eitaa logo
تفسیر آسان قرآن
251 دنبال‌کننده
604 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بنام خدا.إن شاء الله هر روز دو صفحه از قرآن به همراه صوت وتفسیر آسان وکاربردی گذاشته خواهد شد.خلاصه تفسیر حاج آقا قرائتی ارتباط با مدیر @kh8514
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از صفحه 67 قرآن کریم 1* سرعت در کار خیر، ارزش آن را بالا می برد. {سارعوا} 2* انفاق، سخاوت می خواهد نه ثروت. {فی السراء و الضراء} 3* نه در حال رفاه از محرومان غافل باشیم نه در تنگدستی بگوییم که ما خود گرفتاریم. {فی السراء و الضراء} 4* کسی که می خواهد محبوب خدا شود باید از مال بگذرد و خشم و غضب را فرو برد. {و الله یحب المحسنین} 5* خطرناک تر از انجام گناه، غفلت از گناه و بی توجهی به زشتی آن است. متقین اگر هم گناه کنند، بلافاصله استغفار می کنند. {ادا فعلوا غاحشه...ذکروا الله فاستغفروا} 6* متّقی کسی است که اصرار بر گناه نداشته باشد، زیرا اصرار بر گناه، نشانۀ سبک شمردن آن و غفلت از یاد خداست. 7* با آرزو نمی توان به الطاف خداوند رسید، بلکه کار و عمل لازم است. {نعم اجر العاملین} 8* تاریخ گذشتگان، چراغ راه آیندگان است. {فسیروا...فانظروا} 9* جهانگردیِ هدفدار و بازدیدِ توأم با اندیشه، بهترین کلاس برای تربیت انسان هاست. {فسیروا...فانظروا} 10* حفظ آثار باستانی برای عبرت آیندگان، لازم است. 11* در مطالعۀ تاریخ، جلوه ها مهم نیست، پایان کار مهم است. {فسیروا...فانظرو کیف کان عاقیة المکذبین} 12* در جهان بینی مادی، عامل پیروزی سلاح و تجهیزات است، ولی در بینش الهی، عامل پیروزی ایمان است. {ان کنتم مؤمنین} 13* حوادث تلخ و شیرین، پایدار نیست. {تلک الایام نداولها بین الناس} 14* در جنگ فراز و نشیب های زندگی، اهل ایمان از مدعیان ایمان باز شناخته می شوند. {لیعلم الله الذین آمنوا} کانال تفسیر آسان قرآن
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 519 1* سرچشمه‌ى وسوسه، سه چیز است: الف) نفس و خواهش‌هاى نفسانى. «توسوس به نفسه» ب) شیطان. «فوسوس لهما الشیطان»(اعراف، 20) ج) بعضى انسان‌ها و جنّیان. «الّذى یوسوس فى صدور النّاس من الجِنّة والناس»(ناس، 5 و 6) 2* ریشه‌ى شك در معاد دو چیز است: یكى این‌كه خدا از كجا مى‌داند هر كس چه كرده و ذرّات او در كجاست؟ دیگر این‌كه از كجا مى‌تواند دوباره بیافریند؟ این آیه (16)به هر دو جواب مى‌دهد: او مى‌تواند، چون قبلاً انسان را آفریده است. «ولقد خلقنا الانسان» او مى‌داند، چون وسوسه‌هاى نادیدنى را هم مى‌داند. «نعلم ما توسوس به نفسه» 3* تعبیر «قعید» كنایه از آن است كه دو فرشته همواره با انسانند و در كمین او نشسته‌اند، نه آنكه دو فرشته در سمت راست و چپ انسان نشسته باشند 4* در میان اعضاى بدن، زیر نظر بودن زبان مطرح شده است، شاید به خاطر آن كه عمل زبان، از همه‌ى اعضا بیشتر، آسان‌تر، عمومى‌تر، عمیق‌تر، دائمى‌تر و پر حادثه‌تر است. 5* انسان، نه فقط در برابر كردار، بلكه در برابر گفتار خود مسئول است و مورد محاسبه قرار مى‌گیرد. «ما یلفظ من قول» 6* نظارتى داراى اعتبار و ارزش است كه همه چیز را به طور كامل زیر نظر داشته باشد. «عن الیمین... عن الشمال... رقیب عتید» 7* مردم در برابر كار خیر، چند گروه هستند: گروهى كارشان خیر است و در كار خیر سبقت مى‌گیرند. «فاستبقوا الخیرات»( بقره، 148) گروهى سرچشمه خیر هستند و دیگران را به آن دعوت مى‌كنند. «یدعون الى الخیر»(آل‌عمران، 104) امّا گروهى به شدت مانع خیر هستند. «منّاع للخیر» 8* آنچه سبب دوزخى شدن است، كفر و انكار لجوجانه است نه جاهلانه. «كَفّار عنید» 9* دوست و رفیق بد، انسان را به كجا مى‌كشاند؛ انسانى كه مى‌توانست با ابرار هم‌نشین باشد، همراه و هم‌نشین شیطان گردیده است. «قرینه» 10* یكى از عوامل دوزخى شدن انسان، دوست و هم‌نشین بد است 11* در قیامت، میان مجرمان با یكدیگر، و مجرمان با رهبران فاسد، و مجرمان با شیطان، گفتگوهایى است و هر كدام تلاش مى‌كنند كه گناه خود را به گردن دیگرى بیاندازند. 12* به هوش باشیم كه ابلیس در قیامت از خود سلب مسئولیّت مى‌كند و از منحرفان تبرّى مى‌جوید. «ما اطغیته» 13* به جاى جدال و مخاصمه با شیطان در قیامت كه سودى ندارد، در دنیا به ستیز با او برخیزیم. «لاتختصموا لدىّ» 14* به دوزخ افتادن مجرمان، ظلمى است كه آنان در حق خود مرتكب شده‌اند، نه ظلم خدا در حق آنان. «القیا فى جهنّم... و ما انا بظلام للعبید» 15* «خشیت» به آن خوف و ترسى گفته مى‌شود كه برخاسته از معرفت و عظمت خداوند باشد. 16* در تربیت، باید در كنار تهدید، تشویق نیز باشد. «القیا فى جهنّم... ازلفت الجنة» 17* پاكدامنى و پرهیزگارى، بهشت را نزدیك انسان مى‌آورد. «اُزلفت الجنّة للمتّقین» 18* ملاك‌ها و عملكردها مهم است، نه جنسیّت افراد. «كلّ كفّار... كلّ أوّاب» 19* گناهكاران را به توبه تشویق كنید. «هذا ما توعدون لكلّ أوّاب» 20* اگر از ترس جریمه، آبروریزى، انتقاد مردم، كم شدن مزد و... حریم نگاه داشتیم، چندان ارزشى ندارد، ترس از خدا در نهان، نشانه‌ى خشیت است. «خشى الرّحمن بالغیب» 21* متّقى منحصر كسى نیست كه هرگز گناه نمى‌كند، بلكه كسى كه اگر لغزشى پیدا كرد به طور جدّى توبه مى‌كند و داراى قلب و روح منیب است نیز متقى مى‌باشد. «للمتّقین... لكلّ اوّاب... خشى... بقلب منیب» 22* نعمت‌هاى دنیا، معمولاً داراى آفاتى است كه در بهشت نیست، از جمله: 1. همراه با دردسر و رنج است، امّا در بهشت هیچ گونه نگرانى و رنجى نیست. «بسلام» 2. موقّت است، ولى بهشت دائمى است. «یوم الخلود» 3. نوع آن محدود است، امّا در بهشت هر چه بخواهند هست. «ما یشاءون» 4. مقدار آن محدود است، امّا در بهشت رو به فزونى است. «لدینا مزید» 23* كسى كه در دنیا از هوسها گذشت، در بهشت به آرزوها و خواسته‌هایش مى‌رسد. «للمتّقین... لهم ما یشاؤن» 24* درباره‌ى دوزخیان، خداوند با عدل خود رفتار مى‌كند، «و ما أنا بظلام للعبید»(ق، 29) ولى درباره‌ى بهشتیان، با فضلش عمل مى‌كند. «و لدینا مزید» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 596 1* كمك به محرومان، شیوه دائمى پرهیزگاران است. «یؤتى» 2* كمك از مال شخصى ارزش است. «ماله» 3* كمك به فقرا، راهى است براى تزكیه و خودسازى. «یؤتى ماله یتزكى» 4* كمك‌هاى مالى كه براساس جبران خوبى‌هاى دیگران باشد، مایه رشد نیست. «ما لاَحدٍ عنده من نعمة» (انفاقى ارزش بالایى دارد كه انسان مدیون دیگران نباشد و چشم داشتى هم نداشته باشد) 5* متّقى، جز رضاى خدا به دنبال چیز دیگرى نیست. «الاّ ابتغاء وجه ربّه الاعلى» 6* قصد قربت، شرط لازم است. «الاّ ابتغاء وجه ربّه» 7* به قضاوت‌ها و پیش داورى‌ها و تحلیل‌هاى نادرست، صریحاً جواب بدهید. «ما ودّعك ربُّك» 8* قبل از تولد پیامبرصلى الله علیه وآله، پدرش عبداللّه از دنیا رفت. در كودكى مادرش را از دست داد و هشت ساله بود كه جدش عبدالمطلب از دنیا رفت و از این رو از درد یتیمان خبر داشت. 9* رهبر باید درد آشنا باشد تا درد دیگران را لمس كند. «الم یجدك یتیماً، عائلاً» 10* یتیمى، مانع رسیدن به كمال نیست. «الم یجدك» 11* یاد نعمتهاى الهى، روحیه تشكر از خدا و خدمت به دیگران را در انسان زنده مى‌كند. «الم یجدك یتیماً فاوى... فاما الیتیم فلا تقهر» 12* در هنگام قدرت، از زمان ضعف خود یاد كنید. «الم یجدك یتیماً » 13* پناه دادن به یتیم و غنى كردن فقیر، كارى الهى است. «فاوى - فاغنى‌» 14* نعمتها را از خدا بدانید و به آن مغرور نشوید. «نعمة ربّك» 15* بازگو كردن نعمت یك نوع شكرگزارى است. «فحدّث» 16* خدا زیاد مى‌بخشد ولى كم مى‌خواهد، فقیر را غنى مى‌كند ولى از ما نمى‌خواهد فقیر را غنى كنیم، فقط مى‌فرماید: فقیر را طرد نكنید. «و امّا السائل فلا تنهر» یتیم را مأوى مى‌دهد ولى از ما در این حد مى‌خواهد كه بر یتیم سلطه نیفكنیم. «و امّا الیتیم فلا تقهر» 17* خداوند، سؤال نكرده عطا مى‌كند، پس ما لااقل بعد از سؤال و درخواست، به دیگران كمك كنیم. «ووجدك عائلا فاغنى... و امّا السائل فلا تنهر» 18* نعمت‌ها را محصولِ علم و تخصص و زرنگى خود ندانید، بلكه لطف او بدانید «بنعمة ربّك...» 19* مهمتر از غذا و لباس براى یتیمان، محبت است. «امّا الیتیم فلا تقهر» 20* از آنجا كه غم و غصه‌ها را نمى‌توان كم كرد، پس باید ظرفیّت‌ها را بالا برد تا بتوان مشكلات را تحمّل كرد و كم نیاورد. 21* سعه صدر، زمینه‌ساز انجام برنامه‌هاى سنگین رسالت است. «الم نشرح... وضعنا عنك وزرك» 22* مبارزه با خرافات و آداب و رسوم جاهلى بسیار سنگین است. «وزرك» 23* كار پیامبر در حدّ كمرشكن بود. «انقض ظهرك» 24* سنّت و برنامه الهى آن است كه بدنبال هر سختى، آسانى است. «انّ مع العسر یسرا» (در جاى دیگر قرآن مى‌خوانیم: «سیجعل اللّه بعد عُسر یسرا»(طلاق، 7) سختى‌ها و مشكلات زوال‌پذیرند و به آسانى تبدیل مى‌شوند). صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند بر اثر صبر نوبت ظفر آید 25* انسان باید بعد از فارغ شدن از هر كار و مسئولیّتى، آماده پذیرش مسئولیّت دیگر و تلاش و كوشش دیگر باشد. «فاذا فرغت فانصب» 26* تلاش و كوشش باید همراه با اخلاص باشد. «فانصب... الى ربّك فارغب» 27* پیمودن راه خدا باید عاشقانه و با رغبت باشد. «الى ربّك فارغب» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)