eitaa logo
روشنای تبیین✔️
24.8هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
9.5هزار ویدیو
495 فایل
امام‌خامنه‌ای:جهادتبیین‌یک‌واجب‌فوری‌وقطعی‌ست. باذهن‌فعال‌وزبان‌گویا،امیدآفرین‌هستی. موسسه‌جهادی‌رسانه‌ای‌روشنای‌ تبیین،مردمی‌‌است‌ومتعلق‌به‌‌هیچ‌ نهادیاگروه‌سیاسی‌‌نیست. 💌مدیر: @jehadetabyien 💌ادمین: @tabyienadminn عضویت‌؛ارسال‌عدد۲۰به۳۰۰۰۱۴۲۲۰۰
مشاهده در ایتا
دانلود
6.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️ معاویه‌ها و عمروعاص‌ها همیشه در تاریخ هستند. ⚠️ اما برای رسیدن به هدف، چه کسانی را طعمه قرار می‌دهند؟؟! 📚 در سیره ائمه اطهار (ع) 🆔@tabyien ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd0
🔰 🔶 تفاوت‌‌ شرايط امام حسن (ع) و امام حسين (ع) 2⃣ اگر امام حسن مى‌جنگيد، يك جنگ چند ساله‌اى ميان دو گروه عظيم مسلمين شام و عراق رخ مى‌داد و چندين ده هزار نفر مردم از دو طرف تلف مى‌شدند بدون آنكه يك نتيجه نهايى در كار باشد. احتمال اينكه بر معاويه پيروز مى‌شدند - آنطور كه شرايط تاريخ نشان مى‌دهد- نبود و احتمال بيشتر اين است كه در نهايت شكست از آنِ امام حسن باشد. اين چه افتخارى بود براى امام حسن كه بيايد دو سه سال جنگى بكند كه در اين جنگ از دو طرف چندين ده هزار آدم كشته بشوند و نتيجه نهايى‌اش يا خستگى دو طرف باشد كه بروند سر جاى خودشان و يا مغلوبيت امام حسن و كشته شدنش در مسند خلافت؟ 🔴 اما امام حسين يك جمعيتى دارد كه همه آن هفتاد و دو نفر است. تازه آنها را هم مرخص مى‌كند، مى‌گويد مى‌خواهيد برويد برويد، من خودم تنها هستم. آنها ايستادگى مى‌كنند تا كشته مى شوند، يك كشته شدن صد در صد افتخارآميز... 3⃣ در زمان امام حسین (ع)، حكومت ستمكار وقت بيعت مى‌خواست، امام جوابش فقط اين بود: نه، بيعت نمى‌كنم و نكرد. امام حسن (ع) چطور؟ آيا معاويه از امام حسن (ع) تقاضاى بيعت كرد؟ نه، بلکه جزء مواد صلح بود که بیعت نباشد. دعوت مردم كوفه به عنوان يك شهر آماده با ارسال هجده هزار نامه براى امام حسين (ع) که اعلام آمادگى كامل مى‌كنند. اگر امام ترتيب اثر نمى‌داد، مسلّم در مقابل تاريخ محكوم بود؛ مى‌گفتند يك زمينه بسيار مساعدى را از دست داد و حال آنكه در كوفه زمان امام حسن اوضاع درست برعكس بود؛ يك كوفه خسته و ناراحت با هزار جور اختلاف عقیده. آنچنان بد بود که امام حسن وقتی به نماز می‌آمد زیر لباس‌های خود زره می‌پوشید و خطر کشته شدن ایشان وجود داشت و یک دفعه در حال نماز به طرفش تیراندازی شد... ❗️پس بر امام حسين اتمام حجتى بود، در مورد امام حسن بر عكس، اتمام حجت بر خلاف بوده و مردم كوفه تقريباً عدم آمادگي‌شان را اعلام كرده بودند. اگر از امام حسین تقاضاى بيعت هم نمى كردند و كوفه هم دعوت نمى‌كردند باز قيام مى‌نمود؛ اينكه معاويه از وقتی به خلافت رسیده در مدت بيست سال هرچه عمل كرده است بر خلاف اسلام است، جائر است، احكام اسلام را تغيير داده، خون‌هاى محترم را ريخته است، حالا هم پسر شراب‌خوار قمار باز سگباز خودش را به زور سر جاى خودش نشانده است. بر ما لازم است كه به اين‌ها اعتراض كنيم. 🔷 ولى معاويه در زمان علی (ع) معترض بوده است كه من فقط مى‌خواهم خون‌خواهى عثمان را بكنم، و حال [در زمان امام حسن (ع)] مى‌گويد من حاضرم به كتاب خدا و سنت پيغمبر و سيره خلفاى راشدين صددرصد عمل كنم، بعد از من خلافت مال حسن بن على است و حتى بعد از او مال حسين بن على است فقط آن‌ها كار را به من واگذار كنند، همين مقدار، ورقه سفيد امضا فرستاد؛ گفت هر شرطى كه حسن بن على مايل است، بنويسد من قبول مى‌كنم، من بيش از اين نمى‌خواهم كه من زمامدار باشم و الّا من به تمام مقررات اسلامى عمل مى‌كنم. (تا آن وقت هم كه هنوز صابون اين‌ها به جامه مردم نخورده بود) من مجرى منويّات تو هستم. ✅ اگر امام حسن با اين شرايط تسليم امر نمى‌كرد، دو سه سال مى‌جنگيد، ده‌ها هزار آدم كشته مى‌شدند، ويرانيها مى‌شد و عاقبت هم خود امام كشته مى‌شد‌‌ و امروز تاريخ امام حسن را ملامت مى‌كرد. بنابراين امام حسين يك منطق بسيار رسا و يك تيغ بُرنده داشت: «اگر كسى حكومت ستمگرى را ببيند كه چنين و چنان كرده است و سكوت كند، در نزد پروردگار گناهكار است». اما براى امام حسن اين مسأله هنوز مطرح نيست. حداكثر اين مطرح است كه اگر اينها بيايند، چنين خواهند كرد. اين‌كه «اگر بیایند چنين مى‌كنند» غير از اين است كه يك كارى كرده‌اند و ما الآن در مقابل اين‌ها سند و حجتى بالفعل داريم. ✅ اين است كه مى‌گويند صلح امام حسن زمينه را براى قيام امام حسين فراهم كرد. 📚 در سیره ائمه اطهار (ع) 🆔@tabyien ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd0
🔰 🔸 الْیوْمَ اکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ اتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکمُ الْاسْلامَ دیناً (مائده/۳) 🔹 اینجا دو تعبیر داریم: یکی اینکه‏ «اکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ»، دیگر اینکه‏ «اتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی». دین شما را به حد کمال رساندم و نعمت خودم را - که همین نعمت دین است - به اتمام رساندم. 🔸 فرق است میان اتمام و اکمال. اتمام در جایی گفته می‌شود که یک ساخته‌ای ناقص است، به معنی اینکه بعضی از اجزائش هنوز ناتمام است. مثلا یک ساختمان قبل از آن‌که همه کارها تمام بشود که بتوان از آن استفاده کرد، مثل این‌که سقفش مانده باشد یا درهایش را هنوز کار نگذاشته باشند، «ناتمام» می‌گویند. اما مسئله‌ اکمال چیز دیگری است. 🔹 یک شی‏ء ممکن است پیکره‌‏اش درست و تمام باشد، اما از باب این‌که روح ندارد، کامل نیست و هنوز آثار حقیقی خود را ندارد. مثلاً اگر بگویند کمال «علم» به «عمل» است، معنایش این نیست که تا عمل نیامده است، علم یک جزئش ناقص است؛ خیر، علم، علم است، علم با علم تمام می‌شود ولی علم با عمل کامل می‌شود، یعنی آن آثاری که از علم باید گرفت با عمل گرفته می‌شود. 🔸 با این دستور [یعنی نصب امیرالمؤمنین(ع) به امامت‏] نعمت دین به اعتبار اینکه یک جزء از اجزاء آن و یک دستور از دستورهای آن ناتمام بود، تمام شد. از طرف دیگر این دستور به اعتبار اینکه اگر نبود همه دستورهای دیگر ناکامل بود، کمال همه آنها به این دستور است. 🔹 پس روح دین، ولایت و امامت است. انسانِ بدونِ ولایت و امامت، اعمالش حکم یک پیکر بدون روح را پیدا می‌کند. 📚 گفتار 🆔 eitaa.com/tabyien
دو نوع شك داریم: 🔸۱- شک غیر مقدس: شكی كه بیماری و مرض است مثل شكوك كثیرالشك ها و وسواسی‌ها در طهارت و نجاست، وضو و غسل نماز و روزه كه به آن‌چه طبعاً باید یقین كنند، یقین نمی‌كنند. داستانهایی از وسواسی‌ها هست و این می رساند كه اجمالاً گاهی به عللی قوه ی خیال آنچنان مسلط می‌شود كه مانع استقرار ذهن بشود. برخی در مسائل فلسفی و كلی دچار چنین بیماری هستند. این بیماری از نوع بی‌عقلی است، یعنی تا عقل و فکر انسان ضعیف نباشد این‌طور نمی‌شود، راه علاج آن در کثیرالشکِ در عبادات و نجس و پاکی، بی‌اعتنایی است و شک و وسوسه در اصول دین، برای افراد عامی چاره‌اش ذکر پروردگار و برای علما علاجش علوم برهانی مثل ریاضی است. 🔸۲- شک مقدس: نوع دیگر از شك مقتضای طبیعت كاوشگر و بحّاث و فحّاص بشر است كه می‌خواهد از همه چیز مطلع شود. این نوع از شك مقدمه‌ی یقین و كمال است. یعنی شك، تشنگی و عطش و اعلام احتیاجِ طبیعت است، به غذای روحی، همان‌طوری كه احساس تشنگی اعلام خاص طبیعت است. این نوع شک در بعضی افراد، دلیل بر رشد و قوّت فكری آنهاست. قرآن با تقلید کورکورانه مبارزه کرده است. این شک دردِ روح و مقدس است و انسانیت یعنی درد داشتن و شکِ آدم غیور تا رسیدن به حقیقت. بحران در عقاید و افکار مذهبی جوانان، از شک شروع می‌شود که باید مقدمه‌ای برای تحقیق و کشف حقیقت شود. پس این شک ابزار سفر و وسیله و مقدمه‌ی یقین است که خداوند وعده وصول به یقین را داده است: ✅ والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا 📚 🆔 eitaa.com/tabyien
☑️ ریشه فکر نحوست عدد ۱۳: 🔸۱- فرار از قبول مسئولیت‌ها و خودخواهی: بشر همیشه دنبال چیز دیگری می‌گردد که بگوید این بدی، این شکست و.. از جهل و نادانی من نبود، از خُلق و عادت اشتباه من نبود، از فکر من نبود، بلکه علتش چیز دیگری بود. لذا برای اشیاء، برای ۴شنبه، برای ۱۳، برای صدای کلاغ و صدای جغد و... نحوست قائل شده است. 🔸۲- روح تنبلی و عدم علت یابی شکست‌ها: انسان وقتی بخواهد علت حقیقی قضایا را بفهمد، باید از طریق علمی و عقلی تفکر و جستجو و تفحص کند که نیازمند تلاش است، ولی با تنبلی و قوه خیال همه‌ی قضایا را می‌توان خیلی زود حل کرد و همه چیز را به نحوست ربط داد، بدون اینکه رنج کشف علت حقیقی و اصلاح خودمان را متحمل شویم. «أفَلا یَتَفَکَّرون»⁉️ 📚 🆔 eitaa.com/tabyien