eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 تصویری از تجمع طلاب و روحانیون مشروطه‌خواه تهران ✍ در گذشته‌ی خود، هجرت‌گاه درس‌خوانده‌های حوزه نجف و سامرا و سایر مراکز علمی بود. فقها و حکمایی که با افتخار این هجرت برمی‌گزیدند تا در مرزبان دین و مروج شریعت و معرفت باشند. 🔻امثال اگر در نجف مانده بودند، مرجعیتی همتای داشتند، اما با هجرت به تهران، خود را در مرجعیت میرزای بزرگ هضم کردند و در خط مقدم جهاد فرهنگی، آمال هجمه های سیاسی و اجتماعی شدند. حتی رسم بود که اگر عالمی بزرگ در مسیر سفر به مشهد مقدس، از تهران گذر می‌کرد، علمای تهران از وی می‌خواستند در حوزه تهران اقامت گزیند و ایشان نیز به خاطر تعلیم و تربیت طلاب می‌پذیرفتند و ملجأ و‌پناه مردم و جویندگان علم می‌شدند. 💠 تصور کنید که دو حکیم بزرگ ، و در زمانی نزدیک به هم از اصفهان به تهران کوچیدند و در فاصله‌ای کمتر از ۵۰۰ متر دو حوزه حکمی بزرگ آن هم در مجاورت مدرس حکمی تشکیل دادند. 🕌 گرچه با تأسیس حوزه قم، از تمرکز مدرسین فقه و اصول در تهران اندکی کاسته شد، اما جویندگان حکمت همچنان تهران را مرکز تحصیل حکمت می‌دانستند و حتی از قم به تهران هجرت می‌کردند. ⁉️ اما چه شد که حوزه تهران از این مرکزیت خارج شد؟! و چگونه می‌توان این مرکز علمی را در جایگاه گذشته خود قرارداد؟ جایگاهی که تاثیر بسزایی در عرصه های مختلفی از جمله بازار اسلامی داشته و خواهد داشت. 🍃 @feyziye_tehran
📷 تصویر سمت چپ، تصویری از در سنین جوانی و در لباس روحانیت که توسط طراحی شده است. ✍ نصرالله اخوی تقوی از خاندان سادات اخوی بود و دروس معقول و منقول را در تهران و در محضر و فراگرفت و سپس به نجف رفت. 🔹وی که حائز مقام اجتهاد بود، در اولین دوره مجلس شورای ملی به نمایندگی از طلاب تهران به مجلس رفت و در زمان قاجار و پهلوی در منصب رئیس دیوان عالی کشور اشتغال داشت. 🕌 @feyziye_tehran
یکی از مفاخر علمی و معنوی و از اندیشمندان جامع معقول و منقول در بوده است. 📖او که یکی از شاگردان ممتاز و برجستۀ حوزۀ درسی بود، برای اولین بار به تصحیح و تهذیب کتاب پرداخت و در دانش معقول نیز از محضر حکیم و (پدر آیت‌الله ) استفاده کرد. ✨نقش مهر این بزرگوار این آیه شریفه بود که «لن یستنکف المسیح ان یکون عبدا لله»؛ جالب اینجاست که تاریخ وفات ایشان نیز براساس ابجد مطابق با همین آیه شریفه بود و بر سنگ مزارش نیز نقش بست. 🍂 جناب شیخ مسیح طالقانی در شب سیزدهم جمادی‌الاولی سال ۱۳۳۹ق/ شب سوم بهمن ۱۲۹۹ش که مصادف با شب (س) بود، دار فانی را وداع گفت و پیکر پاکش در شهر ری، در ایوان مقبرۀ استادش میرزا ابوالحسن جلوه، و پایین پای استاد دیگرش، آخوند ملا محمد آملی، مدفون شد. 📚 برخی از آثار وی عبارتند از: ۱. مظاهر الأحکام الإلهیة فی فقه الإمامیة؛ ۲. درر القلائد و منبع الفوائد فی شرح الفرائد، شرح رسائل شیخ انصاری، فارسی در شش مجلد؛ ۳. رسالة فی الإمکان الاستعدادی؛ ۴. رسالة فی الزمان؛ ۵. تعلیقات علی مقدّمة القیصری علی الفصوص؛ ۶. العناوین، مجموعه‌ای از رسالات مختصر در فنون مختلف فلسفه، کلام، عرفان، اخلاق و غیره؛ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💡مَدرس‌های بی‌استاد! مدرسه‌ یا خوابگاه؟ ✍ قوام مَدرس به استاد و شاگرد است. از گذشته چنین بود که با تدریس یک استاد به شاگردان خود، مَدرسی شکل می‌گرفت و جا و مکان آن هم مهم نبود؛ در خانه استاد، در مسجد استاد، در یک مدرسه یا حرمی مطهر. اصل با وجود استاد بود که جویندگان علم را گرد می‌آورد. استاد، خود شاگردش را می‌آزمود و رتبه علمی‌اش را تأیید می‌کرد و همان تأیید کتبی یا شفاهی استاد و نهایتا توان تدریس دانش توسط آن طلبه کافی بود که خروجی مدرس‌ها را به ظهور رساند؛ چه مدرس‌های خانگی و چه مدرسه‌ای. نمونه‌های تاریخی می‌گوید که مدرسه‌ها گاهی پس از شکل‌گیری مَدرس‌ها به یمن وجود یک یا چند استاد، به همت اهل خیر بنا شده‌اند و گاه نیز بانیان خیر، مدرسه ساخته‌اند و با دعوت از اساتید مبرز در علوم مختلف و از بلاد دیگر، مدرس‌هایی پدید آورده‌اند تا جویندگان معارف الهیه، انگیزه‌ای برای هجرت به این مدرسه بیابند. در حوزه قدیم تهران، یک مدرسه بود به نام صدر یک استاد اصلی در حکمت داشت به نام . اشتغال دیگری هم نداشت. مدرسه تهران، محل تدریس بود. او هم اشتغال دیگری نداشت. بود و حکیم هیدجی. قدیم بود و مدرس.‌ را تنها برای میرزا علی‌اکبر تفرشی بنا کردند و مدرس‌ش شکل گرفت. میرزا عبدالرحیم نهاوندی از شاگردان شیخ اعظم انصاری را در تهران نگه‌داشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد. در عین حال، در خانه درس می‌داد؛ در خانه درس می‌داد. در این دوران اخیر هم را در تهران نگه‌داشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد. چه بسیار مدرسه‌ها که چون خالی از مَدرس و مُدرّس است، خوابگاهی بیش نیست. چیزی که امروز نمونه‌اش کم نیست! چندی پیش به مدرسه علمیه‌ای در شهری غیر از قم سر زدم که بسیار خرج تجدید بنا و توسعه و تزئین آن شده است. دیدم بر اتاقی نوشته: مدرس درس خارج. پرسیدم در این مدرسه کدام بزرگوار درس خارج می‌دهد؟! مدیر مدرسه گفت: چون در اینجا درس خارج رسمی نداریم، درس خارج آیت‌الله جوادی آملی به صورت برخط برای طلاب پخش می‌شود! این است حال روز مدرسه‌هایی که خوابگاهی بیش نیستند! بهتر نیست بجای مدرسه‌سازی، شرایط هجرت و اقامت اساتید برجسته از مراکز اصلی علم به حوزه‌های پیرامونی را فراهم کنیم؟ با یک بررسی مختصر در حوزه‌های کهن شهرهای ایران می‌توان فهمید که چه تعداد از علمای قدیم آن بومی و چه تعداد مهاجر بوده‌اند. علمای مهاجر به بلاد، چه انگیزه‌هایی داشتند که از فعالیت علمی در قم و نجف و رسیدن به مرجعیت دست می‌کشیدند و سختی غربت و معاشرت با مردم و تربیت دینی اجتماع را به جان می‌خریدند؟! در شهری دیگر، اداره مسجد _ مدرسه‌ای اصیل را برعهده می‌گرفتند؛ به حوزه‌‌اش رونق بخشیدن و مربی راستین مردم می‌شدند. امروز چه اتفاقی رخ داده که دیگر آنگونه که باید نیست؟ همگی نام را شنیده‌ایم. یک فقیه و حکیم بزرگ که اگر نجف می‌ماند یا به قم می‌رفت در شمار مراجع بود. اما در تهران اقامت گزید و به حوزه‌اش قوامی غیر قابل انکار بخشید! مسجدی در یوسف‌آباد را برگزید و دغدغه‌اش شد تعلیم و تربیت. مدرس‌ش در خانه و مسجد بود. چه بسیار شاگرد تربیت کرد. در حیاط مسجد صندلی می‌چید تا برای دختران بی‌حجاب و پسران گرایش یافته به فرقه‌های غیر اسلامی فرصت گفتگو فراهم کند و چه بسیار موفق شد. آیا قرار نیست این سلسله پرافتخار استمرار یابد؟! 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran