذب علی متعمدا فلیتبوء مقعده من النار شامل حال آنان نمی شود چرا که در این حدیث از جاعلانی سخن گفته شده که احادیث جعلی شان به ضرر پیامبر اکرم است در حالی که احادیث جعلی این دسته از زاهدان به نفع پیامبر است .
🔸 در نگاه اول این کلام بیشتر به طنزی البته تلخ شباهت داشته ولی این کلام مزاح گونه طرفداری چون سید حیدر آملی دارد.
🔷 توضیح آنکه ابن عربی در دیباچه فصوص ادعا می کند که کتاب فصوص را پیامبر به او اعطا کرده است. سید حیدر آملی در شرح این کلام می گوید که :ان کان واقعا صحیحا مطابقا فالکتاب یکون من رسول الله ... و ان لم یکن واقعا و لامطابقا و یکون افتراء علی النبی و نفسه ... و یکون الغرض من نسبته الی الرسول ترغیب الخلق الیه و تحریضهم لدیه و هذا لیس بمذموم عقلا و لا شرعا بل هو محمود عقلا و شرعا لانه من المرغبات المرغبه الی الله تعالی و الی طریق عباده ( نص النصوص ج 1 / ص 145 و ج 2 ص 974)!!!!
🔻یادداشت از محقق گرامی استاد محمد باقر ملکیان
#جعلیات
#احادیث_جعلی
#عرفان_نظری
#تأمل
#ابن_عربی
#سید_حیدر_آملی
👇👇
@Taammolate_talabegi
امام علی علیه السلام:
آنکه همتش آخرت باشد به نهایت آرزویش می رسد.
#حدیث
👇👇
@Taammolate_talabegi