بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 545
1* مقام رضا، بالاتر از مقام تسلیم است، یعنى بنده نه فقط تسلیم مقدّرات الهى و امر و نهى اوست، بلكه در دل نیز به آن راضى است و از سر رضایت آن را مىپذیرد.
2* امام رضاعلیه السلام فرمود: «كمال الدین ولایتنا والبرائة من عدّونا» كمال دین، در پذیرش ولایت ما و دورى از دشمنان ماست.
3* به امام صادقعلیه السلام گفتند: فلانى به شما محبت مىورزد ولى نسبت به برائت از دشمنان شما ضعیف عمل مىكند. حضرت فرمودند: دروغ مىگوید كسى كه ادّعاى محبت ما را دارد و از دشمن ما دورى نجسته است.(بحار، ج 27، ص 58)
4* امام صادقعلیه السلام فرمود: خداوند متعال به پیامبرى از پیامبرانش وحى فرمود كه به مؤمنان بگو: مانند دشمنان من لباس نپوشند و مانند دشمنان من غذا نخورند و در چگونگى زندگى و رفتار، مانند دشمنان من نباشند، چرا كه در این صورت دشمنان من محسوب مىشوند. هم چنانكه آنان دشمنان من هستند.(وسائل، ج 3، ص 279)
5* یك دل، دو دوستى بر نمىدارد. دوستى خداوند با دوستى دشمنان دین خدا قابل جمع نیست. «لاتجد قوماً یؤمنون... یوادّون من حادّ اللّه» (در آیهاى دیگر داریم: «ما جعل اللّه لرجل من قلبین فى جوفه»( احزاب، 4) خداوند در سینه انسان دو دل قرار نداده است.)
6* عیبها را از ریشه برطرف كنید. مودت دشمنان خدا انسان را به گرایشهاى فكرى، عملى و اخلاقى به سوى آنان وادار مىكند، لذا باید ریشهى آن را خشكاند. «لاتجد... یوادّون من حادّ اللّه»
7* در اسلام، روابط و علاقهها باید در شعاع رضاى خداوند باشد. «لاتجد قوماً یؤمنون»
8* ارزش ایمان به ثبات آن است وگرنه ایمانهاى مقطعى، موسمى و عاریهاى بسیار است. «كتب فى قلوبهم الایمان» ( انعام، 98)
9* حزب اللّه، با دشمن خدا دوست نمىشود. «لاتجد قوماً... یوادّون من حادّ اللّه... أولئك حزب اللّه»
10* حزب اللّه، نژاد و زبان و منطقه خاص ندارد، بلكه هر مؤمن مقاوم و استوار، جزو حزب اللّه است. «لاتجد قوماً یؤمنون... یوادّون من حادّ اللّه... اولئك حزب اللّه»
11* این كه ما از خدا راضى باشیم یك طرف قضیه است، مهم رضایت خدا از ماست. «رضى اللّه عنهم و رضوا عنه»
12* خداوند داراى دو نوع صفات است: ثبوتیّه و سلبیّه؛ ثبوتیّه، كمالات خدا را بیان مىكند، مثل علم و قدرت، امّا سلبیّه، خداوند را از هرگونه عجز و جهل و نیاز منزّه مىداند. تسبیح، نسبت به صفات سلبیّه است و حمد، نسبت به صفات ثبوتیّه.
13* اندیشه كردن و عبرت گرفتن یك عبادت است، چنانكه در روایات مىخوانیم: «كان اكثر عبادة ابىذر التفكر و الاعتبار»(خصال صدوق)، بیشترین عبادتِ ابوذر، اندیشیدن و عبرت آموختن بود.
14* نه مِهر الهى در انحصار محاسبات ما است، «یرزقه من حیث لایحتسب»(طلاق، 3) و نه قهر او. «فاتاهم اللّه من حیث لمیحتسبوا»
15* خداوند در دلها تصرّف مىكند. گاهى آرامش نازل مىكند: «أنزل السّكینة فى قلوب المؤمنین»(فتح، 4) و گاهى ترس مىافكند. «قذف فى قلوبهم الرعب»
16* حساب توطئهگران اهل كتاب از حساب بقیه آنان جداست. «الّذین كفروامن أهل الكتاب»
17* در جنگ و جهاد با كفار، تمام محاسبات نباید بر اساس تجهیزات و امكانات مادى باشد. «فاتاهم اللّه من حیث لم یحتسبوا»
18* مطالعه تاریخ، سرگرمى نیست، وسیله عبرت است. «فاعتبروا...» تاریخ، گذرگاه است نه توقّفگاه.
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_545
#مقام_رضا
#کمال_دین
#دوستی
#عیب_ها
#ارزش_ایمان
#حزب_الله
#دشمن_خدا
#رضایت_خدا
#صفات_خداوند
#اندیشه_کردن
#جنگ_و_جهاد
#مطالعه_تاریخ
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)