eitaa logo
تفسیر آسان قرآن
251 دنبال‌کننده
604 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بنام خدا.إن شاء الله هر روز دو صفحه از قرآن به همراه صوت وتفسیر آسان وکاربردی گذاشته خواهد شد.خلاصه تفسیر حاج آقا قرائتی ارتباط با مدیر @kh8514
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 404 1* «لهو» به سرگرمى‌هایى گفته مى‌شود كه انسان را از هدف اصلى و مسائل اساسى باز مى‌دارد؛ «لعب» انجام كارى مثل بازى است كه قصدى در آن نیست.(مفردات راغب) 2* در شیوه‌ى تبلیغ، هرگاه امر زشتى را نفى مى‌كنید، جایگزین خوبى به او ارائه دهید. «انّ الدّار الآخرة» 3* ترس، غبارهاى غفلت را برطرف و فطرت‌خداجویى را بیدار مى‌كند. «فاذا ركبوا... دعوا اللّه...» 4* ایمان نباید موسمى و مقطعى باشد. «فلمّا نجّاهم... یشركون» 5* مهم‌تر از اخلاص، حفظ آن است. «مخلصین - اذا هم یشركون» 6* به كامیابى‌هاى همراه با كفر و كفران دلخوش نشوید كه پایان شومى دارد. «لیكفروا... ولیتمّتعوا فسوف ...» 7* در تربیت، تهدید هم لازم است. «فسوف یعلمون» 8* یادآورى ناأمنى‌هاى پیرامون انسان، امنیّت را در نزد او ارزشمند مى‌كند. «یتخطّف الناس من حولهم» 9* امنیّت، زمینه و بستر عبادت است؛(فلیعبدوا ربّ هذا البیت . الّذى ... آمنهم من خوف». قریش، 3 - 4.) ولى گروهى قدر آن را نمى‌دانند و به سوى كفر مى‌روند. «حرماً آمناً ... أفبالباطل یؤمنون و بنعمة اللَّه یكفرون» 10* وحى را باید بدون كم و زیاد پذیرفت. اضافه كردن هر چیزى به دین، افترا و بدترین ظلم است. «و من اظلم ممّن افترى» 11* بدترین ظلم، ظلم فرهنگى است كه به تسلیم شدن انسان در برابر حقّ ضربه وارد مى‌كند. «ممّن افترى - او كذّب» 12* آنچه به تلاش‌ها ارزش مى‌دهد، خلوص است. «فینا» 13* نشانه‌ى نیكوكار بودن، تلاش در راه حقّ و اخلاص است. «جاهدوا فینا - لمع المحسنین» 14* خداوند، هم راه قرب را به ما نشان مى‌دهد و هم تا رسیدن به مقصد، دست ما را مى‌گیرد. «لنهدینّهم... مع المحسنین» 15* با یك شكست، مأیوس نشوید. «غُلبت - سیغلبون» 16* در پیروزى‌ها و شكست‌ها، محوریّت توحید فراموش نشود. «للّه الامر من قبل و من بعد» 17* هم پیروزى را از او بدانیم و هم ساز و برگ نظامى را. «بنصر اللّه ینصر» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
34* اسلام، دین جامعى است و حتّى براى راه رفتن دستور و برنامه دارد. «واقصد فى مشیك» 35* در آیین الهى، عقاید و اخلاق در كنار هم مطرح است. «لاتشرك باللّه... واقصد فى مشیك» 36* فریاد كشیدن و بلند كردن صدا، امرى ناپسند و نكوهیده است. «واغضض من صوتك انّ انكر الاصوات لصوت الحمیر» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 416 1* روز قیامت، روز اقرار است. «ربّنا ابصرنا و سمعنا» 2* آنچه در قیامت سبب نجات است، تنها عمل صالح است كه جاى آن دنیاست. «فارجعنا نعمل صالحاً» 3* مردم متفاوتند و هر شخصى هدایتى مخصوص خود دارد. «كلّ نفسٍ هُداها» 4* رحمت گسترده‌ى الهى، مانع قهر او نیست. «لَاَملأن» 5* جنّ مانند انسان، مورد تكلیف و مهر و قهر الهى است. «من الجنة والنّاس» 6* یاد معاد، كلید نجات است و غفلت از آن، مایه‌ى گرفتارى است. «بما نسیتم» 7* سرچشمه‌ى اعمال فاسد، غفلت از معاد است. «نسیتم - كنتم تعملون» 8* استمرار عمل بد، موجب استمرار در عذاب دوزخ است. «عذاب الخلد بما كنتم تعملون» 9* در چهار سوره‌ى قرآن، به آیاتى مى‌رسیم كه واجب است هنگام تلاوت آنها سجده كنیم. این سوره‌ها عبارتند از: فصّلت، نجم، علق و سجده كه در اصطلاح به سوره‌هاى عزائم نامگذارى شده‌اند. طبق مكتب اهل بیت‌علیهم السلام، خواندن این چهار سوره در نماز بعد از حمد جایز نیست و كسانى كه جنب یا حائض هستند نباید حتّى یك آیه از این چهار سوره را تلاوت نمایند. 10* سجده عاشقانه و تسبیح و ستایش خداوند، نشانه‌ى مؤمن است. «انّما یؤمن» 11* سجده باید عاشقانه باشد. «خرّوا سجّدا» گویا با تمام وجود به خاك مى‌افتند. 12* بهترین ذكر در حال سجده، تسبیح همراه با ستایش است. «سجّداً و سبّحوا بحمد ربّهم» 13* سجده‌اى ارزش دارد كه به دنبالش غرور و تكبّر نباشد. «خرّوا سجّداً... و هم لایستكبرون» 14* سحر خیزى و دل كندن از رختخواب، یكى دیگر از نشانه‌هاى مؤمنان است. «تتجافى‌ جنوبهم...» 15* عبادت‌هایى كه با نوعى ریاضت و خفا همراه باشد ارزش بیشترى دارد. «تتجافى‌» 16* مؤمن، نه مأیوس است، نه مغرور، هم بیم دارد، هم امید. «یدعون ربّهم خوفاً و طمعاً» 17* تواضع، سحرخیزى و انفاق، خصلت دایمى مؤمنان است. «لایستكبرون - یدعون - ینفقون» (همه با صیغه‌ى مضارع آمده است.) 18* رابطه‌ى شبانه با خداوند، باید با رسیدگى به محرومان همراه باشد. «یدعون - ینفقون» 19* مورد انفاق، تنها مال نیست، بلكه شامل علم و آبرو و دیگر سرمایه‌هاى انسان نیز مى‌شود. «ممّا رزقناهم ینفقون» 20* قرآن در مورد میزان پاداش‌هاى الهى چند تعبیر دارد. یك جا «ضِعف»(اعراف، 38) به معناى دو برابر، یك جا «اَضعافاً»(بقره، 245) به معناى چند برابر یك جا «عشر امثالها»(انعام، 160) به معناى ده برابر و در جاى دیگر تشبیه به دانه‌اى كه هفت خوشه برآورد و در هر خوشه صد دانه باشد، یعنى هفتصد برابر؛(بقره، 261) ولى این آیه فراتر از عدد و رقم را بازگو مى‌كند و مى‌فرماید: هیچ كس از پاداش این گروه از مؤمنان، كه اهل نماز شب و انفاق هستند، آگاه نیست. 21* امام صادق‌علیه السلام فرمود: «ثواب هر كار نیكى در قرآن بیان شده است، مگر نماز شب؛ كه جز خداوند كسى پاداش آن را نمى‌داند. سپس این آیه را تلاوت فرمود».(تفاسیر مجمع‌البیان والمیزان) 22* سحرخیزى، نماز شب، كمك به محرومان، بالاترین پاداش‌ها را دارد. «فلا تعلم نفس» 23* در شیوه‌ى تربیت، گاهى باید نوع و مقدار تشویق و پاداش مخفى باشد. «ما اُخفى لهم» 24* عبادت مخفى، پاداش‌هاى مخفى دارد. «تتجافى... اُخفى لهم» 25* براى دریافت پاداش بى‌حساب، سختى سحرخیزى را بر خود هموار كنیم. «تتجافى - اُخفى لهم» 26* سعدیا گرچه سخندان و نصیحت گویى؛به عمل كار برآید به سخندانى نیست. «بما كانوا یعملون» 27* مؤمن باید تمام كارهایش پسندیده باشد. «الصالحات» 28* شكنجه‌ى جسمى دوزخیان، با تحقیر روحى آنان همراه است. «اُعیدوا فیها و قیل لهم ذوقوا» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 417 1* یكى از سنّت‌هاى الهى، گرفتار كردن گنهكار براى توبه است. «ولنذیقنّهم... لعلّهم یرجعون» 2* در تربیت، همیشه و همه جا، محبّت كارساز نیست، گاهى برخورد تند و قهر لازم است. «العذاب الادنى» 3* در تربیت، احتمال تأثیر كافى است و یقین لازم نیست. «لعلّهم یرجعون» 4* بى‌اعتنایى گنهكار به تذكّر، بدتر از گناه است. « ذكّروا - اعرض - اظلم» 5* تذكّر و محبّت كافى نیست، در مورد مجرمان، تنبیه و شدّت عمل لازم است. «منتقمون» 6* درباره رهبر آسمانى، نباید هیچ گونه شك و تردیدى وجود داشته باشد. «فلاتكن فى مریة» 7* تعیین رهبرى، از حقوق الهى است. «جعلنا... ائمّة» 8* بازدید از آثار باستانى و آثار به جاى مانده از اقوام پیشین مورد سفارش اسلام است؛ امّا به شرط آنكه همراه پند و عبرت باشد، نه از روى غفلت. «أولم یهد لهم - یمشون فى مساكنهم» 9* حفظ آثار باستانى نیاكان، براى عبرت آیندگان لازم است. «مساكنهم» 10* عوامل عزّت و ذلّت اقوام گذشته را بررسى كنید و از آن درس عبرت گیرید. «انّ فى ذلك لعبرة» 11* از نظام بارش باران و رویش گیاهان، ساده نگذرید. «أفلایبصرون» 12* گذر زمان، مسایل و اختلافات میان پیروان حقّ و باطل را روشن مى‌كند. «وانتظر» 13* رهبر باید به آینده خوش بین و دلگرم باشد. «وانتظر» 14* كفّار همواره در انتظار شكست مسلمانان مى‌باشند. «انّهم منتظرون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 424 1* باید نقش و مسئولیّت افراد را به آنان و جامعه اعلام كرد. «یا ایّها النبى انّا ارسلناك...» 2* در تبلیغ و تربیت، بشارت و انذار هر دو لازم است. «مبشّراً و نذیرا» 3* انبیا مردم را به سوى خدا دعوت مى‌كنند، نه خود. «داعیاً الى اللّه» 4* رفتار خدا با مؤمنان بر اساس فضل است. «من اللّه فضلاً» البتّه تفضّلات الهى بر بندگان، داراى درجات و مراتبى است. «فضلاً كبیراً» 5* كفّار و منافقان در یك خط هستند. «ولا تطع الكافرین و المنافقین» كار هر دو آزار دادن مؤمنان است. «اذاهم» 6* «عِدّة» به مدّتى گویند كه زنان پس از طلاق، باید تا پایان آن صبر كنند و همسر دیگرى نگیرند. عدّه‌ى طلاق زن، سه مرتبه حیض شدن و پاك شدن و عدّه‌ى وفات شوهرش چهار ماه و ده روز است. 7* امام باقرعلیه السلام فرمود: این گونه زنان (طلاق داده شده) با وحشت و غصّه و شماتت دیگران به خانه‌ى پدر بر مى‌گردند و لذا باید به مقدارى كه توان دارید، با هدیه دل آنان را آرام كنید. «فمتّعوهن و سرّحوهنّ» 8* جدایى و طلاق به معناى كینه و خشونت نیست. «سرّحوهنّ سراحاً جمیلاً» 9* مهریه براى زن لازم و پرداخت آن از سوى مرد واجب است. «آتیت اجورهن» 10* غرایز جنسى را جدّى بگیرید، حتّى كنیزان باید كامیاب باشند. «ما ملكت یمینك» 11* تعیین زنانى كه مى‌توان با آنان ازدواج كرد، از سوى خداوند است. «فرضنا علیهم فى ازواجهم» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 435 1* تاریخ تكرار مى‌شود. «یكذّبوك... كُذّبت رسل من قبلك» 2* كفّار با شخص كارى ندارند، با راه و هدف مخالفند هر كس نداى حقّ سر دهد مورد تكذیب قرار مى‌گیرد. «یكذّبوك - من قبلك» 3* توجّه به معاد، انسان را در برابر حوادث تلخ مقاوم مى‌كند. «یكذبوك... الى اللّه ترجع الامور» 4* براى تربیت، باید هشدارها تكرار شود. «فلا تغرنّكم - ولا یغرنكّم» 5* ایمان به معاد، بهترین وسیله‌ى بازدارنده از فریب دنیا است. «وعداللّه حقّ» 6* اگر دشمنى شیطان را جدّى نگیریم، فریب خواهیم خورد.«عدوّ فاتّخذوه عدوّا» 7* از برنامه‌ها و تشكّل‌هاى دشمن آگاه باشیم. «الشیطان... یدعوا حزبه» 8* شیطان براى انحراف مردم كمك مى‌گیرد، ما براى دعوت دیگران به حقّ چه مى‌كنیم؟ «الشیطان... یدعوا حزبه» 9* عاقبت اندیشى و توجّه به پایان كار، در تربیت مؤثّر است. «لهم عذاب - لهم مغفرة» 10* كسى‌كه رفتار بد انسان را زیبا نشان مى‌دهد و به جاى انتقاد، تملّق مى‌گوید، شیطان است 11* زیبا دوستى جزء فطرت انسان است، تا آنجا كه شیطان نیز بدى‌ها را زیبا نشان مى‌دهد تا انسان را بر انجام آن وادار كند. «سوء عمله فرءاه حسنا» 12* خوب پنداشتن بدى‌ها، زمینه‌ى گمراهى است. «زُیّن له... یُضلّ من یشاء» 13* خوبى‌ها و بدى‌ها را باید با معیار الهى سنجید نه با پندار این و آن. «سوء عمله فرءاه حسنا» 14* تأسّف و حسرت، باید حدّ و مرز داشته باشد. «فلا تذهب نفسك علیهم حسرات» 15* كفّار، یا عزّت را در دلبستگى به اشیاى مادّى مى‌جویند، «و اتّخذوا من دون اللّه آلهة لیكونوا لهم عزّا»(مریم، 81) و یا آن را از وابستگى به این و آن طلب مى‌كنند. «أیبتغون عندهم العزّة»(نساء، 139) و حال آنكه عزّت تنها نزد خداوند است. «فللّه العزّة جمیعاً» 16* عزّت واقعى، نزد خداست، نه پیش مردم. «فللّه العزّة جمیعا» 17* میان عقیده با عمل رابطه‌ى تنگاتنگ است و در یكدیگر اثر مى‌گذارند. «العمل الصالح یرفعه» 18* در روایات، صدقه و صله‌ى رحم و احسان به والدین، سبب طول عمر و قطع رحم و جسارت به والدین سبب كوتاهى عمر معرّفى شده است.(میزان الحكمة) 19* به منشأ آفرینش خود توجّه كنید تا هم به قدرت خداوند پى ببرید و هم گرفتار غفلت و غرور و تكبّر نشوید. «خلقكم من تراب ثم من نطفة» 20* آفرینش زوج براى انسان، از الطاف الهى است. «جعلكم ازواجاً» 21* تمام لحظه‌هاى عمر انسان حساب و كتاب دارد. «فى كتاب» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله چند نکته از قرآن کریم صفحه 453 1* سوگند خداوند به قرآن، نشانه عظمت این كتاب و حقانیّت پیامبر است. «و القرآن» 2* همه‌ى غرورها، زمانى خواهد شكست و به ناله و فریاد تبدیل خواهد شد. «فنادوا» 3* پیامبر، باید از جنس خود مردم باشد تا همان نیازها و احساسات را داشته باشد و بتواند الگو و رهبر مردم باشد. «منهم» 4* غرور و سرسختى نابجا، سبب مى‌شود كه انسان هر چه را مطابق تمایلاتش نباشد تكذیب كند. «فى عزة و شقاق و قال الكافرون...» 5* خداوند در مورد تربیت مردم، بخشنده است «الوهّاب» ولى نسبت به تمایلات نامعقول و نامشروع مردم نفوذ ناپذیر است. «العزیز» 6* گرچه دشمنان، ارتش وتشكیلاتى دارند، امّا در مقابل حقّ، نه عددى هستند، «جندٌ ما» نه قدرتى دارند، «مهزوم» و نه حزب و گروهشان منحصر به فرد است. «من احزاب» 7* خداوند از غیب و آینده‌ى كفّار خبر مى‌دهد. (همین مكّه كه محل چنین ایراداتى بر نبوّت پیامبر است، روزى شاهد شكست آنان در فتح مكّه خواهد بود.) «مهزوم من الاحزاب» 8* بیان تاریخ پر عبرت گذشتگان، نمونه‌اى روشن از ذكر بودن قرآن است كه در آیه‌ى اول خواندیم: «والقرآن ذى الذّكر»، «كذّبت قبلهم قوم نوح...» 9* طاغوت‌هاى زمان، به هنگام عجز در مقابل منطق، به آزار و شكنجه اقدام مى‌كنند. «فرعون ذوالاوتاد» 10* تكذیب یك پیامبر به‌منزله تكذیب همه پیامبران است. «ان كلّ الا كذّب الرسل» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله چند نکته از قرآن کریم صفحه 456 1* در سختى‌ها، هرگز از رحمت خدا مأیوس نشوید. «وهبناله اهله... رحمة منّا» 2* خاندان گسترده یك نعمت الهى است. «و مثلهم معهم» 3* گشایش‌ها لطف الهى است نه امتیاز و استحقاق ما. «رحمة منّا» 4* حرمت عهد و سوگند را حفظ كنیم. «لا تحنث» 5* صبر تلخ است ولیكن عاقبت میوه‌ى شیرین دهد. «وهبنا له - وجدناه صابراً» 6* انابه و تضرع به درگاه خداوند سرچشمه‌ى صبر است. «صابراً - انّه اوّاب» 7* تاریخ پاكان و پیامبران و بزرگان را زنده نگاه داریم. «واذكر عبادنا» 8* سرچشمه‌ى همه‌ى كمالات پیامبران، عبودیّت است. «عبادنا» قبل از كمالات دیگر ذكر شده است. 9* رهبر باید داراى قدرت و بصیرت باشد. «اولى الایدى والابصار» 10* آخرت اندیشى و دورى از دنیاطلبى از خصوصیات رهبران الهى است. «انا اخلصناهم بخالصة ذكرى الدّار» 11* یاد قیامت، مایه نزدیك شدن انسان به اخلاص است. «اخلصناهم... ذكرى الدّار» 12* آخرت اندیشى به انسان بصیرت مى‌دهد. «اولى الا یدى والابصار... انا اخلصناهم...» 13* بالاترین ارزش، آبرو داشتن نزد خداست. «عندنا لمن المصطفین» 14* كسى كه بنده‌ى خالص و نیك خدا باشد، خداوند نام او را گرامى مى‌دارد. (شما به فكر نام نیك نباشید) «واذكر - واذكر...» 15* یكى از راه‌هاى دعوت به خیر، تجلیل از اهل خیر است. «واذكر...» 16* نقل تاریخ نباید سرگرمى باشد بلكه باید هدفدار و وسیله‌ى هوشیارى باشد. «واذكر... هذا ذكر» 17* نشانه همسر خوب آن است كه به غیر شوهر چشم ندوزد. «قاصرات الطرف» 18* عذاب‌هاى دوزخ متنوّع و گوناگون است. «و اخر من شكله ازواج» 19* انسان، دوزخِ خود را از پیش مى‌فرستد. «قدّمتموه لنا» 20* دعوت دیگران به گناه، سبب سلب مسئولیّت از گناهكار نیست. با این كه مى‌گویند: «انتم قدّمتموه لنا» شما این عذاب را براى ما فراهم كردید، ولى خودشان نیز در دوزخ گرفتارند. 21* در نظام تربیتى اسلام، تشویق و تهدید در كنار هم است. (آیاتِ پاداش متّقین و كیفر طاغین) تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 476 1* یكى از راه‌هاى تربیت و ارشاد، بیان تاریخ گذشتگان و الگوهاى مثبت است و قرآن بارها این روش را به كار برده است. 2* قصه‌هایى باید مورد تلاوت و تدبر قرار گیرد كه حقّ باشد و هدف از آن نیز ترویج حقّ باشد. «منهم من قصصنا علیك» 3* قصه‌گویى را سبك نشمریم. قرآن چندین قصه تعریف كرده است. «قصصنا» 4* در بیان تاریخ، عبرت‌ها مهم است نه آمارها. «منهم من لم نقصص» 5* از ذكر نشدن نام خود ناراحت نشویم، نام بسیارى از انبیا نیز برده نشده است. «منهم من لم نقصص» 6* معجزات انبیا طبق اذن الهى است نه توقع و هوس مردم. «الا باذن اللّه» 6* منافع چهار پایان در تأمین سوارى و تغذیه خلاصه نمى‌شود؛ پوست و روده و پشم و كرك و شیر آنها و شخم زدن از دیگر منافع است. حتّى از فضولات آنها براى كود طبیعى یا وسیله‌ى ایجاد حرارت استفاده مى‌شود. هم چنین نقش حیوانات در ایجاد كارخانه‌هاى پشم و نخ‌ریسى و چرم سازى و لبنیات چشم‌گیر است. 7* در آفرینش هستى، انسان محور است. «جعل لكم الانعام... و لكم فیها منافع» 8* اسلام به مسأله‌ى تغذیه و بهره‌گیرى از گوشت برخى چهار پایان سفارش كرده و خام خوارى مورد ستایش اسلام نیست. «و منها تأكلون» 9* انسان به حیوان محتاج است «لتبلغوا علیها حاجة فى صدوركم» (ولى حیوان به انسان محتاج نیست.) 10* امكانِ حمل و نقل دریایى با كشتى، یكى دیگر از نعمت‌هاى الهى است. «و علیها و على الفلك تحملون» 11* انسان ناسپاس است؛ از نعمت‌ها بهره مى‌برد ولى صاحب نعمت را انكار مى‌كند. «فاىّ آیات اللّه تنكرون» 12* جهانگردى هدفدار مورد ستایش است. «افلم یسیروا... فینظروا» 13* یكى از انتقادهاى قرآن هجرت نكردن براى كسب تجربه و عبرت و معارف است. «افلم یسیروا... فینظروا» 14* از عوامل سقوط و زوال تمدّن‌ها، مخالفت با انبیا و ترك سنّت‌هاى الهى است. «افلم یسیروا...» 15* هر تمدن و پیشرفتى ملاك رستگارى و سعادت نیست. «قوّةً و آثاراً فى الارض فما اغنى عنهم...» 16* حفظ آثار اقوام گذشته، براى عبرت آیندگان لازم است. «فینظروا» 17* غرور علمى، مانع حقّ پذیرى است. «جاءتهم رسلهم بالبینات فرحوا بما عندهم من العلم» 18* مغرور شدن به علم خود، سبب تحقیر و استهزاى وعده‌هاى الهى است. «عندهم من العلم... یستهزؤن» 19* منطق مخالفان در برابر برهان و معجزه انبیا، تمسخر و استهزا است. «رسلهم بالبینات... یستهزؤن» 20* ایمان در حال اضطرار ارزش ندارد، گرچه واقعى باشد. «فلمّا رأوا بأسنا قالوا آمنّا» 21* اضطرارها فطرت را شكوفا مى‌كند و كفّار را به سراغ ایمان مى‌آورد ولى ایمانِ اضطرارى ارزشى ندارد. «فلم یك ینفعهم ایمانهم» 22* ایمان باید اختیارى باشد نه از روى اضطرار و ناچارى. «فلم یك ینفعهم ایمانهم» 23* نقل سرنوشت كفّار، براى آیندگان عبرت است. «قالوا آمنا... لم یك ینفعهم ایمانهم» 24* لحظه‌ى مرگ، خسارت انسان جلوه مى‌كند. «خسر هنالك» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 480 1* آن چه ایمان را بارور مى‌كند و به نتیجه مى‌رساند، مقاومت است وگرنه چه بسیار مؤمنانى كه بد عاقبت شدند. «قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا» 2* استقامتى ارزشمند است كه طولانى باشد. «ثمّ استقاموا» (كلمه «ثمّ» براى زمان و فاصله‌هاى دور است) 3* مقاومتِ در راه حقّ، هم خوف از آینده را برطرف مى‌كند. «لا تخافوا» و هم حزن و اندوه نسبت به گذشته را. «لا تحزنوا» 4* بالاترین هدیه‌ى آسمانى كه فرشتگان براى مؤمنان مقاوم مى‌آورند، آرامش روحى و روانى است. «لا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا» 5* تبلیغ دین، بهترین سخن است و بهترین سخنگوى هستى انبیا هستند. «و من احسن قولاً...» 6* فكر نكنید مرور زمان مسایل را كهنه مى‌كند و همه چیز فراموش مى‌شود. (برخوردهاى مثبت و منفى هرگز یكسان نیست، و آثار آن در عمق روح افراد باقى مى‌ماند. «لا تستوى الحسنة و لا السیّئة» 7* یك نمونه‌ى عملى دعوت به سوى خدا (كه در آیه‌ى قبل آمده بود) دفع بدى‌هاى مردم با برخوردهاى خوب است. «ادفع بالتى هى احسن» 8* در برخورد با مخالفان، اخلاق نیك كافى نیست، تهاجم اخلاقى لازم است «ادفع بالتى هى احسن» (دفع بدى‌هاى دشمن با روش نیكو كافى نیست، بلكه به نیكوترین روش‌ها و برترین رفتارهاى اخلاقى نیاز است). از محبت خارها گل مى‌شود از محبت سركه‌ها مُل مى‌شود 9* كیمیاى واقعى، آن نیست كه مس را طلا كند، بلكه برخوردى است كه دشمنى را به محّبت تبدیل نماید. «ادفع بالتى هى احسن» (روز فتح مكّه شعار بعضى از مسلمانان «انتقام، انتقام» بود ولى پیامبر اكرم فرمود: امروز روز انتقام نیست بلكه روز رحمت و مرحمت است). 10* در رفتارهاى شایسته، اگر دشمن دوست نشود لااقل حیا و شرمندگى در او به وجود مى‌آید و او را به رفتار دوستانه وادار مى‌كند. «كانّه ولىّ حمیم» 11* رفتار نیكو با ناهلان و تحمّل مخالفان، مخصوص كسانى است كه قبلاً خودسازى كرده و تمرین داشته باشند. «و ما یلقّاها الا الّذین صبروا...» (ماضى بودن «صبروا» نشانه آن است كه این افراد از قبل خودسازى كرده‌اند). 12* انتقام و مقابله به مثل در برخوردهاى اخلاقى، نشانه‌ى كم صبرى است. «ادفع بالتى هى احسن... و ما یلقّاها الا الّذین صبروا» 13* برانگیختن حسّ انتقام‌جویى در انسان، از شگردهاى شیطانى است، ولى پاسخ دادن بدى‌ها با نیكى، از سفارشات الهى است. «ادفع بالتى هى احسن... امّا ینزغنّك» 14* از وسوسه‌ى شیطان، هیچ كس حتّى پیامبر در امان نیست. «و امّا ینزغنّك» 15* داروى وسوسه‌ى شیطان، پناهندگى به خدا و توبه است. «و امّا ینزغنّك فاستعذ باللّه» 16* با این كه خدا مى‌داند ولى ما باید ضعف و پناهندگى خود را با زبان و دل اظهار كنیم. «فاستعذ... السمیع العلیم» 17* پناه خواستن از خداوند بى پاسخ نمى‌ماند. «السمیع العلیم» 18* طبیعت بهترین كلاس خداشناسى است. «و من آیاته الّیل و النّهار و...» 19* در تربیت افراد، ضمن این كه از راه‌هاى خطا جلوگیرى مى‌كنید، راه‌هاى صحیح را نیز با استدلال بیان كنید. «لا تسجدوا للشمس... و اسجدوا للّه...» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 482 1* در تربیت، بیم و امید لازم است و این زمانى است كه انسان هنگام وقوع قیامت را نداند. «الیه یردّ علم السّاعة» 2* خداوند به مسایل جزئى هستى نیز آگاه است. «اكمامها» 3* انسان منحرف، كم‌ظرفیّت است و در اولین برخورد با سختى‌ها خود را در بن بست مى‌پندارد. «یؤوس قنوط» 4* انسان منحرف كم‌ظرفیّت و مغرور است و در اولین مرحله رسیدن به نعمت بد مستى مى‌كند. «لئن اذقناه رحمة... لیقولنّ هذا لى» (چنانكه در اولین برخورد با شرّ از درون مأیوس مى‌شود «یؤوس قنوط» وفریاد مى‌زند. «اذا مسّه الشر جزوعا»(معارج، 20)) 5* انسان، از خداوند طلبى ندارد و به هر نعمتى برسد از لطف اوست. «رحمةً منّا» 6* تلخ و شیرینى دنیا اندك است؛ در حدّ چشیدن و لمس كردن. «اذقنا - مسّته» 7* هر چه انسان به خودش توجّه كند، از مبدأ و معاد غافل مى‌شود. «هذا لى و ما اظنّ السّاعة قائمة» 8* رفاه یا سختى در میدان زندگى براى بروز و ظهور خصلت‌هاى آدمى و آفات روحى اوست. «اذا انعمنا... و اذا مسّه الشّر» 9* رفاه، مایه‌ى غفلت است. «انعمنا... اعرض» 10* نعمت‌ها از خداست «انعمنا» ولى حوادث تلخ نتیجه عملكرد یا خصلت‌هاى بد خود انسان است. «مسّه الشّر» (شرّ به خدا نسبت داده نشده است) 11* انسان تربیت نشده كم ظرفیّت است. «اذا مسّه الشرّ فذو دعاء عریض» 12* پیشرفت علوم، گامى است براى خداشناسى. «سنریهم آیاتنا فى الآفاق و فى انفسهم» 13* تمام هستى، كلاس خداشناسى است. «فى الآفاق و فى انفسهم» 14* خداشناسى با توجّه به نزدیك‌ترین موجود (خود انسان) تا دورترین نقطه‌ى هستى ممكن است. «فى الآفاق و فى انفسهم» 15* خداشناسى باید با دریافت و باور همراه باشد. «یتبیّن لهم انّه الحقّ» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 495 1* در تربیت، هشدار وبشارت باید در كنارهم باشد. «تلك الجنّة - المجرمین فى عذاب» 2* عامل ورود در دوزخ، عملكرد خود انسان است. «ان المجرمین» 3* كیفرهاى خداوند عادلانه است. «و ما ظلمناهم» 4* ظلمِ پیوسته، عذاب پیوسته دارد. «خالدون... كانوا هم الظالمین» 5* آرزوى دوزخیان مرگ و نابودى است. «لیقض علینا» 6* مخالفان خدا را نشناختند كه گمان مى‌كنند خدا از پنهان آنها بى‌خبر است. «ام یحسبون انا لا نسمع سرّهم» 7* هر كلامى توسط فرشتگان ثبت و نوشته مى‌شود. «رسلنا... یكتبون» 8* هرگاه در سخنى احتمال نقص براى خداوند بود مناسب است او را تنزیه كنیم. «ان كان للرحمن ولد... سبحان» 9* آنجا كه استدلال و هشدار اثر نكند باید طرف مقابل را به حال خود رها كرد، مانند آنكه پزشك دلسوز، به هنگام یأس، مریض را به حال خود رها مى‌كند. 10* عقاید و افكار و كردار ناروا، منجلابى است كه افراد را در خود غرق مى‌كند. «یخوضوا» 11* كسى سزاوار پرستش است كه داراى علم و حكمت بى نهایت باشد. «اله... هو الحكیم العلیم» 12* حكمت غیر از علم است. چه بسیار عالمانى كه اهل حكمت نیستند، دانش دارند امّا بینش ندارند. خداوند هم علیم است و هم حكیم. «وهو الحكیم العلیم» 13* خداوند از هر گونه نقص منزّه و در برابر هر گونه كمال مبارك است. «سبحان... تبارك...» 14* در برابر كج فهمى دیگران باید از مقدّسات تجلیل كرد. «تبارك الّذى له...» 15* اصل شفاعت مورد قبول است، امّا شفاعت‌هاى موهومى مردود است. «لا یملك... الشفاعة» 16* آنان كه حقّ شفاعت دارند براى هر كس و هر مورد، شفاعت نمى‌كنند، خود مى‌دانند كه مورد شفاعت كجاست. «و هم یعلمون» 17* گواهى و شهادت زمانى ارزش دارد كه بر اساس علم باشد. «شهد بالحقّ و هم یعلمون» 18* مشركان مكّه، خالقیّت خدا را قبول داشتند ولى در ربوبیّت و تدبیر و كارگشایى و شفاعت، گرفتار شرك بودند و دیگران را دخیل مى‌دانستند. «لئن سئلتهم من خلقهم لیقولن اللّه» 19* مبلّغان دینى توقّع پذیرش حقّ را از همه مردم نداشته باشند. «هؤلاء قوم لا یؤمنون» 20* در فرهنگ عرب، دو موقع سلام مى‌كنند؛ یكى هنگام ورود و ملاقات و دیگرى هنگام خروج و خداحافظى. چنانكه در پایانِ هر نماز مى‌گوییم: «السلام علیكم و رحمة اللّه و بركاته». مراد از سلام در این آیه نیز سلامِ خداحافظى و متاركه است. در فارسى نیز یك درود داریم و یك بدرود. 21* مشركان لجوج را به حال خویش رها كنید و با آنان منازعه نكنید. «فاصفح عنهم» 22* پیامبر اسلام تمام كارهاى خویش را به فرمان خداوند انجام مى‌داد. «فاصفح عنهم» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 502 1* قیامت، روزِ بُروز و ظهورِ امور پنهان است. «و بدا لهم» 2* در قیامت علاوه بر اعمال، عوارض و آثار و مفاسدى كه بر اعمال بار است دامنگیر انسان مى‌شود. «سیّئات ما عملوا» 3* استهزا، شیوه‌ى مستكبران است. «استكبرتم... كانوا یستهزؤن» 4* هر كس معاد را فراموش كند، در قیامت فراموش مى‌شود. «ننساكم كما نسیتم» 5* تنها خداوند، شایسته‌ى بزرگى و حمد و ستایش است. «فللّه الحمد» 6* آفرینش هستى، حكیمانه و بر اساس حقّ است. اگر در هستى با چیزى برخورد كردیم كه اسرار وجودى آن را نفهمیدیم، به آفریدگار آن خدشه‌اى وارد نیست، بلكه مشكل محدودیّت علمى ما مى‌باشد، چنانكه در جاى دیگر مى‌خوانیم: «و ما خلقنا السّموات و الارض و ما بینهما لاعبین، ما خلقناهما الاّ بالحقّ و لكن أكثرهم لایعلمون»(دخان، 38-39) 7* در نظام تعلیم و تربیت و تبلیغ، هشدار و تهدید لازم است. «اُنذروا» 8* پیامبر در تمام شئون رسالت، حتّى شیوه‌ى مجادله با مخالفان، گوش به فرمان خداوند است. «قل...» 9* در تبلیغ و ارشاد، مى‌توان با سؤال و پرسش، فطرت دیگران را بیدار كرد و آنان را به تفكر و اندیشه واداشت. «أرأیتم... ماذا خلقوا» 10* استقامت و پایدارى، شرط اساسى تبلیغ است، حتّى پس از اعراض كفار دست از تبلیغ برندارید. «معرضون قل أرأیتم...» 11* یادها و یادگارها، آثار گذشتگان و میراث فرهنگى، آنجایى ارزش دارد كه نشانه‌اى از علم و رشد در آنها باشد. «اثارة من علم» 12* بالاترین گمراهى، انحراف در شناخت است و كسى كه خداى علیم و قدیر و سمیع و بصیر را رها كرده و به سراغ غیر او مى‌رود، گرفتار چنین گمراهى شده است، زیرا غیر خدا توان انجام هیچ كارى را ندارد. 13* انحرافات فكرى و اعتقادى، بالاترین انحرافات بشر است. «من أضلّ» 14* هر راهى غیر از راه خداوند، گمراهى است. «مَن اضل ممّن یدعوا من دون اللّه» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 511 1* همه چیز به دست خداست. «فتحنا، لیغفر، یتمّ، یهدیك، ینصرك» (تا خدا اراده نكند، هیچ چیزى تحقق پیدا نمى‌كند.) 2* اگر براى خدا كار كنیم، خداوند خود پاسخ دشمنان ما را مى‌دهد و دهان آنان را مى‌بندد. «لیغفر لك اللّه ما تقدّم من ذنبك و ما تأخّر» 3* ایمان، درجاتى دارد و قابل كم یا زیاد شدن است. «لیزدادوا ایمانا» 4* همه هستى، لشكریان خداوند هستند. «للّه جنود السّموات و الارض» 5* بهشت جاى طهارت و پاكى است و كوچك‌ترین آلودگى در آن راه ندارد. ابتدا باید لغزشهاى بهشتیان تطهیر شود، آنگاه وارد بهشت شوند. «لیدخل... یكفّر عنهم سیئاتهم» البتّه ممكن است مراد از تكفیر، بخشش گناهان نباشد بلكه پوشاندن گناهان از ذهن خود بهشتیان باشد تا آنان در بهشت با یادآورى گناهان خویش شرمنده و مكدّر نشوند. 6* در این آیه، نام منافق قبل از مشرك آمده، گویا نفاق از شرك و منافق از مشرك بدتر است. 7* تشویق خوبان و تهدید منحرفان، در كنار هم لازم است. «لیدخل المؤمنین... و یعذّب المنافقین...» 8* ممكن است حادثه‌اى براى عدّه‌اى مفید و براى دیگران عذاب باشد. فتح مبین براى مؤمنان لطف الهى و براى دیگران عذاب بود. «لیغفر... لیدخل... یعذب» 9* زنان، در كسب فضایل یا رذایل، مانند مردانند. «المؤمنین و المؤمنات... المنافقین و المنافقات و المشركین و المشركات» 10* سوء ظنّ به خدا، كار منافقان و مشركان است وگرنه مؤمنان، امید و عشق و توكّل به خدا دارند. «الظانین باللّه ظنّ السوء» 11* مؤمن به خاطر ایمانش، در سكینه و آرامش است، ولى مشرك و منافق به دلیل انحراف و سوء ظنّ به خدا، گرفتار اضطراب و ناآرامى هستند. «دائرة السوء» 12* پیامبر در همه حال ناظر و گواه بر اعمال ماست. «شاهداً» (در قالب نكره و مطلق آمده است) 13* وظیفه پیامبر، نظارت بر اعمال و بیم و بشارت است. «شاهداً و مبشّراً و نذیراً» و وظیفه مردم، دفاع از حریم الهى و پیامبر خدا و تكریم اوست. «لتؤمنوا باللّه و رسوله و تعزّروه و توقّروه» 14* از اصول تربیت و هدایت الهى، معرّفى الگو در كنار بشارت و هشدار است. «شاهداً و مبشّراً و نذیراً» 15* بشارت و هشدار، تشویق و تنبیه، دو نیاز ضرورى بشر براى رهیابى و انتخاب راه صحیح است. «مبشّراً و نذیراً» 16* لازمه‌ى ایمان، حمایت و حراست از حریم دین و رسول خداست. «تعزّروه» 17* یارى و حراست از پیامبر، باید همراه تعظیم و تكریم و برخاسته از عشق و معرفت باشد. «توقّروه» 18* همواره باید یاد خدا باشیم و آغاز روز و پایان آن بهترین وقت ذكر و دعاست. «تسبّحوه بُكرة و اصیلا» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 519 1* سرچشمه‌ى وسوسه، سه چیز است: الف) نفس و خواهش‌هاى نفسانى. «توسوس به نفسه» ب) شیطان. «فوسوس لهما الشیطان»(اعراف، 20) ج) بعضى انسان‌ها و جنّیان. «الّذى یوسوس فى صدور النّاس من الجِنّة والناس»(ناس، 5 و 6) 2* ریشه‌ى شك در معاد دو چیز است: یكى این‌كه خدا از كجا مى‌داند هر كس چه كرده و ذرّات او در كجاست؟ دیگر این‌كه از كجا مى‌تواند دوباره بیافریند؟ این آیه (16)به هر دو جواب مى‌دهد: او مى‌تواند، چون قبلاً انسان را آفریده است. «ولقد خلقنا الانسان» او مى‌داند، چون وسوسه‌هاى نادیدنى را هم مى‌داند. «نعلم ما توسوس به نفسه» 3* تعبیر «قعید» كنایه از آن است كه دو فرشته همواره با انسانند و در كمین او نشسته‌اند، نه آنكه دو فرشته در سمت راست و چپ انسان نشسته باشند 4* در میان اعضاى بدن، زیر نظر بودن زبان مطرح شده است، شاید به خاطر آن كه عمل زبان، از همه‌ى اعضا بیشتر، آسان‌تر، عمومى‌تر، عمیق‌تر، دائمى‌تر و پر حادثه‌تر است. 5* انسان، نه فقط در برابر كردار، بلكه در برابر گفتار خود مسئول است و مورد محاسبه قرار مى‌گیرد. «ما یلفظ من قول» 6* نظارتى داراى اعتبار و ارزش است كه همه چیز را به طور كامل زیر نظر داشته باشد. «عن الیمین... عن الشمال... رقیب عتید» 7* مردم در برابر كار خیر، چند گروه هستند: گروهى كارشان خیر است و در كار خیر سبقت مى‌گیرند. «فاستبقوا الخیرات»( بقره، 148) گروهى سرچشمه خیر هستند و دیگران را به آن دعوت مى‌كنند. «یدعون الى الخیر»(آل‌عمران، 104) امّا گروهى به شدت مانع خیر هستند. «منّاع للخیر» 8* آنچه سبب دوزخى شدن است، كفر و انكار لجوجانه است نه جاهلانه. «كَفّار عنید» 9* دوست و رفیق بد، انسان را به كجا مى‌كشاند؛ انسانى كه مى‌توانست با ابرار هم‌نشین باشد، همراه و هم‌نشین شیطان گردیده است. «قرینه» 10* یكى از عوامل دوزخى شدن انسان، دوست و هم‌نشین بد است 11* در قیامت، میان مجرمان با یكدیگر، و مجرمان با رهبران فاسد، و مجرمان با شیطان، گفتگوهایى است و هر كدام تلاش مى‌كنند كه گناه خود را به گردن دیگرى بیاندازند. 12* به هوش باشیم كه ابلیس در قیامت از خود سلب مسئولیّت مى‌كند و از منحرفان تبرّى مى‌جوید. «ما اطغیته» 13* به جاى جدال و مخاصمه با شیطان در قیامت كه سودى ندارد، در دنیا به ستیز با او برخیزیم. «لاتختصموا لدىّ» 14* به دوزخ افتادن مجرمان، ظلمى است كه آنان در حق خود مرتكب شده‌اند، نه ظلم خدا در حق آنان. «القیا فى جهنّم... و ما انا بظلام للعبید» 15* «خشیت» به آن خوف و ترسى گفته مى‌شود كه برخاسته از معرفت و عظمت خداوند باشد. 16* در تربیت، باید در كنار تهدید، تشویق نیز باشد. «القیا فى جهنّم... ازلفت الجنة» 17* پاكدامنى و پرهیزگارى، بهشت را نزدیك انسان مى‌آورد. «اُزلفت الجنّة للمتّقین» 18* ملاك‌ها و عملكردها مهم است، نه جنسیّت افراد. «كلّ كفّار... كلّ أوّاب» 19* گناهكاران را به توبه تشویق كنید. «هذا ما توعدون لكلّ أوّاب» 20* اگر از ترس جریمه، آبروریزى، انتقاد مردم، كم شدن مزد و... حریم نگاه داشتیم، چندان ارزشى ندارد، ترس از خدا در نهان، نشانه‌ى خشیت است. «خشى الرّحمن بالغیب» 21* متّقى منحصر كسى نیست كه هرگز گناه نمى‌كند، بلكه كسى كه اگر لغزشى پیدا كرد به طور جدّى توبه مى‌كند و داراى قلب و روح منیب است نیز متقى مى‌باشد. «للمتّقین... لكلّ اوّاب... خشى... بقلب منیب» 22* نعمت‌هاى دنیا، معمولاً داراى آفاتى است كه در بهشت نیست، از جمله: 1. همراه با دردسر و رنج است، امّا در بهشت هیچ گونه نگرانى و رنجى نیست. «بسلام» 2. موقّت است، ولى بهشت دائمى است. «یوم الخلود» 3. نوع آن محدود است، امّا در بهشت هر چه بخواهند هست. «ما یشاءون» 4. مقدار آن محدود است، امّا در بهشت رو به فزونى است. «لدینا مزید» 23* كسى كه در دنیا از هوسها گذشت، در بهشت به آرزوها و خواسته‌هایش مى‌رسد. «للمتّقین... لهم ما یشاؤن» 24* درباره‌ى دوزخیان، خداوند با عدل خود رفتار مى‌كند، «و ما أنا بظلام للعبید»(ق، 29) ولى درباره‌ى بهشتیان، با فضلش عمل مى‌كند. «و لدینا مزید» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 525 1* تهمت ساحر، كاهن، شاعر و مجنون به پیامبر، از روى تعقّل و تفكّر در آیات قرآن نبوده است. «ام تامرهم احلامهم» 2* انسان یا باید بر اساس عقل عمل كند یا بر اساس وحى، و كفّار خود را از هر دو محروم كرده‌اند. «ام تامرهم احلامهم... بل لا یؤمنون» 3* قرآن محكم‌ترین استدلال را دارد؛ اگر پیامبر به تنهایى قرآن را بافته و به خدا نسبت داده است، «تقوّله» شما دسته جمعى یك سخن مثل آن بیاورید. «فلیأتوا بحدیث مثله» 4* مبارزه‌طلبى در میدان فرهنگى نیز لازم است. «فلیأتوا بحدیث مثله» 5* آن گونه سؤال كنید كه هر كس جواب منطقى شما را در وجدان خود احساس كند. «أم خلقوا السّموات والارض» 6* انسان باید حرف منطقى را از هر كس بپذیرد. اگر مخالفان هم مطالبى را دریافت كرده‌اند، ما حاضریم سخنان آنان را بشنویم. «فلیأت مستمعهم بسلطان مبین» 7* اى پیامبر! از تهمت هراسى نداشته باش كه آنان به خداوند هم تهمت مى‌زنند. «ام له البنات و لكم البنون» 8* در مورد برخى سؤالات، منتظر جواب نباشید، گاهى خود سؤال پیام آور است. در این آیات خداوند، سؤالات مختلفى را مطرح كرده است كه هیچ كدام پاسخ داده نشده‌اند، زیرا هدف از سؤال، رسیدن به پاسخ نبوده، بلكه بیدار كردن مخالفان بوده است. 9* باید توجّه داشت كه تكالیف مالى در اسلام نظیر خمس و زكات، مزد رسالت نیست بلكه براى اداره جامعه و برقرارى عدالت اجتماعى و رفع مشكلات گوناگون است. 10* مردم به درخواستِ اجرت از سوى مبلّغ دین حسّاس هستند، در برنامه‌هاى تبلیغى باید به این خصلت توجّه داشت. «فهم من مَغرم مثقلون» 11* نتیجه‌ى نیرنگ، به خود افراد باز مى‌گردد. «یریدون كیداً... هم المكیدون» 12* امر به معروف و نهى از منكر، مراحل و محدودیّت‌هایى دارد، گاهى تذكر لازم است و گاهى اعراض و ترك. در آیه 29 خواندیم: «فذكّر» یعنى به مردم تذكّر بده! ولى در اینجا مى‌خوانیم: «فذرهم» یعنى آنان را به حال خود رها كن، زیرا دیگر ارشاد تأثیرى ندارد 13* لجاجت، انسان را به تحلیل غلط وامى‌دارد. «كسفا من السّماء... یقولوا سحاب مركوم» 14* ظالمان، از عاقبت شوم خود در این دنیا بى‌خبرند. «اكثرهم لایعلمون» 15* صبر اگر در راه اجراى فرمان الهى باشد، با ارزش است وگرنه یكدندگى و لجاجت و ضد ارزش محسوب مى‌شود. «واصبر لحكم ربّك» 16* حكم و فرمان خداوند، در جهت تربیت و رشد انسان است. «لحكم ربّك» 17* پیامبر نیز به حمایت خداوند نیازمند است. «فانّك باعیننا» 18* آنچه انسان را صبور مى‌كند، آن است كه بداند زیرنظر خداست. «فانّك باعیننا» 19* یاد خدا وستایش وتسبیح او، مایه‌ى صبر و پایدارى است. «واصبر... و سبّح» 20* مناجات شبانه، انسان را براى تلاش روزانه آماده مى‌كند. «واصبر... و من الّیل فسبّحه...» 21* براى دعا ونیایش، زمان‌هاى خاصّ آثار بیشترى دارد. «حین تقوم و من الّیل... ادبار النجوم» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 529 1* حالات روحى وروانى انسان در جسم و ظاهر او أثر مى‌گذارد. «خشّعاً ابصارهم» 2* از شیوه‌هاى تربیت، استفاده از مثال و تمثیل است. «كانهم جراد منتشر» بهترینِ مثال‌ها، ملموس‌ترین آن‌هاست‌ 3* كافران با انواع سختى‌ها در قیامت مواجه‌اند، از جمله: سختى ناتوانى سختى طولانى بودن مدّت‌ سختى تشنگى و گرسنگى سختى هم جواران نااهل‌ سختى رسوایى سختى حسرت‌ها سختى حساب و كتاب سختى تحقیرها سختى نداشتن شفیع سختى جدا شدن از خوبان‌ سختى نداشتن زاد و توشه سختى شكایات دیگران‌ در حالى كه بر اهل ایمان، در آن روز نه خوف و ترسى از گذشته است و نه حزن و هراسى بر آینده. «لا خوف علیهم ولا هم یحزنون» 4* انبیا در اوج گرفتارى به لطف الهى امیدوارند. «فدعا ربّه» 5* دعا و قطع امید از مردم، زمینه رهایى و استجابت دعا است. «انى مغلوب... ففتحنا أبواب السّماء» 6* مسیر كارهاى الهى از طریق ابزارهاى مادى و تلاش‌هاى انسانى است. «حملناه على ذات الواح و دسر» تخته و میخ زیاد است، لیكن اراده خداست كه این تخته‌ها و میخ‌ها را وسیله نجات پیامبر خود و مؤمنان قرار مى‌دهد. 7* حفظ آثار باستانى كه یادآور عوامل پیشرفت یا سقوط ملت‌هاست، لازم است. «تركناها آیة» 8* قرآن از ابعاد گوناگونى آسان است، از جهتِ لفظ كه تلاوت آن را آسان و در عین حال زیبا كرده است؛ محتوى كه شامل داستان و مثال‌هاى بسیارى است و همچنین مطابقت با فطرت بشرى كه پذیرش مطالب آن را آسان مى‌كند. با این‌كه قرآن آسان است، «یسّرنا القرآن» ولى مشابه آن را نمى‌توان آورد، گرچه همه آفرینش دست به دست هم دهند. «لئن اجتمعت الانس والجن...»(اسراء، 88) 9* وظیفه هدایتگران، آسان گوئى است. «یسّرنا» 10* هر كسى لیاقت بهره‌گیرى از قرآن را ندارد، بهره گرفتن مخصوص اهل ذكر است نه اهل غفلت. «فهل من مُدّكر» 11* در تاریخ و سرنوشت ملت‌ها تفكّر كنید. «فكیف كان...» 12* بشر، هركه باشد، در برابر قهر الهى خار و خسى بیش نیست. «تنزع الناس كانّهم اعجاز نخل...» 13* در تربیت، تكرار برخى مطالب ضرورى است. جمله‌ى «فكیف كان عذابى و نذر» تكرار شده است. 14* مبلّغان دینى باید آمادگى شنیدن تندترین تهمت‌ها را داشته باشند. «بل هو كذّاب اشر» 15* رهبران دینى باید صبور باشند. «و اصطبر» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
26* توكّل و انابه باید تنها به درگاه خدا باشد. «علیك توكّلنا و الیك انبنا» 27* دین و سیاست در كنار هم هستند، برائت از كفّار، در كنار طلب مغفرت از خدا. یك دعا رنگ سیاسى دارد و دعاى دیگر رنگ معنوى. «ربّنا لاتجعلنا... و اغفرلنا» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 552 1* در تربیت الهى، كلاس‌هاى متعدّدى وجود دارد كه هر كلاس، مقدّمه‌ى كلاس بعدى و هر استاد تصدیق كننده استاد قبلى است. «و مصدّقاً لما بین یدىّ من التوراة و مبشّراً برسول...» 2* ظلم بر سه نوع است: ظلم به خود، ظلم به مردم و ظلم به مكتب و از این میان، ظلم به دین و مكتب، مهمّ‌ترین و بزرگ‌ترین نوع ظلم است.(تفسیر اطیب البیان) 3* كسى كه نه بشارت عیسى‌ و نه معجزات پیامبر اسلام را مى‌پذیرد و همه را یكسره سحر مى‌داند، مرتكب بزرگ‌ترین افترا گردیده و ظالم‌ترین فرد است. «سحر مبین و من اظلم ممن افترى» 4* بزرگ‌ترین ظلم، جلوگیرى از رشد و معرفت و حق گرایى و عبادت مردم است. «من اظلم ممن افترى على اللّه»v 5* در روایات بدون شك متواتر مى‌خوانیم كه پیروزى اسلام بر دیگر ادیان آسمانى، در زمان ظهور حضرت مهدى‌علیه السلام تحقّق خواهد یافت. 6* دشمن دائماً در فكر خاموش كردن چراغ هدایت و نور خداست. «یریدون لیطفئوا نور اللّه» 7* اسلام، دین كامل و جاودان است. «واللّه متمّ نوره» 8* پیروزى اسلام به خاطر حقانیّت آن است. «بالهدى و دین الحق لیظهره» 9* آینده از آنِ اسلام است. «لیظهره على الدین كلّه» 10* در آیه قبل، غلبه دین اسلام بر سایر ادیان وعده داده شد، ولى تحقق این وعده سه شرط لازم دارد: الف) قانون كامل و جهانى كه همان قرآن است، نورى كه خداوند آن را كامل كرده و هیچ كس قدرت خاموش كردنش را ندارد. ب) وجود رهبر معصوم كه حضرت مهدى، بقیّة اللّه و ذخیره الهى است. ج) آمادگى مردم كه در این آیه مطرح شده است. 11* حضرت على‌علیه السلام مى‌فرماید: قیمت شما بهشت است، پس خودتان را ارزان نفروشید: «لیس لانفسكم ثمنٌ الاّ الجنّة فلا تبیعوها الاّ بها»(بحار، ج 70، ص 132) 12* دفع خطر، مهم‌تر از جلب منفعت است. «تجارة تنجیكم من عذاب الیم» 13* - ایمان، درجات مختلفى دارد. «یا أیّها الّذین آمنوا... تؤمنون» 14* ایمان، تنها باور قلبى نیست، تلاش و جهاد لازم دارد. «تؤمنون... تجاهدون» 15* ایمان و جهاد موسمى و فصلى و مقطعى كارساز نیست، تداوم لازم دارد. «تؤمنون... تجاهدون...» (فعل مضارع نشانه دوام و استمرار است.) 16* حفظ دین، برتر از حفظ مال و جان است و باید براى حفظ دین، از مال و جان گذشت. «تجاهدون فى سبیل اللّه باموالكم و أنفسكم» 17* جهاد از هیچ فردى برداشته نمى‌شود، گاهى با مال، گاهى با جان و گاهى با مال و جان باید جهاد كرد. «تجاهدون... باموالكم و أنفسكم» 18* در دستورات، از كار سبك‌تر شروع كنیم تا به كارهاى سنگین‌تر برسیم. (جهاد با مال قبل از جهاد با جان آمده است). «باموالكم و أنفسكم» 19* ارزش كارها به اخلاص است. «فى سبیل اللّه» 20* چه بسا تلخى‌ها كه به نفع ما باشد ولى ما ندانیم. «تجاهدون... خیر لكم» 21* بهشت را به بها دهند نه بهانه. «تؤمنون... تجاهدون... یدخلكم جنّات» 22* پیروزى را از خدا بدانید، نه از تجهیزات و تجربه و تخصص. «نصرٌ من اللّه» 23* مؤمن باید گام به گام رشد كند، در آیات قبل دعوت به تجارت با خدا بود، در این آیه رسماً به انصار اللّه بودن دعوت مى‌كند، «كونوا أنصار اللّه» (یعنى براى همیشه بر نصرت قانون و اولیاى الهى پایدار باشید). 24* خداوند نیازى به نصرتِ ما ندارد، زیرا همه‌ى نصرت‌ها و پیروزى‌ها از اوست. «نصر من اللّه» ولى انصار خدا بودن، براى ما افتخار است. 25* خداوند همان گونه كه پیامبرش را تأیید و یارى مى‌كند، «و أیّدناه بروح القدس» پیروانش را نیز یارى مى‌كند. «فایّدنا الّذین آمنوا» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 556 1* در دنیا بسیارى از افرادى كه حكومت و قدرت دارند، مورد انتقادند، ولى خداوند هم قدرت و حكومت دارد و هم مورد ستایش است. «له الملك و له الحمد» 2* انسان، موجودى مختار و انتخابگر است نه مجبور. «فمنكم كافر و منكم مؤمن» 3* عمل انسان، بیانگر عقیده اوست. (به جاى آن كه بگوید: خداوند به كفر و ایمان شما آگاه است، مى‌فرماید: خداوند به عملكرد شما آگاه است.) «واللّه بما تعملون بصیر» 4* تمام كارهاى خداوند بهترین است: آفرینش او بهترین است: «فتبارك اللّه احسن الخالقین»(مؤمنون، 14) كتاب قرآن او بهترین است: «نزّل احسن الحدیث»(زمر، 23) قصه‌هاى او بهترین است: «احسن القصص»(یوسف، 3) نام‌هاى او بهترین است: «وللّه الاسماء الحسنى‌»(اعراف، 180) پاداش‌هاى او بهترین است: «فله جزاء الحسنى‌»( كهف، 88) وعده‌هاى او بهترین وعده‌هاست: «وعداللّه الحسنى‌»( حدید، 10) حكم او بهترین حكم‌ها است: «و من احسن من اللّه حكماً»(مائده، 50) خداوند از ما نیز خواسته است كه در تمام كارها، بهترین‌ها را انتخاب كنیم. مثلاً: در گفتار، بهترین سخن را بگوئیم: «یقولوا الّتى هى احسن»(اسراء، 53) در عمل، بهترین را انجام دهیم: «احسن عملاً»(كهف، 7) در برخورد، بهترین رفتار را داشته باشیم: «ادفع باللتى هى احسن»(فصلت، 34) در مجادله و گفتگو، بهترین شیوه را انتخاب كنیم: «جادلهم بالتى هى احسن»(نحل، 125) در سپاسگزارى و تشكر، بهترین روش را داشته باشیم: «فحیّوا باحسن»(نساء، 86) در میان شنیده‌ها بهترین را انتخاب و عمل كنیم: «یستمعون القول فیتبعون احسنة»(زمر، 18) در تصرّف در مال یتیم، با بهترین شیوه عمل كنیم: «لا تقربوا مال الیتیم الاّ باللتى هى احسن»(اسراء، 34) در انگیزه، با بهترین نیت كه اخلاص و قصد قربت است، عمل خود را رنگى الهى دهیم: «و من احسن من اللّه صبغة»(بقره، 138) 5* ایمان به اینكه خداوند ناظر بر اعمال ما مى‌باشد و همه چیز را مى‌داند، بهترین وسیله براى دورى از گناه و حفظ تقوا است. 6* علم خداوند، محدود به زمان و مكان و اشیا یا امور خاص نیست. هم به آسمان‌ها و زمین علم دارد و هم به آنچه پنهانى یا علنى انجام شود، آگاه است. «یعلم ما فى السموات... یعلم ما تسرّون...» 7* خداوند، هم به كارهاى مخفیانه انسان آگاه است و هم به افكار و انگیزه‌ها و اسرار نهفته در سینه او. «تسرّون... ذات الصدور» 8* مطالعه تاریخ اقوام پیشین، مورد سفارش اسلام است و كسى كه از تاریخ عبرت نگیرد قابل سرزنش و توبیخ است. «الم یأتكم نبؤا الذین كفروا» 9* دلیل بدبختى‌ها رفتار خود انسان است. «وبال امرهم» 10* كیفر الهى در دنیا تنها در حدّ چشیدن است و كیفر كامل مخصوص قیامت است. «فذاقوا وبال امرهم - و لهم عذاب الیم» 11* خداوند به ایمان و توجه مردم نیازى ندارد. «فكفروا و تولّوا و استغنى اللّه» چنانكه در جاى دیگر مى‌فرماید: «ان تكفروا انتم و مَن فى الارض جمیعاً فانّ اللّه لغنىّ حمید»(ابراهیم، 8.) اگر شما و تمام مردم زمین كافر شوید، همانا خداوند بى‌نیاز و ستوده است. آرى، اگر همه مردم رو به خورشید یا پشت به خورشید خانه بسازند در خورشید اثرى ندارد. و در آیه‌اى دیگر مى‌خوانیم: «و من كفر فان اللّه غنىّ عن العالمین»(آل‌عمران، 97) هركس كافر شود، بداند كه خداوند از تمام هستى بى‌نیاز است. 12* در تعلیم و تربیت لازم است سخنان دیگران طرح و سپس پاسخ داده شود. «زعم... قل» 13* شبهات و تردیدها را با تأكید جواب دهید. «لن یبعثوا... لتبعثنّ» 14* ایمان باید همراه عمل باشد. «آمنوا... تعملون» 15* عمل صالح، كفاره بدى‌هاست. «یكفر عنه سیّئاته» 16* تا پاك نشویم به بهشت نمى‌رویم. ابتدا باید گناهان محو شود، سپس داخل بهشت شد. «یكفّر... یدخله» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 560 1* یكى از امورى كه انسان را گرفتار مى‌كند، علاقه به كسب رضایت دیگران به هر قیمتى است. «تبتغى مرضات ازواجك» 2* خداوند، هم گذشته را جبران مى‌كند، «غفور رحیم» و هم راه را براى آینده باز مى‌كند. «فرض اللّه لكم تحلة ایمانكم» 3* زن باید رازدار باشد تا همسرش بتواند اسرارش را به او بگوید. «و اذ أسرّ النّبىّ الى بعض ازواجه» 4* آبروى افراد خطاكار را حفظ كنید و نام آن‌ها را نبرید. «بعض ازواجه... نبّأت به» 5* رهبر جامعه نباید از مسائل داخلى وخانوادگى خود غافل باشد. «اظهره اللّه علیه» 6* لغزش‌ها را به خود افراد بگویید نه دیگران. «عرّف بعضه» 7* در مدیریّت، گاهى تغافل و سعه صدر لازم است. «و اعرض عن بعض» 8* آن كه اسرار دیگران را سرّى فاش مى‌كند، احتمال بدهد كه سرّ او نیز فاش شود. «نبّأت به... نبّأها به» 9* 52 حدیث از شیعه و سنى نقل شده است كه مراد از صالح المؤمنین، علىّ بن ابیطالب‌علیهما السلام است. بر اساس این روایات، علىّ بن ابیطالب‌علیهما السلام در كنار جبرئیل و بلكه میان او و سایر فرشتگان قرار گرفته است و این مقام را پیامبر اكرم‌صلى الله علیه وآله به آن حضرت بشارت دادند.(تفسیر كنز الدقائق) 10* به خاطر یك خلاف، همه را زیر سؤال نبرید. «تتوبا» (دو نفر باید توبه كنند، نه همه.) 11* شنیدن راز نیز ممنوع است. خداوند به گوینده و شنونده، هردو مى‌فرماید: توبه كنید. «تتوبا» 12* توبه تنها اظهار پشیمانى با زبان نیست، توبه واقعى بازگشت دل گنهكار است. «تتوبا... صغت قلوبكما» 13* كسانى‌كه رازى را بى‌دلیل افشا مى‌كنند، اگر توبه نكنند، توطئه‌گرند. «ان تتوبا... تظاهرا علیه» 14* صالح بودن، انسان را در كنار فرشتگان مقرّب الهى قرار مى‌دهد. «جبریل و صالح المؤمنین» 15* غرور كاذب افراد را بشكنید و در برابر پندارهاى باطل بایستید. «خیراً منكن» 16* ارزش واقعى زن، به كمالات اوست. «خیراً منكنّ مسلمات، مؤمنات...» 17* ایمان و عبادت زن، مهم‌تر از باكره یا بیوه بودن اوست. «مؤمنات... ثیّبات و ابكارا» 18* در روایات مى‌خوانیم كه شیوه حفظ بستگان از آتش دوزخ، امر به معروف و نهى از منكر آنان است كه اگر قبول كردند، آنان را از آتش حفظ كرده‌اى و اگر نپذیرفتند، تو به وظیفه‌ات عمل كرده‌اى. «ان اطاعوك كنت قد وقیتهم و ان عصوك قد قضیت ما علیك»(تفسیر نور الثقلین) 19* پیامبر اسلام‌صلى الله علیه وآله مى‌فرماید: «مرّوا صبیانكم بالصلاة اذا بلغوا سبع سنین واضربوهم على تركها اذا بلغوا تسعاً و فرقوا بینهم فى المضاجع اذا بلغوا عشرا»(بحار، ج 85، ص 134.) همین كه فرزندتان به هفت سالگى رسید، آنان را به نماز فرمان دهید و همین كه نه ساله شدند، سخت‌گیرى تا مرز تنبیه بدنى مانعى ندارد و بستر و رختخواب آنان را در ده سالگى جدا كنید. 20* هم خودتان را حفظ كنید، «قوا انفسكم» و هم از خداوند بخواهید شما را حفظ كند. «ربّنا... قنا عذاب النار»(بقره، 201) 21* ایمان داشتن كافى نیست، حفظ آن از خطرات و آسیب‌ها مهم است. پس باید مراقبت كرد. «یا ایّها الّذین آمنوا قوا انفسكم» 22* اولین گام در اصلاحات، اصلاح خود و بستگان و سپس اصلاح جامعه است. در این آیه، اصلاح خود و بستگان و سپس در آیه نهم، اصلاح جامعه از طریق جهاد با كفّار و منافقان آمده است. «قوا انفسكم و اهلیكم» 23* تربیت دینى فرزندان، بر عهده مدیر خانواده است. «قوا انفسكم و اهلیكم ناراً» 24* نفس انسان، سركش است و نیاز به حفاظت دارد. «قوا انفسكم» 25* اولى‌ترین فرد به حفظ انسان، خود انسان است. «قوا انفسكم» 26* كیفرهاى قیامت، چیزى جز عملكرد انسان نیست. «انّما تجزون ما كنتم تعملون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 568 1* كیفر در قیامت با گناهان متناسب است. كسى كه در دنیا براى مسكین سوز ندارد، در آخرت دوست دلسوزى ندارد. «فلیس له الیوم هاهنا حمیم» و كسى كه در دنیا به كسى طعام نداد، در آن روز با طعام شكنجه مى‌شود. 2* دوزخیان، نه از نظر روحى در رفاه هستند «لیس له الیوم ههنا حمیم» و نه از نظر جسمى. «و لا طعام الاّ من غسلین» 3* ایمان نیاوردن به خداى بزرگ و بى تفاوتى نسبت به گرسنگان، خطایى نابخشودنى است. «لا یأكله الا الخاطئون» 4* مبلّغ، توقّع ایمان آوردن تمام یا اكثریّت مردم را نداشته باشد. «قلیلاً ما تؤمنون» 5* ایمان به تنهایى كافى نیست، ذكر هم لازم است. ممكن است ایمان باشد ولى انسان غافل باشد. «قلیلاً ما تؤمنون... قلیلاً ما تذكّرون» 6* به خاطر عدم پذیرش اكثریّت، از گفتن سخن حق صرف نظر نكنید. «لقول رسول كریم... قلیلاً ما تؤمنون» 7* در آیات قبل خداوند از پیامبرش بهترین دفاع را كرد ولى در عین حال در این آیه تهدید هم مى‌كند كه اگر سخنى به ناحق به خدا نسبت دهد، شاه رگ او با قدرت قطع شود. 8* دفاع از حق، مهم‌تر از شخص است. براى مصونیّت وحى، حتّى جان بهترین افراد را مى‌گیریم. «لو تقوّل... لاخذنا...» 9* براى حفظ حدود و حریم قرآن، قاطعانه باید سخن گفت. «لاخذنا منه بالیمین» 10* گناهان بزرگ، كیفر بزرگ دارد. «لاخذنا منه... ثمّ لقطعنا...» 11* هر چیز كه ارزش بیشترى دارد باید حراست از آن شدیدتر باشد. «تنزیل من ربّ العالمین... لو تقوّل... لاخذنا... لقطعنا...» 12* قهر خداوند نسبت به كسانى كه حریم وحى را بشكنند، نابودى است. «لقطعنا منه الوتین» 13* تأثیر قرآن روى متقین جدى و قطعى است. «و انّه لتذكرة للمتّقین» 14* شرط پند پذیرى، روحیه تقواست. «لتذكرة للمتّقین» 15* در برابر موضع‌گیرى‌هاى مكذّبین، در پناه یاد خدا به راه خود ادامه بده. «فسبّح باسم ربّك العظیم» 16* تسبیح خداوند در راستاى تربیت انسان است. «فسبّح باسم ربّك العظیم» 17* مرحوم علامه امینى‌قدس سره در كتاب شریف الغدیر(الغدیر، ج‌1، ص 239 تا 246) نام سى نفر از بزرگان مفسّرین و محدّثین، از قرن سوم هجرى تا قرن چهاردهم را نقل كرده كه گفته‌اند: شأن نزول آیه «سأل سائل» مربوط به شخصى مى‌باشد كه به پیغمبر گفت: نصب امیرالمؤمنین به خلافت در روز غدیر از طرف خودت بود یا از طرف خدا؟! ما را به حج و روزه و زكات فرمان دادى و ما قبول كردیم، امّا راضى نشدى، تا آن كه پسر عموى خودت را بر ما حاكم كردى! سپس گفت: «اللّهم اِن كان هذا هو الحقّ من عندك فامطر علینا حجارة من السماء»(2) خدایا اگر این امر حق است از آسمان سنگى بباران (تا نابود شویم و شاهد چنین روزى نباشیم). سنگى فرود آمد و او نابود شد و این آیه نازل شد. «سأل سائل بعذاب واقع» 18* حدود بیست مرتبه خداوند پیامبرش را در قرآن به صبر دعوت كرده است، آن هم صبر جمیل، كه در آن جزع و فزع و سخنان ناروا نباشد. البتّه خطاب صبر به پیامبر است، ولى امت نیز باید صبر داشته باشند. 19* حتّى پیامبر، نیازمند توصیه به صبر و پایدارى هستند. «فاصبر صبراً جمیلاً» 20* كسى كه قیامت را نزدیك ببیند، در برابر مشكلات صبر و پایدارى مى‌كند. «فاصبر... نراه قریباً» 21* به دوستى‌ها و روابط گرم دنیوى دل نبندید كه در آخرت به كار نیاید. «لا یسئل حمیم حمیماً» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
آگاهى به واسطه چشم و گوش و عقل و فطرت درونى و هدایت بیرونى؛ و آزادى برمبناى اختیار كه به تمام انسان‌ها داده شده است: «نبتلیه... سمیعاً بصیراً هدیناه... امّا شاكراً و امّا كفوراً» 23* هركس شاكر نباشد، كفور است، راه سوّمى وجود ندارد. «امّا شاكراً و امّا كفوراً» 24* در تربیت انسان، نقش هشدار، بیش از بشارت است. (لذا قرآن ابتدا هشدار مى‌دهد و سپس بشارت.) «انّا اعتدنا للكافرین...» 25* هر انتخابى، سرانجام خود را به دنبال دارد. كفر، دوزخ را و شكر، بهشت را. «اِمّا شاكراً و اِمّا كفوراً... انّا اعتدنا للكافرین... انّ الأبرار...» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 587 1* پیوند میان آسمان و زمین و دریا و خشكى به گونه‌اى است كه هرگاه نظام یكى از آنها به هم بخورد، نظام همه چیز به هم مى‌خورد. 2* به هم ریختن نظام هستى، مقدّمه رستاخیز و رستاخیز، براى حساب و كتاب و جزاى اعمال انسان‌هاست. «علمت نفس ما قدّمت...» 3* در قیامت ظرفیّت انسان توسعه مى‌یابد و همه كارهاى گذشته را به یاد مى‌آورد. «علمت نفس ما قدّمت» 4* انسان، هم باید به فكر گذشته خود باشد، تا اگر خلافى كرده توبه كند و هم به فكر پس از مرگ خود باشد تا یادگار خوبى از خود بجاى گذارد. «ما قدّمت و اخّرت» 5* در قیامت، انسان هم به آنچه عمل كرده آگاه مى‌شود و هم به آثار خوب یا بد اعمال خود. «ما قدّمت و اخّرت» 6* در قیامت، انسان به كارهایى كه مى‌توانسته بكند و به تأخیر انداخته و انجام نداده پى مى‌برد. «علمت... ما اخّرت» و شاید مراد از «اخّرت» كارهایى است كه بازدهى آن پس از مرگ به ایشان مى‌رسد. مانند تألیف كتاب یا بناى فساد. 7* خداوند كریم است؛ هم گناهان را مى‌بخشد، هم عیب‌ها را مى‌پوشاند و هم پاداش را چند برابر مى‌دهد. 8* انسان، موجودى غافل و فریب خورده است و خود را از عواقب كار و قهر خدا در اَمان مى‌پندارد. «یا ایّها الانسان ما غرّك بربّك» 9* بدترین نوع كبر و غرور، آن است كه در برابر پروردگار كریم و هستى بخش باشد. «غرّك بربّك الكریم الّذى خلقك» 10* غرور و غفلت انسان، سوء استفاده از لطف و كرم و پرده‌پوشى خداست. «ما غرّك بربّك الكریم» 11* لطف و كرم ابتدایى خدا تنها نسبت به مؤمنان نیست، بلكه نسبت به همه انسان‌هاست. «یا ایّها الانسان.... بربّك الكریم» 12* براى شكستن غرور، باید نعمت‌هاى الهى را پى‌درپى گوشزد كرد. «خلقك، سوّاك، عدلك، ركّبك» 13* كسى كه به دنیا مغرور شود، آخرت را انكار مى‌كند. «غرّك - تكذّبون» 14* فرشتگان، مسئول ثبت و ضبط كارهاى انسانند. «كراماً كاتبین» 15* فرشتگان هم متعدّدند، هم تیزبین و هم ریزبین. «یعلمون ما تفعلون» 16* توجّه به ثبت اعمال توسط فرشتگان معصوم، سبب حیا و تقواى انسان مى‌شود. «یعلمون ما تفعلون» 17* در قیامت، همه امور به دست خداست و این به معناى نفى شفاعت نیست، چون شفاعت نیز از امورى است كه خداوند فرمان داده است.(تفسیر مجمع البیان) 18* در تربیت و تبلیغ، سرنوشت خوبان و بدان را مقایسه كنید. «انّ الابرار لفى نعیم - انّ الفجّار لفى جحیم» 19* مسائل قیامت را با عقل عادى نمى‌توان درك كرد، بلكه باید از طریق وحى بپذیریم. «ما ادراك ما یوم الدین» 20* پیدایش قیامت براى جزا و كیفر عملكرد دنیوى ماست. «یوم الدّین» 21* مجرمان براى همیشه در دوزخند. «ما هم عنها بغائبین» 22* قیامت روز سلب مالكیّت و اختیار از همه انسان‌هاست. «یوم لا تملك نفس لنفس شیئاً» 23* قیامت، تجلّى حاكمیّت مطلقه خداوند است. «و الامر یومئذ للّه» 24* كم فروشى هر صنفى متناسب با خودش مى‌باشد: معلم، كارگر، نویسنده، فروشنده، مهندس، دكتر و دیگر مشاغل، هر كدام در انجام وظیفه خود كوتاهى كنند، كم فروشند. 25* كم‌فروش، خود را زرنگ مى‌داند، مردم را دوست ندارد، خدا را رازق نمى‌داند و ظلم اقتصادى به جامعه مى‌كند. 26* كم فروشى از گناهان كبیره است، زیرا وعده عذاب براى آن آمده است. 27* در روایات مى‌خوانیم: هرگاه مردم گرفتار گناه كم‌فروشى شوند، زمین روئیدنى‌هاى خود را از مردم باز مى‌دارد و مردم به قحطى تهدید مى‌شوند.(تفسیر المیزان) 28* خطر را با كلماتِ هشدار دهنده اعلام كنید. «ویل للمطفّفین» 29* مال حرام از راه كم‌فروشى، عامل سقوط انسان است. «ویل للمطفّفین» 30* كم فروشى نسبت به هر كس، گرچه مسلمان نباشد، نارواست. «على الناس» 31* بالاتر از گناه، انس گرفتن با گناه است، به گونه‌اى كه كم فروشى شغل انسان شود. «یخسرون» (فعل مضارع، نشانه استمرار است.) 32* براى جلوگیرى از مفاسد اقتصادى، باید یاد معاد را در دل‌ها زنده كنیم. «الا یظنّ اولئك انّهم مبعوثون» 33* اعتقاد به معاد حتّى در حدّ گمان بازدارنده است. «الا یظنّ اولئك انّهم مبعوثون» 34* حوادث روز قیامت، بزرگ و هولناك است. «لیومٍ عظیم» 35* براى كم‌فروشى و حق الناس باید پاسخ‌گو باشیم. «یقوم النّاس لربّ العالمین» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 601 1* خسارت در مال قابل جبران است، امّا خسارت در انسانیّت، بالاترین خسارتهاست. «ان الخاسرین الّذین خسروا انفسهم»( زمر، 15) 2* سفارش دیگران به حق، ممكن است عوارض تلخى داشته باشد كه باید با صبر و استقامت به استقبال آن رفت. «تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر» 3* فخر رازى مى‌گوید: انسان در دنیا مانند یخ فروشى است كه هر لحظه سرمایه‌اش آب مى‌شود و باید هرچه زودتر آن را بفروشد و گرنه خسارت كرده است.(تفسیر كبیر) 4* انسانِ مطلق كه در مدار تربیت انبیا نباشد، در حال خسارت است. «انّ الانسان لفى خسر» 5* تنها راه جلوگیرى از خسارت، ایمان و عمل است. «آمنوا و عملوا الصالحات» 6* به فكر خود بودن كافى نیست. مؤمن در فكر رشد و تعالى دیگران است. «تواصوا بالحقّ» 7* سفارش به صبر به همان اندازه لازم است كه سفارش به حق. «بالحقّ - بالصبر» 8* جامعه زمانى اصلاح مى‌شود كه همه مردم در امر به معروف و نهى از منكر مشاركت داشته باشند. هم پند دهند و هم پند بپذیرند. «تواصوا بالحقّ» (كلمه «تواصوا» براى كار طرفینى است) 9* عیب جویى و طعنه به هر نحو و شكل ممنوع و حرام است. غیابى یا حضورى، با زبان یا اشاره، شوخى یا جدى، كوچك یا بزرگ مربوط به كار و صنعت یا آفرینش طبیعت. 10* یكى از آفات و خطرات ثروت اندوزى، تحقیر دیگران است. «همزة لمزة... جمع مالاً و عدّده» 11* مسائل اخلاقى جزء دین است و انسان مؤمن، باید زبان و نگاه خود را كنترل كند. «ویل لكلّ همزة لمزة» 12* مراقب باشیم فریب دنیا را نخوریم و به مال دنیا مغرور نشویم. «یحسب انّ ماله اخلده» 13* آنان كه به جاى انفاق مال، در فكر جمع و احتكار اموال هستند، منتظر عذاب خورد كننده قیامت باشند. «جمع مالاً و عدّده... لینبذنّ فى الحطمة» 14* نیش‌زبان و طعنه زدن، از گناهان كبیره است، زیرا درباره آن وعده عذاب آمده است. «ویل لكلّ همزة لمزة... لینبذنّ فى الحطمة» 15* كعبه قبل از اسلام نیز مقدس بوده و شكستن حرمت مقدسات كیفر دارد. «كیف فعل ربّك باصحاب الفیل» 16* پرندگان مأموران خداوند هستند و شعور دارند. «ارسل علیهم طیراً ابابیل» 17* اطلاع از طرح و نقشه دشمن و نقش بر آب كردن آن، مهم است. «یجعل كیدهم فى تضلیل» 18* دشمن از بزرگ‌ترین تجهیزات جنگى (همچون فیل) براى هجوم استفاده مى‌كند، امّا خداوند با استفاده از كوچك‌ترین حیوانات یعنى پرندگان آسمان، آنها را نابود مى‌كند. «اصحاب الفیل... طیراً ابابیل» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)