تأملات اجتماعی
📌 «رویکردها به حادثه ی عاشورا و تاثیرات فردی و اجتماعی آن» (بحث دهه ی دوم) 🔹در حال آماده سازی و جم
📌 رویکردها در تحلیل حادثه ی کربلا
🔹امشب اولین شب این بحث بود.
بحث های محرم معمولا بر محور محبت و ولایت می چرخد و روضه های سنگین و مکشوف.
اما این بحث برای مردم جالب بود و همین شب اول واکنش های خوبی در پی داشت.
▪️امشب بعد از بحث درباره ی ضرورت داشتن رویکرد درست و واقعی به حادثه ی عاشورا، به تبیین نگاه سیاسی به حادثه و ریشه های آن پرداختیم.
از جمله آنکه در فضای آن عصر نه تنها نگاه معنوی به امام و جایگاه امامت وجود نداشت، بلکه به علت آشکار بودن اعتراض بنی هاشم به دستگاه، آنان همواره به عنوان جریان معارض حاکمیت شناخته می شدند و در این فضا هم طبیعی بود که بخش عمده ای از جامعه ی اسلامی، حرکت امام حسین ع را بعنوان حرکتی سیاسی تلقی کنند.
اعتراضات و هشدارهای برخی از اصحاب و حتی نزدیکان امام عمدتا ناشی از همین نگاه سیاسی صرف به حرکت امام بوده است.
فردا شب انشالله نمونه هابی تاریخی از این نگاه را در میان همعصران امام و همچنین تحلیل گران عرضه خواهیم نمود؛ انشالله
@taamollat
📌 با سبک تر شدن نسبی برنامه های ایام عزای سیدالشهدا ع، عرضه ی نتایج تحقیقات و مطالعات قبلی را پی خواهم گرفت، انشالله.
👈 ابتدائا معرفی و تبیین نکات مهم کتاب «درامدی بر علوم انسانی اسلامی، در اندیشه ی آیت الله خامنه ای»:
تأملات اجتماعی
📌درباره ی کتاب علوم انسانی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای ۱ 🔹اگرچه کتاب خود داعیه ی روش شناسی اندیش
📌 درباره ی کتاب « درآمدی بر علوم انسانی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای» ۲
🔹در باب روش تحقیق در اندیشه ی متفکران
یکی از برجستگی های این کتاب، معرفی و تبیین روش تحلیل اندیشه ی متفکران است که مولف در بخش های ابتدایی آن را به تفصیل شرح داده و الگویی برای تحلیل اندیشه ی متفکران ارائه نموده است.
طبیعتاً در این مختصر مجال شرح و گزارش همه ی آن مطالب نیست، از اینرو چند نکته پیرامون کلیت آن بیان می شود:
۱. توجه به خاستگاه های اجتماعی، تاریخی، شخصیتی و خانوادگی در شکل گیری نظریات، آن را از نسبت دادن نابجا با منابع قدرت دور می کند.
مولف در ص ۶۱ اشاره می کند که یکی از اهداف پرداخت تفصیلی به این زمینه ها، از بین بردن این اتهام است که دیدگاه علوم انسانی آیت الله خامنه ای، بعنوان ابزاری برای حفظ قدرت در ذهن ایشان شکل گرفته.
کتاب با رجوع گسترده به تاریخ زندگی ایشان ریشه ها و امتداد های اندیشه ی علوم انسانی را در نظام اندیشه ی ایشان بازنمایی می کند.
۲. مبنایی که این کتاب در رجوع به خاستگاه تاریخی و فرهنگی در تحلیل نظریات به کار گرفته، همان مبنایی است که استاد پارسانیا، در مقاله ی نظریه و فرهنگ آن را بسط داده و در آن رشته ای از عوامل موثر بر شکل گیری نظریات را تشریح کرده اند. بر اساس آن دیدگاه نظریات علوم انسانی هیچ گاه در خلأ شکل نمی گیرند. بلکه رشته ای از عوامل زیستی، خانوادگی، اجتماعی، تاریخی و فرهنگی در شکل گیری نظریات موثرند.
۳. نکته سوم در باب تحلیل اندیشه ی علوم انسانی آیت الله خامنه ای، تحقیق در خاستگاه نهایی شکل گیری نظریه است.
نویسنده پس از مرور کلی خاستگاه های نظریات علوم انسانی در میان متفکران جهان، به رویکردهای مختلف تحقیق در علوم اسلامی پرداخته و پس از شرح کلی آن دیدگاه ها
خاستگاه اندیشه ی علوم انسانی ایشان را «الهیات اجتماعی» معرفی می کند.
۴. الهیات اجتماعی که می توان آن را با عباراتی چون «بینش نوین اسلامی» یا «طرح دوباره ی اسلام در فضای فرهنگ امروزی جهان» معرفی نمود، همان مدل دین شناسی ایشان است که نظریه ی علوم انسانی ایشان نیز مستخرج از همین دیدگاه دین شناسی است.
نظر به اهمیت این مبنا در فهم نظریه علوم انسانی آیت الله خامنه ای، در یادداشت بعد، دیدگاه کتاب را درباره ی این مفهوم مرور خواهیم کرد.
#علوم_انسانی_اسلامی
#ایت_الله_خامنه_ای
@taamollat
🧰 اشاره:
الهیات اجتماعی، همان جعبه ابزاری است که تمام مبانی هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی، جامعه شناسی و.... متفکر در آن قرار دارد و دیدگاه علوم انسانی او نیز کاملا بر همان مبانی استوار شده.
در حقیقت هر متفکری -چه التفات داشته و چه نداشته و چه به آن تصریح کند یا نکند- دارای چنین جعبه ابزاری هست.
بر محقق و پژوهشگر است که در تحلیل دیدگاه متفکر، این بخش مهم را فروگذار نکند.
@taamollat
12.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سبک و صدای آقا نریمان برای ما بچه هایی که نوجوانی مان در دهه ی هفتاد بود خیلی خاطره انگیز است.
فضای هیئت های تهران در سالهای آخر دهه شصت و ابتدای دههی هفتاد عموما با فضای جبهه و جنگ و شهدا آمیخته بود. حتی خاطرم هست که روضه های حاج منصور در آن دوران گاهی رفت و برگشتی بود بین جبهه ی خودمان و کربلا. مثلا روضه ی عبدالله را با روضه ی فرزندان شهدا شروع می کرد. و یا روضه ی مسلم را با روضه ی اسرا و آزادگان پیوند میزد. سبکی بود برای خودش.
در آن سالها بود که اولین بار به آقا نریمان برخوردم با همین سوز و صدا و شور سنگینی که الان دارد. آن اوائل در حسینیه ی پنبه چی می خواند، در چهارراه دروازه دولاب.
در آن سالها که به موازات تغییرات اجتماعی گسترده، سبک های مداحی هم در حال تغییر بود، سبک و روش آقا نریمان چیزی بود بین سبک سنتی و جدید.
گاهی هم اشعار و سبک هایش کاملا جدید بود. و متفاوت از سنتی خوان هایی چون حاج منصور و حدادیان.
سبک نریمان و کسانی چون حاج محمود و طاهری، سبک های جدیدی بود که عمدتا باید آنها را در عداد سبک های سنتی به حساب اورد، اما با نوآوری های قابل توجه. سبک اینها بسیاری از جوانان آن دوره را که یک پا در سنت داشتند به خودش جذب کرد.
اما برای جوانان نسل بعد دیگر همین ها هم جذاب نبودند و به موازات ورود گسترده ی سبک پاپ در موسیقی، ساختار شکنانی چون سید ذاکر پا به میدان گذاشتند.
دیروز بعد سالها دوباره به مجلس آقا نریمان رفتم و تمام خاطرات آن دوران از جمله هیئت های رزمندگان برایم زنده شد. یادش بخیر.
@taamollat
تأملات اجتماعی
سبک و صدای آقا نریمان برای ما بچه هایی که نوجوانی مان در دهه ی هفتاد بود خیلی خاطره انگیز است. فضای
📌بعد التحریر۱
🔹سالهای ابتدایی دهه ی هفتاد در جریان حاکمیت کارگزاران، سالهای تغییر خیلی چیزها بود، از سبک سیاست ورزی، ورود گسترده ی تکنولوژی های جدید، سبک پوشش و حتی سبک مداحی. حتی روی کارآمدن اصلاحات در خرداد ۷۶ را باید ادامه ی همان تغییرات در بعد سیاسی دانست.
خیلی حرف و تحلیل دارد این دوران که در فهم شرایط امروز خیلی موثر است
تأملات اجتماعی
📌بعد التحریر۱ 🔹سالهای ابتدایی دهه ی هفتاد در جریان حاکمیت کارگزاران، سالهای تغییر خیلی چیزها بود، ا
📌بعدالتحریر۲
🔹در تغییر فضای اجتماعی ایران، از فضای آرمانی و انقلابی دهه ی شصت به فضای عرفی و شاید مدرن، دولت کارگزاران و شخص آقای هاشمی بیش از جریان اصلاحات موثر بوده.
به گمانم آن قدری که روحیه ی کارگزارانی توانست پایه های سنت را در جامعه ی ما بلرزاند، جریان اصلاحات نتوانست.
اتفاقا جان فوران نیز در کتاب تاریخ تحولات اجتماعی ایران، آن جریان موثر در ورود ایران به دنیای جدید را همین جریان و شخص آقای هاشمی معرفی می کند و اصلا اسمی از جریانات دیگر نمی آورد.
تاثیرات اجتماعی این جریان فکری و سیاسی و همچنین عقبه های آن هنوز بدرستی کاویده و شناخته نشده و بالطبع برای مردم هم بیان نشده و جامعه نیز شناخت درستی از آن ندارد.
وجه دیگر اهمیت این جریان بقا و فعالیت آن در سالهای کنونی است.
معتقدم که این جریان هنوز هم در حال شخم زدن فضای اجتماعی ایران، فراتر از تغییرات سیاسی است. دولت روحانی دقیقا در همین راستا عمل کرد. شرحش بماند.
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌بعدالتحریر۲ 🔹در تغییر فضای اجتماعی ایران، از فضای آرمانی و انقلابی دهه ی شصت به فضای عرفی و شاید
📌بعدالتحریر۳
🔹غرضم فقط مرور خاطرات جلسات دهه ی هفتاد بود، چه کنم که درین نیمه شب، ذهنم تا به کجاها که پر نکشید.
القصه؛
آن چیزی را که در یادداشت های قبل، عرفی گرایی در جامعه ی امروز -بعنوان مهمترین شاخصه ی جامعه ی امروز ایران- نامیدم، نقطه ی شروعش همین دوران کارگزاران است.
معتقدم از این دوران بود که گذر از همه ی چارچوب های سنتی، ملی، دینی و فرهنگی کلید خورد و دوران سرگردانی آغاز شد.
درباره ی این دوران خیلی باید خواند و نوشت.
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌 درباره ی کتاب « درآمدی بر علوم انسانی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای» ۲ 🔹در باب روش تحقیق در اندیش
📌درباره ی کتاب «در آمدی بر علوم انسانی اسلامی، در اندیشه ی آیت الله خامنه ای» ۳
🔹درباره ی الهیات اجتماعی (بخش اول)
منظور کتاب از الهیات اجتماعی، نوعی از الگوی دین شناسی و تحلیل مفاهیم دینی است که علاوه بر فهم مفاهیم دینی در بستر جامعه و با نگاه اجتماعی، پیاده سازی آنها را نیز در بستر اجتماع دنبال می کند.
از نگاه کتاب، این الگوی دین شناسی در کنار الگوهای دیگری چون الهیات نقلی و حدیثی، الهیات عقلانی یا علم کلام و الهیات شهودی و اخلاقی و همچنین الهیات طبیعت، خود سبک مستقلی در دین شناسی و پیاده سازی تعالیم دین به حساب می آید.
هدف الهیات اجتماعی یا «بینش نوین اسلامی»، «تبیین و تفسیر محتوای منابع و آموزه های دینی برای ایجاد جامعه ی اسلامی و حرکت و خیزش در میان مومنان در مسیر تعالی و سعادت است.»
این الگوی الهیاتی که با نقد الگوهای سابق همراه است در پی آنست که در قالب نهضت احیاء تفکر اسلامی، به بازسازی فهم دینی و همچنین بازسازی زندگی انسانی و روابط اجتماعی بر اساس تعالیم دین بپردازد.
طبیعتاً با محوریتی که زندگی اجتماعی انسانها در این نگاه دارد، اجتهاد یکی از لوازم قطعی دستگاه فکری آن خواهد بود و همین مسئله، نقطه ی اصلی پیوند این دستگاه دین شناسی، با بنیانهای #جریان_حکمت_و_اجتهاد است.
▪️تبارشناسی تاریخی این الگوی دین شناسی نشان می دهد که در گذر زمان و تحولات دنیای جدید و عقب افتادن امت اسلامی، جمع بیشتری از عالمان و متفکران برای جبران این عقب افتادگی به سراغ اصلاح الگوی دین شناسی رفته اند.
نویسنده، سیدجمال الذین و پیروان او، برخی علمای مشروطه مانند آیت الله نایینی، و در ادوار بعد آیت الله شاه آبادی، امام خمینی ره، علامه طباطبایی و شهید مطهری را بعنوان پیشقراولان این الگوی الهیاتی در دوران معاصر معرفی می کند. (ص۶۹)
▪️نکته ی مهم دیگر آنست که در حالیکه سایر الگوهای دین شناسی عموما بریده از فرهنگ عمومی و بی توجه به اقتضائات اجرا به تحلیل دین میپردازند، توجه به محیط عمومی، فرهنگ و پیچیدگیهای اجتماعی یکی از لوازم حتمی هم در مقام فهم و هم در مقام اجراست.
بر این اساس «متکلم چون مدافع دین است و می خواهد دین در جامعه محقق شود باید هسته ی مرکزی دین را .... بشناسد و به تناقضات و اشکالات مشهور زمانه پی ببرد و با تامل و با اندیشی در مشهورات و ارتکازات فرهنگ عمومی، به تصحیح و تثبیت عقاید عمومی بپردازد...» (ص۶۸)
بنابر این «عالم دین شناس و الهی دان مفسر دین» لازم است «محیط شناس، فرهنگ شناس و جامعه شناس» باشد. (ص۶۸)
#علوم_انسانی_اسلامی
#ایت_الله_خامنه_ای
#الهیات_اجتماعی
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌درباره ی کتاب «در آمدی بر علوم انسانی اسلامی، در اندیشه ی آیت الله خامنه ای» ۳ 🔹درباره ی الهیات ا
📌بعد التحریر
۱. الهیات اجتماعی که در اینجا بعنوان الگوی دین شناسی و اجتهادی ایشان معرفی شده، همان مبنا و پایه ی علوم انسانی ایشان است.
به عبارت دیگر چنانکه صاحب نظران دیگر در اندیشه ی علوم انسانی خود بر سفره ی فلسفه های مادی یا الگوهای الهیاتی مدرن و.... نشسته اند، ایشان مبادی و مبانی اندیشه ی علوم انسانی خود را از قرآن و سنت و عقلانیت اسلامی اخذ نموده است.
از همین رو شناخت الگوی دین شناسی ایشان بسیار مهم است.
22.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌ظهور چنین سبک هایی که بیشتر به جشن هالوین می ماند تا عزاداری، (بمانند دسته ی زنجیرزنی دختران مکشوف) بیش از آنکه نشانه ی عزا و قرابت قلبی باشد، نشانه ی نوعی آشفتگی فکری و عملی است.
دینداری نوعی قاعده مندی در راستای یک هدف مقدس است. وقتی ما از دینداری هر چیزی را بیرون کشیدیم و جایز دانستیم و پرده ای از تقدس روی آن کشیدیم، یعنی کتاب دین را برعکس گرفته ایم.
▪️طبیعی است که اگر فرهنگ بدون چارچوب و قاعده رها شود و رهبری دین و عقل و علم را نپذیرد، هر روز سبکی از گوشه ای بیرون می زند و در نهایت از اصل موضوع چیزی باقی نمی ماند و همه چیز می شود بازی.
مدیریت فرهنگی، خصوصا فرهنگ دینی را خیلی باید جدی گرفت.
اینگونه آزادی عمل مساوی است با آشفتگی اجتماعی در ساحت فکر و عمل. نتیجه اش هم انحطاط اجتماعی.
#مدیریت_فرهنگی
#دینداری
#جامعه_ی_ایران
@taamollat