eitaa logo
تفسیر آسان قرآن
246 دنبال‌کننده
604 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بنام خدا.إن شاء الله هر روز دو صفحه از قرآن به همراه صوت وتفسیر آسان وکاربردی گذاشته خواهد شد.خلاصه تفسیر حاج آقا قرائتی ارتباط با مدیر @kh8514
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از صفحه 131 قرآن کریم 1* روز قیامت، روز آشکار شدن اسرار پنهانی مردم است. {بل بدالهم ما کانوا یخفون} 2* برگشتن از آخرت به دنیا، محال است. {و لو ردوا} 3* بعضی هرگز امیدی به خوب شدن و اصلاحشان نیست و با فرصت دادن باز همانند که بودند. {لو ردوا لعادوا} 4* کیفرهای قیامت، به خاطر مدوامت در کفر و انکار معاد در دنیاست. {و ما نحن بمبعوثین...فذوقوا العذاب بما کنتم تکفرون} 5* در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: (اهل آتش، جایگاه خود {آن جایگاهی که خداوند برای هر شخصی در بهشت قرار داده است،} را در بهشت می بینند و می گویند: {یا حسرتنا}) 6* کسی که قیامت را نپذیرد، هستی خود را با دنیای فانی معامله کرده و این بزرگ ترین خسارت است. {قد خسر} 7* قیامت، ناگهانی فرا می رسد و کسی از زمان آن آگاه نیست، پس باید همیشه آماده بود. {جاءتهم الساعة بغتة} 8* گناهان، در قیامت تجسم یافته و بر انسان بار می شوند. {یحملون أوزارهم} 9* تکذیب یا فراموشی قیامت، سبب ارتکاب گناهانی است که در قیامت، وزر و وبال انسان می گردد. {أوزارهم} 10* اگر دنیا مزرعۀ آخرت قرار نگیرد، بازیچه می شود و مردم مانند کودکانی که سرگرم اسباب بازی هایی چون: مال و مقام و ...شده اند. مثل صحنۀ نمایش که یکی لباس شاه می پوشد، دیگری نقش نوکر را بازی می کند و سومی وزیر می شود، ولی ساعتی بعد که همۀ لباسها و نقش ها کنار می رود، می فهمند که همۀ عناوین، خیالس بیش نبود. 11* کلمۀ (لعب) به کاری گفته می شود که قصد صحیحی در آن نباشد و کلمۀ (لهو) به کاری گفته می شود که انسان را از کارهای مهم و اصلی باز دارد. 12* خردمند، فریب دنیا را نمی خورد. {و للدار الآخرة خیر...أفلا تعقلون} 13* بکار نگرفتن اندیشه، زمینه غفلت از آخرت است. {أفلا تعقلون} 14* مخالفان رسول خدا، با مکتب طرفند، نه با شخص. {لا یکذبونک...بآیات الله یجحدون} 15* تکذیب آیات الهی، هم ظلم به خود است، هم ظلم به رسول الله، هم ظلم به مکتب و هم ظلم به نسل های بعد. {و لکن الظالمین بآیات الله یجحدون} 16* یکی از بهترین اهرم های مقاومت در برابر شداید، بیان امدادهای الهی است. {فصبروا...حتی أتاهم نصرنا} 17* رهبران، انتظار اطاعت همه را نداشته باشند. {کذبوا} 18* شرط اصلی پیروزی، صبر است. {فصبروا...حتی أتاهم نصرنا} (خداوند به صابران، نوید پیروزی می دهد) 19* دشمنان از هیچ تلاشی علیه حق کوتاهی نمی کنند، خواه تکذیب باشد و خواه آزار. {کذبوا، اوذوا} 20* سنت های الهی تغییر ناپذیر است و خداوند خلف وعده نمی کند. {لا مبدل لکلمات الله} 21* از زحمات و رنج های پیشینیان باید یاد و قدردانی کرد. {و لقد جاءک من نبأ المرسلین} کانال تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از صفحه 165 قرآن کریم 1* جادوگرانی که برای رسوا ساختن حضرت موسی و کسب مال و مقام به صحنه آمده بودند، با دیدن معجزۀ موسی علیه السلام، ایمان آورده و آن را اعلام داشتند. در واقع فرعون با فراهم آوردن جادوگران، سبب شد که آنان یکجا به موسی ایمان آورند. آری، عدو شود سبب خیر، گر خدا خواهد. 2* حضرت علی علیه السلام فرمود: به آن چیز که امید نداری، امیدوارتر باش تا به چیزی که امیدی در آن هست. چنانکه موسی علیه السلام حرکت کرد تا برای خانواده اش آتش بیاورد، اما با مقام رسالت برگشت، ساحران برای رسیدن به پست و مقام به دربار فرعون آمدند، اما با ایمان و مؤمن بازگشتند. 3* انسان، انعطاف پذیر و آزاد است و می تواند پس از فهمیدن حق، عقیده و فکر خود را تغییر دهد. {قالوا آمنا} 4* توبۀ انحراف فکری و شرک، ایمان است. {آمنا} 5* در استعمار فرهنگی حکومت ها، آزادی اندیشه و حق انتخاب عقیده از مردم سلب می شود. {قال فرعون آمنتم به قبل أن آذن لکم} 6* یکی از شیوه های طاغوت ها، تهمت زدن به مردان حق است. {ان هذا لمکر مکرتموه} 7* تهدید، از حربه های زورگویان و قدرتمندان است. {لاُقطعن} 8* طاغوت ها، برای جلوگیری از نفوذ اندیشه های اصلاحی و انقلابی، پیشتازان انقلاب را شکنجه و می کشند. {لاصلّبنکم} 9* انسان، محکوم نظام ها و محیطها نیست و با ایمان و اراده می تواند در برابر همۀ آنها مقاومت کند. {لاقطعن - قالوا} 10* آنکه با بصیرت ایمان آورد، با امواج مختلف دست از ایمان بر نمی دارد و از تهدید نمی ترسد. {قالوا انا الی ربنا} 11* گاهی چند ساحر کافر با یک تحول، ایمان آورده و از مؤمنان دیگر سبقت می گیرند. {الی ربنا منقلبون} 12* از هدایت افراد منحرف حتی رهبران آنها مأیوس نشویم، چه بسا توبه کرده و یک باره عوض شوند. {قالوا انا الی ربنا منقلبون} 13* امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که خود را برتر از دیگران بداند مستکبر است. به حضرت گفتند: گاهی انسان به دلیل آنکه دیگران گنهکارند و او گناه نمی کند خود را برتر می داند! حضرت فرمود: شاید او توبه کرده و بخشیده شده است، ولی تو خبر نداری و هنوز او را چنان می بینی. مگر داستان ساحران را نشنیده ای که با انگیزۀ شکست موسی آمدند، ولی توبه کرده و هدایت شدند و پایان خوبی داشتند. 14* ایمان به خدا و زیر بار طاغوت نرفتن، بی دردسر نیست. {و ما تنقم} 15* نشانۀ مؤمنان راستین، مقاومت، شجاعت، تضرع و دعا بخصوص در هنگام سختی هاست. {آمنا...ربنا افرغ علینا صبرا} 16* بهترین شیوه در برابر تهدید طاغوت ها، توکل بر خدا و حفظ ایمان و پایداری است. {ربنا افرغ علینا صبرا و توفنا مسلمین} 17* حسن عاقبت، نیاز به دعا، استمداد و توفیق الهی دارد. {ربنا...توفنا مسلمین} 18* بخشی از مفاسد طاغوت ها، به خاطر فساد اطافیان است. {و قال الملا} 19* حذف پسرانو حفظ زنان، یک سیاست فرعونی است تا جوانمردی و غیرت از مردان رخت بربندد و زنان، ابزار برنامه ها و سیاست های پانان شوند. مثل سیاست استعماری امروز. { سنقتّل ابناء هم و نستحیی نساءهم} 20* نابودی حکومت های ستمگر و جانشینی مؤمنانِ صابر، با اراده و مشیّت خداوند حتمی است. {یورثها من یشاء} 21* امید به آیندۀ روشن، وعدۀ ادیان الهی از جمله اسلام است. {و العاقبة للمتقین} 22* رفاه و امنیت، اولین خواسته مردم از حکومت هاست. {قالوا اُوذینا...} 23* اغلب مردم، سعادت را در راحتی و آسایش می پندارند و نبود آن را ناکامی می دانند، غافل از آنکه ادیان آسمانی برای جهت صحیح دادن به زندگی آمده اند، نه برطرف کردن تمام مشکلات دنیوی مردم. {من قبل أن تأتینا و من بعد ما...} 24* حکومت بر مردم، وسیلۀ آزمایش است، نه لذت جویی. {فلینظر کیف} 25* حضرت علی علیه السلام می فرماید: خداوند با کم شدن محصولات و بازداشتن برکات و بستن خزانه خیرات، گناهکاران را می آزماید تا آنان توبه کنند و گناهان را ترک کنند. تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 191 1* خداوند، هم گناهان را می پوشاند، هم انسان را دوست دارد. {غفور رحیم} 2* مؤمن باید از شرک، تنفّر داشته باشد. {الذین آمنوا انما المشرکون نجس} 3* چون نزدیک شدن، زمینۀ وارد شدن است، پس مشرکان نباید به مکان های مقدس حتس نزدیک شوند. {لا یقربوا} 4* همۀ زمین ها از نظر قداست، یکسان نیستند. {فلا یقربوا المسجد الحرام} 5* تنگناهای اقتصادی و فشارهای مالی، ما را نسبت به دینمان بی تعهد نسازد. {ان خفتم علیه} 6* هر کجا احساس نگرانی اجتماعی شد، باید روحیۀ توکل را در مردم زنده کرد. {ان خفتم علیه فسوف یغنیکم الله من فضله} 7* از قطع رابطه اقتصادی با کفار، به خاطر مکتب، نگران نباشیم. {یغنیکم الله} 8* دین حق، تنها اسلام است و ادیان دیگر به دلیل تحریف حق نمی باشند. {و لا یدینون دین الحق} 9* در مقابل کفار اهل کتاب که ایمان نمی آورند، دو راه وجود دارد: یا جنگ، یا پرداخت جزیه. {قاتلوا...حتی یعطوا الجزیه} 10* گرفتن مالیات سرانه از اهل کتاب، الزامی است و باید از موضع قدرت باشد و آنان نیز با حالت تسلیم بپردازند. {عن ید، صاغرون} 11* حکومت اسلامی باید از چنان قدرتی برخوردار باشد که دشمنان، در برابر او تسلیم شوند. {قاتلوا الذین لا یؤمنون...و هم صاغرون} 12* اقلیت های مذهبی باید در برابر نظام اسلامی خاضع باشند. {صاغرون} 13* دربارۀ شخصیت های دینی و الهی نباید غلو کرد. {غزیز ابن الله ...المسیح...} 14* مشرکان، بت ها را شریک خدا و فرشتگان را دختران خدا می دانستند و یهود و نصاری، عُزیز و غیسی را پسر خدا ؛ از این جهت کلامشان به کلام کفار شباهت داشت. {یضاهئون قول الذین کفروا} 15* امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس در راه معصیت خدا، از دیگری پیروی کند، او را پرستش نموده است. 16* انسان پرستی به هر شکل، شرک است. هیچ شخصیتی نباید بت شود. {اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله} 17* عشق ها، دوستی ها و اطاعت ها باید حد و مرز داشته باشد. اطاعت از قطب و مرشد یا تشکیلات و حزب، اگر در مدار امر خدا نباشد، شرک است. {اتخذوا...اربابا من دون الله} 18* تنها خداوند حق قانونگذاری دارد. آنان که قانون غیر خدا را می پذیرند، از مدار اسلام خارجند. {اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 241 1* کار را باید به کاردان سپرد. {ما نحن بتأویل الاحلام بعالمین} 2* آگاهان را به جامعه معرفی کنیم، تا مردم از آنان بهره مند شوند. {فارسلون} 3* برای نجات جامعه بایستی از مشکلات شخصی چشم پوشید. (یوسف از زندانی بودن خود چیزی نگفت) {قال تزرعون...} 4* برنامه ریزی برای تولید {تزرعون سبع سنین} و صرفه جویی در مصرف برای ذخیره سازی {فذروه} یک ضرورت است. 5* اگر خدا بخواهد پادشاه را نیازمند برده زندانی می کند. {قال الملک ائتونی به} 6* دفاع از ابرو و حیثیت، واجب است. {ما بال النسوة} 7* گناهان و مسائل اخلاقی را در لفافه و پوشش بگوییم. {ان ربی بکیدهن علیم} 8* حق برای همیشه، مخفی نمی ماند. {الان حصحص الحق} 9* روشن شدن برخی حقایق نیاز به زمان دارد. {الان حصحص الحق} 10* آنگاه که خدا بخواهد، دشمن، خود وسیلۀ نجات و رفع اتهام می شود. {انه لمن الصادقین} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 247 1* برای آمرزش گناهان، توسّل به اولیای خداوند جایز است. {یا أبانا إستغفر لنا} 2* برای توبه هیچگاه دیر نیست. {إستغفر لنا} 3* گناهکار را به مغفرت الهی امیدوار کنیم. {قال سوف أستغفر لکم ربی} 4* پست و مقام نباید ما را از احترام به والدین غافل کند. {قال ادخلوا مصر...} حتی اگر شخص اول کشور نیز خواست از امنیت سرزمین خود سخن بگوید، باید توجه به لطف خداوند داشته باشد. {إن شاء الله} 5* در انتخاب محل سکونت، مسئله امنیت مهم است. {آمنین} 6* اگر یوسف ها حاکم باشند، امنیت برقرار خواهد شد. {آمنین} 7* در هر مقامی هستید والدین را بر خود برتر بدانید. {رفع أبویه} 8* در هنگام برخورد با یکدیگر، از تلخی های گذشته چیزی نگویید. {أحسن بی اذ اخرجنی من السجن} اولین سخن یوسف با پدر شکر خدا بود، نه نقل تلخی ها. 9* زندگی والدین در کنار فرزند، یک لطف الهی است. {احسن بی ربی...جاء بکم} 10* خود را برتر ندانید. یوسف نگفت شیطان آنان را فریب داد، می گوید: {بینی و بین اخوتی} شیطان بین من و آنها را...یعنی خود را نیز در یک سمت قرار می دهد. 11* در هر موقعیت و حالی، خود را به خداوند بسپارید. {انت ولیی فی الدنیا و الاخره} 12* قدرت و حکومت و سیاست، زمینه خروج از دین است، مگر اینکه خداوند لطف کند. {توفنی مسلما} 13* بندگان خدا در اوج عزت و قدرت به یاد مرگ و قیامت و عاقبت کار خود هستند. {توفنی مسلما و الحقنی بالصالحین} 14* حسن عاقبت و پایداری در کار خیر، مهمتر از شروع آن است. انبیا برای حسن عاقبت دعا می کردند. {توفنی مسلما} 15* در دعاها و مناجات ها تنها به فکر دنیا و مسائل مادی نباشید. {فی الدنیا و الاخره} 16* به ایمان فعلی خود مغرور نشویم، حفظ ایمان تا آخر مهم است. {توفنی مسلما} 17* آنجا که خدا نخواهد، نه تصمیم مردم {أمرهم} نه اجماع آنان {أجمعوا} و نه نقشه و توطئه {یمکرون} اثری ندارد. تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 418 1* پیامبر اسلام، در پیشگاه خداوند مقام خاصّى دارد. «یا ایّها النّبىّ» (در قرآن سایر انبیا با نام خوانده شده‌اند؛ یا ابراهیم! یا نوح! یا موسى! یا یحیى! ولى «یا محمّد» در قرآن نیامده است.) 2* حتّى پیامبر اكرم‌صلى الله علیه وآله نیز، به موعظه‌ى الهى نیازمند است. «یا ایّها النّبى اتّق اللّه» 3* كافران و منافقان در یك خط هستند. «الكافرین والمنافقین» 4* هرگاه راه انحرافى را مى‌بندید، راه روشنى را باز بگذارید. «لا تطع - واتّبع» 5* پیروى نكردن از كافران و منافقان و پیروى از وحى، مشكلاتى دارد كه راه مبارزه با آن توكّل به خداست. «لا تطع - واتّبع - و توكّل» 6* در یك دل، دو دوستى متضادّ جمع نمى‌شود. «من قلبین» (دوستى و پیروى از وحى، با ولایت و پیروى از كافران و منافقان سازگار نیست.) 7* معیار حقّ و باطل، وحى الهى است، نه رسم و رسوم و آداب و عادات اجتماعى. «ذلكم قولكم بافواهكم و اللّه یقول الحقّ» 8* به حساب نیاوردن گناهان غیر عمد و خطایى، برخاسته از آمرزندگى و مهربانى خداوند است. «لیس علیكم جناح فیما اخطأتم... و كان اللّه غفوراً رحیماً» 9* هنگامى كه فرمان پیامبرصلى الله علیه وآله در مورد حركت براى جنگ تبوك صادر شد، بعضى گفتند: ما باید از والدین خود اجازه بگیریم. این جمله نازل شد كه «النّبى اولى بالمؤمنین» 10* پیامبر اكرم‌صلى الله علیه وآله در روز غدیرخم كه به فرمان خداوند، حضرت على علیه السلام را به جانشینى خود منصوب فرمود، قبل از معّرفى و نصب آن حضرت، جمله‌ى «ألستُ اولى‌ بكم من انفسكم» را بیان فرمودند و از آنان اقرار گرفتند كه آیا طبق آیه قرآن، من از شما حتّى نسبت به خودتان اولویّت ندارم؟! همه گفتند: بله. آنگاه پیامبرصلى الله علیه وآله فرمودند: «مَن كنتُ مولاه فهذا علىّ مولاه»(بحار، ج 21، ص‌387) 11* اولویّت پیامبر بر مؤمنان، در مسایل حكومتى و فردى و تمام امور است. «النّبى اولى» چنانكه در آیه‌ى 36 همین سوره مى‌خوانیم: براى هیچ زن و مرد با ایمانى در برابر قضاوت پیامبر حقّ انتخاب و اختیارى نیست. «ما كان لمؤمن ولا مؤمنة اذا قضى اللّه و رسوله امرا ان یكون لهم الخیرة» در روایات بسیارى آمده است: پیامبر اكرم‌صلى الله علیه وآله، این اولویّت را براى امامان معصوم‌علیهم السلام نیز قائل بودند.(تفسیر نورالثقلین) 12* در حدیث مى‌خوانیم: رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: «والذّى نفسى بیده لا یؤمن احدكم حتّى اكون اَحَبَّ الیه من نفسه و ماله و ولده والناس اجمعین» سوگند به خدایى كه جانم در دست اوست، ایمان هیچ یك از شما كامل نیست، مگر این كه مرا از جان و مال و فرزند و از همه‌ى مردم بیشتر دوست داشته باشد.(تفسیر نمونه به نقل از فى ظلال) 13* پیامبر، بر تمام مؤمنان ولایت كامل دارد و ولایت آن حضرت بر مردم، از ولایت خودشان بر امورشان برتر است. «النبىّ اولى‌ بالمؤمنین» (در جامعه اسلامى، باید دین سالارى باشد.) تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 461 1* كسى كه شرح صدر دارد، با نور الهى حقّ و باطل را تشخیص مى‌دهد. «هو على نور من ربّه» 2* قساوت قلب، مانع تابش نور الهى بر قلب است. «القاسیة قلوبهم» (به جاى تنگدلى كه مناسبت بیش‌ترى با سعه‌ى صدر دارد به سنگدلى تعبیر نمود، زیرا ظرف تنگ كمى نفوذپذیر است ولى سنگدلى هرگز نفوذپذیر نیست). 3* قرآن، بهترین گفتارهاست. «احسن الحدیث» (زیرا صادق‌ترین سخن‌هاست، «و من أصدق من اللّه حدیثا»(نساء، 87) و حرف آخر و فصل الخطاب است. «فبأىّ حدیث بعده یؤمنون»( اعراف، 185)) 4* تمام آیات قرآن به یكدیگر شباهت دارند و هیچ ناهماهنگى و تضادّى در آنها نیست. «متشابهاً» 5* مؤمن، با شنیدن آیات عذاب خوف دارد، «تقشعرّ» و با شنیدن آیات رحمت امیدوار مى‌شود. «ثمّ تلین جلودهم» 6* نتیجه‌ى تقواى الهى در این جهان، دور ماندن از قهر الهى در قیامت است. «یتّقى بوجهه» 7* آن چه انسان را در قیامت گرفتار مى‌كند گناهانى است كه آگاهانه انجام داده است. «تكسِبون» 8* تأثیر مثال در عموم مردم، از استدلال بیش‌تر است. «للناس» 9* هر نوشته‌اى قابل تغییر و نیازمند تكامل است و دیر یا زود اشكالات آن ظاهر مى‌شود (و لذا همه نویسندگان عالى مقام در مقدّمه‌ى كتابشان از نقاط ضعف عذر خواهى مى‌نمایند) مگر قرآن كه كامل و بى‌اشكال است. «غیر ذى عوج» 10* در تلاش‌هاى فرهنگى و دینى احتمال اثر كافى است و لازم نیست به تأثیر كار یقین صد در صد داشته باشیم. «لعلهم یتذكّرون» 11* اكثر مردم از آفات شرك ناآگاهند. «بل اكثرهم لا یعلمون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 507 1* راه خدا دشمن دارد و دشمنان بیكار نمى‌نشینند و در صدد انحراف دیگرانند. «صدّوا عن سبیل اللّه» 2* مراد از «عملوا الصّالحات» انجام تمام كارهاى صالح نیست، زیرا انجام تمام آنها براى انسان ممكن نیست. چنانكه مراد این نیست كه تمام كارهاى مؤمنان صالح است، زیرا به دنبال آن مى‌فرماید: «كفّر عنهم سیئاتهم» بدى‌هاى آنان را جبران مى‌كنیم.(تفسیر اطیب البیان) بلكه مراد انجام كارهاى نیك در هر زمینه‌اى به مقدار توان و در حد امكان است. 3* ایمان، درجات و مراحلى دارد و امرى كمال‌پذیر است. «آمنوا... و آمنوا» 4* احكام و شریعت دین، براى رشد و تربیت انسان است. «نزّل... من ربّهم» (به عبارت دیگر، ربوبیّت الهى اقتضا مى‌كند كه براى رشد و تربیت بندگان، برنامه‌اى حقیقى و به دور از انحراف فرو فرستاده شود.) 5* پیامبر اسلام از پیش خود حرفى نمى‌زند، آنچه مى‌گوید وحى است. «نزّل على محمّد... من ربّهم» 6* ایمان و عمل صالح، گذشته‌ها را جبران و آینده را بیمه مى‌كند. «كفّر... اصلح» 7* گناهان و بدى‌ها مانع اصلاح انسان است، ابتدا باید آنها برطرف شود تا زمینه اصلاح فراهم گردد. «كفر عنهم سیئاتهم و أصلح بالهم» 8* مقایسه و تفكیك میان سرانجام كافران و مؤمنان، یكى از شیوه‌هاى تربیتى قرآن است 9* هر راهى كه در مقابل حقّ قرار گیرد، باطل و بى اساس است و میان حق و باطل، راه سومى وجود ندارد. «اتّبعوا الباطل... اتّبعوا الحق» 10* استفاده از مثال و بیان عوامل سعادت و شقاوت انسان در قالب تمثیل، از اصول تربیتى قرآن است. «ذلك بانّ... كذلك یضرب اللّه للناس امثالهم» 11* فلسفه جهاد در اسلام، چند امر است: الف) براى دفاع از خود یا دیگر مظلومان. «اُذن للذّین یقاتلون بانهم ظلموا»(حج، 39)، «كما یقاتلونكم كافّة»(توبه، 36) ب) به جهت برانداختن فساد و فتنه. «قاتلوهم حتّى لاتكون فتنة»(بقره، 193) ج) براى حفظ مراكز توحیدى. «لو لادفع اللّه النّاس بعضهم ببعض لهدّمت صوامع و بیع»(حج، 40) د) براى دفاع از احكام و حدود الهى. «قاتلوا الّذین لایؤمنون باللّه و لا بالیوم الاخر و لا یحرّمون ما حرّم اللّه و رسوله و لایدینون دین الحق»(توبه، 29) 12* آیه 4 مربوط به میدان نبرد است، یعنى در صحنه‌ى جنگ كه كافران در برابر شما ایستاده‌اند و قصد از میان برداشتن شما را دارند، شما با قاطعیّت و صلابت بجنگید و آنان را بكشید و پس از غلبه كامل بر آنان و اطمینان از درهم شكستن قواى دشمن، اسیر بگیرید و پس از پایان جنگ، هرگونه كه رهبر اسلامى مصلحت دانست، جنگ، در قبال گرفتن عوض یا بدون آن، اسیران را آزاد كنید. لذا برخى كه گمان كرده‌اند آیه مى‌گوید: هر كافرى را هركجا یافتید بكشید، به واژه «حرب» به معناى جنگ و مسئله اسارت كه در جنگ پیش مى‌آید، توجّهى نكرده‌اند. 13* از میان كافران، تنها آنان را كه در برابر شما به جنگ ایستاده‌اند، از میان بردارید. «فاذا لقیتم» 14* رزمنده مسلمان باید آماده، آموزش دیده و شجاع باشد. «فضرب الرقاب» 15* هدف اصلى در حمله به دشمن، نقاط كلیدى و حساس باشد. «الرقاب» 16* تا دشمن از پاى در نیامده و زمین‌گیر نشده، به فكر اسیر گرفتن و جمع غنائم نباشید. «حتّى اذا اثخنتموهم» 17* هدف از جهاد، جلوگیرى از ظلم و یا از بین بردن ظلم و ستم است و لذا عفو و بخشش اسیران از سفارش‌هاى اسلام است. «فاِمّا منّاً بعد و اِمّا فداءً» 18* در جهاد اسلامى، هم قدرت لازم است، «فضرب الرقاب» و هم عطوفت و مهربانى. «فاِمّا منّاً بعد و اِمّا فداء» 19* جهاد در اسلام، براى حفظ دین خداست، نه كشورگشایى، استعمار، تهدید، رقابت، انتقام، حسادت و... . «فى سبیل اللّه» 20* شهادت در راه خدا، همه‌ى نابسامانى‌هاى انسان را جبران مى‌كند؛ لغزش‌ها بخشیده و عیب‌ها نادیده گرفته مى‌شود. «یصلح بالهم» 21* لازمه‌ى ایمان، اقدام عملى در جهت نشر و گسترش دین الهى است. «یا ایها الّذین آمنوا ان تنصروا اللّه...» 22* هركس با فكر، زبان و عمل خویش، دین اسلام را یارى كند، خداوند نیز او را حمایت مى‌كند. «ان تنصروا اللّه ینصركم» 23* كراهت از دستورهاى الهى، نشانه‌ى نوعى كفر در وجود انسان است. «والّذین كفروا... كرهوا ما أنزل اللّه» 24* انگیزه و نشاط، به كارها ارزش مى‌دهد. كسى كه نسبت به فرمان‌هاى خداوند ناراضى است، كارهایش ارزشى ندارد. «كرهوا... فاحبط اعمالهم» 25* سیر و سیاحت و جهانگردى باید هدفدار و براى بررسى تاریخ ملّت‌ها و عامل عبرت و رشد باشد. «أفلم یسیروا... فینظروا» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 568 1* كیفر در قیامت با گناهان متناسب است. كسى كه در دنیا براى مسكین سوز ندارد، در آخرت دوست دلسوزى ندارد. «فلیس له الیوم هاهنا حمیم» و كسى كه در دنیا به كسى طعام نداد، در آن روز با طعام شكنجه مى‌شود. 2* دوزخیان، نه از نظر روحى در رفاه هستند «لیس له الیوم ههنا حمیم» و نه از نظر جسمى. «و لا طعام الاّ من غسلین» 3* ایمان نیاوردن به خداى بزرگ و بى تفاوتى نسبت به گرسنگان، خطایى نابخشودنى است. «لا یأكله الا الخاطئون» 4* مبلّغ، توقّع ایمان آوردن تمام یا اكثریّت مردم را نداشته باشد. «قلیلاً ما تؤمنون» 5* ایمان به تنهایى كافى نیست، ذكر هم لازم است. ممكن است ایمان باشد ولى انسان غافل باشد. «قلیلاً ما تؤمنون... قلیلاً ما تذكّرون» 6* به خاطر عدم پذیرش اكثریّت، از گفتن سخن حق صرف نظر نكنید. «لقول رسول كریم... قلیلاً ما تؤمنون» 7* در آیات قبل خداوند از پیامبرش بهترین دفاع را كرد ولى در عین حال در این آیه تهدید هم مى‌كند كه اگر سخنى به ناحق به خدا نسبت دهد، شاه رگ او با قدرت قطع شود. 8* دفاع از حق، مهم‌تر از شخص است. براى مصونیّت وحى، حتّى جان بهترین افراد را مى‌گیریم. «لو تقوّل... لاخذنا...» 9* براى حفظ حدود و حریم قرآن، قاطعانه باید سخن گفت. «لاخذنا منه بالیمین» 10* گناهان بزرگ، كیفر بزرگ دارد. «لاخذنا منه... ثمّ لقطعنا...» 11* هر چیز كه ارزش بیشترى دارد باید حراست از آن شدیدتر باشد. «تنزیل من ربّ العالمین... لو تقوّل... لاخذنا... لقطعنا...» 12* قهر خداوند نسبت به كسانى كه حریم وحى را بشكنند، نابودى است. «لقطعنا منه الوتین» 13* تأثیر قرآن روى متقین جدى و قطعى است. «و انّه لتذكرة للمتّقین» 14* شرط پند پذیرى، روحیه تقواست. «لتذكرة للمتّقین» 15* در برابر موضع‌گیرى‌هاى مكذّبین، در پناه یاد خدا به راه خود ادامه بده. «فسبّح باسم ربّك العظیم» 16* تسبیح خداوند در راستاى تربیت انسان است. «فسبّح باسم ربّك العظیم» 17* مرحوم علامه امینى‌قدس سره در كتاب شریف الغدیر(الغدیر، ج‌1، ص 239 تا 246) نام سى نفر از بزرگان مفسّرین و محدّثین، از قرن سوم هجرى تا قرن چهاردهم را نقل كرده كه گفته‌اند: شأن نزول آیه «سأل سائل» مربوط به شخصى مى‌باشد كه به پیغمبر گفت: نصب امیرالمؤمنین به خلافت در روز غدیر از طرف خودت بود یا از طرف خدا؟! ما را به حج و روزه و زكات فرمان دادى و ما قبول كردیم، امّا راضى نشدى، تا آن كه پسر عموى خودت را بر ما حاكم كردى! سپس گفت: «اللّهم اِن كان هذا هو الحقّ من عندك فامطر علینا حجارة من السماء»(2) خدایا اگر این امر حق است از آسمان سنگى بباران (تا نابود شویم و شاهد چنین روزى نباشیم). سنگى فرود آمد و او نابود شد و این آیه نازل شد. «سأل سائل بعذاب واقع» 18* حدود بیست مرتبه خداوند پیامبرش را در قرآن به صبر دعوت كرده است، آن هم صبر جمیل، كه در آن جزع و فزع و سخنان ناروا نباشد. البتّه خطاب صبر به پیامبر است، ولى امت نیز باید صبر داشته باشند. 19* حتّى پیامبر، نیازمند توصیه به صبر و پایدارى هستند. «فاصبر صبراً جمیلاً» 20* كسى كه قیامت را نزدیك ببیند، در برابر مشكلات صبر و پایدارى مى‌كند. «فاصبر... نراه قریباً» 21* به دوستى‌ها و روابط گرم دنیوى دل نبندید كه در آخرت به كار نیاید. «لا یسئل حمیم حمیماً» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 570 1* هیچگاه خود را بهترین ندانید كه خداوند بهتر از شما را بیاورد. «نُبدّل خیراً» 2* تا احتمال اثر هست، ارشاد لازم است، امّا بعد از یأس از هدایت باید آنان را رها كرد. «فذرهم» 3* سخنان یاوه و بى‌پایه درباره دین و رهبران دینى، انسان را در باتلاق گناه فرومى‌برد و او را گرفتار و مشغول مى‌سازد. «یخوضوا و یلعبوا» 4* وظیفه دعوت و ارشاد، مادامى است كه زمینه‌اى براى پذیرش باشد، امّا اگر آنان یاوه‌گویى مى‌كنند و همه چیز را به بازى گرفته‌اند، باید به حال خود رها شوند. «ذرهم یخوضوا و یلعبوا» 5* عقاب قبل از بیان، جایز نیست. «انذر قومك من قبل ان یأتیهم عذاب الیم» 6* پیروى از انبیا، نتیجه و ثمره ایمان به خدا و معاد است. اول توحید و تقوا، سپس اطاعت از پیامبر. «ان اعبدوا اللّه واتّقوه و اطیعون» 7* انسان داراى دو اجل است: اجلى كه با عبادت و تقوا به تأخیر و با گناه و خلاف جلو مى‌افتد. اجل نهایى كه قابل تغییر نیست و نامش «اجل مسمّى‌» است. امام صادق‌علیه السلام فرمودند: «یعیش الناس باحسانهم اكثر ممّا یعیشون باعمارهم و یموتون بذنوبهم اكثر ممّا یموتون بآجالهم»(بحارالانوار، ج‌5، ص‌140) بیشتر عمر مردم بخاطر احسان و بیشتر مرگ ها بخاطر گناهان است و كمتر كسى است كه عمر یا مرگش به طور طبیعى باشد. 8* گناهان گذشته، با ایمان آوردن بخشیده مى‌شود. «اَن اعبدوا اللّه... یغفر لكم من ذنوبكم» 9* ایمان و عمل صالح، سبب طول عمر و دفع بلا مى‌شود. «یؤخّركم الى اجلٍ» 10* انسان رابطه میان ایمان وعمل صالح با طول عمر را نمى‌داند. «لو كنتم تعلمون» 11* ناله به درگاه حق، شیوه انبیاست. «ربّ انّى دعوت قومى» 12* ارشاد و تبلیغ مردم باید مستمر باشد. «لیلاً و نهاراً» 13* اگر زمینه پذیرش نباشد، دعوت شبانه روزى پیامبر هم اثرى ندارد. «لیلاً و نهاراً فلم یزدهم دعاءى الاّ فرارا» 14* در تبلیغ باید شرایط زمان و مكان و حالات افراد را در نظر گرفت. گاهى باید سرّى باشد و خصوصى، گاهى علنى و عمومى. «لیلاً و نهاراً... دعوتهم جهارا... اعلنت لهم... اسررت لهم» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)