بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 599
1* بهشت جسم، باغ و نهر و بهشت روح، رضاى خداوند است. «جنّات عدن... رضى اللّه عنهم»
2* گواهى و شهادت زمین در قیامت، بیانگر آن است كه در همین حال، زمین آگاهانه كارهاى ما را درك مىكند و در آن روز با فرمان و وحى الهى بازگو مىكند.
3* زلزله بزرگ زمین در آستانه قیامت، امرى قطعى و حتمى است. «اذا زلزلت الارض زلزالها» (كلمه اذا در موردى بكار مىرود كه امر قطعى باشد)
4* قیامت روز تحیّر انسان است. «قال الانسان ما لها»
5* زمین از گواهان قیامت است. «یومئذ تحدّث اخبارها»
6* در قیامت راه هرگونه انكار بسته است. «یروا اعمالهم»
7* همه مردم در دادگاه عدل الهى یكساناند. «فمن یعمل... فمن یعمل...»
8* كیفر و پاداش الهى، بر اساس عمل است. «فمن یعمل... فمن یعمل...»
9* عمل هر چه هم كوچك باشد، حساب و كتاب دارد. لذا نه گناهان را كوچك شمرید و نه عبادات را. «مثقال ذرّة»
10* در قرآن از علاقه شدید و حریصانه به مال دنیا كه سبب فراموش كردن آخرت و محرومان شود، انتقاد شده است. «انّه لحبّ الخیر لشدید»
11* قرآن از مال دنیا به «خیر» تعبیر كرده است: «لحبّ الخیر» تا بفهماند مال باید از راه خیر بدست آید و در راه خیر با نیت خیر و با شیوه خیر مصرف گردد.
12* مسلمانان باید اسب سوار و چابك باشند. (در سوگند به نفس اسب، نوعى تشویق به اسب سوارى هدفدار است.) «و العادیات ضَبحا»
13* در جهاد با دشمن، سرعت عمل یك ارزش است. «و العادیات ضَبحا»
14* دشمن را چنان غافلگیر كنید كه ناگاه در وسط آنان باشید تا فرصت مقابله با شما را نداشته باشند. «فوسطن به جمعًا»
15* ناسپاسى و مال دوستى انسان را در برابر جبهه حق قرار مىدهد. «و العادیات... انّ الانسان لربّه لكنود... لحبّ الخیر لشدید»
16* در فرهنگ اسلامى، ثروت و مال خیر است. «انّه لحبّ الخیر لشدید»
17* علاقه به مال، امرى فطرى است، آنچه مذموم است علاقه افراطى است كه انسان از یك سو دست به هر نوع درآمدى مىزند و از سوى دیگر حقوق واجب الهى را نمىپردازد. «لشدید»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_599
#بهشت
#قیامت
#زلزله
#دادگاه
#حساب
#مال
#جهاد
#سرعت
#غافلگیر
#ناسپاسی
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 600
1* چون خداوند خبیر است، حسابرسى او نیز دقیق است. «یومئذ لخبیر»
2* شخصى سلمان را تحقیر كرد كه تو كیستى و چیستى؟ پاسخ داد: اول من و تو نطفه و آخر من و تو مردار است. این دنیاست، اما در قیامت، «مَن ثقلت موازینه فهو الكریم و من خفّت موازینه فهو لئیم»(تفسیر نور الثقلین) هر كس میزان او سنگین باشد، تكریم مىشود و هر كس سبك باشد، تحقیر و ملامت خواهد شد.
3* زندگىِ سراسر شاد، مخصوص قیامت است. زیرا در دنیا در كنار كامیابىها، دغدغه بیمارى، سرقت، حسادت، از دست دادن و گذرا بودن هست. «عیشة راضیة»
4* حضرت على علیه السلام در خطبه 221 نهج البلاغه، بعد از تلاوت این سوره مطالبى دارند كه ابن ابى الحدید در شرح آن مىگوید: در طول پنجاه سال، بیش از هزار بار این خطبه را خواندهام و عظمت این خطبه به قدرى است كه سزاوار است بهترین گویندگان عرب جمع شوند و این خطبه برایشان تلاوت شود و همه به سجده افتند، همانگونه كه هنگام تلاوت بعضى از آیات قرآن، همه به سجده مىافتند.
5* یقین، باور قلبى است كه عمیقتر از دانستن است. مثلا همه مردم مىدانند كه مرده كارى به كسى ندارد ولى حاضر نیستند در كنار مرده بخوابند، ولى مردهشور در كنار مرده به راحتى مىخوابد، زیرا مردم فقط مىدانند ولى مردهشور باور كرده و به یقین رسیده است. راه بدست آوردن یقین عمل به دستورات الهى است، همانگونه كه مردهشور در اثر تكرار عمل به این باور رسیده است.
6* یقین درجاتى دارد كه دو مرحلهاش در این سوره آمده و مرحله دیگرش در آیه 95 سوره واقعه آمده است. مراحل یقین عبارتند از: علم الیقین، حق الیقین و عین الیقین. انسان، گاهى از دیدن دود پى به آتش مىبرد كه این علم الیقین است، گاهى خودِ آتش را مىبیند كه عین الیقین است و گاهى دستى بر آتش مىنهد و سوزندگى آن را احساس مىكند كه حق الیقین است.
7* بر اساس احادیث، مراد از نعمتى كه در قیامت مورد سوال قرار مىگیرد، آب و نان نیست، كه بر خداوند قبیح است از این امور سؤال كند. بلكه مراد نعمت ولایت و رهبرى معصوم است(تفسیر نور الثقلین) امام رضا علیه السلام فرمود: سؤال از آب و نان و... از مردم قبیح است تا چه رسد به خداوند، بنابراین مراد از سؤال از نعمت، همان نعمت رهبرى معصوم است.(عیون الاخبار، ج2، ص129)
8* فزون طلبى و فخرفروشى انسان را به كارهاى بیهوده و عبث مىكشاند. «الهاكم التكاثر»
9* فزونطلبى، عامل غفلت از حساب قیامت است. «الهاكم التكاثر - لتسئلنّ یومئذ عن النعیم»
10* در برابر افكار و رفتار انحرافى باید هشدار را تكرار كرد. «كلاّ - ثمّ كلاّ - كلاّ»
11* تكاثر و تفاخر، كیفر سختى دارد. «الهاكم التكاثر... لترونّ الجحیم»
12* عاقبت اندیشى مانع فخر فروشى است. «كلاّ سوف تعلمون...»
13* كسانىكه به دنیا سرگرم هستند، هرگز به درجه یقین نمىرسند. «لو تعلمون علم الیقین» (كلمه لو در موارد نشدنى بكار مىرود.)
14* حساب قیامت بر اساس امكاناتى است كه خداوند به هركس داده است و لذا هر كس متفاوت از دیگرى است. «لتسئلنّ یومئذ عن النعیم»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_600
#حسابرسی
#تحقیر
#شاد
#حضرت_علی_علیه_السلام
#یقین
#نعمت_ولایت
#فزون_طلبی
#تکاثر
#تفاخر
#حساب
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 601
1* خسارت در مال قابل جبران است، امّا خسارت در انسانیّت، بالاترین خسارتهاست. «ان الخاسرین الّذین خسروا انفسهم»( زمر، 15)
2* سفارش دیگران به حق، ممكن است عوارض تلخى داشته باشد كه باید با صبر و استقامت به استقبال آن رفت. «تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر»
3* فخر رازى مىگوید: انسان در دنیا مانند یخ فروشى است كه هر لحظه سرمایهاش آب مىشود و باید هرچه زودتر آن را بفروشد و گرنه خسارت كرده است.(تفسیر كبیر)
4* انسانِ مطلق كه در مدار تربیت انبیا نباشد، در حال خسارت است. «انّ الانسان لفى خسر»
5* تنها راه جلوگیرى از خسارت، ایمان و عمل است. «آمنوا و عملوا الصالحات»
6* به فكر خود بودن كافى نیست. مؤمن در فكر رشد و تعالى دیگران است. «تواصوا بالحقّ»
7* سفارش به صبر به همان اندازه لازم است كه سفارش به حق. «بالحقّ - بالصبر»
8* جامعه زمانى اصلاح مىشود كه همه مردم در امر به معروف و نهى از منكر مشاركت داشته باشند. هم پند دهند و هم پند بپذیرند. «تواصوا بالحقّ» (كلمه «تواصوا» براى كار طرفینى است)
9* عیب جویى و طعنه به هر نحو و شكل ممنوع و حرام است. غیابى یا حضورى، با زبان یا اشاره، شوخى یا جدى، كوچك یا بزرگ مربوط به كار و صنعت یا آفرینش طبیعت.
10* یكى از آفات و خطرات ثروت اندوزى، تحقیر دیگران است. «همزة لمزة... جمع مالاً و عدّده»
11* مسائل اخلاقى جزء دین است و انسان مؤمن، باید زبان و نگاه خود را كنترل كند. «ویل لكلّ همزة لمزة»
12* مراقب باشیم فریب دنیا را نخوریم و به مال دنیا مغرور نشویم. «یحسب انّ ماله اخلده»
13* آنان كه به جاى انفاق مال، در فكر جمع و احتكار اموال هستند، منتظر عذاب خورد كننده قیامت باشند. «جمع مالاً و عدّده... لینبذنّ فى الحطمة»
14* نیشزبان و طعنه زدن، از گناهان كبیره است، زیرا درباره آن وعده عذاب آمده است. «ویل لكلّ همزة لمزة... لینبذنّ فى الحطمة»
15* كعبه قبل از اسلام نیز مقدس بوده و شكستن حرمت مقدسات كیفر دارد. «كیف فعل ربّك باصحاب الفیل»
16* پرندگان مأموران خداوند هستند و شعور دارند. «ارسل علیهم طیراً ابابیل»
17* اطلاع از طرح و نقشه دشمن و نقش بر آب كردن آن، مهم است. «یجعل كیدهم فى تضلیل»
18* دشمن از بزرگترین تجهیزات جنگى (همچون فیل) براى هجوم استفاده مىكند، امّا خداوند با استفاده از كوچكترین حیوانات یعنى پرندگان آسمان، آنها را نابود مىكند. «اصحاب الفیل... طیراً ابابیل»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_601
#خسارت
#صبر
#تربیت
#رشد
#اصلاح
#عیب_جویی
#ثروت_اندوزی
#مسائل_اخلاقی
#مال_دنیا
#انفاق
#احتکار
#نیش_زبان
#کعبه
#پردگان
#نقشه_دشمن
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 602
1* وحدت و الفت میان اقشار جامعه، از نعمتهاى الهى است. «لایلاف قریش»
2* تا مسائل اقتصادى و امنیّتى جامعه حل نشود، نمىتوان آنان را به عبادت دعوت كرد. «فلیعبدوا... الّذى اطعمهم... و آمنهم»
3* سفر براى كسب درآمد، مورد پذیرش اسلام است. «رحلة الشتاء و الصیف»
4* دین یك مجموعه به هم پیوسته است. نمازش از اطعام مسكین و رسیدگى به محرومین جدا نیست.
5* ریا و سُمعه دو خطر و آفت بزرگ هستند كه افراد مؤمن را تهدید مىكند. ریا آن است كه انسان كارى را براى دیدن مردم انجام دهد و سُمعه آن است كه كارى را بجا آورد و هدفش آن باشد كه كارش به گوش مردم برسد. این دو كار از نشانههاى نفاق است.
6* نشانه ایمان، یتیم نوازى و توجه به گرسنگان و محرومان است و هركس بىتوجه باشد بىدین است. «یكذّب بالدّین... یدعّ الیتیم»
7* هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نیست. «فویل للمصلّین»
8* خطر آنجاست كه كار زشت سیره دائمى انسان شود. «یكذّب... یدعّ... لا یحضّ» (قالب فعل مضارع بیانگر استمرار كار است)
9* اخلاص، شرط قبولى نماز و عبادت است. «فویل للمصلّین الّذین... یراءون»
10* اطعام فقرا مخصوص توانگران نیست، همه وظیفه دارند، گرچه از طریق تحریك و تشویق دیگران باشد. «لا یحضّ على طعام المسكین»
11* بى اعتنائى به گرسنگان، نشانه بىاعتقادى به قیامت است. «یكذّب بالدّین... و لا یحض على طعام المسكین»(حاقّه، 34)
12* بخل، ویژگى منكران معاد است، كه حتى از عاریه دادن چیزهاى كوچك و ناچیز بخل مىورزند. «یكذّب... یمنعون الماعون»
13* كلمه «كوثر» از «كثرت» گرفته شده و به معناى خیر كثیر و فراوان است. و روشن است كه این معنا مىتواند مصادیق متعدّدى همچون وحى، نبوّت، قرآن، مقام شفاعت، علم كثیر و اخلاق نیكو داشته باشد، ولى آیه آخر سوره، مىتواند شاهدى بر این باشد كه مراد از كوثر، نسل مبارك پیامبر اكرم است. زیرا دشمنِ كینهتوز با جسارت به پیامبر، او را ابتر مىنامید و خداوند در دفاع از پیامبرش فرمود: «انّ شانئك هو الابتر» دشمن تو، خود ابتر است. بنابراین اگر مراد از كوثر، نسل نباشد، براى ارتباط آیه اول و سوم سوره، توجیه و معنایى دلپسند نخواهیم داشت.
14* این نسل پر بركت از طریق حضرت خدیجه نصیب پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله شد. آرى خدیجه مال كثیر داد و كوثر گرفت. ما نیز تا از كثیر نگذریم به كوثر نمىرسیم.
15* فخررازى در تفسیر كبیر مىگوید: چه نسلى با بركتتر از نسل فاطمه كه مثل باقر و صادق و رضا از آن برخاسته است و با آنكه تعداد بسیارى از آنان را در طول تاریخ، به خصوص در زمان حكومت بنىامیّه و بنىعبّاس شهید كردند، امّا باز هم امروز فرزندان او در اكثر كشورهاى اسلامى گستردهاند.
16* در زمانى كه خبر تولّد دختر سبب اندوه پدر مىشد، به گونه اى كه صورتش از غصه سیاه گشته و به فكر فرو مىرفت كه از میان مردم فرار كند یا دخترش را زنده به گور كند: «یتوارى من القوم ام یدُسّه فى التّراب»( نحل، 59) در این زمان قرآن به دختر لقب كوثر مىدهد تا فرهنگ جاهلى را به فرهنگ الهى و انسانى تبدیل كند.
17* عطاى استثنایى در سوره استثنایى با الفاظ استثنایى:
عطا بىنظیر است، چون كوثر است؛ سوره بىنظیر است، چون كوچكترین سوره قرآن است و الفاظ بىنظیرند، چون كلمات «اعطینا»، «الكوثر»، «صلِّ»، «انحر»، «شانئك» و «ابتر» تنها در این سوره به كار رفته و در هیچ كجاى قرآن شبیه ندارد.
18* در نعمتها و شادىها خداوند را فراموش نكنیم. «اعطیناك الكوثر فصلّ»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_602
#وحدت
#سفر
#دین
#ریا
#یتیم
#نماز
#خطر
#اطعام_فقرا
#قیامت
#کوثر
#دختر
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 603
1* در شأن نزول این سوره آمده است كه بعضى از سران قریش به پیامبر گفتند: اى محمّد تو یك سال از آیین ما پیروى كن، ما سال بعد از تو پیروى مىكنیم. آنگاه هر كدام بهتر بود آن را ادامه مىدهیم، اما پیامبر نپذیرفت. گفتند: لااقل خدایان ما را مسّ كن و تبرّك بجوى تا ما نیز خداى ترا بپرستیم، در این هنگام این سوره نازل شد.
2* به نام وحدت، نباید از اصول و ارزشها سرپیچى كرد. «لا اعبد ما تعبدون»
3* دنیاى كفر باید از تسلیم شدن مسلمانان مأیوس باشد. «لا اعبد... و لا انا عابد»
4* اعلام برائت از كفار باید مكرّر و مؤكّد و علنى باشد. «قل یا ایّها الكافرون لا اعبد ما تعبدون»
5* در دین معامله نكنید، با دشمن سازش و مداهنه نكنید و در برابر تكرار پیشنهادهاى نابجا، شما نیز موضع خود را قاطعانه تكرار كنید. «لا اعبد... لا انتم عابدون... و لا انا عابد...»
6* مسلمانان وظیفه دارند در حدّ توان و امكان خود تلاش كنند تا زمینه ورود دیگران به اسلام فراهم شود. «اذا جاء نصر اللّه... النّاس یدخلون فى دین اللّه»
7* علاقهها و روابط خانوادگى نباید خللى در ایمان و مكتب ایجاد كند. «تبّت یدا ابى لهب»
8* با آنكه ابولهب و همسرش مردهاند و استخوانهایشان پوسیده است اما این آیات همچنان باید تلاوت شود تا مایه عبرت دیگران و زیاد شدن قهر و عذاب الهى بر آنان گردد.
9* در قدیم بتههاى هیزم را كه جمع مىكردند، آن را با طناب مىبستند و آن را به دوش مىانداختند. چون همسر ابولهب، هیزم در مسیر راه پیامبر مىریخت تا آن حضرت را آزار دهد، لذا قرآن مىفرماید: در قیامت نیز هیزم آتش دوزخ است و آن طنابهایى كه براى جمع آورى هیزم استفاده مىكرد، به گردنش آویخته است.(تفسیر المیزان)
10* اعلام برائت از نااهلان جزء دین است. «تبّت یدا ابى لهب»
11* در نظام مكتبى، ضابطه بر رابطه مقدم است. «تبّت یدا ابى لهب»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_603
#وحدت
#برائت
#توان
#روابط_خانوادگی
#ابولهب
#مکتب
#ضابطه
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 604
1* توحید، مرز میان ایمان و كفر است و ورود به قلعه ایمان بدون اقرار به توحید ممكن نیست. اولین سخن پیامبر كلمه توحید بود: «قولوا لا اله الا اللّه تفلحوا». شعار توحیدى «لا اله الا اللّه» از سه حرف (الف، لام و ها) تركیب شده و ذكرى است كه در گفتنش حتى لب تكان نمىخورد ولى عملش تا اطاعت از رهبرى معصوم و جانشینان آنان ادامه دارد؛ زیرا شرط توحید طبق فرمایش امام رضاعلیه السلام ایمان به امام معصوم و اطاعت از اوست.
2* در سفرى كه امام رضاعلیه السلام با اجبار مأمون وادار به هجرت از مدینه به مرو شد، در مسیر راه وقتى به نیشابور رسید، مردم دور آن حضرت جمع شدند و از او هدیه و رهنمود خواستند. امام رضاعلیه السلام فرمود: پدرم از پدرش و او از اجدادش و آنان از پیامبر خدا نقل كردند كه خداوند فرموده است: «كلمة لا اله الا اللّه حصنى فمن دخل حصنى أمن من عذابى: توحید، قلعه من است و هر كس داخل این قلعه شود از قهر من در اَمان است.» آنگاه امام رضاعلیه السلام فرمود: البتّه توحید شروطى دارد و من (كه امام حاضر هستم) شرط آن هستم، یعنى توحید بىولایت پذیرفته نیست. در زمان غیبت امام معصوم نیز، بنا بر فرمان خودشان باید به سراغ فقهاى عادلى كه از هوى و هوس دورند، برویم. بنابراین توحید كامل، ایمان به یكتایى خداوند، دور كردن فكر و عمل از هر نوع شرك و پیروى از رهبران معصوم در زمان حضور و فقهاى عادل در زمان غیبت است.
3* خداوند در همه چیز یكتاست. در ذات و صفات، در علم و قدرت و حیات و حكمت، در آفرینش و هستى بخشى. «قل هو اللّه احد»
4* تبلیغات سوء، جوسازىها، سخن چینىها، جاسوسىها و شایعهپراكنىها، نمونه هایى از «نفّاثات فى العقد» است، یعنى مىدمند تا محكمات را سست كنند. چنانكه كسانى با وسوسه و شك میان همسران فتنه گرى مىكنند «ما یفرّقون بین المرء و زوجه»(بقره، 102)
5* «شرّ ما خلق» یعنى شرّ از سوى مخلوقات است، نه از سوى خالق و نه ناشى از خلقت.
6* سخن و یا حركتى كه روابط و دوستىهاى محكم را متزلزل كند، نفّاثات است و باید از آن به خدا پناه برد.
7* در میان تمام شرور نام سه شرّ در این سوره آمده است:
- شرور پنهان و در تاریكىها. «من شرّ غاسق اذا وقب»
- شرور زبانهاى ناپاك. «من شرّ النفّاثات فى العقد»
- شرور حسادتها و رقابتهاى منفى. «و من شرّ حاسد اذا حسد»
8* حسادت در میان تمام شرور، برجستهترین شرّ است. زیرا حسود نقشهها مىكشد و حیلهها مىكند و مرتكب انواع شرور مىشود تا به هدف برسد.
9* براى درمان حسادت باید اینگونه فكر كرد:
دنیا، كوتاه و كوچك است و غصه براى آن ارزشى ندارد.
ما نیز نعمتهایى داریم كه دیگران ندارند.
نعمتها بر اساس حكمت تقسیم شده است، گرچه ما حكمت آن را ندانیم.
آنكه نعمتش بیشتر است، مسئولیّتش بیشتر است.
بدانیم كه حسادت ما بىنتیجه است و خداوند به خاطر اینكه بندهى چشم دیدن نعمتى را ندارد، لطف خود را قطع نمىكند و فقط خودمان را رنج مىدهیم.
10* دشمن آنقدر مىدمد تا تبلیغاتش مؤثّر واقع شود. («نفّاثات» جمع «نفّاثة»، صیغه مبالغه است.)
11* با وسوسهها عقاید سست مىشود و حرف اثر مىكند. «من شرّ النفاثات فى العقد»
12* گفتنِ كلمه «اعوذ» براى نجات از خطرات كافى نیست، بلكه باید در عمل نیز از عوامل خطرساز دورى كرد. وگرنه خانه را در مسیر سیل ساختن و نوشتن «اعوذ باللّه من السّیل» بر سر در خانه به منزله مسخره است. كسى كه مىگوید: «اعوذ باللّه»، باید در عمل نیز از سرچشمههاى فساد دورى كند.
13* در اول قرآن با «بسم اللّه» از خدا استمداد كردیم و در آخر قرآن نیز به خدا پناه مىبریم.
14* در این سوره چون وسوسه درون روح و قلب انسان جاى مىگیرد و با ایمان و عقل و فكر ما بازى مىكند، سه بار نام خداوند یاد شده است: «ربّ النّاس، ملك النّاس، اله النّاس» اما در سوره فلق كه شرور خارج از سینههاست، یكبار نام خداوند مطرح است. «ربّ الفلق» آرى خطر انحراف فكرى و تأثیر آن در روح به مراتب بیشتر از خطرات خارجى است و دشمنان فرهنگى و فكرى، از دشمنان نظامى و اقتصادى مرموزتر و خطرناكترند.
15* وقتى پیامبر، به خدا پناه مىبرد، وظیفه ما روشن است. «قل اعوذ بربّ النّاس»
16* بالاترین خطرها پنهانترین آنهاست كه وسوسه درونى باشد. «من شرّ الوسواس الخنّاس» «والحمدللّه ربّ العالمین»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_604
#توحید
#تبلیغات
#متزلزل
#حسادت
#دشمن
#وسوسه
#اعوذ
#بسم_الله
#خطر
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم عجل لولیک الفرج
الحمدلله رب العالمین
سلام علیکم به همۀ اعضای قرآنی گروه.
خداوند را سپاس می گوییم که به این حقیر سر تا پا تقصیر توفیق داد حداقل کاری را برای فهم اسان قرآن انجام دهم.
ان شاء الله به لطف خدا و عنایات اهل بیت علیهم السلام بتوانیم ابتدا خودمان عامل به دستورات قرآن باشیم و بعد از آن بتوانیم دستورات قرآن را در جامعه پیاده سازی کنیم.
قرآن همۀ خوبی هاست و اگر در نوشته های کانال ایرادی وجود دارد از این حقیر سر تا پا تقصیر می باشد.
در این مدت کوتاهی های از این حقیر سر تا پا تقصیر سر زده، ان شاء الله به بزرگواری خودتان حقیر را حلال بفرمایید.
به امید ظهور منجی عالم بشریت حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف و پایه گذاری زندگی قرآنی در عالم.
پیشنهادات و انتقادات خود را به ما در میان بگذارید
@kh8514
خداحافظ