eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 آیت‌الله شیخ احمد مجتهدی تهرانی در جمع شاگردان و ارادتمندان ۱. حاج محمدحسین سعیدیان ۲. حجت‌الاسلام قاسم تهرانی ۳. شیخ حسین کبیر تهرانی ۴. آیت‌الله سید رسول موسوی تهرانی ۵. حاج احمد شهامت‌پور 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷 ۲۱ رمضان سال ۱۳۱۳ق مصادف با ۱۶ اسفند ۱۲۷۴ش، روز جمعه بود و از این‌رو مراسم عزاداری شهادت امیرالمومنین علیه السلام با اقامه نماز جمعه در مسجد شاه (مسجد امام فعلی) قرین و نماز جمعه توسط میرزا زین‌العابدین امام جمعه، داماد ناصرالدین شاه اقامه شد. تصویر بالا حضور زنان را نشان می‌دهد که به خاطر کمی جا در صحن مسجد، برای تماشای عزاداری بر بام این مسجد ایستاده‌اند. تصویری که در پی می‌آید، امام جمعه را در حال ایراد خطبه‌های نماز جمعه روز ۲۱ رمضان نشان می‌دهد. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷سخنرانی میرزا زین‌العابدین امام جمعه تهران در نماز جمعه روز ۲۱ رمضان ۱۳۱۳ق 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷 جمعی از علمای تهران، آیات و حجج اسلام: از راست: شیخ عباس مغیثی مرندی، شیخ علی‌اکبر صبوری قمی، سید محمد ضیاءآبادی، ؟ سید مهدی حسینی لواسانی. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷از راست: آیات شیخ علی‌اکبر صبوری قمی، میرزا باقر آشتیانی، شیخ قوام‌الدین شریعتمدار، در سفر به لبنان و سوریه ✍شیخ علی‌اکبر صبوری فرزند آیت‌الله شیخ محمد صبورى قمى، متولد سال ۱۳۰۶ش در شهر قم و متوفای ۱۳۷۵ش در تهران، پس از تحصیل مقدمات، در سال ۱۳۶۳ق به نجف اشرف مشرف شد و از دروس حضرات آیات: سید عبدالهادى شیرازى، شیخ محمدکاظم شیرازى و سید ابوالقاسم خوئى استفاده کرد. سپس، در سال 1331- 1332ش به قم بازگشت و تحصیلات خود را در محضر آیات عظام سید حسین بروجردى و شیخ محمدعلى اراکى ادامه داد. آیت‌الله شیخ علی‌اکبر صبوری سال 1337ش، در پى درخواست اهالى محله ناصرخسرو و امر آیت‏الله‌العظمی بروجردى، به تهران عزیمت کرد و در مسجد درب‌اندرون به اقامه جماعت پرداخت و در کنار آن، به تدریس در مدرسه علمیه مروی مشغول شد.‏ راه‌اندازی مؤسسه درمانى و کتابخانه مسجد درب‌اندرون و کمک به فقرا و مستمندان از خدمات خیریه ایشان به شمار می‌آید. شیخ علی‌اکبر صبوری در سال‌های نهضت امام خمینی(ره) یکی از روحانیون همراه با نهضت به شمار می‌رفت که مبارزه‌اش طبق تشخیص خود عمدتاً با تقیه همراه بود. در یکی از گزارش‌های ساواک درباره وی آمده است: «نامبرده بالا ضمن اینکه با جعفر بهبهانی، ثقفی پدرزن خمینی و شیخ غلامحسین جعفری تماس دارد، خود را یکی از طرفداران خمینی می‌داند؛ ...نام‌برده بالا از جمله کسانی است که در حضور مخالفین خود را طرفدار خمینی و در حضور کسانی که طرفدار دولت هستند خود را وطن‌خواه معرفی می‌کند.» 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷آیت‌الله سید ابوالفضل موسوی زنجانی در حال اقامه نماز عید فطر در تپه‌های قیطریه، ۲۴ شهریور ۱۳۵۶ ✍با فرارسیدن عید فطر سال ۱۳۵۶، آیت‌الله محمد مفتح به فکر افتاد با پیشگامی ، را به نمایش بزرگ قدرت سیاسی مردم متدین تبدیل سازد. ازاین‌رو، در ، بالای ، مکان وسیعی را برای اقامه نماز عید فطر در نظر گرفتند و از دو هفته قبل، افراد فعال مسجد قبا به آماده‌سازی محل نماز مشغول شدند و با وجود تلاش‌های دستگاه امنیت جهت جلوگیری از اقامه نماز در روز عید فطر در این مکان، نماز عید با جمعیتی انبوه، به امامت آیت‌الله سید ابوالفضل موسوی زنجانی و با سخنرانی حجت‌الاسلام حجتی کرمانی برگزار شد. در این نماز باشکوه، برای نخستین بار نام امام خمینی(ره) به‌صورت گسترده و علنی بر سر زبان‌ها فریاد زده شد. 🔹سال بعد یعنی در شهریور ۵۷ نماز عید فطر با پیشگامی مسجد قبا و به امامت آیت‌الله مفتح در همان تپه‌های قیطریه برگزار شد و راهپیمایی پس از آن، به گردهمایی عظیمی تبدیل شد و به عنوان مقدمه مجموعه‌ای از راهپیمایی‌های منجر به پیروزی انقلاب اسلامی بشمار آمد. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷تصویری از مرحوم علامه میرزا ابوالحسن شعرانی در جمع ارادتمندان 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💡گزارش مهم ساواک از جلسه در اردیبهشت ۱۳۵۰ مبنی بر ضرورت مبارزه با مظاهر دین اسلام: اکنون از آمریکا و لندن صریحا دستور داریم در این مملکت مد لباس و یا ساختمان‌ها و بی‌حجابی را رونق دهیم که مسلمان نقاب از صورت خود بزدایند. در ایران و کشورهای مسلمان دیگر هرچه بتوانید با پیروی از مد و تبلیغات، ملت اسلام را رنج دهید تا آنها نگویند امام حسین(ع) فاتح دنیا بود و علی(ع) غالب دنیا! اسلحه و مهمات به دست نوجوانان ما در اسرائیل ساخته می‌شود. این مسلمانان آخر به دست بهائیان از بین می‌روند. دنیای حضرت بهاءالله رونق می‌گیرد. ----------------------- پی‌نوشت: گرچه با پیروزی انقلاب اسلامی دست بهائیان از سرنوشت ایران اسلامی به صورت مستقیم، کم و کوتاه شد، اما آیا می‌توان پذیرفت بهائیتی که تحت سیطره رژیم صهیونسیتی زیست می‌کند، توطئه‌اش برای نابودی اسلام و مسلمانان پایان یافته باشد؟! 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
26.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💡مرحوم آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس: اگر خدای نکرده بلیه‌ای اهل تهران یا ایران را مورد هدف قرار دهد در حرز پروردگار است... 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷مسجد باباولی در شهر کاشان و حجره مرحوم آیت‌الله امامی کاشانی در این مسجد ✍آیت‌الله امامی کاشانی در آغاز طلبگی در دهه ۲۰ در این مکان با آیت‌الله راستی کاشانی هم‌حجره بودند. 🔹آیت‌الله مهدوی کنی در سفر تبلیغی که در سال ۱۳۲۸ به اردستان داشت، یک شب در کاشان توقف کرد و با پرس و جو از مدرسه علمیه شهر به مسجد باباولی که آن زمان مدرسه آیت‌الله شیخ جعفر صبوری به شمار می‌آمد راهنمایی شد و در همین حجره اقامت گزید و مبدأ آشنایی وی با آیات امامی و راستی کاشانی شد. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍ آیت الله میرزا عبدالرحیم حائری صاحب الفصول [1253-1327ش از علمای تهران] خطاب به عبدالعزیز آل سعود گفتند: آیا تمام اصلاحاتی که منظور داشتید  تمام شد، فقط خراب کردن قبور ائمه بقیع مانده بود؟ گفتنی است که این ملاقات و در واقع این سفر حج یکسال بعد از ماجرای خراب کردن قبور بقیع بوده که هنوز آثارقبور باقی بود و اگر آن سال مبادرت به ترمیم نمی‌شد امروز هیچ اثری از محل قبور باقی نبود. عبدالعزیز در پاسخ گفت: راست می‌گویی، ولی اینکار را من نکردم. این عمل به تحریک سفیر ایران (که مسلمان نبوده و یکی از مسالک فاسد را داشته) انجام شد. (اشاره او به پدر هویدا یعنی میرزا حبیب الله پسر آقا رضا قناد شیرازی بهایی بود که آن زمان در جده مقیم بود و سرپرستی حجاج را داشت)   آیت الله حائری ی ضمن تأکید بر این که این شخص دشمن مذهب شما و ماست از او می‌خواهد تا به این امر رسیدگی کند. ملک قبول کرده و وعده می‌دهد که صورت قبور را تجدید کند. و چنین کرد، چنان که تا حال باقی است. 📖منتشر شده در نشریه خرد، سال هشتم، شماره دوم، 1328ش. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💡مَدرس‌های بی‌استاد! مدرسه‌ یا خوابگاه؟ ✍ قوام مَدرس به استاد و شاگرد است. از گذشته چنین بود که با تدریس یک استاد به شاگردان خود، مَدرسی شکل می‌گرفت و جا و مکان آن هم مهم نبود؛ در خانه استاد، در مسجد استاد، در یک مدرسه یا حرمی مطهر. اصل با وجود استاد بود که جویندگان علم را گرد می‌آورد. استاد، خود شاگردش را می‌آزمود و رتبه علمی‌اش را تأیید می‌کرد و همان تأیید کتبی یا شفاهی استاد و نهایتا توان تدریس دانش توسط آن طلبه کافی بود که خروجی مدرس‌ها را به ظهور رساند؛ چه مدرس‌های خانگی و چه مدرسه‌ای. نمونه‌های تاریخی می‌گوید که مدرسه‌ها گاهی پس از شکل‌گیری مَدرس‌ها به یمن وجود یک یا چند استاد، به همت اهل خیر بنا شده‌اند و گاه نیز بانیان خیر، مدرسه ساخته‌اند و با دعوت از اساتید مبرز در علوم مختلف و از بلاد دیگر، مدرس‌هایی پدید آورده‌اند تا جویندگان معارف الهیه، انگیزه‌ای برای هجرت به این مدرسه بیابند. در حوزه قدیم تهران، یک مدرسه بود به نام صدر یک استاد اصلی در حکمت داشت به نام . اشتغال دیگری هم نداشت. مدرسه تهران، محل تدریس بود. او هم اشتغال دیگری نداشت. بود و حکیم هیدجی. قدیم بود و مدرس.‌ را تنها برای میرزا علی‌اکبر تفرشی بنا کردند و مدرس‌ش شکل گرفت. میرزا عبدالرحیم نهاوندی از شاگردان شیخ اعظم انصاری را در تهران نگه‌داشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد. در عین حال، در خانه درس می‌داد؛ در خانه درس می‌داد. در این دوران اخیر هم را در تهران نگه‌داشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد. چه بسیار مدرسه‌ها که چون خالی از مَدرس و مُدرّس است، خوابگاهی بیش نیست. چیزی که امروز نمونه‌اش کم نیست! چندی پیش به مدرسه علمیه‌ای در شهری غیر از قم سر زدم که بسیار خرج تجدید بنا و توسعه و تزئین آن شده است. دیدم بر اتاقی نوشته: مدرس درس خارج. پرسیدم در این مدرسه کدام بزرگوار درس خارج می‌دهد؟! مدیر مدرسه گفت: چون در اینجا درس خارج رسمی نداریم، درس خارج آیت‌الله جوادی آملی به صورت برخط برای طلاب پخش می‌شود! این است حال روز مدرسه‌هایی که خوابگاهی بیش نیستند! بهتر نیست بجای مدرسه‌سازی، شرایط هجرت و اقامت اساتید برجسته از مراکز اصلی علم به حوزه‌های پیرامونی را فراهم کنیم؟ با یک بررسی مختصر در حوزه‌های کهن شهرهای ایران می‌توان فهمید که چه تعداد از علمای قدیم آن بومی و چه تعداد مهاجر بوده‌اند. علمای مهاجر به بلاد، چه انگیزه‌هایی داشتند که از فعالیت علمی در قم و نجف و رسیدن به مرجعیت دست می‌کشیدند و سختی غربت و معاشرت با مردم و تربیت دینی اجتماع را به جان می‌خریدند؟! در شهری دیگر، اداره مسجد _ مدرسه‌ای اصیل را برعهده می‌گرفتند؛ به حوزه‌‌اش رونق بخشیدن و مربی راستین مردم می‌شدند. امروز چه اتفاقی رخ داده که دیگر آنگونه که باید نیست؟ همگی نام را شنیده‌ایم. یک فقیه و حکیم بزرگ که اگر نجف می‌ماند یا به قم می‌رفت در شمار مراجع بود. اما در تهران اقامت گزید و به حوزه‌اش قوامی غیر قابل انکار بخشید! مسجدی در یوسف‌آباد را برگزید و دغدغه‌اش شد تعلیم و تربیت. مدرس‌ش در خانه و مسجد بود. چه بسیار شاگرد تربیت کرد. در حیاط مسجد صندلی می‌چید تا برای دختران بی‌حجاب و پسران گرایش یافته به فرقه‌های غیر اسلامی فرصت گفتگو فراهم کند و چه بسیار موفق شد. آیا قرار نیست این سلسله پرافتخار استمرار یابد؟! 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💡وضعیت مالی و معیشتی طلاب در حوزه قدیم تهران ✍وقتی با نگاه به تاریخ حوزه تهران از لزوم مهاجرت علما و مدرسین عالی مقام به حوزه پایتخت سخن می‌گوییم، مسأله دشواری معیشت ایشان نیز مطرح می‌شود. از این‌رو به نکات و نمونه‌های زیر توجه کنید: ۱. بانیان مدارس قدیم تهران که عمدتا از رجال متنفذ حکومت و بازاریان متمول بودند، رقباتی وقف مدرسه علمیه می‌کردند تا پشتوانه مالی مدرسه باشد و بعضاً در متن وقفنامه حق‌التدریسی برای مدرس اصلی مدرسه و سایر اساتید و طلاب لحاظ می‌کردند. واقف مدرسه مروی، از فتحعلی شاه قاجار حکمی مبنی بر معافیت ابدی مالیاتی مدرسه مروی گرفته بود. این هوشمندی‌ها این مدرسه را تا سالها محوری‌ترین مدرسه حوزه تهران قرار داده بود. ۲. در وقفنامه مدرسه مروی و سپهسالار قدیم، یک مدرّس اصلی و یک تالی مدرس لحاظ شده بود که پشتوانه علمی مدرسه بودند و حق‌التدریسی برای ایشان لحاظ شده بود. این جایگاه غیر از تولیت بود. از این‌رو عمدتا تولیت‌های مدرسه مروی محل تدریسشان در خانه یا مسجد خودشان بود. به این شکل تولیت مدرسه وظیفه یافتن، دعوت و حمایت مالی از مدرسان توانمند و خوشنام را برعهده داشت. ۳. شاهزاده هماخانم نوه فتحعلی شاه در بازگشت از سفر عتبات، ملا علی‌محمد طالقانی از شاگردان شیخ انصاری را با خود به تهران آورد و جایی اسکان داد و همزمان شروع به ساخت مسجد و مدرسه و خانه‌ای برای وی کرد. این مسجد و مدرسه تا سالها از پررونق‌ترین مراکز سنگلج بود، با حمایت همه‌جانبه به ویژه حمایت مالی از یکی از علمای بزرگ آن روزگار تا به پایتخت هجرت کند! ۴. علمایی چون حاج ملاعلی کنی به دلیل توانمندی و هوشمندی اقتصادی، در زمینه کشاورزی و آبادانی روستاها و احداث قنوات تلاش وافری داشتند و از این طریق ثروت شایانی کسب کردند. همینطور است سید محمدباقر جمارانی که در همان دوره می‌زیست. ۵. سید عبدالکریم لاهیجی از شاگردان شیخ انصاری که روحیه‌ای عرفانی هم داشت، وقتی از نجف به تهران هجرت کرد، بدون کسوت روحانیت، در بازار مشغول کار شد تا آنکه حاج ملاعلی کنی که خبر آمدنش را شنیده و در پی‌اش بود، او را یافت و داماد خویش کرد و مدرسی مدرسه مروی را به وی سپرد. ۶. عموما روحانیونی که به منبر و مسجد اشتغال داشتند وضعیت مالی بهتری داشتند. حتی گفته شده شخصیتی چون مرحوم فلسفی بنابر مصالحی، ابتدا پاکت را دریافت می‌کرد و بعد به منبر می‌رفت. اما سایر طلاب و روحانیون اگر از حمایت مالی خانوادگی و یا مدارس برخوردار نبودند به شدت در فقر بسر می‌بردند. ۷. تعداد قابل توجهی از اساتید مبرز حوزه حکمی تهران مجرد می‌زیستند. از جمله حکیم جلوه، آقا محمدرضا قمشه‌ای، حکیم هیدجی، میرزا محمود حکمی قمی و... . اینان در حجره‌ای در مدرسه ساکن بودند و در گیر و دار تأمین مخارج اهل و عیال نبودند. درباره میرزا محمود قمی گفته‌اند: «ابتلاى به فقر و تنگدستى چنان او را در تنگنا قرار داده بود که در این اواخر نظم فکرى را از دست داده بود». ۸. در بین حکما میرزا حسن کرمانشاهی مدرس راتب مدرسه سپهسالار قدیم چنان در فقر بسر می‌برد که برگه‌های نفیس مکتوبات فلسفی خود را به عنوان کاغذ باطله می‌فروخت تا مایحتاج خود را خریداری کند. هرچند حکیمی چون آقاعلی مدرس به خاطر پشتوانه خانوادگی و حمایت اعیان و رجال حکومتی وضعیت مطلوبی داشت. ۹. مراجع تقلید تهران به دلیل حمایت مالی مردم و پرداخت وجوهات شرعی و اشتغال به تدریس و محاکم شرع و تولیت موقوفات وضعیت معیشتی بهتری داشتند. ۱۰. حاج شیخ عباسعلی محقق خراسانی پدر دکتر مهدی محقق پس از تبعید به تهران، به کشاورزی مشغول شد. اتاقی اجاره کرد که همسر و برخی فرزندانش در آن ساکن شدند و خودش با پسر بزرگ‌ترش در حجره مدرسه سپهسالار قدیم سکونت داشت. با سقوط رضاشاه مجددا به منبر روی آورد و از وضعیت قبلی رهایی یافت. ۱۱. یکی از دلایل خروج‌ طلاب فاضل حوزه تهران از حوزه، درآوردن لباس روحانیت و اشتغال در دانشکده معقول و منقول مشکل معیشتی بود. کم نبودند علمایی که وارد عرصه‌های حکومتی پهلوی اول می‌شدند تا از نداری نجات یابند. مدرسه عالی سپهسالار به دلیل پیوند با پهلوی، از طلاب و اساتید حمایت خوبی می‌کرد و آنها هم از حکومت حمایت می‌کردند و این مسأله باعث مطرود شدن طیفی از این اشخاص از بدنه سنتی حوزه شد. ۱۲. از این نمونه‌ها بسیار است: آیت‌الله شیخ احمد مجتهدی که پس از چند سال تحصیل در قم، چنان از نظر مالی در مضیقه بود که تصمیم گرفت به تهران برگشته و در بازار مشغول کار شود. اما ورود به مسجد امین‌الدوله به واسطه آیت‌الله حق‌شناس و اشتغال به منبر و تدریس ایشان را از بحران مالی خارج کرد و... تحلیل و جمع‌بندی با شما.... 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💡«شاه‌دوستی یعنی غارت‌گری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین و تجاوز به مراکز علم و دانش؛ یعنی ضربه زدن به پیکر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانه‌های اسلام، محو آثار اسلامیت؛ شاه‌دوستی یعنی کوبیدن روحانیت و اضمحلال آثار رسالت.» 📄 قسمتی از تلگراف امام خمینی به علمای عظام تهران در ۱۳ فروردین ۱۳۴۲ به واسطه آیت‌الله حاج سید علی‌اصغر خوئی 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷از راست: آیات شیخ علی‌اکبر صبوری قمی، میرزا باقر آشتیانی، شیخ قوام‌الدین شریعتمدار، در سفر به لبنان
💡روزگاری که حوزه و علمای تهران بار جمع‌آوری و ارسال را هم به دوش می‌کشیدند! ✍ یکی از این نمونه‌ها جمع‌آوری کمک برای شیعیان جنگ‌زده لبنان در سال ۱۳۵۵ توسط آیت‌الله (شیخ‌العلمای تهران در آن دوره) است که خود شخصا همراه با جمعی از علمای تهران با سفر به لبنان این کمک‌ها را به تحویل داد. به گزارش ساواک، اطلاعیه جمع‌آوری کمک در هفتم محرم سال ۵۵ صادر شده و آیت‌الله آشتیانی در اسفند ۵۵ به لبنان سفر کرده است. 📰 روزنامه اطلاعات در تاریخ ۲۱ دی ۵۵ به نقل از که مسئول جمع‌آوری کمک‌ها بوده می‌نویسد: در هفته اول ماه محرم این مبلغ به ۵ میلیون تومان بالغ گردیده است... روز گذشته نیز ۱۱ هزار و ۵۷۳ قطعه لباس مردانه و زنانه، یک هزار پالتو و ۳ هزار جفت کفش و ۲ هزار متر فاستونی و ۱۴۰ هزار پتو و بیش از ۴۰۰ هزار تومان پول نقد ارسال گردیده است که همراه سایر کمکها به وسیله آقایان روحانیون و سایر خیراندیشانی که در معیت آیت‌الله محمدباقر آشتیانی عازم لبنان هستند ارسال و توزیع خواهد شد. نمونه‌های دیگری از اقدامات بشردوستانه حوزه تهران را در زلزله طبس در سال ۵۷ و همچنین کمک به مردم محروم سیستان می‌بینیم. ------------------------------- 🔹درباره عبدالرضا حجازی و اعدام او پس از انقلاب نیز به زودی نکاتی تقدیم خواهد شد. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
انا لله و انا الیه راجعون 🏴آیت‌الله ضیاءالدین نجفی تهرانی امام جماعت و تولیت مسجد و مدرسه علمیه نبی‌اکرم(ص) دار فانی را وداع گفت. آیت‌الله ضیاءالدین نجفی در تاریخ ۵ فروردین ۱۳۲۵ در نجف اشراف متولد شد. پدرش آیت‌الله حاج شیخ محمدحسین نجفی عاملی از شاگردان میرزای نائینی، حاج آقا ضیاءالدین عراقی، سید ابوالحسن اصفهانی و آیت‌الله غروی اصفهانی، و از علمای طراز دوم حوزه نجف بود. با مهاجرت پدرش به تهران، در ۱۴ سالگی تحصیلات مقدماتی را در مدرسه حاج ابوالفتح آغاز کرد و پس از یک سال به مدرسه مروی رفت. در مدرسه مروی، در درس فقه آیت‌الله شیخ عبدالرزاق قائنی شرکت کرد و از محضر آیت‌الله سید هاشم حسینی تهرانی بهره برد و در ۲۲ سالگی به حوزه علمیه قم رفت. در قم از درس فلسفه آیات، علامه طباطبایی(ره)، محمد شاه آبادی، حاج آقا یحیی انصاری شیرازی، حاج آقا رضا صدر و شهید مطهری بهره برد. آیت الله نجفی تهرانی در علم هیات و نجوم از شاگردان علامه حسن زاده آملی و در عرفان و اخلاق (به مدت ۱۰ سال) شاگردِ آیت‌الله بهجت و آیت‌الله بهاءالدینی بوده است. ایشان همچنین در فقه و اصول، از محضر آیات عظام گلپایگانی، حائری یزدی و میرزاهاشم آملی بهره‌مند شده است. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🔹آگهی مراسم تشییع و ترحیم فقیه عالیقدر و استاد گرانقدر حوزه علمیّه تهران مرحوم آیت الله حاج شیخ ضیاءالدّین نجفی تهرانی 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💡 💠 چند نمونه از و ائمه جماعات در گذشته‌ی تهران: ۱. آسید ابوالحسن اصفهانی با درکی که از شرایط تهران در اواخر حکومت رضاشاه داشت، شاگرد مجتهد خود شیخ علی‌اکبر برهان که چندی پیش به هندوستان فرستاده بود، با حکمی دیگر به تهران فرستاد تا امام محله خراسان شود و با بنای مسجد لرزاده، دارالمؤمنینی بسازد. ۲. اهالی یکی از مساجد به واسطه یکی از علما نامه‌ای به محضر آیت‌الله سید صدرالدین صدر نوشتند و از وی امام جماعت خواستند. آقای صدر، روی منبر درس خارج، نامه را خواندند تا هریک از شاگردان مجتهدش که امکان مهاجرت دارد راهی شود. ۳. تعدادی از متدینین محله تصمیم گرفتند مسجدی برای محله خود بنا کنند. مسجد را ساخته نساخته به قم رفتند و از محضر آیت‌الله بروجردی خواستند عالمی از افراد مورد اعتماد خود به تهران اعزام کند. آقای بروجردی هم یکی از شاگردان مجتهد، متخلق و مردمی خود را به تهران می‌فرستاد. شیخ عباس مشکوری به همین نحو به قلهک آمد. یک سفر که به حج رفت، اهالی محل، خانه قدیمی عالم را ظرف یک ماه کوبیدند و از نو ساختند و وسایل خانه را چیدند و امام محله در خانه جدید ساکن شد بی‌آنکه رنجی ببرد. عجیب نبود. او برای مردم خیلی چیزها از مسجد و هیئت و مدرسه ساخته بود. ۴. اهالی محله کوچه غریبان نزد آیت‌الله بروجردی رفتند و گفتند و میرزا عبدالکریم حق‌شناس را برای عهده‌دار شدن امور مسجد امین‌الدوله اعزام بفرمایید. آقای بروجردی درخواست مردم را انتقال دادند. آقای حق‌شناس تمایل نداشت. حاج آقا روح‌الله توصیه و تأکید کرد. میرزا عبدالکریم گفت: چرا خودتان نمیروید؟ فرمود: اگر گفته بودند روح‌الله بیاید رفته بودم! و آیت‌الله حق‌شناس به تهران آمد. ۵. آیت‌الله سید محمدحسین علوی بروجردی داماد آیت‌الله بروجردی بود. به درخواست آیت‌الله سید محمد بهبهانی که آن روز در حکم رئیس حوزه تهران بود برای امامت مسجد فخریه به تهران هجرت کرد. روز اول، آیات طراز اول تهران مثل شیخ محمدتقی آملی، سید احمد خوانساری، و شیخ محمدرضا تنکابنی به مسجدش رفتند و پشت سرش نماز خواندند تا تثبیت شود. ۶. عالمان مساجد، عمدتا در مجاورت همان مسجد سکونت داشته و غیر از تدریس دروس حوزوی، اشتغالی جز رسیدگی به امور مسجد و مراجعات مردمی نداشتند. سه وعده در مسجد نماز اقامه می‌کردند و امام محله خویش بودند. 💡جمع‌بندی: این روند بسیاری از مساجد شهر بود. مردم دعوت می‌کردند، حمایت می‌کردند و خود نظارت می‌کردند، چون آن عالم، امام «جماعت» (مردم) بود. روحانیت تهران هم برای خود آقای خوانساری را داشت. کلنگ بسیاری از مساجد را ایشان بر زمین زده بود. ائمه جماعت را تأیید یا احیانا رد می‌کرد. نظارت او برای سر و سامان یافتن مساجد کافی بود. ائمه جماعات هم دورهمی‌های غیر رسمی داشتند و همین اجتماعات عالمانه، تنظیم‌گر رویکرد فرهنگی و محتوایی مساجد بود. در برخی از این جلسات هفتگی و ماهانه، نکات مثبت و منفی وضعیت مساجد، ائمه جماعت و منبری‌ها مورد گفتگو قرار می‌گرفت و رویکردی تنظیم‌گر اتخاذ می‌شد. همه‌چیز مردمی، خودجوش، غیر اداری، و برآمده از اراده جمعی و خودتنظیمی اجتماعی و رابطه منطقی روحانیت و مردم. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠پیش از انقلاب، ۱۲ اردیبهشت به صورت غیررسمی روز معلم خوانده می‌شد و پس از پیروزی انقلاب با شهادت استاد مرتضی مطهری رسماً نامگذاری شد. 🔹شرح واقعه: در پی اعتصاب اعتراضی معلمان و حضور تحصن‌آمیز جمع زیادی از آنها در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ در میدان بهارستان تهران در مقابل ساختمان مجلس شورای ملی، نیروهای نظامی به قصد برهم زدن اجتماع و پراکنده ساختن آنها، وارد جمعیت شدند که در این میان در پی شلیک گلوله‌ای از سوی سرگرد ناصر شهرستانی رئیس کلانتری میدان بهارستان، (1311-1340) یکی از معلمان تحصیل‌کرده حاضر در میدان به قتل رسید و چند تن دیگر زخمی شدند. روحانیون و وعاظ از جمله اقشاری بودند که نسبت به این ماجرا واکنش نشان دادند، آن‌گونه که مرحوم بنیانگذار جامعه تعلیمات اسلامی که مدارس بسیاری در سطح شهر تهران برپا کرده بود در مجلس ختم دکتر خانعلی، در و در روز ۱۷ اردیبهشت در در مقام سخنران اصلی، به وعظ و خطابه پرداخت. در نخستین سالگرد به قتل رسیدن دکتر خانعلی توسط مأمور حکومت پهلوی، مجالس ترحیمی برگزار شد که روحانیان، علما، وعاظ و مراجع تقلید نیز در این مجالس حضور یافتند که از آن جمله می‌توان به آیت‌الله سیدمحمدهادی میلانی از مراجع تقلید در مشهد و آیت‌الله حاج شیخ محمد صدوقی در یزد اشاره کرد. در تصویر بالا در مجلس ترحیم مرحوم خانعلی دیده می‌شود. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🔹این روزها بسیار درباره سیره حکمرانی پیامبر(ص) در گفتگو می‌شود. شما را به تماشای این قسمت مهم از که سال گذشته در ایام ولادت رسول خدا(ص) پخش شد دعوت میکنم: 📺 قسمت سوم از فصل دوم برنامه ماجرا پیامبر، مسألهٔ زن و حجاب با حضور دکتر محمد شاه‌سنایی نویسنده کتاب وزین «حجاب در صدر اسلام» این قسمت را به طور کامل از لینک زیر مشاهده بفرمایید: https://tv4.ir/episodeinfo/397618 صفحه برنامه ماجرا را دنبال کنید👇 @majara_tv4 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷از راست نفر دوم: سید محمدباقر حجتی، سید هاشم رسولی محلاتی، آیت‌الله مرتضی مطهری، استاد علی دوانی... در ادامه روایت حجت‌الاسلام دکتر حجتی مازندرانی از تدریس آیت الله مطهری در مدرسه مروی👇 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷از راست نفر دوم: سید محمدباقر حجتی، سید هاشم رسولی محلاتی، آیت‌الله مرتضی مطهری، استاد علی دوانی...
✍ روایت آیت‌الله دکتر سید محمدباقر حجتی مازندرانی از تدریس آیت الله مطهری در مدرسه مروی: «[در حدود سال ۱۳۳۳ش] برای نخستین‌بار با سیمای متفکر و اندیشمند استاد علامه شهید آیت‌الله مطهری، قدس‌الله‌سره‌الشریف، در صحن تهران آشنا شدم، آنگاه که ایشان سرگرم پیچیدن عمامه بود و برای این کار، یک سر عمامه را خود به دست گرفته، سر دیگر آن در دست یکی از طلاب قرار داشت، یکی از دوستان به من گفت: "ایشان آقای مطهری هستند." ... هنوز همۀ طلاب مدرسۀ مروی، آن‌گونه که اندر خور و بایسته می‌نمود، این گوهر گرانبها را شناسایی نکرده بودند. مدتی بر این دیدار گذشته بود که استاد بزرگوار طی این مدت، آمدوشدی به مدرسۀ مروی داشتند. اما دیری نپایید که به‌تدریج طلاب شیفتۀ علم و دانش، گم‌گشتۀ خویش را بازیافتند و درخواست‌هایی برای تدریس حکمت و فلسفه به سوی ایشان سرازیر شد. ... استاد ارزشمند ما به‌هنگام تدریس، گاهی آن‌چنان غرق در تفکر و هیجان می‌شدند که حتیٰ سرمای شدید یا گرمای سخت فضای جلسۀ درس را احساس نمی‌کردند؛ ... استاد در تمام فصول، در حجره‌ای تدریس می‌فرمودند که نه به‌هنگام شدت حرارت ایام گرما، وسیلۀ خنک‌کننده‌ای در آن وجود داشت، و نه به‌هنگام سوز سرمای پاییز و زمستان، وسیله‌ای برای گرم کردن فضای جلسۀ درس، در آن فراهم دیده شده بود. طلاب مدرسه به‌هنگام سوز سرما، با چراغ خوراک‌پزی، محیط حجرۀ خود را تا حدی تحمل‌پذیر می‌ساختند، اما در مجلس درس استاد نه تنها در سرمای شدید بخاری وجود نداشت، هیچ وسیلۀ متداول دیگر برای ایجاد حرارت، هرگز در آن به چشم نمی‌خورد. مع‌ذلک، در ایام شدت سرما درِ حجره به‌هنگام تدریس باز بود و استاد عزیز ما هنگام تدریس آن‌چنان در بیان مطلب از خود علاقه و حرارت نشان می‌دادند که ما در حین درس، آنگاه که گوش به آواز سخن و افاضات ایشان بودیم، سرمای محیط پیرامون خود را احساس نمی‌کردیم... در طول مدت قریب به ده، دوازده سال که در مدرسۀ مروی از محضر فیاض استاد بسیار ارجمندمان در حکمت و فلسفۀ اسلامی بهره می‌جستیم، هرگز سخنی که حاکی از خودستایی باشد، از ایشان نشنیدم و به‌رغم مایه‌های فراوان و سرشار علمی، آن‌چنان فروتنانه و بی‌ریا سرگرم بحث می‌شدند که همۀ حاضران و ناظران مجلس درس خود را مجذوب خویش می‌ساختند. ... مدت بسیار زیادی، ساعات تدریس استاد عبارت از طلوع فجر تا مدتی پس از طلوع آفتاب بود. استاد بزرگوار در آن روزگار، ساکن خیابان آبشار، در خیابان ری بودند. چندین ماه یا سالهایی از خیابان آبشار، از منزل خود، با پای پیاده، قبل از طلوع فجر به راه می‌افتادند و حوالی طلوع فجر، بر مدرسۀ مروی درمی‌آمدند و نماز دوگانۀ بامدادان را در حجرۀ مدرسه برگزار می‌کردند، و با نوشیدن چای که دوست بزرگوارمان، حجت‌الاسلام محمدرضا توکلی که در این حجره بیتوته می‌کردند، برای ایشان تهیه می‌دیدند و در آن لحظات پربرکت، تدریس استاد در پرتو روشنایی چراغ آغاز می‌شد. تا آنگاه که نور چراغ، نوبت خود را به پرتو نور آفتاب می‌سپرد، ساعات و لحظاتی پس از طلوع خورشید، این درس تا حدود ساعت 8 صبح ادامه می‌یافت. برای ما عجیب می‌نمود که استاد قبل از طلوع فجر این همه راه را پیاده درمی‌نوردیده و در مدرسه حضور به هم می‌رساندند، و ما برای شرکت در درسی که در کنار ما آماده بود، آن هم در چنان ساعاتی، احساس دشواری می‌کردیم. اما استاد از ما برای تدریس، آن هم پس از خستگی راه، شاداب‌تر به‌نظر می‌رسیدند. حتیٰ حجره‌ای که من در آن به سر می‌بردم، دیواربه‌دیوار و مجاور حجره‌ای بود که استاد گرانمایۀ ما در آن تدریس می‌فرمودند. این نکته را فراموش کردم که استاد به مناسبت‌های مختلفی، آرا و نظریات حضرت امام(ره) را با تعبیر "استاد ما، حاج آقا روح‌الله، چنین فرمودند" گزارش می‌کردند و بسیار اتفاق می‌افتاد نظریات حضرت امام(ره) را به منزلۀ گشایندۀ مشکل و حل اعضال و اشکال به میان می‌آوردند.» 📚 «با استاد علامه آیت‌الله شهید مرتضی مطهری»، سید محمدباقر حجتی، در: فصلنامۀ تحقیقات علوم قرآن و حدیث، بهار 1383ش، شمارۀ 1، صص 174 ـ 180. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡هشدارهای تکان‌دهنده امام خمینی(ره) خطاب به علما و روحانیون در ۱۰ دی ۵۸ «آخوندها آن وقت مظلوم بودند. چهره مظلوم چهره محبوب است. شما در آن رژیم هرچه مظلومتر می‌شدید محبوبتر می‌شدید. هر که مظلومتر بود محبوبتر بود. چهره امروز، چهره مظلومیت نیست تا محبوب بشوید. چهره این است که وقتی کار دست اینها آمد، هم اینها هم همانند. امروز روزی است که اگر خدای نخواسته ما در این نهضت شکست بخوریم، شکست خوردیم دیگر تا آخر.یکوقت بود که ما [پیوسته‌] می‌گفتیم که طاغوت هست، ان شاء الله حکومت اسلامی بشود، ان شاء الله امور درست می‌شود، همه حرفمان این بود... مایی که ادعا داریم و ادعا می‌کنیم همه‌مان -و صحیح هم هست ادعامان- که اسلام آن نیست که آنها می‌گویند، اسلام یک اسلامی است که حکومتش یک حکومت خاص است، رژیمش یک رژیمی است غیر همه رژیمهای دنیا، عدل و انصاف هست در آن، حکومت‌ خداست، مایی که این حرف را می‌زنیم - و صحیح هم هست حرفمان - اگر گفتارمان با اعمالمان مخالف باشد [اسلام آسیب می‌بیند]. مگر منافق چیست؟ یک دسته از منافقین در صدر اسلام بودند که گفتارشان با واقعشان مخالف بود. راجع به اصل اسلام می‌آمدند می‌گفتند ما مسلمانیم و نبودند. ما ادعا می‌کنیم که ما روحانیون مسْلم هستیم. ما اول باید از خودمان مایه بگذاریم... خیلی مواظب باشید. این مسند خطرناک است. این عمامه خطرناک است. این محاسن خطرناک است. خودتان را از این خطرها نجات بدهید. حفظ کنید خودتان را ...» 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠پس از رفراندوم انقلاب سفید در بهمن ۴۱، با فرا رسیدن عید نوروز، به جهت مصائبی که از ناحیه حکومت پهلوی متوجه اسلام شده بود، طی اعلامیه‌ای اعلام داشتند «روحانیت اسلام امسال عید ندارد». یکپارچه‌ترین پشتیبانی از این اعلامیه توسط علمای تراز اول تهران صورت گرفت. آنان از تقارن نوروز با علیه السلام بهره برده و این مصیبت را با حوادث سیاسی سال ۴۱ قرین ساخته و با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کردند: «جامعه روحانیت عزادار و به عنوان عید جلوس نخواهد داشت.» این اطلاعیه به امضای ۴۶ نفر از علما و روحانیون تهران رسید که برخی از این عده عبارتند از: شیخ محمدرضا تنکابنی، شیخ محمد تقی آملی، شیخ محمدتقی بروجردی، سید علینقی تهرانی، سید باقر طباطبایی قمی، سید علی اصغر خویی، سید ضیاءالدین استرآبادی، سید هادی خسروشاهی، احمد مدرس ممقانی، سید احمد لواسانی، سید محمد حسین علوی بروجردی، سید صادق شریعتمداری، سید محمد صادق لواسانی، شیخ غلامحسین جعفری، سید باقر شهیدی، سید آقا خلخالی، سید احمد حسینی شهرستانی، شیخ یحیی طالقانی، سید محمد حسین حسینی تهرانی، میرزا علی آقا فلسفی، میرزا ابوالفضل نجم آبادی، حاج آقا کمال مرتضوی، شیخ عبدالحسین جاودان (زاهد)، شیخ مصطفی مسجدجامعی، شیخ عباس مشکوری، سید محمدعلی سبط، محمد علویان بروجردی، سید فضل‌الله خوانساری، سید صدرالدین جزایری، شیخ حسین غفاری، سید علی هاشمی گلپایگانی. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📚اثری جدید در عنوان: جریان شناسی تاریخی حوزه تهران پژوهش و نگارش: حمید سبحانی صدر ناشر: انتشارات امیرکبیر 💠 این اثر تازه که در نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ عرضه خواهد شد، ۴۴۸ صفحه دارد و در دو بخش به بیان تاریخ حوزه تهران می‌پردازد: بخش اول: «ماهیت شناسی حوزه تهران» که در آن به جریان‌شناسی، آسیب‌شناسی، حوزه حکمی، و تاریخ سیاسی حوزه تهران در دوران معاصر پرداخته شده است. بخش دوم: «مکان‌رویدادهای حوزه تهران» که در این بخش ۱۲۶ نقطه از مکان‌های حوزه تهران شامل مدارس علمیه کهن، برخی از مساجد کهن و تاریخ‌ساز، و تعدادی از حسینیه‌ها و تکایا و خانه‌های علما معرفی شده است. این معرفی شامل تاریخ شکل‌گیری مکان، بانی و واقف، عالمانی که در آن به تحصیل، تدریس، تبلیغ و اقامه جماعت پرداخته‌اند، و حوادث تاریخی آن از آغاز تا دوران نهضت امام خمینی می‌باشد. این اثر ۲۱۱ منبع دارد و در آن برای نخستین بار نقشه‌های تهران قدیم برای شناسایی مکان‌‌رویدادهای دینی و حوزوی مورد بررسی قرار گرفته‌اند. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran