eitaa logo
⌈ࡅߺ߳ܦ߭ܝ‌ࡅ࡙ߺܟߺࡏަߊ‌‌ܘ⌋
9.3هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
886 فایل
از جهان ماندہ فقط جان ڪہ مرا تَرڪ ڪند من چنانم ڪہ محال است ڪسے درڪ ڪند!.☕ ح‌ـرف‌هاے‌در‌گوش‌ـی↓☕ @Fh1082 ناشناسمـوטּ↓☕ https://daigo.ir/secret/51970196 تبلیغاتمـوטּ↓☕ @tabligh_haifa دراین کانال رمان هم گذاشته میشود فرق دارد با کانال فقط رمان! ×کپی×
مشاهده در ایتا
دانلود
Part13_علی از زبان علی.mp3
13.46M
✨ ▪️دوران جنگ جمل ▪️نامه عایشه به امیرالمومنین(ع) ▪️نامه نگاری امام علی (ع) با طلحه و زبیر ▪️آغاز جنگ جمل ▪️نصیحت چندباره امیرالمومنین(ع) و امتناع از شروع جنگ ▪️یاداوری امام علی (ع) از پیشگویی پیامبر(ص) درباره زبیر ▪️نصیحت طلحه ▪️جنگ به خونخواهی عثمان! ▪️خطبه پیش از شروع جنگ ▪️روشنگری میان لشکر
قسمت 13.mp3
7.56M
🥀🥀 ✨یــــــــــادت باشد✨ ♢°°°°°°••♡••••♡••°°°°°°♢ @tafrihgaah ♢°°°°°°••♡••••♡••°°°°°°♢ ❌کپی‌با‌ذکر‌لینک‌کانال‌آزاد❌
✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨ [ ] 🪴 بارها و بارها حرف طلاق رو پیش کشیدم..💔 هر بار که سر بحث باز میشد،کیوان یا سکوت اختیار میکرد یا عصبی میشد و تیکه انداختناش شروع میشد! من رو متهم میکرد به خیلی از کارهایی که نکرده بودم..!😓 متهم به خیلی از حرف هایی که اصلا نزده بودم! سخت بود برام تحمل حرفهایی که میزد اما چاره ای نداشتم جز اینکه آه بکشم و سکوت کنم..🤭😵 گاهی خودمو میذاشتم جای کیوان.. شاید اگه منم جای اون بودم،باور نمیکردم که علاقه به نامحرمی وجود نداشت!🤯 شاید اگه منم جای کیوان بود شک میکردم.. اما.. اما بعضی حرفها و تهمت هایی که بهم میزد خیلی آزار دهنده بود..😢 یه وقتایی که حرفهاش مثل نیش مار سمی میشد دیگه نمیتونستم سکوت کنم میگفتم من که دیگه هیچ برنامه ای تو گوشیم نیست!📱 من که قول دادم دیگه خطا نکنم.. میگفت از کجا معلوم..!؟ بعدشم اصلا برام مهم نیست !! نصب کن اون برنامه های کوفتی رو..😒 افشین خانتم پیدا نکردی غصه نخورا.. آشغالای امثال افشین زیاده تو مجازی! اون نشد یکی دیگه... واسه اون وقت نکردی دلبری کنی..واسه این یکی دلبری کن!😒 با اون نشد قرار مدار بزاری،با این یکی بذار! به اون نشد بگی دوستت دارم...به این یکی بگو..! حرفاش دیوونم میکرد..زجرم میداد..!😢 چند باری خودمو راضی کردم که برای دادخواست طلاق پا پیش بذارم تا از این جهنمی که توش هستم نجات پیدا کنم.. اما نتونستم قدم از قدم بردارم! از یه طرف بحث آبرو در کار بود.. از طرفی بهم ریختن خانواده ها و رابطه فامیلی.. از طرفی من.. من واقعا کیوان رو دوست داشتم..!🥺 و چقدر سخت بود ثابت کردن این جمله دو حرفی به کیوان!!! من از لحاظ روحی بهم ریخته بودم.. آب خوش از گلوم پایین نمیرفت! هر کی منو میدید میگفت چقدر رنگ و روت زرد شده.. چقدر بی حالی؛چرا انقدر لاغر شدی..؟! نکنه خبری شده؟!نکنه داری مامان میشی فرشته خانوم؟؟😣 خنده تلخی رو لبهام سبز میشد و میگفتم نه خبری نیست.. اسم بچه که می اومد دوباره داغ دلم تازه میشد.. بارها کیوان اصرار کرده بود بچه دار بشیم و من مخالفت کرده بودم!😵 حالا با خودم میگفتم کاش خبری بود.. کاش بچه ای در راه بود.. حالا چقدر دلم میخواست مادر بشم..! اما فسوس... 📌ادامه دارد... ✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨ ✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨⚡️
💚✨💚✨💚✨💚✨💚 💚✨💚✨💚✨💚✨ 💚✨💚✨💚✨💚 💚✨💚✨💚✨ 💚✨💚✨💚 💚✨💚✨ 💚✨💚 💚✨ 💚 《به نام خالق عاشقی》 💚کوله بار عشق💚 : 🍁زهرا🍁 _دختر خانم چی چی میخونی بالا سرم؟ =سلام عزیزم _سلام از لحن چی چی گفتنم خندش گرفت ولی خودشو کنترل کرد:قرآن میخونم _وجدانن چی میفهمید؟ =وقتی خداروخیلی دوست داشته باشی هر جملشو میفهمیدی _من که خیلی وقته دور و بر خدا نیستم! =گلم اینجوری نگو،خدا همیشه هواتو داره _ولی..ولی اون پدرمادرمو ازم گرفت =هر اومدنی یه رفتنی داره!همه ی ماها امانتی توی این دنیا! درسته خیلی به خانواده هامون وابسته ایم و دوستشون داریم!ولی خودمون هم مهمون امروز و فرداییم! _مسخرست واقعا!بعد این بهشت و جهنم ک میگن واقعا راسته؟ =بله عزیزم راسته _اها...اوکی...ی..یعنی باشه
2064696067.mp3
5.89M
🎧 👱🏻‍♀ 👈 ╦══════════════┈ ╰❥⿻  @tafrihgaah⋆ ࿐ ๋ ꤫ ࣪