eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.3هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
15.9هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚪️✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ✨⚪️ ⚪️✨الهی به امیدتو✨⚪️ آغاز سخن به نام یزدان با نام خدای عشق و ایمان آغاز میکنیم روز 28 بهمن ماه را ... در این صبح زیبا هر چه آسایش روح هرچه آرامش دل هرچه تقدیر بلند هرچه لبخند قشنگ هرچه از لطف خداست همه تقدیم شما🌙✨ ‎‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨❄️ شروع ماه اسفند را پُر برکت کنیم با صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان مطهرش❄️✨ ✨❄️اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي ✨❄️مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد ✨❄️وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام میکنم به تو توئی که نوردیده‌ای توئی که سالها زمن به جزبدی ندیده‌ای سلام می‌کنم به تو غریب غائب ازنظر توئی که وقت بی کسی به دادمن رسیده‌ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 تشنگان عشق را با مُشٺ آبی جان بده کربلا دور اسٺ مارا با سرابی جان بده زندگی یعنی سلام ساده‌ای سمٺ شما ایها الارباب مارا باجوابی جان بده 🌹 السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا مَوْلاَیَ یَا 🌹 أَبَاعَبْدِ اللَّهِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَبَرَکَاتُهُ‏ 🌹 روزم به نامتان ارباب
☝️ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 1 اسفند ماه 1398 🌞اذان صبح: 05:23 ☀️طلوع آفتاب: 06:46 🌝اذان ظهر: 12:18 🌑غروب آفتاب: 17:50 🌖اذان مغرب: 18:09 🌓نیمه شب شرعی: 23:36
☝️ 💙 🥀لٰا اِلٰهَ اِلَّا اللهُ المَلِكُ الحَقُّ المُبين 💥معبودي جز خدا نيست 💥پادشاه برحق آشكار ➖➖➖➖➖➖ 💎روز ۵شنبه ۲ رڪعت نمازبـہ نیت ڪسب مال وثروت بخواند‌ و سپس《سوره یاسین》بخواندواین عمل را تا ۳ روز انجام دهد بهتر است  📚گوهر شب چراغ ۱۵۷/ ۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجشنبه و یاد در گذشتگان 😔 🙏 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🥀💐🥀💐🥀💐🥀 🥀پنجشنبه و یاد در گذشتگان 🥀روز دلتنگی 🥀هـمان روزی که خوبان 🥀سفر کرده از دنیا، 🥀چشم انتظار عزیزانشان هستند ، 🥀دستشان از دنیا کوتاه است 🥀و محتاج یاد کردن ما هستند 🥀با ذکر فاتحه و  صلوات ، روحشان را شاد کنیم🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به آخرین ماه سال 1398 خوش آمدین 🌸 آخر هفته تون عالی در شروع ماه جدید برای تک تکتون از خدا میخوام 30روز شادی🌼 30روز آرامش 30روز موفقیت 30روز سلامتی 30روز بدون مشکل و🌺 30روزپرازخیروبرکت نصیبتون بشه
آمـوز!!! »یک پزشک می گفت: یک بار وارد اتاق مراقبت‌های ویژه شدم، جوانی بیست و پنج ساله توجه من را به خودش جلب نمود، که او مبتلا به ایدز و وضعیتش وخیم بود، با نرمی با او صحبت کردم اما حرف‌هایی که می زد واضح نبود. »با خانواده‌اش تماس گرفتم! مادرش به بیمارستان آمد. »از او درباره‌ی پسرش پرسیدم؟ گفت: حالش خوب بود تا آنکه با آن دختر آشنا شد. گفتم: نماز می‌خواند؟ گفت: نه، اما نیت کرده بود که در پایان عمرش توبه کند و به حج برود!! »نزدیک آن جوان بیچاره شدم در حالی که داشت جان می‌داد نزدیک گوشش گفتم: لا اله الا الله، بگو لا الله الا الله »متوجه من شد و نگاهم کرد بیچاره با همه‌ی توانش سعی می‌کرد و اشک از چشمانش سرازیر بود، چهره‌اش داشت تیره می‌شد و من همچنان تکرار می‌کردم، بگو: ”لا اله الا الله“ »به زور شروع به حرف زدن کرد و ناله کنان گفت: خیلی درد دارم،مُسکن می‌خواهم. »نمی‌توانستم جلوی اشک‌هایم را بگیرم، می‌گفتم، بگو: لا اله الا الله »لب‌هایش را به سختی تکان داد، خوشحال شدم، اما گفت: نمی‌توانم...نمی‌توانم... دوست دخترم را می خواهم.. مادرش گریه می‌کرد و پسرش را نگاه می‌کرد.ضربان نبض فرزندش ضعیف می‌شد و داشت می مُرد. »نتوانستم خودم را کنترل کنم به شدت گریه می‌کردم، دستش را گرفتم و دوباره سعی کردم، گفتم خواهش می‌کنم، بگو: لا اله الا الله »ولی او فقط تکرار می‌کرد: نمی‌توانم... نمی‌توانم... به سختی نفس نفس می‌زد و ناگهان، نبضش ایستاد و چهره‌اش کبود شد و فوت کرد، مادرش نتوانست طاقت بیاورد و خود را به روی پسرش انداخت و شروع کرد به ناله و شیون اما دیگر شیون و غصه‌ی او چه فایده‌ای دشت؟ »برادر و خواهر مسلمانم: آن جوان به سوی پروردگارش رفت اما نه شهوت به او سودی بخشید و نه لذت‌ها ، زیرافریب جوانی‌اش را خورد، فریب اتوموبیل و لباس‌های زیبایش را خورد، و الان تنها اعمالی که انجام داده بوده در قبر هم‌نشین اوست و آنچه به دست آورده بود،سودی برایش نداشت ”می خواست در پیری توبه کند“ اما به پیری نرسید!! 📔برگرفته شده از کتاب: ”داستان زیبای توبه- http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕ تکرار کنیم🦅 من سر و پا شور و نشاط هستم وخداوند همواره با من است و هرآنچه نیاز دارم را در اختیارم قرار میدهد و مرا در اوج نگه میدارد خداوندا سپاسگزارم❣ ┄❊○🍃❤️🍃○❊┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕ تکرار کنیم🦅 من سر و پا شور و نشاط هستم وخداوند همواره با من است و هرآنچه نیاز دارم را در اختیارم قرار میدهد و مرا در اوج نگه میدارد خداوندا سپاسگزارم❣ ┄❊○🍃❤️🍃○❊┄
💚امام حسن عسکری(ع): هر كس فردى را كه استحقاق ستايش ندارد بستايد، خود را در مقام اتهام و بدگمانى قرار داده است. 📚أعلام الدين: 313 〰➿〰➿〰➿ 💚امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: هرکس برادرش را در نهان موعظه کند، او را آراسته است. و هرکه او را آشکارا موعظه کند، او را بدنام و بی آبرو کرده است. 📚بحارلانوار، ج75،ص 374 🔸: کسی که خیرخواه برادر دینی اش باشد، باید مثل«آینه» باشد. آینه، عیب افراد را به آنان نشان می دهد و در این کار، صادق است و عیب را همان طور و همان اندازه که هست نشان می دهد، نه کوچک تر و نه بزرگ تر. نصیحت کردن دیگران، ادب و آدابی دارد. یکی از آداب پند و موعظه آن است که آبرو و موقعیت طرف محفوظ بماند و در نظر دیگران تحقیر نشود. این وقتی حاصل می شود که عیب او را صادقانه به خودش بگوییم، نه آن که در میان جمع، آبرویش را ببریم. نصیحت علنی و عمومی نه تنها اثری ندارد، بلکه طرف را به موضعگیری و لجاجت وادار می کند. از سوی دیگر، پند شنیدن هم آدابی دارد. یکی از آنها «پندپذیری» است. وقتی دیدیم کسی ناصحانه عیب ما را به مامی گوید، نرنجیم و بپذیریم و آن راحمل برغرض ورزی نکنیم @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
❣مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ ✨اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ ❣قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۱۱﴾ ❣هيچ مصيبتى جز به اذن خدا نرسد ✨و كسى كه به خدا بگرود ❣دلش را به راه آورد و ✨خداست كه به هر چيزى داناست (۱۱) 📚 سوره مبارکه التغابن ✍آیهٔ ۱۱ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ "بی تو هرگز "بر اساس داستان واقعی شصت و دوم: ✍زمانی برای نفس کشیدن 🍃دنبالم، توی راهروی بیمارستان، راه افتاد… می خواستم گریه کنم… چشم هام مملو از التماس بود… تو رو خدا دیگه نیا… که صدام کرد… – دکتر حسینی … دکتر حسینی … پیشنهاد شما برای آشنایی بیشتر چیه؟ 🍃ایستادم و چند لحظه مکث کردم… – من چطور آدمی هستم؟ جا خورد… – شما شخصیت من رو چطور معرفی می کنید؟ با تمام خصوصیات مثبت و منفی… . معلوم بود متوجه منظورم شده، گفت: 🍃– پس علائق تون چی؟ – مثلا اینکه رنگ مورد علاقه ام چیه؟یا چه غذایی رو دوست دارم؟ واقعا به نظرتون اینها خیلی مهمه؟ مثلا اگر دو نفر از رنگ ها یا غذای متفاوتی خوششون بیاد نمی تونن با هم زندگی کنن؟ 🍃چند لحظه مکث کردم و ادامه دادم: -طبیعتا اگر اخلاقی نباشه و خودخواهی غلبه کنه،ممکنه نتونن… در کنار اخلاق، بقیه اش هم به شخصیت و روحیه است… اینکه موقع ناراحتی یا خوشحالی یا تحت فشار، آدم ها چه کار می کنن یا چه واکنشی دارن… 🍃اما این بحث ها و حرف ها تمومی نداشت… بدون توجه به واکنش دیگران، مدام میومد سراغم و حرف می زد… با اون فشار و حجم کار، این فشار و حرف های جدید واقعا سخت بود… دیگه حتی یه لحظه آرامش یا زمانی برای نفس کشیدن، نداشتم… . 🍃دفعه آخر که اومد، با ناراحتی بهش گفتم: – دکتر دایسون … میشه دیگه در مورد این مسائل صحبت نکنیم؟ و حرف ها صرفا کاری باشه؟ خنده اش محو شد، چند لحظه بهم نگاه کرد… . – یعنی شما از من بدتون میاد خانم حسینی؟ ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○ "بی تو هرگز "بر اساس داستان واقعی شصت و سوم: 🔷قسمت 3⃣6⃣ 🔷خدای تو کیست؟ 🍃خنده اش محو شد ... - یعنی ... شما از من بدتون میاد خانم حسینی؟ ... چند لحظه مکث کردم ... گفتن چنین حرف هایی برام سخت بود ... اما حالا ... - صادقانه ... من اصلا به شما فکر نمی کنم ... نه به شما... که به هیچ شخص دیگه ای هم فکر نمی کنم ... نه فکر می کنم، نه ... بقیه حرفم رو خوردم و ادامه ندادم ... دوباره لبخند زد ... - شخص دیگه که خیلی خوبه ... اما نمی تونید واقعا به من فکر کنید؟ ... خسته و کلافه ... تمام وجودم پر از التماس شده بود ... - نه نمی تونم دکتر دایسون ... نه وقتش رو دارم، نه ... چند لحظه مکث کردم ... بدتر از همه ... شما دارید من رو انگشت نما و سوژه حرف دیگران می کنید ... 🍃- ولی اصلا به شما نمیاد با فکر و حرف دیگران در مورد خودتون ... توجه کنید ... یهو زد زیر خنده ... اینقدر شناخت از شما کافیه؟ ... حالا می تونید بهم فکر کنید؟ ... - انسان یه موجود اجتماعیه دکتر ... من تا جایی حرف دیگران برام مهم نیست که مطمئن باشم کاری که می کنم درسته ... حتی اگر شما از من یه شناخت نسبی داشته باشید ... من ندارم ... بیمارستان تمام فضای زندگی من رو پر کرده ... وقتی برای فکر کردن به شما و خصوصیات شما ندارم ... حتی اگر هم داشته باشم ... من یه مسلمانم ... و تا جایی که یادم میاد، شما یه دفعه گفتید ... از نظر شما،خدا، قیامت و روح وجود نداره... در لاکر رو بستم _خواهش می کنم تمومش کنید... و از اتاق رفتم بیرون ادامه دارد. ....
« تربچه » برای کبد و معده بسیار مفید است، سم زدای بسیار خوبی است و خون را تصفیه میکند و به دلیل فیبــــر بالایی که دارد احساس سیری ایجاد میکند 👌 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ ✨ زندگی ابدی نیست که هر روز مهربان بودنت را به فردا می اندازی ❣ پس امروز مهربان باش 🍃 چشم بهم بزنیم میبینیم زمستان تمام شده ❄️ دلت را آماده بهار کن🌸
✨امشب از تمام شب ها آرامترم ✨نگراڹ فردا نیستم ✨همه چیز را به خدا سپرده ام ✨او بزرگ و مهرباڹ است 🌛"شبتوڹ پر از آرامش"🌜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم🌸 🍃الهی به امیدتو🍃 ﺧﺪﺍﯼ خوب ﻣﻦ سلام تو را سپاس برای نعمتهایت در این روز جمعه به همه ﺳﻼﻣﺘﯽ، ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ سعادت سلامتی و عاقبت بخیری و درک ظهور مولایمان را به ما عطا بفرما...الهی آمین. 🌸 الهی به امید لطف و کرمت 🌸 اللهم عجل لولیک الفرج ‎‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️خبر آمدنش را همه جا پخش کنيد ميرسد لحظه‌ی ❤️ميعاد به امّيد خدا بر قامت دلربای مهدی (عج) صلوات ❤️اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
⚘﷽⚘ باز هم روز من و عرض ادب محضر یار باسلامی برکت یافته روز و شب ما أَلسلامُ عَلی مَن طَهَّره الجلیل سلام بر آن کسی که رب جلیل او را مطهر گردانید... «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ» ‎‌‌‌‌‌‌@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ ☝️ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 2 اسفند ماه 1398 🌞اذان صبح: 05:22 ☀️طلوع آفتاب: 06:45 🌝اذان ظهر: 12:18 🌑غروب آفتاب: 17:51 🌖اذان مغرب: 18:10 🌓نیمه شب شرعی: 23:36
☝️ 🍃 : ،،پس ازنمازظهرجمعه 🌺دورکعت نماز گذارد و درهر رکعت بعد از حمد ۷ توحید بخواند 🍃 ،100مرتبه 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🍃وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ این ذکر بهترین داروی ،معنوی است 📚 مفاتیح الجنان أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️نحوه صحیح شستن دست‌ها جهت پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا از چیزی نترسید فقط و فقط نکات بهداشتی و رعایت کنید ... دست و روبوسی و جای شلوغ رفتن ممنوع. دست و روبوسی و جای شلوغ رفتن ممنوع دست و روبوسی و جای شلوغ رفتن ممنوع دست و روبوسی و جای شلوغ رفتن ممنوع سالن ارایشگاه میرین مراقب باشید. تو باشگاه بغلو دست دادن ممنوع. زیارت می رین جای شلوغ خیلییییی مراقب باشید. بازار. مترو. استفاده قلیون. خام خاری یعنی غذایی که حرارت ندیده. استفاده از عابربانک. استفاده از تلفن عمومی. دست زدن به ضریح ؛ مهمونی رفتن.توالت عمومی؛ استفاده از وسایل بازی پارک و... دست دادن. روبوسی ممنوع❌ ✅دستاتونو مرتب بشورید. 💟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸در اولین آدینه اسفند ماه 🍃براتون آرزو می کنم 🌸یک روز پر از آرامش 🍃یک عالمه شادی از ته دل 🌸ساعاتی دوست داشتنی 🍃یک عالمه دلخوشی 🌸وروزی پر از خاطرات 🍃 قشنگ وماندنی... 🌸در کنار عزیزانتون 🍃 آدینه مبارک ‎‌‌‌‌‌‌
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ "بر اساس داستان واقعی شصت و چهارم: ✍جراحی با طعم عشق . ♥️برنامه جدید رو که اعلام کردن، برق از سرم پرید… شده بودم دستیار دایسون… انگار یه سطل آب یخ ریختن روی سرم… باورم نمی شد… کم مشکل داشتم که به لطف ایشون، هر لحظه داشت بیشتر می شد… دلم می خواست رسما گریه کنم… 🦋برای اولین عمل آماده شده بودیم، داشت دست هاش رو می شست… همین که چشمش بهم افتاد با حالت خاصی لبخند زد ولی سریع لبخندش رو جمع کرد… – من موقع کار آدم جدی و دقیقی هستم و با افرادی کار می کنم که ریزبین، دقیق و سریع هستن … ♥️داشتم از خجالت نگاه ها و حالت های بقیه آب می شدم… زیرچشمی بهم نگاه می کردن و بعضی ها لبخندهای معناداری روی صورت شون بود… چند قدم رفتم سمتش و خیلی آروم گفتم: – اگر این خصوصیاتی که گفتید، در مورد شما صدق می کرد، می دونستید که نباید قبل از عمل با اعصاب جراح بازی کنید… حتی اگر دستیار باشه… 🦋خندید … سرش رو آورد جلو… – مشکلی نیست، انجام این عمل برای من مثل آب خوردنه… اگر بخوای، می تونی بایستی و فقط نگاه کنی… برای اولین بار توی عمرم، دلم می خواست از صمیم قلب بزنم یه نفر رو له کنم… ♥️با برنامه جدید، مجبور بودم توی هر عملی که جراحش، دکتر دایسون بود حاضر بشم… البته تمرین خوبی هم برای صبر و کنترل اعصاب بود… چون هر بار قبل از هر عمل، چند جمله ای در مورد شخصیتش نطق می کرد و من چاره ای جز گوش کردن به اونها رو نداشتم… 🦋توی بیمارستان سوژه همه شده بدیم … به نوبت جراحی های ما می گفتن… جراحی عاشقانه!!!! ... ○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ "بر اساس داستان واقعی شصت و پنجم:✍ برو دایسون . . ❤️یکی از بچه ها موقع خوردن نهار، رسما من رو خطاب قرار داد: . – واقعا نمی فهمم چرا اینقدر برای دکتر دایسون ناز می کنی… اون یه مرد جذاب و نابغه است و با وجود این سنی که داره تونسته رئیس تیم جراحی بشه… . 🦋همین طور از دکتر دایسون تعریف می کرد و من فقط نگاه می کردم… واقعا نمی دونستم چی باید بگم یا دیگه به چی فکر کنم… ❤️برنامه فشرده و سنگین بیمارستان، فشار دو برابر عمل های جراحی، تحمل رفتار دکتر دایسون که واقعا نمی تونست سختی و فشار زندگی رو روی من درک کنه، حالا هم که… 🦋چند لحظه بهش نگاه کردم، با دیدن نگاه خسته من ساکت شد… از جا بلند شدم و بدون اینکه چیزی بگم از سالن رفتم بیرون… خسته تر از اون بودم که حتی بخوام چیزی بگم… ❤️سرمای سختی خورده بودم… با بیمارستان تماس گرفتم و خواستم برنامه ام رو عوض کنن… تب بالا، سر درد و سرگیجه… حالم خیلی خراب بود، توی تخت دراز کشیده بودم که گوشیم زنگ زد… چشم هام می سوخت و به سختی باز شد… 🦋پرده اشک جلوی چشمم، نگذاشت اسم رو درست ببینم، فکر کردم شاید از بیمارستانه… اما دایسون بود… تا گوشی رو برداشتم بدون مقدمه شروع کرد به حرف زدن… .❤️– چه اتفاقی افتاده؟ گفتن حالتون اصلا خوب نیست… گریه ام گرفت… حس کردم دیگه واقعا الان میمیرم … با اون حال، حالا باید … حالم خراب تر از این بود که قدرتی برای کنترل خودم داشته باشم… 🦋– حتی اگر در حال مرگ هم باشم، اصلا به شما مربوط نیست… . و تلفن رو قطع کردم… به زحمت صدام در می اومد… صورتم گر گرفته بود و چشمم از شدت سوزش، خیس از اشک شده بود… ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
✍مفضّل بن عمر جعفىّ از امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمودند: همانا صاحب اين امر داراى دو غيبت است يكى از آن دو چندان به درازا مى كشد كه پاره اى از مردم بگويند: مرده است، و بعضى گويند: كشته شده، و عدّهاى از ايشان مى گويند: او رفته است. و از اصحابش جز افراد اندكى كسى بر امر او باقى نمی ماند و از جايگاهش هيچ كس از دوست و بيگانه آگاهى نمى يابد مگر همان خدمتگزارى كه به كارهاى او مى رسد. 📚 الغيبة( للنعماني)، ص: ۱۷۱
تطهیر پتوی نجس با لباس شویی اتوماتیک... ✍ نظر آیت الله خامنه ای 1⃣ اول عین نجاست برطرف شود 2⃣ اگر دو بار با اب قلیل شسته شود و اب تخلیه شود پاک است 3⃣ اگر متصل به اب لوله کشی باشد ،با یک مرتبه پاک است
✨وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا ✨أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى ✨كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا ﴿۸۶﴾ ✨و چون به شما درود گفته شد ✨شما به صورتى بهتر از آن درود گوييد ✨يا همان را در پاسخ برگردانيد ✨كه خدا همواره به هر چيزى حسابرس است (۸۶) 📚سوره مبارکه النساء ✍آیه ۸۶