eitaa logo
نهضت اسلامی اسدآباد
424 دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
175 فایل
نهضت ادامه دارد... اداره تبلیغات اسلامی اسداباد؛صفحه رسمی منبر|هیات|کتاب|مسجد|تلویزیون|مستند|پژوهش و افکارسنجی|آموزش|رویدادهای اجتماعی|رسانه| @nehzat_eslami_ham صفحه اصلی سازمان تبلیغات اسلامی @sazmantablighaat ارتباط با ما: @Nehzat_hmd 09353743892
مشاهده در ایتا
دانلود
هر سحر باد صبادن گله زهرایه سلام گون چالان عرش علادن گله زهرایه سلام قائم آل عبادن گله زهرایه سلام هر دم و ساعه خدادن گله زهرایه سلام گله زهرایه درود هر گجه گوندوز همیشه ویره زهرایه سلام آی اله الدوز همیشه آغلیار فاطمه یه شمع شب افروز همیشه خاندان مصطفادن گله زهرایه سلام آغلادی جن و ملک فاطمه نین زینبی چون جبرئیل آغلادی ریحانه ی دخت نبی چون قدغن اولدی نظر فاطمه دن اجنبی چون آستان مرتضادن گله زهرایه سلام آی و الدوز دوزولوپ حضرت زهرا یولونا باخدی مولا بو گجه یاس کبودین قولونا فضه سو توکدی نجه مرضیه ساق وسولونا چشمه ی آب بقادن گله زهرایه سلام در و پیکر بو گجه ناله دی زهرایه گوره چشم حیدر بو گجه ناله دی زهرایه گوره شاه بی سر بو گجه ناله دی زهرایه گوره دشت خونین بلادن گله زهرایه سلام حسن آغلادی اورک اولدی اونا قان چاناقی دیدی وای اولدی آنام حضرت بابا قوناقی ووردی اوت زندگیمه داغ مصیبت یاناقی مجلس اهل عزادن گله زهرایه سلام فاطمه اولدی شهید کول اولا دونیا باشنه اولدی آخر بو زمان حضرت مولا باشنه خاک عالم النیب دوشمن زهرا باشنه کعبه وسعی وصفادن گله زهرایه سلام صاحب عصروزمان، یوسف کنعان یتیشر غم هجران قوتالار وصلت جانان یتیشر حضرت فاطمه یه شیشه درمان یتیشر صاحب امر ولادن گله زهرایه سلام @saregolsharanjoman
در شب طاغوتیان صبح نجاتم داده ای از طلوع فجر خود تازه براتم داده ای واژه خم چشمه ای پیر خمین از کوثرت یا خمینی از خم ات ، آب حیاتم داده ای من خسی بودم دوان بر روی دریای وجود لوءلوئم کردی گران، ثبت و ثباتم داده ای در سبیل بی پناهی مرده بودم سالیان با دم عیسائی ات رجع مماتم داده ای دربراندازی توالگوئی نه هربی سازمان از کمال انقلابت التفاتم داده ای از عبایت برمشامم بوی پیغمبر رسید در شکوه منبرت شاخ نباتم داده ای من مسلمان بودم اما ضایع اهریمنان در میان مردمان عالی صفاتم داده ای گرگدای کوی توشوریده شدبیهوده نیست از کف دست کرم اوج زکاتم داده ای اداره تبلیغات اسلامی شهرستان اسدآباد @tableghatasadabad
💢به جای فرزندان عیدی داد 🔸سید علی یعنی پدر یعنی ولایت 🔸سید علی یعنی که لطف بی نهایت 🔸دنیا ندارد رهبری اینگونه عاشق 🔸باید چنین دلدادگی گردد روایت 🔸گاهی نشسته در میان نونهالان 🔸چون باغبانی می کند ازگل حمایت 🔸گاهی نصیحت می کندقشرجوان را 🔸بی آنکه از او بشنوی حرف شکایت 🔸او دشمنش رامی شناسدمثل مانیست 🔸دائم به خیل دوستان دارد عنایت 🔸آنانکه دیکتاتور لقب دادند علی را 🔸دیدند ازو بخشش به میزان کفایت 🔸گاهی امیر لشگر و فرمانده عشق 🔸در سنگر فرماندهی فوق درایت 🔸مهر و محبت از کلامش در تکلم 🔸برقلب دوست ودشمنش گرددسرایت 🔸شوریده رو دلدادگی از رهبر آموز 🔸تا قصه ها یابی از ایثارش به غایت @nezaratt
یک نفر نظم نوین را همه بر هم زده است کمر اهل ستم را تبر از دم زده است یک نفر هست که در مغلطه حیله گران همه جاحرف وسخن متغن ومحکم زده است یک طرف او طرف دیگر اگر کل جهان گل آخر به جهان را به دمادم زده است یک نفر یکه تن از خان هزاران گذرد پهلوانان جهان را به دو تا خم زده است عارفی کو به بلندای طربخانه ی او طعنه بر شوکت صد مرشد ادهم زده است چشم بد کور که فرزانه این خانه ما جام نوشین به سراپرده زم زم زده است بارالها نشود لال به هنگام ممات هر زبانی که از آقائی او دم زده است سر شوریده فدای قدمش در همه عمر که قلم در جهت یاری او کم زده است اداره تبلیغات اسلامی شهرستان اسدآباد @tableghatasadabad
ناله ای می آید از عمق درون گاهی آهسته گهی مثل جنون همصدای نبض مچ دست من هم نوا با تار و پود هست من گاه بر خویشم نباتی می دهد لحظه هایم را حیاتی می دهد این نفس "ها" می شوددرکام دم جان مرفه می شود از باز دم واجب است این رفت وآمدراسپاس تا زمانی که بدن دارد حواس خواب اگر هستی کسی بیدارتوست ساز و کار هستی اندر کار توست خواب ومرگت نزد تو آخر یکیست آنکه احیا می کند مرگ تو کیست کیست این خوابیده احیا می کند خفته را کی خفته پیدا می کند کیست این خوابیده راجان می دهد حکم دریا را به فنجان می دهد چشم او بینای بینا آمده آیه ی فتحاً مبینا آمده کیست این بیننده پشت چشم او کیست اندر ماورای خشم او کیست در جانش سخن می پرورد یا زبانش در دهن می پرورد این دهان از غیب جانان آمده پر ز گوهر های دندان آمده لب چو باز آید بچسبد روی هم تا شود قند و عسل پهلوی هم لب تماشائی ترین پروانه است بوسه گاه عاقل و دیوانه است لب چو واشددل هویدا می شود راز دل ناگفته پیدا می شود تا دل شوریده گفتا این سخن قفل نابگشوده آمد بر دهن
در فراق تو جگرها خون شده آقا کجایی طعنه های دشمنان افزون شده آقا کجایی صاحب ما تا بیایی عمر ما رفته به پایان پیکر بی جان مامدفون شده آقا کجایی صبح جمعه می شود آئینه دلدادگی ها قصه ی ما لیلی ومجنون شده آقا کجایی وای ازآن غمخانه مغرب که بینم درفراقت آسمان هم دیده اش گلگون شده آقاکجایی ناله ها دارد دل مظلوم ازاین اوضاع عالم فتنه ها درفتنه ها مفتون شده آقا کجایی تا رسد بوئی زتو ای یوسف زهرای اطهر کامیابی مظهر افیون شده آقا کجایی نظم عالم در تبادل می شود تاتو بیایی پا و سر از قائده بیرون شده آقا کجایی در سر"شوریده"ی ما جز هوای تو نباشد این سراز روزازل مدیون شده،آقاکجایی انتظارت برده منزل ازمسیرکاروان دور چشم پیر قافله جیحون شده آقاکجایی اداره تبلیغات اسلامی شهرستان اسدآباد @tableghatasadabad
زمانه غرق جهلی ناجوانمردانه می تاخت خرابه درخرابه خانه هاویرانه می ساخت تبرها می تراشید چون الاهه پاره سنگی مقام زن نبود آنجا، به جز اسباب ننگی به گورستان دخترها پدر دست عجل بود چنین دیوانگی فرزانه بودن لااقل بود طوایف دربیابان خون انسان می چریدند به پای گله ی بزغاله انسان می بریدند نه موسی بودونی ازمعجزات حی عیسا نه قانون خدا بود و نه آئینی ز ترسا نه عقلی کاورد منشوری ازیکتاپرستی نه دستوری بعنوان مرام می پرستی توحش مهربانی بودخشونت مهرشیخان چو داعش مظهر ویرانی وکشتاروعصیان سراب زندگانی چشمه های رنگ خون بود حجاز آئینه دار وحشت گرگ درون بود سیاهی درسیاهی شعرغمگین می سرائید غزل بیچاره از ربهای سنگین می سرائید خدا عاشق شدن راچاره دید وامتحان کرد محمد(ص)را زعشق خودزعیم کاروان کرد خدا غار حرا را روشن از نطق وبیان کرد به فعل امر خود "اقرء" پیمبر را نشان کرد خدا منت نهاد آن روز جمالش را عیان کرد به حکم رحمتش خیرالبشر را جاودان کرد خدا ختم کلامش رادرآن سینه روان کرد خدا منظومه ی قرآن نزول ازآسمان کرد خدایا سیل رحمت شکر ایزد می تراود زبان بندگی شکرانگی را کی بر آرد؟؟ مبارک باشد این اعجاز آدمی را مبارک باشد این غوغای رحمت آدمی را بگو "شوریده" با آواز خوش دربیت آخر مبارک باشد این عید آدمی را
روزقدس آمده باهم به خیابان برویم به مصاف همه ی لشگر عدوان برویم همه جا دیده شود لشگر قرآن امروز شادمان، با همگان برسر پیمان برویم عهد ما تا به ابد پای ولایت باقیست پای بردار هنوز راه شهادت باقیست راه ما راه حسین است بیا تا برویم کربلاهست هنوزاصل قیامت باقیست پرچم سبز هدایت همه جا معلوم است من و تو در پی آن بیرق جانان برویم دست در دست هم ای جان برادربرخیز روز قدس است بیا یاری قرآن برویم تو مگو دشمن ما رحم و مروت دارد تو مگو راه فلسطین ره رافت دارد تو مگو صلح حسن میطلبد این پیکار تو مگو حرف خدا می شنود این مکار بایدآماده شویم شادوغزل خوان برویم از سرجان گذریم بی سرو سامان برویم حرف آن پیر جمارانی به پژواک آمد محو اسرائیل از آن ساقی به ادراک آمد موعد وعده آن مرد خدا نزدیک است بر سر وعده ی آن پیر جماران برویم روز قدس است بیا تاکه سلیمانی شویم رو به سوی حرم وحصن سلیمان برویم اداره تبلیغات اسلامی شهرستان اسدآباد https://eitaa.com/tableghatasadabad
بیا و بار دیگر مبتلا کن عاشقانت را سحر ها پر کن ازعطر محبت آسمانت را اگر طول عبادت میکند کسب رضای تو بیا تا روز محشر مبتلا کن بندگانت را چنین عیدی به پاداش عبادات تو می ارزد اگر چه پس ندادم آزمون و امتحانت را عجب شوری به هنگام اذان می آمد از بالا مکرر جانفزا کن جرعه های بی امانت را شب قدرم گذشت وقدر آن را من ندانستم بود آیا دو باره شب کنی قدر زمانت را ؟ من ازاوقات افطارتوگل می چیدم از باغی که درآن نخل خرما بوسه ها میزدلبانت را عجب ماه دل آرایی،عجب مهتاب زیبایی که دارد امتیاز قدر شبهای جهانت را بیا و بار دیگر لیله القدری مجسم کن جهان باور نماید آیه های جاودانت را چنان عالی شبی درآن علی را بردی ازعالم یتیمی هم جوابی بود اجر بی کرانت را همه رفتند وغفلت برده درخواب پریشانم کجا پیدا کنم منزل به منزل کاروانت را سر شوریده میسایم به اشک سجدگاه تو که شاید دیده بگشایم نگاه مهربانت را اداره تبلیغات اسلامی شهرستان اسدآباد https://eitaa.com/tableghatasadabad
اکنون که مردم رای خود را برگزیدند!! پای شما گوسفند قربانی بریدند!! اکنون که مردم پای کار انقلابند!! با آنکه بعضی شان هنوز بی نان و آبند!! اکنون که ناراضی از اوضاع فسادند!! اکنون که از بار گرانی در عذابند!! باز آمدند و آبرو داری نمودند با رای شان فریاد دینداری نمودند حال ای برادر نوبت دینداری توست وقت تلاش و همت و همیاری توست ای رفته بالا از رکاب شانه هامان!! داری خبر از سفره های خانه هامان؟ داری خبر از این درآمد های ناچیز؟ از این گرانی ها ازین جیبهای ناچیز؟ داری خبر پول اجاره ماهی چند است؟ قیمت بدون ترمز و بی بار و بند است؟ اسب گرانی تا کجا باید بتازد!؟ باید چه کس اوضاع ویران را بسازد؟ رفتی به مجلس تا کنی درمان زخمم!! تا وا شود صدها گره از کار سختم !! گفتی به مجلس می روم خدمت نمایم تهدید دشمن در بدل فرصت نمایم از دیگران عیب هزاران باره جُستی ! گفتی نخواهی کرد از این پس میل سستی قول و قرار رفع بیکاری نهادی گفتی که شاغل می کنی هر باسوادی حتی برای شغل طیف کم سوادان گفتی نگهبانی گذارم در خیابان ای رفته بالا با شمار رای مردم!! باید بدانی قدر رنج پای مردم باید بگیری در نظر حق خدا را باید بکوشی روز و شب خلق خدا را شفافیت در مال و دارایی نمایی پرهیز از دارایی افزایی نمایی باید ولایت را به جان و دل پذیری دشمن ستیزی را ازو فرمان بگیری راه تو ایثار و شهادت بود از اول ابراز اخلاق شهامت بود از اول پاینده باشی ای نماینده دوباره باشی نماینده در آینده دوباره
هدایت شده از شعر آئینی حکمتانه
دارد نشان در کوچه های بی نشانی بارنده تر از دانه های آسمانی گمگشته در چشم منیت های مردم پیدا به هر کانون رنج ناگهانی جائی که دشمن می زند تیر قناصه آنجا برایش برج پُست دیده بانی نامش بسیجی از تبار عاشقان است مهرش مدام است و مرامش مهربانی این سلسله پیر و جوان هرگز ندارد نو رسته پیری می کند پیرش جوانی اینجا پر از شیر ژیان است ای برادر هم مرد و هم زن بی بدیل اندر ژیانی در مکتب ما خون فقط خون حسین است خونی که دارد انقلاب جاودانی در مکتب ما اغنیا مستضعفینند اینجا شهنشه می کند کار شبانی اینجا پر است از عطر گلفام شهیدان اینجا پر است از نغمه های زندگانی اینجا زمین دارد هوای نینوا را اینجا عجب دارد هوای روضه خوانی اینجا بسیج است پایگاه انقلاب است روح خمینی می نماید میزبانی اینجا دعاها مستجاب است ای عزیزان لال و کر اینجا می کند بلبل زبانی شبهای جمعه با کمیل و گریه هایش دل برده از هر عابر و هر کاروانی اینجا بسیج است و بسیجی بیقرار است اینجا پر است از دیدگان پاسبانی شب زنده داران طلوع جبهه ایم ما در تیغ خورشیدیم بدون سایبانی ما در وصیتنامه هامان جمله این است جز رخت خونین ما نداریم ارمغانی اینجا بسیج است و پر است از آرمان ها اینجا علی وردی فراوان است، دانی؟؟! جان بسیجی در کف مولای خویش است اینجا هوای همدلیست و همزبانی ما زخمها از جنگ با قابیل داریم سودای نابودیّ اسرائیل داریم ما فاتحان خیبریم از عهد حیدر دست خدا هستیم درون دست حیدر دشمن بداند عاشقان کربلائیم گاهی نسیم و گاه طوفان بلائیم طوفان الاقصی جزئی از جنگیدن ماست جا تا به جاتان نقطه کوبیدن ماست در صادق ۳ گورتان را می کَنیم ما حتی نقاط کورتان را می زنیم ما اینجا بسیجی ها قرین انتظارند تا اهتزاز پرچم آخر زمانی اینجا بسیج است پر ز گوهرهای کانی گنجینه ای از خاطرات پر معانی @shereaenihekmatane
هدایت شده از شعر آئینی حکمتانه
درحوادث خبری هست پر از آمدنت ای که دنیا طلبت کرده قدم رنجه نما صبر امت به سرآمد زچنین آمدنی یوسف فاطمه لطفا تو صبوری منما @shereaenihekmatane