🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾
🍁🌾
🌾
♡بِسْمِرَّبِالـ؏ِـشْـقْ♡
★الـٰهہبـانو★
♡#پـارت518♡
خواست چیزی بگه که فریاد زدم :
-یادت رفته ...
تو تمام برگه ها رو بلا استثنا امضا کردی ... بعد رفتی و من موندم و یه جریان به قول تو یه ماه واسه طلاقی که غیابی شده بود و چون همسرم خودش نبود ، امضا کرد و رفت ....
حالا میگی من پات نموندم ؟! خیلی بی چشم و رویی!
-الان چی ؟ حاضرم همه ی زندگیمو به نامت کنم برای اثبات عشقم کمه ؟
با حرص گفتم :
_چقدر! چقدر میخوای به نامم بزنی ؟!
مکثی کرد و گفت:
_تمام سهم رستورانم چطوره ؟
تکیه زدم به تخت و گفتم :
_محاله آدم طمعکاری مثل تو همچین کاری کنه !
-اگه زدم چی ؟
خونسرد نگاهش کردم و گفتم :
_اگه زدی بله رو میگم ...
لبخندش واضح شد :
_همه ی زندگیمو به نامت میکنم ... خوبه ؟
-حرف زدن راحته آرش خان .
-ثابت می کنم .
لج کردم . باهمه . با قلبم . با سرنوشت ، با پدر با .... کسی که هنوز دوستش داشتم . با حسام . مخصوصا وقتی دورا دور از هستی شنیدم که دایی اصرار کرده واسه حسام برند خواستگاری .حس کردم سازه های محکم قلبم فرو ریخت . اونقدر به حسام مطمئن بودم که حتی نمی تونستم این حرفو باور کنم .
🍁🌾🍁🌾🌾🍁🌾
🍁@Tafrihgaah🍁
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
لینڪپـارتاول↯↯
https://eitaa.com/tafrihgaah/52205
✍🏻بـہقـلم: "بـانـو مـࢪضـیہ یـگـانہ"
#ڪپۍممـنۅع(حࢪام)❌
#امـانٺداࢪبـاشیـم‼️
🌾
🍁🌾
🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾