eitaa logo
تفسیر آسان قرآن
251 دنبال‌کننده
604 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بنام خدا.إن شاء الله هر روز دو صفحه از قرآن به همراه صوت وتفسیر آسان وکاربردی گذاشته خواهد شد.خلاصه تفسیر حاج آقا قرائتی ارتباط با مدیر @kh8514
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 222 1* رزق ما بدست خداست، در برابر دیگران گردن خم نکنیم. {ما من دابه...الا علی الله رزقها} 2* دربارۀ روزی، نه حرص بورزیم و نه بترسیم. {و ما من دابة...الا علی الله رزقها} 3* حضرت علی علیه السلام فرمود: آزمایش خداوند برای دانستن نیست، بلکه برای بروز عکس العمل از انسان است، تا اگر عملش خوب بود، پاداش گیرد و اگر بد بود، کیفر ببیند. 4* امام صادق علیه السلام می فرماید: حُسن عمل، یعنی عملِ همراه علم، اخلاص و تقوی، نه عمل زیاد. 5* کیفیت عمل مهم است، نه کمیت آن. {أیکم أحسن عملا} 6* به مهلت خداوند مغرور نشویم که عذاب الهی دیر یا زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. {یوم یأتیهم لیس مصروفا عنهم} 7* شیوه کفار، مسخره کردن عقاید دینی است. {کانوا به یستهزؤن} 8* نه هر نعمتی نشانۀ محبت خداست و نه گرفتن هر نعمتی، نشانۀ قهر و غضب است، چه بسا آزمایش الهی است. انسان چون حکمت الهی و مصالح امور را نمی داند، زود قضاوت می کند، مایوس می شود و کفر می ورزد. 9* ایمان ما به خداوند نباید وابسته به کامیابی ها و شیرینی های زندگی باشد. {نزعناها...انه لیؤس} 10* یأس از رحمت خداوند، مقدمه ناسپاسی است. {انه لیؤس کفور} 11* سختی ها و شادی ها زودگذرند. {اذقنا...مسته} 12* صبر در برابر حوادثِ تلخ و شیرین، از بهترین مصادیق عمل صالح است. {صبروا و عملوا الصالحات} 13* مؤمن، نه یاس دارد و نه کفران و تفاخر، بلکه نشکن و مقاوم است. {صبروا} 14* در شیوۀ برخورد و ارشاد بجای آنکه بگوییم: تو چنین هستی، بگوییم: گویا، شاید، مبادا چنین باشی. {فلعلک} بجای {انک} 15* ما ضامن وظیفه هستیم، نه نتیجه، تو به وظیفه ات عمل کن، باقی را به خدا واگذار. {انما انت نذیر والله علی کل شیء وکیل} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 227 1* پیوند مکتبی، حاکم بر پیوند خانوادگی و خویشاوندی است. {انه لیس من اهلک} 2* استعاذه و پناه بردن به خداوند، بهترین راه بیمۀ انسان در گرفتاری هاست. {رب انی اعوذ بک} 3* هرگونه کلام بیجا، نیاز به توبه دارد. {و الا تغفر لی} (اگر پیامبران از تقاضای بیجا به خداوند پناه می برند، پس تکلیف ما که دائماً برای خداوند تعیین تکلیف می کنیم چگونه است؟) 4* خداوند متاع دنیا را از کفار دریغ نمی کند. {سنمتعهم ثم یمسهم} 5* قرآن بهترین منبع برای آشنایی با تاریخ بشر است. {تلک...} 6* صبر و تقوی هر دو لازم و شرط پیروزی است. {فاصبر ان العاقبه للمتقین} به جای (فاصبر ان العاقبیه للصابرین) 7* سرانجام، حق پیروز و باطل رفتنی است. {ان العاقبیه للمتقین} 8* تبلیغ در جوّ برادرانه، موثرتر است. {اخاهم} 9* اخلاص، از شروط اساسی موفقیت در تبلیغ است. {ان اجری الا علی الذی فطرنی} 10* استغفار فردی، سرنوشت جامعه را عوض نمی کند، جامعه باید متحول شود تا امداد الهی سرازیر گردد. {یا قوم استغفروا...توبوا...یرسل} 11* با کُرنش در پیشگاه الهی و توبه، نه تنها کوچک نمی شویم، بلکه بزرگ و عزیزتر هم می گردیم. {یزدکم قوه الی قوتکم} 12* اگر قدرت ایمان، به قدرت جسمانی اضافه گردید، کامل می شویم. {قوه الی قوتکم} 13* بوجود آوردن جامعه ای سالم و نیرومند، از اهداف ادیان آسمانی است. {یا قوم...توبوا...یزدکم قوه الی قوتکم} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 245 1* یوسف علیه السلام در دو مکان به خدا پناه برد: یکی در خلوت زلیخا و یکی به هنگام قضاوت و حکم. {قال معاذ الله} 2* التماس ها و خواهش ها، شما را از اجرای احکام الهی و اعمال قاطعیت باز ندارد. {فلما استیأسوا منه} 3* پیمان های سخت و قراردادهای محکم، راه سوء استفاده را می بندد. {أخذ علیکم موثقا} 4* تحصن، یکی از شیوه های قدیمی برای رسیدن به مقصود است. {فلن أبرح الارض} 5* به خداوند خوش بین باشیم. {هو خیر الحاکمین} 6* انسان، خودخواه است. آنجا که می خواستند به گندم بیشتر برسند، گفتند: {فارسل معنا أخانا} (یوسف،63) برادر ما را با ما روانه کن، ولی امروز که تهمت در کار است، می گویند: {ابنک} پسر تو دزدی کرده و نگفتند: برادر ما. 7* نفس برای توجیه گناه، کارهای زشت را در نظر انسان زیبا جلوه می دهد. {سولت لکم انفسکم} 8* صبر، شیوۀ مردان خداست و صبر جمیل، صبری است که در آن سخنی بر خلاف تسلیم و رضای خداوند گفته نشود. {فصبر جمیل} 9* فرو بردن خشم، از صفات مردان الهی و کاری شایسته است. {فهو کظیم} 10* اگر می خواهید ببینید چقدر امام زمان را دوست دارید، ببینید چقدر به یاد او هستید. {تفتؤا تذکر یوسف} 11* مسایل روحی و روانی، در جسم اثر می گذارد. {حرضاً او تکون من الهالکین} (فراق می تواند انسان را بشکند و یا بکشد، تا چه رسد به داغ و مصیبت) 12* آنچه مذموم است، ناله و فریاد در برابر مردم است که موقعیت انسان را پایین می آورد، اما شکایت بردن به نزد خداوند مانعی ندارد. {انما أشکوا...الی الله} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 252 1* دین، مطابق فطرت انسان هاست، تنها تذکر لازم است تا غفلت زدایی شود. {انما یتذکر...} 2* یکی از مهم ترین پیمان های الهی، امامت رهبران آسمانی است. بعد از آنکه حضرت ابراهیم علیه السلام به مقام امامت رسید، از خداوند خواست تا فرزندان او نیز دارای این مقام شوند. خداوند فرمود: {لا ینال عهدی الظالمین} عهد من به ستمگران نمی رسد. 3* وفای به عهد، تنها از حقوق اسلامی نیست، بلکه از حقوق انسانی است. لذا هر خردمند و عاقلی باید آن را مراعات کند. 4* صبر و استقامتی ارزش دارد که برای خداوند و در راه او باشد. (نه هر تعصب و لجاجت و یکدندگی) {صبروا إبتغاء وجه ربهم} 5* نماز باید اقامه شود، نه آنکه فقط خوانده شود. یعنی باید آداب، شرایط، حدود و دستورات آن مراعات شود. {اقاموا الصلاة} 6* گناه را با توبه، منکر را با معروف، ظلم را با عفو، ناسزا را با سلام، جفا را با صله، استبداد را با مشورت جبران نماییم. {یدرءون بالحسنة السیئة} 7* امام صادق علیه السلام فرمودند: ما اهل صبر هستیم، اما شیعیان ما از ما صبورترند. زیرا صبر ما بر چیزی است که می دانیم، ولی آنان بر چیزی صبر می کنند که نمی دانند. 8* قطع رحم، از گناهان کبیره است. زیرا وعده عذاب برای آن داده شده است. {یقطعون...لهم سوء الدار} 9* خشوع در برابر حق، کلید هدایت است. {یهدی الیه من أناب} 10* یاد خدا تنها به ذکر زبانی نیست، آنچه مهم است یاد خدا بودن در تمام حالات خصوصا در وقت گناه است. 11* تنها یاد خدا، مایه آرامش است. {بذکر الله تطمئن القلوب} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran) (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 281 1* توبه واقعی، همراه با اصلاح و جبران خلاف ها می باشد. {تابوا...و اصلحوا} 2* علاوه بر پذیرش خلافکار، خداوند نسبت به او مهربان است. {لغفور رحیم} 3* تجلیل از مردان خدا و معرفی الگوها و قهرمانان توحید یک شیوه تربیتی است. {ان ابراهیم} 4* کمیّت مهم نیست، کیفیت مهم است. {امة} 5* آیه {125} این آیه برای همه مسئولان و مربیان و معلمان و اساتید و علما، دستور جامعی می دهد که باید آنان برای موفقیت خود با شیوه های گوناگون نسبت به مخاطبان گوناگون خود، مجهز باشند، چرا که همۀ مردم را نمی توان با یک شیوه دعوت کرد، هر شخصی یک روح و ظرفیتی دارد که باید با زبان خودش با او سخن گفت. خواص را با حکمت و استدلال، و عوام را با موعظه نیکو، و مخالفان را با جدال نیکوتر ارشاد کنیم. 6* حتی نسبت به دشمنان، عدل و انصاف را مراعات بکنید. {بمثل ما عوقبتم} 7* در صبر لذتی است که در انتقام نیست. {و لئن صبرتم لهو خیر} 8* قانون به تنهایی کارساز نیست، اخلاق لازم است. (عبارت {بمثل ما عوقبتم} قانون و {لئن صبرتم} اخلاق است) تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 301 1* در راه معرفت و رسیدن به آرمان ها، پیامبران نیز سختی ها را متحمّل شده اند. {لقینا من سفرنا هذا نصبا} 2* دریافت رحمت و علم الهی، در سایۀ عبودیت است. {عبداً من عبادنا آتیناه رحمة ...و علمناه} 3* بالاتر از هر دانایی، داناتری است، پس به علم خود مغرور نشویم. {عبداً...علمناه من لدنا علماً} 4* برای دریافت علم، باید در مقابل استاد، ادب و تواضع داشت. {هل اتبعک...} 5* تواضع نسبت به عالمان و اساتید، از اخلاق انبیاست. {هل اتبعک...} 6* مسافرت با عالم و تحمل سختی ها در راه کسب علم و دانش و رسیدن به رشد و کمال ارزش دارد. {هل اتبعک} 7* پیامبران اولوا العزم نیز از فراگیری دانش دریغ نداشتند. {علی أن تعلمن} 8* علم به تنهایی هدف نیست، بلکه باید مایۀ رشد باشد و فروتنی آورد، نه غرور و مجادله. 9* مربی و معلم باید از ظرفیت شاگردان آگاه باشد. {انک لن تستطیع...} 10* ظرفیت افراد برای آگاهی ها متفاوت است، حتی موسی تحمل کارهای خضر را ندارد. {لن تستطیع} 11* رشد علمی بدون صبر، میسر نیست. {رُشداً...و کیف تصبر} 12* اطاعت از معلم و صبر در راه تحصیل، ادب و شرط تعلم است. {ستجدنی...صابرا} 13* تعهد گرفتن در مسایل علمی و تربیتی جایز است. {فان اتبعتنی فلا تسئلنی} 14* سؤال کردن، زمان دارد و شتابزدگی در سؤال، ممنوع است. {فلا تسئلنی...حتی احدث لک} 15* استاد و مربی باید از ذهن شاگردان، ابهام زدایی کند. {حتی احدث لک منه ذکرا} 16* معلم و استاد می تواند شاگرد خود را مواخذه کند. {لا تواخذنی} 17* معلم باید شاگرد را به تدریج با معارف آشنا کند. {فانطلقا} (موسی گام به گام با اسرار آشنا می شود) تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 312 1* ایمان و کار شایسته، کلید محبوبیت نزد مردم است. {ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل...وُدّا} هرگاه دیدیم محبوبیت ما کم شده، عملکرد خود را تجزیه کنیم. زیرا که وعدۀ خداوند تخلّف ندارد. 2* ممکن است امروز به کار شایستۀ شما ارج ننهند، ولی صبر و تلاش مداوم شما، در آینده به ثمر خواهد نشست. {سیجعل...} 3* آسان گویی، شیوه ای قرآنی برای ارشاد است. {یسّرنا} البته آسان گویی غیر از سست گویی است، سخن باید محکم ولی روان باشد. {اُحکمت آیاته} (هود،1) 4* هلاکت دشمنان حق، یکی از سنت های الهی است. {و کم اهلکنا} 5* انسانفطرتاً دارای باورهایی است، ولی چون از آنها غافل می شود نیاز به تذکر دارد. {تذکرة} 6* برای رشد مناسب، تنها کمال مربی و مبلّغ کافی نیست، باید زمینۀ پذیرش نیز فراهم باشد. {لمن یخشی} 7* (اسماء حُسنی) همان صفات خداوند است که بنا بر روایات، 99 اسم می باشد و اگر در دعا خداوند با این اسامی یاد شود، برکات و آثار فراوانی به همراه می آورد. اسمای الهی منحصر به اینها نیست و در بعضی ادعیه، مثل دعای جوشن کبیر، تا هزار اسم ذکر شده است. البته توسل به این اسما، تنها حفظ و قرائت آنها نیست، بلکه باید خود را به آن صفات نزدیک کرد. 8* یکی از راههای جلوگیری از منکرات، توجه مردم به علم الهی بر پنهان و آشکار آنهاست. {یعلم السّر و اخفی} 9* از حوادث تلخ نهراسید، چرا که گاهی از دل حوادث به ظاهر ناگوار، لطف خداوند ظاهر می شود. {اذ رأی نارا} 10* مرد، متکفّل تأمین رفاه خانواده است. {لعلّی آتیکم بقَبَس} 11* رابطۀ عمیق با خداوند، در گرو دل کندن از وابستگی هاست. {فأخلَع نعلیک} 12* پابرهنه شدن و بیرون آوردن کفش، از آداب ورود به مکان های مقدس است. {فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس} تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 329 1* همیشه بلاها و مصائب جنبه کیفری و تنبیهی ندارد، بلکه گاهی برای اعطای درجه است و جنبه آزمایشی دارد. {مسنی الضُر} 2* لطف الهی بیش از تقاضا و دعای انسان است. {کشقنا ما به من ضر و آتیناه...} 3* بلاها دارای ابعاد گوناگونی است، گاهی برای آزمایش است، گاهی برای رشد فکری و علمی، و زمانی برای عبرت آموزی به دیگران. {ذکری للعابدین} 4* همه مردم حتی عبادت پیشگان به تذکر نیاز دارند. {ذکری للعابدین} 5* حضرت ادریس جدّ حضرت نوح و اولین کسی است که به طرح علم نجوم پرداخت، طرز دوختن لباس را به دیگران آموخت و با قلم، خط نوشت و به نویسندگی پرداخت. 6* نام بزرگان را زنده نگاه داریم و کمالات آنان را بازگو نماییم. {و اسماعیل و...} 7* صبر، زمینه ساز ورود انسان در رحمت الهی است. {کل من الصابرین و ادخلناهم فی رحمتنا} 8* کسب درجات و مقامات، پس از موفقیت در آزمایشات الهی است. {الصابرین و ادخلناهم} 9* گاه یک حرکت عجولانه بدون حساب و بی اجازه، کیفر سختی را بدنبال می آورد. {اذ ذهب - فنادی فی الظلمات} 10* یک غضب بیجا، گاه یک پیامبر خدا را گرفتار می کند. {مغاضباً - فنادی} 11* در تحلیل گرفتاری ها، خدا را منزه بدانیم و سرچشمۀ آن را در عملکرد خود جستجو نماییم. {سبحانک انی کنت} 12* اقرار به گناه در پیشگاه خداوند، خود یک کمال و از آداب دعاست. {انی کنت من الظالمین} 13* در هنگام دعا، خداوند را با آن صفتی که با خواسته ما تناسب بیشتری دارد یاد کنیم. {لا تذرنی فردا و انت خیر الوارثین} 14* کمالات انسانی زمانی با ارزش است که دائمی باشد، نه زودگذر و موقت. {کانوا یسارعون، یدعوننا، و کانوا لنا خاشعین} تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 392 1* در تربیت باید تذكّرات، تدریجى، گام به گام، مكرّر و متنوّع باشد. «وصّلنا» (آرى با یك یا دو تذكّر مختصر نباید انتظار اصلاح وتربیت داشت) 2* انسان، موجودى فراموشكار است و نیاز به تذكّر دارد. «یتذكّرون» 3* ایمانى ارزش دارد كه بر اساس معرفت و شناخت حقّ باشد. «آمنّا به اِنّه الحقّ» 4* شرایط وزمینه‌هاى افراد، در دریافت الطاف الهى متفاوتند. «یؤتون اجرهم مرّتین بما صبروا» 5* پذیرش حقّ، نیازمند صبر در مقابل انواع انتقادها ومشكلات است. «قالوا آمنّا... یؤتون أجرهم... بماصبروا» 6* گذشت از بدى‌هاى دیگران و انفاق به آنان در صورتى ارزش دارد كه خصلت و خوى انسان باشد. «یدرؤن - ینفقون» (فعل مضارع نشانه دوام و استمرار است. آرى، مؤمنانى مورد ستایش‌اند كه داراى پشتكار، گذشت و اهل‌بخشش باشند.) 7* اگر بدانیم كه رزق از طرف خداست، انفاق براى ما آسان مى‌شود. «ممّا رزقناهم ینفقون» 8* مورد انفاق تنها مال نیست، از علم، توان و آبرو نیز مى‌توان انفاق كرد. «ممّا رزقناهم ینفقون» 9* «لَغو» یعنى امر بیهوده كه هم در كلام و هم در عمل قابل بروز است و مؤمنان به اعراض از آن سفارش شده‌اند. از جمله ویژگى‌هاى بهشت آن است كه لغو و بیهودگى در آنجا نیست. «لا لغو فیها و لا تأثیم»{طور، 23} 10* «مُدارا»، كوتاه آمدن از موضع قدرت است، نظیر پدرى كه دست كودكش را در دست دارد وقدرت بر تند رفتن دارد، ولى آهسته راه مى‌رود؛ امّا «مُداهنه»، كوتاه آمدن از موضع ضعف است. نظیر بسیارى از رؤساى كشورها كه به خاطر نداشتن شجاعت، در اختیار ابرقدرت‌ها قرار دارند. انبیا و اولیاى الهى با مردم مدارا مى‌كنند؛ امّا در برابر كفر مداهنه نمى‌ورزند. 11* مؤمن واقعى كسى است كه نه تنها به مجلس لغو نمى‌رود و به سخن لغو گوش نمى‌دهد، بلكه اگر كلام بیهوده‌اى هم شنید، عكس‌العمل نشان مى‌دهد. «و اذا سمعوا اللغو اعرضوا عنه» 12* از شیوه‌هاى عمومى وساده‌ى نهى از منكر، اعراض از منكر است. «سمعوا... اعرضوا عنه» (لغو را با لغو پاسخ نگوییم.) 13* انسان در برابر آنچه مى‌شنود، مسئول است. «سمعوا... اعرضوا» 14* قاطعیّت، صلابت و عدم سازش، نشانِ ایمان راسخ است. «لنا اعمالنا و لكم اعمالكم» 15* وظیفه‌ى انبیا ابلاغ پیام‌هاى الهى و ارائه‌ى راه است. پذیرفتن یا عدم پذیرش مردم ربطى به آن بزرگواران ندارد. «انّك لا تهدى» 16* دین، تنها عقیده نیست، بلكه برنامه‌هاى عملى نیز دارد. «نتّبع الهُدى معك» 17* ایمان آوردن، تنها به آگاهى داشتن نیست، بلكه به جرأت هم نیاز دارد. «ان نتّبع الهُدى معك نتخطّف» (آرى، گروهى حقّانیّت اسلام را مى‌فهمند، ولى بخاطر حفظ منافع شخصى از آن سرباز مى‌زنند.) 18* انسان، وطن‌دوست است. «من ارضنا» 19* گاه ثروت و رفاه نه تنها مایه‌ى سعادت نیست كه باعث غرور، طغیان و هلاكت است. «كم اهلكنا... بطرت معیشتها» 20* سرنوشت افراد و جوامع، در گرو اعمال خود آنهاست. «كم اهلكنا... بطرت معیشتها» 21* سنّت الهى، هلاكت مرفّهان بى‌ایمان است. «اهلكنا من قریة بطرت» 22* خرابه‌ها وبقایاى تمدّن‌هاى گذشته، بهترین پندآموز نسل‌هاى بعدى است. «تلك مساكنهم» (از جمله برنامه‌هاى تربیتى، بازدید از همین اماكن است.) 23* تا اتمام حجّت نشود، قهرى از جانب خدا نازل نمى‌شود. «ماكان‌ربّك‌مهلك‌القرى‌ حتّى‌یبعث‌رسولاً» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 403 1* لطف یا قهر الهى، حكیمانه، حساب شده و داراى برنامه است و با عجله‌ى این و آن تغییر نمى‌كند. «یستعجلونك» 2* سقوط فكرى انسان به قدرى است كه حاضر است هلاك شود، ولى حقّ را نپذیرد. «یستعجلونك بالعذاب» 3* امور این عالم، داراى زمان‌بندى‌هاى حساب شده و معیّن است. «اجلٌ مسّمىً» 4* قهر ناگهانى خداوند براى آمادگى دایمى ماست. «بغتةً» 5* قهر الهى قابل پیش‌بینى نیست. «لا یشعرون» 6* هجرت، زمینه‌ى پیدایش اخلاص است. كسانى كه هجرت نمى‌كنند و خود را وابسته به فرد، حزب، منطقه، قبیله، امكانات و توقّعات این و آن مى‌دانند، خواه ناخواه مسائل منطقه‌اى، نژادى، قبیله‌اى، تنگ‌نظرى‌هاى برخاسته از حسادت‌ها و رقابت‌هاى منفى خودى‌ها و بیگانگان، انسان را از اخلاص خارج مى‌كند، و هجرت به مناطقى كه مسائل فوق در آن نیست، بهترین زمینه براى پیدایش اخلاص است. 7* در انتخاب مسكن، محور را توفیق عبادت قرار دهیم. «انّ ارضى واسعة فایّاى فاعبدون» 8* براى حفظ دین و نجات از طاغوت‌ها هجرت كنیم. «ارضى واسعة فایّاى فاعبدون» 9* كسانى كه به خاطر وابستگى به مكان یا منطقه‌اى، منحرف مى‌شوند، عذرشان پذیرفته نیست، زیرا همواره در زمین، فضایى مناسب براى انجام تكالیف دینى هست. «ارضى واسعة فایّاى فاعبدون» 10* مرگ، پایان كار نیست، بازگشت به مبدأ است. «الینا ترجعون» 11* صبر و توكّل، دو نمونه‌ى روشن از عمل صالح است. «عملوا الصّالحات... الّذین صبروا و... یتوكّلون» 12* رمز موفقیّت و سعادت در چهار چیز است: الف: ایمان و انگیزه. «آمنوا» ب: كار و كوشش. «عملوا» ج: استمرار و استقامت. «صبروا» د: توكّل بر خدا، در برابر وسوسه‌ها و نگرانى‌ها. «على ربّهم یتوكّلون» 13* رزق و روزى به زرنگى نیست. «لا تحمل رزقها اللّه یرزقها و ایاكم» 14* كم یا زیاد كردن روزى افراد به وسیله‌ى خداوند، عالمانه و حكیمانه و بر اساس معیارهاى پیدا و ناپیداست. 15* وظیفه‌ى ما كار و تلاش است؛ امّا میزانِ در آمد و رزق در اختیار ما نیست. «اللّه یبسط» 16* منحرفان را به حال خود رها نكنیم، با شیوه‌هاى مختلف فرهنگى به سراغشان برویم. «سألتهم» 17* خداشناسى فطرى است و اگر غبارهاى گناه و انحراف، از روى فطرت منحرفان زدوده شود، اعترافات روشن آنها را خواهید یافت. «لئن سألتهم - لیقولنّ اللَّه» 18* در قضاوت‌ها، نظر به اقلّیت و اكثریّت نداشته باشیم، چه بسا اقلّیت بر حقّ و اكثریّت بر باطل باشند. «اكثرهم لایعقلون» 19* انجام كارها بدون فكر و اندیشه، موجب سرزنش است. «اكثرهم لا یعقلون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 410 1* بادهاى مهلك و آفت زا، بى‌ضابطه و تصادفى نیست. «ارسلنا ریحاً» 2* ایمان به تنهایى كافى نیست، تسلیم لازم است. «من یؤمن بآیاتنا فهم مسلمون» 3* انسان در آغاز خلقت، سراسر ضعف است. «خلقكم من ضعف» 4* توجّه كردن به آغاز تولّد، مایه‌ى تذكّر و تشكّر است. «خلقكم من ضعف...» 5* آغاز و پایان انسان ضعف است، در چند روزى كه توان و قدرت داریم قدردانى كنیم. (یك قوّت میان دو ضعف) «ضعفٍ - قوّة - ضعفاً» ضعفِ دوران كودكى به قوّت تغییر مى‌كند، ولى ضعف دوم باقى مى‌ماند، زیرا كلمه‌ى «شیبة» در كنار «ضعف»، نشان آن است كه این ضعف همراه پیرى و ثابت است) 6* كسى كه میان دو ضعف قرار گرفته، نباید به چند روز قوّت مغرور شود. «ضعف - قوّة - ضعفا» 7* علم و ایمان، دو هدیه الهى است كه به افراد عطا مى‌شود. «اُوتوا العلم والایمان» 8* علم و ایمان خود را توفیقى الهى بدانیم و مغرور نشویم. «اُوتوا العلم والایمان» 9* مدّت دوره‌ى دنیا یا برزخ، از پیش محاسبه و نوشته شده است. «فى كتاب اللّه» 10* سرنوشت انسان و چگونگى حضور او در قیامت، در گرو عملكرد خود اوست. «فیومئذ لاینفع الّذین ظلموا...» 11* ظلم، سبب محرومیّت از عنایت خداوند است. «فیومئذ لاینفع الّذین ظلموا...» 12* قرآن، كتاب ارشاد وهدایت است ومثال، از بهترین شیوه‌هاى فهماندن حقایق، لذا خداوند براى زمینه‌هاى مختلف مثال آورده است. «ضربنا ... من كلّ مثل» 13* مطالب قرآن، سبب اتمام حجّت است و كسى كه حقّ را بفهمد و حجّت بر او روشن شود، دیگر عذرش پذیرفته نیست. «فیومئذ لاینفع الّذین ظلموا معذرتهم... و لقد ضربنا للنّاس...» 14*كیفر لجاجت، از دست دادن هدایت است. «ان أنتم الا مبطلون كذلك یطبع...» 15* زمینه‌ى سنگدلى را خود انسان، در خود به وجود مى‌آورد. «لایعلمون» 16* رهبران دینى باید صبور باشند. «فاصبر» 17* ایمان به وعده‌هاى الهى، عامل صبورى است. «فاصبر انّ وعد اللّه حقّ» 18* جوّسازى افراد بى‌دین، نباید در تصمیم‌گیرى ما اثر كند. «لایستخفّنّك...» 19* یكى از طرفندهاى دشمنان، سبك كردن رهبر است. «لایستخفّنّك» 20* كسانى به فكر تضعیف و تحقیر رهبر هستند كه به راه حقّ یقین ندارند. «الّذین لایوقنون» 21* كسى‌كه صبر نكند، خفیف مى‌شود. «فاصبر... لایستخفّنّك» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله چند نکته از قرآن کریم صفحه 449 1* اولیاى خدا زنده‌اند و سلام‌ها را دریافت مى‌كنند. «سلام على نوح فى العالمین» 2* سلام به انبیا و اولیاى در گذشته، كار خدایى است. «سلام على نوح فى العالمین» 3* كلمه «شیعه» به معناى گروهى است كه تابع رئیس خود باشند. 4* ابتدا درون خود را پاك كنید، سپس به پاك كردن جامعه بپردازید. (لازمه موفقیّت رهبران دینى، داشتن قلب سلیم است) «جاء ربّه بقلب سلیم اذقال لابیه» 5* صراحت، شهامت و عدم ملاحظات قومى و نسبى، نشانه‌ى ایمان راسخ است. ابراهیم آئین پدر را محكوم كرد. «قال لابیه و قومه ماذا تعبدون» 6* مردان خدا در محیط فاسد هضم نمى‌شوند بلكه محیط را عوض مى‌كنند. «قال لابیه و قومه ماذا تعبدون» 7* در نهى از منكر، از خودى‌ها شروع كنیم. «لابیه و قومه» 8* براى دعوت مردم به راه حقّ و مبازه با باطل، طرح‌هاى ابتكارى و انقلابى لازم است. (حضرت ابراهیم از رفتن به همراه مردم به خارج شهر خوددارى كرد و طرح خود را كه شكستن بت‌ها بود انجام داد.) «فقال انّى سقیم» 9* مبارزه با باطل و اصلاح جامعه، قدرت لازم دارد. «ضرباً بالیمین» 10* هر هنرى ارزش ندارد. (در ساخت بت‌ها، مجسّمه‌سازها هنرنمایى‌هایى كرده بودند، امّا حضرت ابراهیم آن‌ها را قلع و قمع كرد. آرى، ابهّت باطل باید شكسته شود گرچه براى آن باطل هزینه‌ها و هنرهایى بكار گرفته شده باشد. ظاهر شرك و خرافات قداست ندارند). «ضرباً بالیمین» 11* انتظار نداشته باشید كه دشمنان سیلى خورده آرام بنشینند. بت پرستان با شتاب به سراغ ابراهیم آمدند. «فاقبلوا الیه یزفون» 12* ساخته دست انسان سزاوار پرستش انسان نیست. «أتعبدون ما تنحتون» 13* تعصّب و تحجّر به جایى مى‌رسد كه پیامبر معصومى چون ابراهیم كه بیان و معجزه و علم دارد به خاطر مشتى سنگ و چوب و جماد محكوم به سوختن مى‌شود. «القوه فى الجحیم» 14* اگر ما به وظیفه خود عمل كنیم، خداوند خود پاسخ نقشه‌هاى دشمن را مى‌دهد. «فارادوا به كیداً فجعلناهم الاسفلین» 15* اولاد صالح، هبه‌ى الهى و یكى از دعاهاى انبیاست. «هب لى من الصالحین» 16* از نشانه‌هاى فرزند خوب، كمك به پدر در كار و تلاش است. «معه السّع 17* در راه خدا، باید از همه‌ى دلبستگى‌ها حتى دلبستگى به فرزند دست كشید. (فرزندى كه حدود یك قرن در انتظارش بوده و با دعا و تضّرع او را از خداوند گرفته است، اكنون كه رشد كرده و بازویى براى پدر پیرش شده است باید با دست خودش او را ذبح كند) «انّى اذبحك...» 18* براى رشد و شخصیّت دادن به فرزندان خود با آنان مشورت كنید و از آنان نظر بخواهید. «فانظر ماذا ترى‌» 19* عمل به وظیفه، صبر و پایدارى مى‌خواهد و صبر را باید از خداوند خواست. «ستجدنى ان شاء اللّهُ من الصابرین» 20* كمالات خود را از خدا بدانیم نه از خود. «ان شاء اللّهُ من الصابرین» 21* در كارها «ان شاءاللّه» بگوییم. «ستجدنى ان شاء اللّهُ من الصابرین» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله چند نکته از قرآن کریم صفحه 456 1* در سختى‌ها، هرگز از رحمت خدا مأیوس نشوید. «وهبناله اهله... رحمة منّا» 2* خاندان گسترده یك نعمت الهى است. «و مثلهم معهم» 3* گشایش‌ها لطف الهى است نه امتیاز و استحقاق ما. «رحمة منّا» 4* حرمت عهد و سوگند را حفظ كنیم. «لا تحنث» 5* صبر تلخ است ولیكن عاقبت میوه‌ى شیرین دهد. «وهبنا له - وجدناه صابراً» 6* انابه و تضرع به درگاه خداوند سرچشمه‌ى صبر است. «صابراً - انّه اوّاب» 7* تاریخ پاكان و پیامبران و بزرگان را زنده نگاه داریم. «واذكر عبادنا» 8* سرچشمه‌ى همه‌ى كمالات پیامبران، عبودیّت است. «عبادنا» قبل از كمالات دیگر ذكر شده است. 9* رهبر باید داراى قدرت و بصیرت باشد. «اولى الایدى والابصار» 10* آخرت اندیشى و دورى از دنیاطلبى از خصوصیات رهبران الهى است. «انا اخلصناهم بخالصة ذكرى الدّار» 11* یاد قیامت، مایه نزدیك شدن انسان به اخلاص است. «اخلصناهم... ذكرى الدّار» 12* آخرت اندیشى به انسان بصیرت مى‌دهد. «اولى الا یدى والابصار... انا اخلصناهم...» 13* بالاترین ارزش، آبرو داشتن نزد خداست. «عندنا لمن المصطفین» 14* كسى كه بنده‌ى خالص و نیك خدا باشد، خداوند نام او را گرامى مى‌دارد. (شما به فكر نام نیك نباشید) «واذكر - واذكر...» 15* یكى از راه‌هاى دعوت به خیر، تجلیل از اهل خیر است. «واذكر...» 16* نقل تاریخ نباید سرگرمى باشد بلكه باید هدفدار و وسیله‌ى هوشیارى باشد. «واذكر... هذا ذكر» 17* نشانه همسر خوب آن است كه به غیر شوهر چشم ندوزد. «قاصرات الطرف» 18* عذاب‌هاى دوزخ متنوّع و گوناگون است. «و اخر من شكله ازواج» 19* انسان، دوزخِ خود را از پیش مى‌فرستد. «قدّمتموه لنا» 20* دعوت دیگران به گناه، سبب سلب مسئولیّت از گناهكار نیست. با این كه مى‌گویند: «انتم قدّمتموه لنا» شما این عذاب را براى ما فراهم كردید، ولى خودشان نیز در دوزخ گرفتارند. 21* در نظام تربیتى اسلام، تشویق و تهدید در كنار هم است. (آیاتِ پاداش متّقین و كیفر طاغین) تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 473 1* قهر و عذاب الهى، بعد از اتمام حجّت است. «اولم تك تأتیكم رسلكم» 2* قیامت روز اعتراف است. «قالوا بلى‌» 3* در نصرت الهى شك نكنیم. «انّا لننصر» («انّا» و حرف لام نشانه تأكید است) 4* با وعده‌هاى قطعى الهى، به مؤمنان انگیزه و امید و تسلّى دهیم. «انّا لننصر رسلنا...» 5* انسان همواره محتاج نصرت الهى است و هرگز از لطف او بى نیاز نیست. «فى الحیاة الدنیا و یوم یقوم الاشهاد» 6* نصرت الهى دائمى است. «فى الحیاة الدنیا و یوم یقوم الاشهاد» 7* در قیامت هم عذاب روحى است «لهم اللعنة» و هم جسمى. «سوء الدار» 8* هدایت، اگر بخواهد ماندگار شود باید مكتوب شود و رمز جاودانگى ادیان الهى، كتب آسمانى است. «آتینا موسى الهدى و اورثنا بنى‌اسرائیل الكتاب» 9* هدایت اگر همراه با تذكّر نباشد، به فراموشى سپرده مى‌شود. «هدىً و ذكرى» 10* عناصر سعادت چند چیز است: الف) لطف و هدایت الهى. «و لقد آتینا موسى» ب) رهبرى معصوم. «موسى‌» ج) قانون آسمانى. «الكتاب» د) تذكّر و دورى از غفلت. «ذكرى» ه) عقل و خرد ناب و خالص. «لاولى الالباب» 11* معارف كتب آسمانى مطابق عقل و خرد است. «ذكرى‌ لاولى الالباب» 12* دلایل عقلى و نقلى گواه بر آن است كه انبیا معصومند، زیرا اگر معصوم نبودند پیروى و اطاعت مطلق و بى چون و چرا از آنان واجب نبود و اطاعت از آنان مشروط مى‌شد، همان گونه كه اطاعت از والدین مشروط به آن است كه فرزند را به شرك و انحراف دعوت نكنند. این از یك سو؛ از سوى دیگر دلیل نیاز ما به پیامبر و امام آن است كه ما را از انحراف باز دارد و اگر او نیز اهل خلاف باشد، حجّت خدا بر ما كامل نیست در حالى كه قرآن مى‌فرماید: «و للّه الحجّة البالغة»(انعام، 149) 13* انگیزه صبر، رسیدن به وعده‌هاى الهى است. «فاصبر انّ وعداللّه حقّ» 14* تنزیه خداوند اگر همراه با ستایش او باشد، ارزش بیشترى دارد. «و سبّح بحمد ربّك» 15* در دعا و عبادت، عنصر زمان نقش دارد. «سبّح... بالعشىّ و الابكار» 16* تسبیح و حمد، زمانى وسیله‌ى رشد و تربیت و سبب تقویت توحید است كه هر صبح و شام و دائمى باشد نه لحظه‌اى. «بالعشىّ و الابكار» 17* از كوزه همان برون تراود كه در اوست. سرچشمه‌ى جدال‌هاى بى منطق، تكبّر درونى است. «یجادلون.... فى صدورهم... كبر» 18* انسان اگر از خود مراقبت نكند، تكبّر تمام وجودش را مى‌گیرد به نحوى كه در دل او جز تكبّر هیچ چیز دیگر نیست. «ان فى صدورهم الاّ كبر» 19* معاشرت با متكبّر، دارویى جز پناه بردن به خدا ندارد. «فاستعذ باللَّه» 20* اگر به عظمت هستى بنگریم هرگز خود را بزرگ نمى‌بینیم. «ان فى صدورهم الاّ كِبر... لخلق السموات...» 21* تكبّر، بزرگ‌ترین مانع حقّ بینى و حقّ پذیرى است. (متكبّر مانند كور است). «ما یستوى الاعمى و البصیر» 22* آن چه محور است، علم و تذكّر است نه آمار و ارقام. «اكثر النّاس لا یعلمون... قلیلاً ما تتذكّرون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 475 1* قدرت الهى از خاك بى جان، انسان جاندار مى‌سازد. «خلقكم من تراب» 2* قدرت الهى، از خاك، انسان متفكر مى‌سازد. «من تراب - تعقلون» 3* مرگ نابودى نیست؛ گرفتن روح از جسم است. «یتوفّى» 4* تكامل انسان، محدودیّت ندارد. (با توجّه به این كه مقدار رشد در آیه معیّن نشده، هركس مى‌تواند به مراحلى از قدرت وشدّت برسد.) «لتبلغوا اشدّكم» 5* میزان عمر هر كس از قبل تعیین شده است. «اجلاً مسمّى‌» 6* بهترین بستر تعقّل، آفرینش خود انسان است. «من تراب ثمّ من نطفة... لعلّكم تعقلون» 7* اراده‌ى خداوند حتمى و قطعى است و شكست ندارد. «كن فیكون» 8* آشنایى با تاریخ اقوام لجوج گذشته، وسیله‌ى عبرت و مایه‌ى آرامش براى اقوام امروز است. «الم تَرَ» 9* جدال در آیات قرآن، بى راهه رفتن است. «یُجادلون... یُصرفون» 10* جدال و تكذیب حقّ، انسان را گرفتار انواع عذاب‌ها مى‌كند. «یجادلون... كذبوا... اذ الاغلال» 11* غیر خدا محو شدنى است. «ضلوا عنّا» 12* اسلام دین فطرت است و با تفریح و شادى كردن كه خواسته‌ى غریزى انسان است، مخالفتى ندارد، آن چه مورد انتقاد است تفریحات و شادى‌هاى نابجاست 13* تفریح باید بر اساس حقّ و به مقدار غافل نشدن و در مدار توحید باشد. «تفرحون... بغیر الحقّ» 14* شادى اگر بر حقّ باشد، پسندیده است ولى اگر بر اساس باطل باشد مورد انتقاد است. «تفرحون... بغیر الحقّ» 15* تمام برخوردهاى پیامبر با مردم، طبق فرمان خداوند بوده است، نه سلیقه‌ى شخصى و این برخوردها در موارد گوناگون و با افراد مختلف، متفاوت بوده است. 16* تأخیر در كیفر مجرمان، نباید سبب شك و تردید شود. «فاصبر ان وعداللّه حقّ» 17* صبر در برابر ناملایمات، حدّى ندارد و تا پایان عمر باید صبر كرد. «فاصبر... امّا... نتوفینّك» 18* خداوند در كیفر مجرمان عجله ندارد. «امّا نرینك... او نتوفینّك» 19* در دنیا ممكن نیست مجرمان مجازاتِ كامل شوند؛ سراى دیگرى لازم است. «بعض الذّى نعدهم» 20* مرگ نابودى نیست، تحویل و تحوّل است. «نتوفینّك» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 500 1* مراد از ایّام اللّه روزهاى تاریخى است كه در آن تحوّلات بزرگى از قهر خداوند نسبت به ستمگران یا مهر الهى نسبت به مؤمنان صورت مى‌گیرد. 2* رسیدن به اهداف بلند دینى، نیاز به صبر و پرهیز از شتابزدگى دارد. «للّذین آمنوا یغفروا» 3* آنچه سبب قهر الهى است، استمرار واصرار بر انحراف و خلاف است. «كانوا یكسبون» 4* نظام كیفر و پاداش الهى عادلانه و بر اساس عملكرد نیك و بد خود انسان است. «مَن عمل صالحاً... و مَن اساء» 5* انسان‌ها در برابر قانون الهى مساوى هستند. (انسان، هر كه باشد و عمل، هر چه باشد، مورد كیفر وپاداش قرار مى‌گیرد.) «مَن عمل صالحا... و مَن اساء فعلیها» 6* نعمت‌هاى معنوى در اولویّت قرار دارند. در این آیه كتاب، حكم و نبوّت قبل از رزق و روزى مطرح شده است. «آتینا... رزقنا» 7* فرهنگى كامل است كه قانونش الهى، رهبرش معصوم و قضاوت و حكومتش عادلانه باشد. «الكتاب والحكم و النبوّة» 8* علم به تنهایى نجات بخش نیست، چه بسیارند كسانى كه مى‌دانند ولى به خاطر حسادت اختلاف مى‌كنند. «من بعد ما جاءهم العلم» 9* «شریعة» راهى است براى وصول به آب، در كنار رودخانه‌هاى بزرگ كه دسترسى مستقیم به آب ممكن نیست. از آنجا كه احكام دین راهى است براى رسیدن به حیات واقعى، به آن نیز شریعت گفته شده است. 10* راه، اگر راه خدا نباشد، راه هوس‌هاى خود یا دیگران است. «شریعة... فاتبعها ولا تتّبع اهواء...» 11* رهبر باید با صلابت باشد و تحت فشار عناصر ناآگاه و پیشنهادات جاهلانه قرار نگیرد. «و لا تتّبع اهواء الّذین لا یعلمون» 12* تقوا سبب دریافت امدادها و حمایت‌هاى الهى است. «واللّه ولىّ المتّقین» 13* اهل تقوا، از ظلم و ظلم‌پذیرى دورند. «و انّ الظالمین بعضهم اولیاء بعض و اللّه ولىّ المتّقین» 14* دیندارى باید بر اساس بصیرت باشد. «هذا بصائر» 15* قرآن در تمام زمینه‌هاى فكرى، اخلاقى، سیاسى، اجتماعى، اقتصادى، خانوادگى و... وسیله بصیرت است. («بصائر» به صورت جمع آمده است) 16* قرآن یك كتاب جامع است. (هم راه حقّ را نشان مى‌دهد، «بصائر» هم انسان را به سوى آن مى‌برد، «هُدىً» و هم انسان را با آن كامیاب مى‌كند. «رحمة») 17* «اجتراح» از «جرح» به معناى آسیبى است كه بر بدن وارد مى‌شود. ازآنجا كه گناه روح انسان را جریحه‌دار مى‌كند، درباره‌ى كسانى كه خلافكارند، «اجترحوا» بكار رفته است. 18* ریشه‌ى بسیارى از انحرافات، پندارهاى موهوم است. «ام حسب الّذین...» 19* گناه، خطر است ولى بیشترین خطر براى كسانى است كه به سراغ گناه مى‌روند. «اجترحوا السیّئات» (در كلمه «اجتراح» طلب و خواستن نهفته است) 20* نظام دنیا و آخرت، بر اساس حقّ و عدل است. «خلق... بالحق... و لتجزى... و هم لا یظلمون» 21* مبناى جزا، عمل است، نه أمل و آرزو. «لتجزى... بما كسبت» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 506 1* آشنایى با قرآن، بینش و افق دید خردمندان را باز و وسیع مى‌كند. 2* جن همانند انسان داراى عقل و تكلیف و مسئولیّت و قدرت انتخاب و ارشاد همنوع خود است. «یستمعون القرآن...» 3* جن نیز مى‌فهمد كه به هنگام استماع قرآن، باید سكوت كرد. «یستمعون القرآن... قالوا انصتوا» 4* پس از شناخت حق، حركت لازم است. «یستمعون القرآن... ولّوا الى قومهم» 5* در تبلیغ باید از آشنایان و نزدیكان شروع كرد. «الى قومهم» 6* پیامبر انسان‌ها، پیامبر جنّیان نیز هست و گروهى از جنّ، مأمور تبلیغِ دین و آیین پیامبران در میان جامعه خود هستند. «قالوا یا قومنا انّا سمعنا...» 7* جنّیان با شنیدن چند آیه، حق را فهمیدند ولى انسان‌هایى همچون ابوجهل و ابولهب، عمرى با پیامبر بودند و نخواستند حق را بفهمند. «یهدى الى الحق» 8* راه حق، راه مستقیم است. راهى بر اساس اعتدال و دور از هرگونه افراط و تفریط. «یهدى الى الحق و الى طریق مستقیم» 9* در قرآن، ایمان، استغفار، قرض الحسنه و تقوا، از عوامل جلب مغفرت الهى است. 10* انبیا مردم را به خدا دعوت مى‌كنند، نه به سوى خود. «داعى اللّه» 11* در تبلیغ و امر به معروف، آثار اعمال را بیان كنیم. «اجیبوا... یغفر لكم» 12* جنّ نیز همانند انسان مكلّف است و در صورت نافرمانى، گنهكار محسوب شده و مورد قهر و كیفر قرار مى‌گیرد. «ذنوبكم... عذاب الیم» 13* هر راهى به جز راه خدا، گمراهى آشكار است. «من لا یحب... فى ضلال مبین» 14* قدرت خداوند، مطلق و نامحدود است. «و لم یعى بخلقهن» 15* در قیامت عذاب جسمى و روحى و روانى، در كنار هم است. «یعرض... ألیس هذا بالحق» 16* لجاجت و اذیّت و آزارِ كفار نسبت به پیامبر اسلام‌صلى الله علیه وآله به قدرى بود كه پیامبر به دلدارى و تسلّى و سفارش خداوند نیاز دارد. «فاصبر كما صبر...» 17*انسان نیاز به الگو دارد و الگوها در رشد و سازندگى او نقشى مؤثّر دارند. «فاصبر كما صبر أولوا العزم» 18* همه‌ى انبیا در یك درجه نیستند، «أولوا العزم من الرّسل» و صبر همه‌ى آنها یكسان نبوده است. «كما صبر أولوا العزم» 19* عمر دنیا در مقایسه با آخرت، همچون ساعتى از یك روز است. «لم یلبثوا الاّ ساعة من نهار» 20* قرآن، بهترین وسیله تبلیغ، بلكه عین بلاغ و اوج آن است. «بلاغ» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 525 1* تهمت ساحر، كاهن، شاعر و مجنون به پیامبر، از روى تعقّل و تفكّر در آیات قرآن نبوده است. «ام تامرهم احلامهم» 2* انسان یا باید بر اساس عقل عمل كند یا بر اساس وحى، و كفّار خود را از هر دو محروم كرده‌اند. «ام تامرهم احلامهم... بل لا یؤمنون» 3* قرآن محكم‌ترین استدلال را دارد؛ اگر پیامبر به تنهایى قرآن را بافته و به خدا نسبت داده است، «تقوّله» شما دسته جمعى یك سخن مثل آن بیاورید. «فلیأتوا بحدیث مثله» 4* مبارزه‌طلبى در میدان فرهنگى نیز لازم است. «فلیأتوا بحدیث مثله» 5* آن گونه سؤال كنید كه هر كس جواب منطقى شما را در وجدان خود احساس كند. «أم خلقوا السّموات والارض» 6* انسان باید حرف منطقى را از هر كس بپذیرد. اگر مخالفان هم مطالبى را دریافت كرده‌اند، ما حاضریم سخنان آنان را بشنویم. «فلیأت مستمعهم بسلطان مبین» 7* اى پیامبر! از تهمت هراسى نداشته باش كه آنان به خداوند هم تهمت مى‌زنند. «ام له البنات و لكم البنون» 8* در مورد برخى سؤالات، منتظر جواب نباشید، گاهى خود سؤال پیام آور است. در این آیات خداوند، سؤالات مختلفى را مطرح كرده است كه هیچ كدام پاسخ داده نشده‌اند، زیرا هدف از سؤال، رسیدن به پاسخ نبوده، بلكه بیدار كردن مخالفان بوده است. 9* باید توجّه داشت كه تكالیف مالى در اسلام نظیر خمس و زكات، مزد رسالت نیست بلكه براى اداره جامعه و برقرارى عدالت اجتماعى و رفع مشكلات گوناگون است. 10* مردم به درخواستِ اجرت از سوى مبلّغ دین حسّاس هستند، در برنامه‌هاى تبلیغى باید به این خصلت توجّه داشت. «فهم من مَغرم مثقلون» 11* نتیجه‌ى نیرنگ، به خود افراد باز مى‌گردد. «یریدون كیداً... هم المكیدون» 12* امر به معروف و نهى از منكر، مراحل و محدودیّت‌هایى دارد، گاهى تذكر لازم است و گاهى اعراض و ترك. در آیه 29 خواندیم: «فذكّر» یعنى به مردم تذكّر بده! ولى در اینجا مى‌خوانیم: «فذرهم» یعنى آنان را به حال خود رها كن، زیرا دیگر ارشاد تأثیرى ندارد 13* لجاجت، انسان را به تحلیل غلط وامى‌دارد. «كسفا من السّماء... یقولوا سحاب مركوم» 14* ظالمان، از عاقبت شوم خود در این دنیا بى‌خبرند. «اكثرهم لایعلمون» 15* صبر اگر در راه اجراى فرمان الهى باشد، با ارزش است وگرنه یكدندگى و لجاجت و ضد ارزش محسوب مى‌شود. «واصبر لحكم ربّك» 16* حكم و فرمان خداوند، در جهت تربیت و رشد انسان است. «لحكم ربّك» 17* پیامبر نیز به حمایت خداوند نیازمند است. «فانّك باعیننا» 18* آنچه انسان را صبور مى‌كند، آن است كه بداند زیرنظر خداست. «فانّك باعیننا» 19* یاد خدا وستایش وتسبیح او، مایه‌ى صبر و پایدارى است. «واصبر... و سبّح» 20* مناجات شبانه، انسان را براى تلاش روزانه آماده مى‌كند. «واصبر... و من الّیل فسبّحه...» 21* براى دعا ونیایش، زمان‌هاى خاصّ آثار بیشترى دارد. «حین تقوم و من الّیل... ادبار النجوم» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 566 1* ذلّت قیامت فراگیر است. «ترهقهم ذلّة» 2* كسى كه خشوع انتخابى در برابر خدا را نپذیرد، در آن روز خشوع و ذلّت اجبارى را خواهد پذیرفت. «خاشعة... ترهقهم ذلّة» 3* تكذیب قرآن، كیفرى بس بزرگ دارد، زیرا خداوند مى‌فرماید: آنان را به من واگذار. «فذرنى و من یكذّب بهذا الحدیث» 4* زود قضاوت نكنید و هر رفاهى را نشانه سعادت ندانید. (حیوانات را به چراگاه مى‌برند و آنها فربه مى‌شوند، ولى پایان كارشان كشتارگاه است.) «سنستدرجهم من حیث لا یعلمون» 5* خداوند در قرآن، حدود بیست مرتبه پیامبرش را به صبر دعوت كرده است زیرا ارشاد مردم صبر و مقاومت لازم دارد. 6* سؤال: مراد از «نعمت پروردگار» كه یونس دریافت كرد چه بود؟ پاسخ: هم نعمت مادى به او رو كرد، زیرا او غرق نشد و ماهى او را بلعید، در شكم ماهى زنده ماند و سپس او را بیرون آورد. و هم نعمت معنوى كه توفیق عذرخواهى و پذیرش توبه او باشد، زیرا هیچ توبه و اطاعتى از انسان سر نمى‌زند مگر با توفیق الهى. 7* به طور طبیعى، مردم از عالم دینى كه هدف مادى داشته باشد فرار مى‌كنند. «فهم من مغرم مثقلون» 8* رهبر جامعه نباید در هیچ شرایطى امّت را رها كند. «لا تكن كصاحب الحوت» 9* به جاى آنكه افراد را به خاطر یك لغزش طرد كنیم، آنها را تدارك كنیم، ضعف‌ها را برطرف و آنگاه به آنان مسئولیّت دهیم. «تداركه نعمة من ربّه... فاجتباه ربّه» 10* چشم زخم‌ پیامبر فرمود: «انّ العین حقّ و انّها تُدخل الجمل والثور التّنور» چشم زخم حق است و به قدرى كارساز است كه شتر و گاو را داخل تنور مى‌كند.(بحار الانوار، ج‌63، ص 17.) چشم زخم لازم نیست از دشمن باشد. گاهى دوست از دوست خودش به خاطر داشتن كمالى تعجب مى‌كند و لذا در حدیث داریم كه اگر از دوست خود چیزى دیدید كه تعجب كردید، خدا را یاد كنید تا بلاى چشم زخم دفع شود و چه بسیارند كسانى كه به وسیله چشم زخم هلاك شده و جان داده‌اند.(بحارالانوار، ج 95، ص 127) البتّه حق بودن شورى چشم به این معنا نیست كه ما به بعضى افراد سوءظن داشته باشیم و آنان را متهم به چشم شورى كنیم. و یا كوتاهى‌هاى خودمان را در موارد مختلف به‌حساب چشم زخم بگذاریم. در روایات مى‌خوانیم: صدقه، دعا، خواندن سوره‌هاى ناس و فلق و امثال آن مى‌تواند مانع تأثیر چشم زخم شود. 11* كینه دشمن جدى‌ست، باید به هوش بود. «و ان یكاد الّذین كفروا لیزلقونك» 12* لبه تیز حمله دشمن رهبرجامعه اسلامى است. «لیزلقونك» 13* چشم زخم یك واقعیّت است. «لیزلقونك بابصارهم» 14* قرآن، وسیله غفلت زدایى است. «ان هو الا ذكر» 15* قرآن، محدود به زمین و زمان خاصّى نیست، كتابى است جهانى و جاودانى براى همه ملت‌ها. «ذكر للعالمین» 16* قیامت، روزى بس بزرگ و هولناك است. «الحاقّة ما الحاقّة» 17* تمام كیفرها در قیامت نیست، كیفر اقوامى در همین دنیاست. «فاهلكوا بالطّاغیة» 18* تكذیب، مقدّمه طغیان و طغیان، سبب نابودى است. «كذّبت... فاهلكوا بالطاغیة» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 568 1* كیفر در قیامت با گناهان متناسب است. كسى كه در دنیا براى مسكین سوز ندارد، در آخرت دوست دلسوزى ندارد. «فلیس له الیوم هاهنا حمیم» و كسى كه در دنیا به كسى طعام نداد، در آن روز با طعام شكنجه مى‌شود. 2* دوزخیان، نه از نظر روحى در رفاه هستند «لیس له الیوم ههنا حمیم» و نه از نظر جسمى. «و لا طعام الاّ من غسلین» 3* ایمان نیاوردن به خداى بزرگ و بى تفاوتى نسبت به گرسنگان، خطایى نابخشودنى است. «لا یأكله الا الخاطئون» 4* مبلّغ، توقّع ایمان آوردن تمام یا اكثریّت مردم را نداشته باشد. «قلیلاً ما تؤمنون» 5* ایمان به تنهایى كافى نیست، ذكر هم لازم است. ممكن است ایمان باشد ولى انسان غافل باشد. «قلیلاً ما تؤمنون... قلیلاً ما تذكّرون» 6* به خاطر عدم پذیرش اكثریّت، از گفتن سخن حق صرف نظر نكنید. «لقول رسول كریم... قلیلاً ما تؤمنون» 7* در آیات قبل خداوند از پیامبرش بهترین دفاع را كرد ولى در عین حال در این آیه تهدید هم مى‌كند كه اگر سخنى به ناحق به خدا نسبت دهد، شاه رگ او با قدرت قطع شود. 8* دفاع از حق، مهم‌تر از شخص است. براى مصونیّت وحى، حتّى جان بهترین افراد را مى‌گیریم. «لو تقوّل... لاخذنا...» 9* براى حفظ حدود و حریم قرآن، قاطعانه باید سخن گفت. «لاخذنا منه بالیمین» 10* گناهان بزرگ، كیفر بزرگ دارد. «لاخذنا منه... ثمّ لقطعنا...» 11* هر چیز كه ارزش بیشترى دارد باید حراست از آن شدیدتر باشد. «تنزیل من ربّ العالمین... لو تقوّل... لاخذنا... لقطعنا...» 12* قهر خداوند نسبت به كسانى كه حریم وحى را بشكنند، نابودى است. «لقطعنا منه الوتین» 13* تأثیر قرآن روى متقین جدى و قطعى است. «و انّه لتذكرة للمتّقین» 14* شرط پند پذیرى، روحیه تقواست. «لتذكرة للمتّقین» 15* در برابر موضع‌گیرى‌هاى مكذّبین، در پناه یاد خدا به راه خود ادامه بده. «فسبّح باسم ربّك العظیم» 16* تسبیح خداوند در راستاى تربیت انسان است. «فسبّح باسم ربّك العظیم» 17* مرحوم علامه امینى‌قدس سره در كتاب شریف الغدیر(الغدیر، ج‌1، ص 239 تا 246) نام سى نفر از بزرگان مفسّرین و محدّثین، از قرن سوم هجرى تا قرن چهاردهم را نقل كرده كه گفته‌اند: شأن نزول آیه «سأل سائل» مربوط به شخصى مى‌باشد كه به پیغمبر گفت: نصب امیرالمؤمنین به خلافت در روز غدیر از طرف خودت بود یا از طرف خدا؟! ما را به حج و روزه و زكات فرمان دادى و ما قبول كردیم، امّا راضى نشدى، تا آن كه پسر عموى خودت را بر ما حاكم كردى! سپس گفت: «اللّهم اِن كان هذا هو الحقّ من عندك فامطر علینا حجارة من السماء»(2) خدایا اگر این امر حق است از آسمان سنگى بباران (تا نابود شویم و شاهد چنین روزى نباشیم). سنگى فرود آمد و او نابود شد و این آیه نازل شد. «سأل سائل بعذاب واقع» 18* حدود بیست مرتبه خداوند پیامبرش را در قرآن به صبر دعوت كرده است، آن هم صبر جمیل، كه در آن جزع و فزع و سخنان ناروا نباشد. البتّه خطاب صبر به پیامبر است، ولى امت نیز باید صبر داشته باشند. 19* حتّى پیامبر، نیازمند توصیه به صبر و پایدارى هستند. «فاصبر صبراً جمیلاً» 20* كسى كه قیامت را نزدیك ببیند، در برابر مشكلات صبر و پایدارى مى‌كند. «فاصبر... نراه قریباً» 21* به دوستى‌ها و روابط گرم دنیوى دل نبندید كه در آخرت به كار نیاید. «لا یسئل حمیم حمیماً» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
32* تبدیل كوهها به شن‌هاى روان، بیانگر عظمت لرزش زمین و زلزله قیامت است. «ترجف الارض والجبال و كانت الجبال كثیباً مهیلاً» 33* در مبارزه با منكرات به سراغ سرچشمه بروید. «ارسلنا الى فرعون» 34* غم و اندوه، تلخى‌ها، ناكامى‌ها و سختى‌ها، عامل پیرى زودرس و سفیدشدن موى سر و صورت مى‌گردد. «یوماً یجعل الولدان شیباً» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 575 1* با انجام كارهاى نیك همچون نماز شب و تلاوت قرآن و رسیدگى به محرومان، مغرور نشوید كه باز هم نیاز به استغفار دارید. 2* در آیه (20)، سفر به قصد تجارت با سفر به قصد جهاد در كنار هم آمده است، با آنكه اوّلى امرى دنیوى است و دوّمى امرى اخروى. براساس روایات، اگر تاجر در كارش خدا را مراعات كند و از كم فروشى و گران فروشى و احتكار و كلاهبردارى دورى كند، معیشت مردم را تامین كرده و همانند مجاهدى است كه در میدان قدم مى‌گذارد تا دشمن را از پاى درآورده و امنیّت جامعه را تضمین كند.(تفسیر درّالمنثور) 3* گرچه تلاوت قرآن، از تكالیف واجب نیست، امّا مورد سفارش بسیار است، تا آنجا كه در یك آیه، دوبار فرمان آمده و مورد تاكید قرار گرفته است. «فاقرءوا ما تیسّر من القرآن... فاقرءوا...» 4* یكى از بركات عبادت شبانه آن است كه تنها خداوند از آن آگاه است و از هرگونه ریا و تظاهر به دور است. «انّ ربّك یعلم» 5* خداوند در مقدار عبادت شبانه انسان را آزاد گذاشته است تا افراد بیشترى توفیق آن را بیابند و هركس به مقدار توانایى‌اش از فیض آن بهره‌مند شود. «ثلثى اللیل و نصفه و ثلثه» 6* اقامه نماز وتلاوت قرآن از بهترین آداب شب‌زنده‌دارى است. «تقوم فاقرءوا...» 7* ارتباط با قرآن و تلاوت آن در هر حال لازم است، حتّى در بستر بیمارى یا سفر و جهاد. «مرضى - یضربون فى الارض، یقاتلون... فاقرؤا» (اگر در فراز و نشیب‌ها تلاوت قرآن لازم است، در شرائط عادى به طریق اولى لازم خواهد بود.) 8* كسب مال حلال، فضل الهى است. «یبتغون من فضل اللّه» 9* ذكر سفرهاى تجارى و اقتصادى در كنار سفرهاى جهادى و جنگ، نشانه اهمیّت تجارت از دیدگاه اسلام است. «آخرون یضربون فى الارض یبتغون من فضل اللّه و آخرون یقاتلون فى سبیل اللّه» 10* شیوه قرض دادن باید نیكو باشد. (با سرعت و خلوص و بى منّت پرداخت شود.) «قرضاً حسناً» 11* پیش از مرگ، كارهاى خیر را براى خودتان ذخیره كنید، یا به دست خود و یا از طریق وصیّت. «تقدّموا» 12* هیچ كس نباید خود را از قصور و تقصیر به دور بداند، زیرا با انجام همه تكالیف، باز هم به استغفار نیاز داریم. «واستغفروا اللّه» 13* شرط نجات مردم آن است كه رهبران دینى حركت كنند و انزوا و استراحت را كنار بگذارند. «قم فانذر» 14* براى انجام مأموریّت هاى الهى، با تمام وجود به پا خیزید. «قم فانذر» 15* بزرگى، مخصوص خداوند است نه دیگران. (كلمه «ربّك» قبل از «فكبّر» آمده است و حصر را مى‌رساند.) 16* شرط نفوذ كلام رهبر آسمانى آن است كه دامنش از هرگونه آلودگى پاك باشد. «و ثیابك فطهّر» 17* رهبر جامعه اسلامى باید از هر نوع پلیدى دورى كند تا بتواند الگو و اسوه‌اى براى همه باشد. «والرّجز فاهجر» 18* خودسازى مقدم بر جامعه سازى است. كسى كه مى‌خواهد جامعه را از آلودگى پاك كند، باید خودش از هر آلودگى پاك باشد. «والرّجز فاهجر» 19* نه با عبادت و انفاق بر خداوند منت بگذار و اعمال خود را بسیار شمار، و نه بر خلق خدا منّت گذار. «و لا تمنن تستكثر» 20* منّت گذاشتن و چشم داشتن در انفاق‌ها و عطایا، از مصادیق پلیدى روح است. «والرجز فاهجر و لا تمنن تستكثر» 21* رهبر دینى نباید از مردم توقّعى داشته باشد. «و لا تمنن تستكثر» 22* پایدارى و صبرى ارزش دارد كه براى خدا باشد وگرنه یكدندگى و لجاجت است. «ولربّك فاصبر» 23* پشتكار وسیله رشد انسان است. «ولربّك فاصبر» 24* گرچه در برابر معصیت، مصیبت و اطاعت، صبر لازم است امّا هدایت مردم نیاز به صبر ویژه دارد. «قم فانذر... ولربّك فاصبر» 25* دعوت مردم نیاز به عزم جدّى دارد. «فانذر... فاصبر» 26* اگر امروز اموال و فرزندان در اطراف ما هستند، گرفتار غرور نشویم و فراموش نكنیم كه روزى، تنها آمده‌ایم و تنها مى‌رویم. «خلقت وحیداً» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 579 1* اهل بیت، به خاطر رسیدگى به محرومان، به لقب ابرار و به خاطر اطاعت از خداوند، به لقب عباد اللّه ملقّب شدند. «انّ الابرار... عباد اللّه» 2* اگر به فكر نام و شهرت نباشید، خداوند نامتان را جاودانه مى‌كند. كارى كه اهل بیت كردند، ارزش مادى فراوانى نداشت ولى چون خالصانه بود، خداوند آن را ماندگار ساخت. 3* در آیه (8)، كلمات مسكین و یتیم و اسیر به صورت نكره آمده تا بگوید: در اطعام، نباید گزینش كرد، بلكه به هركس كه بود انفاق كنید. 4* اسلام، حامى مستمندان و یتیمان و اسیران است. «و یطعمون الطعام... مسكینا و یتیما و اسیراً» 5* گروهى طعام را دوست دارند و گروهى اطعام را. «یطعمون الطعام على حبّه» 6* آنچه به عمل ارزش مى‌دهد، انگیزه خالصانه و اخلاص در عمل است. «نطعمكم لوجه اللّه لا نرید منكم جزاء و لا شكورا» 7* نیكان، نه تنها با زبان درخواست تشكّر ندارند، بلكه در دل هم به فكر تمجید و تشكّر نیستند. «لا نرید... شكوراً» 8* گذشتن از پاداش، به تنهایى نشانه اخلاص نیست، بلكه گذشتن از تمجید و تشكّر نیز لازم است. «لا نرید منكم جزاءً و لا شكورا» 9* وفاى به نذر واجب است و كسى كه به نذر خود وفا نكند، از قهر الهى بترسد. «یوفون بالنذر و یخافون یوماً» 10* داشتن انگیزه الهى، منافاتى با شوق به ثواب یا خوف از عقاب ندارد. زیرا ثواب و عقاب نیز از خداست. «لوجه اللّه... انّا نخاف من ربّنا یوماً عبوساً» 11* پاداش‌هاى الهى به خاطر صبر است. «جزاهم بما صبروا» 12* بهشتیان در آسایش و آرامش به سر مى‌برند. «متكئین فیها على الارائك» 13* هواى بهشت بسیار مطبوع است. «لا یرون فیها شمساً و لا زمهریراً» 14* خادمان بهشتیان، پروانه‌وار به دور آنان مى‌چرخند. «یطاف علیهم» 15* پاداش‌هاى الهى بر اساس نیّت و كیفیّت انجام كار است، نه بر اساس كمیّت كار و مقدار و مبلغ احسان. (چند قطعه نان جو و این همه پاداش، فقط به خاطر داشتن اخلاص و ایثار است.) «انّ هذا كان لكم جزاءاً و كان سعیكم مشكورا» 16* كسى كه از مردم، نه پاداش طلب كند و نه تشكّر بخواهد، «لا نرید منكم جزاءً ولا شكوراً»، خداوند به او هم پاداش مى‌دهد و هم تشكّر مى‌كند. «كان لكم جزاءً و كان سعیكم مشكوراً» 17* پیاده كردن فرامین قرآن، صبر و مقاومت لازم دارد. «نزّلنا... فاصبر» 18* پایدارى و صبر، در انجام فرمان پروردگار ارزش دارد نه در پافشارى به سلیقه‌هاى شخصى خود. «فاصبر لحكم ربّك» 19* یاد خدا، انسان را صبور و مقاوم مى‌كند. «فاصبر... واذكر... بكرة و اصیلاً» 20* از اوقات مناسب براى یاد خدا، آغاز و پایان روز است. «بكرة و اصیلاً» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 594 1* آرزو كارساز نیست، تلاش لازم است. «یا لیتنى قدّمت» 2* زندگى واقعى و ابدى، زندگى قیامت است. «لحیاتى» 3* خداى رحیم، در جاى خود شدید است. «لایعذّب عذابه احد» 4* راضى بودن و مرضى بودن، نشانه نفس مطمئنه است كه او از خدا راضى است و خدا نیز از او راضى است. 5* اصالت انسان با روح است و بدن، مركب آن است. «یا ایّتها النفس» (خطاب خداوند به نفس است) 6* اینكه انسان در دل رنج و سختى آفریده شده، یعنى كامیابى‌هاى دنیوى آمیخته با رنج و زحمت است. «لقد خلقنا الانسان فى كبد» حضرت على علیه السلام مى‌فرماید: دنیا خانه‌اى است كه با سختى‌ها عجین شده است. «دار بالبلاء محفوفة»(نهج‌البلاغه، خطبه 226) 7* نتیجه هر محاسبه‌اى كه جاى خدا در آن خالى باشد، پوچى و زیانكارى است. «ایحسب... ایحسب» 8* چشم، راه نفوذ در دیگران است. تفاوت شاگردى كه استاد را ببیند و در چشم او نگاه كند با شاگردى كه از طریق بلندگو یا نوار سخنى را بشنود، بسیار است. 9* چشم و زبان و لب، هم مى‌توانند ابزار خیر باشند و هم ابزار شرّ، لذا خداوند هر دو راه را به ما نشان داده است. 10* نجات دیگران از فقر و اسارت، لازم است، حتّى اگر كافر باشند. لذا در آیه، شرط آزاد كردن برده و سیر كردن فقیر، ایمان داشتن برده و فقیر نیست. 11* یتیم نوازى با ارزش است، ولى یتیمى كه فامیل باشد اولویّت بیشترى دارد. «ذا مقربة» 12* دل كندن از مال به نفع فقرا همچون عبور از گردنه‌هاست، و راه بهشت از میان این گردنه‌ها مى‌گذرد. 13* بهترین راه خداشناسى، دقّت و مطالعه در آفریده‌هاى حكیمانه خداوند است. «الم نجعل له...» 14* همه انسانها از طریق عقل یا فطرت یا راهنمایى انبیا و اوصیا و علما، خیر و شر را مى‌شناسند. «هدیناه النّجدین» 15* براى تحریك عواطف مردم و بیدارسازى وجدانها دردها را مطرح كنید. «مسغبة... مقربة... متربة» 16* براى تشویق مردم به كارهاى خیر، ابتدا الطاف خدا را یادآور شوید. «عینین - لساناً شفتین - یتیما ذا مقربة» 17* مؤمنانى كه به سیر كردن گرسنه و آزادى برده موفق شوند، هم براى جامعه، مایه خیر و بركت هستند و هم آخرت خود را آباد كرده‌اند و چه میمنت و بركتى بالاتر از این؟ «اصحاب المیمنة» 18* هركارى با بردبارى و پایدار به نتیجه مى‌رسد و لذا سفارش به صبر، مقدّم بر هر امرى است. «تواصوا بالصبر» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 601 1* خسارت در مال قابل جبران است، امّا خسارت در انسانیّت، بالاترین خسارتهاست. «ان الخاسرین الّذین خسروا انفسهم»( زمر، 15) 2* سفارش دیگران به حق، ممكن است عوارض تلخى داشته باشد كه باید با صبر و استقامت به استقبال آن رفت. «تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر» 3* فخر رازى مى‌گوید: انسان در دنیا مانند یخ فروشى است كه هر لحظه سرمایه‌اش آب مى‌شود و باید هرچه زودتر آن را بفروشد و گرنه خسارت كرده است.(تفسیر كبیر) 4* انسانِ مطلق كه در مدار تربیت انبیا نباشد، در حال خسارت است. «انّ الانسان لفى خسر» 5* تنها راه جلوگیرى از خسارت، ایمان و عمل است. «آمنوا و عملوا الصالحات» 6* به فكر خود بودن كافى نیست. مؤمن در فكر رشد و تعالى دیگران است. «تواصوا بالحقّ» 7* سفارش به صبر به همان اندازه لازم است كه سفارش به حق. «بالحقّ - بالصبر» 8* جامعه زمانى اصلاح مى‌شود كه همه مردم در امر به معروف و نهى از منكر مشاركت داشته باشند. هم پند دهند و هم پند بپذیرند. «تواصوا بالحقّ» (كلمه «تواصوا» براى كار طرفینى است) 9* عیب جویى و طعنه به هر نحو و شكل ممنوع و حرام است. غیابى یا حضورى، با زبان یا اشاره، شوخى یا جدى، كوچك یا بزرگ مربوط به كار و صنعت یا آفرینش طبیعت. 10* یكى از آفات و خطرات ثروت اندوزى، تحقیر دیگران است. «همزة لمزة... جمع مالاً و عدّده» 11* مسائل اخلاقى جزء دین است و انسان مؤمن، باید زبان و نگاه خود را كنترل كند. «ویل لكلّ همزة لمزة» 12* مراقب باشیم فریب دنیا را نخوریم و به مال دنیا مغرور نشویم. «یحسب انّ ماله اخلده» 13* آنان كه به جاى انفاق مال، در فكر جمع و احتكار اموال هستند، منتظر عذاب خورد كننده قیامت باشند. «جمع مالاً و عدّده... لینبذنّ فى الحطمة» 14* نیش‌زبان و طعنه زدن، از گناهان كبیره است، زیرا درباره آن وعده عذاب آمده است. «ویل لكلّ همزة لمزة... لینبذنّ فى الحطمة» 15* كعبه قبل از اسلام نیز مقدس بوده و شكستن حرمت مقدسات كیفر دارد. «كیف فعل ربّك باصحاب الفیل» 16* پرندگان مأموران خداوند هستند و شعور دارند. «ارسل علیهم طیراً ابابیل» 17* اطلاع از طرح و نقشه دشمن و نقش بر آب كردن آن، مهم است. «یجعل كیدهم فى تضلیل» 18* دشمن از بزرگ‌ترین تجهیزات جنگى (همچون فیل) براى هجوم استفاده مى‌كند، امّا خداوند با استفاده از كوچك‌ترین حیوانات یعنى پرندگان آسمان، آنها را نابود مى‌كند. «اصحاب الفیل... طیراً ابابیل» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)