امشب، امشب شب توست.
🔻اگر از ذلت به عزت رسیدهایم، اگر خودمان برای خودمان تصمیم میگیریم، اگر همه گردنکلفتهای جهان عربدهٔ تهدید میکشند ولی چنان مستقلیم که باز هم میزنیم، در دنیایی که همه عملا در کنار آدمکشهای اسرائیلی ایستادهاند یا حداکثر چند نق میزنند و بس اگر ما تنها کشوری هستیم که پنجه در پنجهٔ شیطان انداختهایم، زندهشدهٔ دم مسیحایی توییم.
امشب شب توست روح خدا 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برید به جهنم، ۱۰۰ سال هم اینطور عوعو کنید، ترس یک شب کودکان و مادران غزه تلافی نخواهد شد.
تا در جهنم دنبالتان خواهیم آمد.
@taamollat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرواز پرندگان ایرانی بر فراز مسجد الاقصی
هدایت شده از تاریخ حوزه طهران
💡مَدرسهای بیاستاد!
مدرسه یا خوابگاه؟
✍ قوام مَدرس به استاد و شاگرد است. از گذشته چنین بود که با تدریس یک استاد به شاگردان خود، مَدرسی شکل میگرفت و جا و مکان آن هم مهم نبود؛ در خانه استاد، در مسجد استاد، در یک مدرسه یا حرمی مطهر. اصل با وجود استاد بود که جویندگان علم را گرد میآورد.
استاد، خود شاگردش را میآزمود و رتبه علمیاش را تأیید میکرد و همان تأیید کتبی یا شفاهی استاد و نهایتا توان تدریس دانش توسط آن طلبه کافی بود که خروجی مدرسها را به ظهور رساند؛ چه مدرسهای خانگی و چه مدرسهای.
نمونههای تاریخی میگوید که مدرسهها گاهی پس از شکلگیری مَدرسها به یمن وجود یک یا چند استاد، به همت اهل خیر بنا شدهاند و گاه نیز بانیان خیر، مدرسه ساختهاند و با دعوت از اساتید مبرز در علوم مختلف و از بلاد دیگر، مدرسهایی پدید آوردهاند تا جویندگان معارف الهیه، انگیزهای برای هجرت به این مدرسه بیابند.
در حوزه قدیم تهران، یک مدرسه بود به نام صدر یک استاد اصلی در حکمت داشت به نام #آقا_محمدرضا_قمشهای. اشتغال دیگری هم نداشت. مدرسه #دارالشفاء تهران، محل تدریس #میرزای_جلوه بود. او هم اشتغال دیگری نداشت. #مدرسه_منیریه بود و حکیم هیدجی. #مدرسه_سپهسالار قدیم بود و #آقا_علی مدرس. #مدرسه_کاظمیه را تنها برای میرزا علیاکبر تفرشی بنا کردند و مدرسش شکل گرفت. میرزا عبدالرحیم نهاوندی از شاگردان شیخ اعظم انصاری را در تهران نگهداشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد. در عین حال، #حاج_ملا_علی_کنی در خانه درس میداد؛ #میرزای_آشتیانی در خانه درس میداد. در این دوران اخیر هم #آیتالله_جعفری_اراکی را در تهران نگهداشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد.
چه بسیار مدرسهها که چون خالی از مَدرس و مُدرّس است، خوابگاهی بیش نیست. چیزی که امروز نمونهاش کم نیست!
چندی پیش به مدرسه علمیهای در شهری غیر از قم سر زدم که بسیار خرج تجدید بنا و توسعه و تزئین آن شده است. دیدم بر اتاقی نوشته: مدرس درس خارج. پرسیدم در این مدرسه کدام بزرگوار درس خارج میدهد؟! مدیر مدرسه گفت: چون در اینجا درس خارج رسمی نداریم، درس خارج آیتالله جوادی آملی به صورت برخط برای طلاب پخش میشود!
این است حال روز مدرسههایی که خوابگاهی بیش نیستند! بهتر نیست بجای مدرسهسازی، شرایط هجرت و اقامت اساتید برجسته از مراکز اصلی علم به حوزههای پیرامونی را فراهم کنیم؟
با یک بررسی مختصر در حوزههای کهن شهرهای ایران میتوان فهمید که چه تعداد از علمای قدیم آن بومی و چه تعداد مهاجر بودهاند.
علمای مهاجر به بلاد، چه انگیزههایی داشتند که از فعالیت علمی در قم و نجف و رسیدن به مرجعیت دست میکشیدند و سختی غربت و معاشرت با مردم و تربیت دینی اجتماع را به جان میخریدند؟! در شهری دیگر، اداره مسجد _ مدرسهای اصیل را برعهده میگرفتند؛ به حوزهاش رونق بخشیدن و مربی راستین مردم میشدند.
امروز چه اتفاقی رخ داده که دیگر آنگونه که باید نیست؟
همگی نام #حاج_آقا_رضی_شیرازی را شنیدهایم. یک فقیه و حکیم بزرگ که اگر نجف میماند یا به قم میرفت در شمار مراجع بود. اما در تهران اقامت گزید و به حوزهاش قوامی غیر قابل انکار بخشید! مسجدی در یوسفآباد را برگزید و دغدغهاش شد تعلیم و تربیت. مدرسش در خانه و مسجد بود. چه بسیار شاگرد تربیت کرد. در حیاط مسجد صندلی میچید تا برای دختران بیحجاب و پسران گرایش یافته به فرقههای غیر اسلامی فرصت گفتگو فراهم کند و چه بسیار موفق شد.
آیا قرار نیست این سلسله پرافتخار استمرار یابد؟!
#آسیب_شناسی_حوزه_تهران
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🌹 ابعاد شخصیتی حضرت عبدالعظیم حسنی
♦️ امام خامنه ای :شخصیّت جناب عبدالعظیم هم شخصیت علمی بوده، هم شخصیت جهادی بوده و هم ابتکاراتی داشته است. مرحوم «شیخ نجاشی» میگوید: «ایشان خطب امیرالمؤمنین را جمع آوری کرد.» با این حساب، ایشان در حدود صد و هفتاد سال قبل از تألیف نهج البلاغه، خطب امیرالمؤمنین را جمع آوری کرده است؛ این کارِ خیلی مهمّی است. هیچ بعید نیست که سیّدرضی رضوان اللَّه علیه از نوشته ی ایشان استفاده کرده باشد.
♦️ از سوی دیگر ایشان به دلیل شخصیت جهادی خود، با حال اختفاء و فرار به ری آمده است. شیخ نجاشی میگوید: «حارباً من السّلطان»؛ ایشان از دست خلیفه ی عبّاسی از عراق و حجاز گریخت و به ری آمد؛ چون ری مرکز و محل تجمّع شیعیان بود. هم در مدینه و هم در عراق، همه ی اینها مجبور نبودند از دست خلیفه بگریزند. این، مبارز بودن ایشان را نشان میدهد. مشخّص میشود ایشان اهل نشر معارف امامت بوده؛ بخصوص در دوران حضرت جواد و حضرت هادی علیهماالسّلام که ایشان حداقل راوی این دو امام است. دوران عجیبی بوده است؛ دوران اختناق شدید نسبت به ائمّه و درعین حال دوران نشاط عجیب شیعه در سراسر دنیای اسلام... معلوم میشود در آن دوران، این بزرگوار شخصیت مهم و فعّالی بوده که مورد توجّه خلیفه قرار گرفته و تحت تعقیب بوده و به ری گریخته است.
♦️بنابراین هم شخصیت جهادی است، هم شخصیت علمی است و هم محدّث است و حداقل از امام جواد و امام هادی علیهماالسّلام روایت نقل کرده است.
📚بیانات در دیدار اعضای برگزارکننده ی کنگره ی حضرت عبدالعظیم الحسنی و بیانات در صحن حرم 1382/3/12 و 1373/8/5
🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا🇮🇷
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 splus.ir/ebratha.org سروش
📢 شیخبهایی؛ نمونه همراهی روح دینی با پشتیبانی علمی
✏️ رهبر انقلاب: «شيخ بهايى» هم كه يك آخوند به تمام معناى كامل است...
✏️ در زمان «شيخ بهايى»، رشتههاى دينى در آن مسير و جريان صنفىِ آخوندى افتاده بود. در گذشته، صنفىِ به اين شكل كه نبوده است؛ يك روحانى بوده كه در همهى علوم عالم بوده؛ مثل خود «ابنسينا» كه شاگرد فلسفه هم داشته، شاگرد طب هم داشته است.
✏️ اما «شيخ بهايى» مربوط به آن دورانى است كه روحانيت جنبهى صنفى پيدا كرده بود؛ يعنى يك آخوند حرفهيىِ منبر و محرابى، با آنگونه دانشهاى كذايى. پس، آن روح دينى، با روح علمى اصلاً منافاتى ندارد؛ بلكه روح دينى، كمك و پشتيبان روح علمى است. ۱۳۷۰/۱۱/۱۵
🔹️عکس: حضور رهبر انقلاب بر مزار #شیخ_بهایی در حرم مطهر رضوی
🌷 روز بزرگداشت بهاءالدین محمد بن عزالدین حسین معروف به شیخ بهایی، حکیم، علامهٔ فقیه، عارف، اخترشناس، ریاضیدان، شاعر، ادیب، تاریخنگار و دانشمند شیعهٔ ایرانی در قرن ده و یازده
💻 Farsi.Khamenei.ir
📌 از جامعه سازی تا تمدن سازی بر بستر علوم اسلامی
🔹این، عنوان بحثی است که امروز برای طلاب مدرسه ی آیت الله ایروانی در تهران ارائه دادم.
هدف آن نشان دادن ظرفیت های علوم اسلامی برای جامعه سازی و تمدن سازی است.
بحث دارای سه بخش است که هر کدام نیازمند جلسه ای مستقل است و امروز تنها بخش اول آن عرضه شد.
بخش اول: معنا و امکان جامعه سازی و تمدن سازی
بخش دوم: الزامات نرم افزاری و سخت افزاری جامعه سازی و تمدن سازی
بخش سوم: ظرفیت علوم اسلامی برای جامعه سازی و تمدن سازی
فایل صوتی این جلسه را می گذارم و خلاصه ای از آن را هم قلمی خواهم کرد.
نیازی به گفتن نیست که در این مباحث تلاش شده تا دیدگاه متفکران انقلاب اسلامی خصوصا استاد شهید در این باره بازنمایی شود. والله یهدی الی الرشاد.
@taamollat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 سیره فیلسوف
(احترام به نفوس انسانها)
او هیچ نکرد،
فقط روی موزاییک نشست
و تنها گوش کرد
و جواب داد!
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1786
تأملات اجتماعی
📌 سیره فیلسوف (احترام به نفوس انسانها) او هیچ نکرد، فقط روی موزاییک نشست و تنها گوش کرد و جواب د
رحمت الله علیه.
من هیچ گاه ایشان را از نزدیک ندیدم، اما یکی از کسانی که در دوران نوجوانی عمیقأ با او مأنوس و درگیر بودم، همین شخصیت سحرانگیز تاریخ معاصر است.
سال ۷۷ بمناسبت رحلت ایشان، مجله ی کیهان فرهنگی، مصاحبه ای قدیمی را از ایشان بازنشر کرد.
گفت و گویی مفصل با ایشان درباره ی تأملات ایشان در جوانی و سپس ورود به مدرسه ی طالبیه ی تبریز و سپس هجرت به نجف و درک محضر مرحوم شیخ مرتضی طالقانی و تأملات فلسفی ایشان، همگی مسائلی بود که روح تشنه و ناآرام من در آن دوران را کمی تسکین داد و مرا به همان راهی کشاند که ایشان چند دهه قبل رفته بود.
در همان مصاحبه ایشان تعریف می کردند که در ایام اقامت در نجف یک بار سه روز بود که چیزی نخورده بودم، نه غذایی داشتم و نه پولی. بقال محل هم دیگر به من نسیه نمی داد.
در حجره بی حال افتاده بودم که یکی از همدرس ها وارد شد و گفت سوالی دارم.
گفتم توان جواب دادن ندارم.
مرا به حجره اش برد. قدری کته داشت. به من داد و کمی جان گرفتم و سپس جواب سوالش را دادم.
این وضعیت فقر ایشان در نجف در حالی بود که اینهمه مشقت، او را از تأمل و مطالعه و تفکر باز نداشته بود.
در انتخاب مسیر طلبگی و دقت ها و تأملات فلسفی و اجتماعی، همین مرد خاک نشین بر این جانب بسیار اثرگذار بوده است.
رحمت خدا بر او و همه ی مردان خدا که مظهر حیات بخشی بودند.
این صحنه را که دیدم نتوانستم چیزی ننویسم، شاید همین، حق گزاری کوچکی باشد از این مرد بزرگ و گمنام.
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌 مهمترین نکات بحث:
۱. اگرچه براساس شواهد تاریخی اینطور به نظر می رسد که شکل گیری جوامع انسانی شهری، بصورت قهری و در اثر اجبار زمانه رخ داده، اما تحقق تمدن انسانی، وابستگی تامی دارد به اراده و آگاهی انسان.
۲. جامعه ی انسانی و تمدن انسانی هرچه باشد، از اراده ی انسان متاثر است، از اینرو کاملا قابل هدایت و برنامه ریزی است. نقش اراده ی انسانی در تحقق تمدن انسانی بسی بیشتر و پر رنگتر است.
۳. اقدامات رسول خدا در طول حیاتشان کاملا از یک برنامه ریزی طولانی مدت برای ایجاد یک تغییر اجتماعی عمیق حکایت دارد. تربیت نیرو، ایجاد اخوت اجتماعی، اصلاح ارزشها و سپس اصلاح ساختارها گوشه ای از اقدامات رسول خدا در مسیر جامعه سازی و تمدن سازی است.
۴. اگر غایت شکل گیری زندگی اجتماعی، رفع نیازهای مادی انسان بوده، غایت تمدن انسانی رفع موانع برای حرکت صعودی انسان.
تمدن اسلامی وضعیت خاصی از زندگی اجتماعی است که با برقراری عدالت در حوزه های گوناگون، راه را برای رشد فطرت انسان و جامعه هموار می کند.
۵. بر این اساس جامعه و تمدن قابل ساختن و مهندسی است و اگر ما خود جامعه ی خود را بر اساس مبانی خود نسازیم، دیگران این کار را بر اساس مبانی خودشان انجام خواهند داد.
۶. تمدن غرب، وضعیت کنونی خود را بعنوان تنها مسیر و تنها وضعیت مطلوب و غایت حرکت همه ی جوامع به خورد ملت ها می دهد.
این در حالیست که تراث علمی و فکری ما خود بتنهایی برای مدیریت جامعه و ساخت تمدن اسلامی، دارای ظرفیت و توان کافی می باشد.
پایان بخش اول
@taamollat
📌یادنامه ای برای همه ی متفکران انقلاب اسلامی (بمناسبت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری ره)
🔹امسال تصمیم گرفتم بجای پرداختن صرف به استاد شهید، به جریانی بپردازم که او بر سر آن نشسته بود و خود متکی به آن بود، جریانی که هم امام از آن سیراب شد و سیراب کرد، هم اقا، هم مطهری، هم علامه و.....
فضایی که اینان در آن زیست کردند و تلاش کردند آن را در عالم خارج محقق کنند، قرائتی متقن، منتظم، عقلانی و روزآمد از اسلام بود که اگرچه ریشه در تراث گذشته داشت، اما هیچ گاه چنین عرضه نشده بود.
در این یادداشت به ویژگیهای این جریان فکری خواهم پرداخت.
۲. امروز که جریانات سنتی و اخباری و تفکیکی گاهی میل به سلطنت مشروطه دارند و گاهی در دامن لیبرالیسم می افتند، تنقیح و بازخوانی خط فکری امام و.... از ضروریات است.
امید که این یادداشت ها کمکی کند به این هدف.
۳. نگارنده بر این باور است که خط فکر اسلامی امام و همفکران ایشان در مقام نظر و عمل دارای ویژگیهاییست که آن را از گونه های دیگر قرائن اسلامی، مانند اسلام سنتی و اسلام مدرن متمایز می کند.
ویژگی اساسی فکر امام آنست که در عین پای بندی به اصول تفکر اسلامی، راه را برای مقابله با تغییرات اجتماعی باز می گذارد.
این همان گردنه ای است که طرفداران اسلام سنتی و مدرن نتوانستند از آن عبور کنند و شد آنچه که شد.
در زیر برخی از مهمترین ویژگیهای جریان فکری امام مورد اشاره قرار می گیرد:
.....
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌یادنامه ای برای همه ی متفکران انقلاب اسلامی (بمناسبت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری ره) 🔹امس
📌یادنامه ای برای همه ی متفکران انقلاب اسلامی (بمناسبت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری ره) (بخش دوم)
🔹 محوریت عقل در فهم، و نص گرایی اجتهادی
به باور نگارنده، دومین ویژگی روشی جریان حکمت و اجتهاد اعتماد به عقل در فهم و همچنین مواجهه ی اجتهادی با نصوص است.
بر این اساس عقل به عنوان حجت باطنی وقتیبر اساس برهان و منطق استوار پیش می رود، قادر به کشف بخشی از حقایق عالم خواهد بود. این حقایق که توسط عقل و با روش برهان بر بشر آشکار می شود، خود مقدمه ایست برای فهم عمیقتر عالم وجود و از جمله فهم بهتر شریعت.
احکام شرعی تابع مصالح و مفاسد واقعی هستند و مادامیکه عقل توان درک آن مصالح و مفاسد را دارد، حکم او معتبر است.
بنابر این هیچ گاه نمی توان عقل را در فهم عالم و شریعت نادیده گرفت و کسانی که کلا یا جزئا حجیت عقل را انکار می کنند، خود بر سر سفره ی آن نشسته اند.
هزار مرتبه خوردم قسم که نام تو را
به لب نیاورم اما قسم به نام تو بود.
▪️حق عقل در اجتهاد
یکی از مقالات برجسته ی استاد شهید مرتضی مطهری ره، در باب جایگاه عقل در شریعت، مقاله ی وزین «حق عقل در اجتهاد» است.
از نگاه استاد شهید باتوجه به دگرگونی های اجتماعی، برای کشف حکم شریعت، نمی توان عقل و احکام آن را نادیده گرفت. اما این هرگز بمعنی تمثیل و قیاس اهل سنت نیست، بلکه امامیه در بکارگیری روش عقل در اجتهاد خود بگونه ای سیر کرده که در دام قیاس و احکام ظنی نیفتد و این ویژگی برجسته در روش اصولی بزرگان جریان حکمت و اجتهاد مشهود است.
در میان عامه، بکارگیری عقل و اجتهاد در دین مساوی با قیاس است، اما در روش اصولیون ما عقل هیچ گاه به چنین نقطه ای نمی رسد.
مرور تاریخی ایشان بر رویکردها در مسئله ی عقل و شریعت بسی خواندنی است.
ایشان در پایان همان مقاله، از انقطاع این مباحث در میان امت اسلامی که موجب توقف رشد علوم انسانی در جهان اسلام گردید اظهار تاسف می کنند.
از همین جا آشکار می شود که از منظر ایشان عقل و توجه به مصالح و مفاسد واقعی، در تولید علوم انسانی اسلامی نقش محوری دارد.
رحمت و رضوان الهی بر او باد.
@taamollat
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
♦️ #به_زودی در نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳
📚 کتاب «درآمدی بر علوم انسانی اسلامی
در اندیشهی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای(مدّظلّهالعالی)»
چاپ اول
۸۳۲ صفحه - وزیری
نویسنده: سیّد مهدی موسوی
📝 از منظر حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای(مدّظلّهالعالی) علم یکی از محورهای مهمّ تمدّن انسانی است و خود از همین منظر تمدّنی و با رویکرد فلسفی - الهیّاتی به علم و علوم انسانی مینگرند. ایشان در بیانات و نوشتههای خود افقهای جدیدی را مورد نظر دارند که انسان را ملزم میکند تا فراتر از فلسفههای رایج به غور در افاضات ایشان بپردازد. همچنین ایشان به عنوان یک مجتهد و حکیم عالیقدر صاحب سبک خاص در تبیین و تحریر معارف اسلامی و انسانی هستند و در تحلیل امور انسانی از افقهای جدید انسانی و تمدّنی پرده برمیدارند و آن را در موضعگیریهای خود در عرصهی راهبری جامعه و مواجههی تمدّنی با پدیدههای داخلی و خارجی به کار میگیرند.
کتاب «درآمدی بر علوم انسانی اسلامی» در ۱۱ فصل میکوشد تا به واکاوی نظریّهی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای(مدّظلّهالعالی) در موضوع علوم انسانی اسلامی بپردازد.
@KhameneiBook
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1792
تأملات اجتماعی
♦️ #به_زودی در نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ 📚 کتاب «درآمدی بر علوم انسانی اسلامی در اندیشهی حضرت آیتاللهال
📌بابت انتشار این کتاب و اصل پرداختن به این موضوع نمی دانم باید خوشحال بود یا غمگین.
غمگین از این جهت که پرداختن به چنین موضوعاتی (اندیشه ی علوم انسانی از منظر متفکران انقلاب اسلامی) با تاخیری چهل ساله روبرو بوده و ما در این پنج دهه بر اثر نپرداختن به مبانی خودمان، دست در دامن دیگران زده ایم و نتایجش را هم درو کرده ایم.
غمناکی بعدی اینکه چنین اثری محصول اراده ی نهادهای علمی حاکمیت نبود، بلکه محصول اندیشه ی شخصی و تلاش ها و تتبعات گسترده ی ایشان در سه دهه ی گذشته است. و نهادها و شخصیت های علمی بسیاری هنوز هم در صلاحیت پرداختن به چنین موضوعی تردید دارند و احیانا سر همراهی ندارند.
اما خوشحالی از اینجهت که تلاش های علمی استاد بزرگوار جناب حجت الاسلام و المسلمین سیدمهدی موسوی در سه دهه ی اخیر، در گفتمان سازی برای حجیت بخشی و اعتبار دادن به «نظریات علوم انسانی در اندیشه ی متفکران انقلاب اسلامی» به نقطه ای بسیار مهم رسید و آن پرداختن به مبانی علوم انسانی از منظر امام ره و آیت الله خامنه ای است. یعنی همان بار بر زمین مانده ی انقلاب اسلامی.
ایشان در کتاب «الگوهای کلان تولید علوم انسانی اسلامی بر بستر انقلاب اسلامی» کلیات نظریات علوم انسانی ۹ تن از متفکران مسلمان را تشریح کردند و در یکی دو سال اخیر در کتاب «در آمدی بر نظام اندیشه ی امام و آیت الله خامنه ای» با تفصیل بیشتری به مبانی علوم انسانی ایشان پرداختند. و اکنون سومین کتاب مهم در این راستا در آستانه ی رونمایی است.
انشالله پرداختن به این موضوع مهم توسط استاد بزرگوار، نقطه ی آغازی جدی باشد بر تولید نظریات علوم انسانی بومی مبتنی بر اندیشه ی علوم انسانی متفکران مسلمان و جلوگیری از اتکا بر افکار شبه انقلابی و التقاطی.
حرف بسیار است، به همین مقدار بسنده می کنم.
اللهم وفقنا لما تحب و ترضی
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌یادنامه ای برای همه ی متفکران انقلاب اسلامی (بمناسبت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری ره) (بخش د
📌یادنامه ای برای همه ی متفکران انقلاب اسلامی (بمناسبت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری ره) (بخش سوم)
🔹پیوستگی تاریخی جریان علم در نگاه جریان حکمت و اجتهاد
🔹سومین ویژگی فکری مهم در اندیشه ی متفکران جریان حکمت و اجتهاد، « قرار گرفتن در بستر پیوستگی تاریخی جریان علم» در جهان اسلام است.
به عبارت دیگر از نگاه آنان جریان حکمت و اجتهاد در جهان اسلام که در قدم اول تحت تاثیر قرآن کریم است، در طول این پانزده قرن، بصورت پیوسته در حرکت و تکامل بوده و در هر دوره ی تاریخی متناسب با شرایط جریانهای دیگر خود را نوسازی و بازسازی کرده و جلو آمده است.
بر این مطلب چند نتیجه بار می شود:
اول: در عصر کنونی برای حفظ دین و تطابق آن با زمان، نیازی به دست بردن در منابع اولیه و روش های گذشته بصورت کلی نداریم.
دوم: آنکه جریان علوم عقلی (با قدمتی پیش از ورود فلسفه ی یونان) و علی رغم فراز و نشیب ها و اشکالات متعدد، با گذر زمان نه تنها تضعیف نشده، بلکه در فرایندی تکاملی و رو به جلو اشکالات خود را بر طرف کرده و در نهایت در قامت نظام فلسفی حکمت متعالیه (که برآیند قرآن و عرفان و برهان است) ظاهر شده.
این اتقان و استواری علوم عقلی در جهان اسلام، پس از حکیم طوسی ره، که کلام را نیز به دامن فلسفه و برهان نشاند ظاهرتر و آشکارتر است.
(این. در حالیست که مقارن با همگرایی روشی که در جهان اسلام و بدست صدرالمتالهین در حال انجام بود، اروپای جدید در تنگنای عقلگرایی و تجربه گرایی دست و پا میزد و دست آخر هم نتوانست بین اینها جمع کند و فلسفه های اروپایی یا به سمت تجربه گرایی رفتند و یا جانب عقلگرایی را گرفتند و نهایتا شد آنچه که شد. این دقیقا نقطه ی قوت و قدرت فلسفه ی اسلامی نسبت به رقباست.)
درباره ی ۱. پیوستگی جریان حکمت و ۲. تکامل آن تا زمان کنونی مطلب و شاهد بسیار است، اگر چه مخالفان و منتقدانش هم.
(امیدوارم روزی پرونده ی مستقلی برایش گشودن کنم)
سوم: پیوستگی و تکمیل علوم اسلامی در شاخه ی علوم عملی مانند فقه و اخلاق و دانش های وابسته به آنان بسی آشکارتر است. که در اینجا فقط به تکامل فقه اشاره می کنم و پرداختن به دانش اخلاق در فرصتی دیگر.
تردیدی نیست که دانش فقه (بعنوان پایه ی کنش های شرعی فردی و اجتماعی مسلمانان) از همان ابتدا در جست و جوی قطع و یقین به حکم واقعی بود و در همین راستا بسیاری از پرسش ها را به دامن کلام و فلسفه ی فقه انداخت( مانند حسن و قبح عقلی و تخطئه و تصویب و تجری، جایگاه اصول عملیه، جایگاه عقل در کاشفیت و.....)
پرداختن به این مسائل بلاشک تمام نسلهای فقها را از همان ابتدا درگیر خود کرد و فقهای باورمند به حجیت اجتهاد و دانش اصول، با اتخاذ مواضعی نسبتا مشابه، این جریان را قوت بخشیدند و در نهایت ثمره آن همه مناقشات علمی، در قاب کتابهایی چون جواهر الکلام، شرایع الاسلام، تذکره الفقها، جامع المقاصد و.... ظاهر شد. امروزه مدل نهایی عرضه شده توسط بزرگان این جریان، به نام اجتهاد جواهری نامبردار است که برخی ویژگی های آن بطور خلاصه چنین است:
۱. باور به جواز، امکان و ضرورت اجتهاد
۲. محوریت عقل در فرایند اجتهاد
۳. پرهیز اکید از قیاس (علی رغم باور به حجیت عقل)
۴. باور به حسن و قبح عقلی
۵. توسعه ی دانش فقه همگام با توسعه ی مسائل (توجه به تغییرات فردی و اجتماعی)
#عقبه_تاریخی_جریان_حکمت_و_اجتهاد
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌یادنامه ای برای همه ی متفکران انقلاب اسلامی (بمناسبت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری ره) (بخش س
📌جمع بندی این بخش:
۱. جریان حکمت و اجتهاد از معدود جریانهای علمی فعال در جهان اسلام است که بر خلاف برخی جریانها، ناگهان در میانه ی راه زاده نشده، بلکه سابقه ای مساوی با سابقه ی اسلام و قرآن دارد و طول قرون متمادی، پیوستگی تاریخی خود را حفظ کرده و دچار انقطاع نشده
۲. حرکت جریان حکمت و اجتهاد در بستر تاریخ، نه تحرکاتی مقطعی و موقت بلکه تکاملی و رو به جلو بوده و در طول زمان هم بر واقع نمایی و هم بر اتقان آن افزوده گردیده است.
۳. جریان حکمت و اجتهاد در طول تاریخ، علاوه بر توجه به نصوص قطعی، به سنتهای تاریخی و پیچیدگیهای اجتماعی و تاثیر آن بر فهم دین و عمل به شریعت نظر داشته است.
از اینرو جریان حکمت و اجتهاد در خلأ علمی شکل نگرفته و با ساز و کار مشخصی با میدان نیز در تعامل بوده ( خود این مطلب شرح مفصلی دارد که بماند)
۴. ما معتقدیم که انقلاب اسلامی، برآیند کنونی همان تلاش های علمی و عملی جریان حکمت و اجتهاد در طول تاریخ است که از لحاظ روشی و نظری بر اساس مدل حکمت متعالیه به خدا انسان، طبیعت و....نظر می کند و از لحاظ عملی نیز هم به فقه (به عنوان منبع رفتارهای شرعی)، و هم قوانین موضوعه (که ساخته و پرداخته ی عقلای قوم است) و هم به فرهنگ و آداب و رسوم (که نتیجه ی اراده ی عمومی جامعه می باشد) باورمند است.
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌جمع بندی این بخش: ۱. جریان حکمت و اجتهاد از معدود جریانهای علمی فعال در جهان اسلام است که بر خلاف
📌تقریر محل نزاع
🔹قبلا گفته شد که جریان علمی و تاریخی حکمت و اجتهاد که بزرگانی چون امام و آقا و مطهری و علامه و..... بر سر سفره ی آن نشسته اند دارای ویژگیهایی است که آن را از سایر جریان های علمی مانند جریان فقاهت سنتی، و جریان های ضد فلسفه و نواخباری متمایز می کند.
در فرسته های قبل برخی از ویژگی های این جریان را شرح مختصر دادیم و اکنون می رسیم به ویژگی چهارم:
....
مسجدی که عهده دارش هستم روزهای پرتلاطمی را می گذراند.
ایام پر مناسبت سال است و مسجد پر رفت و امد، مدارس هم در آستانه ی تعطیلی وجنب و جوش کلاسهای تابستانی و برنامه ریزی و ...... . خودم هم یک هفته ای هست که در بستر افتاده ام از بیماری، و هر لحظه و هر ساعت هم موجی از یک سو به طرفم می آید؛ گاهی اوقات واقعا هراس انگیز است که خدایا! چه خواهد شد؟ و چه باید کرد؟
اما در همین اوضاع و احوال، آدم وقتی «راست قامتی» و «استواری» و «سکونت» این «پیر» را می بیند، از جوانی خودش شرمنده می شود.
او که سالهاست در میان این موج ها ناخدایی می کند.
خدایا به سلامت دارش.
@taamollat
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 درآمدی بر علوم انسانی اسلامی در اندیشه آیت الله العظمی خامنهای
✍ حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مهدی موسوی
ناشر: انقلاب اسلامی
اردیبهشت ۱۴۰۳
در ۸۳۲ صفحه و ۱۱ فصل
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1797
تأملات اجتماعی
📌 درآمدی بر علوم انسانی اسلامی در اندیشه آیت الله العظمی خامنهای ✍ حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید
📌روزهای معتدل اردیبهشت با انتشار این کتاب شیرین تر شد.
بنده شاهد زحمات و تتبعات گسترده و مباحثات عمیق نویسنده ی فاضل آن بوده ام و آن را نقطه ی عطفی در مطالعات علوم انسانی انقلاب اسلامی می دانم.
فعلا جز به نسخه های پیش نویس نویسنده دسترسی ندارم که با اثر نهایی قدری متفاوت است.
به محض دریافت کتاب، (بقول بیهقی) «فصلی نبشتن خواهم کردن» در فضل و جایگاه موضوع کتاب و طرح کلانی که نویسنده ی فاضل آن قریب چند دهه پی جوی آن بوده و اکنون به نقطه ی مهمی رسیده است.
- سیر فکری استاد بزرگوار از ابتدا تا کنون،
- نگاه به تاریخ و مسائل آن،
- نگاه تاریخی ایشان به تراث و مقوله ی تغییر اجتماعی،
- خط سیر اصلی جریان علم در جهان اسلام،
- جایگاه حکمت و نظام اندیشه ی متفکران انقلاب اسلامی در تغییرات اجتماعی،
- و نحوه ی جمع بندی ایشان از تراث علمی و عملی و.....
به گمانم اینها مهم ترین سر فصل هایی است که به تولید این اثر مهم منتهی گردیده است.
و هر کدام از اینها موضوع گفت و گوی جداگانه و مفصلی است که امیدوارم با عنایت دانشوران محقق شود.
اللهم وفقنا لما تحب و ترضی
@taamollat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 شادم که از رقیبان، دامنکشان گذشتی
گو مشتِ خاکِ ما هم بر باد رفته باشد
👆 روایت رهبر انقلاب در دیدار اخیر شاعران درباره کششدار بودن #زبان_فارسی
🗓 ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان فارسی
💻 Farsi.Khamenei.ir
📌 امروز جلسه ی خیلی خوبی داشتیم با برخی فضلای حوزوی و دانشگاهی، در یکی از کافه های نزدیک، درباره فرآیندها و چارچوب های جامعه سازی ای که نقطه ی آغازش مسجد است.
تقریبا اتفاق نظری وجود داشت بر اینکه فهم لایه های ذهنی کنشگران از طریق رجوع به تاریخ محل و منطقه، یکی از لوازم حتمی جامعه سازی است.
در این گپ و گفت، لایه های مختلفی پیش کشیده و گفت و گو های مفیدی رد و بدل شد.
از انجمله دیدگاه و سلوک اجتماعی مرحوم آیت الله حق شناس که تأثیر روشنی بر سبک دینداری منطقه داشته و هنوز هم با فاصله ی بسیار، از مهمترین عوامل شکل دهنده ی هویت منطقه است.
سایر جریان های مذهبی، وضعیت اقتصادی، مهاجرت و تغییر بافت اجتماعی منطقه، هویت یا عصبیت تاریخی پرقدرت در منطقه و.... از جمله سایر عوامل اثرگذار بر هویت منطقه بود که درباره اش گفت و گو شد.
اواخر جلسه بود که به بحث اصلی رسیدیم، یعنی تصویر هویت جدیدی که برای مسجد در نظر داریم. که ماند برای جلسات بعد انشالله.
ویژگی مهم این جلسات ما آنست که صرفا نظری نیست و چند ساعت بعد داغ داغ در مسجد قابل استفاده است و اکنون مدیریت مسجد ما نیز عمدتا بر اساس مشورت ها و گفت وگوها در همین جلسات صورت می گیرد.
مهمانان بزرگوار این هفته، یکی برادر عزیز حجت الاسلام و المسلمین کاردان که دانش آموخته ی جامعه شناسی هستند، دیگری جناب آقای دکتر صیادی، دانش آموخته ی رشته ی مدیریت و مدیر یک اندیشکده ی دانشجویی و فعال اجتماعی، و دیگری جناب دکتر زارعی، دانش آموخته ی علوم سیاسی و فعال علمی و اجتماعی بودند.
نفس تجمع این دوستان برکت و رحمت بود. ربنا و لک الحمد
@taamollat
@modmasjed