eitaa logo
تفسیر آسان قرآن
251 دنبال‌کننده
604 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بنام خدا.إن شاء الله هر روز دو صفحه از قرآن به همراه صوت وتفسیر آسان وکاربردی گذاشته خواهد شد.خلاصه تفسیر حاج آقا قرائتی ارتباط با مدیر @kh8514
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 580 1* فرمان عبادت و تكرار كلمه «لیل» در یك آیه كوتاه، نشانه‌ى اهمیّت و نقش شب در عبادت است. از امام صادق و امام رضاعلیهما السلام پرسیدند: مراد از فرمان «سبحّه لیلاً طویلاً» چیست؟ فرمودند: نماز شب.(تفسیر نورالثقلین) 2* محبّت و دلبستگى به دنیا، سرچشمه گناه و كفر و از نشانه‌هاى گناه پیشگان است. «لا تطع منهم آثماً او كفوراً... انّ هولاء یحبّون العاجلة» 3* دنیا، زودگذر و ناپایدار است. «العاجلة» 4* قیامت، روزى بسیار سخت و سنگین است. «یوماً ثقیلاً» 5* توجه به زودگذر بودن دنیا و سختى و سنگینى روز قیامت، از عواملى است كه مى‌تواند محبّت انسان را از دنیا كم كند. «العاجلة... یوماً ثقیلاً» 6* قرآن، وسیله هوشیارى است. «انّ هذه تذكرة» 7* راه خدا، اجبارى نیست، هر كه مى‌خواهد به سعادت برسد، باید خود آن را انتخاب كند و بپیماید. «فمن شاء اتخذ الى ربّه سبیلا» 8* كسانى از رحمت الهى دورند، كه خود راه ظلم را پیش گرفته‌اند. «والظالمین اعدّ لهم عذابا الیما» 9* در نظام آفرینش، حتّى وزش باد به طور تصادفى نیست، بلكه آفریدگار جهان، آن را مى‌فرستد. «المرسلات» 10* مأموریّت‌هاى مهم، باید به سرعت انجام شود. «عصفاً» 11* در نظام هستى كارها تقسیم شده و هر كارى به فرد یا گروهى سپرده شده و این رمز مدیریّت موفق است. «المرسلات، الناشرات، الفارقات» 12* در مأموریّت‌هاى ارشادى باید مطلب به مخاطبان تفهیم شود. «فالملقیات ذكراً» 13* در مأموریّت‌هاى ارشادى، باید راه بهانه‌جویى مسدود شود. «عذراً او نذراً» 14* انسان در مورد قیامت، دائماً نیاز به تذكّر و یادآورى دارد. «فالملقیات ذكراً... انّما توعدون لواقع» 15* تكذیب كنندگان دین در معرض هلاكت و نابودى هستند و قهر خداوند نسبت به آنان، یك سنّت الهى است. «ویل یومئذ للمكذّبین ألم نهلك الاولین» 16* تكذیب دین سابقه طولانى دارد. «المكذّبین... الاوّلین» 17* تمدّن‌هاى بشرى، اگر از مرز دین بگذرند، روبه افول و سقوط مى‌روند و جاى خود را به تمدن‌هاى دیگر مى‌دهند. «نهلك الاوّلین... نتبعهم الآخرین» 18* ریشه جرم و فساد در جامعه، تكذیب دین و ارزشهاى دینى است. «المكذّبین... المجرمین» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 581 1* شاهكار خلقت آن است كه خداوند آفرینش انسان را با آن همه پیچیدگى بر روى یك قطره آب طراحى كرده است كه هیچ هنرمندى توان طرّاحى بر روى آن را ندارد. «نخلقكم من ماء مهین» 2* آفرینش انسان از آبى بى‌مقدار، هم نشانه عظمت و قدرت الهى است و هم دلیلى بر معاد و آفرینش دوباره انسان. «ألم نخلقكم من ماء مهین» 3* یاد ضعف‌ها و ناچیز بودن گذشته‌ها، غرور و تكبر انسان را از بین مى‌برد. «ألم نخلقكم من ماء مهین» 4* خداوند زمین را از نظر وسعت، نحوه حركت، تأمین امنیّت از طریق كوهها، تأمین آب مورد نیاز انسانها، گیاهان و حیوانات، به مناسب‌ترین شكل آفرید و خاك را بهترین وسیله براى از بین بردن زباله، آبهاى آلوده و دفن مردگان قرار داد و در آن نوعى تصفیه خانه با داشتن خاصیّت میكرب كشى قرار داد به نحوى كه زمین آب آلوده مى‌گیرد و آب زلال تحویل مى‌دهد. این تصفیه‌خانه، طبیعى، مجّانى، دائمى، عمومى و بدون پیدا شدن نقص فنى است. راستى اگر زمین وجود نداشت، بوى بد و تعفّن همه را آزار مى‌داد. 5* كاخ‌ها و سرمایه‌هایى كه در دنیا به ناحق به دست مى‌آیند، در قیامت به شراره‌هاى دوزخ تبدیل مى‌شوند. «كالقصر كانّه جمالة صفر» 6* ریشه همه جرم‌ها، عقاید فاسد است. زیرا كسى كه اعتقاد ندارد و حق را تكذیب مى‌كند، به هر كار خلافى دست مى‌زند. «ویل یومئذ للمكذّبین» 7* در دنیا انسان قادر است تا خود یا دیگران را فریب دهد و به وسیله زر و زور و تزویر و یا وعده و تهدید و رشوه، یا وابستگى نسبى و سببى براى خود چاره‌اى بیندیشد ولى در قیامت راه براى تمام این كارها بسته است. «فان كان لكم كید فكیدون» 8* انسان تنوع طلب است و در بهشت، باغ‌ها، چشمه‌ها، میوه‌ها، خوراكى‌ها و نهرها همه متنوّع‌اند. «فى ظلال و عیون و فواكه ممّا یشتهون» 9* محرومیّت مؤمنان در دنیا، با كامیابى در قیامت جبران مى‌شود. «انّ المتقین فى ظلال و عیون» 10* بهشت را به بها دهند نه بهانه. «بما كنتم تعملون» 11* عملى ارزش دارد كه دائمى و پایدار باشد، نه موسمى ومقطعى. «كنتم تعملون» 12* مطالب قرآن هرگز كهنه نمى‌شود و در هر زمان، نو و تازه است. «فبّاى حدیث بعده» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 582 1* شروع سخن با طرح سؤال، در تأثیر كلام مؤثّر است. «عمّ یتساءلون» 2* تشكیك در قیامت، كار كافران است. «یتساءلون عن النبأ العظیم» 3* در برابر طعنه و كنایه به مقدّسات و باورهاى قطعى، با قاطعیّت باید سخن گفت. «كلاّ» 4* در برابر تردید، باید حرف حق را تكرار كرد. «كلاّ سیعلمون...كلاّ سیعلمون» 5* قیامت، روز كشف حقائق است. «سیعلمون» 6* مشت نمونه خروار است. مطالعه در هستى، بهترین راه خداشناسى و معادشناسى است. «ألَم نَجْعَل الارْضَ مهاداً...» 7* پس از طرد افكار باطل، بر عقاید حقتان استدلال كنید. «كلاّ سیعلمون... ألَم نَجْعَل» 8* خداوند اداره هستى را بر اساس یك نظام مشخص (نظام سببیّت و علّت و معلول) قرار داده است. (نور و حرارت خورشید همراه با ابر و باران، عامل تولید دانه و گیاه مى‌شود.) «سراجاً وهّاجاً... ماءً سجاجاً لنخرج به حبّاً و نباتاً» 9* در قیامت، نظام آسمان و زمین دگرگون مى‌شود. «فتحت السماء...سیّرت الجبال» 10* انسان با مرگ، رها و فراموش نمى‌شود. «یوم الفصل كان میقاتاً» 11* به پیوندها و روابط دنیوى دلخوش نباشید كه روزى همه چیز گسسته مى‌شود. «یوم الفصل» 12* ارتباط زمین و آسمان و اهل آنها، در قیامت توسعه مى‌یابد. «فتحت السماء» 13* طغیان‌گرى، نشانه دوزخیان است. «للطّاغین» 14* كیفرهاى الهى عادلانه است. «جزاءً وفاقاً» 15* حتى احتمال حساب و كتاب در قیامت، براى كنترل انسان كافى است. «لایرجون حسابا» 16* بى‌اعتقادى به قیامت، رمز طغیان است. «لطّاغین... لایرجون حساباً» 17* انكار قیامت، زمینه انكار همه چیز است. «لا یرجون حسابا و كذبوا بآیاتنا كذّابا» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 583 1* انگور در میان میوه‌ها جایگاه خاصّى دارد و لذا به صورت جداگانه ذكر شده است. «حدائق و اعناباً» 2* جلساتى كه در آن لغو و دروغ نباشد، جلسات بهشتى است. «لایسمعون فیها لغواً و لا كذّاباً» 3* پاداش‌هاى الهى، عطا و تفضّل اوست نه اینكه ماطلبى داشته باشیم.«جزاءً من ربّك عطاءً» 4* در قیامت شفاعت منوط به اذن خداوند است. «لایتكلّمون الاّ من أذن لَه الرّحمنُ و قال صوابا» 5* انسان در انتخاب راه آزاد است. «فمن شاء» 6* براى افراد غافل، هشدار و انذار مهمتر از بشارت است. «انّا انذرناكم» 7* دلیل غفلت آن است كه مردم، قیامت را دور مى‌پندارند. «عذاباً قریباً» 8* در قیامت، انسان ناظر بر عملكرد خویش است. «ینظر المرء ما قدّمت یداه» 9* سرنوشت اخروى هر كس به دست خود اوست. «ینظر المرء ما قدّمت یداه» 10* به فرموده حضرت على‌علیه السلام، فرشتگان با آرامى و رفاقت جان مؤمنین را مى‌گیرند. «یقبضون ارواح المومنین یسلّونها سلاً رفیقا»(تفسیر نورالثقلین) 11* هر كس دل بسته‌تر به مادیات باشد، دل كندنش از آن سخت‌تر خواهد بود. «والنازعات غرقا» 12* نشاط داشتن در انجام مأموریّت یك ارزش است. «والناشطات نشطا» 13* فرشتگان در انجام مأموریّت الهى بر یكدیگر سبقت مى‌گیرند. «فالسابقات» 14* تدبیر و مدیریّت امور، نیازمند نشاط و سبقت و چابكى است. «الناشطات، السابحات، السابقات، المدبّرات» 15* دلهایى كه در دنیا از خوف خدا لرزان باشد «وجلت قلوبهم»(انفال، 2) در آخرت در امان است. «لاخوف علیهم و لا هم یحزنون»(یونس، 62) و دلهایى كه در دنیا آرامش غافلانه دارند، آنجا مضطربند. «قلوب یومئذ واجفة» 16* زلزله‌هاى قیامت در یك مرحله نیست، پى‌درپى هستند. «الراجفة... الرادفة» 17* ارتباط عمیقى بین روح و جسم برقرار است.«قلوب... واجفة، ابصارها خاشعة» 18* آغاز سخن با سؤال، شوق شنیدن را در افراد زیاد مى‌كند. «هل اتاك» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 584 1* «خشیت» به ترسى گویند كه ناشى از ایمان به عظمت خداوند باشد. 2* جایگاه گفتگو با خداوند باید پاك و مقدّس باشد. 3* رهبران الهى قبل از مبارزه با طاغوت‌ها، ارتباط خود را با خداوند محكم مى‌كردند. «اذ ناداه ربّه... اذهب الى فرعون انه طغى» 4* در نهى از منكر به سراغ ریشه‌ها بروید. «اذهب الى فرعون» 5* از هدایت هیچ‌كس حتى فرعون مأیوس نباشید و لااقل، سخن حق را به او ابلاغ كنید تا اتمام حجّت شده باشد. «اذهب الى فرعون... فقل هل لك الى ان تزكّى» 6* در نهى از منكر، حتى با طاغوت‌ها به نرمى سخن بگویید. «انه طغى فقل هل لك...» 7* با سؤال، فطرت‌ها را بیدار كنید. «هل لك الى ان تزكّى» 8* در شیوه تبلیغ، لحن عاطفى و نرمش در گفتار را فراموش نكنید. «هل لك» 9* در دعوت و تبلیغ مردم، از كلماتى استفاده كنید كه همه انسان‌ها بپذیرند و بپسندند. (دعوت به پاكى و دورى از ناپاكى) «الى ان تزكّى» 10* نشانه هدایت‌پذیرى، خوف و خشیت است. «اهدیك... فتخشى» 11* پیامبران مردم را به سوى خدا دعوت مى‌كردند نه خود. «الى ربّك» 12* طاغوت‌ها براى حفظ كیان خود از منحرفان استمداد مى‌كنند. «فحشر فنادى‌» 13* تكذیب انبیا، براى نافرمانى از تعالیم آنان و آزاد بودن از قید و بندهاى دینى است. «فكذّب و عصى» 14* جوّ سازى و شعار و هیاهو، از ابزار فرعون‌هاست. «فحشر فنادى» 15* بهترین راه خداشناسى، توجّه به نعمت‌هاى اوست. باید از محسوسات براى پى بردن به معقولات استفاده كرد. «رفع سمكها فسوّاها» 16* دنیا براى ماست، نه ما براى دنیا. «متاعاً لكم» 17* در كامیابى‌هاى مادى، انسان و چهارپا در كنار هم هستند. (آنچه مایه امتیاز انسان است كمالات معنوى است.) «متاعاً لكم و لانعامكم» 18* نعمت‌ها براى بهره‌گیرى انسان است، تحریم‌ها و ریاضت‌هاى نابجا بى‌معنا است. «متاعا لكم و لانعامكم» 19* قیامت، بزرگترین و فراگیرترین حادثه است كه تمام حوادث دیگر را تحت الشعاع خود قرار مى‌دهد. «الطامّة الكبرى» 20* انسان در قیامت، دائماً متذكّر كارهایش در دنیا مى‌شود. «یتذكّر الانسان ما سعى» 21* ریشه طغیان، دنیاپرستى است. «طغى و آثر الحیاة الدنیا» 22* دنیا بد نیست، ترجیح آن بر آخرت بد است. «آثر الحیاة الدنیا» 23* خداوند كه ترس ندارد، مقام اوست كه مایه ترس انسان مى‌شود. مثل اینكه انسان از قاضى مى‌ترسد، زیرا مى‌داند اگر جرمى مرتكب شود، با او سر و كار دارد. «خاف مقام ربّه» 24* ریشه مبارزه با نفس، خوف الهى است. «خاف مقام ربّه و نهى النفس عن الهوى» 25* قانون الهى براى همه افراد یكسان است. «من طغى... من خاف» 26* آنچه مهم است ایمان به وقوع قیامت است نه دانستن زمان وقوع آن. 27* گفتگو در امرى كه به بشر مربوط نیست، معنا ندارد. «فیم انت من ذكراها» 28* علم بشر محدود است و نمى‌تواند به انتهاى علم كه مخصوص خداوند است دست یابد. «الى ربّك منتهاها» 29* وظیفه پیامبر، انذار مردم است، نه الزام و اجبار به پذیرش. «انّما انت منذر» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 585 1* نقص عضو نشانه نقص شخصیّت نیست. (احترام نابینایان و معلولین و افراد ناقص الخلقه لازم است.) «عبس و تولّى أن جائه الاعمى» 2* اسلام با روحیه استكبار و تحقیر دیگران مخالف است. «ما یدریك لعلّه یزّكى» 3* به ظاهر افراد نمى‌توان قضاوت كرد. (گاهى نابینا، از افرا بینا طالب‌تر است) «الاعمى... لعلّه یزكّى‌» 4* تذكّر دادن، بى نتیجه نیست و اثر خود را مى‌گذارد. «یذّكر فتنفعه الذكرى‌» 5* اصل، ایمان انسان‌هاست نه ثروت و سرمایه آنها. «امّا من استغنى امّا من... یخشى» 6* در شیوه تبلیغ برخورد دوگانه با فقیر و غنى جایز نیست. «فانت له تصدّى‌ - فانت عنه تلهّى‌» 7* قرآن را باید در جایگاه بلند قرار داد. «مرفوعة» 8* قرآن باید از هر آلودگى حفظ شود. «مطهّرة» 9* انسان، مأمور به تفكر در غذا، به عنوان یكى از نعمت‌هاى خداست، خوردن بى‌فكر كار حیوان است. «فلینظر الانسان الى طعامه» 10* انگور، زیتون و خرما، از میوه‌هاى مورد سفارش قرآن است. «عنباً... زیتوناً و نخلاً» 11* قیامت، روز فرار است. فرار برادر از برادر، فرزند از پدر و مادر، مرد از همسر، پدر از پسر. «فاذا جاءت الصاخة یوم یفرّ...» 12* روابط خویشاوندى، در قیامت گسسته مى‌شود.«یفرّ المرء من اخیه و...» 13* در قیامت، هركس به فكر نجات خویش است. «لكلّ امرى‌ء... شأن یُغنیه» 14* چهره باز و خندان یك ارزش است. «مسفرة، ضاحكة» 15* آلودگى به گناه در دنیا، سبب آلودگى چهره در قیامت مى‌شود. «ترهقها قَتره اولئك هم الكَفَرةُ الفجرة» 16* صورتِ اهل ایمان و تقوا، شاد و خندان است. (به قرینه اینكه صورتِ اهل كفر و فجور، دود آلود است) «وجوه یومئذ مسفرة... وجوه یومئذ علیها غبرة» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 586 1* هستى، محكوم اراده خداوند است و هرگاه او اراده كند، نظام عالم به هم مى‌خورد. «اذا الشمس كوّرت و...» 2* «موؤدة» به معناى دختر زنده به گور شده است. یكى از عادات بسیار بد جاهلیّت این بود كه به خاطر فقر یا احساس ننگ، گاهى دختران خود را زنده به گور مى‌كردند. ولایت والدین بر فرزند محدود است و آنان حق گرفتن حقوق طبیعى فرزند همچون حقّ حیات را ندارند. پدر نمى‌تواند بگوید فرزند خودم است و حق دارم هر تصمیمى راجع به او بگیرم، چنانكه مادر نمى‌تواند بگوید من نمى‌خواستم بچه‌دار شوم و حق دارم فرزند در شكم را سقط كنم. 3* دفاع از مظلوم، اسلام و كفر ندارد. با اینكه دختران زنده به گور شده مسلمان نبودند، ولى قرآن از حقّ آنان دفاع مى‌كند. «و اذا الموؤدة سئلت» 4* دفاع از مظلوم، زن و مرد، كوچك و بزرگ و فرد و جمع ندارد، حتى از یك دختر كوچك باید دفاع كرد. «باىّ ذنب قتلت» 5* در قیامت، انسان به جزئیّات كار خود آگاه مى‌شود. «ما احضرت» 6* شكر علم، بازگویى آن است و بخل علمى، امرى ناپسند است. «و ما هو على الغیب بضنین» 7* انسان بى‌هدف و بى‌مكتب نداریم، حتى كفار ومشركان براى خود راه و مرامى دارند، «لكم دینكم» آنچه مهم است، انتخاب راه درست است. «این تذهبون» 8* قرآن، بهترین وسیله پند، تذكّر و موعظه است. «ان هو الاّ ذكر» 9* قرآن، براى همه جهانیان است و به زمان و مكان و نژاد خاصى وابسته نیست. «للعالمین» 10* در شیوه تبلیغ، تذكّر آرى ولى اجبار نه. «ذكر للعالمین لمن شاء منكم ان یستقیم» 11* راه‌یابى به راه راست و پایدارى در آن، در گرو خواست خود انسان است. «لمن شاء منكم ان یستقیم» 12* انسان، نه بى اراده است و نه خود مختار. «و ما تشاؤن الاّ ان یشاء اللّه» 13* چون خداوند ربّ العالمین است و بر همه امور تسلّط دارد، پس خواست انسان نیز مشروط به خواست اوست. «و ما تشاؤن الاّ ان یشاء اللّه ربّ العالمین» مثلاً در ماشین‌هاى تعلیم رانندگى، دو دستگاه گاز و ترمز وجود دارد؛ یكى زیر پاى كارآموز و دیگرى زیر پاى مربّى. در این ماشین كارآموز مى‌تواند از گاز و ترمز سمت خود استفاده كند، ولى به شرط آنكه مربّى هم بخواهد. یا نظیر چك‌هاى دو امضائى كه هر یك از دو صاحب امضا مى‌تواند امضا كند، اما اثر و پرداخت چك زمانى است كه دیگرى نیز آن را امضا كرده باشد. تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 587 1* پیوند میان آسمان و زمین و دریا و خشكى به گونه‌اى است كه هرگاه نظام یكى از آنها به هم بخورد، نظام همه چیز به هم مى‌خورد. 2* به هم ریختن نظام هستى، مقدّمه رستاخیز و رستاخیز، براى حساب و كتاب و جزاى اعمال انسان‌هاست. «علمت نفس ما قدّمت...» 3* در قیامت ظرفیّت انسان توسعه مى‌یابد و همه كارهاى گذشته را به یاد مى‌آورد. «علمت نفس ما قدّمت» 4* انسان، هم باید به فكر گذشته خود باشد، تا اگر خلافى كرده توبه كند و هم به فكر پس از مرگ خود باشد تا یادگار خوبى از خود بجاى گذارد. «ما قدّمت و اخّرت» 5* در قیامت، انسان هم به آنچه عمل كرده آگاه مى‌شود و هم به آثار خوب یا بد اعمال خود. «ما قدّمت و اخّرت» 6* در قیامت، انسان به كارهایى كه مى‌توانسته بكند و به تأخیر انداخته و انجام نداده پى مى‌برد. «علمت... ما اخّرت» و شاید مراد از «اخّرت» كارهایى است كه بازدهى آن پس از مرگ به ایشان مى‌رسد. مانند تألیف كتاب یا بناى فساد. 7* خداوند كریم است؛ هم گناهان را مى‌بخشد، هم عیب‌ها را مى‌پوشاند و هم پاداش را چند برابر مى‌دهد. 8* انسان، موجودى غافل و فریب خورده است و خود را از عواقب كار و قهر خدا در اَمان مى‌پندارد. «یا ایّها الانسان ما غرّك بربّك» 9* بدترین نوع كبر و غرور، آن است كه در برابر پروردگار كریم و هستى بخش باشد. «غرّك بربّك الكریم الّذى خلقك» 10* غرور و غفلت انسان، سوء استفاده از لطف و كرم و پرده‌پوشى خداست. «ما غرّك بربّك الكریم» 11* لطف و كرم ابتدایى خدا تنها نسبت به مؤمنان نیست، بلكه نسبت به همه انسان‌هاست. «یا ایّها الانسان.... بربّك الكریم» 12* براى شكستن غرور، باید نعمت‌هاى الهى را پى‌درپى گوشزد كرد. «خلقك، سوّاك، عدلك، ركّبك» 13* كسى كه به دنیا مغرور شود، آخرت را انكار مى‌كند. «غرّك - تكذّبون» 14* فرشتگان، مسئول ثبت و ضبط كارهاى انسانند. «كراماً كاتبین» 15* فرشتگان هم متعدّدند، هم تیزبین و هم ریزبین. «یعلمون ما تفعلون» 16* توجّه به ثبت اعمال توسط فرشتگان معصوم، سبب حیا و تقواى انسان مى‌شود. «یعلمون ما تفعلون» 17* در قیامت، همه امور به دست خداست و این به معناى نفى شفاعت نیست، چون شفاعت نیز از امورى است كه خداوند فرمان داده است.(تفسیر مجمع البیان) 18* در تربیت و تبلیغ، سرنوشت خوبان و بدان را مقایسه كنید. «انّ الابرار لفى نعیم - انّ الفجّار لفى جحیم» 19* مسائل قیامت را با عقل عادى نمى‌توان درك كرد، بلكه باید از طریق وحى بپذیریم. «ما ادراك ما یوم الدین» 20* پیدایش قیامت براى جزا و كیفر عملكرد دنیوى ماست. «یوم الدّین» 21* مجرمان براى همیشه در دوزخند. «ما هم عنها بغائبین» 22* قیامت روز سلب مالكیّت و اختیار از همه انسان‌هاست. «یوم لا تملك نفس لنفس شیئاً» 23* قیامت، تجلّى حاكمیّت مطلقه خداوند است. «و الامر یومئذ للّه» 24* كم فروشى هر صنفى متناسب با خودش مى‌باشد: معلم، كارگر، نویسنده، فروشنده، مهندس، دكتر و دیگر مشاغل، هر كدام در انجام وظیفه خود كوتاهى كنند، كم فروشند. 25* كم‌فروش، خود را زرنگ مى‌داند، مردم را دوست ندارد، خدا را رازق نمى‌داند و ظلم اقتصادى به جامعه مى‌كند. 26* كم فروشى از گناهان كبیره است، زیرا وعده عذاب براى آن آمده است. 27* در روایات مى‌خوانیم: هرگاه مردم گرفتار گناه كم‌فروشى شوند، زمین روئیدنى‌هاى خود را از مردم باز مى‌دارد و مردم به قحطى تهدید مى‌شوند.(تفسیر المیزان) 28* خطر را با كلماتِ هشدار دهنده اعلام كنید. «ویل للمطفّفین» 29* مال حرام از راه كم‌فروشى، عامل سقوط انسان است. «ویل للمطفّفین» 30* كم فروشى نسبت به هر كس، گرچه مسلمان نباشد، نارواست. «على الناس» 31* بالاتر از گناه، انس گرفتن با گناه است، به گونه‌اى كه كم فروشى شغل انسان شود. «یخسرون» (فعل مضارع، نشانه استمرار است.) 32* براى جلوگیرى از مفاسد اقتصادى، باید یاد معاد را در دل‌ها زنده كنیم. «الا یظنّ اولئك انّهم مبعوثون» 33* اعتقاد به معاد حتّى در حدّ گمان بازدارنده است. «الا یظنّ اولئك انّهم مبعوثون» 34* حوادث روز قیامت، بزرگ و هولناك است. «لیومٍ عظیم» 35* براى كم‌فروشى و حق الناس باید پاسخ‌گو باشیم. «یقوم النّاس لربّ العالمین» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 588 1* در تاریخ عاشورا مى‌خوانیم كه امام حسین‌علیه السلام چندین مرتبه لشگر یزید را موعظه كرد و از آنان اقرار گرفت كه مگر من فرزند فاطمه دختر پیامبر شما نیستم، مگر حلالى را حرام یا حرامى را حلال كرده‌ام؟ مگر شما با هزاران نامه از من دعوت نكردید؟ و... در پایان فرمود: «قد مُلئت بطونكم من الحرام» شكم‌هاى شما از حرام پر شده و دیگر سخن حق در روح شما اثرى ندارد. امروزه هیچ یك از دانشكده‌هاى علوم تربیتى و روانشناسى دنیا، سخنى از تأثیر لقمه‌ى حلال و حرام در تربیت و روح انسان مطرح نمى‌كنند و دانشمندان شرق و غرب عالم از تأثیر تغذیه بر تربیت غافلند. 2* كم فروش، فاجر است و پرده دیانت را مى‌درد. «للمطفّفین... الفجّار» 3* گناه، انسان را به كفر و انكار حقایق وامى‌دارد. «و ما یكذّب به الاّ كُل معتد اَثیم» 4* رفتار انسان، در عقائد و باورهاى او اثر مى‌گذارد. تجاوز و گناه پى‌درپى، انسان را به تكذیب وامى‌دارد. «و ما یكذّب به الاّ كلّ معتد اثیم» 5* به یك تذكّر و انذار نباید قناعت كرد، تذكّر و تلاوت باید دائمى باشد. «تُتلى علیه آیاتنا» (فعل مضارع، نشان استمرار است.) 6* امام باقر علیه السلام فرمود: هیچ بنده‌اى نیست مگر آنكه قلبش سفید است. با انجام هر گناه، در آن سفیدى نقطه‌ى سیاهى پدید مى‌آید و اگر توبه كند، آن سیاهى محو مى‌شود و اگر اصرار بر گناه كند، سیاهى توسعه یافته و تمام سفیدى قلب را فرامى‌گیرد و دیگر انسان به خیر و سعادت برنمى‌گردد.(تفسیر نور الثقلین) 7* گناه، روح انسان را دگرگون و از درك حق باز مى‌دارد. «بل ران على قلوبهم ما كانوا یكسبون» 8* فطرت انسان سالم است، آنچه آن را مى‌پوشاند، گناه است. «ران على قلوبهم» 9* در فرهنگ قرآن، قلب و روح مركز درك حقایق است. «ران على قلوبهم» 10* اصرار و تداوم بر گناه، سبب زنگار قلب است. «ما كانوا یكسبون» 11* عمل، سرمایه انسان است كه با آن، خوبى‌ها یا بدى‌ها را كسب مى‌كند. «كانوا یكسبون» 12* زنگار گناه كه در دنیا مانع درك حقیقت است، در آخرت نیز مانع دریافت الطاف الهى مى‌شود. «انهم عن ربّهم یومئذ لمحجوبون» 13* امام باقرعلیه السلام فرمود: تسنیم، بهترین نوشیدنى بهشت است و مخصوص پیامبر و اهل بیت اوست و از بالا مى‌ریزد و در منزل‌هاى آنان جارى است.(تفسیر برهان) 14* دریافت نعمت در حضور دیگران، لذّت را چند برابر مى‌كند. «یشهده المقرّبون» 15* حالات روحى و روانى انسان، بر جسم او تأثیرگذار است. «تعرف فى وجوههم» (درخشندگى صورت بهشتیان براى انسان مشهود است.) 16* لذّت‌هاى بهشتى، عوارض ندارد. «ختامه مسك» 17* در فرهنگ اسلام، دنیا، میدان مسابقه و رقابت است، البتّه رقابت براى به دست آوردن نعمت‌هاى اخروى. «و فى ذلك فلیتنافس المتنافسون» 18* بهشتیان، درجات و مراتبى دارند. «الابرار - المقربون» 19* مؤمنان باید آماده برخوردهاى نارواى گنهكاران و مجرمان باشند. «انّ الّذین اجرموا» 20* تمسخر و تحقیر، روش دیرینه مجرمان است. «كانوا... یضحكون» 21* مجرم به گناه خود قانع نیست، پاكان را تحقیر مى‌كند و به آنان ضربه روحى مى‌زند. «یضحكون، یتغامزون» 22* ساختن طنز و فكاهى براى تمسخر مؤمنان از شیوه‌هاى مجرمان است. «انقلبوا فكهین» 23* مؤمنان، نباید انتظار تأیید مخالفان را داشته باشند. «و ما ارسلوا علیهم حافظین» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 589 1* كیفرهاى قیامت، بازتاب اعمال خود انسان است. «هل ثُوّب الكفّار ما كانوا یفعلون» 2* در آستانه قیامت، زمین چنان دگرگون مى‌شود كه تمام ناهموارى‌هاى آن از میان رفته و سطحى گسترده و هموار مى‌شود. «اذا الارض مدّت» 3* در حدیث مى‌خوانیم: هر كس سه خصلت را دارا باشد، خداوند حساب او را آسان قرار مى‌دهد و با رحمت خود، او را به بهشت وارد مى‌سازد: به آن كس كه محرومش كرده، عطا كند؛ با آنكه قطع رابطه كرده، صله رحم مى‌كند و از آن كه به او ظلم كرده، درمى‌گذرد. «تعطى من حرمك تصل من قطعك و تعفو عمن ظلمك»(تفسیر نورالثقلین) 4* انسان در مسیر حركت به سوى خدا، با مشكلات بى‌شمارى روبروست. «انّك كادح الى ربّك» 5* پایان حركت انسان، رسیدن به خداوند است. «فملاقیه» 6* اعمال انسان در دنیا ثبت شده و در قیامت، به صورتى مكتوب و مستند به او ارائه مى‌شود. «اوتى كتابه» 7* در قیامت، حساب مردم گوناگون است و خوبان حسابى آسان دارند. «حساباً یسیراً» (و تبه‌كاران حسابى سخت. «حساباً شدیداً»(طلاق، 8)) 8* به شادى‌هاى دنیوى مغرور نشوید كه مى‌گذرد، به شادى‌هاى پایدار قیامت، فكر كنید. (اگر امروز به خاطر فرمان الهى از بعضى لذّت‌هاى خانوادگى صرف نظر كردیم و براى جهاد یا تحصیل علم یا خدمت از خانواده دور شدیم، در آینده جبران خواهد شد.) «ینقلب الى اهله مسرورا» 9* منشأ بدبختى انسان، غفلت از معاد یا انكار آن است. «ظنَّ ان لن یحور» 10* ریشه خوشى‌هاى مستانه، غفلت از آخرت است. «كان فى اهله مسرورا... ظنّ ان لن یحور» 11* نتیجه قرائت قرآن باید عبودیّت و تسلیم باشد. «اذا قرى‌ء... القرآن لا یسجدون» 12* خداوند، به اسرار درونى انسان احاطه دارد. «واللّه اعلم بما یوعون» 13* لازمه ایمان، انجام هر عمل است كه صالح و شایسته باشد، در هر زمینه‌اى كه باشد. «آمنوا و عملوا الصالحات» (عبادت، یكى از مصادیق عمل صالح است.) 14* ایمان از عمل جدا نیست و لازم ملزوم یكدیگرند. «آمنوا و عملوا الصالحات» 15* پاداش‌هاى الهى، گسسته نمى‌شود و همراه با منّت نیست. «لهم اجر غیر ممنون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 590 1* از قیامت غافل نباشید كه میعادگاه همه است. «الیوم الموعود» 2* شما وكارهایتان، همه زیر نظر است، آن هم زیر نظر خدا. «و شاهد و مشهود» 3* اعلام برائت و اظهار تنفّر از ستمگر لازم است. «قتل اصحاب الاخدود» 4* در نقل تاریخ، عبرت‌ها مهم است نه جزئیات. (از مكان اخدود، زمان حادثه، نام و تعداد ستمگران و تعداد شهدا و... سخنى به میان نیامده است، چون اثرى در گرفتن عبرت ندارد.) «قتل اصحاب الاخدود» 5* تفكّر ظلم ستیزى و ظالم‌كوبى ارزش است، گرچه ظالم وجود نداشته باشد. (اصحاب اخدود امروز حضور ندارند، چنانكه ابولهب امروز نیست، روحیه تنفّر از آنان باید همچنان زنده باشد. «تبّت یدا ابى لهب و تبّ») «قتل اصحاب الاخدود» 6* نقل ظلم‌ها و مظلومیّت‌ها و ذكر مصیبت و روضه خوانى، سابقه قرآنى دارد. «اصحاب الاخدود النار ذات الوقود اذ هم علیها قعود...» 7* ارتكاب گناه یك مسئله است، ولى سنگدلى و نظاره‌گرى و رضایت بر آن، مسئله دیگر. «و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود» 8* منطق كافر، تهدید و انتقام است. «و ما نقموا منهم» 9* در نزد كفّار، ایمان بزرگ‌ترین جرم است و جز با دست برداشتن از ایمان به چیز دیگرى راضى نمى‌شوند. «و ما نقموا منهم الاّ أن یؤمنوا...» 10* زنان با ایمان در كنار مردان، آزار و شكنجه‌ها را به جان مى‌خریدند. «فَتنوا المؤمنین و المؤمنات» 11* در دفاع از مظلوم، تفاوتى میان زن و مرد نیست. «فَتنوا المؤمنین و المؤمنات ...» 12* راه توبه همواره باز است و براى هیچ كس بن‌بست وجود ندارد و لذا یأس از رحمت خدا ممنوع است. (آرى، خداوند حتّى شكنجه‌گرانى كه مؤمنان را مى‌سوزاندند، دعوت به توبه كرده است.) «فتنوا... ثمّ لم یتوبوا» 13* خداوند هم قهر و غلبه دارد و هم بخشش و محبّت. «بطش ربّك لشدید... و هو الغفور الودود» 14* ابتدا شنونده را تشنه كنیم، سپس سخن خود را بگوییم. «هل اتاك حدیث الجنود» 15* باید از تاریخ گذشتگان آگاه بود و از برخورد خداوند با آنان عبرت گرفت. «هل اتاك حدیث الجنود فرعون و ثمود» 16* قرآن، از هر گونه تهدید و تحریف بیمه است. «قرآن مجید فى لوح محفوظ» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 591 1* چگونگى تولّد فرزند، از انعقاد نطفه تا خروج از شكم مادر، باید مورد مطالعه و دقّت قرار گیرد كه هم زمینه خداشناسى است و هم معادشناسى. «فلینظر الانسان ممّ خلق...» 2* توجّه به آفرینش انسان، زمینه ایمان به معاد است. «على رجعه لقادر» 3* براى زدودن شك، هم باید منطقى سخن گفت و هم قاطع. سوگندهاى پى در پى خداوند، براى رفع هرگونه شك و تردید از مخالفان و تقویت اعتقاد و باور مؤمنان است. 4* پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله فرمودند: به زودى فتنه‌ها در میان شما ظاهر خواهد شد. پرسیدند راه نجات چیست؟ فرمود: «كتاب اللّه فیه نبأ من قبلكم و خبر ما بعدكم و حكم ما بینكم هو الفصل» قرآن كه اخبار پیشینیان و آیندگان و داورى شما در آن است. آن كلامى است كه حق را از باطل جدا مى‌كند. در ادامه فرمودند: «و من ابتغى‌ الهدى‌ فى غیره اضلّه اللّه» هر كس هدایت را در غیر قرآن جستجو كند، خداوند او را گمراه مى‌كند.(تفسیر نمونه) 5* قیامت، روز بروز و ظهور افكار و كردار آدمیان است. «یوم تبلى السرائر» 6* قیامت، روز افشاى اسرار و شرمندگى است: «تبلى السرائر» و انسان نیز براى كتمان یا جبران گذشته خود نمى‌تواند كارى بكند. «فما له من قوّة و لا ناصر» 7* در برخورد با دشمن، نه خود عجله كنید و نه از خدا عجله بخواهید. «فمهّل الكافرین» 8* غفلت از دشمن هرگز، ولى مهلت دادن مانعى ندارد. «امهلهم» 9* سعه صدر، شرط لازم براى رهبرى است. «امهلهم» 10* تسبیحِ نام خدا، یعنى نه فقط براى ذات خداوند، شریك قائل نشویم، بلكه حتّى براى نام او نیز شریك نیاوریم و نام دیگران را هم ردیف نام خداوند قرار ندهیم. چنانكه برخى گروه‌هاى التقاطى مى‌گفتند: «به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران» 11* نام خداوند مقدّس است. از هرگونه بى احترامى به نام او پرهیز كنید. «سبّح اسم ربّك» 12* خداوند، از هرچه گفته و نوشته و تصور شود، برتر است. او در همه كمالات برتر است. «ربّك الاعلى» 13* خداوند، فقط خالق نیست، بلكه علاوه بر آن نظام بخش هستى و موجودات نیز مى‌باشد. «خلق فَسَوّى» 14* رسول خدا صلى الله علیه وآله از هرگونه نسیان، مصون است. «فَلا تَنسى» 15* تبلیغ دین و دعوت مردم به سوى خدا، مشكلات و سختى‌هاى فراوانى در پیش دارد كه خداوند وعده داده است، مبلّغ دین را یارى دهد و تحمّل سختى‌ها را بر او آسان سازد. «نیسرك للیسرى‌» 16* به هر كس مأموریّتى مى‌دهید، گره كارش را باز كنید. «نیسرك للیسرى فذكّر» 17* نزول وحى براى تذكّر به مردم است. «سنقرئك... فذكّر» 18* شرط تذكّر، پند پذیرى است و پیامبر نسبت به افراد پندناپذیر مسئولیّتى ندارد. «فذكّر اِن نفعت الذكرى» 19* تنها افراد خداترس تذكّر را مى‌پذیرند. «سیذكّر من یخشى» 20* به مُبلّغ باید دلدارى داد كه كارش بیهوده نیست. «فذكّر... سیذكّر...» 21* دورى از پند و پیام قرآن، مایه شقاوت است. «یتجنّبها الاشقى» 22* دوزخ براى گروهى ابدى و همیشگى است. «لایموت فیها و لایحیى» 23* تزكیه، آن است كه فكر از عقاید فاسد و نفس از اخلاق فاسد و اعضاء از رفتار فاسد، پاك شود و زكات پاك كردن روح از حرص و بخل و مال از حقوق محرومان است. 24* تزكیه خود به خود حاصل نمى‌شود، باید به سراغ آن رفت. «تزكىّ» 25* تزكیه بدون نماز و عبادت نمى‌شود. «تزكّى، ذكر اسم ربّه فصلّى» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 592 1* در روایات، علاقه به دنیا سرچشمه تمام خطاهاست. «حبّ الدنیا رأس كل خطیئة»(كافى، ج‌2، ص‌130) دنیا پل عبور است، نه توقفگاه، باید از آن عبور كرد و به اقامتگاه رسید. «خذوا من ممرّكم لمقرّكم»(نهج‌البلاغه، خطبه 203) 2* آخرت بهتر از دنیا است، زیرا ویژگى‌هاى زیر را دارد: 1. جاودانگى زمانى: «خالدین فیها»( آل‌عمران، 15) 2. وسعت مكانى: «عرضها كعرض السماء و الارض»(حدید، 21.) 3. تنوع در خوراكى: «انهار من عسل»(محمّد، 15)، «فاكهة كثیر»(زخرف، 73) 4. دورى از ترس و اندوه: «آمنین»(حجر، 46) 5. دوستان وفادار: «اخواناً على سرر متقابلین»(حجر، 47) 6. همسران زیبا: «كامثال اللؤلؤ المكنون»(واقعه، 23) 3* مانع تزكیه، علاقه به دنیاست. «بل تؤثرون» 4* دنیا بد نیست، آنچه مورد انتقاد است ترجیح آن بر آخرت است. «تؤثرون» 5* هرگاه از چیزى انتقاد مى‌كنید، نمونه خوب و راهكار آن را نشان دهید. «تؤثرون... و الاخرة خیر» 6* كتب آسمانى، همسو و هماهنگ با یكدیگر هستند. «انّ هذا لفى الصحف الاولى» 7* كارهاى پر زحمت فراوانى در دنیا انجام مى‌شود ولى به خاطر آنكه اخلاص در آن نیست یا طبق دستور الهى انجام نشده است و یا با عجب و غرور و منت و گناه و شرك همراه بوده، حبط مى‌شود و هدر مى‌رود و در قیامت مورد بهره قرار نمى‌گیرد. 8* حادثه قیامت چنان فراگیر است، كه همه باید به فكر آن باشند. «هل اتاك حدیث الغاشیة» 9* هر تلاش و زحمتى، در قیامت مفید نخواهد بود. «عاملة ناصبة» 10* تنها گروه مخلص از تلاش‌هاى خود بهره خواهند گرفت. «لسعیها راضیة» 11* نعمت‌هاى بهشت و الطاف خاص الهى، از نتایج سعى و تلاش است. «ناعمة لسعیها» 12* سختى كار در دنیا زودگذر است ولى شادمانى و كامیابى دائمى در آخرت را به همراه دارد. «لسعیها راضیة» 13* اگر روحیه تفكر در انسان باشد، همه هستى كلاس درس است. یك چوپان در بیابان هم گویى در بزرگترین كتابخانه‌هاى دنیاست؛ زیر پایش زمین است، بالاى سرش آسمان، در اطرافش كوهها و جلوى رویش شترها، و اگر در هر یك دقت كند، اسرار بسیارى را كشف مى‌كند. مثلاً شتر از اسب بیشتر مى‌دود، از الاغ بیشتر بار مى‌برد. در میان حیوانات بعضى براى سوارى، بعضى براى گوشت و بعضى براى شیر مورد استفاده قرار مى‌گیرند، ولى شتر همه چیزش قابل استفاده است. پلك‌هایش در برابر باد و خاك بیابان مقاوم است، در كوهان خود چربى و غذا را ذخیره كرده و در برابر گرسنگى مقاوم است. در بدنش آب را نگهدارى كرده و در برابر تشنگى مقاوم است، راه را مى‌داند، چنان رام است كه صدها شتر تسلیم یك ساربان مى‌شوند، كف پاى او براى ریگزار آفریده شده، گردن او پله سوار شدن و اهرم بار برداشتن و خلاصه به قول عربها، شتر كشتى بیابانهاست. قوى‌ترین، كم خرج‌ترین، پرفایده‌ترین و آرام‌ترین و بردبارترین حیوان است. 14* كسانى كه در كشف حقایق هستى عمیق نمى‌شوند، مورد سرزنش خداوند هستند. «افلا ینظرون» 15* پیامبر، مأمور به وظیفه است نه نتیجه. «انّما انت مُذكّر» (پیامبرصلى الله علیه وآله براى هدایت مردم اهتمام وحرص داشت و خداوند به او فرمود: وظیفه تو فقط تذكّر است.) 16* وظیفه پیامبران، تذكّر است نه تسلط و تحمیل عقیده. «لَسْت علیهم بمصیطر» 17* قهر خدا درجاتى دارد. «العذاب الاكبر» 18* فرار از قهر الهى براى هیچكس امكان ندارد. «انّ الینا ایابهم» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 593 1* زمان خیلى ارزشمند و بلكه مقدّس است و نباید آن را بیهوده از دست دهیم. خداوند به تمام بخشهاى زمان سوگند یاد كرده است؛ «والصبح»( مدثّر، 34) به صبح سوگند، «والضُحى»( ضحى، 1) به چاشت سوگند، «والنهار»(شمس، 3) به روز سوگند، «والعصر»( عصر، 1) به عصر سوگند. جالب آنكه به سحر سه بار سوگند یاد كرده است؛ «والّیل اذا یَسر»(فجر، 4)، «والّیل اذا عَسعس»(تكویر، 17)، «والّیل اذ أدبر»(مدثّر، 33) (به شب سوگند آنگاه كه رو به آخر مى‌رود، یعنى به هنگام سحر سوگند.) 2* ساعات پایان شب كه سالكان در آن سیر معنوى دارند، از قداست خاصّى برخوردار است. «و الّیل اذا یسر» 3* نشانه خرد و عقل، عبرت گرفتن از تاریخ است. «لذى حجر الم تَر كیف فعل ربّك» 4* ابتكار در معمارى با استفاده از سنگ، در آن قوم عاد بوده است. «لم یخلق مثلها فى البلاد» 5* اختلاف و تضاد فكرى، مانع از بیان هنر و ابتكارات دیگران نشود. «لم یخلق مثلها فى البلاد» 6* قدرت بدون معنویّت، عاملى است براى بر هم زدن امنیّت. «جابوا الصخر...ذى الاوتاد....طغوا فى البلاد» 7* سرچشمه تباهى و فساد، طاغوت‌ها هستند. «طغوا فى البلاد فاكثروا فیها الفساد» 8* تمدن و پیشرفت، اگر همراه با تقوا و صلاح نباشد عامل سقوط و هلاكت است. «فصب علیهم ربّك سوط عذاب» 9* رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: من و هر كسى كه یتیمى را تحت تكفّل خود قرار دهد، در بهشت در كنار هم هستیم.( تفسیر نور الثقلین) 10* آزمایش، وسیله تربیت و رشد انسان است. «الانسان ابتلاه ربّه» 11* دریافت‌هاى انسان بر اساس لطف اوست نه استحقاق ما. پس گرفتار غرور و عجب نشده و از آزمایش غفلت نكنید. «اكرمه و نعّمه» 12* نه فقر نشانه اهانت است و نه دارایى نشانه كرامت؛ بلكه هر دو وسیله آزمایش است. «ابتلاه... فاكرمه، ابتلاه فقدر علیه رزقه» 13* مهمتر از جسم یتیم روح اوست كه باید گرامى داشته شود. «تكرمون» 14* كمبودهاى روحى را با احترام و محبت جبران كنید. (اولین انتظار یتیمان احترام به شخصیّت آنان است) «تكرمون الیتیم» 15* در مورد كارهاى خداوند، قضاوت نابجا نكنید. دلیل تنگى رزق را بى‌اعتنائى خداوند نپندازید، بلكه نتیجه عملكرد خودتان بدانید.«كلاّ بل لاتكرمون الیتیم» 16* احسان به دیگران، در رزق و روزى انسان نقش مهمى دارد. «لاتكرمون - فقدر علیه رزقه» 17* بینوایان نباید گرسنه بمانند. با انفاق خود، با تشویق دیگران باید به آنان رسیدگى كرد. «تحاضّون على طعام المسكین» 18* در درآمدهاى خود دقّت كنید؛ هر نانى مصرف كردنى نیست. «اكلاً لّما» 19* علاقه به مال فطرى است، آنچه مذموم است، علاقه شدید است «حُبّاً جمّاً» 20* تكریم خداوند از شما، باید سبب تكریم شما از یتیمان باشد. «اكرمه... لا تكرمون» 21* داروى حرص و حب مال، یاد قیامت است.«تأكلون التراث... تحبّون المال... كلاّ اذا دكّت الارض» 22* قیامت، روز حاكمیت مطلق فرمان الهى است. «جاء ربّك» 23* تذكّر و پشیمانى در قیامت سودى ندارد. «و انّى له الذّكرى» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 594 1* آرزو كارساز نیست، تلاش لازم است. «یا لیتنى قدّمت» 2* زندگى واقعى و ابدى، زندگى قیامت است. «لحیاتى» 3* خداى رحیم، در جاى خود شدید است. «لایعذّب عذابه احد» 4* راضى بودن و مرضى بودن، نشانه نفس مطمئنه است كه او از خدا راضى است و خدا نیز از او راضى است. 5* اصالت انسان با روح است و بدن، مركب آن است. «یا ایّتها النفس» (خطاب خداوند به نفس است) 6* اینكه انسان در دل رنج و سختى آفریده شده، یعنى كامیابى‌هاى دنیوى آمیخته با رنج و زحمت است. «لقد خلقنا الانسان فى كبد» حضرت على علیه السلام مى‌فرماید: دنیا خانه‌اى است كه با سختى‌ها عجین شده است. «دار بالبلاء محفوفة»(نهج‌البلاغه، خطبه 226) 7* نتیجه هر محاسبه‌اى كه جاى خدا در آن خالى باشد، پوچى و زیانكارى است. «ایحسب... ایحسب» 8* چشم، راه نفوذ در دیگران است. تفاوت شاگردى كه استاد را ببیند و در چشم او نگاه كند با شاگردى كه از طریق بلندگو یا نوار سخنى را بشنود، بسیار است. 9* چشم و زبان و لب، هم مى‌توانند ابزار خیر باشند و هم ابزار شرّ، لذا خداوند هر دو راه را به ما نشان داده است. 10* نجات دیگران از فقر و اسارت، لازم است، حتّى اگر كافر باشند. لذا در آیه، شرط آزاد كردن برده و سیر كردن فقیر، ایمان داشتن برده و فقیر نیست. 11* یتیم نوازى با ارزش است، ولى یتیمى كه فامیل باشد اولویّت بیشترى دارد. «ذا مقربة» 12* دل كندن از مال به نفع فقرا همچون عبور از گردنه‌هاست، و راه بهشت از میان این گردنه‌ها مى‌گذرد. 13* بهترین راه خداشناسى، دقّت و مطالعه در آفریده‌هاى حكیمانه خداوند است. «الم نجعل له...» 14* همه انسانها از طریق عقل یا فطرت یا راهنمایى انبیا و اوصیا و علما، خیر و شر را مى‌شناسند. «هدیناه النّجدین» 15* براى تحریك عواطف مردم و بیدارسازى وجدانها دردها را مطرح كنید. «مسغبة... مقربة... متربة» 16* براى تشویق مردم به كارهاى خیر، ابتدا الطاف خدا را یادآور شوید. «عینین - لساناً شفتین - یتیما ذا مقربة» 17* مؤمنانى كه به سیر كردن گرسنه و آزادى برده موفق شوند، هم براى جامعه، مایه خیر و بركت هستند و هم آخرت خود را آباد كرده‌اند و چه میمنت و بركتى بالاتر از این؟ «اصحاب المیمنة» 18* هركارى با بردبارى و پایدار به نتیجه مى‌رسد و لذا سفارش به صبر، مقدّم بر هر امرى است. «تواصوا بالصبر» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 596 1* كمك به محرومان، شیوه دائمى پرهیزگاران است. «یؤتى» 2* كمك از مال شخصى ارزش است. «ماله» 3* كمك به فقرا، راهى است براى تزكیه و خودسازى. «یؤتى ماله یتزكى» 4* كمك‌هاى مالى كه براساس جبران خوبى‌هاى دیگران باشد، مایه رشد نیست. «ما لاَحدٍ عنده من نعمة» (انفاقى ارزش بالایى دارد كه انسان مدیون دیگران نباشد و چشم داشتى هم نداشته باشد) 5* متّقى، جز رضاى خدا به دنبال چیز دیگرى نیست. «الاّ ابتغاء وجه ربّه الاعلى» 6* قصد قربت، شرط لازم است. «الاّ ابتغاء وجه ربّه» 7* به قضاوت‌ها و پیش داورى‌ها و تحلیل‌هاى نادرست، صریحاً جواب بدهید. «ما ودّعك ربُّك» 8* قبل از تولد پیامبرصلى الله علیه وآله، پدرش عبداللّه از دنیا رفت. در كودكى مادرش را از دست داد و هشت ساله بود كه جدش عبدالمطلب از دنیا رفت و از این رو از درد یتیمان خبر داشت. 9* رهبر باید درد آشنا باشد تا درد دیگران را لمس كند. «الم یجدك یتیماً، عائلاً» 10* یتیمى، مانع رسیدن به كمال نیست. «الم یجدك» 11* یاد نعمتهاى الهى، روحیه تشكر از خدا و خدمت به دیگران را در انسان زنده مى‌كند. «الم یجدك یتیماً فاوى... فاما الیتیم فلا تقهر» 12* در هنگام قدرت، از زمان ضعف خود یاد كنید. «الم یجدك یتیماً » 13* پناه دادن به یتیم و غنى كردن فقیر، كارى الهى است. «فاوى - فاغنى‌» 14* نعمتها را از خدا بدانید و به آن مغرور نشوید. «نعمة ربّك» 15* بازگو كردن نعمت یك نوع شكرگزارى است. «فحدّث» 16* خدا زیاد مى‌بخشد ولى كم مى‌خواهد، فقیر را غنى مى‌كند ولى از ما نمى‌خواهد فقیر را غنى كنیم، فقط مى‌فرماید: فقیر را طرد نكنید. «و امّا السائل فلا تنهر» یتیم را مأوى مى‌دهد ولى از ما در این حد مى‌خواهد كه بر یتیم سلطه نیفكنیم. «و امّا الیتیم فلا تقهر» 17* خداوند، سؤال نكرده عطا مى‌كند، پس ما لااقل بعد از سؤال و درخواست، به دیگران كمك كنیم. «ووجدك عائلا فاغنى... و امّا السائل فلا تنهر» 18* نعمت‌ها را محصولِ علم و تخصص و زرنگى خود ندانید، بلكه لطف او بدانید «بنعمة ربّك...» 19* مهمتر از غذا و لباس براى یتیمان، محبت است. «امّا الیتیم فلا تقهر» 20* از آنجا كه غم و غصه‌ها را نمى‌توان كم كرد، پس باید ظرفیّت‌ها را بالا برد تا بتوان مشكلات را تحمّل كرد و كم نیاورد. 21* سعه صدر، زمینه‌ساز انجام برنامه‌هاى سنگین رسالت است. «الم نشرح... وضعنا عنك وزرك» 22* مبارزه با خرافات و آداب و رسوم جاهلى بسیار سنگین است. «وزرك» 23* كار پیامبر در حدّ كمرشكن بود. «انقض ظهرك» 24* سنّت و برنامه الهى آن است كه بدنبال هر سختى، آسانى است. «انّ مع العسر یسرا» (در جاى دیگر قرآن مى‌خوانیم: «سیجعل اللّه بعد عُسر یسرا»(طلاق، 7) سختى‌ها و مشكلات زوال‌پذیرند و به آسانى تبدیل مى‌شوند). صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند بر اثر صبر نوبت ظفر آید 25* انسان باید بعد از فارغ شدن از هر كار و مسئولیّتى، آماده پذیرش مسئولیّت دیگر و تلاش و كوشش دیگر باشد. «فاذا فرغت فانصب» 26* تلاش و كوشش باید همراه با اخلاص باشد. «فانصب... الى ربّك فارغب» 27* پیمودن راه خدا باید عاشقانه و با رغبت باشد. «الى ربّك فارغب» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 597 1* نام انجیر یكبار و زیتون، شش بار در قرآن آمده است و هر دو داراى خواص غذایى و درمانى فراوانى هستند. انجیر براى هر سن و سالى به خاطر قندى كه دارد مفید است. ورزشكاران و كسانى كه دچار ضعف و پیرى هستند به خوردن آن سفارش شده‌اند. بر اساس برخى روایات، انجیر میوه‌اى بهشتى است و در طبّ قدیم، معجون انجیر و عسل براى زخم معده و انجیر خشك براى تقویت فكر سفارش شده است. امام رضاعلیه السلام فرمود: انجیر بوى دهان را مى‌برد، لثه‌ها و استخوان‌ها را محكم مى‌كند، مو را مى‌رویاند، درد را برطرف مى‌سازد و مثل دارو مؤثر است. زیتون، بلغم را برطرف مى‌سازد، رنگ صورت را صفا داده اعصاب را تقویت نموده، بیمارى و درد و ضعف را از بین مى‌برد و آتش خشم را فرو مى‌نشاند.(بحارالانوار، ج 66، ص‌183 به نقل از تفسیر نمونه) 2* امنیّت شهر مكّه، دعاى حضرت ابراهیم است كه گفت: «ربّ اجعل هذا بلداً آمنا»(بقره، 126) و این دعا مورد استجابت واقع شد. «هذا البلد الامین» 3* انسان در آفرینش بر همه موجودات برترى دارد. «خلقنا الانسان فى احسن تقویم» 4* دورى از ایمان و عمل صالح سبب سقوط است و ایمان، عامل دورى از هر گونه پستى و نزول است. «رددناه اسفل سافلین الاّ الّذین آمنوا و عملوا الصالحات» 5* از افتخارات اسلام این است كه كارش را با قرائت و علم و قلم شروع كرد و اولین فرمان خداوند به پیامبرش فرمان فرهنگى بود. 6* آغاز تحصیل علم باید با نام خدا باشد. «اقرء باسم ربّك» فارغ التحصیلان نیز باید در راه او باشند. «فاذا فرغت فانصب و الى ربّك فارغب» 7* اولین فرمان اسلام، فرمان فرهنگى است. «اقرء» 8* خواندن باید جهت الهى داشته باشد. «اقرء باسم ربّك» 9* پرورش الهى هم مادّى است، «ربك الّذى خلق - خلق الانسان من علق» هم معنوى. «ربّك الاكرم - الّذى علّم بالقلم» 10* معلم اصلى انسان خداست. «علّم الانسان ما لم یعلم» 11* قلم، بهترین وسیله انتقال دانش است. «علّم بالقلم» 12* رهائى از جهل با استفاده از قلم، جلوه‌اى از كرم و ربوبیّت اوست و نویسندگى هنر مطلوب و مورد ترغیب اسلام است. «علّم بالقلم» 13* خداوند هم جسم انسان را رشد مى‌دهد و هم روح او را. (كلمه «ربّك» میان دو كلمه «خَلَق» و «اِقرء» آمده است.) «اقرء باسم ربّك الّذى خلق» 14* اگر انسان ظرفیّت نداشته باشد، یا ثروت او را مغرور مى‌كند، چنانكه قارون مى‌گفت: «انّما اوتیته على علم عندى»( قصص، 78) یا قدرت او را مغرور مى‌كند، چنانكه فرعون مى‌گفت: «الیس لى ملك مصر»(زخرف، 51) یا علم او را مغرور مى‌كند. چنانكه بلعم باعورا به آن گرفتار شد. «آتیناه آیاتنا فانسلخ منها»(اعراف، 175) ولى اگر ظرفیّت باشد، حتى هر سه در یك نفر جمع مى‌شود مثل حضرت یوسف و سلیمان ولى مغرور نمى‌شود، چون همه را از خداوند مى‌داند نه خود. چنانكه حضرت سلیمان گفت: «هذا من فضل ربّى»(نمل، 40) و حضرت یوسف گفت: «ربّ قد آتیتنى من الملك و علّمتنى من تأویل الاحادیث»(یوسف، 101) آرى خطر آنجاست كه انسان به خود بنگرد نه خدا.(تفسیر نوین) «أن رآه استغنى» 15* انسان به خاطر آنكه به غلط خود را بى‌نیاز مى‌پندارد دست به طغیان مى‌زند. «لیطغى ان رآه استغنى» 16* انسان كم ظرفیّت است و پندار بى‌نیازى او را مست مى‌كند. «لیطغى ان رآه استغنى» 17* غنى بودن كمال است، ولى خود را غنى دیدن زمینه لغزشهاست. «راه استغنى» 18* هر چه داریم مى‌گذاریم و مى‌رویم خود را بى نیاز نپنداریم. «انّ الى ربّك الرجعى» 19* نشانه بندگى خدا نماز است. «عبدًا اذا صلّى» 20* سزاوار است كسى كه امر به تقوا مى‌كند خودش از راه یافتگان باشد. «كان على الهُدى او امر بالتّقوى» 21* ریشه طغیان دو چیز است: یكى آنكه خود را بى‌نیاز مى‌بیند. «رآه استغنى» دیگر آنكه خدا را نمى‌بیند و گمان مى‌كند خدا هم او را نمى‌بیند. «ألم یعلم بانّ اللّه یرى» 22* امام على‌علیه السلام مى‌فرماید: ثمره علم بندگى خداست. آغاز این سوره فرمان قرائت و تعلیم با قلم بود و پایانش سجده و تقرّب است. یعنى علم مفید، علمى است كه ما را به خدا برساند. البته راه قرب به خداوند شامل تمام كارهایى است كه با قصد قربت انجام مى‌شود، لیكن سجده بهترین راه قرب است. 23* در برابر ستمگران تهدید لازم است.«لنسفعًا بالناصیة» 24* دروغ و دروغ‌گویى ریشه دیگر خطاها و خلاف‌كارى است. «كاذبة خاطبة» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 598 1* خداوند در شب قدر، امور یك سال را تقدیر مى‌كند، چنانكه قرآن در جایى دیگر مى‌فرماید: «فیها یفرق كلّ امر حكیم»(دخان، 4) در آن شب، هر امر مهمّى، تعیین و تقدیر مى‌شود. بنابراین، شب قدر منحصر به شب نزول قرآن و عصر پیامبر نیست، بلكه در هر رمضان، شب قدرى هست كه امور سال آینده تا شب قدر بعدى، اندازه‌گیرى و مقدّر مى‌شود. 2* بیدار بودن شب قدر و احیاى آن با دعا و نماز و قرآن، مورد سفارش پیامبر و اهل بیت آن حضرت بوده است و در میان سه شب، بر شب بیست و سوم تأكید بیشترى داشته‌اند. چنانكه شخصى از پیامبر پرسید: منزل ما از مدینه دور است، یك شب را معیّن كن تا به شهر بیایم. حضرت فرمود: شب بیست و سوم به مدینه داخل شو.(وسائل‌الشیعه، ج‌3، ص‌307) 3* در روایات آمده است كه دهه آخر ماه رمضان، پیامبر بستر خواب خود را جمع نموده و ده شب را احیا مى‌داشت.(تفسیر مجمع البیان) 4* تقارن شب تقدیر بشر با شب نزول قرآن، شاید رمز آن باشد كه سرنوشت بشر، وابسته به قرآن است. اگر پیرو قرآن باشد، سعادت و رستگارى و اگر دور از قرآن باشد، شقاوت و بدبختى براى او رقم مى‌خورد. 5* زمان‌ها یكسان نیست، بعضى زمان‌ها بر بعضى دیگر برترى دارد. «لیلة القدر خیر من الف شهر» 6* با نزول فرشتگان بر قلب پیامبر و امام معصوم در شب قدر، ارتباط زمین با آسمان، مُلك با ملكوت و طبیعت با ماوراء طبیعت برقرار مى‌شود. 7* در روایات آمده است كه با منكران امامت، با سوره قدر احتجاج كنید.(تفسیر نورالثقلین) زیرا بر اساس این سوره، فرشتگان هر سال در شب قدر نازل مى‌شوند. در زمان حیات پیامبر بر وجود شریف حضرتش وارد مى‌شدند. پس از آن حضرت بر چه كسانى نازل مى‌شوند؟ روشن است كه هر كسى نمى‌تواند میزبان فرشتگان الهى باشد و باید او همچون پیامبر، معصوم بوده و ولایت امور بشر به عهده او باشد و او كسى جز امام معصوم نیست كه در زمان ما، حضرت مهدى‌علیه السلام مى‌باشد و فرشتگان در شب قدر شرفیاب محضرش مى‌شوند. 8* تقدیر امور در شب قدر، با نزول و حضور فرشتگان صورت مى‌گیرد. «تنزّل الملائكة... من كل امر» 9* قرآن از هر خطا و انحراف و لغو و باطل وتحریف دور است. «صحفاً مطهّرة» 10* با وجود هواى نفس، علم و دانش مشكل‌گشا نیست. اهل كتاب حق را به روشنى فهمیدند ولى به خاطر هواهاى نفسانى، دست‌خوش تفرقه شدند. «و ما تفرّق الّذین اوتوا الكتاب...» 11* ایمان بدون نماز و زكات استوار نیست. «یقیموا الصّلاة و یؤتوا الزكاة و ذلك دین القیّمة» 12* در روایاتى از شیعه و سنى نقل شده كه پیامبر اكرم‌صلى الله علیه وآله به علىّ بن ابیطالب فرمودند: تو و یاران تو خیر البریّة هستید.(شواهد التنزیل، ج‌2، ص‌357، به نقل از تفسیرنمونه.) 13* گل سر سبد هستى یعنى انسان، به خاطر پشت پا زدن به منطق و بیّنه، بدترین مخلوقات مى‌شود. «شرّ البریّة» 14* انسان با انتخاب خود جایگاه خود را تعیین مى‌كند، یا شرّ البریّه و جهنمى، یا خیر البریّه و بهشتى. «كفروا... شرّ البریّة... آمنوا... خیر البریّة» 15* رشد یا سقوط دیگر موجودات، محدود است ولى رشد و سقوط انسان، بى نهایت است. «شرّ البریّة - خیر البریّة» (انسان در اثر ایمان و عمل صالح مى‌تواند حتى از فرشتگان برتر باشد.) تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 599 1* بهشت جسم، باغ و نهر و بهشت روح، رضاى خداوند است. «جنّات عدن... رضى اللّه عنهم» 2* گواهى و شهادت زمین در قیامت، بیانگر آن است كه در همین حال، زمین آگاهانه كارهاى ما را درك مى‌كند و در آن روز با فرمان و وحى الهى بازگو مى‌كند. 3* زلزله بزرگ زمین در آستانه قیامت، امرى قطعى و حتمى است. «اذا زلزلت الارض زلزالها» (كلمه اذا در موردى بكار مى‌رود كه امر قطعى باشد) 4* قیامت روز تحیّر انسان است. «قال الانسان ما لها» 5* زمین از گواهان قیامت است. «یومئذ تحدّث اخبارها» 6* در قیامت راه هرگونه انكار بسته است. «یروا اعمالهم» 7* همه مردم در دادگاه عدل الهى یكسان‌اند. «فمن یعمل... فمن یعمل...» 8* كیفر و پاداش الهى، بر اساس عمل است. «فمن یعمل... فمن یعمل...» 9* عمل هر چه هم كوچك باشد، حساب و كتاب دارد. لذا نه گناهان را كوچك شمرید و نه عبادات را. «مثقال ذرّة» 10* در قرآن از علاقه شدید و حریصانه به مال دنیا كه سبب فراموش كردن آخرت و محرومان شود، انتقاد شده است. «انّه لحبّ الخیر لشدید» 11* قرآن از مال دنیا به «خیر» تعبیر كرده است: «لحبّ الخیر» تا بفهماند مال باید از راه خیر بدست آید و در راه خیر با نیت خیر و با شیوه خیر مصرف گردد. 12* مسلمانان باید اسب سوار و چابك باشند. (در سوگند به نفس اسب، نوعى تشویق به اسب سوارى هدفدار است.) «و العادیات ضَبحا» 13* در جهاد با دشمن، سرعت عمل یك ارزش است. «و العادیات ضَبحا» 14* دشمن را چنان غافلگیر كنید كه ناگاه در وسط آنان باشید تا فرصت مقابله با شما را نداشته باشند. «فوسطن به جمعًا» 15* ناسپاسى و مال دوستى انسان را در برابر جبهه حق قرار مى‌دهد. «و العادیات... انّ الانسان لربّه لكنود... لحبّ الخیر لشدید» 16* در فرهنگ اسلامى، ثروت و مال خیر است. «انّه لحبّ الخیر لشدید» 17* علاقه به مال، امرى فطرى است، آنچه مذموم است علاقه افراطى است كه انسان از یك سو دست به هر نوع درآمدى مى‌زند و از سوى دیگر حقوق واجب الهى را نمى‌پردازد. «لشدید» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 600 1* چون خداوند خبیر است، حسابرسى او نیز دقیق است. «یومئذ لخبیر» 2* شخصى سلمان را تحقیر كرد كه تو كیستى و چیستى؟ پاسخ داد: اول من و تو نطفه و آخر من و تو مردار است. این دنیاست، اما در قیامت، «مَن ثقلت موازینه فهو الكریم و من خفّت موازینه فهو لئیم»(تفسیر نور الثقلین) هر كس میزان او سنگین باشد، تكریم مى‌شود و هر كس سبك باشد، تحقیر و ملامت خواهد شد. 3* زندگىِ سراسر شاد، مخصوص قیامت است. زیرا در دنیا در كنار كامیابى‌ها، دغدغه بیمارى، سرقت، حسادت، از دست دادن و گذرا بودن هست. «عیشة راضیة» 4* حضرت على علیه السلام در خطبه 221 نهج البلاغه، بعد از تلاوت این سوره مطالبى دارند كه ابن ابى الحدید در شرح آن مى‌گوید: در طول پنجاه سال، بیش از هزار بار این خطبه را خوانده‌ام و عظمت این خطبه به قدرى است كه سزاوار است بهترین گویندگان عرب جمع شوند و این خطبه برایشان تلاوت شود و همه به سجده افتند، همانگونه كه هنگام تلاوت بعضى از آیات قرآن، همه به سجده مى‌افتند. 5* یقین، باور قلبى است كه عمیق‌تر از دانستن است. مثلا همه مردم مى‌دانند كه مرده كارى به كسى ندارد ولى حاضر نیستند در كنار مرده بخوابند، ولى مرده‌شور در كنار مرده به راحتى مى‌خوابد، زیرا مردم فقط مى‌دانند ولى مرده‌شور باور كرده و به یقین رسیده است. راه بدست آوردن یقین عمل به دستورات الهى است، همانگونه كه مرده‌شور در اثر تكرار عمل به این باور رسیده است. 6* یقین درجاتى دارد كه دو مرحله‌اش در این سوره آمده و مرحله دیگرش در آیه 95 سوره واقعه آمده است. مراحل یقین عبارتند از: علم الیقین، حق الیقین و عین الیقین. انسان، گاهى از دیدن دود پى به آتش مى‌برد كه این علم الیقین است، گاهى خودِ آتش را مى‌بیند كه عین الیقین است و گاهى دستى بر آتش مى‌نهد و سوزندگى آن را احساس مى‌كند كه حق الیقین است. 7* بر اساس احادیث، مراد از نعمتى كه در قیامت مورد سوال قرار مى‌گیرد، آب و نان نیست، كه بر خداوند قبیح است از این امور سؤال كند. بلكه مراد نعمت ولایت و رهبرى معصوم است(تفسیر نور الثقلین) امام رضا علیه السلام فرمود: سؤال از آب و نان و... از مردم قبیح است تا چه رسد به خداوند، بنابراین مراد از سؤال از نعمت، همان نعمت رهبرى معصوم است.(عیون الاخبار، ج‌2، ص‌129) 8* فزون طلبى و فخرفروشى انسان را به كارهاى بیهوده و عبث مى‌كشاند. «الهاكم التكاثر» 9* فزون‌طلبى، عامل غفلت از حساب قیامت است. «الهاكم التكاثر - لتسئلنّ یومئذ عن النعیم» 10* در برابر افكار و رفتار انحرافى باید هشدار را تكرار كرد. «كلاّ - ثمّ كلاّ - كلاّ» 11* تكاثر و تفاخر، كیفر سختى دارد. «الهاكم التكاثر... لترونّ الجحیم» 12* عاقبت اندیشى مانع فخر فروشى است. «كلاّ سوف تعلمون...» 13* كسانى‌كه به دنیا سرگرم هستند، هرگز به درجه یقین نمى‌رسند. «لو تعلمون علم الیقین» (كلمه لو در موارد نشدنى بكار مى‌رود.) 14* حساب قیامت بر اساس امكاناتى است كه خداوند به هركس داده است و لذا هر كس متفاوت از دیگرى است. «لتسئلنّ یومئذ عن النعیم» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 601 1* خسارت در مال قابل جبران است، امّا خسارت در انسانیّت، بالاترین خسارتهاست. «ان الخاسرین الّذین خسروا انفسهم»( زمر، 15) 2* سفارش دیگران به حق، ممكن است عوارض تلخى داشته باشد كه باید با صبر و استقامت به استقبال آن رفت. «تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر» 3* فخر رازى مى‌گوید: انسان در دنیا مانند یخ فروشى است كه هر لحظه سرمایه‌اش آب مى‌شود و باید هرچه زودتر آن را بفروشد و گرنه خسارت كرده است.(تفسیر كبیر) 4* انسانِ مطلق كه در مدار تربیت انبیا نباشد، در حال خسارت است. «انّ الانسان لفى خسر» 5* تنها راه جلوگیرى از خسارت، ایمان و عمل است. «آمنوا و عملوا الصالحات» 6* به فكر خود بودن كافى نیست. مؤمن در فكر رشد و تعالى دیگران است. «تواصوا بالحقّ» 7* سفارش به صبر به همان اندازه لازم است كه سفارش به حق. «بالحقّ - بالصبر» 8* جامعه زمانى اصلاح مى‌شود كه همه مردم در امر به معروف و نهى از منكر مشاركت داشته باشند. هم پند دهند و هم پند بپذیرند. «تواصوا بالحقّ» (كلمه «تواصوا» براى كار طرفینى است) 9* عیب جویى و طعنه به هر نحو و شكل ممنوع و حرام است. غیابى یا حضورى، با زبان یا اشاره، شوخى یا جدى، كوچك یا بزرگ مربوط به كار و صنعت یا آفرینش طبیعت. 10* یكى از آفات و خطرات ثروت اندوزى، تحقیر دیگران است. «همزة لمزة... جمع مالاً و عدّده» 11* مسائل اخلاقى جزء دین است و انسان مؤمن، باید زبان و نگاه خود را كنترل كند. «ویل لكلّ همزة لمزة» 12* مراقب باشیم فریب دنیا را نخوریم و به مال دنیا مغرور نشویم. «یحسب انّ ماله اخلده» 13* آنان كه به جاى انفاق مال، در فكر جمع و احتكار اموال هستند، منتظر عذاب خورد كننده قیامت باشند. «جمع مالاً و عدّده... لینبذنّ فى الحطمة» 14* نیش‌زبان و طعنه زدن، از گناهان كبیره است، زیرا درباره آن وعده عذاب آمده است. «ویل لكلّ همزة لمزة... لینبذنّ فى الحطمة» 15* كعبه قبل از اسلام نیز مقدس بوده و شكستن حرمت مقدسات كیفر دارد. «كیف فعل ربّك باصحاب الفیل» 16* پرندگان مأموران خداوند هستند و شعور دارند. «ارسل علیهم طیراً ابابیل» 17* اطلاع از طرح و نقشه دشمن و نقش بر آب كردن آن، مهم است. «یجعل كیدهم فى تضلیل» 18* دشمن از بزرگ‌ترین تجهیزات جنگى (همچون فیل) براى هجوم استفاده مى‌كند، امّا خداوند با استفاده از كوچك‌ترین حیوانات یعنى پرندگان آسمان، آنها را نابود مى‌كند. «اصحاب الفیل... طیراً ابابیل» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 602 1* وحدت و الفت میان اقشار جامعه، از نعمتهاى الهى است. «لایلاف قریش» 2* تا مسائل اقتصادى و امنیّتى جامعه حل نشود، نمى‌توان آنان را به عبادت دعوت كرد. «فلیعبدوا... الّذى اطعمهم... و آمنهم» 3* سفر براى كسب درآمد، مورد پذیرش اسلام است. «رحلة الشتاء و الصیف» 4* دین یك مجموعه به هم پیوسته است. نمازش از اطعام مسكین و رسیدگى به محرومین جدا نیست. 5* ریا و سُمعه دو خطر و آفت بزرگ هستند كه افراد مؤمن را تهدید مى‌كند. ریا آن است كه انسان كارى را براى دیدن مردم انجام دهد و سُمعه آن است كه كارى را بجا آورد و هدفش آن باشد كه كارش به گوش مردم برسد. این دو كار از نشانه‌هاى نفاق است. 6* نشانه ایمان، یتیم نوازى و توجه به گرسنگان و محرومان است و هركس بى‌توجه باشد بى‌دین است. «یكذّب بالدّین... یدعّ الیتیم» 7* هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نیست. «فویل للمصلّین» 8* خطر آنجاست كه كار زشت سیره دائمى انسان شود. «یكذّب... یدعّ... لا یحضّ» (قالب فعل مضارع بیانگر استمرار كار است) 9* اخلاص، شرط قبولى نماز و عبادت است. «فویل للمصلّین الّذین... یراءون» 10* اطعام فقرا مخصوص توانگران نیست، همه وظیفه دارند، گرچه از طریق تحریك و تشویق دیگران باشد. «لا یحضّ على طعام المسكین» 11* بى اعتنائى به گرسنگان، نشانه بى‌اعتقادى به قیامت است. «یكذّب بالدّین... و لا یحض على طعام المسكین»(حاقّه، 34) 12* بخل، ویژگى منكران معاد است، كه حتى از عاریه دادن چیزهاى كوچك و ناچیز بخل مى‌ورزند. «یكذّب... یمنعون الماعون» 13* كلمه «كوثر» از «كثرت» گرفته شده و به معناى خیر كثیر و فراوان است. و روشن است كه این معنا مى‌تواند مصادیق متعدّدى همچون وحى، نبوّت، قرآن، مقام شفاعت، علم كثیر و اخلاق نیكو داشته باشد، ولى آیه آخر سوره، مى‌تواند شاهدى بر این باشد كه مراد از كوثر، نسل مبارك پیامبر اكرم است. زیرا دشمنِ كینه‌توز با جسارت به پیامبر، او را ابتر مى‌نامید و خداوند در دفاع از پیامبرش فرمود: «انّ شانئك هو الابتر» دشمن تو، خود ابتر است. بنابراین اگر مراد از كوثر، نسل نباشد، براى ارتباط آیه اول و سوم سوره، توجیه و معنایى دل‌پسند نخواهیم داشت. 14* این نسل پر بركت از طریق حضرت خدیجه نصیب پیامبر اكرم‌صلى الله علیه وآله شد. آرى خدیجه مال كثیر داد و كوثر گرفت. ما نیز تا از كثیر نگذریم به كوثر نمى‌رسیم. 15* فخررازى در تفسیر كبیر مى‌گوید: چه نسلى با بركت‌تر از نسل فاطمه كه مثل باقر و صادق و رضا از آن برخاسته است و با آنكه تعداد بسیارى از آنان را در طول تاریخ، به خصوص در زمان حكومت بنى‌امیّه و بنى‌عبّاس شهید كردند، امّا باز هم امروز فرزندان او در اكثر كشورهاى اسلامى گسترده‌اند. 16* در زمانى كه خبر تولّد دختر سبب اندوه پدر مى‌شد، به گونه اى كه صورتش از غصه سیاه گشته و به فكر فرو مى‌رفت كه از میان مردم فرار كند یا دخترش را زنده به گور كند: «یتوارى من القوم ام یدُسّه فى التّراب»( نحل، 59) در این زمان قرآن به دختر لقب كوثر مى‌دهد تا فرهنگ جاهلى را به فرهنگ الهى و انسانى تبدیل كند. 17* عطاى استثنایى در سوره استثنایى با الفاظ استثنایى: عطا بى‌نظیر است، چون كوثر است؛ سوره بى‌نظیر است، چون كوچك‌ترین سوره قرآن است و الفاظ بى‌نظیرند، چون كلمات «اعطینا»، «الكوثر»، «صلِ‌ّ»، «انحر»، «شانئك» و «ابتر» تنها در این سوره به كار رفته و در هیچ كجاى قرآن شبیه ندارد. 18* در نعمت‌ها و شادى‌ها خداوند را فراموش نكنیم. «اعطیناك الكوثر فصلّ» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 603 1* در شأن نزول این سوره آمده است كه بعضى از سران قریش به پیامبر گفتند: اى محمّد تو یك سال از آیین ما پیروى كن، ما سال بعد از تو پیروى مى‌كنیم. آنگاه هر كدام بهتر بود آن را ادامه مى‌دهیم، اما پیامبر نپذیرفت. گفتند: لااقل خدایان ما را مسّ كن و تبرّك بجوى تا ما نیز خداى ترا بپرستیم، در این هنگام این سوره نازل شد. 2* به نام وحدت، نباید از اصول و ارزشها سرپیچى كرد. «لا اعبد ما تعبدون» 3* دنیاى كفر باید از تسلیم شدن مسلمانان مأیوس باشد. «لا اعبد... و لا انا عابد» 4* اعلام برائت از كفار باید مكرّر و مؤكّد و علنى باشد. «قل یا ایّها الكافرون لا اعبد ما تعبدون» 5* در دین معامله نكنید، با دشمن سازش و مداهنه نكنید و در برابر تكرار پیشنهادهاى نابجا، شما نیز موضع خود را قاطعانه تكرار كنید. «لا اعبد... لا انتم عابدون... و لا انا عابد...» 6* مسلمانان وظیفه دارند در حدّ توان و امكان خود تلاش كنند تا زمینه ورود دیگران به اسلام فراهم شود. «اذا جاء نصر اللّه... النّاس یدخلون فى دین اللّه» 7* علاقه‌ها و روابط خانوادگى نباید خللى در ایمان و مكتب ایجاد كند. «تبّت یدا ابى لهب» 8* با آنكه ابولهب و همسرش مردهاند و استخوانهایشان پوسیده است اما این آیات همچنان باید تلاوت شود تا مایه عبرت دیگران و زیاد شدن قهر و عذاب الهى بر آنان گردد. 9* در قدیم بته‌هاى هیزم را كه جمع مى‌كردند، آن را با طناب مى‌بستند و آن را به دوش مى‌انداختند. چون همسر ابولهب، هیزم در مسیر راه پیامبر مى‌ریخت تا آن حضرت را آزار دهد، لذا قرآن مى‌فرماید: در قیامت نیز هیزم آتش دوزخ است و آن طناب‌هایى كه براى جمع آورى هیزم استفاده مى‌كرد، به گردنش آویخته است.(تفسیر المیزان) 10* اعلام برائت از نااهلان جزء دین است. «تبّت یدا ابى لهب» 11* در نظام مكتبى، ضابطه بر رابطه مقدم است. «تبّت یدا ابى لهب» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 604 1* توحید، مرز میان ایمان و كفر است و ورود به قلعه ایمان بدون اقرار به توحید ممكن نیست. اولین سخن پیامبر كلمه توحید بود: «قولوا لا اله الا اللّه تفلحوا». شعار توحیدى «لا اله الا اللّه» از سه حرف (الف، لام و ها) تركیب شده و ذكرى است كه در گفتنش حتى لب تكان نمى‌خورد ولى عملش تا اطاعت از رهبرى معصوم و جانشینان آنان ادامه دارد؛ زیرا شرط توحید طبق فرمایش امام رضاعلیه السلام ایمان به امام معصوم و اطاعت از اوست. 2* در سفرى كه امام رضاعلیه السلام با اجبار مأمون وادار به هجرت از مدینه به مرو شد، در مسیر راه وقتى به نیشابور رسید، مردم دور آن حضرت جمع شدند و از او هدیه و رهنمود خواستند. امام رضاعلیه السلام فرمود: پدرم از پدرش و او از اجدادش و آنان از پیامبر خدا نقل كردند كه خداوند فرموده است: «كلمة لا اله الا اللّه حصنى فمن دخل حصنى أمن من عذابى: توحید، قلعه من است و هر كس داخل این قلعه شود از قهر من در اَمان است.» آنگاه امام رضاعلیه السلام فرمود: البتّه توحید شروطى دارد و من (كه امام حاضر هستم) شرط آن هستم، یعنى توحید بى‌ولایت پذیرفته نیست. در زمان غیبت امام معصوم نیز، بنا بر فرمان خودشان باید به سراغ فقهاى عادلى كه از هوى و هوس دورند، برویم. بنابراین توحید كامل، ایمان به یكتایى خداوند، دور كردن فكر و عمل از هر نوع شرك و پیروى از رهبران معصوم در زمان حضور و فقهاى عادل در زمان غیبت است. 3* خداوند در همه چیز یكتاست. در ذات و صفات، در علم و قدرت و حیات و حكمت، در آفرینش و هستى بخشى. «قل هو اللّه احد» 4* تبلیغات سوء، جوسازى‌ها، سخن چینى‌ها، جاسوسى‌ها و شایعه‌پراكنى‌ها، نمونه هایى از «نفّاثات فى العقد» است، یعنى مى‌دمند تا محكمات را سست كنند. چنانكه كسانى با وسوسه و شك میان همسران فتنه گرى مى‌كنند «ما یفرّقون بین المرء و زوجه»(بقره، 102) 5* «شرّ ما خلق» یعنى شرّ از سوى مخلوقات است، نه از سوى خالق و نه ناشى از خلقت. 6* سخن و یا حركتى كه روابط و دوستى‌هاى محكم را متزلزل كند، نفّاثات است و باید از آن به خدا پناه برد. 7* در میان تمام شرور نام سه شرّ در این سوره آمده است: - شرور پنهان و در تاریكى‌ها. «من شرّ غاسق اذا وقب» - شرور زبان‌هاى ناپاك. «من شرّ النفّاثات فى العقد» - شرور حسادت‌ها و رقابت‌هاى منفى. «و من شرّ حاسد اذا حسد» 8* حسادت در میان تمام شرور، برجسته‌ترین شرّ است. زیرا حسود نقشه‌ها مى‌كشد و حیله‌ها مى‌كند و مرتكب انواع شرور مى‌شود تا به هدف برسد. 9* براى درمان حسادت باید اینگونه فكر كرد: دنیا، كوتاه و كوچك است و غصه براى آن ارزشى ندارد. ما نیز نعمت‌هایى داریم كه دیگران ندارند. نعمت‌ها بر اساس حكمت تقسیم شده است، گرچه ما حكمت آن را ندانیم. آنكه نعمتش بیشتر است، مسئولیّتش بیشتر است. بدانیم كه حسادت ما بى‌نتیجه است و خداوند به خاطر اینكه بنده‌ى چشم دیدن نعمتى را ندارد، لطف خود را قطع نمى‌كند و فقط خودمان را رنج مى‌دهیم. 10* دشمن آنقدر مى‌دمد تا تبلیغاتش مؤثّر واقع شود. («نفّاثات» جمع «نفّاثة»، صیغه مبالغه است.) 11* با وسوسه‌ها عقاید سست مى‌شود و حرف اثر مى‌كند. «من شرّ النفاثات فى العقد» 12* گفتنِ كلمه «اعوذ» براى نجات از خطرات كافى نیست، بلكه باید در عمل نیز از عوامل خطرساز دورى كرد. وگرنه خانه را در مسیر سیل ساختن و نوشتن «اعوذ باللّه من السّیل» بر سر در خانه به منزله مسخره است. كسى كه مى‌گوید: «اعوذ باللّه»، باید در عمل نیز از سرچشمه‌هاى فساد دورى كند. 13* در اول قرآن با «بسم اللّه» از خدا استمداد كردیم و در آخر قرآن نیز به خدا پناه مى‌بریم. 14* در این سوره چون وسوسه درون روح و قلب انسان جاى مى‌گیرد و با ایمان و عقل و فكر ما بازى مى‌كند، سه بار نام خداوند یاد شده است: «ربّ النّاس، ملك النّاس، اله النّاس» اما در سوره فلق كه شرور خارج از سینه‌هاست، یكبار نام خداوند مطرح است. «ربّ الفلق» آرى خطر انحراف فكرى و تأثیر آن در روح به مراتب بیشتر از خطرات خارجى است و دشمنان فرهنگى و فكرى، از دشمنان نظامى و اقتصادى مرموزتر و خطرناكترند. 15* وقتى پیامبر، به خدا پناه مى‌برد، وظیفه ما روشن است. «قل اعوذ بربّ النّاس» 16* بالاترین خطرها پنهان‌ترین آن‌هاست كه وسوسه درونى باشد. «من شرّ الوسواس الخنّاس» «والحمدللّه ربّ العالمین» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)