eitaa logo
تفسیر آسان قرآن
251 دنبال‌کننده
604 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بنام خدا.إن شاء الله هر روز دو صفحه از قرآن به همراه صوت وتفسیر آسان وکاربردی گذاشته خواهد شد.خلاصه تفسیر حاج آقا قرائتی ارتباط با مدیر @kh8514
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از صفحه 142 قرآن کریم 1* برای دلهای لجوج، هیچ آیه و نشانه ای زمینه ساز ایمان نمی گردد. {ما کانوا لیؤمنوا} 2* خدا اگر بخواهد می تواند به اجبار، همه را مؤمن سازد، ولی این خلاف حکمت اوست. {ما کانوا لیؤمنوا الا أن یشاء الله} 3* سقوط انسان، از قبول وسوسۀ شیطان شروع می شود: {یوسوس فی صدور الناس} (ناس،5) آنگاه که وسوسه در او اثر گذاشت، از یاران شیطان می شود: {اخوان الشیاطین} (اسراء، 27) و در نهایت خودش شیطان می گردد. {شیطان الإنس} 4* از عوامل استقامت و پایداری، آگاهی از تاریخ و مشکلات دیگران است. {و کذلک} 5* کلمات زیبا و سخنان فریبنده، می تواند از عوامل اغفال انسان باشد. {یوحی...زخرف القول غرورا} 6* وسوسه ها و تبلیغات، به تنهایی عامل انحراف نیست، بلکه گوش دادن و دل سپردن مؤثر است. {لتصغی...لیرضوه} 7* ایمان نداشتن به آخرت، سبب تسخیر و نفوذ شیطان است. {لا یؤمنون بالآخرة} 8* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در راه خود تردیدی ندارد، لذا خطاب {لا تکوننّ من الممترین} هشدار به مسلمانان است که نگران حقانیت راه خود نباشند. 9* با وجود کتابی همچون قرآن، به سراغ داوری دیگران رفتن، نادرست و قابل توبیخ است. {افغیر الله أبتغی حکما} 10* رهبر باید از قاطعیتی تردید ناپذیر برخوردار باشد. {فلا تکوننّ...} 11* قرآن، آخرین کتاب آسمانی و اسلام، آخرین دین الهی است. {تمت کلمت ربک} 12* در قرآن، تحریف راه ندارد. {لا مبدل لکلماته} 13* اکثریت، دلیل حقانیت نیست، پس در پیمودن راه حق از کمی افراد نهراسید. {ان تطع اکثر...} 14* اکثریتی که به جای حق، در پی حدس و هوس باشند، قابل پیروی نیستند. {ان تطع اکثر...یضلوک...یخرصون} 15* در انتخاب راه، دلیل و برهان لازم است، نه حدس و گمان. {ان یتبعون الا الظن...یخرصون} 16* تربیت، نیاز به آگاهی عمیق دارد. {ربک...اعلم} 17* از اعلم پیروی کنیم، نه اکثریت. {و ان تطع اکثر یضلوک...ان ربک هو اعلم} 18* از نشانه های جامعیت مکتب اسلام این است که در یک مسئلۀ جزیی مانند ذبح، همۀ جوانب آن را مطرح کرده است: هم مکتب (نام خدا)، هم وسیله (آهن)، هم شیوۀ بریدن رگ ها، هم امت (مسلمان بودن کسی که ذبح می کند) و هم جهت (قبله) و هم موارد مصرف. {فکلوا مما ذکر اسم الله} 19* غذا و خوراک مؤمن باید جهت الهی داشته باشد. {فکلوا مما ذکر اسم الله} 20* تغذیۀ حلال و التزام به احکام، شرط ایمان است. {ان کنتم بآیاته مؤمنین} کانال تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 176 1* صالح بودن، از جایگاه والایی نزد خداوند برخوردار است، تمام انبیا از صالحان بوده اند: {کل من الصالحین} (انعام،85) و آرزوی ملحق شدن به آنان را داشته اند: {توفنی مسلماً و الحقنی بالصالحین} (یوسف،101) 2* معبود واقعی کسی است که هم برنامه مشخصی می دهد، {نزل الکتاب} هم رهروان را سرپرستی می کند. {یتولی الصالحین} 3* مؤمنان صالح و نیکوکار، در بن بست قرار نمی گیرند. {یتولی الصالحین} 4* بت ها و معبودها، حداقل باید خودشان از حوادث مصون باشند که نیستند. {و لا انفسهم ینصرون} آیه 199 5* این آیه با تما سادگی و فشردگی، همۀ اصول اخلاقی را در بردارد. اخلاق فردی {عفو}، اخلاق اجتماعی {و أمر بالعُرف}، یا دوست {عفو}، با دشمن {أعرض}، زبانی {و أمر}، عملی {أعرض}، مثبت {خُذ}، منفی {أعرض}، هم برای رهبر، هم برای امت، هم برای آن زمان و هم برای این زمان. امام صادق علیه السلام فرمود: در قرآن آیه ای جامع تر از این آیه در مکار الاخلاق نیست. 6* عفو، در مسائل شخصی است، نه در حق الناس و بیت المال. 7* وقتی این آیه نازل شد، پیامبر صلی الله علیه و آله از جبرئیل شیوۀ عمل به آن را درخواست کرد. جبرئیل پیام آورد: از کسی که به تو ظلم کرده در گذر، به کسی که تو را محروم کرده عطا کن و با کسی که با تو قطع رابطه کرده است، ارتباط برقرار کن. 8* خوب بودن کافی نیست، باید در جامعه خوبی ها را ترویج و سفارش کرد. {و أمر بالعرف} 9* شیطان، با وسوسه های خود، قصد گمراه کردن تمام انسان ها را دارد، ولی در برابر مخلصین شکست می خورد. {قال فبعزتک لاغوینهم اجمعین * الا عبادک منهم المخلصین} (ص، 82 -83) 10* حتی از کوچکترین وسوسۀ شیطان نباید غافل شد و باید به خدا پناه برد و خود را تحت پوشش او قرار داد. {نزغ} 11* استعاذه و استمداد از خدا، بهترین درمان وسوسه های شیطانی است. {فاستعذ} 12* در برخی روایات، ذکر (لا اله الا الله) برای دفع وسوسه های شیطان توصیه شده است. 13* شیطان، به سراغ انسان های با تقوا و مؤمن هم می رود. {ان الذین اتقوا اذا مسهم} 14* یاد خدا، به انسان بصیرت می دهد و او را از وسوسه های نگاه می دارد. {تذکروا، مبصرون} 15* اگر تقوا و تذکر نباشد، شیطان ها با انسان برادر می شوند و تماس آنها، آسان و مؤثر می گردد و انسان را به عمق گمراهی می کشانند. {اخوانهم یمدونه فی الغی} 16* شیطان صفتان، در انحراف انسان ها به کسی رحم نمی کنند و از هیچ کس دست بر نمی دارند. {لا یقصرون} 17* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: اگر خواهان زندگی سعادتمند و مرگ شهادت گونه و نجات و رهایی از روز سوزان قیامت می باشید، قرآن را بیاموزید، زیرا قرآن، کلام خداوند رحمان است و مایۀ ایمنی از شیطان و سنگینی میزان در قیامت. 18* رهبر آسمانی نباید تحت تأثیر بهانه گیری ها و تقاضا های نابجا قرار گیرد، بلکه باید پاسخ بهانه ها را صریح و قاطع بیان کند. {قل انما اتبع...} 19* قرآن، هم کتاب شناخت و بصیرت فکری است، {بصائر} هم راهنمای ارشاد و حرکت عملی. {هدی} و نتیجۀ پیروی از آن، رحمت و برکت در دو جهان است. {و رحمة} 20*گوش کردن به قرآن، زمینه برخورداری از رحمت الهی است. {لعلکم ترحمون} 21* یاد خدا وقتی غفلت زدایی می کند که بدون تظاهر باشد، وگرنه خودش نوعی غفلت می شود. {تضرعا و خیفة و دون الجهر} 22* آن ذکر و یادی بیمه کنندۀ انسان است که عاشقانه و پیوسته و در هر صبح و شام باشد. {تضرعاً...بالغدو و الاصال} 23* در آغاز هر روز و هر کار و پایان هر روز و هر کار باید به یاد خدا بود. {بالغدو و الاصال} 24* با عبادت، خود را همرنگ و هماهنگ فرشتگان سازیم. {واذکر ربک...ان الذین عند ربک...} 25* غفلت از خداوند، بر اثر خودبزرگ بینی و استکبار است. {لا تکن من الغافلین ان الذین عند ربک لا یستکبرون} 26* سجده، اختصاص به خداوند دارد. {له یسجدون} 27* به عبادت خود مغرور نشویم، که فرشتگانی پیوسته در حال عبادت اند. {ان الذین عند ربک...یسبحونه و له یسجدون} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 509 1* جهاد در جایى است كه دلایل لزوم آن، محكم و روشن باشد. «سورة محكمة» 2* فرمان جهاد، میدان آزمایش افراد است. «ذكر فیها القتال رایت الّذین...» 3* با توجّه به نوع نگاه و دید و نظر افراد، مى‌توان آنان را ارزیابى كرد. «رایت... ینظرون الیك» 4* ترس از جهاد، نشانه بیماردلى است و افراد سست ایمان با فرمان جهاد، مرگ خود را با چشم مى‌بینند همان گونه كه در حال احتضار، انسان مرگ را مى‌بیند. «فى قلوبهم مرض ینظرون الیك نظر المغشىّ علیه من الموت» 5* شعار مرگ و مرده باد و تبرّى از دیگران، ریشه قرآنى دارد. «فاولى لهم» 6* گفتار و كردار، هر دو باید صحیح و بجا باشد. «طاعة و قول معروف» 7* ریشه‌ى ترس از جهاد، آن است كه صادقانه عمل نمى‌كنیم. «فلو صدقوا اللّه» 8* اعراض از دین و دستورات قرآن، زمینه ساز فساد و تباهى است. «اِن تولّیتم... تفسدوا فى الارض و...» 9* ترك صله رحم و روابط خویشاوندى، گناهى است در ردیف فساد در زمین. «تفسدوا فى الارض و تقطّعوا ارحامكم» 10* محرومیّت از رحمت الهى، نتیجه عملكرد خود ماست. «تفسدوا... تقطّعوا... لعنهم اللّه» 11* استفاده نامشروع و نامتعارف و غیر مفید از استعدادهاى خدادادى، نشانه‌ى دور شدن از رحمت الهى است. «لعنهم اللّه فاصمّهم و اعمى ابصارهم» 12* قرآن، تنها براى تلاوت و رعایت تجوید نیست، كتاب اندیشه و تدبّر است و تلاوت باید مقدّمه تدبّر گردد. «أفلا یتدبّرون القرآن» 13* همه مأمور به تدبّر در قرآن هستند و تدبّر، اختصاص به گروه خاصى ندارد. «أفلا یتدبّرون القرآن» 14* كسانى كه تدبّر در قرآن را رها كرده و با قرآن برخوردى سطحى دارند، مورد توبیخ خداوند قرار مى‌گیرند. «أم على قلوب أقفالها» 15* اگر با جلوه‌ها و وسوسه‌ها به جدّیت مبارزه نكنیم، آگاهى و علم به تنهایى كارى از پیش نمى‌برد. «تبیّن لهم الهُدى الشّیطان سوّل لهم» 16* زیبا جلوه دادن بدى‌ها و آرزوهاى طولانى، ابزار كار شیطان است. (هر كس زشتى‌ها را زیبا جلوه دهد، شیطان صفت است) «الشّیطان سوّل لهم و أملى لهم» 17* افراد ناراضى، آسیب‌پذیر و در تیررس توطئه‌هاى مخالفان هستند. «قالوا للّذین كرهوا... سنطیعكم» 18* اگر انسان باور داشته باشد كه خداوند تمام كارهاى مخفى و اسرار او را مى‌داند، توطئه‌چینى را كنار گذارده و با مردم شفّاف برخورد مى‌كند. «واللّه یعلم اسرارهم» 19* آنان كه دیگران را در برابر حق به مقاومت دعوت مى‌كنند، با ذلّت و عذاب جان خواهند داد. «فكیف اذا توفّتهم...» 20* مرگ، نابودى نیست، بلكه گرفتن كامل روح و جان توسط فرشتگان است. «توفّتهم» 21* گاهى انسان نیكى‌ها و آنچه را كاشته است، خود به آتش كشیده و نابود مى‌كند. «اتّبعوا... كرهوا... فاحبط أعمالهم» 22* حضرت على‌علیه السلام مى‌فرماید: هر كس چیزى را به راز در دل نگه دارد، در لابلاى سخنان و در چهره‌اش نمایان مى‌شود.(نهج‌البلاغه، حكمت 26) تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 519 1* سرچشمه‌ى وسوسه، سه چیز است: الف) نفس و خواهش‌هاى نفسانى. «توسوس به نفسه» ب) شیطان. «فوسوس لهما الشیطان»(اعراف، 20) ج) بعضى انسان‌ها و جنّیان. «الّذى یوسوس فى صدور النّاس من الجِنّة والناس»(ناس، 5 و 6) 2* ریشه‌ى شك در معاد دو چیز است: یكى این‌كه خدا از كجا مى‌داند هر كس چه كرده و ذرّات او در كجاست؟ دیگر این‌كه از كجا مى‌تواند دوباره بیافریند؟ این آیه (16)به هر دو جواب مى‌دهد: او مى‌تواند، چون قبلاً انسان را آفریده است. «ولقد خلقنا الانسان» او مى‌داند، چون وسوسه‌هاى نادیدنى را هم مى‌داند. «نعلم ما توسوس به نفسه» 3* تعبیر «قعید» كنایه از آن است كه دو فرشته همواره با انسانند و در كمین او نشسته‌اند، نه آنكه دو فرشته در سمت راست و چپ انسان نشسته باشند 4* در میان اعضاى بدن، زیر نظر بودن زبان مطرح شده است، شاید به خاطر آن كه عمل زبان، از همه‌ى اعضا بیشتر، آسان‌تر، عمومى‌تر، عمیق‌تر، دائمى‌تر و پر حادثه‌تر است. 5* انسان، نه فقط در برابر كردار، بلكه در برابر گفتار خود مسئول است و مورد محاسبه قرار مى‌گیرد. «ما یلفظ من قول» 6* نظارتى داراى اعتبار و ارزش است كه همه چیز را به طور كامل زیر نظر داشته باشد. «عن الیمین... عن الشمال... رقیب عتید» 7* مردم در برابر كار خیر، چند گروه هستند: گروهى كارشان خیر است و در كار خیر سبقت مى‌گیرند. «فاستبقوا الخیرات»( بقره، 148) گروهى سرچشمه خیر هستند و دیگران را به آن دعوت مى‌كنند. «یدعون الى الخیر»(آل‌عمران، 104) امّا گروهى به شدت مانع خیر هستند. «منّاع للخیر» 8* آنچه سبب دوزخى شدن است، كفر و انكار لجوجانه است نه جاهلانه. «كَفّار عنید» 9* دوست و رفیق بد، انسان را به كجا مى‌كشاند؛ انسانى كه مى‌توانست با ابرار هم‌نشین باشد، همراه و هم‌نشین شیطان گردیده است. «قرینه» 10* یكى از عوامل دوزخى شدن انسان، دوست و هم‌نشین بد است 11* در قیامت، میان مجرمان با یكدیگر، و مجرمان با رهبران فاسد، و مجرمان با شیطان، گفتگوهایى است و هر كدام تلاش مى‌كنند كه گناه خود را به گردن دیگرى بیاندازند. 12* به هوش باشیم كه ابلیس در قیامت از خود سلب مسئولیّت مى‌كند و از منحرفان تبرّى مى‌جوید. «ما اطغیته» 13* به جاى جدال و مخاصمه با شیطان در قیامت كه سودى ندارد، در دنیا به ستیز با او برخیزیم. «لاتختصموا لدىّ» 14* به دوزخ افتادن مجرمان، ظلمى است كه آنان در حق خود مرتكب شده‌اند، نه ظلم خدا در حق آنان. «القیا فى جهنّم... و ما انا بظلام للعبید» 15* «خشیت» به آن خوف و ترسى گفته مى‌شود كه برخاسته از معرفت و عظمت خداوند باشد. 16* در تربیت، باید در كنار تهدید، تشویق نیز باشد. «القیا فى جهنّم... ازلفت الجنة» 17* پاكدامنى و پرهیزگارى، بهشت را نزدیك انسان مى‌آورد. «اُزلفت الجنّة للمتّقین» 18* ملاك‌ها و عملكردها مهم است، نه جنسیّت افراد. «كلّ كفّار... كلّ أوّاب» 19* گناهكاران را به توبه تشویق كنید. «هذا ما توعدون لكلّ أوّاب» 20* اگر از ترس جریمه، آبروریزى، انتقاد مردم، كم شدن مزد و... حریم نگاه داشتیم، چندان ارزشى ندارد، ترس از خدا در نهان، نشانه‌ى خشیت است. «خشى الرّحمن بالغیب» 21* متّقى منحصر كسى نیست كه هرگز گناه نمى‌كند، بلكه كسى كه اگر لغزشى پیدا كرد به طور جدّى توبه مى‌كند و داراى قلب و روح منیب است نیز متقى مى‌باشد. «للمتّقین... لكلّ اوّاب... خشى... بقلب منیب» 22* نعمت‌هاى دنیا، معمولاً داراى آفاتى است كه در بهشت نیست، از جمله: 1. همراه با دردسر و رنج است، امّا در بهشت هیچ گونه نگرانى و رنجى نیست. «بسلام» 2. موقّت است، ولى بهشت دائمى است. «یوم الخلود» 3. نوع آن محدود است، امّا در بهشت هر چه بخواهند هست. «ما یشاءون» 4. مقدار آن محدود است، امّا در بهشت رو به فزونى است. «لدینا مزید» 23* كسى كه در دنیا از هوسها گذشت، در بهشت به آرزوها و خواسته‌هایش مى‌رسد. «للمتّقین... لهم ما یشاؤن» 24* درباره‌ى دوزخیان، خداوند با عدل خود رفتار مى‌كند، «و ما أنا بظلام للعبید»(ق، 29) ولى درباره‌ى بهشتیان، با فضلش عمل مى‌كند. «و لدینا مزید» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 604 1* توحید، مرز میان ایمان و كفر است و ورود به قلعه ایمان بدون اقرار به توحید ممكن نیست. اولین سخن پیامبر كلمه توحید بود: «قولوا لا اله الا اللّه تفلحوا». شعار توحیدى «لا اله الا اللّه» از سه حرف (الف، لام و ها) تركیب شده و ذكرى است كه در گفتنش حتى لب تكان نمى‌خورد ولى عملش تا اطاعت از رهبرى معصوم و جانشینان آنان ادامه دارد؛ زیرا شرط توحید طبق فرمایش امام رضاعلیه السلام ایمان به امام معصوم و اطاعت از اوست. 2* در سفرى كه امام رضاعلیه السلام با اجبار مأمون وادار به هجرت از مدینه به مرو شد، در مسیر راه وقتى به نیشابور رسید، مردم دور آن حضرت جمع شدند و از او هدیه و رهنمود خواستند. امام رضاعلیه السلام فرمود: پدرم از پدرش و او از اجدادش و آنان از پیامبر خدا نقل كردند كه خداوند فرموده است: «كلمة لا اله الا اللّه حصنى فمن دخل حصنى أمن من عذابى: توحید، قلعه من است و هر كس داخل این قلعه شود از قهر من در اَمان است.» آنگاه امام رضاعلیه السلام فرمود: البتّه توحید شروطى دارد و من (كه امام حاضر هستم) شرط آن هستم، یعنى توحید بى‌ولایت پذیرفته نیست. در زمان غیبت امام معصوم نیز، بنا بر فرمان خودشان باید به سراغ فقهاى عادلى كه از هوى و هوس دورند، برویم. بنابراین توحید كامل، ایمان به یكتایى خداوند، دور كردن فكر و عمل از هر نوع شرك و پیروى از رهبران معصوم در زمان حضور و فقهاى عادل در زمان غیبت است. 3* خداوند در همه چیز یكتاست. در ذات و صفات، در علم و قدرت و حیات و حكمت، در آفرینش و هستى بخشى. «قل هو اللّه احد» 4* تبلیغات سوء، جوسازى‌ها، سخن چینى‌ها، جاسوسى‌ها و شایعه‌پراكنى‌ها، نمونه هایى از «نفّاثات فى العقد» است، یعنى مى‌دمند تا محكمات را سست كنند. چنانكه كسانى با وسوسه و شك میان همسران فتنه گرى مى‌كنند «ما یفرّقون بین المرء و زوجه»(بقره، 102) 5* «شرّ ما خلق» یعنى شرّ از سوى مخلوقات است، نه از سوى خالق و نه ناشى از خلقت. 6* سخن و یا حركتى كه روابط و دوستى‌هاى محكم را متزلزل كند، نفّاثات است و باید از آن به خدا پناه برد. 7* در میان تمام شرور نام سه شرّ در این سوره آمده است: - شرور پنهان و در تاریكى‌ها. «من شرّ غاسق اذا وقب» - شرور زبان‌هاى ناپاك. «من شرّ النفّاثات فى العقد» - شرور حسادت‌ها و رقابت‌هاى منفى. «و من شرّ حاسد اذا حسد» 8* حسادت در میان تمام شرور، برجسته‌ترین شرّ است. زیرا حسود نقشه‌ها مى‌كشد و حیله‌ها مى‌كند و مرتكب انواع شرور مى‌شود تا به هدف برسد. 9* براى درمان حسادت باید اینگونه فكر كرد: دنیا، كوتاه و كوچك است و غصه براى آن ارزشى ندارد. ما نیز نعمت‌هایى داریم كه دیگران ندارند. نعمت‌ها بر اساس حكمت تقسیم شده است، گرچه ما حكمت آن را ندانیم. آنكه نعمتش بیشتر است، مسئولیّتش بیشتر است. بدانیم كه حسادت ما بى‌نتیجه است و خداوند به خاطر اینكه بنده‌ى چشم دیدن نعمتى را ندارد، لطف خود را قطع نمى‌كند و فقط خودمان را رنج مى‌دهیم. 10* دشمن آنقدر مى‌دمد تا تبلیغاتش مؤثّر واقع شود. («نفّاثات» جمع «نفّاثة»، صیغه مبالغه است.) 11* با وسوسه‌ها عقاید سست مى‌شود و حرف اثر مى‌كند. «من شرّ النفاثات فى العقد» 12* گفتنِ كلمه «اعوذ» براى نجات از خطرات كافى نیست، بلكه باید در عمل نیز از عوامل خطرساز دورى كرد. وگرنه خانه را در مسیر سیل ساختن و نوشتن «اعوذ باللّه من السّیل» بر سر در خانه به منزله مسخره است. كسى كه مى‌گوید: «اعوذ باللّه»، باید در عمل نیز از سرچشمه‌هاى فساد دورى كند. 13* در اول قرآن با «بسم اللّه» از خدا استمداد كردیم و در آخر قرآن نیز به خدا پناه مى‌بریم. 14* در این سوره چون وسوسه درون روح و قلب انسان جاى مى‌گیرد و با ایمان و عقل و فكر ما بازى مى‌كند، سه بار نام خداوند یاد شده است: «ربّ النّاس، ملك النّاس، اله النّاس» اما در سوره فلق كه شرور خارج از سینه‌هاست، یكبار نام خداوند مطرح است. «ربّ الفلق» آرى خطر انحراف فكرى و تأثیر آن در روح به مراتب بیشتر از خطرات خارجى است و دشمنان فرهنگى و فكرى، از دشمنان نظامى و اقتصادى مرموزتر و خطرناكترند. 15* وقتى پیامبر، به خدا پناه مى‌برد، وظیفه ما روشن است. «قل اعوذ بربّ النّاس» 16* بالاترین خطرها پنهان‌ترین آن‌هاست كه وسوسه درونى باشد. «من شرّ الوسواس الخنّاس» «والحمدللّه ربّ العالمین» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)