eitaa logo
تفسیر آسان قرآن
251 دنبال‌کننده
604 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بنام خدا.إن شاء الله هر روز دو صفحه از قرآن به همراه صوت وتفسیر آسان وکاربردی گذاشته خواهد شد.خلاصه تفسیر حاج آقا قرائتی ارتباط با مدیر @kh8514
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 532 1* احاطه خداوند به شرق و غرب عالم یكسان است. «ربّ المشرقَین... ربّ المغربَین» 2* دین اسلام، دین فطرى است و خداوند گرایش‌ها و نیازهاى فطرى بشر را تأمین كرده است، كه یكى از آنها گرایش به زیبایى و زینت است. آن هم گوهرى گرانبها همچون مروارید كه از دریا استخراج مى‌شود. 3* آثار قدرت خدا و برترى اراده او بر همه چیز هویداست. آب دریاى شور با آب دریاى شیرین تلاقى و برخورد مى‌كند، از كنار هم مى‌گذرند و در یكدیگر داخل نمى‌شوند. «بینهما برزخ لایبغیان» 4* بهره‌بردارى از نعمت‌ها، نیاز به تلاش و كوشش دارد. «یخرج منهما اللؤلؤ...» 5* به كسى جز خدا تكیه نكنیم كه همه فناپذیرند.«كلّ من علیها فان ویبقى وجه ربّك» 6* چنین نیست كه خداوند، عالم را آفریده و آن را به حال خود رها كرده باشد، بلكه همواره امور هستى را تدبیر و اداره مى‌كند. «كلّ یوم هو فى شأن» 7* از همه نعمت‌هاى مادى و معنوى حسابرسى مى‌شود، از آغاز سوره تا اینجا نعمت‌هاى مختلف مادى و معنوى مطرح شد و در این آیه مى‌فرماید؛ به زودى به حساب شما رسیدگى مى‌كنیم: «سنفرغ لكم ایّه الثقلان» 8* همه باید آماده حسابرسى باشند. «سنفرغ لكم ایّه الثقلان» 9* جنّ و انس، در قیامت در كنار یكدیگر مورد خطاب الهى قرار مى‌گیرند. «یا معشر الجنّ و الانس...» 10* در آینده آسمان‌ها از هم شكافته و ذوب خواهند شد. آسمان‌هایى كه «سبعاً شدادا»(نبأ، 12) هستند، مثل روغن مذابّ، روان مى‌شوند. «فكانت وَردة كالدّهان» 11* ظهور قیامت، با دگرگونى در نظام طبیعت صورت مى‌گیرد. «فاذا انشّقت السماء...» 12* جنّ نیز همچون انسان، اختیار داشته و مرتكب گناه مى‌گردد. «لایسئل عن ذنبه انس و لا جانّ» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 553 1* سوره جمعه یازده آیه دارد و در مدینه نازل شده است. یكى از اهداف اساسى این سوره، ترغیب و تشویق و تحریص مسلمانان به حضور یكپارچه در اجتماع هفتگى نمازجمعه است. 2* در قرآن، هشت بار فرمان توكل، هشت بار فرمان استغفار، پنج بار فرمان عبادت، پنج بار فرمان ذكر و یاد خدا، دو بار فرمان تكبیر و چند بار فرمان سجده آمده است، ولى فرمان تسبیح، شانزده مرتبه آمده است. 3* امام صادق‌علیه السلام از رسول گرامى اسلام‌صلى الله علیه وآله روایت مى‌كند كه آن حضرت فرمود: هرگاه بنده‌اى «سبحان اللّه» بگوید، هر آنچه در زیر عرش قرار دارد همراه با او تسبیح گویند و به گوینده‌ى این سخن، ده برابر پاداش داده مى‌شود و هرگاه «الحمدللّه» بگوید، خداوند نعمت‌هاى دنیا را بر او ارزانى دارد تا زمانى كه با خداوند ملاقات كند و آنگاه نعمت‌هاى آخرت بر او ارزانى شود.(تفسیرالمیزان، ج‌10، ص‌30) 4* تسبیح خداوند، كفّاره كلماتى است كه در مجالس گفته یا شنیده مى‌شود. در حدیث مى‌خوانیم: رسول خداصلى الله علیه وآله هنگامى كه از مجالس برمى‌خاستند، ذكر «سبحانك الّلهم و بحمدك» را گفته و مى‌فرمودند: این كلمه، كفّاره مجلس است. «انّه كفّارة المجلس» 5* تسبیح، وسیله نجات است. قرآن درباره حضرت یونس‌علیه السلام مى‌فرماید: «فلولا انّه كان من المسبّحین للبث فى بطنه الى یوم یبعثون»(صافّات، 143.) اگر او تسبیح‌گو نبود، براى همیشه در شكم ماهى ماندگار بود. 6* برخاستن پیامبر از یك جامعه امّى و آنگاه پرچمدارى علم و حكمت، یك معجزه الهى است. «بعث فى الامّیین رسولاً» 7* تلاوت قرآن، وسیله و مقدمه تزكیه و تزكیه مقدم بر تعلیم و تعلّم است «یتلوا... یزكّیهم... یعلّمهم». (چنانكه در جاى دیگر مى‌خوانیم: «اتّقوا اللّه و یعلّمكم اللّه»(27) از خداوند پروا كنید تا خداوند، حقایقى را به شما بیاموزد). 8* تزكیه و تعلیم در رأس برنامه‌هاى انبیاست. «یزكّیهم و یعلّمهم» 9* در محیط فاسد نیز مى‌توان كار تربیتى كرد. «و ان كانوا من قبل لفى ضلال مبین» 10* در تفاسیر شیعه و سنّى مى‌خوانیم: هنگامى كه این آیه نازل شد، پیامبر اسلام‌صلى الله علیه وآله در پاسخ این سؤال كه مراد از «آخرین» در آیه سوم چه كسانى هستند؟، دست مباركشان را بر شانه سلمان گذاشته و فرمودند: اگر ایمان در ستاره ثریّا باشد، مردانى از نسل و تبار این مرد به سراغ آن خواهند رفت. 11* رسالت پیامبر اسلام‌صلى الله علیه وآله، مخصوص مردم معاصر خود نیست بلكه شامل تمام مردم پس از او، از هر نژاد و اقلیم مى‌شود. «و آخرین منهم لمّا یلحقوا...» 12* گرچه نبوّت فضل و مقام بزرگى است كه خداوند به هر كس بخواهد عطا مى‌كند ولى چون حكیم است، این مقام را تنها به اهلش مى‌دهد. «العزیز الحكیم ذلك فضل اللّه یؤتیه من یشاء» 13* استفاده از تمثیل در بیان حقایق، شیوه‌اى قرآنى است. (قرآن دانشمندان بى‌عمل را به الاغ تشبیه كرده است كه به ظاهر سنگین است، ولى در واقع، خفیف است). «مثل الّذین حمّلوا التوراة... كمثل الحمار یحمل اسفاراً» 14* گرچه خطاب این آیه به یهودیان است، ولى آمادگى براى مرگ، وسیله‌اى براى سنجش همه مدّعیان ایمان و ولایت الهى است. «فتمنّوا الموت» 15* جلوى بلند پروازى‌ها و تخیّلات نابه‌جا را باید گرفت. «ان زعمتم... فتمنّوا الموت» 16* ریشه فرار از مرگ، اعمال خود انسان‌هاست. «و لایتمنّونه ابداً بما قدّمت ایدیهم» 17* ایمان و باور به این كه در قیامت دوباره زنده شده و حضور خواهیم یافت و جرم‌ها كشف خواهد شد، بهترین عامل براى رعایت تقوا در دنیا است. «فینبّئكم» 18* علم خداوند نسبت به حاضر و غایب و ظاهر و باطن یكسان است. «عالم الغیب و الشهادة» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 560 1* یكى از امورى كه انسان را گرفتار مى‌كند، علاقه به كسب رضایت دیگران به هر قیمتى است. «تبتغى مرضات ازواجك» 2* خداوند، هم گذشته را جبران مى‌كند، «غفور رحیم» و هم راه را براى آینده باز مى‌كند. «فرض اللّه لكم تحلة ایمانكم» 3* زن باید رازدار باشد تا همسرش بتواند اسرارش را به او بگوید. «و اذ أسرّ النّبىّ الى بعض ازواجه» 4* آبروى افراد خطاكار را حفظ كنید و نام آن‌ها را نبرید. «بعض ازواجه... نبّأت به» 5* رهبر جامعه نباید از مسائل داخلى وخانوادگى خود غافل باشد. «اظهره اللّه علیه» 6* لغزش‌ها را به خود افراد بگویید نه دیگران. «عرّف بعضه» 7* در مدیریّت، گاهى تغافل و سعه صدر لازم است. «و اعرض عن بعض» 8* آن كه اسرار دیگران را سرّى فاش مى‌كند، احتمال بدهد كه سرّ او نیز فاش شود. «نبّأت به... نبّأها به» 9* 52 حدیث از شیعه و سنى نقل شده است كه مراد از صالح المؤمنین، علىّ بن ابیطالب‌علیهما السلام است. بر اساس این روایات، علىّ بن ابیطالب‌علیهما السلام در كنار جبرئیل و بلكه میان او و سایر فرشتگان قرار گرفته است و این مقام را پیامبر اكرم‌صلى الله علیه وآله به آن حضرت بشارت دادند.(تفسیر كنز الدقائق) 10* به خاطر یك خلاف، همه را زیر سؤال نبرید. «تتوبا» (دو نفر باید توبه كنند، نه همه.) 11* شنیدن راز نیز ممنوع است. خداوند به گوینده و شنونده، هردو مى‌فرماید: توبه كنید. «تتوبا» 12* توبه تنها اظهار پشیمانى با زبان نیست، توبه واقعى بازگشت دل گنهكار است. «تتوبا... صغت قلوبكما» 13* كسانى‌كه رازى را بى‌دلیل افشا مى‌كنند، اگر توبه نكنند، توطئه‌گرند. «ان تتوبا... تظاهرا علیه» 14* صالح بودن، انسان را در كنار فرشتگان مقرّب الهى قرار مى‌دهد. «جبریل و صالح المؤمنین» 15* غرور كاذب افراد را بشكنید و در برابر پندارهاى باطل بایستید. «خیراً منكن» 16* ارزش واقعى زن، به كمالات اوست. «خیراً منكنّ مسلمات، مؤمنات...» 17* ایمان و عبادت زن، مهم‌تر از باكره یا بیوه بودن اوست. «مؤمنات... ثیّبات و ابكارا» 18* در روایات مى‌خوانیم كه شیوه حفظ بستگان از آتش دوزخ، امر به معروف و نهى از منكر آنان است كه اگر قبول كردند، آنان را از آتش حفظ كرده‌اى و اگر نپذیرفتند، تو به وظیفه‌ات عمل كرده‌اى. «ان اطاعوك كنت قد وقیتهم و ان عصوك قد قضیت ما علیك»(تفسیر نور الثقلین) 19* پیامبر اسلام‌صلى الله علیه وآله مى‌فرماید: «مرّوا صبیانكم بالصلاة اذا بلغوا سبع سنین واضربوهم على تركها اذا بلغوا تسعاً و فرقوا بینهم فى المضاجع اذا بلغوا عشرا»(بحار، ج 85، ص 134.) همین كه فرزندتان به هفت سالگى رسید، آنان را به نماز فرمان دهید و همین كه نه ساله شدند، سخت‌گیرى تا مرز تنبیه بدنى مانعى ندارد و بستر و رختخواب آنان را در ده سالگى جدا كنید. 20* هم خودتان را حفظ كنید، «قوا انفسكم» و هم از خداوند بخواهید شما را حفظ كند. «ربّنا... قنا عذاب النار»(بقره، 201) 21* ایمان داشتن كافى نیست، حفظ آن از خطرات و آسیب‌ها مهم است. پس باید مراقبت كرد. «یا ایّها الّذین آمنوا قوا انفسكم» 22* اولین گام در اصلاحات، اصلاح خود و بستگان و سپس اصلاح جامعه است. در این آیه، اصلاح خود و بستگان و سپس در آیه نهم، اصلاح جامعه از طریق جهاد با كفّار و منافقان آمده است. «قوا انفسكم و اهلیكم» 23* تربیت دینى فرزندان، بر عهده مدیر خانواده است. «قوا انفسكم و اهلیكم ناراً» 24* نفس انسان، سركش است و نیاز به حفاظت دارد. «قوا انفسكم» 25* اولى‌ترین فرد به حفظ انسان، خود انسان است. «قوا انفسكم» 26* كیفرهاى قیامت، چیزى جز عملكرد انسان نیست. «انّما تجزون ما كنتم تعملون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 561 1* در آیات قبل فرمان داد كه خود را از آتش دوزخ حفظ كنید، «قوا انفسكم...» در این آیه، یك از راههاى آن را توبه واقعى مى‌داند. «توبوا الى اللّه» 2* توبه باید به درگاه خدا باشد، نه افشاى گناه نزد بندگان. «توبوا الى اللّه» 3* یكى از تكالیف مؤمن، توبه از گناه است. «یا ایّها الّذین آمنوا توبوا...» 4* توبه باید خالصانه و صادقانه باشد نه لقلقه زبان. «توبةً نصوحا» 5* توبه، زمان و مكان خاصّى ندارد. «توبوا الى اللّه توبةً نصوحا» 6* پذیرش توبه، از شئون ربوبیّت است. «عسى‌ ربّكم ان یكفّر عنكم سیئاتكم» 7* ناپاكى و پلیدى در بهشت جاى ندارد؛ اول پاك شدن، سپس وارد بهشت شدن. «یكفّر... یدخلكم» 8* نتیجه توبه دو چیز است: محو گذشته «یكفّر عنكم سیئاتكم» و تأمین آینده. «یدخلكم جنّات» 9* ایمان به پیامبر كافى نیست، همراهى و تبعیّت از آن حضرت لازم است. «و الّذین آمنوا معه» 10* در قیامت نیز تكامل هست. مؤمنان در آن روز به فكر تكمیل نور خود هستند. «ربّنا اتمم لنا نورنا» 11* جنگ و جهاد، باید زیر نظر رهبر الهى باشد. «یا ایّها النّبى جاهد الكفّار» 12* اسلام دین جامع است. در جاى خود رأفت دارد و در جاى خود سخت‌گیرى و خشنونت. «و اغلظ علیهم» 13* زن مى‌تواند الگوى فساد یا صلاح، در طول تاریخ باشد. «ضرب اللّه مثلاً... امرأة نوح و امرأة لوط» 14* زن در عقیده و عمل آزاد است. وابستگى خانوادگى و اقتصادى و اجتماعى او را مجبور نمى‌كند. «كانتا تحت عبدین من عبادنا... فخانتاهما» 15* جریان كفر و نفاق، حتى در خانه انبیا نفوذ مى‌كند. «فخانتاهما» 16* در نظام خانوادگى دینى، سرپرستى و مدیریّت با مرد است. «كانتا تحت عبدین» 17* در آیات قبل، دو نمونه زن بد (همسر نوح و لوط) معرّفى شد و در آیات 11 و 12، دو نمونه زن خوب معرّفى مى‌شود. (همسر فرعون و حضرت مریم) هنگامى كه آسیه، (همسر فرعون) معجزه حضرت موسى را دید، به او ایمان آورد و فرعون، به كیفر این كار، دست و پایش را به زمین میخكوب كرد و او را زیر آفتاب سوزان قرار داد. هنگامى كه آسیه آخرین لحظه‌هاى عمر خود را مى‌گذرانید، دعایش این بود، «ربّ ابن لى عندك بیتاً فى الجنّة»(تفسیر مجمع البیان) لازم نیست الگو، پیامبر یا امام معصوم باشد و لازم نیست سابقه توحیدى داشته باشد. زن فرعون، نه معصوم بود و نه موحّد، بلكه با دیدن معجزه موسى‌ ایمان آورد. در معرّفى الگو و تجلیل از شخصیت‌ها، فرقى میان زن و مرد نیست. قرآن به پیامبرش دستور مى‌دهد كه یاد ابراهیم را زنده نگه دار: «واذكر فى الكتاب ابراهیم»( مریم، 41) و یادآور مریم باش: «واذكر فى الكتاب مریم»( مریم، 16) چنانكه در این آیه، همسر فرعون را معرّفى مى‌كند. «ضرب اللّه مثلاً للّذین آمنوا امرائة فرعون» 18* همسر فرعون ثابت كرد بسیارى از شعارهایى كه در طول زمان، جزو فرهنگ مردم شده، غلط است و باید آن را عوض كرد. مى‌گویند: خواهى نشوى رسوا، هم رنگ جماعت شو، امّا او گفت: من هم رنگ جماعت نمى‌شوم و رسوا هم نمى‌شوم. مى‌گویند: یك دست صدا ندارد، امّا او ثابت كرد كه یك نفر نیز مى‌تواند موج ایجاد كند. مى‌گویند: زن شخصیّت مستقل ندارد، امّا او ثابت كرد زن در انتخاب راه مستقل است. مى‌گویند: با مشت نمى‌شود به جنگ درفش رفت، امّا او ثابت كرد حق ماندنى است و اگر مشت روى آهن اثر ندارد، روى افكار عمومى در تاریخ اثر دارد. مى‌گویند: با یك گل بهار نمى‌شود، امّا او ثابت كرد اگر خدا بخواهد با یك گل بهار مى‌شود. مى‌گویند: فلانى نمك خورد و نمك‌گیر شد، همسر فرعون نان و نمك فرعون را خورد، ولى از عقیده او متنفّر بود و مى‌گفت: «نجّنى من فرعون» خدایا! مرا از فرعون نجات بده. 19* حرف اول را اراده انسان مى‌زند، نه چیز دیگر. «ضرب اللّه مثلاً... امرائة فرعون» 20* مبارزه با طاغوت، با دعا منافاتى ندارد. «ربّ... نجّنى من فرعون» 21* اطاعت زن از مردم در عقیده لازم نیست، بلكه گاهى باید موضع بگیرد. «نجّنى من فرعون» 22* روابط خانوادگى مرز دارد و همین كه به انحراف و كفر رسید باید تغییر كند. «نجّنى من فرعون» 23* تنها زنى كه نامش در قرآن آمده، حضرت مریم است كه 31 مرتبه در دوازده سوره از او نام برده شده كه 12 بار آن به صورت عیسى‌بن‌مریم است و یك سوره قرآن، به نام اوست. 24* ارزش زن به پاكدامنى اوست. «مریم بنت عمران الّتى احصنت فرجها» 25* گام اول را باید انسان بر دارد، آنگاه الطاف الهى سرازیر مى‌شود. «احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا» 26* فرزند پاك از دامان پاك برمى‌خیزد. «احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 566 1* ذلّت قیامت فراگیر است. «ترهقهم ذلّة» 2* كسى كه خشوع انتخابى در برابر خدا را نپذیرد، در آن روز خشوع و ذلّت اجبارى را خواهد پذیرفت. «خاشعة... ترهقهم ذلّة» 3* تكذیب قرآن، كیفرى بس بزرگ دارد، زیرا خداوند مى‌فرماید: آنان را به من واگذار. «فذرنى و من یكذّب بهذا الحدیث» 4* زود قضاوت نكنید و هر رفاهى را نشانه سعادت ندانید. (حیوانات را به چراگاه مى‌برند و آنها فربه مى‌شوند، ولى پایان كارشان كشتارگاه است.) «سنستدرجهم من حیث لا یعلمون» 5* خداوند در قرآن، حدود بیست مرتبه پیامبرش را به صبر دعوت كرده است زیرا ارشاد مردم صبر و مقاومت لازم دارد. 6* سؤال: مراد از «نعمت پروردگار» كه یونس دریافت كرد چه بود؟ پاسخ: هم نعمت مادى به او رو كرد، زیرا او غرق نشد و ماهى او را بلعید، در شكم ماهى زنده ماند و سپس او را بیرون آورد. و هم نعمت معنوى كه توفیق عذرخواهى و پذیرش توبه او باشد، زیرا هیچ توبه و اطاعتى از انسان سر نمى‌زند مگر با توفیق الهى. 7* به طور طبیعى، مردم از عالم دینى كه هدف مادى داشته باشد فرار مى‌كنند. «فهم من مغرم مثقلون» 8* رهبر جامعه نباید در هیچ شرایطى امّت را رها كند. «لا تكن كصاحب الحوت» 9* به جاى آنكه افراد را به خاطر یك لغزش طرد كنیم، آنها را تدارك كنیم، ضعف‌ها را برطرف و آنگاه به آنان مسئولیّت دهیم. «تداركه نعمة من ربّه... فاجتباه ربّه» 10* چشم زخم‌ پیامبر فرمود: «انّ العین حقّ و انّها تُدخل الجمل والثور التّنور» چشم زخم حق است و به قدرى كارساز است كه شتر و گاو را داخل تنور مى‌كند.(بحار الانوار، ج‌63، ص 17.) چشم زخم لازم نیست از دشمن باشد. گاهى دوست از دوست خودش به خاطر داشتن كمالى تعجب مى‌كند و لذا در حدیث داریم كه اگر از دوست خود چیزى دیدید كه تعجب كردید، خدا را یاد كنید تا بلاى چشم زخم دفع شود و چه بسیارند كسانى كه به وسیله چشم زخم هلاك شده و جان داده‌اند.(بحارالانوار، ج 95، ص 127) البتّه حق بودن شورى چشم به این معنا نیست كه ما به بعضى افراد سوءظن داشته باشیم و آنان را متهم به چشم شورى كنیم. و یا كوتاهى‌هاى خودمان را در موارد مختلف به‌حساب چشم زخم بگذاریم. در روایات مى‌خوانیم: صدقه، دعا، خواندن سوره‌هاى ناس و فلق و امثال آن مى‌تواند مانع تأثیر چشم زخم شود. 11* كینه دشمن جدى‌ست، باید به هوش بود. «و ان یكاد الّذین كفروا لیزلقونك» 12* لبه تیز حمله دشمن رهبرجامعه اسلامى است. «لیزلقونك» 13* چشم زخم یك واقعیّت است. «لیزلقونك بابصارهم» 14* قرآن، وسیله غفلت زدایى است. «ان هو الا ذكر» 15* قرآن، محدود به زمین و زمان خاصّى نیست، كتابى است جهانى و جاودانى براى همه ملت‌ها. «ذكر للعالمین» 16* قیامت، روزى بس بزرگ و هولناك است. «الحاقّة ما الحاقّة» 17* تمام كیفرها در قیامت نیست، كیفر اقوامى در همین دنیاست. «فاهلكوا بالطّاغیة» 18* تكذیب، مقدّمه طغیان و طغیان، سبب نابودى است. «كذّبت... فاهلكوا بالطاغیة» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 567 1* زمخشرى، فخررازى، مراغى، قرطبى، از مفسّران اهل سنّت و شیخ طبرسى، ابوالفتوح رازى و علامه طباطبایى از مفسّران شیعه، روایاتى را نقل كرده‌اند كه بر اساس آن، «اُذن وادعیة» به حضرت على‌علیه السلام تطبیق شده است. و مفرد بودن كلمه «اُذُن» تأیید همین نكته است كه آن كه تمام حقایق را حفظ كرده یك گوش بیشتر نبوده است. 2* اطاعت از پیامبران، واجب و مخالفت آنان سبب نابودى است. «فعصوا رسول ربّهم فاخذناهم اخذة رابیة» 3* نافرمانى انبیا، كیفر دنیوى نیز دارد. «فعصوا... فاخذهم» 4* از حوادث تلخ باید عبرت گرفت. «لنجعلها لكم تذكرة» 5* حفظ آثار و تاریخ و كلمات یك ارزش است. «تعیها اذن واعیة» 6* شنیدنى ارزش دارد كه همراه با فهم و حفظ باشد. «تعیها اذن واعیة» 7* نفخ در صور، از امور حتمى است. «اذا نفخ فى الصور» 8* متلاشى شدن نظام موجود، از طریق صداى رعد آساست. «نفخ فى الصّور... فدكّتا» 9* زمین از مدار حركت خود خارج، كوهها از جایگاه خود كنده و در یك برخورد در هم كوبیده مى‌شوند. «و حملت الارض و الجبال فدكّتا» 10* فروپاشى كوهها با شدّت و سرعت خواهد بود. «دكّة واحدة» 11* واقعه مهم، قیامت است و هر واقعه دیگر نسبت به آن ناچیز است. «وقعت الواقعة» 12* تمام ابعاد پنهان شخصیّت انسان در قیامت به نمایش گذاشته مى‌شود و شخصیّت واقعى انسان، خوبى‌ها و بدى‌ها، افكار و انگیزه‌ها، نقص‌ها و كمالات، كشف و عرضه مى‌شود. «لا تخفى منكم خافیة» 13* در قیامت هم نعمت مادى است و هم روحى، راضى بودن انسان، نعمت روحى و بهشت برین نعمت مادى است. 14* در قیامت، پرونده عمل هر كس را در اختیارش مى‌گذارند. «اوتى كتابه» 15* خداوند در قیامت، بر اساس پرونده مكتوب و مستند، مردم را محاكمه و كیفر و پاداش مى‌دهد. «اوتى كتابه» 16* نه یقین، بلكه حتّى ظنّ و گمان به وقوع قیامت، مى‌تواند انسان را كنترل كند. «انّى ظننت انّى ملاق حسابیه» 17* قیامت، دوره برداشتِ دانه‌هایى است كه در دنیا كاشته شده باشد. «بما اسلفتم فى الایّام الخالیة» 18* علاقه به كشف كمالات، امرى فطرى است وتا قیامت وجود دارد. «هاؤم اقرؤا كتابیه» 19* اگر ایمان به حساب و كتاب سبب تقوا و پرهیز از لذّت‌هاى حرام دنیوى و محرومیت‌هاى موقّت مى‌شود، در عوض زندگى در بهشت، كاملاً رضایت بخش خواهد بود. «فى عیشة راضیة فى جنّة عالیة» 20* امام صادق‌علیه السلام فرمود: اگر یك حلقه از آن زنجیرى كه دوزخیان را با آن به بند مى‌كشند، بر دنیا نهاده شود، دنیا از شدّت حرارت، ذوب مى‌شود.( تفسیر نورالثقلین) 21* گرفتن و بستن و كشاندن و به دوزخ پرتاب كردن، بیانگر نهایت حقارت و ذلت دوزخیان است. «خذوه فغلّوه... صلّوه... فاسلكوه» 22* ثروت و قدرت، در قیامت كارآیى ندارد. «ما اغنى عنّى مالیه هلك عنّى سلطانیة» 23* ثروت‌اندوزى در دنیا، سبب حسرت در قیامت است. «ما اغنى عنّى مالیه» 24* كیفر دستهایى كه در دنیا براى هرگونه فساد و ستم باز بود، غل و زنجیر قیامت است. «فغلّوه» 25* انسانى كه در قلبش نور معرفت خدا و در عملش، خدمت به مردم نباشد، بهتر كه بسوزد. «لا یؤمن... و لا یحضّ» 26* توجه به گرسنگان، در كنار ایمان به خدا مطرح است. «لا یؤمن... و لایحضّ» 27* بر فرض كه خود، توان كمك نداشته باشیم، باید دیگران را براى كمك به گرسنگان تشویق كنیم. «و لا یحضّ على طعام المسكین» 28* رسیدگى به فقرا شرط ندارد كه فقیر، مؤمن باشد. «و لا یحضّ على طعام المسكین» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 568 1* كیفر در قیامت با گناهان متناسب است. كسى كه در دنیا براى مسكین سوز ندارد، در آخرت دوست دلسوزى ندارد. «فلیس له الیوم هاهنا حمیم» و كسى كه در دنیا به كسى طعام نداد، در آن روز با طعام شكنجه مى‌شود. 2* دوزخیان، نه از نظر روحى در رفاه هستند «لیس له الیوم ههنا حمیم» و نه از نظر جسمى. «و لا طعام الاّ من غسلین» 3* ایمان نیاوردن به خداى بزرگ و بى تفاوتى نسبت به گرسنگان، خطایى نابخشودنى است. «لا یأكله الا الخاطئون» 4* مبلّغ، توقّع ایمان آوردن تمام یا اكثریّت مردم را نداشته باشد. «قلیلاً ما تؤمنون» 5* ایمان به تنهایى كافى نیست، ذكر هم لازم است. ممكن است ایمان باشد ولى انسان غافل باشد. «قلیلاً ما تؤمنون... قلیلاً ما تذكّرون» 6* به خاطر عدم پذیرش اكثریّت، از گفتن سخن حق صرف نظر نكنید. «لقول رسول كریم... قلیلاً ما تؤمنون» 7* در آیات قبل خداوند از پیامبرش بهترین دفاع را كرد ولى در عین حال در این آیه تهدید هم مى‌كند كه اگر سخنى به ناحق به خدا نسبت دهد، شاه رگ او با قدرت قطع شود. 8* دفاع از حق، مهم‌تر از شخص است. براى مصونیّت وحى، حتّى جان بهترین افراد را مى‌گیریم. «لو تقوّل... لاخذنا...» 9* براى حفظ حدود و حریم قرآن، قاطعانه باید سخن گفت. «لاخذنا منه بالیمین» 10* گناهان بزرگ، كیفر بزرگ دارد. «لاخذنا منه... ثمّ لقطعنا...» 11* هر چیز كه ارزش بیشترى دارد باید حراست از آن شدیدتر باشد. «تنزیل من ربّ العالمین... لو تقوّل... لاخذنا... لقطعنا...» 12* قهر خداوند نسبت به كسانى كه حریم وحى را بشكنند، نابودى است. «لقطعنا منه الوتین» 13* تأثیر قرآن روى متقین جدى و قطعى است. «و انّه لتذكرة للمتّقین» 14* شرط پند پذیرى، روحیه تقواست. «لتذكرة للمتّقین» 15* در برابر موضع‌گیرى‌هاى مكذّبین، در پناه یاد خدا به راه خود ادامه بده. «فسبّح باسم ربّك العظیم» 16* تسبیح خداوند در راستاى تربیت انسان است. «فسبّح باسم ربّك العظیم» 17* مرحوم علامه امینى‌قدس سره در كتاب شریف الغدیر(الغدیر، ج‌1، ص 239 تا 246) نام سى نفر از بزرگان مفسّرین و محدّثین، از قرن سوم هجرى تا قرن چهاردهم را نقل كرده كه گفته‌اند: شأن نزول آیه «سأل سائل» مربوط به شخصى مى‌باشد كه به پیغمبر گفت: نصب امیرالمؤمنین به خلافت در روز غدیر از طرف خودت بود یا از طرف خدا؟! ما را به حج و روزه و زكات فرمان دادى و ما قبول كردیم، امّا راضى نشدى، تا آن كه پسر عموى خودت را بر ما حاكم كردى! سپس گفت: «اللّهم اِن كان هذا هو الحقّ من عندك فامطر علینا حجارة من السماء»(2) خدایا اگر این امر حق است از آسمان سنگى بباران (تا نابود شویم و شاهد چنین روزى نباشیم). سنگى فرود آمد و او نابود شد و این آیه نازل شد. «سأل سائل بعذاب واقع» 18* حدود بیست مرتبه خداوند پیامبرش را در قرآن به صبر دعوت كرده است، آن هم صبر جمیل، كه در آن جزع و فزع و سخنان ناروا نباشد. البتّه خطاب صبر به پیامبر است، ولى امت نیز باید صبر داشته باشند. 19* حتّى پیامبر، نیازمند توصیه به صبر و پایدارى هستند. «فاصبر صبراً جمیلاً» 20* كسى كه قیامت را نزدیك ببیند، در برابر مشكلات صبر و پایدارى مى‌كند. «فاصبر... نراه قریباً» 21* به دوستى‌ها و روابط گرم دنیوى دل نبندید كه در آخرت به كار نیاید. «لا یسئل حمیم حمیماً» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 569 1* مجرم در قیامت سه آرزو مى‌كند: الف) با خاك یكسان شود. «لو تُسوّى‌ بهم الارض»(نساء، 42) ب) از اعمالش دور شود. «امداً بعیداً»(آل عمران، 30) ج) با فدیه دادن رها شود. «یوم یودّ المجرم لو یفتدى...» 2* مجرم براى فدیه دادن و نجات یافتن، فرد یا گروهى را انتخاب نمى‌كند، بلكه مى‌گوید: همه را بگیرید و مرا آزاد كنید؛ فرزند، همسر، برادر، فامیل و همه مردم زمین. (كلمات با حرف واو عطف شده نه با حرف «اَوْ») در آن روز، عاطفه فرزندى، غیرت همسرى، محبّت برادرى و حمایت فامیلى و آشنایى مردمى همه فدا مى‌شود، ولى چه سود؟! 3* بر اساس این آیات، عوامل دوزخى شدن چهار چیز است: فرد در ظاهر به حق پشت مى‌كند: «ادبر» در قلب تنفّر دارد و روى بر مى‌تابد: «تولّى‌» ثروت اندوزى مى‌كند: «جمع» و به دیگران نمى‌دهد. «فاوعى‌» 4* مراقب باشیم كه در دنیا به خاطر رفاه همسر و فرزندان و جلب رضایت دوستان و خویشان، خود را دوزخى نكنیم. زیرا در آن روز هیچ یك از آنها به داد ما نمى‌رسند و به درد ما نمى‌خورند. «لو یفتدى... ببنیه و صاحبته و اخیه» 5* بر اساس روایات، بهترین عمل آن است كه تداوم داشته باشد.(تفسیر نورالثقلین) «الّذین هم على صلاتهم دائمون» 6* انسان بسیار كم ظرفیّت است، با تماس با سختى فریاد مى‌زند و بخل مى‌ورزد. «مسّه... مسّه» 7* راه نجات از اخلاق ناپسند، مداومت به نماز است. «خلق هلوعاً... الاّ المصلّین» 8* طبع مادّى انسان به سوى حرص و بخل میل دارد و نماز و یاد خدا آن را مهار مى‌كند. «انّ الانسان خلق هلوعاً... الاّ المصلّین» 9* انسان بدون نماز مضطرب است. «جزوعاً... منوعاً... الاّ المصلّین» 10* در نهج البلاغه مى‌خوانیم: «انّ اللّه سبحانه فرض فى اموال الاغنیاء اقوات الفقراء فما جاع فقیر الاّ بما متّع به غنىّ و اللّه تعالى سائلهم عن ذلك»(نهج‌البلاغه، حكمت 328) همانا خداوند قوت فقرا را در اموال اغنیا قرار داده است و هیچ گرسنه‌اى نیست مگر آن كه ثروتمندى از حقّ او بهره‌بردارى مى‌كند و خداوند از آنان بازخواست خواهد كرد. 11* حضرت على‌علیه السلام به فرزندش مى‌فرماید: آن گونه از خدا خوف داشته باش كه اگر تمام خوبى‌ها را داشته باشى، احتمال بده از تو نپذیرند و آن گونه امید داشته باش كه اگر تمام بدى‌هاى مردم زمین را داشته باشى، احتمال بده تو را ببخشند.(تفسیر نمونه) 12* نماز و رسیدگى به محرومان، پیوند ناگسستنى دارند. «الاّ المصلّین... حقّ معلوم للسائل و المحروم» 13* انفاق، تعدیل كننده روحیه حرص و بخل است. «خلق هلوعا... جمع فاوعى... فى اموالهم حقّ معلوم» 14* مؤمن و نمازگزار واقعى، خود را مالك همه دارایى‌هاى خود نمى‌داند و سهمى از آن را حق دیگران مى‌داند. «فى اموالهم حقّ معلوم» 15* نیازمندان، در اموال توانگران حق دارند و شریكند.«حقّ معلوم للسائل والمحروم» 16* در فقرزدایى تنها به ظاهر افراد ننگرید، گروهى از محرومان صورت خود را با سیلى سرخ نگه مى‌دارند و سؤال نمى‌كنند. «و المحروم» 17* نیازمندى، شرط دریافت است، مؤمن باشد یا نباشد. «للسائل و المحروم» 18* دینِ جامع آن است كه هم به مسائل اجتماعى توجّه كند، «حقّ معلوم للسائل و المحروم» و هم به مسائل اعتقادى. «الّذین یصدّقون بیوم الدّین» 19* اسلام، دینى فطرى است. هم باید غرائز از راه درست ارضا شود و هم جلوى فحشا و منكر گرفته شود. «الّذین هم لفروجهم حافظون... الاّ على ازواجهم» 20* اسلام با طرد غریزه جنسى، مخالف است. «الاّ على ازواجهم» 21* خطر، همیشه در كمین است: خطر انحراف و سوء عاقبت و بدون توبه مردن، خطر پذیرفته نشدن اعمال، خطر حبط اعمال، و... «و الّذین هم من عذاب ربّهم مشفقون» 22* ارضاى غریزه جنسى از راههاى حرام، نوعى تجاوزگرى است. «فمن ابتغى‌ وراء ذلك فاولئك هم العادون» 23* سكوت آگاهان، جرم و گواهى به حق، نشانه ایمان است. «بشهاداتهم قائمون» 24* آغاز و پایان تمام كمالات، توجّه به نماز است. در آغاز فرمود: «الّذین هم على صلاتهم دائمون» و در پایان نیز مى‌فرماید: «و الّذین هم على صلاتهم یحافظون» 25* علم غیر از ایمان است، منافقان نسبت به پیامبرصلى الله علیه وآله شناخت داشتند ولى تسلیم او نبودند و لذا لقب كافر در مورد آنان به كار رفته است. 26* چه بسا دشمن براى گرفتن اخبار و تصمیمات مؤمنان، در اطراف آنان حضور یابند. «فمال الّذین كفروا... عن الیمین و عن الشمال عزین» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
17* تنها راه نجات از قهر الهى، انجام وظیفه و رسالت است. «الّا بلاغاً... و رسالاته» 18* عاقبت، سرهاى متكبران به سنگ خواهد خورد. «حتى اذا رأوا ما یوعدون» 19* روز قیامت، روز ظهور ضعف و ناتوانى انسان و همه تكیه‌گاه‌هاى اوست. «فسیعلمون من اضعف ناصراً و اقلّ عدداً» 20* گفتن نمى‌دانم، عیب نیست. «قل ان ادرى» 21* در مدیریّت، هم باید اطلاعات لازم را در اختیار مسئولان گذاشت. «عالم الغیب فلا یظهر على غیبه احدا الاّ من ارتضى من رسول»، هم از او حفاظت كرد. «فانه یسلك من بین یدیه...» و هم بر عملكرد او نظارت دقیق داشت. «لیعلم ان قد ابلغو رسالات ربّهم» 22* كسانى مثل فالگیرها، كف‌بین‌ها و كاهنان كه ادعاى علم غیب مى‌كنند دروغگو هستند، زیرا خداوند فقط به امثال پیامبران علم غیب عطا مى‌كند. «الّا من ارتضى من رسول» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
آگاهى به واسطه چشم و گوش و عقل و فطرت درونى و هدایت بیرونى؛ و آزادى برمبناى اختیار كه به تمام انسان‌ها داده شده است: «نبتلیه... سمیعاً بصیراً هدیناه... امّا شاكراً و امّا كفوراً» 23* هركس شاكر نباشد، كفور است، راه سوّمى وجود ندارد. «امّا شاكراً و امّا كفوراً» 24* در تربیت انسان، نقش هشدار، بیش از بشارت است. (لذا قرآن ابتدا هشدار مى‌دهد و سپس بشارت.) «انّا اعتدنا للكافرین...» 25* هر انتخابى، سرانجام خود را به دنبال دارد. كفر، دوزخ را و شكر، بهشت را. «اِمّا شاكراً و اِمّا كفوراً... انّا اعتدنا للكافرین... انّ الأبرار...» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 580 1* فرمان عبادت و تكرار كلمه «لیل» در یك آیه كوتاه، نشانه‌ى اهمیّت و نقش شب در عبادت است. از امام صادق و امام رضاعلیهما السلام پرسیدند: مراد از فرمان «سبحّه لیلاً طویلاً» چیست؟ فرمودند: نماز شب.(تفسیر نورالثقلین) 2* محبّت و دلبستگى به دنیا، سرچشمه گناه و كفر و از نشانه‌هاى گناه پیشگان است. «لا تطع منهم آثماً او كفوراً... انّ هولاء یحبّون العاجلة» 3* دنیا، زودگذر و ناپایدار است. «العاجلة» 4* قیامت، روزى بسیار سخت و سنگین است. «یوماً ثقیلاً» 5* توجه به زودگذر بودن دنیا و سختى و سنگینى روز قیامت، از عواملى است كه مى‌تواند محبّت انسان را از دنیا كم كند. «العاجلة... یوماً ثقیلاً» 6* قرآن، وسیله هوشیارى است. «انّ هذه تذكرة» 7* راه خدا، اجبارى نیست، هر كه مى‌خواهد به سعادت برسد، باید خود آن را انتخاب كند و بپیماید. «فمن شاء اتخذ الى ربّه سبیلا» 8* كسانى از رحمت الهى دورند، كه خود راه ظلم را پیش گرفته‌اند. «والظالمین اعدّ لهم عذابا الیما» 9* در نظام آفرینش، حتّى وزش باد به طور تصادفى نیست، بلكه آفریدگار جهان، آن را مى‌فرستد. «المرسلات» 10* مأموریّت‌هاى مهم، باید به سرعت انجام شود. «عصفاً» 11* در نظام هستى كارها تقسیم شده و هر كارى به فرد یا گروهى سپرده شده و این رمز مدیریّت موفق است. «المرسلات، الناشرات، الفارقات» 12* در مأموریّت‌هاى ارشادى باید مطلب به مخاطبان تفهیم شود. «فالملقیات ذكراً» 13* در مأموریّت‌هاى ارشادى، باید راه بهانه‌جویى مسدود شود. «عذراً او نذراً» 14* انسان در مورد قیامت، دائماً نیاز به تذكّر و یادآورى دارد. «فالملقیات ذكراً... انّما توعدون لواقع» 15* تكذیب كنندگان دین در معرض هلاكت و نابودى هستند و قهر خداوند نسبت به آنان، یك سنّت الهى است. «ویل یومئذ للمكذّبین ألم نهلك الاولین» 16* تكذیب دین سابقه طولانى دارد. «المكذّبین... الاوّلین» 17* تمدّن‌هاى بشرى، اگر از مرز دین بگذرند، روبه افول و سقوط مى‌روند و جاى خود را به تمدن‌هاى دیگر مى‌دهند. «نهلك الاوّلین... نتبعهم الآخرین» 18* ریشه جرم و فساد در جامعه، تكذیب دین و ارزشهاى دینى است. «المكذّبین... المجرمین» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 582 1* شروع سخن با طرح سؤال، در تأثیر كلام مؤثّر است. «عمّ یتساءلون» 2* تشكیك در قیامت، كار كافران است. «یتساءلون عن النبأ العظیم» 3* در برابر طعنه و كنایه به مقدّسات و باورهاى قطعى، با قاطعیّت باید سخن گفت. «كلاّ» 4* در برابر تردید، باید حرف حق را تكرار كرد. «كلاّ سیعلمون...كلاّ سیعلمون» 5* قیامت، روز كشف حقائق است. «سیعلمون» 6* مشت نمونه خروار است. مطالعه در هستى، بهترین راه خداشناسى و معادشناسى است. «ألَم نَجْعَل الارْضَ مهاداً...» 7* پس از طرد افكار باطل، بر عقاید حقتان استدلال كنید. «كلاّ سیعلمون... ألَم نَجْعَل» 8* خداوند اداره هستى را بر اساس یك نظام مشخص (نظام سببیّت و علّت و معلول) قرار داده است. (نور و حرارت خورشید همراه با ابر و باران، عامل تولید دانه و گیاه مى‌شود.) «سراجاً وهّاجاً... ماءً سجاجاً لنخرج به حبّاً و نباتاً» 9* در قیامت، نظام آسمان و زمین دگرگون مى‌شود. «فتحت السماء...سیّرت الجبال» 10* انسان با مرگ، رها و فراموش نمى‌شود. «یوم الفصل كان میقاتاً» 11* به پیوندها و روابط دنیوى دلخوش نباشید كه روزى همه چیز گسسته مى‌شود. «یوم الفصل» 12* ارتباط زمین و آسمان و اهل آنها، در قیامت توسعه مى‌یابد. «فتحت السماء» 13* طغیان‌گرى، نشانه دوزخیان است. «للطّاغین» 14* كیفرهاى الهى عادلانه است. «جزاءً وفاقاً» 15* حتى احتمال حساب و كتاب در قیامت، براى كنترل انسان كافى است. «لایرجون حسابا» 16* بى‌اعتقادى به قیامت، رمز طغیان است. «لطّاغین... لایرجون حساباً» 17* انكار قیامت، زمینه انكار همه چیز است. «لا یرجون حسابا و كذبوا بآیاتنا كذّابا» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 583 1* انگور در میان میوه‌ها جایگاه خاصّى دارد و لذا به صورت جداگانه ذكر شده است. «حدائق و اعناباً» 2* جلساتى كه در آن لغو و دروغ نباشد، جلسات بهشتى است. «لایسمعون فیها لغواً و لا كذّاباً» 3* پاداش‌هاى الهى، عطا و تفضّل اوست نه اینكه ماطلبى داشته باشیم.«جزاءً من ربّك عطاءً» 4* در قیامت شفاعت منوط به اذن خداوند است. «لایتكلّمون الاّ من أذن لَه الرّحمنُ و قال صوابا» 5* انسان در انتخاب راه آزاد است. «فمن شاء» 6* براى افراد غافل، هشدار و انذار مهمتر از بشارت است. «انّا انذرناكم» 7* دلیل غفلت آن است كه مردم، قیامت را دور مى‌پندارند. «عذاباً قریباً» 8* در قیامت، انسان ناظر بر عملكرد خویش است. «ینظر المرء ما قدّمت یداه» 9* سرنوشت اخروى هر كس به دست خود اوست. «ینظر المرء ما قدّمت یداه» 10* به فرموده حضرت على‌علیه السلام، فرشتگان با آرامى و رفاقت جان مؤمنین را مى‌گیرند. «یقبضون ارواح المومنین یسلّونها سلاً رفیقا»(تفسیر نورالثقلین) 11* هر كس دل بسته‌تر به مادیات باشد، دل كندنش از آن سخت‌تر خواهد بود. «والنازعات غرقا» 12* نشاط داشتن در انجام مأموریّت یك ارزش است. «والناشطات نشطا» 13* فرشتگان در انجام مأموریّت الهى بر یكدیگر سبقت مى‌گیرند. «فالسابقات» 14* تدبیر و مدیریّت امور، نیازمند نشاط و سبقت و چابكى است. «الناشطات، السابحات، السابقات، المدبّرات» 15* دلهایى كه در دنیا از خوف خدا لرزان باشد «وجلت قلوبهم»(انفال، 2) در آخرت در امان است. «لاخوف علیهم و لا هم یحزنون»(یونس، 62) و دلهایى كه در دنیا آرامش غافلانه دارند، آنجا مضطربند. «قلوب یومئذ واجفة» 16* زلزله‌هاى قیامت در یك مرحله نیست، پى‌درپى هستند. «الراجفة... الرادفة» 17* ارتباط عمیقى بین روح و جسم برقرار است.«قلوب... واجفة، ابصارها خاشعة» 18* آغاز سخن با سؤال، شوق شنیدن را در افراد زیاد مى‌كند. «هل اتاك» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 584 1* «خشیت» به ترسى گویند كه ناشى از ایمان به عظمت خداوند باشد. 2* جایگاه گفتگو با خداوند باید پاك و مقدّس باشد. 3* رهبران الهى قبل از مبارزه با طاغوت‌ها، ارتباط خود را با خداوند محكم مى‌كردند. «اذ ناداه ربّه... اذهب الى فرعون انه طغى» 4* در نهى از منكر به سراغ ریشه‌ها بروید. «اذهب الى فرعون» 5* از هدایت هیچ‌كس حتى فرعون مأیوس نباشید و لااقل، سخن حق را به او ابلاغ كنید تا اتمام حجّت شده باشد. «اذهب الى فرعون... فقل هل لك الى ان تزكّى» 6* در نهى از منكر، حتى با طاغوت‌ها به نرمى سخن بگویید. «انه طغى فقل هل لك...» 7* با سؤال، فطرت‌ها را بیدار كنید. «هل لك الى ان تزكّى» 8* در شیوه تبلیغ، لحن عاطفى و نرمش در گفتار را فراموش نكنید. «هل لك» 9* در دعوت و تبلیغ مردم، از كلماتى استفاده كنید كه همه انسان‌ها بپذیرند و بپسندند. (دعوت به پاكى و دورى از ناپاكى) «الى ان تزكّى» 10* نشانه هدایت‌پذیرى، خوف و خشیت است. «اهدیك... فتخشى» 11* پیامبران مردم را به سوى خدا دعوت مى‌كردند نه خود. «الى ربّك» 12* طاغوت‌ها براى حفظ كیان خود از منحرفان استمداد مى‌كنند. «فحشر فنادى‌» 13* تكذیب انبیا، براى نافرمانى از تعالیم آنان و آزاد بودن از قید و بندهاى دینى است. «فكذّب و عصى» 14* جوّ سازى و شعار و هیاهو، از ابزار فرعون‌هاست. «فحشر فنادى» 15* بهترین راه خداشناسى، توجّه به نعمت‌هاى اوست. باید از محسوسات براى پى بردن به معقولات استفاده كرد. «رفع سمكها فسوّاها» 16* دنیا براى ماست، نه ما براى دنیا. «متاعاً لكم» 17* در كامیابى‌هاى مادى، انسان و چهارپا در كنار هم هستند. (آنچه مایه امتیاز انسان است كمالات معنوى است.) «متاعاً لكم و لانعامكم» 18* نعمت‌ها براى بهره‌گیرى انسان است، تحریم‌ها و ریاضت‌هاى نابجا بى‌معنا است. «متاعا لكم و لانعامكم» 19* قیامت، بزرگترین و فراگیرترین حادثه است كه تمام حوادث دیگر را تحت الشعاع خود قرار مى‌دهد. «الطامّة الكبرى» 20* انسان در قیامت، دائماً متذكّر كارهایش در دنیا مى‌شود. «یتذكّر الانسان ما سعى» 21* ریشه طغیان، دنیاپرستى است. «طغى و آثر الحیاة الدنیا» 22* دنیا بد نیست، ترجیح آن بر آخرت بد است. «آثر الحیاة الدنیا» 23* خداوند كه ترس ندارد، مقام اوست كه مایه ترس انسان مى‌شود. مثل اینكه انسان از قاضى مى‌ترسد، زیرا مى‌داند اگر جرمى مرتكب شود، با او سر و كار دارد. «خاف مقام ربّه» 24* ریشه مبارزه با نفس، خوف الهى است. «خاف مقام ربّه و نهى النفس عن الهوى» 25* قانون الهى براى همه افراد یكسان است. «من طغى... من خاف» 26* آنچه مهم است ایمان به وقوع قیامت است نه دانستن زمان وقوع آن. 27* گفتگو در امرى كه به بشر مربوط نیست، معنا ندارد. «فیم انت من ذكراها» 28* علم بشر محدود است و نمى‌تواند به انتهاى علم كه مخصوص خداوند است دست یابد. «الى ربّك منتهاها» 29* وظیفه پیامبر، انذار مردم است، نه الزام و اجبار به پذیرش. «انّما انت منذر» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 585 1* نقص عضو نشانه نقص شخصیّت نیست. (احترام نابینایان و معلولین و افراد ناقص الخلقه لازم است.) «عبس و تولّى أن جائه الاعمى» 2* اسلام با روحیه استكبار و تحقیر دیگران مخالف است. «ما یدریك لعلّه یزّكى» 3* به ظاهر افراد نمى‌توان قضاوت كرد. (گاهى نابینا، از افرا بینا طالب‌تر است) «الاعمى... لعلّه یزكّى‌» 4* تذكّر دادن، بى نتیجه نیست و اثر خود را مى‌گذارد. «یذّكر فتنفعه الذكرى‌» 5* اصل، ایمان انسان‌هاست نه ثروت و سرمایه آنها. «امّا من استغنى امّا من... یخشى» 6* در شیوه تبلیغ برخورد دوگانه با فقیر و غنى جایز نیست. «فانت له تصدّى‌ - فانت عنه تلهّى‌» 7* قرآن را باید در جایگاه بلند قرار داد. «مرفوعة» 8* قرآن باید از هر آلودگى حفظ شود. «مطهّرة» 9* انسان، مأمور به تفكر در غذا، به عنوان یكى از نعمت‌هاى خداست، خوردن بى‌فكر كار حیوان است. «فلینظر الانسان الى طعامه» 10* انگور، زیتون و خرما، از میوه‌هاى مورد سفارش قرآن است. «عنباً... زیتوناً و نخلاً» 11* قیامت، روز فرار است. فرار برادر از برادر، فرزند از پدر و مادر، مرد از همسر، پدر از پسر. «فاذا جاءت الصاخة یوم یفرّ...» 12* روابط خویشاوندى، در قیامت گسسته مى‌شود.«یفرّ المرء من اخیه و...» 13* در قیامت، هركس به فكر نجات خویش است. «لكلّ امرى‌ء... شأن یُغنیه» 14* چهره باز و خندان یك ارزش است. «مسفرة، ضاحكة» 15* آلودگى به گناه در دنیا، سبب آلودگى چهره در قیامت مى‌شود. «ترهقها قَتره اولئك هم الكَفَرةُ الفجرة» 16* صورتِ اهل ایمان و تقوا، شاد و خندان است. (به قرینه اینكه صورتِ اهل كفر و فجور، دود آلود است) «وجوه یومئذ مسفرة... وجوه یومئذ علیها غبرة» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 586 1* هستى، محكوم اراده خداوند است و هرگاه او اراده كند، نظام عالم به هم مى‌خورد. «اذا الشمس كوّرت و...» 2* «موؤدة» به معناى دختر زنده به گور شده است. یكى از عادات بسیار بد جاهلیّت این بود كه به خاطر فقر یا احساس ننگ، گاهى دختران خود را زنده به گور مى‌كردند. ولایت والدین بر فرزند محدود است و آنان حق گرفتن حقوق طبیعى فرزند همچون حقّ حیات را ندارند. پدر نمى‌تواند بگوید فرزند خودم است و حق دارم هر تصمیمى راجع به او بگیرم، چنانكه مادر نمى‌تواند بگوید من نمى‌خواستم بچه‌دار شوم و حق دارم فرزند در شكم را سقط كنم. 3* دفاع از مظلوم، اسلام و كفر ندارد. با اینكه دختران زنده به گور شده مسلمان نبودند، ولى قرآن از حقّ آنان دفاع مى‌كند. «و اذا الموؤدة سئلت» 4* دفاع از مظلوم، زن و مرد، كوچك و بزرگ و فرد و جمع ندارد، حتى از یك دختر كوچك باید دفاع كرد. «باىّ ذنب قتلت» 5* در قیامت، انسان به جزئیّات كار خود آگاه مى‌شود. «ما احضرت» 6* شكر علم، بازگویى آن است و بخل علمى، امرى ناپسند است. «و ما هو على الغیب بضنین» 7* انسان بى‌هدف و بى‌مكتب نداریم، حتى كفار ومشركان براى خود راه و مرامى دارند، «لكم دینكم» آنچه مهم است، انتخاب راه درست است. «این تذهبون» 8* قرآن، بهترین وسیله پند، تذكّر و موعظه است. «ان هو الاّ ذكر» 9* قرآن، براى همه جهانیان است و به زمان و مكان و نژاد خاصى وابسته نیست. «للعالمین» 10* در شیوه تبلیغ، تذكّر آرى ولى اجبار نه. «ذكر للعالمین لمن شاء منكم ان یستقیم» 11* راه‌یابى به راه راست و پایدارى در آن، در گرو خواست خود انسان است. «لمن شاء منكم ان یستقیم» 12* انسان، نه بى اراده است و نه خود مختار. «و ما تشاؤن الاّ ان یشاء اللّه» 13* چون خداوند ربّ العالمین است و بر همه امور تسلّط دارد، پس خواست انسان نیز مشروط به خواست اوست. «و ما تشاؤن الاّ ان یشاء اللّه ربّ العالمین» مثلاً در ماشین‌هاى تعلیم رانندگى، دو دستگاه گاز و ترمز وجود دارد؛ یكى زیر پاى كارآموز و دیگرى زیر پاى مربّى. در این ماشین كارآموز مى‌تواند از گاز و ترمز سمت خود استفاده كند، ولى به شرط آنكه مربّى هم بخواهد. یا نظیر چك‌هاى دو امضائى كه هر یك از دو صاحب امضا مى‌تواند امضا كند، اما اثر و پرداخت چك زمانى است كه دیگرى نیز آن را امضا كرده باشد. تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 587 1* پیوند میان آسمان و زمین و دریا و خشكى به گونه‌اى است كه هرگاه نظام یكى از آنها به هم بخورد، نظام همه چیز به هم مى‌خورد. 2* به هم ریختن نظام هستى، مقدّمه رستاخیز و رستاخیز، براى حساب و كتاب و جزاى اعمال انسان‌هاست. «علمت نفس ما قدّمت...» 3* در قیامت ظرفیّت انسان توسعه مى‌یابد و همه كارهاى گذشته را به یاد مى‌آورد. «علمت نفس ما قدّمت» 4* انسان، هم باید به فكر گذشته خود باشد، تا اگر خلافى كرده توبه كند و هم به فكر پس از مرگ خود باشد تا یادگار خوبى از خود بجاى گذارد. «ما قدّمت و اخّرت» 5* در قیامت، انسان هم به آنچه عمل كرده آگاه مى‌شود و هم به آثار خوب یا بد اعمال خود. «ما قدّمت و اخّرت» 6* در قیامت، انسان به كارهایى كه مى‌توانسته بكند و به تأخیر انداخته و انجام نداده پى مى‌برد. «علمت... ما اخّرت» و شاید مراد از «اخّرت» كارهایى است كه بازدهى آن پس از مرگ به ایشان مى‌رسد. مانند تألیف كتاب یا بناى فساد. 7* خداوند كریم است؛ هم گناهان را مى‌بخشد، هم عیب‌ها را مى‌پوشاند و هم پاداش را چند برابر مى‌دهد. 8* انسان، موجودى غافل و فریب خورده است و خود را از عواقب كار و قهر خدا در اَمان مى‌پندارد. «یا ایّها الانسان ما غرّك بربّك» 9* بدترین نوع كبر و غرور، آن است كه در برابر پروردگار كریم و هستى بخش باشد. «غرّك بربّك الكریم الّذى خلقك» 10* غرور و غفلت انسان، سوء استفاده از لطف و كرم و پرده‌پوشى خداست. «ما غرّك بربّك الكریم» 11* لطف و كرم ابتدایى خدا تنها نسبت به مؤمنان نیست، بلكه نسبت به همه انسان‌هاست. «یا ایّها الانسان.... بربّك الكریم» 12* براى شكستن غرور، باید نعمت‌هاى الهى را پى‌درپى گوشزد كرد. «خلقك، سوّاك، عدلك، ركّبك» 13* كسى كه به دنیا مغرور شود، آخرت را انكار مى‌كند. «غرّك - تكذّبون» 14* فرشتگان، مسئول ثبت و ضبط كارهاى انسانند. «كراماً كاتبین» 15* فرشتگان هم متعدّدند، هم تیزبین و هم ریزبین. «یعلمون ما تفعلون» 16* توجّه به ثبت اعمال توسط فرشتگان معصوم، سبب حیا و تقواى انسان مى‌شود. «یعلمون ما تفعلون» 17* در قیامت، همه امور به دست خداست و این به معناى نفى شفاعت نیست، چون شفاعت نیز از امورى است كه خداوند فرمان داده است.(تفسیر مجمع البیان) 18* در تربیت و تبلیغ، سرنوشت خوبان و بدان را مقایسه كنید. «انّ الابرار لفى نعیم - انّ الفجّار لفى جحیم» 19* مسائل قیامت را با عقل عادى نمى‌توان درك كرد، بلكه باید از طریق وحى بپذیریم. «ما ادراك ما یوم الدین» 20* پیدایش قیامت براى جزا و كیفر عملكرد دنیوى ماست. «یوم الدّین» 21* مجرمان براى همیشه در دوزخند. «ما هم عنها بغائبین» 22* قیامت روز سلب مالكیّت و اختیار از همه انسان‌هاست. «یوم لا تملك نفس لنفس شیئاً» 23* قیامت، تجلّى حاكمیّت مطلقه خداوند است. «و الامر یومئذ للّه» 24* كم فروشى هر صنفى متناسب با خودش مى‌باشد: معلم، كارگر، نویسنده، فروشنده، مهندس، دكتر و دیگر مشاغل، هر كدام در انجام وظیفه خود كوتاهى كنند، كم فروشند. 25* كم‌فروش، خود را زرنگ مى‌داند، مردم را دوست ندارد، خدا را رازق نمى‌داند و ظلم اقتصادى به جامعه مى‌كند. 26* كم فروشى از گناهان كبیره است، زیرا وعده عذاب براى آن آمده است. 27* در روایات مى‌خوانیم: هرگاه مردم گرفتار گناه كم‌فروشى شوند، زمین روئیدنى‌هاى خود را از مردم باز مى‌دارد و مردم به قحطى تهدید مى‌شوند.(تفسیر المیزان) 28* خطر را با كلماتِ هشدار دهنده اعلام كنید. «ویل للمطفّفین» 29* مال حرام از راه كم‌فروشى، عامل سقوط انسان است. «ویل للمطفّفین» 30* كم فروشى نسبت به هر كس، گرچه مسلمان نباشد، نارواست. «على الناس» 31* بالاتر از گناه، انس گرفتن با گناه است، به گونه‌اى كه كم فروشى شغل انسان شود. «یخسرون» (فعل مضارع، نشانه استمرار است.) 32* براى جلوگیرى از مفاسد اقتصادى، باید یاد معاد را در دل‌ها زنده كنیم. «الا یظنّ اولئك انّهم مبعوثون» 33* اعتقاد به معاد حتّى در حدّ گمان بازدارنده است. «الا یظنّ اولئك انّهم مبعوثون» 34* حوادث روز قیامت، بزرگ و هولناك است. «لیومٍ عظیم» 35* براى كم‌فروشى و حق الناس باید پاسخ‌گو باشیم. «یقوم النّاس لربّ العالمین» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 589 1* كیفرهاى قیامت، بازتاب اعمال خود انسان است. «هل ثُوّب الكفّار ما كانوا یفعلون» 2* در آستانه قیامت، زمین چنان دگرگون مى‌شود كه تمام ناهموارى‌هاى آن از میان رفته و سطحى گسترده و هموار مى‌شود. «اذا الارض مدّت» 3* در حدیث مى‌خوانیم: هر كس سه خصلت را دارا باشد، خداوند حساب او را آسان قرار مى‌دهد و با رحمت خود، او را به بهشت وارد مى‌سازد: به آن كس كه محرومش كرده، عطا كند؛ با آنكه قطع رابطه كرده، صله رحم مى‌كند و از آن كه به او ظلم كرده، درمى‌گذرد. «تعطى من حرمك تصل من قطعك و تعفو عمن ظلمك»(تفسیر نورالثقلین) 4* انسان در مسیر حركت به سوى خدا، با مشكلات بى‌شمارى روبروست. «انّك كادح الى ربّك» 5* پایان حركت انسان، رسیدن به خداوند است. «فملاقیه» 6* اعمال انسان در دنیا ثبت شده و در قیامت، به صورتى مكتوب و مستند به او ارائه مى‌شود. «اوتى كتابه» 7* در قیامت، حساب مردم گوناگون است و خوبان حسابى آسان دارند. «حساباً یسیراً» (و تبه‌كاران حسابى سخت. «حساباً شدیداً»(طلاق، 8)) 8* به شادى‌هاى دنیوى مغرور نشوید كه مى‌گذرد، به شادى‌هاى پایدار قیامت، فكر كنید. (اگر امروز به خاطر فرمان الهى از بعضى لذّت‌هاى خانوادگى صرف نظر كردیم و براى جهاد یا تحصیل علم یا خدمت از خانواده دور شدیم، در آینده جبران خواهد شد.) «ینقلب الى اهله مسرورا» 9* منشأ بدبختى انسان، غفلت از معاد یا انكار آن است. «ظنَّ ان لن یحور» 10* ریشه خوشى‌هاى مستانه، غفلت از آخرت است. «كان فى اهله مسرورا... ظنّ ان لن یحور» 11* نتیجه قرائت قرآن باید عبودیّت و تسلیم باشد. «اذا قرى‌ء... القرآن لا یسجدون» 12* خداوند، به اسرار درونى انسان احاطه دارد. «واللّه اعلم بما یوعون» 13* لازمه ایمان، انجام هر عمل است كه صالح و شایسته باشد، در هر زمینه‌اى كه باشد. «آمنوا و عملوا الصالحات» (عبادت، یكى از مصادیق عمل صالح است.) 14* ایمان از عمل جدا نیست و لازم ملزوم یكدیگرند. «آمنوا و عملوا الصالحات» 15* پاداش‌هاى الهى، گسسته نمى‌شود و همراه با منّت نیست. «لهم اجر غیر ممنون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 590 1* از قیامت غافل نباشید كه میعادگاه همه است. «الیوم الموعود» 2* شما وكارهایتان، همه زیر نظر است، آن هم زیر نظر خدا. «و شاهد و مشهود» 3* اعلام برائت و اظهار تنفّر از ستمگر لازم است. «قتل اصحاب الاخدود» 4* در نقل تاریخ، عبرت‌ها مهم است نه جزئیات. (از مكان اخدود، زمان حادثه، نام و تعداد ستمگران و تعداد شهدا و... سخنى به میان نیامده است، چون اثرى در گرفتن عبرت ندارد.) «قتل اصحاب الاخدود» 5* تفكّر ظلم ستیزى و ظالم‌كوبى ارزش است، گرچه ظالم وجود نداشته باشد. (اصحاب اخدود امروز حضور ندارند، چنانكه ابولهب امروز نیست، روحیه تنفّر از آنان باید همچنان زنده باشد. «تبّت یدا ابى لهب و تبّ») «قتل اصحاب الاخدود» 6* نقل ظلم‌ها و مظلومیّت‌ها و ذكر مصیبت و روضه خوانى، سابقه قرآنى دارد. «اصحاب الاخدود النار ذات الوقود اذ هم علیها قعود...» 7* ارتكاب گناه یك مسئله است، ولى سنگدلى و نظاره‌گرى و رضایت بر آن، مسئله دیگر. «و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود» 8* منطق كافر، تهدید و انتقام است. «و ما نقموا منهم» 9* در نزد كفّار، ایمان بزرگ‌ترین جرم است و جز با دست برداشتن از ایمان به چیز دیگرى راضى نمى‌شوند. «و ما نقموا منهم الاّ أن یؤمنوا...» 10* زنان با ایمان در كنار مردان، آزار و شكنجه‌ها را به جان مى‌خریدند. «فَتنوا المؤمنین و المؤمنات» 11* در دفاع از مظلوم، تفاوتى میان زن و مرد نیست. «فَتنوا المؤمنین و المؤمنات ...» 12* راه توبه همواره باز است و براى هیچ كس بن‌بست وجود ندارد و لذا یأس از رحمت خدا ممنوع است. (آرى، خداوند حتّى شكنجه‌گرانى كه مؤمنان را مى‌سوزاندند، دعوت به توبه كرده است.) «فتنوا... ثمّ لم یتوبوا» 13* خداوند هم قهر و غلبه دارد و هم بخشش و محبّت. «بطش ربّك لشدید... و هو الغفور الودود» 14* ابتدا شنونده را تشنه كنیم، سپس سخن خود را بگوییم. «هل اتاك حدیث الجنود» 15* باید از تاریخ گذشتگان آگاه بود و از برخورد خداوند با آنان عبرت گرفت. «هل اتاك حدیث الجنود فرعون و ثمود» 16* قرآن، از هر گونه تهدید و تحریف بیمه است. «قرآن مجید فى لوح محفوظ» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 591 1* چگونگى تولّد فرزند، از انعقاد نطفه تا خروج از شكم مادر، باید مورد مطالعه و دقّت قرار گیرد كه هم زمینه خداشناسى است و هم معادشناسى. «فلینظر الانسان ممّ خلق...» 2* توجّه به آفرینش انسان، زمینه ایمان به معاد است. «على رجعه لقادر» 3* براى زدودن شك، هم باید منطقى سخن گفت و هم قاطع. سوگندهاى پى در پى خداوند، براى رفع هرگونه شك و تردید از مخالفان و تقویت اعتقاد و باور مؤمنان است. 4* پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله فرمودند: به زودى فتنه‌ها در میان شما ظاهر خواهد شد. پرسیدند راه نجات چیست؟ فرمود: «كتاب اللّه فیه نبأ من قبلكم و خبر ما بعدكم و حكم ما بینكم هو الفصل» قرآن كه اخبار پیشینیان و آیندگان و داورى شما در آن است. آن كلامى است كه حق را از باطل جدا مى‌كند. در ادامه فرمودند: «و من ابتغى‌ الهدى‌ فى غیره اضلّه اللّه» هر كس هدایت را در غیر قرآن جستجو كند، خداوند او را گمراه مى‌كند.(تفسیر نمونه) 5* قیامت، روز بروز و ظهور افكار و كردار آدمیان است. «یوم تبلى السرائر» 6* قیامت، روز افشاى اسرار و شرمندگى است: «تبلى السرائر» و انسان نیز براى كتمان یا جبران گذشته خود نمى‌تواند كارى بكند. «فما له من قوّة و لا ناصر» 7* در برخورد با دشمن، نه خود عجله كنید و نه از خدا عجله بخواهید. «فمهّل الكافرین» 8* غفلت از دشمن هرگز، ولى مهلت دادن مانعى ندارد. «امهلهم» 9* سعه صدر، شرط لازم براى رهبرى است. «امهلهم» 10* تسبیحِ نام خدا، یعنى نه فقط براى ذات خداوند، شریك قائل نشویم، بلكه حتّى براى نام او نیز شریك نیاوریم و نام دیگران را هم ردیف نام خداوند قرار ندهیم. چنانكه برخى گروه‌هاى التقاطى مى‌گفتند: «به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران» 11* نام خداوند مقدّس است. از هرگونه بى احترامى به نام او پرهیز كنید. «سبّح اسم ربّك» 12* خداوند، از هرچه گفته و نوشته و تصور شود، برتر است. او در همه كمالات برتر است. «ربّك الاعلى» 13* خداوند، فقط خالق نیست، بلكه علاوه بر آن نظام بخش هستى و موجودات نیز مى‌باشد. «خلق فَسَوّى» 14* رسول خدا صلى الله علیه وآله از هرگونه نسیان، مصون است. «فَلا تَنسى» 15* تبلیغ دین و دعوت مردم به سوى خدا، مشكلات و سختى‌هاى فراوانى در پیش دارد كه خداوند وعده داده است، مبلّغ دین را یارى دهد و تحمّل سختى‌ها را بر او آسان سازد. «نیسرك للیسرى‌» 16* به هر كس مأموریّتى مى‌دهید، گره كارش را باز كنید. «نیسرك للیسرى فذكّر» 17* نزول وحى براى تذكّر به مردم است. «سنقرئك... فذكّر» 18* شرط تذكّر، پند پذیرى است و پیامبر نسبت به افراد پندناپذیر مسئولیّتى ندارد. «فذكّر اِن نفعت الذكرى» 19* تنها افراد خداترس تذكّر را مى‌پذیرند. «سیذكّر من یخشى» 20* به مُبلّغ باید دلدارى داد كه كارش بیهوده نیست. «فذكّر... سیذكّر...» 21* دورى از پند و پیام قرآن، مایه شقاوت است. «یتجنّبها الاشقى» 22* دوزخ براى گروهى ابدى و همیشگى است. «لایموت فیها و لایحیى» 23* تزكیه، آن است كه فكر از عقاید فاسد و نفس از اخلاق فاسد و اعضاء از رفتار فاسد، پاك شود و زكات پاك كردن روح از حرص و بخل و مال از حقوق محرومان است. 24* تزكیه خود به خود حاصل نمى‌شود، باید به سراغ آن رفت. «تزكىّ» 25* تزكیه بدون نماز و عبادت نمى‌شود. «تزكّى، ذكر اسم ربّه فصلّى» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 592 1* در روایات، علاقه به دنیا سرچشمه تمام خطاهاست. «حبّ الدنیا رأس كل خطیئة»(كافى، ج‌2، ص‌130) دنیا پل عبور است، نه توقفگاه، باید از آن عبور كرد و به اقامتگاه رسید. «خذوا من ممرّكم لمقرّكم»(نهج‌البلاغه، خطبه 203) 2* آخرت بهتر از دنیا است، زیرا ویژگى‌هاى زیر را دارد: 1. جاودانگى زمانى: «خالدین فیها»( آل‌عمران، 15) 2. وسعت مكانى: «عرضها كعرض السماء و الارض»(حدید، 21.) 3. تنوع در خوراكى: «انهار من عسل»(محمّد، 15)، «فاكهة كثیر»(زخرف، 73) 4. دورى از ترس و اندوه: «آمنین»(حجر، 46) 5. دوستان وفادار: «اخواناً على سرر متقابلین»(حجر، 47) 6. همسران زیبا: «كامثال اللؤلؤ المكنون»(واقعه، 23) 3* مانع تزكیه، علاقه به دنیاست. «بل تؤثرون» 4* دنیا بد نیست، آنچه مورد انتقاد است ترجیح آن بر آخرت است. «تؤثرون» 5* هرگاه از چیزى انتقاد مى‌كنید، نمونه خوب و راهكار آن را نشان دهید. «تؤثرون... و الاخرة خیر» 6* كتب آسمانى، همسو و هماهنگ با یكدیگر هستند. «انّ هذا لفى الصحف الاولى» 7* كارهاى پر زحمت فراوانى در دنیا انجام مى‌شود ولى به خاطر آنكه اخلاص در آن نیست یا طبق دستور الهى انجام نشده است و یا با عجب و غرور و منت و گناه و شرك همراه بوده، حبط مى‌شود و هدر مى‌رود و در قیامت مورد بهره قرار نمى‌گیرد. 8* حادثه قیامت چنان فراگیر است، كه همه باید به فكر آن باشند. «هل اتاك حدیث الغاشیة» 9* هر تلاش و زحمتى، در قیامت مفید نخواهد بود. «عاملة ناصبة» 10* تنها گروه مخلص از تلاش‌هاى خود بهره خواهند گرفت. «لسعیها راضیة» 11* نعمت‌هاى بهشت و الطاف خاص الهى، از نتایج سعى و تلاش است. «ناعمة لسعیها» 12* سختى كار در دنیا زودگذر است ولى شادمانى و كامیابى دائمى در آخرت را به همراه دارد. «لسعیها راضیة» 13* اگر روحیه تفكر در انسان باشد، همه هستى كلاس درس است. یك چوپان در بیابان هم گویى در بزرگترین كتابخانه‌هاى دنیاست؛ زیر پایش زمین است، بالاى سرش آسمان، در اطرافش كوهها و جلوى رویش شترها، و اگر در هر یك دقت كند، اسرار بسیارى را كشف مى‌كند. مثلاً شتر از اسب بیشتر مى‌دود، از الاغ بیشتر بار مى‌برد. در میان حیوانات بعضى براى سوارى، بعضى براى گوشت و بعضى براى شیر مورد استفاده قرار مى‌گیرند، ولى شتر همه چیزش قابل استفاده است. پلك‌هایش در برابر باد و خاك بیابان مقاوم است، در كوهان خود چربى و غذا را ذخیره كرده و در برابر گرسنگى مقاوم است. در بدنش آب را نگهدارى كرده و در برابر تشنگى مقاوم است، راه را مى‌داند، چنان رام است كه صدها شتر تسلیم یك ساربان مى‌شوند، كف پاى او براى ریگزار آفریده شده، گردن او پله سوار شدن و اهرم بار برداشتن و خلاصه به قول عربها، شتر كشتى بیابانهاست. قوى‌ترین، كم خرج‌ترین، پرفایده‌ترین و آرام‌ترین و بردبارترین حیوان است. 14* كسانى كه در كشف حقایق هستى عمیق نمى‌شوند، مورد سرزنش خداوند هستند. «افلا ینظرون» 15* پیامبر، مأمور به وظیفه است نه نتیجه. «انّما انت مُذكّر» (پیامبرصلى الله علیه وآله براى هدایت مردم اهتمام وحرص داشت و خداوند به او فرمود: وظیفه تو فقط تذكّر است.) 16* وظیفه پیامبران، تذكّر است نه تسلط و تحمیل عقیده. «لَسْت علیهم بمصیطر» 17* قهر خدا درجاتى دارد. «العذاب الاكبر» 18* فرار از قهر الهى براى هیچكس امكان ندارد. «انّ الینا ایابهم» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 593 1* زمان خیلى ارزشمند و بلكه مقدّس است و نباید آن را بیهوده از دست دهیم. خداوند به تمام بخشهاى زمان سوگند یاد كرده است؛ «والصبح»( مدثّر، 34) به صبح سوگند، «والضُحى»( ضحى، 1) به چاشت سوگند، «والنهار»(شمس، 3) به روز سوگند، «والعصر»( عصر، 1) به عصر سوگند. جالب آنكه به سحر سه بار سوگند یاد كرده است؛ «والّیل اذا یَسر»(فجر، 4)، «والّیل اذا عَسعس»(تكویر، 17)، «والّیل اذ أدبر»(مدثّر، 33) (به شب سوگند آنگاه كه رو به آخر مى‌رود، یعنى به هنگام سحر سوگند.) 2* ساعات پایان شب كه سالكان در آن سیر معنوى دارند، از قداست خاصّى برخوردار است. «و الّیل اذا یسر» 3* نشانه خرد و عقل، عبرت گرفتن از تاریخ است. «لذى حجر الم تَر كیف فعل ربّك» 4* ابتكار در معمارى با استفاده از سنگ، در آن قوم عاد بوده است. «لم یخلق مثلها فى البلاد» 5* اختلاف و تضاد فكرى، مانع از بیان هنر و ابتكارات دیگران نشود. «لم یخلق مثلها فى البلاد» 6* قدرت بدون معنویّت، عاملى است براى بر هم زدن امنیّت. «جابوا الصخر...ذى الاوتاد....طغوا فى البلاد» 7* سرچشمه تباهى و فساد، طاغوت‌ها هستند. «طغوا فى البلاد فاكثروا فیها الفساد» 8* تمدن و پیشرفت، اگر همراه با تقوا و صلاح نباشد عامل سقوط و هلاكت است. «فصب علیهم ربّك سوط عذاب» 9* رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: من و هر كسى كه یتیمى را تحت تكفّل خود قرار دهد، در بهشت در كنار هم هستیم.( تفسیر نور الثقلین) 10* آزمایش، وسیله تربیت و رشد انسان است. «الانسان ابتلاه ربّه» 11* دریافت‌هاى انسان بر اساس لطف اوست نه استحقاق ما. پس گرفتار غرور و عجب نشده و از آزمایش غفلت نكنید. «اكرمه و نعّمه» 12* نه فقر نشانه اهانت است و نه دارایى نشانه كرامت؛ بلكه هر دو وسیله آزمایش است. «ابتلاه... فاكرمه، ابتلاه فقدر علیه رزقه» 13* مهمتر از جسم یتیم روح اوست كه باید گرامى داشته شود. «تكرمون» 14* كمبودهاى روحى را با احترام و محبت جبران كنید. (اولین انتظار یتیمان احترام به شخصیّت آنان است) «تكرمون الیتیم» 15* در مورد كارهاى خداوند، قضاوت نابجا نكنید. دلیل تنگى رزق را بى‌اعتنائى خداوند نپندازید، بلكه نتیجه عملكرد خودتان بدانید.«كلاّ بل لاتكرمون الیتیم» 16* احسان به دیگران، در رزق و روزى انسان نقش مهمى دارد. «لاتكرمون - فقدر علیه رزقه» 17* بینوایان نباید گرسنه بمانند. با انفاق خود، با تشویق دیگران باید به آنان رسیدگى كرد. «تحاضّون على طعام المسكین» 18* در درآمدهاى خود دقّت كنید؛ هر نانى مصرف كردنى نیست. «اكلاً لّما» 19* علاقه به مال فطرى است، آنچه مذموم است، علاقه شدید است «حُبّاً جمّاً» 20* تكریم خداوند از شما، باید سبب تكریم شما از یتیمان باشد. «اكرمه... لا تكرمون» 21* داروى حرص و حب مال، یاد قیامت است.«تأكلون التراث... تحبّون المال... كلاّ اذا دكّت الارض» 22* قیامت، روز حاكمیت مطلق فرمان الهى است. «جاء ربّك» 23* تذكّر و پشیمانى در قیامت سودى ندارد. «و انّى له الذّكرى» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 594 1* آرزو كارساز نیست، تلاش لازم است. «یا لیتنى قدّمت» 2* زندگى واقعى و ابدى، زندگى قیامت است. «لحیاتى» 3* خداى رحیم، در جاى خود شدید است. «لایعذّب عذابه احد» 4* راضى بودن و مرضى بودن، نشانه نفس مطمئنه است كه او از خدا راضى است و خدا نیز از او راضى است. 5* اصالت انسان با روح است و بدن، مركب آن است. «یا ایّتها النفس» (خطاب خداوند به نفس است) 6* اینكه انسان در دل رنج و سختى آفریده شده، یعنى كامیابى‌هاى دنیوى آمیخته با رنج و زحمت است. «لقد خلقنا الانسان فى كبد» حضرت على علیه السلام مى‌فرماید: دنیا خانه‌اى است كه با سختى‌ها عجین شده است. «دار بالبلاء محفوفة»(نهج‌البلاغه، خطبه 226) 7* نتیجه هر محاسبه‌اى كه جاى خدا در آن خالى باشد، پوچى و زیانكارى است. «ایحسب... ایحسب» 8* چشم، راه نفوذ در دیگران است. تفاوت شاگردى كه استاد را ببیند و در چشم او نگاه كند با شاگردى كه از طریق بلندگو یا نوار سخنى را بشنود، بسیار است. 9* چشم و زبان و لب، هم مى‌توانند ابزار خیر باشند و هم ابزار شرّ، لذا خداوند هر دو راه را به ما نشان داده است. 10* نجات دیگران از فقر و اسارت، لازم است، حتّى اگر كافر باشند. لذا در آیه، شرط آزاد كردن برده و سیر كردن فقیر، ایمان داشتن برده و فقیر نیست. 11* یتیم نوازى با ارزش است، ولى یتیمى كه فامیل باشد اولویّت بیشترى دارد. «ذا مقربة» 12* دل كندن از مال به نفع فقرا همچون عبور از گردنه‌هاست، و راه بهشت از میان این گردنه‌ها مى‌گذرد. 13* بهترین راه خداشناسى، دقّت و مطالعه در آفریده‌هاى حكیمانه خداوند است. «الم نجعل له...» 14* همه انسانها از طریق عقل یا فطرت یا راهنمایى انبیا و اوصیا و علما، خیر و شر را مى‌شناسند. «هدیناه النّجدین» 15* براى تحریك عواطف مردم و بیدارسازى وجدانها دردها را مطرح كنید. «مسغبة... مقربة... متربة» 16* براى تشویق مردم به كارهاى خیر، ابتدا الطاف خدا را یادآور شوید. «عینین - لساناً شفتین - یتیما ذا مقربة» 17* مؤمنانى كه به سیر كردن گرسنه و آزادى برده موفق شوند، هم براى جامعه، مایه خیر و بركت هستند و هم آخرت خود را آباد كرده‌اند و چه میمنت و بركتى بالاتر از این؟ «اصحاب المیمنة» 18* هركارى با بردبارى و پایدار به نتیجه مى‌رسد و لذا سفارش به صبر، مقدّم بر هر امرى است. «تواصوا بالصبر» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 599 1* بهشت جسم، باغ و نهر و بهشت روح، رضاى خداوند است. «جنّات عدن... رضى اللّه عنهم» 2* گواهى و شهادت زمین در قیامت، بیانگر آن است كه در همین حال، زمین آگاهانه كارهاى ما را درك مى‌كند و در آن روز با فرمان و وحى الهى بازگو مى‌كند. 3* زلزله بزرگ زمین در آستانه قیامت، امرى قطعى و حتمى است. «اذا زلزلت الارض زلزالها» (كلمه اذا در موردى بكار مى‌رود كه امر قطعى باشد) 4* قیامت روز تحیّر انسان است. «قال الانسان ما لها» 5* زمین از گواهان قیامت است. «یومئذ تحدّث اخبارها» 6* در قیامت راه هرگونه انكار بسته است. «یروا اعمالهم» 7* همه مردم در دادگاه عدل الهى یكسان‌اند. «فمن یعمل... فمن یعمل...» 8* كیفر و پاداش الهى، بر اساس عمل است. «فمن یعمل... فمن یعمل...» 9* عمل هر چه هم كوچك باشد، حساب و كتاب دارد. لذا نه گناهان را كوچك شمرید و نه عبادات را. «مثقال ذرّة» 10* در قرآن از علاقه شدید و حریصانه به مال دنیا كه سبب فراموش كردن آخرت و محرومان شود، انتقاد شده است. «انّه لحبّ الخیر لشدید» 11* قرآن از مال دنیا به «خیر» تعبیر كرده است: «لحبّ الخیر» تا بفهماند مال باید از راه خیر بدست آید و در راه خیر با نیت خیر و با شیوه خیر مصرف گردد. 12* مسلمانان باید اسب سوار و چابك باشند. (در سوگند به نفس اسب، نوعى تشویق به اسب سوارى هدفدار است.) «و العادیات ضَبحا» 13* در جهاد با دشمن، سرعت عمل یك ارزش است. «و العادیات ضَبحا» 14* دشمن را چنان غافلگیر كنید كه ناگاه در وسط آنان باشید تا فرصت مقابله با شما را نداشته باشند. «فوسطن به جمعًا» 15* ناسپاسى و مال دوستى انسان را در برابر جبهه حق قرار مى‌دهد. «و العادیات... انّ الانسان لربّه لكنود... لحبّ الخیر لشدید» 16* در فرهنگ اسلامى، ثروت و مال خیر است. «انّه لحبّ الخیر لشدید» 17* علاقه به مال، امرى فطرى است، آنچه مذموم است علاقه افراطى است كه انسان از یك سو دست به هر نوع درآمدى مى‌زند و از سوى دیگر حقوق واجب الهى را نمى‌پردازد. «لشدید» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 602 1* وحدت و الفت میان اقشار جامعه، از نعمتهاى الهى است. «لایلاف قریش» 2* تا مسائل اقتصادى و امنیّتى جامعه حل نشود، نمى‌توان آنان را به عبادت دعوت كرد. «فلیعبدوا... الّذى اطعمهم... و آمنهم» 3* سفر براى كسب درآمد، مورد پذیرش اسلام است. «رحلة الشتاء و الصیف» 4* دین یك مجموعه به هم پیوسته است. نمازش از اطعام مسكین و رسیدگى به محرومین جدا نیست. 5* ریا و سُمعه دو خطر و آفت بزرگ هستند كه افراد مؤمن را تهدید مى‌كند. ریا آن است كه انسان كارى را براى دیدن مردم انجام دهد و سُمعه آن است كه كارى را بجا آورد و هدفش آن باشد كه كارش به گوش مردم برسد. این دو كار از نشانه‌هاى نفاق است. 6* نشانه ایمان، یتیم نوازى و توجه به گرسنگان و محرومان است و هركس بى‌توجه باشد بى‌دین است. «یكذّب بالدّین... یدعّ الیتیم» 7* هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نیست. «فویل للمصلّین» 8* خطر آنجاست كه كار زشت سیره دائمى انسان شود. «یكذّب... یدعّ... لا یحضّ» (قالب فعل مضارع بیانگر استمرار كار است) 9* اخلاص، شرط قبولى نماز و عبادت است. «فویل للمصلّین الّذین... یراءون» 10* اطعام فقرا مخصوص توانگران نیست، همه وظیفه دارند، گرچه از طریق تحریك و تشویق دیگران باشد. «لا یحضّ على طعام المسكین» 11* بى اعتنائى به گرسنگان، نشانه بى‌اعتقادى به قیامت است. «یكذّب بالدّین... و لا یحض على طعام المسكین»(حاقّه، 34) 12* بخل، ویژگى منكران معاد است، كه حتى از عاریه دادن چیزهاى كوچك و ناچیز بخل مى‌ورزند. «یكذّب... یمنعون الماعون» 13* كلمه «كوثر» از «كثرت» گرفته شده و به معناى خیر كثیر و فراوان است. و روشن است كه این معنا مى‌تواند مصادیق متعدّدى همچون وحى، نبوّت، قرآن، مقام شفاعت، علم كثیر و اخلاق نیكو داشته باشد، ولى آیه آخر سوره، مى‌تواند شاهدى بر این باشد كه مراد از كوثر، نسل مبارك پیامبر اكرم است. زیرا دشمنِ كینه‌توز با جسارت به پیامبر، او را ابتر مى‌نامید و خداوند در دفاع از پیامبرش فرمود: «انّ شانئك هو الابتر» دشمن تو، خود ابتر است. بنابراین اگر مراد از كوثر، نسل نباشد، براى ارتباط آیه اول و سوم سوره، توجیه و معنایى دل‌پسند نخواهیم داشت. 14* این نسل پر بركت از طریق حضرت خدیجه نصیب پیامبر اكرم‌صلى الله علیه وآله شد. آرى خدیجه مال كثیر داد و كوثر گرفت. ما نیز تا از كثیر نگذریم به كوثر نمى‌رسیم. 15* فخررازى در تفسیر كبیر مى‌گوید: چه نسلى با بركت‌تر از نسل فاطمه كه مثل باقر و صادق و رضا از آن برخاسته است و با آنكه تعداد بسیارى از آنان را در طول تاریخ، به خصوص در زمان حكومت بنى‌امیّه و بنى‌عبّاس شهید كردند، امّا باز هم امروز فرزندان او در اكثر كشورهاى اسلامى گسترده‌اند. 16* در زمانى كه خبر تولّد دختر سبب اندوه پدر مى‌شد، به گونه اى كه صورتش از غصه سیاه گشته و به فكر فرو مى‌رفت كه از میان مردم فرار كند یا دخترش را زنده به گور كند: «یتوارى من القوم ام یدُسّه فى التّراب»( نحل، 59) در این زمان قرآن به دختر لقب كوثر مى‌دهد تا فرهنگ جاهلى را به فرهنگ الهى و انسانى تبدیل كند. 17* عطاى استثنایى در سوره استثنایى با الفاظ استثنایى: عطا بى‌نظیر است، چون كوثر است؛ سوره بى‌نظیر است، چون كوچك‌ترین سوره قرآن است و الفاظ بى‌نظیرند، چون كلمات «اعطینا»، «الكوثر»، «صلِ‌ّ»، «انحر»، «شانئك» و «ابتر» تنها در این سوره به كار رفته و در هیچ كجاى قرآن شبیه ندارد. 18* در نعمت‌ها و شادى‌ها خداوند را فراموش نكنیم. «اعطیناك الكوثر فصلّ» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)