eitaa logo
تفسیر آسان قرآن
251 دنبال‌کننده
604 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بنام خدا.إن شاء الله هر روز دو صفحه از قرآن به همراه صوت وتفسیر آسان وکاربردی گذاشته خواهد شد.خلاصه تفسیر حاج آقا قرائتی ارتباط با مدیر @kh8514
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 198 1* تاریخ و سرنوشت امت ها، به یکدیگر شبیه است. {کالذین من قبلکم} 2* منافقان و کفار، به قدرت، مال و فرزند خود تکیه دارند. {کانوا اشد منکم قوه و...} 3* در بهره مند شدن از منافع دنیوی، ایمان شرط نیست، کفار و منافقان نیز نصیب دارند. {فاستمتعوا} 4* کامجویی ها و کامیابی ها دنیوی، زودگذر است. {فاستمتعوا} 5* هر کامیابی و نعمتی، نشانۀ لطف الهی نیست. {فاستمتعوا...حبطت اعمالهم} 6* خداوند در دنیا برای منحرفان از حق، بهره ای قرار داده است. {خلاقهم} ولی در آخرت، هیچ بهره و نصیبی ندارند. {اولئک لا خلاق لهم فی الاخرة} (آل عمران، 77) 7* کفر و نفاق، سبب حبط اعمال است. {حبطت} 8* هر کس از تاریخ عبرت نگیرد باید توبیخ شود. {ألم یاتهم نبأ الذین من قبلهم} بهترین درس برای زندگی امروز، عبرت از تاریخ گذشته است. 9* قهر الهی به خاطر اصرار و استمرار بر ظلم است. {کانوا انفسهم یظلمون} 10* مؤمنان در جامعۀ اسلامی، نسبت به یکدیگر، حق ولایت و نظارت دارند. {بعضهم اولیاء بعض} 11* توجه به زندگی محرومان و تامین اجتماعی فقرا، در کنار مسائل عبادی است. {یقیمون، یوتون الزکاة و یطیعون الله...} 12* امر به معروف و نهی از منکر، اقامۀ نماز، پرداخت زکات و اطاعت از خدا و رسول، عملکرد دائمی مومنان است. {یامرون، ینهون، یقیمون، یؤتون، یطیعون} (فعل مضارع رمز استمرار است) 13* کسانی که دیگران را به کارهای خوب دعوت می کنند، باید خود اهل عمل باشند. 14* زن و مرد، در برخورداری از پاداش الهی، برابرند. {وعدالله المومنین و المومنات} 15* لذت های معنوی، بالاتر از لذت های مادی بهشت است. {رضوان من الله اکبر} 16* بهشت نیز درجات و مراتبی دارد. {جنات تجری، جنات عدن و رضوان من الله اکبر} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 204 1* هرگونه ضرری در اسلام ممنوع است. (لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام) از جمله: الف:ضررهای جانی {لا یرید بکم العسر} (بقره،185) ب: ضرر به مردم {لا تعاونوا علی الاثم و العدوان} (مائده،2) ج: ضرر به همسر {لا تضاروهن لتضیقوا علیهن} (طلاق،6) د: ضرر به فرزند {لا تضار والده بولدها} (بقره،233) ه: ضرر به ورثه {من بعد وصیه...غیر مضار} (نساء،12) و: آموزشهای مضر {یتعلمون ما یضرهم} (بقره، 102) ز: ضرر در معاملات {و لا یضار کاتب و لا شهید} (بقره، 282) ح: ضرر به مکتب و وحدت {اتخذوا مسجدا ضرارا} 2* دشمن، از مسجد و مذهب، علیه مذهب سوء استفاده می کند، ظاهر شعارها و القاب، فریبمان ندهد! {اتخذوا مسجدا ضرارا} 3* مسجد سازی مهم نیست، باید انگیزه های بانیان و متولیان خالص باشد. {اتخذوا مسجدا ضرارا و...} 4* احترام و قداست مسجد، در شرایطی که مورد سوء استفاده دشمنان باشد، برداشته می شود. (با توجه با شأن نزول} 5* هر مسجدی کا عامل تفرقه میان مسلمانان باشد، مسجد ضرار است. {اتخذوا مسجدا...تفریقا بین المؤمنین} 6* هنگام جنگ با دشمنان خارجی، از توطئه دشمنان داخلی غافل نشویم. 7* فریب ادعاها و تبلیغات حق به جانب دشمن را نخوریم. {ان اردنا الا الحسنی} 8* وقتی سابقۀ تقوا، مایۀ ارزش یک مسجد است، سبقت انسان به ایمان و تقوا، بیشتر ارزش دارد و علی علیه السلام که از روز اول مومن بود، برتر از کسانی است که پس از سالها شرک، مسلمان شدند. 9* در مسجدی که پایگاه مخالفانِ نظام اسلامی است، به نماز نایستیم. {لا تقم فیه ابدا} 10* عبادت از سیاست جدا نیست. حتی به وسیله نماز نباید باطلی را تقویت کرد. {لا تقم فیه ابدا} 11* رهبر جامعه باید در موضع گیری پیشگام باشد. {لا تقم فیه} 12* همنشینی با صالحان ارزش است. {فیه رجال...} 13* ارزش مسجد به نمازگزارانِ آن است، نه گنبد و گلدسته. {لمسجد..احق ان تقوم، فیه رجال یحبون ان یتطهروا} 14* ارزش کارها به نیت است، نه ظاهر اعمال. مسجد قبا برای خدا ساخته شد و مسجد ضرار برای تفرقه افکنی! {اسس بنیانه علی التقوی} 15* بیماری های قلبی و روحی، با توبۀ ظاهری و لفظی مداوا نمی شود. {الا ان تقطع قلوبهم} 16* منافقان دارای تشکیلات و پایگاه هستند. {بنیانهم} 17* دنیا، بازار است و مردم در آن معامله گر. فروشنده، مردم اند و خریدار خداوند. متاع معامله، مال و جان است و بهای معامله بهشت. اگر به خدا بفروشد، سراسر سود و اگر به دیگری بفروشند، یکسره خسارت است. 18* معامله با خدا چند امتیاز دارد: الف: خود ما و توان و دارایی ما از اوست، سزاوار نیست که به جز او بدهیم. ب: خداوند، اندک را هم می خرد. ج:عیوب جنس را رسوا نمی سازد. د: به بهای بهشت می خرد. خداوند وارد مزایده می شود و نرخی را پیشنهاد می کند که فروختن به غیر او خسارت است 19* با داشتن خریداری همچون خدا، چرا به سراغ دیگران برویم؟ {ان الله اشتری} 20* بهشت، در سایۀ تقدیم جان و مال به خداوند است. {لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله} 21* اگر هدف از جهاد، خدا باشد، کشته شدن یا کشتن، تفاوتی نمی کند. {یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون} 22* خدف مومن از جنگ، نابود کردن باطل و شهادت در راه خدا است. {یقتلون و یقتلون} 23* بهترین بشارت، تبدیل فانی به باقی و دنیا به آخرت است و غیر آن خسارت و حسرت است. {فاستبشروا} 24* در کنار انتقاد از منافقانِ جهادگریز، باید از مومنانِ مجاهد تقدیر و تشکر شود. {فاستبشروا} 25* بالاترین رستگاری در سایۀ معامله با خداست. {ذلک هو الفوز العظیم} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 254 1* نعمت های بهشتی، موسمی، موضعی و فاسد شدنی نیست و قطع و وصل و آفت در آن راه ندارد. {دائم} 2* بهشت، بهای تقواست و بی جهت به کسی داده نمی شود. پاداش پرهیز موقت دنیوی، کامیابی دائم اخروی است. {الجنة التی وعد المتقون...اکلها دائم} 3* حزب گرایی کورکورانه، یک آفت و خطر در برابر حق گرایی است. {من الاحزاب من ینکر} 4* پست تر از هوا و هوسرانی، تأمین هوسهای دیگران است. {اهوائهم} 5* انسان های آگاه، مسئولیت بیشتری دارند. {جاءک من العلم} 6* علم واقعی، قرآن است. {أنزلناه...جاءک من العلم} 7* گاهی آثار تبلیغ بعد از رفتن مبلّغ پدیدار می شود، پس در انجام وظیفه منتظر نتیجه فوری نباشیم. {....او نتوفینک} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran) (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 270 1* آنان که در دنیا مژمنان را خوار می شمردند، در قیامت خوار می شوند. {یخزیهم} 2* مرگ، نابودی نیست، بلکه قبض روح و جدا شدن روح از جسم است. {تتوفاهم} 3* سنّت خداوند آن است که کارها را باواسطه انجام دهد. {تتوفاهم الملائکه} 4* ریشه اصلی کفر، روحیۀ تکبر است. {الکافرین...المتکبرین} 5* قضاوت حق، نیاز به روح پاک و پرهیزکار دارد. {للذین اتقوا...قالوا خیرا} 6* پاداش الهی، متناسب با عمل انسان است. {للذین احسنوا...حسنة، للذین اتقوا...دار المتقین} 7* سلاک کردن، شعار فرشتگان و ادبی آسمانی است. {یقولون سلام علیکم} (در سلام، دعا، سلامتی و امنیت وجود دارد) 8* بهشت را به بها دهند نه بهانه. {ادخلوا الجنة بما کنتم تعملون} 9* دود اعمال بد، به چشم خود انسان می رود. {فاصابهم سیئات ما عملوا} 10* کیفر مسخرۀ دیگران، در همین دنیا به انسان می رسد. {حاق بهم ما کانوا به یستهزؤن} 11* دیگران را مسخره نکنیم که خود گرفتار می شویم. {حاق بهم ما کانوا به یستهزؤن} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran) (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 331 1* اشباع واقعی غرایز، تنها در بهشت ممکن است. {فیما اشتهت} 2* در بهشت، نه محدودیت در نعمت هاست {فیما اشتهت} و نه محدودیت در زمان بهره مندی. {خالدون} 3* ناگواری های دنیا هر چند هم که بزرگ باشند، نسبت به مصائب اخروی ناچیزند. {الفزع الاکبر} 4* عبادت تنها کافی نیست، صلاحیت و عمل صالح نیز لازم است. {عبادی الصالحون} 5* حضرت علی علیه السلام می فرمایند: (الله الله فی القرآن، لا یسبقنّکم فی العمل به غیرکم) شما را به خدا! شما را به خدا! قرآن را دریابید، مبادا دیگران از عمل به آن بر شما سبقت گیرند! 6* همۀ احکام و دستوراتی که پیامبر اسلام آورده حتی جهاد، حدود و قصاص و سایر کیفرها و قوانین جزایی، برای جامعه بشری رحمت است. {و ما ارسلناک الا رحمة} 7* پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله برای همۀ انسان ها، در همۀ اعصار و تمامی مکان ها رحمت است و نیازی به پیامبر دیگری نیست. {رحمة للعالمین} 8* نباید انتظار داشت که همۀ مردم سخن حق را بپذیرند که این هدف برای انبیا نیز محقق نشده است. {فان تولوا} 9* در مقابل لجاجت و اعراض مردم، مسئولیت خود را از دست ندهیم. {فان تولوا فقل} 10* هر چه را نمی دانیم، با صراحت بگوییم، نمی دانم. {ان أدری} 11* حتی در مورد دشمنان نیز از حق تجاوز نکنیم و کیفر بیش از حق نخواهیم. {رب احکم بالحق} 12* حتی در هنگام نفرین و درخواست کیفر، باز هم رحمت را فراموش نکنیم تا روزنۀ امیدی برای همیشه و نزد همگان باز بماند. {ربنا الرحمن} تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 409 1* جهانگردى هدفدار، مورد سفارش اسلام است. «قل سیروا...» 2* حفظ آثار عبرت‌انگیز براى آیندگان، لازم است. «سیروا - فانظروا» 3* تاریخ از منابع شناخت است. مطالعه‌ى تاریخ و بهره‌گیرى از حوادث گذشته، چراغ راه آینده است. «فانظروا» 4* سنّت‌ها و قوانین حاكم بر تاریخ، ثابت است. (با مطالعه‌ى علل حوادث دیروز، مى‌توان راه امروز را شناسایى كرد.) «فانظروا» 5* هم دین باید محكم، استوار ومنطقى باشد و هم دیندار، جدّى و عاشق. «فأقم... للدّین القیّم» 6* توجّه به دین باید در متن كارها و با تمام وجود باشد، نه در حاشیه و با كراهت. «فأقم وجهك للدین» 7* از فرصت‌ها استفاده كنیم. «فأقم... قبل ان یأتى» 8* اگر به خطرات قیامت توجّه كنیم، دیندارى ما جدّى مى‌شود. «فأقم... قبل ان یأتى یوم...» 9* تشویق و تنبیه هر دو لازم است. «فعلیه كفره - فلانفسهم» 10* ایمان و عمل صالح، شما را مغرور نكند، زیرا كه دریافت هر نعمتى از فضل خداست. «لیجزى ... من فضله» 11* براى رفتن به بهشت، ایمان تنها كافى نیست، بلكه اعمال صالح نیز لازم است. «آمنوا و عملوا الصّالحات» 12* برخى از فواید وزش باد عبارت است از: انتقال ابرها و فشردن آنها در یكدیگر، تعدیل گرما و سرما، تصفیه‌ى هوا و جا به جا كردن هواى سالم، رساندن اكسیژن به انسان‌ها و كربن به گیاهان، تلقیح و بارور كردن گیاهان، حركت كشتى‌ها، تولید برق، پراكنده ساختن بذرها به اطراف و ... . 13* هیچ چیز تصادفى روى نمى‌دهد، حتّى وزش بادها نیز با اراده‌ى خداوند حكیم است. «یُرسل الریاح» 14* تلاش براى روزى حلال، سفارش قرآن است. «لتبتغوا من فضله» 15* باد نیز نعمتى است كه شكر مى‌طلبد، گرچه ما توجّه نداریم. «لعلّكم تشكرون» 16* ابتدا كار فرهنگى و ارشاد، سپس برخورد با مجرمان. «فجاءوهم بالبیّنات فانتقمنا» 17* اراده‌ى الهى از طریق اسباب طبیعى محقّق مى‌شود. «یرسل الریاح فتثیر سحاباً» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 432 1* جامعه‌ى فاسد و افراد مستكبر، انسان را مجبور به انحراف نمى‌كند. «انحن صددناكم... بل كنتم مجرمین» 2* در قیامت نمى‌توان گناه خود را به گردن دیگران انداخت. «بل كنتم مجرمین» 3* مستكبران، تلاش شبانه روزى دارند. «بل مكر الیل و النهار» 4* پیشوایان كفر، بر اساس مكر و تدبیر فرمان مى‌دهند. «مكر الیل... اذ تأمروننا» 5* انحراف فكرى و فرهنگى جامعه، نتیجه‌ى كار مداوم دشمنان مستكبر است. «مكر الیل و النهار اذ تأمروننا» 6* رفاه‌طلبى، انسان را بى تفاوت و سنگدل نموده و به استكبار مى‌كشاند. «قال مترفوها... كافرون» 7* دادن و گرفتن نعمت، نشانه‌ى مهر یا قهر الهى نیست. (ممكن است از مؤمن بگیرد و به كافر بدهد.) «انّ ربّى یبسط الرزق» 8* مردم عامل رزق را واسطه‌ها، تدبیرها و كار خود مى‌دانند و از خداوند غافلند «و لكن اكثر الناس لا یعلمون» 9* در جامعه‌ى دینى نگاه به اقتصاد نیز باید جنبه معنوى و الهى داشته باشد. «قالوا نحن اكثر اموالاً... قل ان ربّى یبسط» 10* خداوند، ایمان و عمل صالح و انفاق و اخلاص را وسیله‌ى قرب به خود قرار داده است، ولى گروهى مال و فرزند و نژاد را عامل قرب و سعادت مى‌پندارند. 11* داشتن مال و فرزند و سایر امكانات، نشانه‌ى رشد و كمال نیست، بلكه بهره‌گیرى صحیح از آنها كمال است. «و ما اموالكم... الاّ مَن آمن و عمل صالحاً» (آرى، اگر مال و فرزند در راستاى ایمان و عمل صالح باشد، وسیله‌ى قرب است.) «و ما اموالكم... الاّ من امن و عمل» 12* در بهشت، هیچ گونه بیمارى، ترس، اندوه و اضطرابى وجود ندارد. «آمنون» 13* دشمن براى از بین بردن حقّ، همواره تلاش مى‌كند. «یسعون فى آیاتنا» 14* خداوند بهترین رازق است. «خیر الرّازقین» چون: الف: همه چیز به دست اوست و مى‌تواند ببخشد. ب: بخل ندارد. ج: به همه مى‌بخشد. د: بخشش او، بى منّت و بى توقّع است. ه: دائمى است. و: نیازها را مى‌داند. ز: چیزهایى مى‌بخشد كه دیگران توان بخشیدن آن را ندارند. 15* انفاق مهم است نه مقدار آن. «ما انفقتم من شى‌ء» 16* انفاق، تنها با مال نیست بلكه از هر نعمتى كه خدا به انسان داده مى‌توان انفاق كرد. «ما انفقتم من شى‌ء» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 438 1* در قرآن، سخن باطل، خرافه، گزافه و بى منطق وجود ندارد. «هوالحقّ» 2* قرآن، به تنهایى كافى نیست، حامى و مجرى لازم دارد. «اورثنا الكتاب» 3* كسى حقّ انتخاب و اعطاى مسئولیّت‌هاى دینى را دارد كه به حال بندگانش آگاهى عمیق داشته باشد. «انّ اللّه بعباده لخبیر بصیر - ثمّ اورثنا الكتاب الّذین اصطفینا» 4* دلیل محروم شدن از انوار قرآن، خود ما هستیم. «منهم ظالم - و منهم مقتصد» 5* شرط دریافت میراث قرآن، سبقت در همه‌ى كارهاى خیر است نه انجام بعضى. «بالخیرات» 6* انتخاب خداوند، حكیمانه است. كسانى وارث علوم قرآنند كه در خیرات سبقت گیرند. «سابق بالخیرات» 7* از عنصر تشویق غافل نشویم. «جنّات عدن - یحلّون» 8* شعار اهل بهشت، ستایش خداست. «و قالوا الحمد للّه» 9* در فضاى بهشت، غم و غصّه نیست. «اذهب عنّا الحزن» 10* پوشاندن لغزش‌ها و قدردانى از بندگان شایسته از شئون ربوبیّت است. «اِنّ ربّنا لغفور شكور» 11* در كشورهاى مترقّى و خانواده‌هاى مرفّه، آسایش پیدا مى‌شود ولى آرامش كمیاب است، امّا اهل بهشت هم در آسایش كاملند و هم از غم‌ها و تحیّرها دور. 12* بهشت، ابدى است. «دار المقامة» 13* بهشتیان، نعمت‌ها را از فضل خدا مى‌دانند، نه از عمل خود. «من فضله» 14* رنج و غم با بهشتیان حتّى تماس ندارد. «لا یمسّنا» 15* طول عمر بیش از حدّ در دنیا، خستگى‌آور است ولى در بهشت نه خستگى وجود دارد و نه غم. «لا یمسّنا... نَصَب... لُغوب» 16* اهل دوزخ دو تقاضا دارند، یك بار مى‌گویند: «لیقضِ علینا ربّك»(زخرف، 77) خدا ما را مرگ دهد تا راحت شویم. خداوند مى‌فرماید: «لایُقضى علیهم فیموتوا» در دوزخ مرگى در كار نیست كه دوزخیان بمیرند و از عذاب نجات یابند؛ بار دیگر مى‌خواهند لااقل تخفیفى به آنان داده شود: «یخفّف عنّا یوماً من العذاب»(غافر، 49)این آیه مى‌فرماید: «لایخفّف»تخفیفى در كار نیست. 17* آن چه انسان را دوزخى مى‌كند، اعمال ناصالح است. «اخرجنا نعمل صالحا» 18* خداوند به همه‌ى مردم به مقدارى كه حجّت بر آنان تمام شود، عمر داده است. «اولم نعمّركم ما یتذكّر فیه» 19* از دست دادن فرصت‌ها، موجب ظلم به خویش است. «اولم نعمّركم... فما للظالمین من نصیر» 20* تذكّرِ لحظه‌اى كارساز نیست، زیرا هر مجرمى براى یك لحظه متذكّر مى‌شود؛ تذكّر باید استمرار داشته باشد. «یتذكّر فیه» 21* براى كفّار، شفاعت، دعا و ناله هیچ یك كارساز نیست. «من نصیر» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 441 1* تاریخ گذشتگان، بهترین درس براى آیندگان است. «واضرب لهم» 2* مربى و مبلغ باید با تاریخ آشنا باشد. «واضرب لهم» 3* گاهى باید دعوت به حقّ و امر به معروف به صورت گروهى باشد. «ارسلنا... اثنین فعزّزنا بثالث» 4* در مدیریّت، وقتى كسى را به مأموریّتى مى‌فرستید رهایش نكنید و او را تأیید و تقویت كنید. «فعزّزنا بثالث» 5* كثرت افراد لایق، سبب عزّت است. «فعزّزنا بثالث» 6* عزّت و ذلّت به دست خداست، گرچه فرد یا چیزى واسطه شود. «فعزّزنا» 7* در مدیریّت، همیشه نیروى ذخیره داشته باشید. «بثالث» 8* در برابر انكارهاى پى در پى دشمن، دل خود را با یاد خدا آرامش دهید. «ربّنا یعلم...» 9* فال بد یكى از خرافاتى است كه در قدیم بوده و امروزه نیز در شرق و غرب هست و هر منطقه و قومى به چیزى فال بد مى‌زنند. اسلام آن را شرك دانسته و با جمله «الطیرة شرك»(بحار، ج‌55، ص‌322) بر آن خط بطلان كشیده و كفّاره‌ى آن را توكّل بر خداوند دانسته است. «كفّارة الطیرة التوكّل»(كافى، ج‌8، ص‌198) فال بد آثار شومى دارد، از جمله: سوء ظن به افراد، ركود در كارها، تلقین شكست و احساس حقّارت. بدترین آن، فال بد به مقدّسات و اولیاى الهى است. 10* در برابر هر سخن انحرافى باید پاسخى روشن عرضه داشت. «قالوا انّا تطیّرنا بكم، قالوا طائركم معكم» 11* تكذیب «فكذّبوهما»، تحقیر «تطیّرنا بكم» و تهدید «لنرجمنّكم» از حربه‌هاى كفّار است. 12* فالگیرى و فال زدن، از آداب و رسوم جاهلى است. «تطیّرنا بكم» 13* كسى كه منطق ندارد به خرافات متوسّل مى‌شود. «تطیّرنا بكم» 14* دور بودن از شهر، نشانه دورى از فرهنگ نیست. «و جاءَ من أقصا المدینه رجل» 15* حمایت از حقّ، مرز و منطقه ندارد. «جاء من أقصا المدینه رجل» 16* گاهى یك تنه باید حركت كرد و فریاد كشید. «جاء من أقصا المدینه رجل» حضرت على‌علیه السلام مى‌فرماید: در راه حقّ از اندك بودن پیروان نهراسید.(نهج‌البلاغه، خطبه 201) 17* حمایت از حقّ، باید با شدّت، سرعت، منطق و عاطفه همراه باشد. «یسعى - یا قوم - هم مهتدون» 18* شكستن سكوت و فریاد زدن در محیطهاى انحرافى، براى حمایت از رهبرى حقّ مورد ستایش خداوند است. «قال یا قوم» 19* اخلاص در تبلیغ، شرط جذب مردم است. «اتّبعوا من لا یسئلكم أجراً» منادیان حقّ نباید از مردم مزدى بخواهند. 20* سختى‌هایى را كه انسان مى‌بیند، با اراده خداوند و در مدار رحمت اوست. «اِن یردن الرّحمن بضُرّ» 21* براى توجّه به خداوند، كافى است شرایط سخت و فوق العاده را در پیش خود مجسّم سازیم. «اِن یردن الرّحمن بضُرّ» 22* براى جریحه‌دار نكردن عواطف مردم، از خود مثال بزنیم. «اِن یردن الرّحمن بضُرّ...» 23* بهترین راه دعوت، دعوت عملى است. «انّى آمنت» 24* شهادت در راه حمایت از رهبر آسمانى و امر به معروف سابقه‌اى بس طولانى دارد. «قیل ادخل الجنّة» 25* میان شهادت و بهشت فاصله‌اى نیست. «قیل ادخل الجنّة» 26* مردان خدا حتّى بعد از مرگ و شهادت نیز در فكر زنده‌ها هستند. «یا لیت قومى یعلمون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 444 1* در بهشت، غم و اندوه نیست. «فاكهون» 2* در بهشت، زندگى بدون مرگ، سلامتى بى مرض، جوانى بى پیرى، عزّت بى‌ذلّت، نعمت بى محنت، بقا بى‌فنا، خشنودى بى خشم و اُنس بى وحشت است. «فى شغل فاكهون» 3* مسكن بهشتى آرامش بخش است. «فى ظلال على الارائك» 4* در بهشت محدودیّت نیست. «و لهم ما یدّعون» («یدعون» به معناى آن است كه هر چه مى‌خواهى بخواه و تمنّا كن.) 5* شیطان پدر شما را فریب داد و شما فرزندان كسى هستید كه اطاعت شیطان كرد. «یا بنى آدم... لا تعبدوا الشیطان» 6* از سرنوشت فریب خوردگان عبرت بگیرید. «اضلّ... جِبّلاً كثیراً انّكم تكونوا تعقلون» 7* در قیامت اعضاى بدن، تابع اراده انسان نیست. «تكلّمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم» 8* قوى‌ترین گواه در دادگاه، اقرار و اعتراف عامل جرم است. «تشهد ارجلهم» 9* در قرآن، سخن از نفى ارزش شعر نیست، بلكه سخن از نفى شعر از پیامبر است. «و ما علّمناه الشعر» 10* ندانستن شعر به ارشاد مبلّغ ضررى نمى‌زند. «و ما علّمناه الشعر» 11* هر علمى براى هر كس سزاوار نیست. «و ما ینبغى له» 12* قرآن، كلامى روشن و قابل فهم و استدلال است. «قرآن مبین» 13* نشانه‌ى زنده دلى، پذیرش هشدارهاى قرآن است. «لینذر من كان حیّا» 14* هدایت پذیرى از قرآن، در انحصار قوم و نژاد خاصّى نیست. «لینذر مَن كان حیّاً» 15* در سنگدلان حتّى كلام خداوند اثر ندارد. «مَن كان حیّاً» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 447 1* در قیامت، مجرمان نمى‌توانند هیچ یارى و كمكى به یكدیگر بكنند. «ما لكم لا تناصرون» 2* در روز قیامت، هیچ كس حاضر نیست جرم دیگران را به عهده گیرد. «لم تكونوا مؤمنین» 3* زمینه و عامل انحراف، از درون منحرفان است نه بر اثر فشار بیرون. «كنتم قوماً طاغین» 4* در دنیا وعده و وعید خداوند به گوش سران شرك رسیده است و از روى تعمّد منكر شده‌اند. «قول ربّنا» 5* گمراه بودن، زمینه‌ى گمراه كردن است. «اغویناكم انا كنا غاوین» 6* سنّت عدل الهى نسبت به مجازات مجرمان یكسان است. «انّا كذلك نفعل بالمجرمین» 7* ریشه‌ى عذاب، جرم انسان‌هاست. «نفعل بالمجرمین» 8* پیامبران، مردم را به سوى خدا مى‌خواندند نه خود. «قیل لهم لا اله الا اللّه» 9* تهمت‌ها را باید پاسخ داد. «بل جاء بالحقّ» 10* هم خود اهل حقّ باشید و هم حقّانیّت دیگران را تصدیق كنید. «جاء بالحقّ و صدّق المرسلین» 11* «مخلِص» به افرادى گفته مى‌شود كه از انواع شرك و ریا و نفاق دورى مى‌كنند و خود را بنده‌ى خدا قرار مى‌دهند، امّا «مخلَص» به افرادى گفته مى‌شود كه به خاطر كمالاتى كه دارند خداوند آنان را خالص كرده و برمى‌گزیند. 12* آنچه سبب برگزیدگى انسان نزد خداوند مى‌شود، بندگى است. «الاّ عباداللّه المخلَصین» 13* دیدار اولیاى خداوند، یكى از لذّت‌هاى معنوى بهشت است. «سُرر متقابلین» 14* چشم از غیر دوختن، از ویژگى‌هاى زنان بهشتى است. «قاصرات الطرف» 15* زنان بهشتى، هم زیبا و دلربا هستند، هم پاك و عفیف و پوشیده. «عین، بیض مكنون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 448 1* مواظب خطر دوستان ناباب باشیم. «كدتَ لتُردین» 2* افراد فاسد براى فاسد كردن دیگران تلاش‌ها مى‌كنند. «كدتَ لتُردین» 3* اگر یك لحظه لطف خدا قطع شود، سقوط انسان حتمى است. «لولا نعمة ربّى لكنتُ...» 4* تأثیر نپذیرفتن از دوستان فاسد، یك نعمت الهى است. «لولا نعمة ربّى» 5* اهل بهشت خود را مستحقّ نمى‌دانند بلكه بهشتى شدن خود را مدیون لطف و نعمت الهى مى‌دانند. «لولا نعمة ربّى لكنتُ من المحضرین» 6* در بهشت مرگ و نیستى راه ندارد. «الاّ موتتنا الاولى» بر خلاف جهنّم، كه مجرمان در اثر عذاب مى‌میرند و دوباره زنده مى‌شوند. 7* سالم ماندن انسان در محیطهاى فاسد، كارى ممكن ولى مشكل است. «ان هذا لهو الفوز العظیم» 8* الگوهاى صحیح را به مردم معرّفى كنیم. «لمثل هذا» 9* عمل براى رسیدن به نعمت‌هاى بهشتى، منافاتى با اخلاص ندارد. «لمثل هذا فلیعمل» 10* اهل بهشت مهمان خدا هستند. «نُزلاً» 11* ستمگرانى كه در دنیا دل‌ها را مى‌سوزانند، در قیامت با طعامى سوزان پذیرایى خواهند شد. «فتنة للظالمین» 12* با اراده‌ى الهى، در قعر آتش درخت مى‌روید.«شجرة تخرج فى اصل الجحیم» 13* دوزخیان نیز همچون بهشتیان، خوردنى و آشامیدنى دارند، امّا نه تنها لذیذ و دلپسند نیست بلكه بد شكل و بد مزه و آزار دهنده است. «كانه رؤوس الشیاطین... لشوباً من حمیم» 14* دوزخیان به قدرى گرسنه هستند كه از بدترین غذا شكم خود را پر مى‌كند. «فمالئون منها البطون» 15* تقلید كوركورانه و پیروى از نیاكان در افكار و رفتار نادرست، تحت هر عنوان كه باشد، پذیرفتنى نیست. «الفوا آبائهم ضالّین... على آثارهم یهرعون» 16* بدترین نوع تقلید آن است كه با علم و آگاهى از انحراف، از منحرفان تقلید كنیم. «الفوا آبائهم ضالّین» 17* تاریخى را مطالعه كنیم كه مایه‌ى رشد و عبرت باشد. «فانظر كیف كان عاقبة المنذرین» ما مأمور به تأمّل و اندیشه در سرنوشت كافران لجوج و متعصّب هستیم. 18* با وجود اكثریّت فاسد، مى‌توان بنده خدا بود و در جامعه‌ى فاسد هضم نشد. «الاّ عباد اللّه» 19* عبادت خدا سبب دریافت الطاف ویژه است. «عباداللّه المخلَصین» 20* اخلاص در عبادت، مایه‌ى نجات از بدعاقبتى است. «كیف كان عاقبة المنذرین الا عباد اللّه المخلصین» 21* خداوند، «نِعم المجیبون» است، یعنى آنچه را به صلاح بنده باشد اجابت مى‌كند، نه آنچه را بنده معیّن كرده است. لذا گاهى خواسته‌اى دارى و خداوند چیز دیگرى جایگزین آن مى‌كند. گاهى خواسته‌ات را با تأخیر اجابت مى‌كند و گاهى اصلاً خواسته‌ات را نمى‌دهد، چنانكه نوح، نجات فرزندش را خواست ولى اجابت نشد. 22* مردان خدا به بن بست نمى‌رسند و هنگامى كه كار بر آنان سخت شود با دعا و استمداد از قدرت غنى خداوند مشكل خود را حل مى‌كنند. «نادانا نوح» 23* با این كه خداوند از درون همه آگاه است امّا براى گفتن و خواستن و دعا كردن آثار خاصى است. «نادانا» (آرى ندا و دعا و اظهار حاجت به درگاه خداوند اجابت الهى را در پى دارد). 24* اگر كسى از سر اخلاص خدا را بخواند، دعایش مستجاب خواهد شد. «نادانا... فلنِعم المجیبون» 25* استجابت دعا، همراه با حكمت و رحمت و بدون منّت است. «نِعم المجیبون» 26* نوح هلاكت كفّار و سلامت سفر با كشتى را براى خود و یارانش از خداوند درخواست كرد، لكن خدا نام نیك، بقاى نسل وسلام ابدى خود را نثار او كرد و شاید این معناى «نِعم المجیبون» باشد یعنى بیش از آنچه تو خواستى دادیم. تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 466 1* رستاخیز، ناگهانى و دفعى است. «فاذا هم» نشانه‌ى ناگهانى بودن است. 2* در قیامت گواهان متعدّدى در كار است. (انبیا، امامان، فرشتگان، اعضاى بدن، زمین، زمان و...). «الكتاب - النبیّین - الشهداء» 3* تمام رفتار و كردار انسان در دنیا تحت نظارت گروهى شاهد و گواه قرار دارد زیرا شرط گواهى دادن در قیامت، حضور و نظارت بر اعمال در دنیا است. «و جیى‌ءَ بالنبیّین و الشهداء» 4* قضاوت و داورى خداوند بر پایه مستندات پرونده اعمال و گواهى پیامبران و شاهدان است. «وضع الكتاب وجیى‌ء بالنبیّین و الشهداء و قُضِىَ» 5* در قیامت احدى از كیفر و پاداش مستثنى‌ نیست. «كل نفسٍ» 6* كشاندن مجرمان به سوى دوزخ، تحقیرى است جداى از كیفرهاى دیگر. «سیق الّذین كفروا» 7* درهاى دوزخ بسته است و همین كه دوزخیان به آن مى‌رسند ناگهان باز مى‌شود كه این خود وحشت‌آور است. «جاؤوها فتحت ابوابها» 8* قیامت، روز اعتراف و اقرار است. «قالوا بلى‌» 9* ریشه‌ى كفر، تكبّر است. «الكافرین... المتكبّرین» 10* سؤال: با آنكه عمر و اعمال نیك و بد انسان در دنیا محدود است، چرا كیفر و پاداش قیامت نامحدود است كه قرآن مى‌فرماید: دوزخیان و بهشتیان جاودانه در آتش یا بهشت خواهند بود. پاسخ: اولاً جاودانگى در بهشت، از باب لطف خداوند است و منافاتى با عدل ندارد. ثانیاً جاودانگى در دوزخ براى همه دوزخیان نیست بلكه بسیارى از مجرمان پس از دیدن كیفر اعمالشان و پاك شدن از گناه، وارد بهشت مى‌شوند. ثالثاً مدّت كیفر بستگى به میزان سبكى یا سنگینى جرم دارد، نه زمان انجام جرم. چه بسا كسى كه در یك لحظه اقدام به قتل كسى كرده و حتّى موفّق نشده، امّا دادگاه براى او حبس ابد مقرّر مى‌كند. آیا مجازات كبریت زدن به یك بشكه بنزین یا یك كشتى بنزین یكسان است؟ آرى، آن كه تمام عمر نافرمانى خالق هستى و خداى بزرگ را كرده است، براى همیشه در عذاب خواهد بود. 11* شرط ورود به بهشت پاكى است كه یا از اول بوده و یا در اثر توبه پیدا شده است. «طبتم فادخلوها» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 485 1* در قرآن كریم باطل راهى ندارد. «انزل الكتاب بالحقّ» 2* قرآن، میزان و وسیله‌ى تشخیص حقّ از باطل است. «الكتاب بالحق و المیزان» 3* شتاب‌زدگى ما، در تدبیر الهى نقشى ندارد و نارواست. «یستعجل» 4* بیان دو دیدگاه و مقایسه میان آنها عامل رشد و انتخاب بهتر است. «لا یؤمنون بها والّذین آمنوا» 5* ایمان باید بر اساس علم باشد. «والّذین آمنوا... یعلمون...» 6* توقف و تداوم در جدال مورد انتقاد است. «یمارون فى الساعة» 7* بر خلاف مخلوقات كه لطیف آنها قوى نیست و قوى آنها لطیف نیست، خداوند هم لطیف است و هم قوى. «لطیف... القوى» 8* رزق الهى برخاسته از لطف خداست. «لطیف بعباده یرزق» 9* قدرت و لطف خدا ضامن روزى‌رسانى به مردم است. «لطیف بعباده یرزق... و هو القوى» 10* ارزش كار انسان وابسته به اهداف دور و نزدیك و نیّت اوست. «یرید حرث الاخرة - یرید حرث الدنیا» 11* انسان نیازمند قانون است و این نیاز را خدا مى‌تواند برآورده سازد، نه دیگران. «ام لهم شركاء شرعوا لهم» 12* بدعت در دین و تشریع قوانین خارج از اذن خدا شرك به اوست. «شركاء شرعوا لهم من الدین ما لم یأذن به اللّه» 13* سنّت قطعى خداوند آن است كه همه‌ى مردم مهلتى براى نشان دادن جوهره خود داشته باشند. «و لولا كلمة الفصل» 14* در بهشت لذات مادى و معنوى همراه یكدیگرند. «روضات... عند ربّهم» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 494 1* رهبران معصوم بر راه مستقیم هستند و پیروى از آنان نیز راه مستقیم است. «اتبعون هذا صراط مستقیم» 2* انسان براى حركت در راه مستقیم، به الگو نیاز دارد. «واتبعون هذا صراط مستقیم» 3* راه مستقیم یك راه بیش نیست. «هذا صراط مستقیم» 4* با توجّه به سابقه شیطان در فریفتن آدم و حوا، دشمنى او بر كسى مخفى نیست. «عدوّ مبین» 5* شناخت وسوسه‌هاى شیطان نیازى به تأمّل و تعقّل ندارد، زیرا فطرت انسان به راحتى انحراف را مى‌فهمد. «عدوّ مبین» 6* حركت انبیا یك حركت فرهنگى و فكرى است نه كودتایى. «جئتكم بالحكمة» 7* رفع اختلافات دینى، از اهداف انبیاست. «لابیّن لكم... تختلفون فیه» 8* تقوا و اطاعت از رهبران الهى، تضمین كننده وحدت اجتماعى است. «لابیّن لكم بعض الّذى تختلفون فیه فاتقوا اللّه و اطیعون» 9* پرستش هر چیز و هر كس جز خداوند، بیراهه رفتن است. «فاعبدوه هذا صراط مستقیم» 10* حال كسانى‌كه بر اساس غیر تقوا، دوستانى انتخاب كرده‌اند، در قیامت چنین است: - پشیمانى و حسرت كه چرا با او دوست شدم. «یا ویلتى لیتنى لم اتّخذ فلاناً خلیلا»(فرقان، 28) واى بر من! اى كاش فلانى را دوست خود بر نمى‌گزیدم. - دوستان هیچ نقشى براى كمك به یكدیگر ندارند. «و لا یسئل حمیم حمیماً»(معارج، 10) - دوستان، دشمن یكدیگر مى‌شوند. «الاخلاء یومئذ بعضهم لبعض عدوّ» (آیه مورد بحث) - به یكدیگر لعنت خواهند كرد. «كلّما دخلت امّة لعنت اختها»( اعراف، 38.) - از یكدیگر فرار مى‌كنند. «یفرّ المرء من اخیه و اُمّه و ابیه و صاحبته و بنیه»(عبس، 34 - 36.) - گناهان خود را به گردن یكدیگر مى‌اندازند. «لولا انتم لكنّا مؤمنین»(سبأ، 31) - از یكدیگر برائت دارند. «یا لیت بینى و بینك بعد المشرقین»(زخرف، 38) 11* وقوع قیامت ناگهانى است و زمان آن بر كسى معلوم نیست. «بغتة وهم لایشعرون» 12* تمام دوستى‌هایى كه بر اساس تقوا نباشد، به دشمنى تبدیل مى‌شود. «الاخلاء... عدوّ الا المتّقین» 13* یكى از لذّت‌هاى چشم، ملاقات اولیاى الهى است كه انسان در دنیا موفّق به دیدار آنان نشده است. 14* ایمان به تنهایى كافى نیست، باید تسلیم كامل باشیم. «آمنوا... و كانوا مسلمین» 15* همسران با ایمانِ دنیوى، در آخرت نیز همراهند. «ادخلوا... انتم و ازواجكم» 16* رسیدن به تمام خواسته‌ها، فقط در بهشت امكان‌پذیر است. «فیها ما تشتهیه الانفس» 17* بهشت در برابر عملِ نیك پایدار است. «بما كنتم تعملون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 498 1* حضور در قیامت استثنا بردار نیست. «اجمعین» 2* در قیامت همه علاقه‌ها بى اثرند جز شفاعت. «لا یغنى مولى... الا من رحم اللّه» 3* در قیامت هیچ نوع كمكى در كار نیست. «شیئاً» 4* در قیامت نه فرد به فرد كمك مى‌كند «مولى عن مولى» نه گروه به گروه. «ولا هم ینصرون» 5* در قیامت، با آنكه همه جمعند و انسان در جمع است، امّا تنهاست. «اجمعین... لا ینصرون» 6* «اثیم» به كسى گویند كه بر گناه پایدار باشد. 7* معاد، جسمانى است. (مسئله‌ى طعام و آب جوش، نشانه‌ى جسمانى بودن معاد است.) «طعام... فى البطون» 8* عذاب قیامت هم جسمى است و هم روحى. (عذاب جسمى موادّ جوشان و عذاب روحى، شنیدن تحقیر و تمسخر به اینكه شما بودید كه در دنیا تنها براى خود عزّت و كرامت قائل بودید.) «ذق انّك انت العزیز الكریم» 9* بزرگ‌ترین نعمت، امنیّت است، زیرا «مقام امین» قبل از سایر نعمت‌ها مطرح شده است. البتّه امنیّت در بهشت یك امنیّت جامع است، نه ترس از مرگ، نه رقیب، نه حسود، نه زوال و انقراض. 10* عامل بهره‌گیرى از نعمت‌هاى بهشتى تقواست. «ان المتّقین...» 11* برهنگى، هیچ كجا ارزش نیست، حتّى در بهشت. «یلبسون» 12* بهشتیان جلسات انس و دوستانه دارند. «متقابلین» 13* در بهشت اعراض و پشت كردن در كار نیست. «متقابلین» 14* واسطه ازدواج در بهشت خداست. «زوجناهم بحورعین» 15* بهشت جاودانه است و بهشتیان از دغدغه مرگ در امانند. «لایذوقون فیها الموت...» 16* هیچ كس از خداوندطلبى ندارد، هر چه هست فضل اوست. «فضلاً من ربّك» 17* هدف از نزول قرآن تذكّر مردم است. «یسّرناه... لعلهم یتذكّرون» 18* خداوند با فرستادن قرآن به مردم اتمام حجّت كرده است، اگر نپذیرند منتظر قهر خدا باشند. «فارتقب انّهم مرتقبون» 19* دوستان خود را دلگرم و دشمنان را تهدید كنید. «فارتقب انّهم مرتقبون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 503 1* كلمه «مبین»، بیانگر تأثیر فوق العاده كلام و معجزات انبیاست، تا آنجا كه مردم آن را همچون سحر و جادو مى‌پندارند. 2* اگر روح لجاجت غالب شد، نشانه‌هاى روشن هم انكار مى‌گردد. «و اذا تتلى علیهم آیاتنا بیّنات قال الّذین كفروا» 3* پیامبر، در سخن جز وحى نمى‌گوید، «ما یَنطقُ عن الهوى‌ اِن هو الاّ وحىٌ یوحى‌»( نجم، 3 - 4) و در عمل جز از وحى پیروى نمى‌كند، «ان اتّبع الا ما یوحى الىّ» بنابراین كلام و سیره پیامبر براى مردم حجّت و الگو است. 4* رهبران الهى، حتّى در شیوه دفاع از حقّانیّت خود، طبق دستور خدا عمل مى‌كنند. «قل ما كنتُ...» 5* باید شبهات را با منطق و مدارا پاسخ داد. 6* رهبر باید با مردم صادقانه سخن بگوید. «و ما ادرى ما یفعل بى ولا بكم» 7* در بیان مشتركات، اول از خود شروع كنید بعد دیگران. «ما یفعل بى ولا بكم» 8* وظیفه پیامبر، اجبار مردم به ایمان آوردن نیست، وظیفه او هشدار و اعلام خطر است. «ما أنا الاّ نذیر مبین» 9* انسان باید گاهى در روش و موضع‌گیرى‌هاى خود اندیشه كند، اگر مغرورانه نداى حقّى را نپذیرفته است، براى استكبار خود چه پاسخى خواهد داشت. «أرأیتم» 10* ظلم، مانع بصیرت و سبب محروم شدن از الطاف الهى است. «انّ اللّه لا یهدى القوم الظالمین» 11* گاهى باید مربّى، افراد تحت تربیت خود را با آشنا كردن به انواع ادعاها و گرایش‌ها و سخنان یاوه و مسموم و دادن پاسخ به آنها، بیمه كند. «قال الّذین كفروا... فسیقولون...» 12* هماهنگى و همسویى میان كتب آسمانى، دلیلى بر حقانیّت آنهاست. «و من قبله كتاب موسى... و هذا كتاب مصدق» 13* در برابر تخریب و تهمت، تجلیل و تأیید لازم است. «هذا افك قدیم... هذا كتاب مصدّق» 14* مراد از گفتن «ربّنا اللّه»، تنها لفظ نیست، بلكه انتخاب راه حق و پایدارى بر آن است. در واقع مهم‌تر از اظهار ایمان واقرار به توحید، استقامت و پایدارى بر آن است. «ثمّ استقاموا» 15* به موقعیّت فعلى خود مغرور نشویم و صِرفِ اظهار ایمان را كافى ندانیم، بلكه استقامت بر آن و سرانجام و آینده را در نظر بگیریم. «قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا» (چنانكه حضرت یوسف پس از نجات از سختى‌ها و رسیدن به عزیزى مصر، فرمود: «توفّنى مُسلماً والحقنى بالصالحین»(یوسف، 101) خدایا! مرا مسلمان بمیران و با نیكان محشور گردان) 16* ایمان به خدا، خوف از دیگران را از بین مى‌برد. «ربّنا اللّه... لاخوف علیهم» 17* بهشت، پاداش اهل عمل است، نه اهل سخن. «جزاءً بما كانوا یعملون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 508 1* ملاك، پایان كار است وگرنه بهره‌گیرى‌هاى مادّى، كم و بیش براى همه هست. «جنّات تجرى... یأكل كما تأكل الانعام» 2* بهره‌گیرى و كامیابى در چهارچوب مقرّرات الهى جایز است. (آنچه مورد انتقاد قرآن است، كامیابى‌هاى حیوان‌گونه است) «یأكلون كما تأكل الانعام» 3* زندگى كفّار، از نظر ماهیّت حیوانى است و از نظر پایان و فرجام، دوزخى. «كما تأكل الانعام و النار مثوى لهم» 4* از قدرت‌هاى غیر الهى نترسید كه همه در برابر قدرت الهى هیچ‌اند. «اشدّ قوّة من قریتك... أهلكناهم» 5* عاقبت ابرقدرت‌هاى ظالم، هلاكت و نابودى است. «أشدّ قوّة... أهلكناهم...» 6* خودمحورى، نقطه مقابل خدامحورى است. كسى كه در برابر دلیل و استدلال تواضع نكند، پیرو هوس‌هاى خود و دیگران خواهد شد. «بیّنة من ربّه... اتّبعوا اهوائهم» 7* در بهشت، در كنار نعمت‌هاى مادّى و جسمانى، نعمت‌هاى معنوى و روحى نیز هست. «انهارٌ... مغفرة...» 8* نعمت‌هاى بهشتى از هر گونه آفت و نقص و تغییر به دورند. «غیر آسن... لم یتغیّر طعمه... مصفّى» 9* در دوزخ، آب جوشان را با زور و ذلّت به كفّار مى‌نوشانند. «سقوا» 10* تشویق و تهدید در كنار هم سازنده است. «انهارٌ... ماء حمیماً» 11* شناخت و افشاى حركات مرموز مخالفان، براى مردم لازم است. «و منهم مَن یستمع الیك...» 12* منافقان در فكر تشكیك و تفرقه در میان خواصّ اهل حقّ هستند. «یستمع... قالوا للذّین اوتوا العلم» 13* تشكیك در میان مسلمانان، نوعى تهاجم فرهنگى است. «ماذا قال آنفاً» 14* مسخره نمودن وحى و قرآن، موجب كدورت قلب شده و انسان را از درك حقایق باز مى‌دارد. «ماذا قال آنفاً... طبع اللّه على قلوبهم» 15* پذیرش هدایت از طرف انسان، زمینه‌ساز فزونى هدایت از طرف خداوند است. «اهتدوا زادهم» 16* هدایت پذیرى، ظرفیّت روحى انسان را توسعه مى‌دهد. «زادهم» (و نفرمود: «زاد هدایتهم») 17* یك گام از طرف انسان، چند گام از طرف خدا را به دنبال دارد. «اهتدوا» از طرف انسان، «زادهم... و آتاهم» از طرف خدا. 18* هدایت واقعى آن است كه انسان را به تقوا برساند. «اهتدوا... آتاهم تقواهم» 19* فكر نكنید كه همیشه راه توبه باز است و مجالى براى بازگشت وجود دارد. «فانّى لهم اذا جائتهم ذكراهم» 20* زنان و مردان، هر دو مشمول دعاى پیامبرند و ملاك دعاى پیامبر، مؤمن بودن است نه جنسیّت. «للمؤمنین والمؤمنات» 21* اصلاح خود باید قبل از اصلاح دیگران باشد. «و استغفر لذنبك و للمؤمنین...» 22* خداوند، خواهان عفو و بخشش مردم است و لذا به پیامبرش فرمان مى‌دهد تا براى مردم استغفار كند و واسطه شود. «و استغفر لذنبك و للمؤمنین...» 23* علم خداوند محدودیّت ندارد و هیچ چیز از دید او دور نمى‌ماند. (حركت یا سكون ما براى خدا فرقى ندارد.) «یعلم متقلّبكم و مثواكم» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 511 1* همه چیز به دست خداست. «فتحنا، لیغفر، یتمّ، یهدیك، ینصرك» (تا خدا اراده نكند، هیچ چیزى تحقق پیدا نمى‌كند.) 2* اگر براى خدا كار كنیم، خداوند خود پاسخ دشمنان ما را مى‌دهد و دهان آنان را مى‌بندد. «لیغفر لك اللّه ما تقدّم من ذنبك و ما تأخّر» 3* ایمان، درجاتى دارد و قابل كم یا زیاد شدن است. «لیزدادوا ایمانا» 4* همه هستى، لشكریان خداوند هستند. «للّه جنود السّموات و الارض» 5* بهشت جاى طهارت و پاكى است و كوچك‌ترین آلودگى در آن راه ندارد. ابتدا باید لغزشهاى بهشتیان تطهیر شود، آنگاه وارد بهشت شوند. «لیدخل... یكفّر عنهم سیئاتهم» البتّه ممكن است مراد از تكفیر، بخشش گناهان نباشد بلكه پوشاندن گناهان از ذهن خود بهشتیان باشد تا آنان در بهشت با یادآورى گناهان خویش شرمنده و مكدّر نشوند. 6* در این آیه، نام منافق قبل از مشرك آمده، گویا نفاق از شرك و منافق از مشرك بدتر است. 7* تشویق خوبان و تهدید منحرفان، در كنار هم لازم است. «لیدخل المؤمنین... و یعذّب المنافقین...» 8* ممكن است حادثه‌اى براى عدّه‌اى مفید و براى دیگران عذاب باشد. فتح مبین براى مؤمنان لطف الهى و براى دیگران عذاب بود. «لیغفر... لیدخل... یعذب» 9* زنان، در كسب فضایل یا رذایل، مانند مردانند. «المؤمنین و المؤمنات... المنافقین و المنافقات و المشركین و المشركات» 10* سوء ظنّ به خدا، كار منافقان و مشركان است وگرنه مؤمنان، امید و عشق و توكّل به خدا دارند. «الظانین باللّه ظنّ السوء» 11* مؤمن به خاطر ایمانش، در سكینه و آرامش است، ولى مشرك و منافق به دلیل انحراف و سوء ظنّ به خدا، گرفتار اضطراب و ناآرامى هستند. «دائرة السوء» 12* پیامبر در همه حال ناظر و گواه بر اعمال ماست. «شاهداً» (در قالب نكره و مطلق آمده است) 13* وظیفه پیامبر، نظارت بر اعمال و بیم و بشارت است. «شاهداً و مبشّراً و نذیراً» و وظیفه مردم، دفاع از حریم الهى و پیامبر خدا و تكریم اوست. «لتؤمنوا باللّه و رسوله و تعزّروه و توقّروه» 14* از اصول تربیت و هدایت الهى، معرّفى الگو در كنار بشارت و هشدار است. «شاهداً و مبشّراً و نذیراً» 15* بشارت و هشدار، تشویق و تنبیه، دو نیاز ضرورى بشر براى رهیابى و انتخاب راه صحیح است. «مبشّراً و نذیراً» 16* لازمه‌ى ایمان، حمایت و حراست از حریم دین و رسول خداست. «تعزّروه» 17* یارى و حراست از پیامبر، باید همراه تعظیم و تكریم و برخاسته از عشق و معرفت باشد. «توقّروه» 18* همواره باید یاد خدا باشیم و آغاز روز و پایان آن بهترین وقت ذكر و دعاست. «تسبّحوه بُكرة و اصیلا» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 519 1* سرچشمه‌ى وسوسه، سه چیز است: الف) نفس و خواهش‌هاى نفسانى. «توسوس به نفسه» ب) شیطان. «فوسوس لهما الشیطان»(اعراف، 20) ج) بعضى انسان‌ها و جنّیان. «الّذى یوسوس فى صدور النّاس من الجِنّة والناس»(ناس، 5 و 6) 2* ریشه‌ى شك در معاد دو چیز است: یكى این‌كه خدا از كجا مى‌داند هر كس چه كرده و ذرّات او در كجاست؟ دیگر این‌كه از كجا مى‌تواند دوباره بیافریند؟ این آیه (16)به هر دو جواب مى‌دهد: او مى‌تواند، چون قبلاً انسان را آفریده است. «ولقد خلقنا الانسان» او مى‌داند، چون وسوسه‌هاى نادیدنى را هم مى‌داند. «نعلم ما توسوس به نفسه» 3* تعبیر «قعید» كنایه از آن است كه دو فرشته همواره با انسانند و در كمین او نشسته‌اند، نه آنكه دو فرشته در سمت راست و چپ انسان نشسته باشند 4* در میان اعضاى بدن، زیر نظر بودن زبان مطرح شده است، شاید به خاطر آن كه عمل زبان، از همه‌ى اعضا بیشتر، آسان‌تر، عمومى‌تر، عمیق‌تر، دائمى‌تر و پر حادثه‌تر است. 5* انسان، نه فقط در برابر كردار، بلكه در برابر گفتار خود مسئول است و مورد محاسبه قرار مى‌گیرد. «ما یلفظ من قول» 6* نظارتى داراى اعتبار و ارزش است كه همه چیز را به طور كامل زیر نظر داشته باشد. «عن الیمین... عن الشمال... رقیب عتید» 7* مردم در برابر كار خیر، چند گروه هستند: گروهى كارشان خیر است و در كار خیر سبقت مى‌گیرند. «فاستبقوا الخیرات»( بقره، 148) گروهى سرچشمه خیر هستند و دیگران را به آن دعوت مى‌كنند. «یدعون الى الخیر»(آل‌عمران، 104) امّا گروهى به شدت مانع خیر هستند. «منّاع للخیر» 8* آنچه سبب دوزخى شدن است، كفر و انكار لجوجانه است نه جاهلانه. «كَفّار عنید» 9* دوست و رفیق بد، انسان را به كجا مى‌كشاند؛ انسانى كه مى‌توانست با ابرار هم‌نشین باشد، همراه و هم‌نشین شیطان گردیده است. «قرینه» 10* یكى از عوامل دوزخى شدن انسان، دوست و هم‌نشین بد است 11* در قیامت، میان مجرمان با یكدیگر، و مجرمان با رهبران فاسد، و مجرمان با شیطان، گفتگوهایى است و هر كدام تلاش مى‌كنند كه گناه خود را به گردن دیگرى بیاندازند. 12* به هوش باشیم كه ابلیس در قیامت از خود سلب مسئولیّت مى‌كند و از منحرفان تبرّى مى‌جوید. «ما اطغیته» 13* به جاى جدال و مخاصمه با شیطان در قیامت كه سودى ندارد، در دنیا به ستیز با او برخیزیم. «لاتختصموا لدىّ» 14* به دوزخ افتادن مجرمان، ظلمى است كه آنان در حق خود مرتكب شده‌اند، نه ظلم خدا در حق آنان. «القیا فى جهنّم... و ما انا بظلام للعبید» 15* «خشیت» به آن خوف و ترسى گفته مى‌شود كه برخاسته از معرفت و عظمت خداوند باشد. 16* در تربیت، باید در كنار تهدید، تشویق نیز باشد. «القیا فى جهنّم... ازلفت الجنة» 17* پاكدامنى و پرهیزگارى، بهشت را نزدیك انسان مى‌آورد. «اُزلفت الجنّة للمتّقین» 18* ملاك‌ها و عملكردها مهم است، نه جنسیّت افراد. «كلّ كفّار... كلّ أوّاب» 19* گناهكاران را به توبه تشویق كنید. «هذا ما توعدون لكلّ أوّاب» 20* اگر از ترس جریمه، آبروریزى، انتقاد مردم، كم شدن مزد و... حریم نگاه داشتیم، چندان ارزشى ندارد، ترس از خدا در نهان، نشانه‌ى خشیت است. «خشى الرّحمن بالغیب» 21* متّقى منحصر كسى نیست كه هرگز گناه نمى‌كند، بلكه كسى كه اگر لغزشى پیدا كرد به طور جدّى توبه مى‌كند و داراى قلب و روح منیب است نیز متقى مى‌باشد. «للمتّقین... لكلّ اوّاب... خشى... بقلب منیب» 22* نعمت‌هاى دنیا، معمولاً داراى آفاتى است كه در بهشت نیست، از جمله: 1. همراه با دردسر و رنج است، امّا در بهشت هیچ گونه نگرانى و رنجى نیست. «بسلام» 2. موقّت است، ولى بهشت دائمى است. «یوم الخلود» 3. نوع آن محدود است، امّا در بهشت هر چه بخواهند هست. «ما یشاءون» 4. مقدار آن محدود است، امّا در بهشت رو به فزونى است. «لدینا مزید» 23* كسى كه در دنیا از هوسها گذشت، در بهشت به آرزوها و خواسته‌هایش مى‌رسد. «للمتّقین... لهم ما یشاؤن» 24* درباره‌ى دوزخیان، خداوند با عدل خود رفتار مى‌كند، «و ما أنا بظلام للعبید»(ق، 29) ولى درباره‌ى بهشتیان، با فضلش عمل مى‌كند. «و لدینا مزید» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 533 1* افكار و اعمال انسان در چهره او جلوه دارند. «یعرف المجرمون بسیماهم» 2* آنان كه در دنیا از هیچ گناهى فروگذار نكردند و از موى سر تا نوك پا، مخالف فرمان الهى عمل كردند، در قیامت نیز با موى سر گرفته شده و در عذاب افكنده شوند. «فیؤخذ بالنواصى و الاقدام» 3* تفكیك خوبان از بدان و شناخته شدن آنان، یكى از نعمت‌هاى الهى است. «فباىّ آلاء ربّكما تكذّبان» 4* جرم و گناه، زمینه تكذیب قیامت است. «یكذّب بها المجرمون» 5* خوف از مقام الهى، عامل پیشگیرى از گناه و رسیدن به بهشت است، چنانكه در آیه 40 سوره نازعات مى‌خوانیم: «و أمّا مَن خاف مقام ربّه و نهى النّفس عن الهوى فانّ الجنّة هى المأوى» آنكه از مقام پروردگارش خوف داشته و نفس خود را از هوس‌ها باز دارد، پس قطعاً بهشت موعود جایگاه اوست. 6* سرچشمه خوف باید معرفت و شناخت مقام پروردگار باشد، «خاف مقام ربّه» چنان كه اشكى ارزشمند است كه بر اساس شناخت باشد. «تفیض من الدمع ممّا عرفوا من الحق»(مائده، 83) یعنى به خاطر شناخت و معرفتى كه پیدا كردند، اشك مى‌ریختند. 7* لقمان به فرزندش سفارش كرد، آن گونه خوف الهى داشته باش كه عبادت جنّ و انس تو را آرام نكند و آن گونه به فضل خداوند امیدوار باش كه گناه ثقلین تو را مأیوس نكند. مشابه این كلام از حضرت على‌علیه السلام نیز نقل شده است.( اربعین امام خمینى، 221) 8* امام باقرعلیه السلام از رسول اكرم‌صلى الله علیه وآله نقل مى‌كند كه هیچ كس به اعمال خود تكیه نكند، بلكه تنها به فضل و رحمت خداوند تكیه كنید.(اربعین امام خمینى، 226) 9* در بهشت هم فراوانى هست، «من كلّ فاكهة» هم تنوّع، «زوجان» و هم در دسترس بودن. «جنى الجنتین دان» 10* اول عفّت زن بعد زیبایى او. ابتدا «لم یطمثهن» و سپس «كانهنّ الیاقوت» 11* در برابر احسان و نیكى دیگران، ما نیز نیكى كنیم. «هل جزاء الاحسان الا الاحسان» (آیا در برابر این همه احسان خداوند به انسان، جز نیكوكارى بنده سزاوار است؟) 12* یكى از فلسفه‌هاى قیامت، اجراى عدل و جزاى احسان‌هاست. «هل جزاء الاحسان الاّ الاحسان» 13* قرآن به رنگ سبز، توجّه دارد. «مدهامّتان» 14* بهترین لذت‌ها، لذّت مشاهده مناظر طبیعى است. «عینان نضّاختان» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 556 1* در دنیا بسیارى از افرادى كه حكومت و قدرت دارند، مورد انتقادند، ولى خداوند هم قدرت و حكومت دارد و هم مورد ستایش است. «له الملك و له الحمد» 2* انسان، موجودى مختار و انتخابگر است نه مجبور. «فمنكم كافر و منكم مؤمن» 3* عمل انسان، بیانگر عقیده اوست. (به جاى آن كه بگوید: خداوند به كفر و ایمان شما آگاه است، مى‌فرماید: خداوند به عملكرد شما آگاه است.) «واللّه بما تعملون بصیر» 4* تمام كارهاى خداوند بهترین است: آفرینش او بهترین است: «فتبارك اللّه احسن الخالقین»(مؤمنون، 14) كتاب قرآن او بهترین است: «نزّل احسن الحدیث»(زمر، 23) قصه‌هاى او بهترین است: «احسن القصص»(یوسف، 3) نام‌هاى او بهترین است: «وللّه الاسماء الحسنى‌»(اعراف، 180) پاداش‌هاى او بهترین است: «فله جزاء الحسنى‌»( كهف، 88) وعده‌هاى او بهترین وعده‌هاست: «وعداللّه الحسنى‌»( حدید، 10) حكم او بهترین حكم‌ها است: «و من احسن من اللّه حكماً»(مائده، 50) خداوند از ما نیز خواسته است كه در تمام كارها، بهترین‌ها را انتخاب كنیم. مثلاً: در گفتار، بهترین سخن را بگوئیم: «یقولوا الّتى هى احسن»(اسراء، 53) در عمل، بهترین را انجام دهیم: «احسن عملاً»(كهف، 7) در برخورد، بهترین رفتار را داشته باشیم: «ادفع باللتى هى احسن»(فصلت، 34) در مجادله و گفتگو، بهترین شیوه را انتخاب كنیم: «جادلهم بالتى هى احسن»(نحل، 125) در سپاسگزارى و تشكر، بهترین روش را داشته باشیم: «فحیّوا باحسن»(نساء، 86) در میان شنیده‌ها بهترین را انتخاب و عمل كنیم: «یستمعون القول فیتبعون احسنة»(زمر، 18) در تصرّف در مال یتیم، با بهترین شیوه عمل كنیم: «لا تقربوا مال الیتیم الاّ باللتى هى احسن»(اسراء، 34) در انگیزه، با بهترین نیت كه اخلاص و قصد قربت است، عمل خود را رنگى الهى دهیم: «و من احسن من اللّه صبغة»(بقره، 138) 5* ایمان به اینكه خداوند ناظر بر اعمال ما مى‌باشد و همه چیز را مى‌داند، بهترین وسیله براى دورى از گناه و حفظ تقوا است. 6* علم خداوند، محدود به زمان و مكان و اشیا یا امور خاص نیست. هم به آسمان‌ها و زمین علم دارد و هم به آنچه پنهانى یا علنى انجام شود، آگاه است. «یعلم ما فى السموات... یعلم ما تسرّون...» 7* خداوند، هم به كارهاى مخفیانه انسان آگاه است و هم به افكار و انگیزه‌ها و اسرار نهفته در سینه او. «تسرّون... ذات الصدور» 8* مطالعه تاریخ اقوام پیشین، مورد سفارش اسلام است و كسى كه از تاریخ عبرت نگیرد قابل سرزنش و توبیخ است. «الم یأتكم نبؤا الذین كفروا» 9* دلیل بدبختى‌ها رفتار خود انسان است. «وبال امرهم» 10* كیفر الهى در دنیا تنها در حدّ چشیدن است و كیفر كامل مخصوص قیامت است. «فذاقوا وبال امرهم - و لهم عذاب الیم» 11* خداوند به ایمان و توجه مردم نیازى ندارد. «فكفروا و تولّوا و استغنى اللّه» چنانكه در جاى دیگر مى‌فرماید: «ان تكفروا انتم و مَن فى الارض جمیعاً فانّ اللّه لغنىّ حمید»(ابراهیم، 8.) اگر شما و تمام مردم زمین كافر شوید، همانا خداوند بى‌نیاز و ستوده است. آرى، اگر همه مردم رو به خورشید یا پشت به خورشید خانه بسازند در خورشید اثرى ندارد. و در آیه‌اى دیگر مى‌خوانیم: «و من كفر فان اللّه غنىّ عن العالمین»(آل‌عمران، 97) هركس كافر شود، بداند كه خداوند از تمام هستى بى‌نیاز است. 12* در تعلیم و تربیت لازم است سخنان دیگران طرح و سپس پاسخ داده شود. «زعم... قل» 13* شبهات و تردیدها را با تأكید جواب دهید. «لن یبعثوا... لتبعثنّ» 14* ایمان باید همراه عمل باشد. «آمنوا... تعملون» 15* عمل صالح، كفاره بدى‌هاست. «یكفر عنه سیّئاته» 16* تا پاك نشویم به بهشت نمى‌رویم. ابتدا باید گناهان محو شود، سپس داخل بهشت شد. «یكفّر... یدخله» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 579 1* اهل بیت، به خاطر رسیدگى به محرومان، به لقب ابرار و به خاطر اطاعت از خداوند، به لقب عباد اللّه ملقّب شدند. «انّ الابرار... عباد اللّه» 2* اگر به فكر نام و شهرت نباشید، خداوند نامتان را جاودانه مى‌كند. كارى كه اهل بیت كردند، ارزش مادى فراوانى نداشت ولى چون خالصانه بود، خداوند آن را ماندگار ساخت. 3* در آیه (8)، كلمات مسكین و یتیم و اسیر به صورت نكره آمده تا بگوید: در اطعام، نباید گزینش كرد، بلكه به هركس كه بود انفاق كنید. 4* اسلام، حامى مستمندان و یتیمان و اسیران است. «و یطعمون الطعام... مسكینا و یتیما و اسیراً» 5* گروهى طعام را دوست دارند و گروهى اطعام را. «یطعمون الطعام على حبّه» 6* آنچه به عمل ارزش مى‌دهد، انگیزه خالصانه و اخلاص در عمل است. «نطعمكم لوجه اللّه لا نرید منكم جزاء و لا شكورا» 7* نیكان، نه تنها با زبان درخواست تشكّر ندارند، بلكه در دل هم به فكر تمجید و تشكّر نیستند. «لا نرید... شكوراً» 8* گذشتن از پاداش، به تنهایى نشانه اخلاص نیست، بلكه گذشتن از تمجید و تشكّر نیز لازم است. «لا نرید منكم جزاءً و لا شكورا» 9* وفاى به نذر واجب است و كسى كه به نذر خود وفا نكند، از قهر الهى بترسد. «یوفون بالنذر و یخافون یوماً» 10* داشتن انگیزه الهى، منافاتى با شوق به ثواب یا خوف از عقاب ندارد. زیرا ثواب و عقاب نیز از خداست. «لوجه اللّه... انّا نخاف من ربّنا یوماً عبوساً» 11* پاداش‌هاى الهى به خاطر صبر است. «جزاهم بما صبروا» 12* بهشتیان در آسایش و آرامش به سر مى‌برند. «متكئین فیها على الارائك» 13* هواى بهشت بسیار مطبوع است. «لا یرون فیها شمساً و لا زمهریراً» 14* خادمان بهشتیان، پروانه‌وار به دور آنان مى‌چرخند. «یطاف علیهم» 15* پاداش‌هاى الهى بر اساس نیّت و كیفیّت انجام كار است، نه بر اساس كمیّت كار و مقدار و مبلغ احسان. (چند قطعه نان جو و این همه پاداش، فقط به خاطر داشتن اخلاص و ایثار است.) «انّ هذا كان لكم جزاءاً و كان سعیكم مشكورا» 16* كسى كه از مردم، نه پاداش طلب كند و نه تشكّر بخواهد، «لا نرید منكم جزاءً ولا شكوراً»، خداوند به او هم پاداش مى‌دهد و هم تشكّر مى‌كند. «كان لكم جزاءً و كان سعیكم مشكوراً» 17* پیاده كردن فرامین قرآن، صبر و مقاومت لازم دارد. «نزّلنا... فاصبر» 18* پایدارى و صبر، در انجام فرمان پروردگار ارزش دارد نه در پافشارى به سلیقه‌هاى شخصى خود. «فاصبر لحكم ربّك» 19* یاد خدا، انسان را صبور و مقاوم مى‌كند. «فاصبر... واذكر... بكرة و اصیلاً» 20* از اوقات مناسب براى یاد خدا، آغاز و پایان روز است. «بكرة و اصیلاً» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 581 1* شاهكار خلقت آن است كه خداوند آفرینش انسان را با آن همه پیچیدگى بر روى یك قطره آب طراحى كرده است كه هیچ هنرمندى توان طرّاحى بر روى آن را ندارد. «نخلقكم من ماء مهین» 2* آفرینش انسان از آبى بى‌مقدار، هم نشانه عظمت و قدرت الهى است و هم دلیلى بر معاد و آفرینش دوباره انسان. «ألم نخلقكم من ماء مهین» 3* یاد ضعف‌ها و ناچیز بودن گذشته‌ها، غرور و تكبر انسان را از بین مى‌برد. «ألم نخلقكم من ماء مهین» 4* خداوند زمین را از نظر وسعت، نحوه حركت، تأمین امنیّت از طریق كوهها، تأمین آب مورد نیاز انسانها، گیاهان و حیوانات، به مناسب‌ترین شكل آفرید و خاك را بهترین وسیله براى از بین بردن زباله، آبهاى آلوده و دفن مردگان قرار داد و در آن نوعى تصفیه خانه با داشتن خاصیّت میكرب كشى قرار داد به نحوى كه زمین آب آلوده مى‌گیرد و آب زلال تحویل مى‌دهد. این تصفیه‌خانه، طبیعى، مجّانى، دائمى، عمومى و بدون پیدا شدن نقص فنى است. راستى اگر زمین وجود نداشت، بوى بد و تعفّن همه را آزار مى‌داد. 5* كاخ‌ها و سرمایه‌هایى كه در دنیا به ناحق به دست مى‌آیند، در قیامت به شراره‌هاى دوزخ تبدیل مى‌شوند. «كالقصر كانّه جمالة صفر» 6* ریشه همه جرم‌ها، عقاید فاسد است. زیرا كسى كه اعتقاد ندارد و حق را تكذیب مى‌كند، به هر كار خلافى دست مى‌زند. «ویل یومئذ للمكذّبین» 7* در دنیا انسان قادر است تا خود یا دیگران را فریب دهد و به وسیله زر و زور و تزویر و یا وعده و تهدید و رشوه، یا وابستگى نسبى و سببى براى خود چاره‌اى بیندیشد ولى در قیامت راه براى تمام این كارها بسته است. «فان كان لكم كید فكیدون» 8* انسان تنوع طلب است و در بهشت، باغ‌ها، چشمه‌ها، میوه‌ها، خوراكى‌ها و نهرها همه متنوّع‌اند. «فى ظلال و عیون و فواكه ممّا یشتهون» 9* محرومیّت مؤمنان در دنیا، با كامیابى در قیامت جبران مى‌شود. «انّ المتقین فى ظلال و عیون» 10* بهشت را به بها دهند نه بهانه. «بما كنتم تعملون» 11* عملى ارزش دارد كه دائمى و پایدار باشد، نه موسمى ومقطعى. «كنتم تعملون» 12* مطالب قرآن هرگز كهنه نمى‌شود و در هر زمان، نو و تازه است. «فبّاى حدیث بعده» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 599 1* بهشت جسم، باغ و نهر و بهشت روح، رضاى خداوند است. «جنّات عدن... رضى اللّه عنهم» 2* گواهى و شهادت زمین در قیامت، بیانگر آن است كه در همین حال، زمین آگاهانه كارهاى ما را درك مى‌كند و در آن روز با فرمان و وحى الهى بازگو مى‌كند. 3* زلزله بزرگ زمین در آستانه قیامت، امرى قطعى و حتمى است. «اذا زلزلت الارض زلزالها» (كلمه اذا در موردى بكار مى‌رود كه امر قطعى باشد) 4* قیامت روز تحیّر انسان است. «قال الانسان ما لها» 5* زمین از گواهان قیامت است. «یومئذ تحدّث اخبارها» 6* در قیامت راه هرگونه انكار بسته است. «یروا اعمالهم» 7* همه مردم در دادگاه عدل الهى یكسان‌اند. «فمن یعمل... فمن یعمل...» 8* كیفر و پاداش الهى، بر اساس عمل است. «فمن یعمل... فمن یعمل...» 9* عمل هر چه هم كوچك باشد، حساب و كتاب دارد. لذا نه گناهان را كوچك شمرید و نه عبادات را. «مثقال ذرّة» 10* در قرآن از علاقه شدید و حریصانه به مال دنیا كه سبب فراموش كردن آخرت و محرومان شود، انتقاد شده است. «انّه لحبّ الخیر لشدید» 11* قرآن از مال دنیا به «خیر» تعبیر كرده است: «لحبّ الخیر» تا بفهماند مال باید از راه خیر بدست آید و در راه خیر با نیت خیر و با شیوه خیر مصرف گردد. 12* مسلمانان باید اسب سوار و چابك باشند. (در سوگند به نفس اسب، نوعى تشویق به اسب سوارى هدفدار است.) «و العادیات ضَبحا» 13* در جهاد با دشمن، سرعت عمل یك ارزش است. «و العادیات ضَبحا» 14* دشمن را چنان غافلگیر كنید كه ناگاه در وسط آنان باشید تا فرصت مقابله با شما را نداشته باشند. «فوسطن به جمعًا» 15* ناسپاسى و مال دوستى انسان را در برابر جبهه حق قرار مى‌دهد. «و العادیات... انّ الانسان لربّه لكنود... لحبّ الخیر لشدید» 16* در فرهنگ اسلامى، ثروت و مال خیر است. «انّه لحبّ الخیر لشدید» 17* علاقه به مال، امرى فطرى است، آنچه مذموم است علاقه افراطى است كه انسان از یك سو دست به هر نوع درآمدى مى‌زند و از سوى دیگر حقوق واجب الهى را نمى‌پردازد. «لشدید» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)