eitaa logo
تبیین، تحلیل و اجتهاد
919 دنبال‌کننده
16 عکس
13 ویدیو
1 فایل
این کانال جهت بارگذاری متن‌های تحلیلی_تبیینی راه‌اندازی شده و وابسته به مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری می‌باشد. ادمین: @Manzome_fekri110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴یک‌بام و دو هوا در دفاع از ذخایر حوزه 🔷چندروزی است که یکی از نویسندگان جوان و دغدغه‌مند (دکتر مهدی جمشیدی)، در نقد یکی از موضع‌گیری‌های سیاسی آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی (حفظه‌الله) نکته‌ای مختصر در کانال ایتایی خودش منتشر کرده است. اما بلافاصله پس از انتشار آن مطلب کوتاه ایتایی، شاهد به جوش آمدن غیرت اسلامی بسیاری از گروه‌های سیاسی و علمی حوزوی هستیم. آنان به حق در دفاع از شأن مرجعیت و لزوم حفظ حرمت مرجعیت سخن می‌گویند و می‌نویسند. خداوند از همه آنان این غیرت دینی را قبول کند. جالب است که پیش از همه جریان‌های سیاسی و علمی حوزوی و حتی پیش از نهادهای رسمی حوزوی، «جریان سیاسی غربگرا» در کشور ما، که در عمل هیچ اعتنایی به توصیه‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی مراجع بزرگوار، از جمله حضرت آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی، نداشته‌اند، به حمایت همه‌جانبه از این مرجع بزرگوار قیام کرده‌اند و خواستار «برخورد سخت» با آن نویسنده جوان هستند. البته امیدوارم که این حمایت‌ها و غیرت‌ها فقط به دفاع از یک موضع‌گیری سیاسی (که به زعم و خیال باطل آنها در راستای موضع‌گیری‌های سیاسی‌شان بوده است) منحصر نشود. بلکه جرأت و شجاعت حمایت از همه دیدگاه‌های این مرجع عالیقدر و عظیم ‌الشأن از جمله دیدگاه‌های ایشان درباره حجاب و موسیقی و ربا و فعالیت‌های اجتماعی زنان و حقوق اسلامی و ... را نیز داشته باشند. یعنی فی المثل اگر کسی در نقد دیدگاه این عالم عظیم‌الشأن در باب حجاب یا موسیقی هم سخنی گفت، نه تنها با همین شدّت و حدّت علیه او موضع‌گیری کنند! بلکه دست کم خودشان در گفتار و نوشتار و رفتار به دیدگاه‌های فرهنگی و اقتصادی این مرجع بزرگوار پایبند باشند؛ تا این حمایت آنها شائبه سوء استفاده سیاسی از این مرجع بزرگوار را نداشته باشد. 🔶در عین حال، به عنوان یک طلبه ناچیز، گلایه‌ای از بزرگان حوزوی هم دارم و آن اینکه حتماً به خوبی می‌دانید که از روز رحلت آملی تاکنون به صورتی بی‌وقفه، سیل تهمت‌ها و افتراها و لعن‌ها و ناسزاها از سوی عده‌ای از مخالفان ولایت و همچنین عده‌ای از روحانیان مخالف فلسفه و عرفان به سوی آن علامه ذوفنون و افتخار علمی حوزه‌های علمیه و جهان تشیع روانه شده است! (تهمت‌ها و ناسزاهایی که یک میلیونیوم آنها در نوشته این نویسنده جوان در نقد آیت‌الله صافی گلپایگانی وجود ندارد). عده‌ای از سکولارهای عمامه‌ به سر و بعضاً خارج‌نشین، علامه حسن‌زاده را به جرم دفاع از حریم ولایت و حمایت از رهبر معظم انقلاب اسلامی، به باد تهمت و ناسزا و فحاشی گرفته‌اند. و عده‌ای از مخالفان حوزوی فلسفه و عرفان هم، از هیچگونه حرمت‌شکنی‌ و هتاکی و ناسزایی علیه آن مرد بزرگ دریغ نورزیده‌اند. شخصیتی که رهبر فرزانه انقلاب او را «عالمی ربانی» و «سالکی توحیدی» و «از چهره‌های نادر و فاخری» معرفی کردند که «نمونه‌های معدودی از آنان در هر دوره‌ای چشم و دل آشنایان را می‌نوازد». اما دریغ از یک موضع‌گیری رسمی از سوی نهادهای حوزوی یا حتی عالمان بزرگ حوزوی در محکومیت این رفتارها! از خدای بزرگ می‌خواهم به همه توفیق «شناخت حق»، «عمل به حق» و «نشر و گسترش حق» را عنایت بفرماید. ✍احمدحسین شریفی @tabyin_tahlil_ejtehad 📌کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
آقای سروش محلاتی در درس فقه خود مطالبی را مطرح کرده و به اسلام نسبت داده که برآيند آن تحریف دین، تعطیلی احکام اجتماعی اسلام، پذیرش ولایت طاغوت، بی‌معنا شدن جهاد، تسامح با نظام سلطه، انکار سیره‌ی مبارزاتی ائمه‌ی اطهار، انفعال در مواجه با بزرگ‌ترین منکرات اجتماعی، ترویج دین حداقلی، گره زدن معیشت مردم به مذاکره و پذیرش ذلت، غلط خواندن انقلاب خمینی کبیر، تضعیف ولایت‌فقیه و... است. https://fa.shafaqna.com/news/1254722/ چقدر خوب است که: ۱. ۲. ۳. دفتر حفظ و نشر آثار امام ۳. آقایان صاحب کرسی تدریس فقه و سایر دغدغه‌مندان دین و دیانت تفسیر خودشان از اسلام و نظرشان را در مورد بیانات آقای سروش محلاتی بفرمایند. پ.ن۱: وقتی دهان آن نویسنده انقلابی و مخلص آن‌طور بسته شود، دهان‌های دیگر اینطور باز می‌شود. پ.ن۲: تئوریزه‌کنندگان خط سازش، به‌دنبال خسته کردن مردم از مقاومت و تسلیم کشور به استکبار هستند. پ.ن۳. بیش از هر زمان دیگری، باید در رأس وظایف جریان انقلابی باشد. پ.ن۴. وای به روزی که نگران جایگاه مرجعیت باشیم، اما نگران تحریف دین و قرآن نباشیم. @fakhrian_ir
. ♻️ آقای نصیری، شما هم به نیویورک سفر کردید؟! 🔹قسمت اول یادداشت 🔰 حمید رسایی: کسانی که مهدی نصیری را می‌شناسند و نظراتش را پیگیری می‌کنند، از تغییرات ایدئولوژیک او در عرصه سیاست و فرهنگ بی‌اطلاع نیستند و حتما یادداشت‌های او با عنوان "سرگذشت یک تغییر" را خوانده‌ و اگر از جمله علاقه‌مندان او باشند، حتما برای او دعا می‌کنند تا از این تناقضاتی که گرفتارش شده، نجات پیدا کند و عاقبت به خیر شویم. آقای نصیری در این یادداشت‌ها به تغییر نگاهش در حوزه سیاست خارجی اینگونه اشاره می‌کند: «از جمله تغییر نگرش‌هایم مربوط به سیاست خارجی است که پیشتر مدافع سیاست خارجی سازش‌ناپذیر با آمریکا و سیاست‌های منطقه‌ای نظام بودم و فکر می‌کردم کوتاه آمدن ما منجر به نابودی و وابستگی مطلق به آمریکا و غرب خواهد شد...» وی در یادداشت‌ دیگری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را عامل فقر و فلاکت مردم می‌داند و می‌نویسد: «بدون تردید از جدی‌ترین عوامل این فقر و فلاکت و عقب ماندگی دردآور تحمیل شده بر ملت بزرگ ایران، سیاست خارجی نامتوازن و دشمن‌سازی بوده که در سودای مقابله و محو کفر و استکبار جهانی بوده است اما نه تنها منتج به تضعیف جبهه کفر مورد نظر مقامات انقلابی ایران نشده بلکه از جهاتی سبب تقویت آن بوده است...» و در یادداشت دیگری نوشته: «امروز به جایی رسیده‌ایم که به دلیل برخی سیاست‌های متوهمانه انقلابی بویژه در سیاست خارجی و ضعف تعامل با دنیا، بخش وسیعی از جامعه و مردم ایران را با فقر و فلاکتی کمرشکن ـ که همه ارزش‌های اخلاقی و معنوی و دینی جامعه را به چالش گرفته ـ روبرو کرده‌ایم و تاکنون هیچ نقد و هشداری از سوی نخبگان و دلسوزان نتوانسته نهادهای بالادستی نظام را نسبت به بازبینی این سیاست‌های فقر و فلاکت آفرین متقاعد کند.» نصیری اخیر در یکی از آخرین یادداشت‌هایش با عنوان "ایران بر سر دو راهی مقاومت فرساینده یا پیوستن به نظم بین المللی" کشور را بر سر دو راهی تصویر کرده است که یک راه آن ادامه سیاست چهار دهه گذشته و فرو پاشی است و راه دیگر تجدید نظر شجاعانه و بازگشت به نظم و نظام متعارف بین‌المللی و تعامل و مصالحه با جامعه جهانی و ابرقدرت‌های غرب و شرق! این البته یک نما از مهدی نصیری متأخر و امروزی است که با تکرار ادعاهای کهنه دگردیسان مخالف انقلاب اسلامی تصور می‌کند به کشف جدیدی دست یافته، در حالی که او پیش از این، نظرات دیگری در این خصوص داشت. پیش از این معتقد بود که باند نیویورکی‌ها برای چهره‌های انقلابی و ضدآمریکایی تله پهن می‌کنند. آنها را به نیویورک‌گردی دعوت می‌کنند تا عقل و هوش از سرشان ببرند! آقای نصیری در خرداد ۹۸ در یادداشتی به انتقاداتش از حلقه نیویورکی‌ها در زمانی که مدیر مسئول روزنامه کیهان بوده (سال ۷۱) اشاره می‌کند و ابعاد مختلف دیدارش با کمال خرازی را اینگونه توصیف می‌کند: «روزنامه کیهان که در دوران مدیریتم خط عدم سازش و گفتگو با آمریکا را دنبال می‌کرد، طبیعی بود که به فعالیت‌های حلقه نیویورکی‌‌ها حساس باشد و بعضا مطالبی را در انتقاد از آن منتشر کند... انتشار این مطالب منجر به شکایت بردن جناب خرازی به دفتر رهبری و بعد توصیه دفتر به کیهان که نشستی با آقای خرازی گذاشته شود و از نزدیک تبادل آراء شود... این جلسه برگزار شد و نکته قابل توجه در جمع‌بندی بحث‌ها این بود که جناب خرازی به بنده و جمع توصیه کردند که لازم است دیداری از نیویورک و آمریکا داشته باشیم. پرسیدیم: ربط این توصیه با مذاکرات امروز ما چیست؟ ایشان لبخندی زد و سری تکان داد و گفت: توصیه می‌کنم دیداری داشته باشید، بد نیست. البته در همان جلسه حدس زدیم که مقصود جناب خرازی از این توصیه و دعوت چیست. مقصود به طور واضح این بود که دیدار از نیویورک و آمریکا می‌تواند به تعدیل مواضع شما نسبت به آمریکا منجر شود و طبعا دیگر این قدر از سیاست خارجی هاشمی و ولایتی انتقاد نخواهید کرد...» ✍حمید رسایی @tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
. ♻️ آقای نصیری، شما هم به نیویورک سفر کردید؟! 🔹قسمت دوم یادداشت 🔰 حمید رسایی: ... «بعدا معلوم شد یکی از فعالیت‌های حلقه نیویورک دعوت از برخی چهره‌های سیاسی و عناصر مؤثر به خصوص برخی عناصر رادیکال به آمریکا و تور نیویورک‌گردی برای تعدیل مواضع ضد آمریکایی آنها بوده و البته توفیقاتی هم در این عرصه کسب کرده‌اند.» ظاهرا یکی از توفیقات این جمع در طول این سال‌ها، تغییر نگاه در مهدی نصیری انقلابی بوده است. گردش ۱۸۰ درجه‌ای آقای نصیری در این روزها و شمشیری که به روی جمهوری اسلامی ایران و رهبری آن کشیده، این سئوال را ایجاد می‌کند که این تغییر نگاه، نتیجه نیویورک‌گردی مهدی نصیری است یا محصول نصیری‌گردی نیویورکی‌ها؟ بی‌شک اگر آقای نصیری کمی روی انگشتان پای خود می‌ایستاد و آمریکای جهانخوار را از دریچه سوراخ کوچک تحلیل‌های خود نمی‌دید، آن وقت به جای اینکه از فقر و فلاکت جمهوری اسلامی ایران بنویسد و آن را در آستانه فروپاشی ببیند، همانطور که در همین یادداشت درباره دوست مشترکمان، برادر نادر طالب‌زاده نوشته، از بالا زدن پرده در برج‌های منهتن نیویورک، عقل و هوشش از بین نمی‌رفت و فقر و فلاکت حاکم بر آمریکا را می‌دید. مهدی نصیری در ادامه یادداشتش درباره خاطرات سال ۷۱ و جلسه‌اش با یکی از اعضای باند نیویورکی‌ها نوشته است: «آقای نادر طالب‌زاده نیز بعدا برای من تعریف کرد که وقتی برای ساخت مستند ساعت ۲۵ (با مضمون انعکاس فقر و بی‌خانمانی در جامعه آمریکا) به آمریکا رفته بود، برای استمداد و طلب همکاری به دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل مراجعه می‌کند و وقتی درخواستش را مطرح می‌کند، یکی از کارمندان ارشد دفتر و عضو حلقه نیویورک، پرده پنجره‌ای را که در خیابان منهتن نیویورک باز می‌شد، بالا می‌زند و به طالب‌زاده می‌گوید: "برج‌ها را می‌بینی؟ بیا از عقل در جامعه آمریکا فیلم بساز و نه فقر"! و او ظاهرا نمی‌دانست که طالب‌زاده بزرگ شده در آمریکاست و کمبودی در برج‌بینی و زرق و برق تمدن غربی و آمریکایی ندارد و این برخی ندید بدیدهای سیاسی بودند که با سفر به نیویورک و چرخ زدن در منهتن و برخی از خیابان‌های پر زرق و برق دیگر (و البته نه منطقه فقیر و خشونت زده هارلم) افسون می‌شدند و در برگشت از آمریکا به عقلانیت مورد نظر حلقه نیویورک می‌رسیدند.» ای کاش به جای نیویورکی‌های که این روزها در ذهن مهدی نصیری لانه کرده‌ و تخم‌گذاشته‌ و جوجه‌هایشان را در یادداشت‌های او می‌شمارند، نادر طالب‌زاده دست مهدی نصیری را می‌گرفت و یک تور نیویورک‌گردی واقعی برای او و مثل او برگزار می‌کرد تا واقعیت‌های این ببر پوشالی را از نزدیک در مناطق مختلف آمریکا از جمله در منطقه فقیر و خشونت زده "هارلم" ببیند و همان مهدی نصیری انقلابی کیهان دهه شصت و هفته‌نامه صبح دهه هفتاد باقی بماند. متنی که بین « » قرار گرفته، عینا از یادداشت‌ها در کانال ایتای آقای نصیری آورده شده است. ✍حمید رسایی @tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
طرح صیانت فضای مجازی - ویرایش ۹ بهمن نسخه ۵ دی (3).pdf
399.9K
📘 متن آخرین نسخه از فضای مجازی ✅ خوب بخوانیم @tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
طرح صیانت 🌱من با طرح صیانت از فضای مجازی موافقم و آن را نشانه شجاعت مسوولین و تصمیم گیرندگان میدانم. به نظرم ‏همه نقد کنندگان به ‎آن مجبورند یک سوال روشن را بلند و شفاف جواب دهند: آیا کلا مساله فجازی را ول کنیم و رها کنیم ؟ همین که هست خوب است آیا؟ حکمرانی در فضای مجازی اصلا حذف شود؟ قانون نباشد یا این قانون نباشد؟ 🌱رها کردن فضای مجازی یا همین وضعی که هست، یعنی سپردن کار به حاکمیت دشمن. من «مردم سالاری» را در بستر ساختار نظام اسلامی، واقعی میدانم، مردمسالاری در فضای حاکمیت دنیای مدرن خصوصا، دروغی بیش نیست. معنایش حاکمیت آنها بر ذهن و دل مردم است. پس موافقت با عدم قانونمندی یا چیزی شبیه همین شرایط که وجود دارد، معنایش مردمسالاری نیست قطعا، هر چه که باشد. من ترجیح میدهم اسمش را توسعه استبداد غرب بدانم و نفی آزادی مردم. 🌱‏به نظر شما اساسا مهمترین مشکل کشور چیست؟ آب و نان و هوا و برق و تورم و هزار درد و بلا است؟ یا مدیریت و حکمرانی است؟ مدیریت بدون همراهی ذهن و دل مردم آیا شدنی است؟ چرا انتظار دارید مدیریت و حکومت دشمن بر ذهن و دل مردم محکمتر شود و مدیران ما در مدیریت موفق باشند؟ چه انگیزه ای هست که مدیریت دشمن را به مدیریت خودمان ترجیح میدهد؟ چرا باید یک مشت بچه بسیجی را به جهاد تبیین بفرستیم و بعد شبیه شهدای هویزه تنهایشان بگذاریم و پشتیبانی نکنیم تا تانک های شایعه و دروغ ذهن و دل شان را له کند تا بعدها در تاریخ به این حماقت خودمان بخندیم؟ 🌱‏نقد قانون خوب است. نقد سبک قانون گذاری بدون شفافیت و توضیح و امثالهم هم خوب است، البته انصافا این طرح که بارها و بارها گفتگو شد و چکش خورد اما اینکه اراده مردم را مختل کنیم، خوف و امیدشان را از دست خودشان بگیریم و به دست دشمنشان بدهیم و بگذاریم بال اصلی دشمن در تحریم که فشار رسانه ای است کار کند چه معنی دارد؟ زشت است که جاده صاف کن دشمن باشیم. 🌱دوستانی که به این گوشه و آن گوشه طرح نقد دارند دقت کنند کلا صحنه هجوم رسانه ای موجود و ذهنیتی که درست شده، به گونه ای طراحی شده که اساسا اجازه هیچ قانونگذاری را نمیدهد و به طور کلی اجازه شنیده شدن نقد شما را هم نمیدهد. کمک کنید این تابوی مستهجن در این کشور شکسته شود. خدا میداند چقدر کار و کاسبی مردم به خاطر شکست جوشش های مردمی در تولید و سرمایه گذاری و عدم جلوگیری از دزدهای مجازی دارد تعطیل میشود و مردم زیر بار فشار این بیکاریها له میشوند. حاکمیت بر افکار مردم ،مانع جوشش اقتصادی است. چه در سرمایه گذاری چه در بازار فروش چه در مدیریت و محدودیت بازار خارجی. 🌱طرح با رای نزدیک به اجماع در کمیسیون تصویب شده، این ارزشمند است. قصه ده دقیقه و تار کردن صورتها و امثالهم، همه و همه مسخره است فوق العاده مسخره. یک نکته فقط. 🌱این ماجرا دو بال جدی دارد اگر یکی از آنها قانون باشد، قطعا بال دیگر، تلاش دولت برای توسعه زمین بازی مجازی است. بدون این، آن طرح کارامدی نخواهد داشت و مغرضان و ترسوها، دلیل خوبی برای از بین بردن آن خواهند داشت. کاش این بال را هم کشور جدی بگیرد و الا مثل بومرنگ این طرح بر سر خودمان خواهد خورد و باز میشود همانکه تا کنون شاهد بوده ایم. ✍علی مهدیان @tabyin_tahlil_ejtehad
🔖 چیستی طرح حمایت از کاربران در فضای مجازی 📌 برای قضاوت درباره یک موضوع، باید نسبت به آن آگاهی داشت، نظر موافقین، مخالفین، موسسان آن را به دقت بازخوانی کرد. [1] طرح حمایت از کابران در فضای مجازی چیست؟ طبق نظرِ طراح، این طرح در این راستا است؛ ۱. به منظور، «حفاظت» از داده‌های کاربرانِ فضای مجازی در برابرِ جعل، فروش و سواستفاده اشخاص و پلتفرم‌های فضای مجازی طراحی شده‌است. ۲. از «تصمیمات لحظه‌ای» برای مسدودسازی شبکه‌های اجتماعی که مردم به صورت روزانه با آن سروکار دارند، ممانعت خواهد کرد. ۳. این طرح، منجر به اجرای قانون کپی‌رایت و دفاع از «حقوقِ تولیدکنندگانِ» محتوا خواهد شد. [2] فواید طرح صیانت ۱. در گذشته‌ای نه چندان دور، به یاد داریم که اطلاعات میلیون‌ها ایرانی در پلتفرم‌های توییتر و فیس‌بوک و در بازارِ سیاهِ اطلاعات جهانی منتشر شد. متاسفانه، این امرِ ناگوار، برای اطلاعاتِ کاربرانِ اینستاگرام نیز پیش آمده‌است. آیا این پلتفرم‌ها در قبالِ لورفتن اطلاعات شهروندان ایران مسولیت‌پذیر خواهند بود؟ خیر. اما به واسطه‌ی این طرح، این شرکت‌ها موظف خواهند بود که «مسولیت‌پذیر» باشند. ۲. پس از اجرای این طرح، «سودِ تولید محتوا»، تنها به جیب شرکت‌های اپراتور نخواهد رفت؛ بلکه، این سود با نسبت «عادلانه»، میان تولیدکننده‌ی محتوا، اپراتور و فراهم‌کننده بستر انتشار محتوا، به ترتیب ۵۰، ۲۰ و ۳۰ درصد توزیع خواهد شد. ۳. سرعتِ انتقالِ اطلاعات، افزایش پیدا خواهد کرد. یکی از مجریانِ این روش، کره جنوبی است که پر سرعت‌ترین اینترنت دنیا را در اختیار دارد. ۴. کلاه‌برداری‌ها مرتبط با رمز ارزها، مرتفع خواهد شد و فروشندگان موظف به «پاسخ‌گویی» خواهند بود. ۵. «سپرِ محکم»ی برای کودکان در برابر آماج حملاتِ جنسی شبکه‌های اجتماعی مستقر خواهد شد و «ذهن لطیفِ» کودکان در «هجومِ» هرزگی و محتوای نامطلوب، در فضای «افسارگیسخته»‌ی فرهنگی قرار نمی‌گیرد. [3] انتقادهای کاربران و کارشناسان به طرح ۱. به دلیل محدود بودن تعداد صفحاتِ طرح، تصمیمات مبتنی بر آن، فساد برانگیز خواهد بود؟ در پاسخ باید گفت؛ در حال حاضر این طرح، در مرحله‌ی تصویب کلیات است و مسلما تا مرحله‌ای که به قانون تبدیل شود، به طور کامل، جزییات آن منتشر خواهد شد. ۲. با این طرح، اینترنت جهانی قطع خواهد شد؟ خیر. این اتفاق تنها شانتاژ رسانه‌ای است؛ چرا که با قوانین موجود هم می‌توان اینترنت جهانی را مسدود کرد؛ اما بنای جمهوری اسلامی بر این امر نیست. [4] سوال ۱. آیا مشابه این طرح، در کشورهای دیگر در حال اجراست؟ جالب است که بدانید، خیر. طرح‌هایی که در کشورهای دیگر، اجرایی شده‌است، به شدت سخت‌گیرانه‌تر هستند؛ از جمله قانون‌های «CIPA COOPA» و قانون «نزاکت ارتباطات» در آمریکا که توسط ارتش این کشور در فضای سایبری اجرا می‌شود. قانونی با نام «منشور اسنوپر» تحت نظارت آفکام، در کشور انگلیس اجرا می‌شود و طبق آن می‌بایست تمام داده‌های مربوط به تماس‌های ایمیلی و پیامکی ارسالی کاربران ضبط و نظارت شود. در فرانسه، قوانین «هادویی» و «اوپسی» برای نظارت به کاربران استفاده می‌شود. [5] در پایان به نظر می‌رسد بخشی از مخالفت‌ها با این طرح، به عدمِ «تبیینِ» مناسب و اقناعِ افکار عمومی بر‌می‌گردد که از مسولینِ امر، درخواست می‌شود نسبت به این دغدغه‌ی مردم که ناشی از ازدیادِ «روایت‌های ناسالم» است، «حساس» باشند و «روایتِ صحیح» خود را ارائه دهند. ✍ خانم خلیلی @tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
⭕️از ۱۲ فروردین ۵۸ تا امروز 🔻چرا جمهوری اسلامی حرم است؟! 🔴پس نقدها چه می شود؟ در سالگرد رای قاطع مردم به جمهوری اسلامی یکبار دیگر جمله آن بزرگ را مرور کنیم: "جمهوری اسلامی حرم است". واقعا چرا؟ آیا این تعبیر ذوقی است؟ عاطفی و از سر شور و علاقه است؟ ابتدا حرم؛ حرم کجاست؟ نقطه ای برای اتصال به انسان کامل که او ظهور و بروز حق است. زائرین گرد حرم جمع می شوند و زیارت و توسل می کنند تا هم نمک سفره‌شان را بگیرند و هم توشه سفرشان به ابدیت. با این توضیح چه نسبتی میان جمهوری اسلامی با این همه خطا و نقص در گوشه وکنارش با حرم مقدس اهل بیت وجود دارد؟ چه آنکه از این نیز بالاتر و فرمود: "والله والله والله اگر این خیمه آسیب دید، بیت‌الله‌الحرام و مدینه و نجف و کربلا ....و قرآن آسیب می بیند." چرا؟ نسبت ایندو چیست؟ جمهوری اسلامی چیست که آنقدر مقدس است؟ جمهوری اسلامی مسئولین آن است؟ ساختارهاست؟ قانون اساسی است؟ رهبری است؟ چیست؟ جمهوری اسلامی هیچ کدام از این نیست. جمهوری اسلامی به آدم‌ها و ساختارها و قوانین نیست. جمهوری اسلامی یعنی مردم. یعنی چی مردم؟ مردم چه هستند که جمع شان حرم می شود؟ جمهوری اسلامی حرم است چون مردمش مومن‌اند. مؤمن یعنی چی؟ یعنی صرفا تسبیح و چادر؟ خیر. یعنی حرکت به سمت توحید. "حرکت و حرکت" این مردم. جمع‌شان حرم است. رهبری هم یک عضو در میان مردم است که نقش اتصال درونی و کانونی این مردم را برعهده دارد. جمهوری اسلامی حرم است، چون تمام فضائلی که ما می شناسیم و در حریم مقدس اهل بیت استغاثه داریم که کسب کنیم، در جمهوری اسلامی هدف گذاری شده است. دقت کنیم هدف؛ نه تحقق. گوئی جمهوری اسلامی راه است. مسیر است. مقدمه تعالی توأمان مادی و معنوی است. خروجی چنین حرمی، همان انسان هائی است که جمهوری اسلامی برای ساختن آن ها برپا شده است. کارخانه انسان سازی است. چنانچه یکی از خروجی های این حرم شهید بزرگواری است که به تعبیر رهبری خودش مکتب است. قیمت جمهوری اسلامی به مردم معنوی و متحول آن است. مردمی در حال حرکت به سمت حق. با تمام سختی‌ها و حوادث. با همه کم کاری های داخلی و پرکاری های دشمنان. بودن در درون این جریان مردمی، خودش انسان ساز است؛ همچون حرم. مردم ایمانی حرکت‌شان رو به جلو است. ممکن است در راه دچار وقفه درونی و بیرونی شوند، اما حرکت‌شان رو به جلو است. نقش تاریخی معصوم نیز همین است. حرم پرفروغ شان نیز: "بلند کردن و حرکت دادن". اینجاست که حرمت جمهوری اسلامی به تعبیر خمینی بزرگ از حفظ جان امام زمان نیز بیشتر می شود. چرا؟ چون خود امام زمان نیز جانش را خرج حرکت ایمانی مردم می‌کند. خود را خرج می کند تا مردم بلند شوند. حالا ۴۰ و اندی سال است این مردم بلند شدند و حرکت می‌کنند. آیا چنین قیام و حرکتی حریم نیست؟ حرم نیست؟ حرمت ندارد؟ هست؛ چون حرکت ساز است؛ همچون حرم. و اما: پس نقدها و نقص ها و ضعف ها و آسیب ها چه؟ آنچه از خطاهای جمهوری اسلامی می‌دانید، خطاهای مسئولين است؛ خطاهای این و آن است؛ حتی خطای بروکراسی و قوانین است. اما جمهوری اسلامی این نیست. جمهوری اسلامی هویت مؤمنانه مردم است. به همین دلیل است که رهبرانقلاب می‌فرمایند ممکن است کسی من را هم نقد داشته باشد اما پای نظام اسلامی بایستد.(۹۶/۱۱/۲۹) نقص ها و آسیب ها هست؛ نه قائل به عصمت مسولینیم و نه عصمت قواینن. جمهوری اسلامی با دولت اسلامی متفاوت است. از جمهوری اسلامی تا دولت اسلامی راه بسیار است. نقص ها را بگوئیم. فریاد هم بزنیم. با محافظه کاری نیز از آنها عبور نکنیم. اما بدانیم اصل و فرع چیست و به چه فخر می‌کنیم و به چه نقد داریم. دشمن نیز یک هدف بیشتر ندارد؛ بهم زدن همین نسبت ساده. او می خواهد خطای دولت‌ها(یعنی مسئولین و قوانین و بروکراسی) را به حساب جمهوری اسلامی بگذاریم. نه دلش برای حجاب سوخته و نه ورزش و نه اقتصاد و نه هیچ. او هر درز دیواری را نشانه‌ی ترک بر جداره جمهوری اسلامی می‌داند. همین تفکیک را بدانیم، نقشه دیوان و ددان نقش بر آب است. ✍محسن مهدیان @tabyin_tahlil_ejtehad [کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد]
♻️ قصه عمامه و خون . قصه عمامه و خون ، حکایت جدیدی نیست همین رمضان شاهد است و محراب مسجد کوفه که عمامه و خون، چگونه با هم در سحرگاه ۱۹ رمضان رستگار شدند. عمامه‌ای که در گودال خونین به غارت رفت، خوب قصه عروج را می‌شناسد. شیخ شمس الدین محمد نبطی جزینی و زین‌الدین بن علی بن احمد عاملی جُبَعی را شهید اول و ثانی نام نهاده‌اند تا فقاهت از نخست با شهادت همنشین باشد. از شیخ فضل الله نوری تا نواب صفوی، از یونس استاد سرایی یا همان میرزا کوچک جنگلی تا سیدحسن مدرس، از سید مصطفی خمینی تا سید محمدباقر صدر، از شریف قنوتی تا مصطفی ردانی پور، از مفتح تا مطهری، از بهشتی تا باهنر، از مدنی و دستغیب و اشرفی اصفهانی و صدوقی تا مالامیری و کریمیان و هادی ذوالفقاری، از محمدباقر حکیم تا شیخ نمر، از سید مصطفی موسوی تا شیخ راغب و بیش از ۳۵۰۰ شهید طلبه دفاع مقدس شاهدند که این نهضت مدیون عمامه‌های در خون نشسته است. بگذار از مولوی جنگی زهی، ماموستا شیخ الاسلام، ملا عبدالحمید فرقانی، ماموستا برهان عالی، برهان الدین ربانی، مولوی فیض محمد حسین بر، به همراه ۱۰۰ روحانی شهید اهل سنت کشور نیز سخن بگویم، ایشان نیز شاهد این مدعا هستند که برای دشمن تکتف در نماز یا غیر آن مهم نیست، دشمن مخالف عالمان مجاهد است و در این مسیر برای او شیعه و سنی تفاوتی ندارد. اصول کافی بخوانی یا صحیح، او با قرائت جهادی از اسلام مخالف است. در این میانه بدش نمی‌آید که گاهی بر طبل اختلاف بدمد و خون این دسته را به گرده آن یکی بیاندازد و به ریش قم و قاهره بخندد. حادثه عمامه‌های در خون نشسته در صحن امن رضوی،‌‌ حکایت استدامت استقامت حوزه‌های علوم دینی بر سبیل مجاهدت است. گوارا باد شربت شیرین شهود و شهادت بر عاشقان مسیر وصل و چه زیباست جامه عروج خونین بر اندام فقاهت. چه خوش فرمود آقا روح الله بزرگ، آن احیاگر اسلام جهادی در عصر حاضر، پس از شهادت علامه مطهری:‌‏ بریزید خون‌ها را زندگی ما دوام پیدا می‌کند. بکُشید ما را ملت ما بیدارتر می‌شود. ما از‌‎ ‌‏مرگ نمی‌ترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید. رزقنا الله قتلاً فی سبیل الاسلام ✍️ حجت الاسلام رضاپور @tabyin_tahlil_ejtehad
خون مشهد جوشید این روزها اسم مشهد سر زبانها بود، مشهد میگویند چون رهبر اهل آنجا است، رییس جمهور اهل آنجا است، انقلابی ها اهل آنجایند، باید بد نام میشد مشهد، چون محل ترویج امید بود. امید نباید بجوشد امید نباید باشد. اینهمه خبر بد از مشهد مخابره شد که چه شود؟ ورزشگاه و داستان فوتبال را ، مصاحبه جناب مداح را، شعر خوانی و مدح مقابل امام جمعه را دیدید؟ همه هم البته غلط بود اما غلطها را چنان ضریب دادند که تصویری از مشهد آفریده شود در ذهن مردم، آنچنان که میخواهند. جهل و ندانمکاری ما هم مدد میدادشان اما آنها کارشان را خوب بلد بودند. میدانستند اگر زشتیها به دست نادانهای رسانه چی و نامردهای بی بی سی چران بیفتد، همه با هم بلدند چه کنند و یک خط را جلو میبرند. آنهم بد نام کردن مشهد. آنها که مشهد رفته بودند سخن از امید از زبان مردم کوچه و خیابانش زیاد میشنیدند. باید این امید مخابره نمیشد. باید صدای مشهد خفه میشد. همه بهانه ها را جمع کردند همه بهانه بود تا صدای مشهد که صدای جمهوری اسلامی بود که صدای پیروزی بود، خفه شود. اما نمیدانستند برگ برنده ای دارد خدا، که خودش رو میکند و وقتی رو کند ، جگر ها را میسوزاند و چشمها را مبهوت میکند. آن وقت نمیتوانید لایک نکنید و کامنت نگذارید و عبور کنید. شما دنبال قاتل و دست کثیف دشمن باشید. خوب است. اما بیایید دست خدا را هم ببینیم. کشتند، به جرم روحانی بودن، با لب تشنه، در آغوش امام رئوف، روحانی رزمنده، روحانی جهادی، روحانی هم نشین محرومین، روحانی حرم امام هشتم، روحانی آقای جمهوری اسلامی. ببینید زیر پست بی بی سی را، روی نعشش میزنند و میکوبند و میرقصند. نوش جانش اهل روضه میفهمند چه میگویم. به جرم اتصال به جمهوری اسلامی میزنندش، که حرم است، که مظهر جنگ با اربابانشان است که اگر بماند همه حرمها میمانند، نوش جانش، مدافعین حرم میدانند چه میگویم. با لباس سربازی اش به خونش کشیدند، روی سنگ فرش خاک قدمهای امامش، هنگام بدو بدو کردن برای محرومین، یعنی دویدن برای انقلاب، برای جمهوری اسلامی، روی پای امامش جان داد، نوش جانش، اهل مبارزه آرزو میکنندش. حالا یک تنه سرها به سمت تو برگشت. چرا تو را خدا انتخاب کرد، آخوند خاکی رزمنده و جهادی گمنام حاشیه نشین و دلسوز مردم؟ چرا تو؟ مشهد همه دار و ندار ما است ، امید ما است، این مردم با گدایی سر سفره او آقا شده اند. چند وقت بود دنبال یک خادم بودیم راه حرم را نشانمان بدهد، چه کسی بهتر از تو. چند وقت بود حرم ما مدافع مشهدی لازم داشت، که بهتر از تو. به قیافه ات نه تقابل شیعه سنی میخورد نه تقابل ایران و افغان، تو راست کار به تماشا کشیدن چهره جمهوری اسلامی بودی. همان که به بهانه اش روی خونت میرقصند یزیدیها. خوش به حالت. کاش ما را هم مثل تو بپذیرد آن دست با تدبیر عالم. ✍علی مهدیان @tabyin_tahlil_ejtehad
ما گفتیم ما گفتیم! بین نیروهای انقلابی ظاهرا نخبه! یک جوی راه افتاده که: «مردم بدانید ما تا ته مطلب را به دولت و دولتی‌ها گفتیم، طی جلسات متعدد و به اشکال مختلف هم گفتیم که این مسیر اشتباه است!» خب اخوی گفتی، دست شما درد نکند، الحمد لله که شما آنچه درست دیدی را منتقل کردی و دولت هم گوش شنوا دارد. الان آنی که باید تصمیم بگیرد دولت است، آیا به دولت و دولت‌مردان اعتماد نداری؟ اینها را هم غربگدای خائن می‌دانی؟! اگر به آنها اعتماد داری، حالا که نظر خودت را گفتی اگر بر طبق نظر تو عمل نکردند، چرا در جامعه جو ترس و بی‌اعتمادی بوجود می‌آوری؟! می‌خواهی خودت را ثابت کنی و برئ الذمه؟! کاش خود درونت را می‌کشتی! آن گفتن‌ها کمک به دولت بود، اما دقت داری این گفتن‌ها! چیست؟! کاش می‌دانستی همین «مردم بدانید ما گفتیم» بخش قابل توجهی از بحران است. بی‌اعتمادی و ترسی که از این «بدانید ما گفتیم» درست می‌شود، مشکل بزرگتری از آن مشکل که فرار می‌کنید را تولید کرده است‌. شاید «این بدانید ما گفتیم» هم مثل آن بدانید ما گفتیم‌های برخی مخالفان واکسن باشد که وسط بحران روزانه ۶۰۰ کشته می‌گفتند از ترس چاله به چاه فرار نکنید و پیش بینی آمارهای چند هزار کشته در روز در آینده نزدیک، به علت واکسیناسیون را می‌کردند. شاید هم آن دوستان در وسط جنگ بیولوژیک و باتوجه به بی‌اعتمادی به غرب و دانستن سابقه غرب در واکسن و دیگر کشتارهای از این سبک واقعا حق داشتند و احساس خطر می‌کردند. اما دولت و دولت‌مردان هم چیزهایی می‌دانستند و توجهاتی داشتند که این خطر را دفع می‌کرد و می‌دانستند چطور کشتی اجتماع را به سلامت و امنیت به ساحل برسانند. وقتی سکان در دست کسانی است که به ایمان و عقل و کاردانی آنها اعتماد داری و حرف‌ها و نقدهایت را هم کامل به آنها گفته‌ای، حالا دیگر وسط طوفان التهاب آفرینی نکن و به ناخدای خود فرصت ده. ✍حمیدرضا باقری @tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
تصمیم 🔻دولت قوی را به تصمیم گیری هایش باید شناخت. دولتی که قدرت تصمیم گیری ندارد و لو همه ارکانش دانشمند هم باشند، ولو خوب هم سخنرانی کنند، ولو خوب هم ادعا کنند، دولت قوی نیست. 🔻ساده نگیرید تصمیم گیری را. اهل علم چند صباحی درس میخوانند، مکتب علمی خاصی را انتخاب میکنند،تحلیل میکنند و نظر میدهند. آخرش هم قبل یا بعد از تصمیمها مینشینند و حرف میزنند یا تایید میکنند یا رد میکنند. خوب است لازم است اما تصمیم گیری این نیست. 🔻تصمیم گیری در زندگی فردی هم در نقاط حساس و شرایط خاص، شجاعت و جسارت و حکمت و علم و فهم صحنه را میطلبد. اما مدیریت یک ساختار، آنهم ساختاری که ارزش محوری اش «مردمسالاری» است در عین «حق سالاری» که بنا است مبارزه کند که بنا است راهبردهای کلان پیشرفت و تعالی را هم پیش ببرد، دشوارتر است. 🔻هشت سال پیش وقتی جناب دولت میخواست تصمیم بگیرد خود را پشت دیگر ارکان نظام مخفی میکرد، پشت رهبری پشت رووسای قوای دیگر، پشت شوراهای کلان، چرا ، چون جسارت تصمیم گیری نداشت. چرا نداشت، چون اعتماد مردم را نابود کرده بود. اعتماد مردم و بلکه همراهی مردم وقتی نیست، دولت پنهانکارتر میشود، و هزینه تصمیماتش را هم بر عهده نمیگیرد. آنکه میگفت من خودم جمعه فهمیدم، به نظرم هدفش استهزا مردم نبود، او میترسید تصمیم را گردن بگیرد. 🔻فارغ از بحثهای اقتصادی که بین مکاتب مختلف در جریان است و یک طرف بحث آثار و تبعات بی عدالتی ناشی از یارانه پنهان و زمینه سازی قاچاق و رانت و امثالهم را مطرح میکند و یک طرف هم بحث مضرات شوک درمانی و تورم روانی و امثالهم را، اما این دولت چند اتفاق مهم را در تصمیم گیری رقم زده است. 🔻اولا نخبگان مختلف از جریانهای فکری متنوع را جمع کرده. ثانیا بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان جوان نظرات خود را با او در میان گذاشته اند. ایده دادند. نقد کردند. اثبات کردند. رد کردند. ثالثا گفتگوهای مفصل با دیگر قوا مثل نمایندگان مجلس روبروی ملت انجام دادند. بحث از حذف یارانه پنهان و ارز ۴۲۰۰ مطرح شد. دولت پیش چشم مردم زیر بار تبعات این تصمیم هم رفت و آن را گردن گرفت. رابعا مدیران مختلف نیز آمدند و توضیح دادند. خامسا در نهایت هم خود دولت به تنهایی بدون پنهان شدن زیر عبای رهبر و دیگر قوا این تصمیم دشوار را گرفت. این ها همه ارزشمند است. من فارغ از بحثهای اقتصادی اش میگویم. دولتی که هم شفاف است. هم جماعت نخبگان و اهل علم را به کار میگیرد. هم خودش پای تصمیمش میایستد. هم مردم را توجیه میکند. قوی است و ارزشمند است. 🔻من با مخالفین دولت انقلابی و تکمیل کنندگان پازل دشمن و کی و کی کار ندارم. با آنها هم که قیافه خیرخواهانه و بی طرف میگیرند اما در واقع نقد میکنند تا بگویند خیلی به فکر مردمند تا فالور جمع کنند هم کار ندارم. اما تو دوست عزیز که نقدهایت را گفته ای. مستقیم به مسوولین گفته ای. مناظره کرده ای. حالا جمع بندی دولت وفق نظرت نبوده. لااقل اینقدر انصاف داشته باش دولت را به لجن نکش. منتقد هم هستی مستبد و بی انصاف نباش. نقد کن. مطالبه کن. اما تو داری اعتماد مردم را نابود میکنی. و دولتی که اعتمادی به او نباشد تصمیم گیری برایش دشوار میشود. و در دولت قبل دیدیم که خطر تصمیم نگرفتن گاهی از تصمیم غلط گرفتن بیشتر است. مجیزگو نباشید اما لجن پراکنی و طعنه زنی هم نکنید خواهشا. باز هم خودتان بهتر میدانید از ما گفتن. ✍ علی مهدیان @tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
در این چند روزی که برخی از اقتصاددانان انقلابی، انتقاداتی را در زمینه تداوم سیاست نادرست تعدیل نرخ ارز به دولت مطرح کردند، این توهم در میان برخی از دولتمردان دولت قبل ایجاد شده که می‌توانند از این موقعیت استفاده کنند و به تطهیر خود بپردازند. و نیز توهم کرده‌اند که این اقتصاددانان، کلید عبور از دولت انقلابی را زده‌اند. اما: ۱- این دولت در شرایطی سر کار آمد که خزانه، سیلوها و گمرک خالی از جنس بود. و امروز با گذشت کمتر از یک سال، سیلوها و گمرک پر است و این پر بودن البته برخی از دولتمردان ناآگاه را به این توهم انداخته که ممکن است برخی قاچاق سازمان یافته غیرقابل کنترل انجام دهند و از این رو پیشنهادات تعدیل قیمتی را ارائه کرده‌اند. ۲- این دولت در شرایطی سرکار آمد که رئیس دولت قبل از ترس کرونا، ماه‌ها در مجامع عمومی آفتابی نمی‌شد و از پشت شیشه دودی ماشینش مردم را روانشناسی می‌کرد. رئیس این دولت، در همان ماه اول، استراتژی مبارزه با کرونای خود را ارائه کرد و تا انتها بر آن ماند و با سیره عملی خود به مردم نشان داد که حضور در جامعه و نترسیدن از کرونا با مبارزه با آن تزاحمی ندارد. استراتژی جلوگیری از تعطیلی مشاغل و تعطیلی اقتصاد، کمرنگ‌کردن کرونا در اذهان عمومی و نیز اجرای گسترده واکسیناسیون را اجرا کرد و بر آن ماند. و نتیجه این‌که امروز از آن ماجرا تقریبا خبری نیست و مردم در همین هفته سفرهای میلیونی انجام دادند. ۳- این دولت، بودجه‌ای برای رشد ۸ درصدی اقتصاد ارائه کرد و نمی‌توانیم و نمی‌دانیم و نمی‌شود را در چشم مردم نکرد. هرچند ما معتقدیم این برنامه، برنامه جهش اقتصادی نیست، اما هزاران فرسنگ با ندانم‌کاری‌های دولت قبل فاصله دارد. ۴- این دولت اگر حرف از گران کردن می‌زند (که اشتباه هم هست) اما هرگز از خود سلب مسئولیت نکرده و نمی‌کند و به دنبال آن است که با همین ابزارهای جبرانی یارانه‌ای، کاهش قدرت خرید را جبران کند. نه این که با منطق دولت قبل بگوید «من خودم صبح جمعه فهمیدم» و «خودت بمال». اگر یادتان باشد، بنزین را گران کردند و دیگر هیچ. ۵- این دولت جوانان انقلابی را سر کار آورده که با کار شبانه‌روزی، زمینه‌های رفع اشکالات جدی در حوزه‌های اشتغال، تجارت و صنعت را ایجاد کرده‌اند و با تمام نقدهایی که به برخی از نظریات داریم، هرگز این جوانان دانشمند را با امنیتی‌هایی که بنابود شغل ایجاد کنند، یا مدیران صنعتی که دغدغه‌شان ویلاسازی‌ در لواسان بود و مدیران عهد دقیانوس که درپی تبدیل مناطق آزاد، مناطق خالی از معاملات سالم و شفاف بودند مقایسه نمی‌کنیم. ۶- این دولت در همین مدت در صدور مجوز، تسهیل کسب و کار، ارائه تسهیلات به مشاغل خرد، مبارزه با مفاسد و برکنار کردن مدیران رانتی، چنان کوشیده است که سروصدا‌های عجیب و غریب بعضی از منفعت‌جویان از رانت‌های کثیف را از هرجایی بلند کرده است. و ده‌ها مورد دیگر آقایان تصور نکنند، نقدهای محکم ما به بعضی از سیاست‌های دولت، به معنای بازگشت به قرون وسطای نئولیبرالی است. ما از این دولت انقلابی، انتظار جهش داریم نه رشد. از این رو می‌کوشیم تا با کمک‌های فکری، مسیرهای جهش را نمایان سازیم. دولت انقلابی انشاالله با پشت سر گذاشتن این بحران‌ها و با تصفیه نظری خود، این مسیر را خواهد یافت. باذن الله تعالی. لذا به آن‌هایی که تلاش می‌کنند از نمد برای خود کلاهی بدوزند توصیه می‌کنم این ابیات حضرت حافظ را خوب بخوانند: ای مگس حضرت (عرصه) سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم از که می‌نالی و فریاد چرا می‌داری حافظ از پادشهان پایه به خدمت طلبند سعی نابرده چه امید عطا می‌داری ✍ دکتر حمیدرضا مقصودی @tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
🔻 / دکتر عبدالملکی در سخنرانی خطبه‌های پیش از نماز جمعه تهران چه گفت؟ ☘کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥‌ با دقت به صحبت‌های این آقا گوش بدید غرض از انتشار این فیلم، توجیه عملکرد اشتباه بعضی از مسئولین نیست، اما همیشه مسائل اونطور که در فضای مجازی نمایش داده میشه نیست، خیلی مراقب باشیم دچار نشیم. @tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
16.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 صفر تا صد ماجرای ارز ترجیحی در کمتر از ۳ دقیقه @tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
♦️نسبت بین اندیشه‌ورزی حقیرانه‌ی نخبگان و حقیر شدن جامعه فضای مجازی در کنار معایب و حُسن‌هایش اما یک حُسن بزرگ داشت، اینکه نشان داد بسیاری از نخبگان مدعی ما هنوز هم درگیر مسائل حقیر و ناچیز هستند، مسائلی چون: دختران خیابان انقلاب اعدام یک محارب ربنای شجریان لباس تیم ملی ورود یا عدم ورود خانمها به ورزشگاه خودکشی یک جاسوس استعفای یک معاون تبدیل شدن قم به یک کشور مستقل برخورد چند مامور با یک مجرم و بسیاری موارد دیگر! شوربختانه باید گفت: وقتی نخبگان جامعه مسائل حقیر و ناچیز برایشان مسائل اصلی شود و ساعتها پیرامون آن قلم فرسایی کنند و نظریه دهند و از مسائل اصلی و ریشه ای جامعه غفلت کنند، آن جامعه هیچ وقت بزرگ نخواهد شد. چون نخبگانش حس خطرپذیری و اندیشدن نسبت به مسائل بزرگ، انتقال آن مسائل اصلی و بزرگ به سطح جامعه و تلاش برای رسیدن به آنها را ندارند! لاجرم جامعه نیز درگیر مسائل حاشیه ای خواهد شد! آقایان عزیز، نخبگان گرامی، مدعیانی که لایک و ممبر و فالوور گرفتن شده است ملاک شما برای اصلی و فرعی کردن مسائل، به‌والله همه آنهایی که می‌توانند روی افکار عمومی جامعه اثرگذار باشند، مسئولند و باید فردا علاوه بر پاسخگویی در محضر داور حق، جوابگوی تاریخ باشند! همه پیامبران با مردم بودند، اما آنها مصلح بودند، هدایتگر جامعه و مردم به سمت اهداف بزرگ و والا بودند، نه اینکه بخواهند جامعه را مشغول حواشی و مسائل حقیر کنند تا لایک و ممبرهایشان زیاد شود، که اگر غیر این بود این همه مورد تمسخر قرار نمی‌گرفتند! لذا جای شکرش باقی است، در رأس نظام ما رهبری قرار دارد که از نخبگان زمانه خودش بسیار جلوتر است و بزرگ فکر می‌کند و برای بزرگ شدن جامعه تلاش می کند! امیدوارم همراه این مصلح شویم نه درگیر حواشی حقیر و ناچیز! ✍محمدعلی رنجبر https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
◀️ از «آقامون جنتلمنه» نوشتید، از «سلام فرمانده» هم بنویسید! 🔰چرا پژوهش و رسانه ایران به آسیب‌ها بیشتر توجه دارد تا دستاوردها؟ ⭕ «بدنو ببین، جون بابا، خودتو بلرزون بابا» می‌خواندند و تأسف می‌خوردند و سر تکان می‌دادند که کودک و نوجوان ایرانی تباه شده و جمهوری اسلامی دچار شکاف نسلی عمیقی شده که دیگر پر کردنی نیست. ارزش‌ها و هنجارهای انقلاب اسلامی را بر باد رفته می‌دیدند و به اندک تلاش‌های مخلصانه بسیجیانی که مخلصانه و بی‌مزد و منت در حال تربیت نسل و برپایی حلقه صالحین و برگزاری اردوی جهادی بودند، پوزخند می‌زدند که چه نشسته‌اید که سیل همه‌تان را غرق خواهد کرد. اما امروز که یک سرود کاملاً ابتدایی و تقریباً بی‌هزینه روی لب ده‌ها هزار کودک و نوجوان ایرانی نشسته، سکوت کرده‌اند و لب نمی‌جنبانند که نکند ماله‌کش و همدست و حکومتی خوانده شوند. ⭕«سلام فرمانده» شهر به شهر می‌چرخد. نمی‌توان انکارش کرد. نمی‌توان حکومتی دانستش. چیزی دارد که خریدنی نیست. نمی‌توان اتوبوس و مینی‌بوس گرفت و این همه دختر و پسر نوجوان را جمع کرد و در میدان‌های اصلی شهر، لب‌خوانی کردش. نمی‌توان همه رسانه‌های فراگیر را به خط کرد و این چنین هماهنگ به خانه‌ها فرستادش. «سلام فرمانده» در متن جامعه پیچیده، با همه مشکلات و دشواری‌ها و رنج‌ها و زخم‌هایی که این جامعه دارد و زیر بار آنها کمر خم کرده. اما هر چه بیشتر خوانده می شود، کمتر در موردش نوشته می‌شود. ⭕گویی کلیشه‌هایی وجود دارد که روشنفکر و دانشگاهی و اهل کتاب و دانشگاه ایران نمی‌خواهد از آنها جدا شود. موضوع این نیست که این سرود از نظر عده‌ای «چیپ» است یا خیر، موضوع این است که بخش‌هایی از جامعه نخبگانی ما جرأت مقاومت در برابر فکر و نگاه غربی را از دست داده‌اند، وگرنه «چیپ» هم تحلیل می‌شود، اگر از آن سوی آب‌ها آمده باشد! ⭕ویدئوهایی که از همخوانی «سلام فرمانده» در شهرهای مختلف منتشر می‌شود، نشان می‌دهد این سرود از نظر ایجاد موج اجتماعی و ساخت همدلی موفق بوده است. ارزیابی میزان این موفقیت باید مبتنی بر معیارهایی کاملاً مستند و معتبر باشد. اما هر پژوهشی از یک حدس عالمانه آغاز می‌شود و حدس عالمانه این است که «سلام فرمانده» فراگیری بالایی ایجاد کرده آن هم در جامعه‌ای که لایه‌ها و اقشارش روز به روز از یکدیگر فاصله می‌گیرند. این فراگیری هم در سطح و هم در عمق رخ داده، هم از حیث شمار موجی که ایجاد شده و هم از نظر تنوعی که ساخته. نمی‌توان گفت فقط چادری‌ها، فقط بسیجی‌ها، فقط مذهبی‌ها «سلام فرمانده» را لب‌خوانی می‌کنند و حاضرند برایش تجمع کنند و شعرش را حفظ کنند. این حدس عالمانه یا فرض محتمل را لااقل بررسی کنید! ⭕جامعه دانشگاهی، اهالی پژوهش و فعالان رسانه‌ای ایران، جرأت احتمال‌دهی، تأمل‌ورزی و اندیشه‌سازی را از دست داده‌اند. گمان می‌برند دیر یا زود در هاضمه فکری جهان حل خواهیم شد و اساساً قائل به نگاه تمدنی و تمایز فرهنگی نیستند. انقلاب اسلامی ایران، همان انقلابی که آن همه وصف و تعبیر و شگفتانه از دوست و دشمن، سیاستمدار و امنیتی، اقتصاددان و جامعه‌شناس در موردش رفته است، بیش و پیش از آنکه تجمع و تظاهراتی باشد، صورت‌بندی مسأله چرایی عقب‌ماندگی ایران بود. ⭕انقلاب در قلب‌ها ریشه زد. ذهن‌ها را پرسشگر کرد. «نه شرقی و نه غربی» قبل از آنکه به یک برنامه کلان در سیاست خارجی تبدیل شود، یک باور ملّی و هنجار دینی است. اگر نخبه جامعه ایران، باور به امکان استقلال نظری در برابر جهان فریبنده غرب و شرق را از دست بدهد، تمدن‌سازی چگونه ممکن می‌شود؟ اگر نخبه جامعه ایران، مرتباً روی آسیب‌ها و اشکالات متمرکز شود و فرصت‌ها و دارایی‌ها را نبیند، آینده‌سازی چگونه میسر می‌شود؟ ⭕«سلام فرمانده» مهر باطلی است بر گزاره پرتکرار ناامیدی و دین‌ستیزی مردم و به ویژه غرب‌گرایی مطلق کودکان و نوجوانان ایرانی. هر اندازه با محتوا و مضمون این سرود مشکل داشته باشیم و دلیل اثربخشی و فراگیری آن را درک نکنیم یا نسبت به بت‌سازی عوامل و طراحان و مجریان این سرود هشدار بدهیم و از موج‌سواری رسانه‌های پرادعا اما کم‌اثر حکومتی روی این کار مردمی خشمگین شویم؛ نمی‌توانیم انکار کنیم «سلام فرمانده» به اصطلاح رسانه‌ای‌ها «گرفته» یا فراگیر شده و نشان داده که «امکان» مقاومت فرهنگی در برابر ساخته‌های مبتذل امثال ساسی مانکن که به شکل طراحی شده‌ای، نسل‌ جدید را هدف گرفته، وجود دارد. ⭕دومین ویژگی یعنی طرح «امکان» مقاومت از نخستین ویژگی یعنی «فراگیری» مهم‌تر است؛ حتی اگر هیچ دانشگاهی، پژوهشگر یا اهل رسانه‌ای بدان نپردازد. کاش یک دهم آسیب‌شناس‌ها، دستاوردشناس داشتیم. ✍ محمد رستم‌پور https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad [کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد]
آقای حسن خمینی، معنای «ولایت‌فقیه» و گسترۀ اختیارات ولیّ‌فقیه را نفهمیده‌اید. پایگاه اطلاع‌رسانی جماران به نقل از سید حسن خمینی: قید «مطلقه» در عنوان ولایت‌فقیه، نسبت به «احکام اوّلی» است، نه «قانون اساسی». آیة‌الله‌ خامنه‌ای: کار ‌ولی‌ّفقیه چیست در جامعه؟ کار ‌‌ولی‌ّفقیه عبارت است از ادارۀ جامعه، البته بر مبنای اسلام؛ شکی در این نیست؛ اما آنجاهایی که مصالح اسلامی را، مصالح اجتماعی را ‌ولی‌ّفقیه تشخیص می‌دهد و بر طبقِ مصلحت، یک دستوری صادر می‌کند، آن دستور، «حکم الله» است، آن دستور، خودش یک دستور شرعی است. ‌ولی‌ّفقیه چه با اتکا به دلیل عقلیِ قطعی و چه با اتکا به ادلّهٔ شرعی، یک مصلحتی را برای جامعه تشخیص می‌دهد، آن مصلحت را اِعمال می‌کند، آن می‌شود «حکم الله» و برای همهٔ مردم، این حکم واجب‌الاِطاعه است. معنای این جمله هم که در بیانات بزرگان تکرار شده که حکومت از احکام اولیّه است، همین است. اصل حکومت از احکام اولیّه است و احکامِ حاکم اسلامی هم حکم اوّلی است، یعنی حکم ثانوی، به معنایِ اینکه تابع ضرورت‌ها باشد نیست. البته در مواردی هم می‌تواند حکم ثانوی بکند. حکم ثانوی هم حکم شرعی است، فرقی نمی‌کند، اما آنچه را که ولی‌ّفقیه در جامعهٔ اسلامی به‌عنوان قانونی وضع می‌کند یا اجرا می‌کند، احکام ‌ولی‌ّفقیه احکام اوّلیه است، مثل «احکام الله» است. در جامعهٔ اسلامی تمام دستگاه‌ها، چه دستگاه‌های قانون‌گذار، چه دستگاه‌های اجراکننده، اعم از قوهٔ اجرائیه و قوهٔ قضائیه، مشروعیت‌شان به خاطر ارتباط و اتّصال به ‌ولی‌ّفقیه است و الّا به‌خودی‌خود، حتی مجلس قانون‌گذاری هم حق قانون‌گذاری ندارد. مجلس شورای اسلامی که قانون وضع می‌کند ــ معنای قانون وضع کردن چیست؟ معنای قانون وضع کردن این است که محدودیت‌هایی را در زندگی مردم، بر طبق یک مصالحی ایجاد می‌کنند ــ خب یک چنین کاری بنا بر مبنای فقهی اسلامی و بنا بر اصل ولایت‌فقیه، برای هیچ‌کس جایز نیست و از هیچ‌کس مشروع نیست، مگر ‌ولی‌ّفقیه. در حقیقت قانون‌گذاری هم اعتبارش به اتکا به ولایت‌فقیه است. قوه مجریه هم اعتبارش به اتکا و امضا و تنفیذ ‌‌ولی‌ّفقیه است که اگر ‌‌‌ولی‌ّفقیه اجازه ندهد و تنفیذ نکند و امضا نکند، تمام این دستگاه‌هایی که در مملکت مشغول کار هستند، چه قانون‌گذاری، چه اجرائیات، کارهایشان بدون دلیل و بدون حق است و واجب‌الاطاعه و الزامی نیست. به خاطر ارتباط و اتّصال به ‌‌‌ولی‌فقیه است که این‌ها هم مشروعیّت پیدا می‌کنند. در حقیقت ولایت‌فقیه مثل روحی است در کالبد نظام. بالاتر از این من بگویم، «قانون اساسی» در جمهوری اسلامی که ملاک و معیار و چهـارچوب قوانیـن است، اعتبارش به خاطر قبول و تأیید ‌ولی‌فقیــه است و اِلّا خبـــرگان، ۵۰ نفر، ۶۰ نفر، ۱۰۰ نفر، از هر قشری، چه حقی دارند دورهم بنشینند و برای مردمِ مملکت و مردم جامعه قانون وضع کنند؟ قانون اساسی وضع کنند؟ اکثریت مردم چه حقی دارند که امضا کنند قانون اساسی را و برای همۀ مردم این قانون را لازم‌الاجرا بکنند؟ آن کسی که حق دارد قانون اساسی را برای جامعه قرار بدهد، ‌ولی‌ّفقیه است، او همان امام اسلامی است و دستگاهی است که حاکمیت الهی را از طریق وراثتِ پیغمبر و وراثتِ ائمهٔ معصومین در اختیار دارد. او چون به خبرگان دستور داد که بنشینند قانون اساسی بنویسند و او چون امضا کرد قانون اساسـی را، قانـون اساسی شد قانــون. حتـی اصـل نظـام جمهـــوری اسلامــی، مشروعیتش، به‌عنوان یک حکم از طرف ‌‌‌ولی‌فقیه است. این ‌ولی‌فقیه است که نظام جمهوری اسلامی را به‌عنوان یک نظام، برای جامعه اسلامی به وجود می‌آورد و جعل می‌کند و لازم‌الاتّباع می‌کند و مخالفت با این نظام حرام می‌شود و جزء گناهان کبیره می‌شود و مبارزهٔ با مخالفین این نظام واجب می‌شود. چرا؟ برای خاطر اینکه این نظام، نظامی است که ‌ولی‌ّفقیه، یعنی آن مقامِ مسئولِ موظفِ مأذون از طرف پروردگار، برای مردم به وجود آورده؛ این شأن ‌ولی‌ّفقیه است. در حقیقت ولایت و حاکمیت ‌ولی‌ّفقیه، ولایت و حاکمیت فقه اسلامی است، ولایت و حاکمیت دین خداست، ولایت و حاکمیت ملاک‌ها و ارزش‌هاست، نه ولایت و حاکمیت یک شخص؛ یعنی خودِ ‌ولی‌فقیه هم به‌عنوان یک شخص، موظف است که آنچه حکم ‌ولی‌ّفقیه است اطاعت کند و تبعیّت کند. بر همه واجب‌الِاتّباع است این احکام. احکامِ ‌ولی‌ّفقیه، حتی بر خودِ ‌‌‌ولی‌ّفقیه [واجب است]. یک چنین گسترهٔ بسیار وسیع و عظیمی را، دامنه ولایت‌فقیه داراست که منتهی می‌شود به ولایت خدا؛ یعنی چون ریشهٔ ولایت‌فقیه، ولایت الهی است، ریشهٔ آن ولایت پیغمبر است و همان چیزی است که پیغمبر به اوصیای معصومینش و از اوصیای معصومین به علمای امت، فقهای امت... منتقل‌شده، لذاست که این، دارای یک چنین سعهٔ اختیاراتی است؛ این معنای ولایت‌فقیه در جامعهٔ اسلامی است. کتاب «ولایت‌ و‌ حکومت» ص۲۷۵ کتاب «ولایت‌ و انسان‌سازی» ص۱۰۳ ✍اسماعیل فخریان
🔲 تحلیلی بر حکم رهبری در نصب مسئول جدید روزنامه اطلاعات ◻️ انتصاب سریع یک چهرۀ اصلاح طلب بجای مرحوم دعایی در روزنامه اطلاعات از طرف رهبری چه معنایی دارد؟ ◻️آیا این حکم حضرت آقا معنایش تمایل ایشان همچنان به حضور و تثبیت دو‌جناح سنتی در عرصۀ سیاسی کشور است؟ ◻️از این حکم لزوما این برداشت فهم نمی‌شود. بیان‌ مسئله نیازمند شرحی است که اینجا مختصرا به آن پرداخته می شود. 1⃣ اول: حضرت آقا کار آیندۀ کشور را به جوانان سپرده‌اند و در این دو جریان رویش وجود ندارد. 2⃣ دوم: جریان چپ به دو بخش رادیکال و معتدل تجزیه شده است. در سپهر سیاسی آینده کشور جریان‌تندرو جریانی میرا و تمام شده است. جریان چپ با تکیه بر عقلانیت می تواند بقای خود را در آینده تضمین‌ کند. 3⃣ سوم: نه جریان اصلاحات و‌ نه اصولگرا با آنچه حضرت آقا تفکر انقلابی نامیده‌اند منطبق نیستند. 4⃣چهارم: رویشِ یک فضای بالنده سیاسی نیازمند بسترهای سالم و طبیعی است و تا آن وقت، صورت‌بندی سیاسی کشور و کنش‌گران درون آن عمدتاً با همین موجودین معنا می‌یابند. 5⃣ پنجم: جریان اصولگرا با شعار آزادی و مردم سالاری پیوند عمیق ندارد. جریان اصلاح‌طلب هم با شعار استقلال و اسلامیت خیلی میانه‌ای ندارد. وجود این دو جریان فعلا موجب تعدیل نسبی فضای سیاسی کشور به نفع شعارهای انقلاب است. 6⃣ ششم: انقلاب منتظر ظهور و شکوفایی یک جریان جوانانۀ انقلابی است. حضرت آقا جوانان را نسبت به تحزّب موجود نهی کرده‌اند. اما آنها را به سیاست‌ورزی دعوت کرده‌اند نتیجه روشن است. قالب فعلی سیاسی در کشور نیازمند پوست‌اندازی است. 7⃣ هفتم: فضای سیاسی انقلابی آینده به معنای حذف همۀ سلایق سیاسی و پیدایش و حاکمیت یک نگاه و یک سلیقه و یک‌مشی نیست.‌ در درون فضای انقلابی آینده یک تنوع، سرزندگی، تضارب آراء و رقابت سالم و‌جدی بر اساس مسابقه در خیرات نه رقابت در قدرت شکل خواهد گرفت. 8⃣ هشتم: شعارهای انقلاب روشن است: استقلال، آزادی، مردم‌سالاری، جمهوریت، عدالت، معنویت، اخوت، وحدت مسلمانان، مقاومت در برابر نظام سلطه و... ترکیب بندی جریان‌های سیاسی آینده با وفاداری واقعی نسبت به این اصول و تفاوت و تنوع در مشی در تحقق اهداف انقلاب شکل خواهد گرفت. 9⃣ نهم: آینده سیاسی کشور متحول خواهد شد و از جریان‌های قدیمی آنها که‌ توانسته‌اند خود را با این تحول تطبیق دهند، خواهند ماند. اما پیشران سیاسی در کشور یک‌جریان جوان بالغ، عاقل، اصولی، روشن اندیش، مردمی، خدمتگذار و متدیّن خواهد بود. ◻️مدیریت تحوّل یک مدیریت تک‌گزاره‌ای، تک خطی، غیر‌منعطف و بی‌توجه به واقعیات میدانی نیست. جمع بین واقع‌بینی و آرمانگرایی اکسیر تحول سیاسی در کشور است. ✍علی ثقفی https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
طلبکاری که باید پاسخگو باشد آقای قالیباف مدتی است پشت شعار زیبای «حکمرانی نو» قایم شده‌اید و هرچند روز یک‌بار هم ادای اپوزیسیون را در می‌آورید، دقیقاً منظورتان چیست؟ حکمرانی در جمهوری اسلامی دو پایه داشته و دارد: خدا و مردم. چیز جدیدی کشف کرده‌اید که دائم بر طبلش می‌کوبید؟ سال‌هاست که داد رهبری بلند بوده و هست که مراقب مردم‌سالاری باشید. مراقب اقتصاد مردمی باشید! خب بودید؟ شما باید پاسخگوی عملکردتان در دوران مدیریت و‌مسئولیت‌تان باشید، لازم نیست سخنرانی کنید و از حکمرانی نو بگویید. حکمرانی نو، ایدۀ انقلاب اسلامی است، شما موظف به پیاده کردن آن هستید نه سخن گفتن از ضرورت آن. یکی به میخ می‌زنید و یکی به نعل که از چه فرار کنید؟ در قضیۀ ساماندهی فضای مجازی که بیشترین نفع را برای فرهنگ و اقتصاد مردم دارد، دقیقاً چه کردید؟ حکمرانی نو یعنی بیایید پاسخگو باشید! بیایید شفاف توضیح دهید. ده‌ها اشکال به عملکرد شما وارد است، حکمرانی مردمی یعنی عزیزم بیا برای مردم توضیح بده! بیا از کم‌کاری‌هات معذرت‌خواهی کن! بیا جبران کن. بیاید در مورد رفتار دور و بری‌هایتان سؤالات ذهن مردم را پاسخ دهید. در مورد حجاب، دقیقا از اعتقادتان و وظایف‌تان صحبت کنید، حاشیه نروید. بالآخره بدحجابی و کشف حجاب یک معظل اجتماعی هست یا نه؟ اگر هست، وظیفه‌تان را در قبال آن بر شمارید و به مردم گزارش عملکرد بدهید. در مورد اقتصاد هم همینطور. واقعاً شماها از تمام ظرفیت حقوقی و حقیقی‌تان‌ برای کاهش تورم و رونق اقتصادی استفاده کرده و می‌کنید؟ از دانش‌آموز پایۀ دهم خاطره گفتید. دانش‌آموزان در این چند سالی که در مدرسه هستند خیلی چیزها باید یاد می‌گرفتند که نگرفتند، خب آقای رئیس مجلس، بسم‌الله این گوی و این میدان، بیا وزیر آموزش و پرورش را بیاور در مجلس و توجیهش کن که باید به دانش‌آموز چه یاد بدهد و چه نه! گفتید پلیس باید معذرت‌خواهی می‌کرد. وقتی تمام هجمۀ دشمن بر علیه پلیس است و دارند با رسانه‌هایشان و همچنین با چند عنصر نفهم و‌چند عنصر فهمیدۀ خائن، جای جلاد و شهید را عوض می‌کنند، پلیس بیاید از چه چیزی معذرت‌خواهی کند! از کاری که نکرده؟ معذرت‌خواهی پلیس یعنی پذیرش اشتباهی که نکرده و بازکردن جادۀ براندازی نظام! اینها برای شما روشن نیست؟ همان رهبری که از او دم می‌زنید فرمود: در اغتشاشات اخیر بیشترین ظلم به دستگاه انتظامی کشور شد، در این ظلم شریک نشوید. لطفاً هر موقع مثل حاج‌قاسم زندگی کردید، از حاج‌قاسم سخن بگویید. والسلام ✍اسماعیل فخریان https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad کانال «تبیین، تحلیل و اجتهاد»
❇️تغییر دینداری گفتم تصاویر شب‌های احیا را دیدی؟ گفت بله. مردم ما دیندارند. ولی دوران طاغوت هم همین بودند. گفتم درست است اما دینداری داریم تا دینداری. مردم ما مومن اند اما ایمان شان هم تغییر کرده است. گفت چطور؟ گفتم: 1⃣یکم اینکه دینداری مردم جمعی شده است. ماجرا تنها شب احیا نیست. تهران از ابتدای شب های رمضان دیدنی است. هرکوچه و خیابان یک هیات. تا نیمه سحر و آنهم مملوّ از جوان‌ها و نوجوان‌هاست. بقیه کشور هم همین است. باقی سال نیز. از اعتکاف‌ها تا مجالس روضه هفتگی. اما دینداری فراتر از این تغییر کرده است. 2⃣دوم اینکه دینداری‌ها به غیر جمعی، اجتماعی شده است. دینی که تنها سرسجاده بود امروز به منصه بروز و ظهور اجتماعی رسیده است. اهل دینداری اهل دستگیری‌اند و مواسات. اهل ایثار و فداکاری؛ آنهم با گرایش ها و ظواهر مختلف. اما باز هم فراتر است. 3⃣سوم اینکه دینداری امروز عمق یافته است. یک مثال روشن همین راه پیمایی روز قدس است. ظلم ستیزی در فطرت مردم ماست. قبل انقلاب هم مردم ظلم‌ستیز بودند. اما سطح ظلم‌ستیزی چه بود؟ مقابله با اوباش محله. برای همین قصه‌ها داریم از لوتی‌های شهر که مقابل لات‌ها و مزاحمین نوامیس مردم می‌ایستادند. اما با انقلاب مقابله با ظلم عمق یافته است. امروز ایستادگی نه تنها مقابل اوباش محله که مقابل اوباش عالم است. یک نمونه اش روز قدس. 4⃣و چهارم اینکه باز هم تغییرات فراتر است. امروز دینداری جهت یافته است. اصل و اساس دینداری در حب و بغض نسبت به حق است و امروز سمت و سوی دینداری‌ها مبارزه با دشمن حق است. یک نمونه‌اش حجاب. گذشت روزگاری که حجاب تنها مصونیت بود. تنها نشانه حجب و حیا بود. امروز بسیار فراتر است؛ حجاب ابزار مبارزه و نماد تقابل با دشمنی‌هاست. امروز حجاب نماد وطن پرستی و دفاع از کشور است. جالب نیست؟ 5⃣همه اینها به کنار. اما پنجم مهمترست. مردم امروز برای دینداری هزینه می دهند. هزینه مقاومت. مردم برای نگه داشتن دینشان مقابل خناسان و شیادان داخلی و خارجی ایستادگی می‌کنند. سالهاست تحت طوفان و بمباران هجمه‌های ترکیبی‌اند و البته تاب می آورند. طبیعی است که ایمانی که در دل مقاومت بدست بیاید قابل مقایسه با ایمان از سر عافیت نیست. ✅مردم ما سالهاست دیندارند. اما با انقلاب دین‌شان جمعی و اجتماعی و عمیق و راهبردی شد و در این چهار دهه با مقاومت و ایستادگی ایمان‌شان آب دیده شده است و مستحکم. و البته اینهمه از صدقه سر آن پیر روشن ضمیر است که همه را پای سفره انقلاب نشاند؛ خمینی عزیز. روحش شاد. ✍محسن مهدیان https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
✍ یک اشتباه راهبردی در چگونگیِ مواجهه با مسئله «کشف حجاب» روش مواجهه اندیشمندانی همچون «آیت‌الله مصباح» با فتنه‌های فرهنگی - اجتماعی چگونه بود؟ 1⃣ تامّل در آیات قرآن کریم نشان دهندۀ این نکته راهبردی و مهم است که در نوع مواجهه با هر فتنه و ناهنجاری سیاسی، فرهنگی و اجتماعی (مانند مسئله «کشف حجاب»)، «اصل اساسی» و «اولویّت»، باید برخورد شدید و قهرآمیز با «ریشه‌ها»، «علّت‌ها»، «سامری‌ها» و «منافقانی» که عامل و نفوذیِ دشمن هستند و «شبکه‌های مولد ناهنجاری‌های اجتماعی» و «عاملان اصلیِ» ایجاد آن فتنه‌ها و ناهنجاری‌ها باشد، نه برخورد با معلول‌ها و قربانی‌های کف خیابانی. «گوساله‌های سامری» و «مسجد ضرارها»یی که پایگاه ایجاد ناامنی‌های عقیدتی، فرهنگی و سیاسی هستند باید با مدیریتی دقیق و هوشمند، سوزانده شوند یا تخریب شوند. 2⃣ امام امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در توصیه‌ای به محمد بن حنفیه که پرچم سپاه در جنگ جمل را به او داده بودند، می‌فرمایند: «ارْمِ بِبَصَرِكَ‏ أَقصَى‏ الْقَوْمِ‏ وَغُضَّ بَصَرَكَ وَاعلَم أَنَّ النَّصْرَمِن عِندِاللَّهِ سُبْحَانَه‏؛ به انتهای سپاه دشمن بنگر و دیده‌ات را(از آنچه که اراده‌ات را سست می‌کند) فرو افکن و بدان که پیروزی از سوی خداوند سبحان است.»(نهج البلاغه؛خطبه۱۱) در واقع توصیۀ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به همه مجاهدان جهاد فرهنگی (اعم از فعالان خودجوش فرهنگی، اندیشمندان و کارگزاران) این است که در این جهاد، سرگرمِ مصادیق پیش پا افتاده و دمِ دستی و بدون اولویت نشوید؛ ماجرا را «راهبردی»، «عمیق»، «ریشه ای»، «جامع»، «برآیندی»، «فرآیندی»، «جریانی»، «چند ضلعی» و «چند بعدی» ببینید:«ارْمِ بِبَصَرِكَ‏ أَقْصَى‏ الْقَوْمِ؛به انتهای سپاه دشمن بنگر». همچنین می‌فرماید: «غُضَّ بَصَرَكَ». یعنی خیره نشو و چشمانت را نیمه بسته نگاه دار؛ از چه چیزی؟ از هرآنچه که ممکن است در میدان جنگ در تو «اختلال محاسباتی» ایجاد کند. از تعداد نفرات و تجهیزاتِ بزرگنمایی شده، از حواشی پر سر و صدا و از مصادیق و موضوعات غیراولویت دار. 3⃣ با توجه به آنچه گفته شد، در مسئله "کشف حجاب" نیز نباید فریب بزرگنمایی‌ها و حاشیه سازی‌های دشمن از "کشف حجاب های خیابانی" را خورد. بلکه باید «میدانِ اصلیِ نبرد» را درست تشخیص داد: ✅ امروز میدان نبرد اصلی در مسئله کشف حجاب، «مدیریت صحیحِ فضای مجازی»(بطور خاص، تلگرام و اینستاگرام) است. ✅ میدان نبرد اصلی، «نظارت دقیق بر شبکه نمایش خانگی» است. ✅ میدان نبرد اصلی، برخورد با «سلبریتی های قبح شکن و هتّاکِ مرتبط با سفارتخانه های غربی» است. ✅میدان نبرد اصلی، «برخورد با مافیای تولیدکننده و واردکننده و توزیع کننده لباسهای نامناسب» است. ✅ میدان نبرد اصلی، برخورد با سرشبکه های مرتبط با دشمن هستند که با وعده پول، افرادی را برای قبح شکنی و کشف حجاب های خیابانی اجیر و سازمان دهی می کنند. ✅ میدان نبرد اصلی، نظام آموزش و پرورش و آموزش عالیِ پر اشکال ماست که خروجی هایش در کف خیابان دیده می شود. ✅ میدان نبرد اصلی، اندیشه‌های فرهنگیِ خطرناکی است که از ابتدای انقلاب در ذهن برخی کارگزاران و تصمیم سازانِ کشور نقش بسته. ✅ میدان نبرد اصلی نفوذی‌هایی هستند برای در امان ماندن خود از تیغ انتقاد، ما را مشغول به معلول‌های خیابانی و حواشی و امور غیراولویت‌دار کردند و می‌کنند. آری! باید نیم نگاهی هم به خیابان داشت؛ولی نه بگونه‌ای که ما را دچار «ناامیدی»،«فریب» و «اختلال محاسباتی» کند تا بخش عمده سیاستگذاری‌ها و مطالبه‌گری‌ها را نیز به سمت خیابان سوق دهیم. 4⃣ این اشتباهی بود که برخی در دهۀ هفتاد نیز که زمانه شروع تهاجم فرهنگیِ دشمن بود، مرتکب شدند؛ اما از آن سو امثال «شهید آوینی» و مرحوم «آیت الله مصباح یزدی» که درک عمیق‌تری از موضوع داشتند، ریشه‌ها و علت‌ها و سامری‌ها و منافقان و مرجفون و نفوذی‌های فرهنگیِ دشمن و سیاستگذاران پشت پرده فرهنگ را هدف می‌گرفتند و برخورد سخت با آنان را مطالبه می‌کردند. 5⃣ همچنین سیاستگذاری‌ها و قوانین در این زمینه نباید «تک بعدی» و تنها ناظر به «برخورد با مصادیق خیابانیِ کشف حجاب» طراحی شوند. برنامه عملیاتیِ دشمن در مسئله حجاب، منسجم، منظّم، چند بعدی، مکمل یکدیگر و به تعبیر قرآن، «صفّاً» (در یک صف واحد) است: «فَأَجمِعوا كَيدَكُم ثُمَّ ائتُوا صَفًّا؛ (فرعون گفت:) تمام نيرو و نقشه خود را جمع كنيد و دريك صف (به ميدان مبارزه) بيائيد.»(طه، ۶۴) در نتیجه در جبهه حق نیز باید طرّاحی و برنامه عملیاتی و قوانین، چند لایه، منسجم، مکمل یکدیگر و «صَفًّا» باشد. این نوع جهاد فرهنگی است که دارای اتقان و مورد رضایت خداوند متعال است: "إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلونَ فِي سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيانٌ مَرصوصٌ"(صف،۴) ✍ شبیر فیروزیان https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
🔺ایران کی و چگونه مستقیم وارد نبرد طوفان الاقصی می‌شود؟ پاسخ به این سوال قبل از اطلاعات نظامی، نیاز به فهم نظام اصول و قواعد مبارزه ایران دارد؟ 🔺اولین بار این مساله در ماجرای حضور تیپ ۲۷محمدرسول الله بعد از فتح خرمشهر مطرح شد. راهبرد راه قدس از کربلا میگذرد، توضیحاتی دارد که در خاطرات فرماندهان مثل شهید صیاد و دیگران آمده. خلاصه آن این است که حضور مستقیم ایران به تنهایی بی فایده است. باید مسیر را با همراهی کشورهای مختلف و ایجاد جبهه فراگیر باز کنیم. این یک اصل شد. 🔺یکی دیگر از مواردی که این مساله طرح شد، ماجرای حکم سلمان رشدی بود. پیرامون اجرای این حکم مجادلات بسیاری بین جریان چپ و راست انجام شد. اما در نهایت یک اصل برای همه جا افتاد و آن اینکه ایران جهت انقلابی و فراگیر و امتی خود را پیش می‌رود اما ساختارها و نظام حقوقی متداول دنیا را هم رسما خراب نمی‌کند. نه به بهانه قوانین دنیا از آن جهت انقلابی عقب می‌کشد و نه این که علنا نفی آن قواعد می‌کند. لذا بعدها در جنگ بوسنی و غیره نیز ایران در پوشش های پذیرفته شده دنیا در میدان حاضر می‌شد. 🔺مورد دیگر جنگ کویت و درگیری عراق و آمریکا بود. در آن نبرد ایران وارد نشد. با اینکه همه می‌دانستند دشمن شماره یک ایران آمریکا است و بهترین وقت برای ضربه زدن به او است. ولی تصمیم به بی طرفی ایران یک نکته را نشان داد و آن اینکه زمانی به آمریکا ضربه می‌زنیم که به اراده او ضربه بخورد نه اینکه طرح او پیش برود. لذا حضور در جنگ‌ها باید طرح آمریکا را خراب کند نه آن را پیش ببرد. 🔺باز موارد دیگر مثل نحوه حضور ایران در اتفاقات مهم بین المللی و ظلم‌های منطقه‌ای در شرق آسیا و امثالهم بود که نشان میداد ایران متمرکز روی طرح دشمن و راس دشمنی است. او قدرت را در جنگ هدر نمی‌دهد. این را در میانه میدان جنگ هشت ساله و نحوه تعامل با نیروهای افغانستان در جنگ با شوروی هم می‌شد دید. هر چند ایران رسما به نفع مجاهدین افغان و مقابل شوروی قرار گرفته بود. در این سال‌ها خیلی از نقدها به اینکه چرا ایران صرفا به یک موضع لسانی در فلان جنگ در شرق آسیا یا فلان نقطه از آفریقا یا آمریکای جنوبی اکتفا می‌کند، پاسخش همین اصل بود. طرح دشمن و راس دشمنی. 🔺ایران در این سال‌ها چه می‌کرد؟ اولا ایجاد یک قدرت مقتدر و الگوی پیشرفت در منطقه. وجود چنین پرچمدار مقتدری در منطقه برای شکل گیری جریانهای مقاومت در کل جهان اسلام موثر بوده و هست. 🔺ثانیا توجه به ایجاد یک انسجام و وحدت واقعی در امت اسلام. مانع اصلی اسراییل بود. اسراییل خط مقدم درگیری بین المللی ایران با استکبار غرب بود. البته راس دشمنی آمریکا بود و نه اسراییل. اما محو اسراییل فوری ترین هدف و خراب کردن طرح غرب در تقابل با قیام مسلمین بود. در این میان نبرد داعش و تکفیری ها را نیز باید در همین چارچوب دید. یعنی تضعیف ایران و تقویت اسراییل از طریق کپی برداری از نظام ایران. نبردی بسیار سخت و البته در نهایت موفق شکل گرفت. 🔺ثالثا ایران به صدور اندیشه قیام و مقاومت و ایجاد حلقه های مقاومت و مسلح کردن آنها مدد رساند ، این حرکت در میانه میدان درگیری با اسلام صهیونیستی داعشی انجام شد و زیر چتر مذاکرات برجام و غیره جلو رفت. لذا شکست داعش و ایجاد گروههای مقاومت در عراق و سوریه و یمن و فلسطین و غیره در کنار حزب الله لبنان اتفاق افتاد. 🔺امروز در چه وضعی هستیم؟ ایران به هیچ وجه دستش بسته نیست. او جبهه ای متشکل و گسترده در کل دنیا در اختیار دارد که امروز همه روبروی اسراییلند. جبهه ای که لااقل از طریق لبنان و سوریه هم مرز با اسراییل است. روشن است که تلاش میکند با کل جبهه خود وارد این درگیری شود. جبهه ای که البته همه هم جهت هستند و هماهنگ با هم عمل میکنند. این را دشمن متوجه شده. 🔺روشن است که عمل کردن هر جزء باید طرح دشمن را خراب کند کشتن آدمها و خراب کردن ساختمانها و دل خنک کردن و امثالهم ملاک نیست. لذا فعلا نقش راس پشتیبان و هماهنگ کننده جبهه بر عهده ایران است و با توجه به اصول فوق بسیار بعید است که ایران حضور مستقیم در جنگ را اولویت خود قرار دهد. او نیاز به چنین حضوری نمیبیند هر چند تاثیر در تصمیم گیری کل جبهه را به شکل کاملا محسوسی دارد. ✍روزنامه همشهری https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad ⬅️ کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
❇️ گل به خودی‌های انتخاباتی خیلی ساده و کوتاه؛ همان‌ها که سال‌ها کشور را تحریم و سفره مردم را کوچک کردند و خیابان‌ها را آتش زدند و خوبان شهر را ترور کردند، پروژه مشارکت پائین در انتخابات را هم دنبال می‌کنند. اما ابزار نهایی این خناسان برای قهر مردم با صندوق رای چیست؟ اول اینکه القا کنند که رای مردم در گذشته بی‌اثر بوده. دوم اینکه در آینده هم بین این و آن تفاوتی نیست. اما دشمن به کنار، برخی در داخل نقش گل به خودی را بازی می‌کنند و همین دو پروژه دشمن را ناخواسته مدد می‌دهند.   1⃣یکم. سهم خودی‌ها در پروژه اول دشمن: 🔻دسته اول کسانی هستند که تصور می‌کنند با تخریب و اتهام‌زنی و به اصطلاح افشاگری موجب روشنگری و رونق انتخابات می‌شوند و متاسفانه این اقدام زشت و زننده را هم اخیرا کلید زدند. این افراد نمی‌دانند که ثمره نهایی این دست اقدامات فارغ از قضاوت اخلاقی و شرعی و قانونی، تنها و تنها تائید گزاره «فساد سیستمی» است که دشمن این روزها و در شب انتخابات هر دم بدان می‌دمد.  توجه کنیم کسی منکر مبارزه با خطا و تخلف و فساد نیست، اما ایندست اتهامات رسانه‌ای بدون حضور محکمه و عدلیه آنهم در زمان کوتاه تا شب انتخابات، تنها و تنها اثبات این ادعاست که بین این و آن فرقی نیست و رای دادن بی اثر است.  2⃣دوم. سهم خودی‌ها در پروژه دوم دشمن: 🔻دسته دوم برخی از مسئولین هستند. برخی تصمیمات شتابزده در این زمان کوتاه که موجب سوءتفاهم و خطای ادراکی در جامعه می‌شود، فرصت را برای دشمنی‌ها فراهم می‌کند. پروژه دشمن اینست که صندوق رای در گذشته موثر نبوده است و رفت و آمد دولت‌ها موجب اصلاحات یا توسعه نمی‌شود. از این‌سو تصمیمات خلق الساعه‌ای که در این زمان اندک، فرصت روشنگری و اقدام رسانه‌ای موثر برای آن وجود ندارد، تنها پاس گل به دشمنی‌هاست. چه بسا تصمیمی که به جهت کارشناسی نیز منطقی است اما به جهت زمان اندک برای روشنگری و تبیین و کار رسانه‌ای، طعمه دشمن می‌شود. مصادیق هردو بخش کم است اما کمش هم در شب انتخابات بسیار است. نمونه‌ها را خودتان فهرست کنید. ✍ محسن مهدیان https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد