eitaa logo
تفسیر آسان قرآن
251 دنبال‌کننده
604 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بنام خدا.إن شاء الله هر روز دو صفحه از قرآن به همراه صوت وتفسیر آسان وکاربردی گذاشته خواهد شد.خلاصه تفسیر حاج آقا قرائتی ارتباط با مدیر @kh8514
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از صفحه 112 قرآن کریم 1* مکّه و بیت المقدّس، هر دو سرزمین مقدّسند؛ اما موسی علیه السلام که به قوم خود فرمود: وارد آن شوید و با دشمن بجنگید، بهانه آورده، از فرمان او تخلف کردند، ولی مسلمانان در سال ششم هجری که به قصد عمره در رکاب پیامبر صلی الله علیه و آله تا نزدیکی مکه آمدند، اگر ممانعت آن حضرت نبود به شهر حمله می کردند. در این سفر (صلح حدیبیه) واقع شد. آری، دو قوم به دروازه دو شهر مقدس رسیدند، ولی یکی چنان گریزان از جنگ و یکی چنین سلحشور. 2* تلاش رهبران الهی در انجام وظایفی که بر عهده دارند، تنها در صورت همراهی مردم به ثمر می رسد. 3* بنی اسرائیل، نمونۀ بی ادبی، بهانه جویی، ضعف و رفاه طلبی بودند. {یا موسی انا لن ندخلها أبدا...} 4* مردم باید خود به اصلاح جامعه بپردازند، نه آنکه تنها از خداوند و رهبران دینی توقّع اصلاح داشته باشند. {فقاتلا انا هاهنا قاعدون} 5* آرزوی پیروزی بدون کوشش، خردمندانه نیست. {فقاتلا انا هاهنا قاعدون} 6* غالب دعاهای قرآنی با استمداد از اسم رب است. {قال ربّ...} 7* شکایت پیامبران به خداوند و نفرین، وقتی است که از ایمان و اطاعت مردم مأیوس شوند. {رب انّی...} 8* یکی از بلاها و سختی های مؤمنان، زندگی با فاسقان و در میان آنان بودن است. {فافرق بیننا و بین القوم الفاسقین} 9* در عدد چهل {أربعین سنة} رمزی است که هم در قهر و هم در لطف الهی به کار می رود. حضرت موسی برای گرفتن تورات، چهل شب در کوه طور ماند و مدت اوارگی قوم یهود چهل سال بود. 10* کیفر فرار از جنگ، محرومیت است. {فانها محرّمة علیهم} 11* برای فاسقان دلسوزی نکنید. {فلا تأس} (تنبیه مجرم، همچون داروی تلخ به نفع سلامت فرد و جامعه است) 12* در روایات آمده است که هابیل دامدار بود و بهترین گوسفند خود را برای قربانی آورد و قابیل، کشاورز بود و بدترین قسمت زراعت خود را برای انفاق در راه خدا برگزید. قرآن می فرماید: هر گز به خیر نمی رسید، مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید. {لن تنالوا البرّ حتی تنفقوا مما تحبّون} (آل عمران،92) 13* پسر پیامبر بودن نقشی در ردّ یا قبول اعمال ندارد. بنابراین از یکی پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد. {فتقبل من أحدهما و لم یتقبل من الاخر} 14* تاریخ قتل و خونریزی هم زمان با تاریخ انسان است. {نبأ ابنی آدم...لاقتلنک} 15* گاهی حسادت، تا برادر کشی هم پیش می رود. {لاقتلنک} 16* ملاک پذیرش اعمال، تقواست، نه شخصیت افراد و نه نوع کار.{ انما یتقبل الله من المتقین} 17* تقوا و خداترسی، عامل بازدارندۀ از گناه و تعدّی در حساس ترین حالات است. {انی أخاف الله} 18* عالَم، مظهر ربوبیت الهی است. {رب العالمین} 19* گناهان مقتول، به قاتل منتقل می شود. {تبوء باثمی} 20* قاتل، هم به خود ظلم می کند، هم به مقتول، هم به خانوادۀ مقتول و هم به جامعه. {الظالمین} 21* نفس انسان، با وسوسه، تلقین و تزیین، انسان را رام و خام می کند و به گناه می کشد. {فطوّعت له نفسه} 22* هوای نفس می تواند عواطف برادری را نیز سرکوب کند. {فطوّعت له نفسه قتل أخیه} 23* فطرت پاک انسانی، از آدم کشی بیزار است، ولی نفس، این کار را خوب جلوه داده و انسان را به قتل وا می دارد. {فطوّعت} 24* انسان باید همواره در پی آموختن باشد، گرچه از طریق حیوانات. {فبعث الله غراباً...لیریه} 25* جسد مرده را باید در زمین دفن کرد (در محفظه قراردادن، مومیایی کردن، سوزاندنو...صحیح نیست) {فی الارض...یواری سوأة اخیه} 26* دفن کفّار واجب نیست، اما مرده مؤمن نیز کرامت دارد و نباید خوراک حیوانات شود، بلکه باید دفن شود. {یواری سوأة اخیه} کانال تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 288 1* خداوند بر هر کاری تواناست، اما کارش بر اساس حکمت است، نه ارضای هوسهای مردم. {ما منعنا...} 2* خداوند، گاهی از طریق خواب، بعضی حقایق را به پیامبر و دیگران الهام می کند. {اریناک} 3* سجده برای غیر خدا، اما به فرمان خداوند، مانعی ندارد. {قلنا...اُسجدوا لآدم} 4* انسان گل سرسبد موجودات است، چرا که فرشتگان معصوم در برابر او سجده کردند. {اُسجدوا لآدم فسجدوا} 5* اعتراض به حکمت، عدل و امر خدا، بدتر از سجده نکردن است. {ءاَسجد...} 6* اجتهاد در مقابل نصّ ممنوع است. (ابلیس، در برابر نصّ خداوند، اجتهاد کرد) {قلنا اسجدوا...ءاسجد لمن خلقت طینا} 7* خودپرستی، انسان را به طغیان در برابر خدا می کشد. {هذا الذی کرمت علی} 8* حسادت، به تدریج به کینه و اقدام علیه دیگران تبدیل می شود. {لئن اخرتن...لاحتنکن ذریته} 9* ابلیس برای فریب انسان از یک راه وارد نمی شود، بلکه با انواع وعده ها، آرزوها، وسوسه ها، انسان را محاصره می کند و در این میان عده ای همراه او می شوند. 10* قدرت ابلیس محدود است. {من استطعت} 11* تبلیغات فاسد، در انحراف مردم نقش دارد. {بصوتک} 12* شیطان، علاوه بر فریب، گناه را توجیه می کند و توبه را به تاخیر می اندازد. {و ما یعدهم الشیطان الا غرورا} 13* بندگی خدا، انسان را در برابر تبلیغات و لشکرکشی های ابلیسی بیمه می کند. {ان عبادی لیس لک علیهم سلطان} آری کسی که به قدرت بی نهایت متصل شد، نفوذ ناپذیر می شود. تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 604 1* توحید، مرز میان ایمان و كفر است و ورود به قلعه ایمان بدون اقرار به توحید ممكن نیست. اولین سخن پیامبر كلمه توحید بود: «قولوا لا اله الا اللّه تفلحوا». شعار توحیدى «لا اله الا اللّه» از سه حرف (الف، لام و ها) تركیب شده و ذكرى است كه در گفتنش حتى لب تكان نمى‌خورد ولى عملش تا اطاعت از رهبرى معصوم و جانشینان آنان ادامه دارد؛ زیرا شرط توحید طبق فرمایش امام رضاعلیه السلام ایمان به امام معصوم و اطاعت از اوست. 2* در سفرى كه امام رضاعلیه السلام با اجبار مأمون وادار به هجرت از مدینه به مرو شد، در مسیر راه وقتى به نیشابور رسید، مردم دور آن حضرت جمع شدند و از او هدیه و رهنمود خواستند. امام رضاعلیه السلام فرمود: پدرم از پدرش و او از اجدادش و آنان از پیامبر خدا نقل كردند كه خداوند فرموده است: «كلمة لا اله الا اللّه حصنى فمن دخل حصنى أمن من عذابى: توحید، قلعه من است و هر كس داخل این قلعه شود از قهر من در اَمان است.» آنگاه امام رضاعلیه السلام فرمود: البتّه توحید شروطى دارد و من (كه امام حاضر هستم) شرط آن هستم، یعنى توحید بى‌ولایت پذیرفته نیست. در زمان غیبت امام معصوم نیز، بنا بر فرمان خودشان باید به سراغ فقهاى عادلى كه از هوى و هوس دورند، برویم. بنابراین توحید كامل، ایمان به یكتایى خداوند، دور كردن فكر و عمل از هر نوع شرك و پیروى از رهبران معصوم در زمان حضور و فقهاى عادل در زمان غیبت است. 3* خداوند در همه چیز یكتاست. در ذات و صفات، در علم و قدرت و حیات و حكمت، در آفرینش و هستى بخشى. «قل هو اللّه احد» 4* تبلیغات سوء، جوسازى‌ها، سخن چینى‌ها، جاسوسى‌ها و شایعه‌پراكنى‌ها، نمونه هایى از «نفّاثات فى العقد» است، یعنى مى‌دمند تا محكمات را سست كنند. چنانكه كسانى با وسوسه و شك میان همسران فتنه گرى مى‌كنند «ما یفرّقون بین المرء و زوجه»(بقره، 102) 5* «شرّ ما خلق» یعنى شرّ از سوى مخلوقات است، نه از سوى خالق و نه ناشى از خلقت. 6* سخن و یا حركتى كه روابط و دوستى‌هاى محكم را متزلزل كند، نفّاثات است و باید از آن به خدا پناه برد. 7* در میان تمام شرور نام سه شرّ در این سوره آمده است: - شرور پنهان و در تاریكى‌ها. «من شرّ غاسق اذا وقب» - شرور زبان‌هاى ناپاك. «من شرّ النفّاثات فى العقد» - شرور حسادت‌ها و رقابت‌هاى منفى. «و من شرّ حاسد اذا حسد» 8* حسادت در میان تمام شرور، برجسته‌ترین شرّ است. زیرا حسود نقشه‌ها مى‌كشد و حیله‌ها مى‌كند و مرتكب انواع شرور مى‌شود تا به هدف برسد. 9* براى درمان حسادت باید اینگونه فكر كرد: دنیا، كوتاه و كوچك است و غصه براى آن ارزشى ندارد. ما نیز نعمت‌هایى داریم كه دیگران ندارند. نعمت‌ها بر اساس حكمت تقسیم شده است، گرچه ما حكمت آن را ندانیم. آنكه نعمتش بیشتر است، مسئولیّتش بیشتر است. بدانیم كه حسادت ما بى‌نتیجه است و خداوند به خاطر اینكه بنده‌ى چشم دیدن نعمتى را ندارد، لطف خود را قطع نمى‌كند و فقط خودمان را رنج مى‌دهیم. 10* دشمن آنقدر مى‌دمد تا تبلیغاتش مؤثّر واقع شود. («نفّاثات» جمع «نفّاثة»، صیغه مبالغه است.) 11* با وسوسه‌ها عقاید سست مى‌شود و حرف اثر مى‌كند. «من شرّ النفاثات فى العقد» 12* گفتنِ كلمه «اعوذ» براى نجات از خطرات كافى نیست، بلكه باید در عمل نیز از عوامل خطرساز دورى كرد. وگرنه خانه را در مسیر سیل ساختن و نوشتن «اعوذ باللّه من السّیل» بر سر در خانه به منزله مسخره است. كسى كه مى‌گوید: «اعوذ باللّه»، باید در عمل نیز از سرچشمه‌هاى فساد دورى كند. 13* در اول قرآن با «بسم اللّه» از خدا استمداد كردیم و در آخر قرآن نیز به خدا پناه مى‌بریم. 14* در این سوره چون وسوسه درون روح و قلب انسان جاى مى‌گیرد و با ایمان و عقل و فكر ما بازى مى‌كند، سه بار نام خداوند یاد شده است: «ربّ النّاس، ملك النّاس، اله النّاس» اما در سوره فلق كه شرور خارج از سینه‌هاست، یكبار نام خداوند مطرح است. «ربّ الفلق» آرى خطر انحراف فكرى و تأثیر آن در روح به مراتب بیشتر از خطرات خارجى است و دشمنان فرهنگى و فكرى، از دشمنان نظامى و اقتصادى مرموزتر و خطرناكترند. 15* وقتى پیامبر، به خدا پناه مى‌برد، وظیفه ما روشن است. «قل اعوذ بربّ النّاس» 16* بالاترین خطرها پنهان‌ترین آن‌هاست كه وسوسه درونى باشد. «من شرّ الوسواس الخنّاس» «والحمدللّه ربّ العالمین» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)