eitaa logo
تفسیر آسان قرآن
251 دنبال‌کننده
604 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بنام خدا.إن شاء الله هر روز دو صفحه از قرآن به همراه صوت وتفسیر آسان وکاربردی گذاشته خواهد شد.خلاصه تفسیر حاج آقا قرائتی ارتباط با مدیر @kh8514
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 223 1* قرآن، تنها از نظر فصاحت و بلاغت معجزه نیست، بلکه از نظر معارف، مواعظ، براهین، اخبار غیبی و قوانین زندگی نیز معجزه است، زیرا جملۀ {و ادعوا من استطعتم} دعوت از همۀ مردم است، نه فقط عرب هایی که فصاحت و بلاغت قرآن را می فهمند. 2* قرآن محدود به زمان، مکان، نژاد و نسل خاصی نیست، چون بر اساس علم خداوند است. {انزل بعلم الله} 3* انگیزه و هدف مهم است، نه فقط خود عمل. {من کان یرید احیاة الدنیا} 4* دلیل نپذیرفتن حق، دنیا طلبی است. {فان لم یستجیبوا...من کان یرید الحیاه الدنیا} 5* دست دنیاگرایان در آخرت خالی است. {لیس لهم فی الآخره} 6* عمل برای دنیا یا از روی ریا، در آخرت پوچ و تباه است. {حبط ما صنعوا فیها و باطل} 7* ملاک و محور، حق باشد نه حزب. بجای توجه به حزب و نژاد و منطقه، بدنبال پیروی از حق باشیم. {و من یکفر به من الاحزاب} 8* افترا بر خداوند، بزرگ ترین ظلم هاست. نویسندگان و گویندگان مذهبی، مراقب گفتار و نوشتار خود باشند. {و من اظلم ممن افتری علی الله} 9* دشمن در مرحلۀ اول راه را می بندد و اگر نتوانست، مسیر را منحرف می کند. {یصدون...و یبغونها عوجا} 10* دین خدا هیچ گونه کجی و انحرافی ندارد و مخالفان، خود شبهه و انحراف درست می کنند. {یبغونها عوجا} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 231 1* انحرافات اخلاقی و جنسی، ظلم است. {من الظالمین} 2* هر کس همجنس بازی را جایز و آزاد بداند، باید منتظر قهر خدا باشد. {و ما هی من الظالمین ببعید} 3* تنها عبادت خداوند کافی نیست، بلکه برائت از مشرکان نیز لازم است. {ما لکم من اله غیره} 4* برای نهی از منکر باید به مردم شخصیت و دلگرمی داد. {انی اراکم بخیر} 5* در صورتی که گناه در جامعه به حالت عادت در آید، باید با تکرار تذکر و پیگیری مداوم، آن را برطرف کرد. 6* باید با داد و ستدها و امور اقتصادی، نظارت و کنترل باشد. {اوفوا...لا تبخسوا} 7* ضایع کردن حق مردم در مسائل اقتصادی، یکی از بارزترین نمونه های فساد است. زیرا اقتصاد ناسالم، جامعه را به فساد می کشاند. {لا تبخسوا، مفسدین} 8* رزق اندک ولی حلال، بهتر از درآمد بسیار، اما حرام است. {بقیت الله خیر} 9* نماز واقعی، انسان را به ارشاد دیگران و امر به معروف و نهی از منکر وامی دارد. {اصلاتک تامرک ان نترک} 10* دین، نه از سیاست جداست و نه از اقتصاد. {اصلاتک...نترک...فی اموالنا} 11* مالکیت بر چیزی، دلیل جواز هر نوع مصرف نیست. {نترک...ان نفعل فی اموالنا ما نشاء} 12* تجلیل و ستایش مخالفان از ما، گاهی به خاطر سکوت و نگفتن حق است. {انک لانت الحلیم الرشید} 13* روزی انسان از خداست، نه به زرنگی ما. {رزقنی منه} 14* آمر به معروف و ناهی از منکر باید قبل از دیگران، خودش اهل عمل باشد. انبیا فقط طراح و فرمانده نبودند، بلکه خودشان از بهترین مصادیق اهل عمل بشمار می رفتند. {و ما ارید ان اخالفکم الی ما انهاکم عنه} 15* مرز کار انبیا توان و قدرت است، نه ساعت، روز، ماه و سال. {ما استطعت} 16* ارادۀ کارها از ما، ولی میزان توفیق از خداست. {ان ارید، ما توفیقی الا بالله} 17* در کارها آخرین تلاش را به کار ببریم، ولی بدانیم که موفقیت به دست خداوند است. {ما استطعت و ما توفیقی...} 18* توکل زمانی نتیجه بخش است که در کنار تلاش باشد. {ما استطعت، توکلت} 19* در آیه 88 برای آمر به معروف و ناهی از منکر این سفارش ها شده است: الف: اهل عمل باشد ب: هدف او اصلاح جامعه باشد. ج: توفیق کارش را از خداوند بداند. د: همیشه بر او توکل نماید. ه: در مشکلات به او پناه ببرد. تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 258 1* گر چه معمولا مردم بر دین و روش حاکمانشان هستند: (الناس علی دین ملوکهم)، اما سیستم مدیریت اسلامی، اطاعتِ مطلق از مدیر نداریم، (لا طاعة لمخلوق فی معصیة الخالق) بنابراین، شعار (المامور معذور) صحیح نیست. 2* نتیجه تقلید و پیروی کورکورانه، حسرت است. {کنا لکم تبعا فهل انتم مغنون} 3* در قیامت هیچ کس نمی توانند مانع عذاب الهی شود. {فهل انتم مغنون} 4* گناهکار در قیامت دست و پا می زند تا برای خود شریک جرم پیدا کند و انحراف خود را به گردن دیگران بیندازد. گاهی می گوید: دوست بد مرا منحرف کرد: {لقد اضلنی عن الذکر} (فرقان،29) گاهی می گوید: رهبران فاسد مرا فاسد کردند: {لولا انتم لکنا مومنین} (سبا،31) گاهی شیطان را ملامت می کند و او را عامل گمراهی خود می داند، اما شیطان می گوید: مرا سرزنش نکنید، {لا تلومونی...} من جز وسوسه و دعوت کاری نداشتم. انحراف از خود شما بود. 5* شیطان، انسان را مجبور نمی کند، بلکه وسوسه و دعوت می کند. {دعوتکم} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran) (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 311 1* کافر، دین را مانع پیشرفت، و کفر را عامل رشد می داند. {کفر بآیاتنا و قال لاوتین} 2* ملاک ارزش نزد کفار، مال و فرزند است. {لاوتین مالا و ولدا} 3* مرفّهانِ کج فکر را تحقیر کنید تا در جامعه الگو نشوند. {أفرأیت...اطّلع الغیب...نمدّ له من العذاب} 4* پندارهای باطل را با صراحت سرکوب کنید. {کلا} 5* برای هر گفتار و عملی تا مدتی مهلت است، شاید پشیمان شده و توبه کند، ولی اگر آن مدت سرآمد و پشیمان نشد، ثبت می شود. حرف (سین) در {سنکتب} نشانۀ مهلت است. 6* سخن باید به علم و دلیل تکیه داشته باشد، چرا که انسان مسئول گفته های خود است. {سنکتب ما قالوا} 7* امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس با اطاعت از مخلوقی مرتکب گناه شود، آن اطاعت به منزلۀ پرستش است. 8* شیطان انسان را تحریک می کند، ولی اجبار نمی کند. {تؤزّهم أزّا} 9* تحریک شیطان بسیار قوی است. {تؤزّهم أزّا} 10* هیچ چیز حتی وسوسه های شیطان، از اراده خداوند خارج نیست. {انا ارسلنا...تؤزّهم أزّا} 11* کفر، مایۀ تحریک پذیری از شیطان است. {علی الکافرین تؤزّهم} 12* برنامه های الهی منظّم و زمان بندی شده است، پس در مرگ و هلاکت کافران عجله نکنیم. {فلا تعجل علیهم} 13* قرآن، برای شفاعت شرایطی قائل است و چنین نیست که هر کس هر چه را خواست شفیع خود قرار دهد. در قیامت،، کفار به هر دری می زنند و از هر کسی پناه می خواهند، ولی جواب منفی می شنوند. 14* شفاعت، دارای نظامی قانون مند و تحت نظارت خداوند است. {لا یملکون الشفاعة الا من...} 15* کسی از پیش خود قدرت و حق شفاعت ندارد. {لا یملکون} 16* شفاعت، جلوه ای از رحمت گستردۀ الهی است. {عند الرحمن عهدا} 17* افراد خاص و متعهد از طرف خداوند حق شفاعت دارند. {الا من اتخذ عند الرحمن عهدا} 18* اعتقاد به فرزند داشتن خدا، سخنی بی پایه و بسیار زشت است. {ولدا...شیئاً اِدّا} 19* فرزند داشتن خدا نشانۀ کمال نیست، بلکه مایۀ نقص است. {شیئاً اِدّا} 20* گناه می تواند مایۀ برهم ریختن نظام هستی گردد. {تکاد السموات یتفطّرن منه} 21* خداوند، هستی را برای انسان آفرید و اگر انسان منحرف شود، سقوط هستی بی جا نیست. {تکاد السموات یتفطرن منه} 22* روز قیامت تمام وابستگی های فامیلی، اقتصادی و اجتماعی، حزبی و غیره گسسته می شود. {فَردا} تفسیر آسان قرآن https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 340 1* مطالعۀ آفرینش، هم ایمان آفرین است و هم عشق آفرین. {الم تر} 2* قوانین طبیعی، مانع ارادۀ الهی نیست. {الا باذنه} 3* دلیل الطاف الهی، رأفت و لطف اوست. {ان الله بالناس لرؤف رحیم} 4* دین باید از طرف خدا باشد. {جعلنا} 5* وظیفۀ مبلغ، هدایت امت و استقامت در این راه است. {و ادع الی ربک} 6* در برابر جدال و ستیز و تضعیف مخالفان، تقویت رهبران حق لازم است. {فلا ینازعنک فی الامر...انک لعلی هدی مستقیم} 7* یاد خدا و واگذاری امور به او، بهترین وسیلۀ آرامش است. {و ان جادلوک فقل الله اعلم...} 8* با افراد لجوج و اهل جدل درگیر نشوید. {و ان جادلوک فقل الله اعلم} 9* علم خداوند نسبت به تمام هستی یکسان است. {یعلم ما فی السماء و الارض} 10* احاطۀ علمی خداوند بر همۀ امور و ثبت آن در کتابی مخصوص، برای او آسان است. {علی الله یسیر} 11* در مبارزه میان کفر و ایمان، لبه تیز حمله های کافران، روی مراکز و شخصیت های معنوی و فرهنگی متمرکز است، آنان گاهی مراکز عبادت را هدف قرار می دهند که در آیۀ 40 همین سوره خواندیم: {لهدمت صوامع و بیع} و گاهی بدنبال حمله به مبلغان و مروّجان دین یا مستمعین آنان هستند. {یسطون بالذین یتلون} 12* حجت و استدلال باید روشن باشد. {بینات} 13* کسی که برهان ندارد، به حمله و یورش تمسّک می جوید. {یسطون} (توسل به زور نشانۀ عجز در منطق است) تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 379 1* انسان از نظر فطرت، پرستشگر است؛ اگر حق را نپرستد به سراغ باطل می رود. {وجدتها و قومها یسجدون...} 2* مردم، دینی را می پذیرند که حاکمان پذیرفته باشند. (الناس علی دین ملوکهم) {وجدتها و قومها یسجدون للشمس} 3* تزیین کارهای زشت، عامل انحراف مردم است. {زین لهم الشیطان} 4* گذشتۀ بدِ افراد، نشانۀ عاقبت بد آنها نیست. (بلقیس و قوم او منحرف بودند ولی بعداً هدایت شدند) {لا یهتدون} 5* در گزارش ها، اصل خبر را بگویید و تحلیل و برداشت را به اهلش واگذار کنید. {انی وجدت...فهم لا یهتدون} (آنچه هدهد گزارش داد صحیح بود، ولی آنجا که تحلیل کرد خلاف گفت، زیرا آنها هدایت شدند) 6* کلمۀ (خَبء) به معنای پوشیده و پنهان است. حضرت علی علیه السلام می فرماید: (المرء مخبوء تحت لسانه) ارزش و شخصیت انسان در زیر زبانش مخفی است. تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد 7* هدف شیطان از تزیین بدی های مردم آن است که آنان برای خدا سجده نکنند. {زین لهم اشیطان - الا یسجدوا} 8* زودباوری ممنوع؛ ردّ حرف دیگران نیز بدون دلیل ممنوع. {سننظر} (در مورد مسائل مهم، به یک گزارش اعتماد نکنید) 9* در گزینش افراد برای انجام ماموریت ها، هر کس شناخت و احساس بیشتری دارد اولویت خواهد داشت. {اذهب} 10* ارشاد و تبلیغ را با رحمت آغاز کنیم. {بسم الله الرحمن الرحیم} 11* حتی در نوشتن چند جمله، {بسم الله الرحمن الرحیم} را به صورت کامل بنویسیم، نه خلاصه. 12* نامه ها را ساده و خلاصه بنویسیم. القاب را حذف و اهداف را روشن نماییم. از لعن و توهین دوری کنیم. رحمت و صلابت را در کنار هم مطرح نماییم. {بسم الله الرحمن الرحیم...لا تعلوا...و أتونی} 13* در مسایل حکومتی، باید حرف آخر را یک نفر بزند. {و الامر الیک} 14* شیوۀ حکومت های غیر الهی، ایجاد فساد و ذلت در بین منطقه و مردم است. {کذلک یفعلون} 15* هدیه، گاهی در واقع رشوه و حق السکوت است. {بهدیة} 16* دشمنان نیز ما را با فرستادن هدایا آزمایش می کنند. {مرسلة الیهم بهدیة} تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 392 1* در تربیت باید تذكّرات، تدریجى، گام به گام، مكرّر و متنوّع باشد. «وصّلنا» (آرى با یك یا دو تذكّر مختصر نباید انتظار اصلاح وتربیت داشت) 2* انسان، موجودى فراموشكار است و نیاز به تذكّر دارد. «یتذكّرون» 3* ایمانى ارزش دارد كه بر اساس معرفت و شناخت حقّ باشد. «آمنّا به اِنّه الحقّ» 4* شرایط وزمینه‌هاى افراد، در دریافت الطاف الهى متفاوتند. «یؤتون اجرهم مرّتین بما صبروا» 5* پذیرش حقّ، نیازمند صبر در مقابل انواع انتقادها ومشكلات است. «قالوا آمنّا... یؤتون أجرهم... بماصبروا» 6* گذشت از بدى‌هاى دیگران و انفاق به آنان در صورتى ارزش دارد كه خصلت و خوى انسان باشد. «یدرؤن - ینفقون» (فعل مضارع نشانه دوام و استمرار است. آرى، مؤمنانى مورد ستایش‌اند كه داراى پشتكار، گذشت و اهل‌بخشش باشند.) 7* اگر بدانیم كه رزق از طرف خداست، انفاق براى ما آسان مى‌شود. «ممّا رزقناهم ینفقون» 8* مورد انفاق تنها مال نیست، از علم، توان و آبرو نیز مى‌توان انفاق كرد. «ممّا رزقناهم ینفقون» 9* «لَغو» یعنى امر بیهوده كه هم در كلام و هم در عمل قابل بروز است و مؤمنان به اعراض از آن سفارش شده‌اند. از جمله ویژگى‌هاى بهشت آن است كه لغو و بیهودگى در آنجا نیست. «لا لغو فیها و لا تأثیم»{طور، 23} 10* «مُدارا»، كوتاه آمدن از موضع قدرت است، نظیر پدرى كه دست كودكش را در دست دارد وقدرت بر تند رفتن دارد، ولى آهسته راه مى‌رود؛ امّا «مُداهنه»، كوتاه آمدن از موضع ضعف است. نظیر بسیارى از رؤساى كشورها كه به خاطر نداشتن شجاعت، در اختیار ابرقدرت‌ها قرار دارند. انبیا و اولیاى الهى با مردم مدارا مى‌كنند؛ امّا در برابر كفر مداهنه نمى‌ورزند. 11* مؤمن واقعى كسى است كه نه تنها به مجلس لغو نمى‌رود و به سخن لغو گوش نمى‌دهد، بلكه اگر كلام بیهوده‌اى هم شنید، عكس‌العمل نشان مى‌دهد. «و اذا سمعوا اللغو اعرضوا عنه» 12* از شیوه‌هاى عمومى وساده‌ى نهى از منكر، اعراض از منكر است. «سمعوا... اعرضوا عنه» (لغو را با لغو پاسخ نگوییم.) 13* انسان در برابر آنچه مى‌شنود، مسئول است. «سمعوا... اعرضوا» 14* قاطعیّت، صلابت و عدم سازش، نشانِ ایمان راسخ است. «لنا اعمالنا و لكم اعمالكم» 15* وظیفه‌ى انبیا ابلاغ پیام‌هاى الهى و ارائه‌ى راه است. پذیرفتن یا عدم پذیرش مردم ربطى به آن بزرگواران ندارد. «انّك لا تهدى» 16* دین، تنها عقیده نیست، بلكه برنامه‌هاى عملى نیز دارد. «نتّبع الهُدى معك» 17* ایمان آوردن، تنها به آگاهى داشتن نیست، بلكه به جرأت هم نیاز دارد. «ان نتّبع الهُدى معك نتخطّف» (آرى، گروهى حقّانیّت اسلام را مى‌فهمند، ولى بخاطر حفظ منافع شخصى از آن سرباز مى‌زنند.) 18* انسان، وطن‌دوست است. «من ارضنا» 19* گاه ثروت و رفاه نه تنها مایه‌ى سعادت نیست كه باعث غرور، طغیان و هلاكت است. «كم اهلكنا... بطرت معیشتها» 20* سرنوشت افراد و جوامع، در گرو اعمال خود آنهاست. «كم اهلكنا... بطرت معیشتها» 21* سنّت الهى، هلاكت مرفّهان بى‌ایمان است. «اهلكنا من قریة بطرت» 22* خرابه‌ها وبقایاى تمدّن‌هاى گذشته، بهترین پندآموز نسل‌هاى بعدى است. «تلك مساكنهم» (از جمله برنامه‌هاى تربیتى، بازدید از همین اماكن است.) 23* تا اتمام حجّت نشود، قهرى از جانب خدا نازل نمى‌شود. «ماكان‌ربّك‌مهلك‌القرى‌ حتّى‌یبعث‌رسولاً» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 398 1* یارى الهى به معناى ترك كوشش و تلاش نیست. حضرت نوح و یاران او كشتى را ساختند. «السّفینة» 2* عبادت بدون تقوا كارساز نیست. «اعبدوا اللّه واتقّوه» 3* از انگیزه‌هاى پرستش غیر خدا، رسیدن به نان و نواست. «لایملكون لكم رزقا» 4* غیر خدا، توان روزى دادن ندارند، نه آنكه مى‌توانند ولى نمى‌دهند. «لایملكون» نفرمود: «لایرزقونكم» 5* در ارشاد و تبلیغ، پس از آنكه باطل بودن فكرى را ثابت كردید، راه حقّ را نشان دهید. «لایملكون لكم رزقا فابتغوا عنداللَّه الرّزق» 6* خدا رازق است، ولى انسان نیز باید تلاش كند. «فابتغوا» 7* ابتدا باید نیازهاى مادّى و رفاهى را حل كرد، سپس مردم را ارشاد نمود. «فابتغوا عنداللَّه الرزق و اعبدوه» 8* سرچشمه‌ى رزق، نزد خداست. «عنداللَّه الرّزق» 9* ارشاد و تبلیغ، باید روشن و گویا باشد. «البلاغ المبین» 10*با طرح سؤال، فطرت غافلان را بیدار كنیم. «أولم یروا...» 11* اسلام دین اندیشه است و از همه‌ى مردم براى اندیشیدن دعوت كرده است. «أولم یروا...» 12* آفریدن، میراندن و دوباره زنده كردن، كار دائمى خداوند است. «یبدى‌ء اللّه الخلق ثمّ یعیده» (فعل مضارع، نشانه‌ى استمرار و دوام است.) 13* آفرینش اوّلیه و بازآفرینى در قیامت، براى خداوند آسان است، تنها یك اراده مى‌خواهد. «انّ ذلك على اللّه یسیر» 14* جهانگردى، سیر و سفر، مطالعه‌ى طبیعت و گردش‌هاى هدفدار، یك وظیفه و ارزش است. «قل سیروا فى الارض فانظروا» 15* گردش در طبیعت، مى‌تواند انسان را به فكر وادارد. «قل سیروا... فانظروا» 16* با مطالعه‌ى دقیق در آفرینش، شك و تردید خود را بر طرف كرده و خدا را بهتر مى‌توانیم بشناسیم. «فانظروا...» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 409 1* جهانگردى هدفدار، مورد سفارش اسلام است. «قل سیروا...» 2* حفظ آثار عبرت‌انگیز براى آیندگان، لازم است. «سیروا - فانظروا» 3* تاریخ از منابع شناخت است. مطالعه‌ى تاریخ و بهره‌گیرى از حوادث گذشته، چراغ راه آینده است. «فانظروا» 4* سنّت‌ها و قوانین حاكم بر تاریخ، ثابت است. (با مطالعه‌ى علل حوادث دیروز، مى‌توان راه امروز را شناسایى كرد.) «فانظروا» 5* هم دین باید محكم، استوار ومنطقى باشد و هم دیندار، جدّى و عاشق. «فأقم... للدّین القیّم» 6* توجّه به دین باید در متن كارها و با تمام وجود باشد، نه در حاشیه و با كراهت. «فأقم وجهك للدین» 7* از فرصت‌ها استفاده كنیم. «فأقم... قبل ان یأتى» 8* اگر به خطرات قیامت توجّه كنیم، دیندارى ما جدّى مى‌شود. «فأقم... قبل ان یأتى یوم...» 9* تشویق و تنبیه هر دو لازم است. «فعلیه كفره - فلانفسهم» 10* ایمان و عمل صالح، شما را مغرور نكند، زیرا كه دریافت هر نعمتى از فضل خداست. «لیجزى ... من فضله» 11* براى رفتن به بهشت، ایمان تنها كافى نیست، بلكه اعمال صالح نیز لازم است. «آمنوا و عملوا الصّالحات» 12* برخى از فواید وزش باد عبارت است از: انتقال ابرها و فشردن آنها در یكدیگر، تعدیل گرما و سرما، تصفیه‌ى هوا و جا به جا كردن هواى سالم، رساندن اكسیژن به انسان‌ها و كربن به گیاهان، تلقیح و بارور كردن گیاهان، حركت كشتى‌ها، تولید برق، پراكنده ساختن بذرها به اطراف و ... . 13* هیچ چیز تصادفى روى نمى‌دهد، حتّى وزش بادها نیز با اراده‌ى خداوند حكیم است. «یُرسل الریاح» 14* تلاش براى روزى حلال، سفارش قرآن است. «لتبتغوا من فضله» 15* باد نیز نعمتى است كه شكر مى‌طلبد، گرچه ما توجّه نداریم. «لعلّكم تشكرون» 16* ابتدا كار فرهنگى و ارشاد، سپس برخورد با مجرمان. «فجاءوهم بالبیّنات فانتقمنا» 17* اراده‌ى الهى از طریق اسباب طبیعى محقّق مى‌شود. «یرسل الریاح فتثیر سحاباً» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله چند نکته از قرآن کریم صفحه 454 1* مراد از حكمت، معارف محكم، یقینى و غیر قابل تردید است، بر خلاف علم كه همواره در معرض خطا و تردید است. 2* لازمه‌ى رهبرى، سعه‌ى صدر و صبر در مقابل سخنان تلخ دیگران است. «اِصبر على ما یقولون» 3* استهزا و تبلیغات دشمن بسیار سخت و شدید است. (زیرا پیامبرى را كه سعه صدر و حلم دارد خسته و محتاج به صبر مى‌كند). «اصبر على...» 4* نقش الگوها در تربیت فراموش نشود. «واذكر عبدنا داود» 5* قدرت در دست فرعون سبب استبداد است، «و فرعون ذوالاوتاد» ولى در دست مردان خدا همراه با تضرّع و بندگى است. «داود ذاالاید انّه اوّاب» 6* بهترین زمان براى یاد خدا شامگاهان و صبحگاهان است. «بالعشىّ والاشراق» 7* دین از سیاست جدا نیست و برخى انبیا حكومت داشته‌اند. «ذاالاید - شددنا ملكه - فصل الخطاب» 8* در قضاوت، عدالت جایگاه محورى دارد، لذا در این آیات، با سه عبارت مختلف، بر عدالت در قضاوت تأكید شده است: «فاحكم بیننا بالحقّ»، «لا تشطط»، «اهدنا الى سواء الصراط» 9* قضاوت در محراب عبادت، ارزش و قداست آن را بیش‌تر مى‌كند. (سكوى قضاوت حضرت على علیه السلام در مسجد كوفه بود و محل قضاوت حضرت داود در محراب). «تسوّروا المحراب» 10* رهبران و داوران جامعه الهى باید نصیحت‌پذیر و حقّ‌شنو باشند. «فاحكم بیننا بالحقّ ولا تشطط» 11* اجراى عدالت در جامعه، عامل هدایت مردم به راه مستقیم و دورى از افراط و تفریط مى‌شود. «اهدنا الى سواء الصراط» 12* انسان، حریص و زیاده‌طلب است و هرگز از مال دنیا سیر نمى‌شود. «اكفلنیها» (بر خلاف نظریه برخى فلاسفه كه آزادى در رسیدن به شهوات و غرایز را وسیله آرامش مى‌دانند و مى‌گویند: انسان همین كه سیر شد آرام مى‌شود). 13* در انتخاب همكار و شریك باید محور كار، ایمان و عمل صالح باشد وگرنه خطر كلاهبردارى و تجاوز به حقوق شركاء در پیش است. «كثیرا من الخلطاء لیبغى... الاّ الّذین آمنوا» 14* اقتصاد سالم در سایه‌ى ایمان و عمل صالح است. «لیبغى... الا الّذین آمنوا و عملوا الصالحات» 15* كسانى كه حقّ دیگران را مراعات كنند بسیار كمند. «قلیل ما هم» 16* توبه‌ى فورى ارزش زیادى دارد. «فاستغفر» (حرف فاء) 17* توبه باید هم ظاهرى باشد و هم درونى و عمقى. «خرّ راكعاً و اناب» 18* دین از سیاست جدا نیست. «یا داود انّا جعلناك خلیفة» 19* حكومت بر مردم، نعمت بزرگى است كه شكر آن، اجراى عدالت در میان مردم است. «جعلناك خلیفة... فاحكم بین الناس بالحقّ» 20* رهبران و داوران جامعه باید از هواى نفس دور باشند. «خلیفة... فاحكم... لا تتبع الهوى» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 483 1* یكى از دلائل اعجاز قرآن این است كه از حروف و كلمات عمومى و عادّى، جملات و تركیب‌هایى ساخته كه احدى مشابه آن را نمى‌تواند بیاورد. 2* وقتى مى‌خواهید مطلبى را عنوان كنید براى شنوندگان خود حسّاسیّت و جاذبه ایجاد كنید. «حم. عسق» 3* وحى از سرچشمه عزّت است، با آن در نیفتید كه نابود مى‌شوید. «یوحى... العزیز» 4* وحى از سوى خداى عزیز و حكیم است و اطاعت از آن، به شما عزّت و استوارى مى‌دهد. «العزیز الحكیم» 5* مالكیّت حقیقى از آنِ خداست، دیگران خیال مالكیّت مى‌كنند. «له ما فى السموات...» 6* در عفو خدا شك نكنیم. 7* یكى از آداب دعا و استغفار این است كه ابتدا ستایش خداوند را بجا آوریم. «یسبحون... یستغفرون» 8* استغفار دو لطف قطعى را به دنبال دارد: مغفرت و رحمت. «یستغفرون... الغفور الرحیم» 9* عدم پذیرش مردم نباید سبب دلسردى شود، پیامبر باید به وظیفه خود عمل كند. «و ما انت علیهم بوكیل» 10* وظیفه پیامبر، ابلاغ وحى است، اگر مردم به سراغ دیگران رفتند پیامبر وظیفه‌اى ندارد. «ما انت علیهم بوكیل» 11* پیامبر مسئول ارشاد مردم است، نه اجبار آنان به پذیرش. «ما انت علیهم بوكیل» 12* قرآن، به زبان عربى است و ترجمه آن به هر زبانى كه باشد حكم قرآن را ندارد. «قرآناً عربیّاً» (چون فهم بشر نمى‌تواند حقایق عبارات و الفاظ قرآن را به صورت كامل درك كند و ترجمه بر اساس فهم شخص مترجم است.) 13* كسى كه دیگران را هشدار مى‌دهد، باید خود آگاهى و بینش لازم را داشته باشد. «اوحینا... لتنذر» 14* تبلیغ باید از خود و اطرافیان خود آغاز شود. «لتنذر امّ القرى» 15* دعوت پیامبر اسلام تدریجى و داراى مراحل متعدّد بوده است. «لتنذر امّ القرى و من حولها» 16* كلمه «ولىّ» مفرد و كلمه «اولیاء» جمع آمده است، زیرا خداپرستان تنها ولایت خدا را مى‌پذیرند ولى كسانى كه از خدا جدا شوند هر لحظه یك سرپرست دارند. 17* نظرات و افكار انحرافى را پاسخ دهید. «ام اتّخذوا - فاللّه هوالولىّ...» 18* هرگونه ولایت و سرپرستى كه در راستاى ولایت الهى نباشد، نامشروع و باطل است. «فاللّه هو الولىّ» 19* تا وقتى كه انسان هست اختلاف نظر نیز هست و تا اختلاف نظر هست مراجعه به قانون الهى و دین لازم است. پس نمى‌توان ادّعا كرد كه به دین نیازى نیست 20* دین، تنها پاسخ گوى مسائل اخلاقى و اعتقادى نیست، بلكه در هر چه از مسائل سیاسى، اقتصادى و... اختلاف دارید دین پاسخگوست. «و ما اختلفتم من شى‌ء» 21* در اسلام بن بست وجود ندارد. «و ما اختلفتم... فحكمه الى اللّه» 22* به هنگام اختلاف به خدا رجوع كنید و بر او توكّل و انابه نمایید و هر حكمى صادر كرد از انجام آن نگران نباشید. «فحكمه الى اللّه... علیه توكّلت و الیه انیب» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 513 1* راه بحث و گفتگو را بر مخالفان و متخلّفان باز بگذارید. «قل للمخلّفین» 2* راه بازگشت و جبران را براى متخلفان باز بگذاریم و آنان را براى همیشه بایكوت نكنیم. «ستدعون الى قوم» 3* دشمن را ساده و ناتوان ننگرید. «اولى بأس شدید» 4* توان و قدرت دشمن، مانع انجام تكلیف و وظیفه نیست. «أولى بأس... تقاتلونهم» 5* مسلمانان باید از نظر قدرت نظامى در حدّى باشند كه دشمن زورمند را به اسلام آوردن وادار كنند. «تقاتلونهم أو یُسلِمون» 6* در میدان جنگ، درون و باطن افراد بر ملا شده و صداقت‌ها و ریاكارى‌ها آشكار مى‌شوند. «تطیعوا... تتولوا» 7* نیكى‌ها و خیرات، بدى‌هاى گذشته را محو مى‌كند، «قل للمخلّفین... ان تطیعوا یؤتكم اللّه اجراً حسناً» 8* در تبلیغ و تربیت، تشویق و پاداش را بر تهدید و توبیخ مقدّم بدارید. عبارتِ «اجراً حسناً» قبل از «عذاباً الیماً» آمده است. 9* تكالیف الهى، به مقدار قدرت و توان است. «لیس على الاعمى... حرج» 10* افراد معذور، از بهشت محروم نمى‌شوند، به شرط آنكه در حدّ توان، مطیع باشند. «لیس على الاعمى... مَن یطع اللّه...» 11* بیعت، یك تعهد شرعى است كه وفاى به آن لازم و شكستن آن حرام است و عقاب دارد. 12* ایمانى مورد رضایت خداوند است كه همراه با وفادارى نسبت به پیامبرش باشد. «لله رضى اللّه عن المؤمنین اذ یبایعونك» 13* دین از سیاست جدا نیست. رضایت خداوند از مؤمنانى است كه در مسائل اجتماعى و سیاسى با پیامبرشان بیعت نمایند. «رضى اللّه... اذ یبایعونك» 14* نیّت خالص و صادقانه، منافاتى با كامیابى‌هاى مادّى ندارد. «فعلم ما فى قلوبهم... و مغانم كثیرة» 15* وفادارى نسبت به فرستاده الهى، رمز دریافت الطاف دنیوى و اخروى است. «رضى اللّه... أنزل السّكینة... و مغانم كثیرة» 16* نعمت‌هاى معنوى، بالاتر از نعمت‌هاى مادّى است. ابتدا فرمود: «رضى اللّه - انزل السّكینة» و سپس فرمود: «و مغانم كثیرة» 17* گسترش و توسعه اقتصادى مسلمانان، نعمت و موهبتى الهى است و سبب ایجاد انگیزه مى‌شود. «وعدكم اللّه مغانم كثیرة» 18* حوادث و برخوردها را تلخ نپندارید، بلكه هر یك در جاى خود نشانه قدرت‌نمایى خداوند است. «لتكون آیة للمؤمنین» 19* غنیمت، امنیّت و هدایت، پاداش مؤمنان است. «مغانم... كف ایدى... یهدیكم» 20* مال و ثروت، لغزشگاهى خطرناك است و لطف الهى زمانى است كه ثروت همراه با هدایت باشد. «مغانم كثیرة... یهدیكم» 21* درخواست هدایت به راه مستقیم، همواره لازم است، حتّى بعد از بیعت با رسول خدا و پیروزى و كسب غنایم و رضاى خداوند. «و یهدیكم صراطا مستقیما» 22* به دست آوردن غنایم را به زرنگى خود نپندارید. «و اُخرى لم تقدروا علیها» 23* در كنار موفقیّت‌ها، از ضعف‌هاى خود غافل نشویم. تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 515 1* در آیه 29 ، شیوه‌ى ارتباطات یك مؤمن ترسیم شده است: رابطه با بیگانگان. «اشداء» شدت و سختى. با خودى‌ها. «رحماء» محبت و مهربانى. با خداوند. «ركعا سجداً» عبودیت و بندگى. با خود. «یبتغون» تلاش و كوشش و امید به فضل خدا. 2* مسلمانان باید در برابر دشمن؛ خشونت، قاطعیّت، صلابت و شدّت داشته و در برابر دیگر مؤمنان؛ رأفت، مودّت، رحمت و عطوفت، مهر و احساسات داشته باشند. «اشداء على الكفّار رحماء بینهم» 3* بى‌تفاوتى ممنوع، مسلمان باید مظهر حبّ و بغض باشد. «اشداء على الكفّار رحماء بینهم» 4* ملاك مهر و قهر، ایمان و كفر است، نه قوم و قبیله و مال و ثروت. «اشداء على الكفّار رحماء بینهم» 5* در جامعه اسلامى، باید نماز ظهور و بروز داشته باشد، نه مخفى و پنهان. «تراهم» 6* عبادتى مورد ستایش است كه همراه با كثرت و مداومت باشد. «ركّعا سجّدا» 7* جامعه اسلامى باید خودكفا، مستحكم و مستقل باشد تا روى پاى خود بایستد. «استوى على سوقه» 8* دین از سیاست جدا نیست. در كنار ركوع و سجود، موضع‌گیرى‌هاى قاطع و دشمن شكن لازم است. «ركّعا سجّدا... لیغیظ بهم الكفّار» 9* خداوند از تقدّم بر رهبر جامعه اسلامى به شدّت نهى نموده است، زیرا كسى كه در كارهایش از خدا و پیامبر پیشى مى‌گیرد، در مدیریّت نظام اسلامى خلل وارد كرده و جامعه را به هرج ومرج مى‌كشاند و در حقیقت نظام قانون‌گذارى را بازیچه تمایلات خود قرار مى‌دهد. 10* حرام كردنِ حلال خداوند و یا حلال كردن حرام‌ها، نوعى پیشى گرفتن بر خدا و رسول است. «لاتقدّموا...» 11* سرچشمه‌ى قانون و رفتار ما باید قرآن و سنّت پیامبرصلى الله علیه وآله باشد. «لا تقدّموا بین یدى اللَّه و رسوله» 12* كسانى كه به خاطر سلیقه‌هاى شخصى یا آداب اجتماعى، بر خدا و رسولش پیشى مى‌گیرند، از ایمان و تقوا دور شده‌اند. «لاتقدّموا... و اتّقوا» 13* با این كه پیامبر اسلام‌صلى الله علیه وآله ازدواج موقّت را شرعى و قانونى اعلام فرمودند، امّا خلیفه‌ى دوم آن را حرام كرد. این خود، نوعى پیش افتادن از پیامبرصلى الله علیه وآله است كه در این آیه از آن نهى شده است. «لاتقدّموا بین یدى اللَّه و رسوله» 14* حفظ عمل، مهم‌تر از خود عمل است. اعمال ما گاهى از اوّل خراب است، چون با قصد ریا و خودنمایى شروع مى‌شود، گاهى در وسط كار به خاطر عُجب و غرور از بین مى‌رود و گاهى در پایان كار به خاطر بعضى از اعمال حبط مى‌شود. به همین جهت قرآن مى‌فرماید: هر كسى عمل خود را تا قیامت بیاورد و از آفات بیمه كند، ده برابر پاداش داده مى‌شود: «مَن جاء بالحسنة فله عشر امثالها»(انعام، 160) و نمى‌فرماید: هر كس عملى را انجام دهد، ده برابر پاداش دارد. زیرا میان انجام عمل در دنیا و تحویل آن در قیامت، فاصله‌ى زیادى است. 15* گرچه بلند كردن صدا در مقابل پیامبر بى‌ادبى به پیامبرصلى الله علیه وآله است كه به خاطر مقام والاى آن حضرت، سبب حبط اعمال مى‌شود، ولى قرآن به ما سفارش كرده كه نسبت به همه‌ى مردم ادب را رعایت كنیم و آرام سخن بگوییم. چنانكه لقمان‌علیه السلام به فرزندش مى‌گوید: «واغضُض من صَوتك» صداى خود را فرو گیر و آرام سخن بگو. سپس صداهاى بلند را به صداى الاغ تشبیه كرده است: «انّ اَنكَر الاصوات لَصوتُ الحَمیر»( لقمان، 19) 16* مقام و موقعیّت افراد، در عمل آنان اثر دارد. (جسارت مؤمن نسبت به پیامبر، كیفر سنگینى دارد.) «یا ایّها الّذین آمنوا لا ترفعوا... ان تَحبط اعمالكم» 17* هم خلافكار را توبیخ كنیم و هم درستكار را تشویق. (در آیه‌ى قبل كسانى كه در محضر پیامبرصلى الله علیه وآله بلند صحبت كردند توبیخ شدند، و در این آیه و آیات بعد، افراد مؤدّب تشویق مى‌شوند.) «انّ الّذین یَغضّون... لهم مغفرة...» 18* در قرآن هرجا «مغفرت» و«اجر» آمده، ابتدا سخن از مغفرت است. زیرا تا از گناه پاك نشویم، نمى‌توانیم الطاف الهى را دریافت كنیم. «لهم مغفرة و اجر عظیم» 19* لازمه‌ى ایمان و تقوا، عصمت از گناه نیست، چه بسا افراد مؤمن متّقى كه گرفتار لغزش و گناه مى‌شوند امّا به زودى جبران مى‌كنند. «لهم مغفرة» 20* حضرت على‌علیه السلام مى‌فرماید: «لا عَقلَ لِمَن لا أدبَ له»(غررالحكم.)، كسى كه ادب ندارد، در واقع عاقل نیست. 21* خانه و خانواده، حریم دارد و دیگران حق مزاحمت براى آن ندارند، حتى با صدا زدن آنان از بیرون خانه. «ینادونك من وراء الحجرات اكثرهم لایعقلون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 544 1* طهارت و پاكى دو نوع است: 1. جسمى و ظاهرى، «و ان كنتم جنباً فاطّهروا»(مائده، 6) 2. روحى و باطنى. «ذلك خیر لكم و اطهر» 2* وابستگى به دنیا، پلیدى و دل كندن از آن پاكى است. «ذلك خیر لكم و اطهر» 3* در احكام اسلام بن بست نداریم. «فان لم تجدوا...» 4* قانون گذار باید مراعات همه مردم را در وضع قانون بكند. «فان لم تجدوا...» 5* هیچ گاه اسلام كسى را به خاطر فقر طرد نكرده و محروم نساخته است. «فان لم تجدوا فانّ اللّه غفور رحیم» 6* توبیخ باید همراه با راه جبران باشد. «ءاشفقتم... تاب اللّه علیكم فأقیموا الصّلاة...» 7* دین، یك رابطه فردى و شخصى با خدا نیست، رسیدگى به فقرا و اطاعت از فرمان‌هاى حكومتى پیامبر نیز از احكام دینى است. «فاقیموا الصّلاة و آتوا الزكاة و اطیعوا اللّه و رسوله» 8* كسى كه دست خود را از دست پیامبر رحمت جدا كند، در دست غضب‌شدگان تاریخ مى‌گذارد. «تولّوا... غضب اللّه علیهم» 9* جدا كردن خودى از غیر خودى و شناخت دشمن و منافق، لازم است. «ما هم منكم و لامنهم» 10* عادت و روش منافقان، توسّل به سوگند دروغ است. «یحلفون على الكذب» 11* منافقان، پیوسته از مقدّسات سوء استفاده مى‌كنند. «یحلفون» 12* منافقان، از مذهب پیوسته و همیشگى علیه مذهب استفاده مى‌كنند. «اتخذوا ایمانهم جُنّة» 13* هشدارهاى قرآن بسیار جدّى است. مال و فرزند در آخرت، كارساز نخواهد بود. «لن تغنى عنهم أموالهم و لا أولادهم...» 14* اگر دروغگویى براى انسان ملكه و خُلق ثابت و همیشگى شود، حتّى در قیامت هم به دروغ سوگند مى‌خورد. «فیحلفون له كما یحلفون لكم» 15* حضرت على‌علیه السلام مى‌فرماید: اگر حق و باطل به طور روشن مطرح باشند، مشكلى پیش نمى‌آید ولى مخلوط كردن حق و باطل سبب بروز فتنه و تسلّط شیطان مى‌شود. «و لكن یؤخذ من هذا ضِغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنالك یستولى الشّیطان على أولیائه»(نهج‌البلاغه، خطبه 50.) 16* روش شیطان این گونه است كه: گام به گام انسان را به سوى خود مى‌كشاند. «خطوات الشّیطان»(نور، 21) گاهى مطلبى را القا مى‌كند، نظیر كسى كه از دور سنگى پرتاب مى‌كند. «القى الشّیطان...»(حج، 52) گاهى تماس مى‌گیرد ولى نفوذى ندارد. «مسّهم طائف من الشّیطان»(اعراف، 201) گاهى در دل نفوذ مى‌كند. «یوسوس فى صدور النّاس»(الناس، 5) گاهى در دل نفوذ مى‌كند و همانجا مى‌ماند. «فهو له قرین»(زخرف، 36) گاهى انسان برادر شیطان مى‌شود. «اخوان الشّیاطین»(اسراء، 27) وگاهى مرید شیطان مى‌شود وشیطان بر او تسلّط كامل مى‌یابد. «استحوذ علیهم الشّیطان» 17* خود را در اختیار هر حزب و گروهى قرار ندهیم كه بعضى گروه‌ها، حزب شیطان‌اند. «أولئك حزب الشّیطان» 18* مشكلاتى كه گاهى مؤمنان مى‌كشند، زودگذر، لحظه‌اى و برطرف شدنى است. «و لقد نصركم اللّه ببدر و أنتم اذلّة»( آل‌عمران، 123) ولى ذلّت مخالفان، ابدى و عزّتشان مقطعى است. «اولئك فى الاذلّین» 19* نفاق و دورویى، انسان را به جایى مى‌رساند كه خود را در برابر خدا و رسول قرار مى‌دهد. «یحادّون اللّه و رسوله» 20* همان گونه كه دستورات پیامبر دستورات خداست، جنگ با رسول خدا جنگ با خداست. «الّذین یحادّون اللّه و رسوله» 21* سرانجام مخالفت با دستورات خدا و پیامبر، خوارى و ذلّت در دنیا و آخرت است. «أولئك فى الاذلین» 22* سنّت خداوند پیروزى حق بر باطل است. با آن همه تهمت‌هایى كه به پیامبر زدند و با آن همه كارشكنى‌ها و مانع‌تراشى‌ها و ایجاد فتنه‌ها و جنگ‌ها، آیا تا كنون نام پیامبر اسلام و سایر انبیا بیشتر مطرح است یا مخالفان‌شان؟ نام حضرت ابراهیم باقى است یا نمرود؟ امام حسین‌علیه السلام عزیز است یا یزید؟ امام حسین‌علیه السلام به هدفش كه رسوا كردن بنى امیه و دادن درس آزادگى به بشریّت بود رسید، امّا یزید چطور؟ 23* بر اساس روایات، وعده خداوند در مورد غلبه كامل حق بر باطل، در زمان ظهور امام زمان‌علیه السلام محقق خواهد شد. تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 551 1* زن، موجودى مستقل، با اراده، انتخابگر و داراى شخصیّت حقیقى و حقوقى مستقل است، تا آنجا كه در صدر اسلام، زنان مستقیماً با پیامبر اسلام گفتگو و اظهار نظر مى‌كردند. «یا أیّها النّبى اذا جاءك المؤمنات یبایعنك...» 2* دین از سیاست جدا نیست. «المؤمنات یبایعنك» (بیعت، امرى سیاسى است.) 3* امنیّت از موضوعات مورد توجّه نظام اسلامى است؛ هم امنیّت مالى و اقتصادى، «لایسرقن» هم امنیّت خانوادگى، «لایزنین» هم امنیّت جانى، «لایقتلن» هم امنیّت حیثیّتى و عِرضى، «لایأتین بهتان» و هم امنیّت سیاسى، اجتماعى. «لایعصینك فى معروف» 4* اصلاح عقاید، بر اصلاح رفتار مقدّم است. (ابتدا «لایشركن»، سپس موضوعات دیگر) 5* سلامتِ زن از مفاسد، زمینه سلامت جامعه است. «لایشركن...» 6* در نهى از منكر، با تمام مظاهر منكر مبارزه كنید، اعتقادى «لایشركن»، اقتصادى «لایسرقن»، جنسى «لایزنین»، خانوادگى «لایقتلن اولادهنّ»، اجتماعى. «لایأتین بهتان» 7* حفظ آبروى مردم مهم است و ذرّه‌اى نباید خدشه دار شود. «لایأتین ببهتانٍ» 8* پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله مأمور به دعا و استغفار براى كسانى است كه با او بیعت نمایند. «واستغفر لهنّ» 9* دوست خدا، با كسانى كه مورد غضب او هستند، رابطه دوستى ندارد. «یا أیّها الّذین آمنوا لاتتولّوا» 10* در بینش اسلامى، تمام هستى داراى شعور است و همه به تسبیح خداوند مشغولند. «سبّح للّه ما...» 11* الم بى‌عمل، به درخت بى ثمر، ابر بى باران، نهر بى آب، زنبور بدون عسل، سوزن بدون نخ و الاغى كه كتاب حمل مى‌كند، تشبیه شده است. 12* حضرت عیسى‌علیه السلام فرمود: «أشقى الناس مَن هو معروف عند النّاس بعلمه مجهول بعمله»(مصباح الشریعه، ص 368) كسى‌كه نزد مردم به علم معروف است، ولى به عمل معروف نیست، شقى‌ترین مردم است. 13* امام صادق‌علیه السلام فرمود: «من لم یُصدّق فعله قوله فلیس بعالم»(كافى، ج 1، ص 36) كسى‌كه كارهایش تأكید كننده‌ى گفتارش نباشد، عالم نیست. 14* قبل از این كه انتقاد كنید، به بیان نقاط مثبت بپردازید. شما كه ایمان دارید، چرا عمل نمى‌كنید؟ «یا ایها الّذین آمنوا... لِمَ... لا تفعلون» 15* یكى از روش‌هاى تربیت، توبیخ بجا و به موقع است. «لم تقولون ما لا تفعلون» 16* وفاى به عهد، واجب و خلف وعده، از گناهان كبیره است. «كبر مقتاً» 17* جلب رضایت و محبت خداوند، بالاترین تشویق براى مؤمنان است، حتّى برتر از بهشت و امثال آن. «انّ اللّه یحبّ...» 18* كارهاى سخت، انگیزه قوى لازم دارد و بالاترین انگیزه‌ها، محبوب خدا شدن است. «انّ اللّه یحبّ الّذین یقاتلون» 19* در شرایط عادّى، وحدت و اتحاد و دورى از تفرقه لازم است ولى در برابر دشمن، صفوف مؤمنان باید متّحدتر و نفوذناپذیر و مستحكم‌تر باشد. «صفّاً كانّهم بنیان مرصوص» 20* خداوند، كیفر و پاداش را بر اساس عدل و حكمت خود و عملكرد انسان قرار مى‌دهد. او از طریق عقل و فطرت و فرستادن پیامبران مردم را هدایت مى‌كند، هر كس هدایت را پذیرفت، بر هدایتش مى‌افزاید: «والّذین اهتدوا زادهم هدى‌»( محمّد، 17) و هر كس با علم و اراده، راه انحراف را انتخاب كند، خداوند او را رها مى‌كند. «زاغوا ازاغ اللّه» 21* آشنایى با تاریخ بزرگان، سبب تسلّى و دلدارى است. «اذ قال موسى‌ لقومه... لِمَ تؤذوننى» 22* گاهى خودى‌ها بیش از بیگانگان مشكل آفرینى مى‌كنند. «یا قوم لِمَ تؤذوننى» 23* در نهى از منكر، از اهرم عاطفه استفاده كنید. «یا قوم لِمَ تؤذوننى» 24* اذیّت یاران، نباید سبب قهر و طرد آنها شود. «یا قوم لِمَ تؤذوننى» 25* علم و آگاهى، مسئولیّت آور است. از آگاهان انتظار مى‌رود كه به علم خود عمل كنند. «لِمَ تؤذوننى و قد تعلمون...» 26* گفتار و رفتارى كه موجب آزار رهبران دینى شود، به انحراف انسان مى‌انجامد. «لِمَ تؤذوننى... زاغوا» 27* گناه، محرومیّت از هدایت الهى را به دنبال دارد. «واللّه لایهدى القوم الفاسقین» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 569 1* مجرم در قیامت سه آرزو مى‌كند: الف) با خاك یكسان شود. «لو تُسوّى‌ بهم الارض»(نساء، 42) ب) از اعمالش دور شود. «امداً بعیداً»(آل عمران، 30) ج) با فدیه دادن رها شود. «یوم یودّ المجرم لو یفتدى...» 2* مجرم براى فدیه دادن و نجات یافتن، فرد یا گروهى را انتخاب نمى‌كند، بلكه مى‌گوید: همه را بگیرید و مرا آزاد كنید؛ فرزند، همسر، برادر، فامیل و همه مردم زمین. (كلمات با حرف واو عطف شده نه با حرف «اَوْ») در آن روز، عاطفه فرزندى، غیرت همسرى، محبّت برادرى و حمایت فامیلى و آشنایى مردمى همه فدا مى‌شود، ولى چه سود؟! 3* بر اساس این آیات، عوامل دوزخى شدن چهار چیز است: فرد در ظاهر به حق پشت مى‌كند: «ادبر» در قلب تنفّر دارد و روى بر مى‌تابد: «تولّى‌» ثروت اندوزى مى‌كند: «جمع» و به دیگران نمى‌دهد. «فاوعى‌» 4* مراقب باشیم كه در دنیا به خاطر رفاه همسر و فرزندان و جلب رضایت دوستان و خویشان، خود را دوزخى نكنیم. زیرا در آن روز هیچ یك از آنها به داد ما نمى‌رسند و به درد ما نمى‌خورند. «لو یفتدى... ببنیه و صاحبته و اخیه» 5* بر اساس روایات، بهترین عمل آن است كه تداوم داشته باشد.(تفسیر نورالثقلین) «الّذین هم على صلاتهم دائمون» 6* انسان بسیار كم ظرفیّت است، با تماس با سختى فریاد مى‌زند و بخل مى‌ورزد. «مسّه... مسّه» 7* راه نجات از اخلاق ناپسند، مداومت به نماز است. «خلق هلوعاً... الاّ المصلّین» 8* طبع مادّى انسان به سوى حرص و بخل میل دارد و نماز و یاد خدا آن را مهار مى‌كند. «انّ الانسان خلق هلوعاً... الاّ المصلّین» 9* انسان بدون نماز مضطرب است. «جزوعاً... منوعاً... الاّ المصلّین» 10* در نهج البلاغه مى‌خوانیم: «انّ اللّه سبحانه فرض فى اموال الاغنیاء اقوات الفقراء فما جاع فقیر الاّ بما متّع به غنىّ و اللّه تعالى سائلهم عن ذلك»(نهج‌البلاغه، حكمت 328) همانا خداوند قوت فقرا را در اموال اغنیا قرار داده است و هیچ گرسنه‌اى نیست مگر آن كه ثروتمندى از حقّ او بهره‌بردارى مى‌كند و خداوند از آنان بازخواست خواهد كرد. 11* حضرت على‌علیه السلام به فرزندش مى‌فرماید: آن گونه از خدا خوف داشته باش كه اگر تمام خوبى‌ها را داشته باشى، احتمال بده از تو نپذیرند و آن گونه امید داشته باش كه اگر تمام بدى‌هاى مردم زمین را داشته باشى، احتمال بده تو را ببخشند.(تفسیر نمونه) 12* نماز و رسیدگى به محرومان، پیوند ناگسستنى دارند. «الاّ المصلّین... حقّ معلوم للسائل و المحروم» 13* انفاق، تعدیل كننده روحیه حرص و بخل است. «خلق هلوعا... جمع فاوعى... فى اموالهم حقّ معلوم» 14* مؤمن و نمازگزار واقعى، خود را مالك همه دارایى‌هاى خود نمى‌داند و سهمى از آن را حق دیگران مى‌داند. «فى اموالهم حقّ معلوم» 15* نیازمندان، در اموال توانگران حق دارند و شریكند.«حقّ معلوم للسائل والمحروم» 16* در فقرزدایى تنها به ظاهر افراد ننگرید، گروهى از محرومان صورت خود را با سیلى سرخ نگه مى‌دارند و سؤال نمى‌كنند. «و المحروم» 17* نیازمندى، شرط دریافت است، مؤمن باشد یا نباشد. «للسائل و المحروم» 18* دینِ جامع آن است كه هم به مسائل اجتماعى توجّه كند، «حقّ معلوم للسائل و المحروم» و هم به مسائل اعتقادى. «الّذین یصدّقون بیوم الدّین» 19* اسلام، دینى فطرى است. هم باید غرائز از راه درست ارضا شود و هم جلوى فحشا و منكر گرفته شود. «الّذین هم لفروجهم حافظون... الاّ على ازواجهم» 20* اسلام با طرد غریزه جنسى، مخالف است. «الاّ على ازواجهم» 21* خطر، همیشه در كمین است: خطر انحراف و سوء عاقبت و بدون توبه مردن، خطر پذیرفته نشدن اعمال، خطر حبط اعمال، و... «و الّذین هم من عذاب ربّهم مشفقون» 22* ارضاى غریزه جنسى از راههاى حرام، نوعى تجاوزگرى است. «فمن ابتغى‌ وراء ذلك فاولئك هم العادون» 23* سكوت آگاهان، جرم و گواهى به حق، نشانه ایمان است. «بشهاداتهم قائمون» 24* آغاز و پایان تمام كمالات، توجّه به نماز است. در آغاز فرمود: «الّذین هم على صلاتهم دائمون» و در پایان نیز مى‌فرماید: «و الّذین هم على صلاتهم یحافظون» 25* علم غیر از ایمان است، منافقان نسبت به پیامبرصلى الله علیه وآله شناخت داشتند ولى تسلیم او نبودند و لذا لقب كافر در مورد آنان به كار رفته است. 26* چه بسا دشمن براى گرفتن اخبار و تصمیمات مؤمنان، در اطراف آنان حضور یابند. «فمال الّذین كفروا... عن الیمین و عن الشمال عزین» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 602 1* وحدت و الفت میان اقشار جامعه، از نعمتهاى الهى است. «لایلاف قریش» 2* تا مسائل اقتصادى و امنیّتى جامعه حل نشود، نمى‌توان آنان را به عبادت دعوت كرد. «فلیعبدوا... الّذى اطعمهم... و آمنهم» 3* سفر براى كسب درآمد، مورد پذیرش اسلام است. «رحلة الشتاء و الصیف» 4* دین یك مجموعه به هم پیوسته است. نمازش از اطعام مسكین و رسیدگى به محرومین جدا نیست. 5* ریا و سُمعه دو خطر و آفت بزرگ هستند كه افراد مؤمن را تهدید مى‌كند. ریا آن است كه انسان كارى را براى دیدن مردم انجام دهد و سُمعه آن است كه كارى را بجا آورد و هدفش آن باشد كه كارش به گوش مردم برسد. این دو كار از نشانه‌هاى نفاق است. 6* نشانه ایمان، یتیم نوازى و توجه به گرسنگان و محرومان است و هركس بى‌توجه باشد بى‌دین است. «یكذّب بالدّین... یدعّ الیتیم» 7* هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نیست. «فویل للمصلّین» 8* خطر آنجاست كه كار زشت سیره دائمى انسان شود. «یكذّب... یدعّ... لا یحضّ» (قالب فعل مضارع بیانگر استمرار كار است) 9* اخلاص، شرط قبولى نماز و عبادت است. «فویل للمصلّین الّذین... یراءون» 10* اطعام فقرا مخصوص توانگران نیست، همه وظیفه دارند، گرچه از طریق تحریك و تشویق دیگران باشد. «لا یحضّ على طعام المسكین» 11* بى اعتنائى به گرسنگان، نشانه بى‌اعتقادى به قیامت است. «یكذّب بالدّین... و لا یحض على طعام المسكین»(حاقّه، 34) 12* بخل، ویژگى منكران معاد است، كه حتى از عاریه دادن چیزهاى كوچك و ناچیز بخل مى‌ورزند. «یكذّب... یمنعون الماعون» 13* كلمه «كوثر» از «كثرت» گرفته شده و به معناى خیر كثیر و فراوان است. و روشن است كه این معنا مى‌تواند مصادیق متعدّدى همچون وحى، نبوّت، قرآن، مقام شفاعت، علم كثیر و اخلاق نیكو داشته باشد، ولى آیه آخر سوره، مى‌تواند شاهدى بر این باشد كه مراد از كوثر، نسل مبارك پیامبر اكرم است. زیرا دشمنِ كینه‌توز با جسارت به پیامبر، او را ابتر مى‌نامید و خداوند در دفاع از پیامبرش فرمود: «انّ شانئك هو الابتر» دشمن تو، خود ابتر است. بنابراین اگر مراد از كوثر، نسل نباشد، براى ارتباط آیه اول و سوم سوره، توجیه و معنایى دل‌پسند نخواهیم داشت. 14* این نسل پر بركت از طریق حضرت خدیجه نصیب پیامبر اكرم‌صلى الله علیه وآله شد. آرى خدیجه مال كثیر داد و كوثر گرفت. ما نیز تا از كثیر نگذریم به كوثر نمى‌رسیم. 15* فخررازى در تفسیر كبیر مى‌گوید: چه نسلى با بركت‌تر از نسل فاطمه كه مثل باقر و صادق و رضا از آن برخاسته است و با آنكه تعداد بسیارى از آنان را در طول تاریخ، به خصوص در زمان حكومت بنى‌امیّه و بنى‌عبّاس شهید كردند، امّا باز هم امروز فرزندان او در اكثر كشورهاى اسلامى گسترده‌اند. 16* در زمانى كه خبر تولّد دختر سبب اندوه پدر مى‌شد، به گونه اى كه صورتش از غصه سیاه گشته و به فكر فرو مى‌رفت كه از میان مردم فرار كند یا دخترش را زنده به گور كند: «یتوارى من القوم ام یدُسّه فى التّراب»( نحل، 59) در این زمان قرآن به دختر لقب كوثر مى‌دهد تا فرهنگ جاهلى را به فرهنگ الهى و انسانى تبدیل كند. 17* عطاى استثنایى در سوره استثنایى با الفاظ استثنایى: عطا بى‌نظیر است، چون كوثر است؛ سوره بى‌نظیر است، چون كوچك‌ترین سوره قرآن است و الفاظ بى‌نظیرند، چون كلمات «اعطینا»، «الكوثر»، «صلِ‌ّ»، «انحر»، «شانئك» و «ابتر» تنها در این سوره به كار رفته و در هیچ كجاى قرآن شبیه ندارد. 18* در نعمت‌ها و شادى‌ها خداوند را فراموش نكنیم. «اعطیناك الكوثر فصلّ» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)