📚 کتابِ #تاریخ_عقائد_اقتصادی [دادگر]، فصل چهارم، بخش دوم
🔰 تحولاتی چون؛ ظهور عقائد #لسفر و بروز #انقلاب_صنعتی، ناکارآمدی هایی که در اندیشه ی اقتصادیِ سوداگرایان [مرکانتیلیستها] وجود داشت و بعضا نگاه های فلسفی، اجتماعی و اقتصادی برخی فیلسوفان و متفکران، موجب شکل گیری #مکتب_فیزیوکراسی [طبیعی گرایان] در آستانه سال ۱۷۵۶ م گردید و تا سال ۱۷۷۶ ادامه یافت. اندیشمندان برجسته ی این مکتب، اشخاصی چون #فرانسیس_کنه و #رابرت_تورگو می باشند.
🔰 اجمالا برخی ویژگی ها و اندیشه های #مکتب_فیزیوکراسی را بیان می کنیم.
1️⃣ یکی از پایه های اساسیِ فیزیوکراتها، #قانون_طبیعی بود. طبق این قانون، جهانِ انسانی تحتِ هدایتِ قوانینی مشابه قوانینِ هدایت کننده جهانِ فیزیکی هستند. لازمه ی پذیرش این عقیده این بود که؛ فعالیت های بشر باید هماهنگ با قوانین یاد شده باشد. برای مثال در بعد اقتصادی، حق طبیعی انسان ها این بود که از نتیجه #کارِ خود، به شرطِ رعایت حقوق دیگران، بهره ببرند. #دولت در چارچوبِ قانون طبیعی، تنها می تواند جهت حفظ آزادی قراردادها و حمایت از جان و مال شهروندان حضور داشته باشد. از اینرو عقیده لسفر هم با قانون طبیعی سازگار بود.
2️⃣ از دیگر عقائد ایشان، اهمیتِ #انباشت_سرمایه، مولد بودنِ بخش کشاورزی و تا حدودی بخش معدن است. خنثی بودنِ بخشهای صنعت و خدمات از دیگر عقائد آنان می باشد. به نظر ایشان، بخشِ کشاورزی است که می تواند #مازاد_تولید ایجاد کند. از اینرو ایشان عقیده دارند، تنها صاحبانِ محصولاتِ کشاورزی باید #مالیات بپردازند. فیزیوکرات ها، با توجه به نگاه کل گرایانه ای که داشتند، در واقع می توانند اولین بنیان گذارانِ #اقتصاد_کلان نیز به حساب آیند. جدول معروفِ #داده_ستانده لئونتیف، بر اساس جدولِ #دکتر_کنه، اقتصاددان فیزیوکرات مدون شده است.
3️⃣ فرانسیس کنه به عنوان یکی از دو متفکر برجسته ی #فیزیوکراسی، پزشکی بود که به عنوان بنیان گذار این مکتب معروف شده است. تلاش وی برای توسعه کشاورزی و طراحی تابلوی اقتصادي و یا جدول اقتصادي کنه، باعث شهرت وی در اقتصاد شد. این تابلو را به عنوان اولین جدول #داده_ستانده در اقتصاد می شناسند. او در این تابلو نشان داده است که تنها کشاورزی مولد است و باعثِ ایجادِ ارزش افزوده مثبت می شود.
4️⃣ از دیگر چهره های برجسته ی فیزیوکراتها #رابرت_تورگو است. او معتقد بود، دخالت های #دولت و #پارلمان در امور اقتصادی باید به کمترین سطح ممکن برسد. به نظر وی نیروهای بازار می توانند به طور خودکار، تعادل اقتصاد را تأمین کنند. لذا وی تأثیر فراوانی بر اندیشه ی اقتصادی آدام اسمیت داشته است. علاوه بر این یکی از نقش های کلیدیِ تورگو در اقتصاد سیاسی، تبیینِ #قانون_بازدهی_نزولی است. وی این قانون را برای ارزیابی زمین کشاورزی به کار می برد.
🔰 در پایان این فصل باید گفت: اندیشه ی فیزیوکرات ها، نوعی نقادی نسبت به اندیشه سوداگرایان بود. البته هر دو مکتبِ "سوداگرایی و فیزیوکراسی" نقاط ضعف و قوت خود را داشتند و در مباحثِ خود دچارِ افراط و تفریط هایی بودند. لکن این دو اندیشه در حوزه ی اقتصاد، موجباتِ شکل گیریِ #مکتب_کلاسیک را مهیا نمود که در فصل پنجم به آن خواهیم پرداخت.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
✅️ #مکتب_تاریخی؛ اندیشه های اقتصادیِ ملی گرایی [بخش پنجم]
🔸️ منظور از اندیشه ی ملی گرایی، وجود عقائدی است که دغدغه ی اقتصاد ملی و داخلی دارند و به اقتصادِ فرد گرایانه و در مواردی روابط اقتصادی با خارجیها بدبین هستند. ملی گرایان منافع ملی را بر منافع فردی مقدم می دارند. اجمالا به اندیشه های اقتصادی برخی از ایشان اشاره می شود.
1️⃣ الکساندر همیلتون [۱۷۵۷- ۱۸۰۴] اقتصاددان ملی گرای آمریکایی است که ضمنِ طرفداری از وضعِ تعرفه بر واردات، به مخالفت با دیدگاه آزادیِ تجارتِ آدام اسمیت پرداخت و معتقد بود که دولت باید از صنایع داخلی حمایت کند.
2️⃣ دانیل ریموند [۱۷۸۶- ۱۸۹۴] از دیگر صاحب نظرانِ اقتصاد ملی گرایی، دیدگاه آدام اسمیت در مورد هماهنگیِ منافع اجتماعی و فردی را رد کرده و مسیر رشدِ ثروت ملی را متفاوت از رشدِ ثروت فردی می دانست. ریموند حمایت از صنایع داخلی را در راستای بالا بردنِ قدرت اقتصاد ملی در مقابلِ اقتصادِ دیگر کشورها می دانست.
3️⃣ بنجامین فرانکلین [۱۷۰۶- ۱۷۹۰] از اقتصاددانان معروف آمریکایی است که به مردِ علم و عقل و عمل نیز معروف است. او عقیده داشت که وجودِ میزانِ معینی از #حجم_پول در جامعه ضروری است و کمتر از آن باعثِ بالا رفتنِ #نرخ_بهره می گردد و بیشتر از آن نیز موجبِ افزایش قیمت ها و کاهشِ ارزش پول خواهد شد. او عقیده دارد که سه راه برای ثروتمند شدن وجود دارد که عبارتند از: پیروزی در جنگ (که نوعی غارتِ اموال دیگران است.) تجارت (که نوعی تقلب است.) و کشاورزی که مهمترین و تنها راه شرافت مندانه ی توسعه ی ثروت است. ضمنا او تولیداتِ صنعتی را نیز به عنوانِ ابزار تقویت تولیدِ کشاورزی مورد توجه قرار می دهد.
4️⃣ توماس پین [۱۷۳۷- ۱۸۰۹] از دیگر اقتصاددانانِ آمریکایی که بر حمایتِ دولت از فقیران، از کار افتاده ها و ارائه ی آموزش مجانی و ایجاد اشتغال برای بیکاران تأکید داشت. او یکی از طرفدارانِ جدی راه اندازیِ نظام #تأمین_اجتماعی توسط دولت بود. وی در این رابطه، نوعی مالکیت اشتراکی را برای منابعِ ثروت (بویژه زمین) مطرح کرده و اختصاص یافتنِ زمین به فرد یا گروه خاصی را نادرست می شمرد. او مشکلِ توزیعِ غیر عادلانه را متوجه نظام اقتصادی و حکومت دانسته و عقیده داشت که دولت می تواند از راه یک نظامِ مالیاتی کارآمد و طراحی نوعی نظامِ توزیعِ مجدد، #عدالت برقرار سازد.
5️⃣ هنری جرج [۱۸۳۹- ۱۸۹۷] دیگر اقتصاددانِ مشهورِ آمریکایی است. او نیز همانندِ ریکاردو و فیزیوکراتها عقیده داشت که #مالیات باید تنها از رانت زمین گرفته شود. از آنجا که در آمریکای آن روز خرید و فروش زمین فعالیتی مبتنی بر #سفته_بازی بود و دیدگاه مالیاتی جرج در این رابطه موجه بود. البته دلیل فیزیوکراتها برای گرفتنِ مالیات انحصاری از زمین، بر پایه ی عقیده ی آنها به انحصاری بودنِ ثروت در زمین بود، ولی جرج چنین عقیده ای نداشت. دیدگاه فیزیوکرات ها بر توسعه ی کشاورزی استوار بود، ولی نگرش جرج، فعالان اقتصادی را از کشاورزی به دیگر مشاغل، مثل صنعت جهت می داد. جرج با راه حل های سوسیالیستی و دولتی شدنِ اقتصاد مخالف بوده و آن را موجبِ فساد و کاهشِ انگیزه ی #بخش_خصوصی می دانست. او همچنین با خوش بینی نسبت به پیشرفتِ #تکنولوژی، مخالفِ دیدگاه بدبینانه ی مالتوس بوده و #بازدهی_نزولی را رد می کرد. وی عقیده داشت که رشدِ فرآورده های مورد نیازِ بشر با توجه به #تحولات_فنی، بیشتر از رشد جمعیت است.
@taammolatenazari