eitaa logo
تفسیر آسان قرآن
251 دنبال‌کننده
604 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بنام خدا.إن شاء الله هر روز دو صفحه از قرآن به همراه صوت وتفسیر آسان وکاربردی گذاشته خواهد شد.خلاصه تفسیر حاج آقا قرائتی ارتباط با مدیر @kh8514
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از صفحه 77 قرآن کریم 1* بنیان خانواده بر تقواست و مراعات آن بر همه لازم است. {یا ایها الناس اتقوا} 2* همۀ انسانها از یک نوعند، پس هر نوع تبعیض نژادی، زبانی، اقلیمی و...ممنوع است. {خلقکم من نفس واحدة} 3* زن و مرد در آفرینش وحدت دارند و هیچ کدام از نظر جنسیت بر دیگری برتری ندارند. {خلق منها زوجها} 4* رعایت حقوق خانواده و خویشاوندان، لازمۀ تقواست. {اتقوا الله...و الارحام} 5* اسلام، حامی طبقۀ محروم و ضعیف است. {الیتامی} 6* در انتخاب همسر، تمایل قلبی یک اصل است. {طاب لکم} 7* پرداخت مهریه به زن حقّ او و الزامی است. {و آتوا النساء...} 8* مهریه، نزخ زن نیست، بلکه نشانۀ صداقت مرد در اظهار علاقه و دوستی به همسر است. {صدقاتهن} 9* زنان تحت تأثیر عواطف همۀ مهر خود را نبخشند. {شیء منه} 10* در روایات، افراد شرابخوار و فاسق، سفیه خوانده شده اند. پس اموال عمومی نباید در دست چنین افرادی قرار گیرد و سپردن هرگونه مقام و مسئولیتِ مالی به این افراد، خیانت به جامعه است. 11* سرمایه نباید راکد بماند، باید اموال یتیمان و سفیهان هم، در مدار تولید و سوددهی قرار گیرد و از درآمدش زندگی آنان بچرخد، نه از اصل مال. {و ارزقوهم فیها} به جای (منها) 12* در سپردن اموال یتیم به او، حدس و گمان کافی نیست. باید اطمینان به رشد اجتماعی و بلوغ اقتصادی داشته باشید. {آنستم منهم رشداً} 13* افراد متمکّن، خدمات اجتماعی را بدون چشمداشت انجام دهند. {من کان غنیاً فلیستعفف} 14* هم اموال یتیمان را حفظ کنید، هم با شاهد گرفتن، آبروی خود را حفظ کنید. {فاشهدوا علیهم} 15* گواه گرفتن در جامعه، نزاع را خاتمه می دهد، ولی حساب قیامت همچنان پابرجاست. {و کفی بالله حسیبا} کانال تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از صفحه 80 قرآن کریم 1* برای حفظ آبروی دیگران، اسلام برای اثبات زنا، چهار شاهد مقرّر کرده است و حتی اگر سه شاهد گواهی دهند، هر سه شلاق می خورند، ولی برای اثبات قتل، دو شاهد کافی است. {اربعة منکم} 2*گواهی دادن بر زنا واجب نیست. {فان شهدوا} 3* افرادی که علنی گناه می کنند و حرمت های جامعه را می شکنند، باید به شدیدترین مجازات کیفر شوند، تا گناه در سطح جامعه رواج پیدا نکند. 4* در اسلام بن بست وجود ندارد و خداوند راه را برای زناکاران نیز بازگذارده تا توبه کنند و دست از کار خلاف بردارند. 5* پذیرفتن توبۀ واقعی، از حقوقی است که خداوند بر عهدۀ خودش قرار داده است. {التوبة علی الله} 6* علمی که در برابر هوس ها و غرائز نایستد، جهل است. {یعلمون...بجهالة} 7* سرعت در توبه، کلید قبولی آن است. {یتوبون من قریب} 8*توبه باید واقعی باشد. اگر تظاهر به توبه کنیم خدا حقیقت را می داند. {کان الله علیما} 9* پذیرش عذر خطاکاران، حکیمانه است. {علیما حکیما} 10* اصرار بر گناه، توفیق توبه را از انسان می گیرد. 11* توبه را نباید به تأخیر انداخت. چون زمان مرگ معلوم نیست و توبه هنگام معاینۀ مرگ، پذیرفته نمی شود. {اذا حضر احدهم الموت...} 12* باز پس گرفتن مهریه با زور و اجبار، حرام است. {لا تعضلوهن لتذهبوا ببعض ما آتیتموهن} 13* تنها در صورتی که زن در معرض بی عفتی باشد، مرد حق سخت گیری دارد. {لا تعضلوهن...الا ان یأتین بفاحشة مبینة} 14* بسیاری از خیرات، در لابلای ناگواری های زندگی است. {یجعل الله فیه خیرا کثیرا} 15* حل مشکلات خانواده با صبر و حوصله، برای سعادت فرزندان، بهتر از جدایی و طلاق است. {فیه خیرا کثیرا} 16* همیشه خیر و شر مطابق تمایلات ما نیست، چه بسا چیزی را ناخوشایند داریم، ولی خداوند در آن خیر قرار داده باشد. زیرا انسان به همۀ مصالح خویش آگاه نیست. {عسی ان تکرهوا...فیه خیرا کثیرا} کانال تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از صفحه 99 قرآن کریم 1* (شُحّ) در زن، نپوشیدن لباس خوب و ترک آرایش برای همسر است. و در مرد، نپرداختن مهریه و نفقه و نشان ندادن علاقه است. 2* علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد. در مسائل خانوادگی قبل از آنکه کار به طلاق بکشد باید چاره ای اندیشید. {خافت} 3* گذشت از حق خود برای رسیدن به مصلحت بالاتر و حفظ خانواده، مانعی ندارد. {فلا جناح} 4* در مسائل خانوادگی، مرحلۀ اول اصلاح خود زوجین، بدون دخالت دیگران است. اگر نشد، دیگران دخالت کنند. {ان یصلحا بینهما} 5* حقّ خانواده بیش از حق شخصی زن یا مرد است. به خاطر حفظ خانواده، گاهی باید از حق شخصی گذشت. {و الصلح خیر} 6* گذشت مرد از تمایلات جنسی و رعایت عدالت میان همسران، از نمونه های تقوا و احسان است. {ان تحسنوا و تتّقوا} 7* بلاتکلیف گذاشتن زن، حرام است. {فتذروها کالمعلّقة} 8* با پیدایش گره در زندگی، نباید مأیوس شد. بلکه مسیر را باید عوض کرد. {و ان یتفرقا یغن الله...} 9* گام اول، اصلاح و تقوا است. گام آخر، جدایی و طلاق. {و ان یتفرقا} 10* طلاق و جدایی همه جا بد نیست، گاهی راهگشاست. چه بسا اختلافات خانوادگی که به خودکشی یا روابط نامشروع بیانجامد. طلاق، تشکیل زندگی مجدّد را نوید می دهد. {یغن الله کلاً من سعته} 11* از او که مالک آسمان ها و زمین است باید پروا داشت، نه دیگری. {و لله ما فی السموات...اتقوا الله} 12* بی تقوایی زمینه ساز کفر است. {ان اتقوا الله و ان تکفروا} 13* کفر، مردم را از تحت قدرت خدا خارج نمی کند. {ان تکفروا فان لله ما فی السموات} 14* چون خدا بی نیاز است پس شایسته ستایش است. {غنیا حمیدا} 15* خداوند به ایمان و تقوای مردم نیازی ندارد. {ان اتقوا الله و ان تکفروا...کان الله غنیا} 16* چون آیه 133 نازل شد، رسول خدا صلی الله علیه و آله دست مبارک خود را بر پشت سلمانِ فارسی زد و فرمود: آن جمعیّت که خدا می آورد، از قوم فارس هستند. پیامبر صلی الله علیه و آله با این سخن خود، هم اسلام ایرانیان را پیشگویی کرد و هم خدمات آنان را به اسلام. 17* مهلت دادن خداوند به کافران از عجز او نیست، بلکه از حکمت اوست. {ان یشأ یذهبکم} 18* امکانات و موقعیتی که دارید همیشگی نیست، بلکه مربوط به اراده خداست. به خود مغرور نشوید. {ان یشأ یذهبکم و یأت بآخرین} 19* اگر دنیا هم می خواهیم، از خدا بخواهیم، که همه چیز به دست اوست. {فعندالله ثواب الدنیا و الآخرة} 20* باید به حقیقت، مؤمن و مخلص بود نه به ظاهر، چرا که خداوند، شنوا و بیناست. {کان الله سمعیا بصیرا} کانال تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 321 1* در بازدید از آثار باستانی، تنها به جنبه تفریحی آن اکتفا نشود. {آیات لاولی النّهی} هر کس عبرت نگیرد بی خرد است. 2* هر کسی چشم عبرت بین ندارد. عبرت گرفتن مخصوص کسانی است که نفس خود را از آلودگی ها باز دارند. {آیات لاولی النهی} 3* سنت الهی بر مبنای برنامه و زمان بندی و مهلت دادن است و گرنه مجرمان فورا به هلاکت می رسیدند. {و لولا کلمة...} 4* عمر انسان ها بر اساس برنامه و زمان بندی است. {اجل مسمی} 5* اوقات خود را با یاد خدا پر کنیم تا زمینه ای برای سایر افکار باقی نماند. {قبل طلوع - قبل غروب - آناء اللیل - اطراف النهار} 6* شب، تنها برای استراحت و خواب نیست، باید بخشی از آن را به عبادت اختصاص داد. {و من آناء اللیل} 7* رسیدن به مقام رضایت از خداوند، در صورتی است که به زرق و برق دنیا خیره نشوی. (آری کسی که جذب جلوه های مادی شد، احساس کمبود و تبعیض می کند و از خدا راضی نمی شود) {لعلک ترضی، لا تمدّن عینیک} 8* انسان به طور طبیعی به سوی مادیات گرایش دارد، اما باید آن را مهار کند. {لا تمدن} 9* نگاه، مقدمه جذب و دلبستگی است. {لا تمدن عینیک} ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد 10* رهبری امت نباید مقهور و شیفتۀ دنیای پر زرق و برق دیگران شود. {لا تمدن عینیک} 11* جلوه های مادی حتی برای انبیا می تواند خطر ساز باشد. {لا تمدن عینیک} 12* جلوه های دنیا، ابزار آزمایش انسان هاست. {لنفتنهم فیه} 13* به آنچه در خود داریم بیندیشیم، نه آنچه در دست دیگران می بینیم. {رزق ربک خیر} 14* ملاک ارزش هر چیز دو امر است؛ یکی خیر بودن و دیگری پایدار بودن. {خیر و ابقی} 15* رهبر جامعۀ اسلامی نباید از خانواده خود غافل باشد. {وامر اهلک بالصلاة} 16* مرد نسبت به سرنوشت فکری و دینی خانواده خود مسئول است و تنها رعایت امور مادی آنان کافی نیست. {و امر اهلک} 17* اولین مرحلۀ تربیت، کانون خانواده است. {و امر اهلک} 18* فرمان به نماز از میان سایر واجبات، رمز بیمه شدن اعضای خانواده است. {و امر اهلک بالصلاة} 19* برای عدم وابستگی به زرق و برق دنیا، به نماز پناهنده شویم. {لا تمدن...و امر اهلک بالصلاة} تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 354 1* بهترین واسطه گرها، شفاعت و واسطه گری در امر ازدواج است. چنانکه در روایت آمده است: ( کسیکه دیگری را داماد یا عروس کند، در سایۀ عرش خداست) 2* پدر و مادری که با داشتن امکانات، فرزندشان را همسر ندهند، اگر فرزند مرتکب گناه شود، والدین در گناه او شریک هستند. 3* خانواده و جامعه مسئول ازدواج افراد بی همسر است. {وانکحوا} 4* تنها سفارش به ترک نگاه حرام، کافی نیست، برای ازدواج جوانان باید اقدام کرد. {یغضوا، یغضضن، انکحوا} 5* زنان بیوه را همسر دهید. {وانکحوا الایامی} ( (ایامی) شامل آنان نیز می شود) 6* فقر، نباید مانع اقدام در امر ازدواج شود. {ان یکونوا فقراء...} 7* خداوند، تامین زندگی عروس و داماد را وعده داده است و ازدواج، وسیله وسعت و برکت زندگی است. {یغنهم الله} 8* ابتدا باید به هر کس که می تواند سفارش کرد ازدواج کند، سپس به غیر متاهلان سفارش عفت و پاکدامنی نمود. (آیه (و انکحوا) قبل از آیه (و لیستعفف)آمده است) 9* دسترسی نداشتن به همسر، مجوز گناه نیست، صبر و عفت لازم است. {و لیستعفف} 10* در حفظ عفت عمومی، هم باید جوانان خود را حفظ کنند: {و لیستعفف}، هم خانواده و حکومت قیام کند: {و انحکوا الایامی}، و هم ثروتمندان جامعه به پاخیزند. {و أتوهم من مال الله} 11* دارایی و اموا را از خود ندانید، بلکه از خداست که چند روزی امانت به شما داده است. {مال الله} 12* بکارگیری زیر دستان در امور حرام، ممنوع است. {و لا تکرهوا فتیاتکم علی البغاء} 13* ارزشها نیابد فدای مال و مادیات شود. {لا تکرهوا...لتبتغوا} 14*افراد مجبور شده به گناه، مورد عفو قرار می گیرند. {فان الله من بعد اکراههن غفور رحیم} 15* متقین نیز به موعظه نیازمندند. {موعظه للمتقین} 16* زیتون، درخت مبارکی است. {شجرة مبارکه زیتونه} 17* راهیابی به نور هدایت خداوند، با رفت و آمد به مساجد به دست می آید. {الله نور...یهدی الله لنوره...فی بیوت...} 18* مساجد باید از خانه های دیگر بهتر و برتر باشند. {ان ترفع} 19* اصل در استفاده از مساجد، نماز و ذکر خداست، نه مراسم دیگر.{ یذکر فیها اسمه} 20* تسبیح خداوند، باید هر صبح و شام تکرار شود. {یسبح...بالغدو و الاصال} (عنصر زمان و مکان در عبادت موثر است) تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 460 1* با اعلام خدامحورى، مشركان را از آرزوى نفوذ در اندیشه و مكتب خود مأیوس كنید. «قل انّى اُمرتُ» 2* پیامبر از پیش خود چیزى نمى‌گوید و كارى نمى‌كند. «اُمرتُ... اُمرتُ» 3* رهبر باید در كمالات پیشگام باشد. «اوّل المسلمین» 4* در دادگاه عدل الهى، انبیا با سایرین فرقى ندارند. «اِن عصیتُ ربّى عذاب یوم عظیم» 5* ایمان به عذاب قیامت قوى‌ترین عامل باز دارنده از گناه است. «انّى أخاف ِان عصیتُ ربّى عذاب یوم عظیم» 6* موضع خود را در برابر كفّار با صراحت اعلام كنید. «قل» 7* از ابتداى این سوره تاكنون 4 بار از اخلاص سخن به میان آمده و این به خاطر آن است كه در طول تاریخ بزرگ‌ترین آفت براى دین، اضافه شدن خرافات و سلیقه‌ها و تحریف‌ها بوده است. «مخلصاً له دینى» 8* در اجراى قوانین دینى، از پذیرفتن هر گونه تغییر و تحوّل و تسلیم شدن در برابر سلیقه‌هاى دیگران خوددارى كنیم. «مخلصاً له دینى» 9* رهبر باید بداند همه‌ى مردم تسلیم او نخواهند شد. «فاعبدوا ما شئتم» 10* از خدا كه جدا شدیم، به هر چه وصل شویم فرقى ندارد. «ما شئتم» 11* خود باختگى، بزرگ‌ترین خسارت‌هاست. «انّ الخاسرین الّذین خسروا انفسهم» 12* انسان مسئول خانواده‌ى خویش است. «و اهلیهم» 13* براى كسانى كه دیر باورند، سخن حقّ را تكرار كنیم. «اَلا ذلك هو الخسران...» 14* هشدارهاى الهى بر اساس مهر اوست. «یا عباد فاتّقون» 15* ایمان به خطرهاى قیامت سبب تقوى است. «ظلل من النار... فاتّقون» 16* كسانى حقّ شنیدن هر سخنى را دارند كه به كلام توجّه كنند و دچار شخصیّت‌زدگى گوینده نشوند. «یستمعون القول» 17* انسان باید تحمّل شنیدن سخنان دیگران را داشته باشد و داراى سعه صدر باشد. «یستمعون القول...» 18* اسلام از طرح شدن سخنان دیگران دلهره‌اى ندارد. «یستمعون القول» 19* انتخاب احسن مورد توجّه قرآن است. «یتبعون احسنه» 20* كسانى حقّ شنیدن هر سخنى را دارند كه از نظر علمى و منطقى قدرت تشخیص احسن را داشته باشند. «یستمعون... فیتّبعون احسنه» 21* سخنى كه حُسن و خوبى ندارد، شایسته استماع و شنیدن نیست. «یستمعون القول فیتبعون احسنه» 22* به خوب بودن قانع نباشیم، بهتر بودن را دنبال كنیم. «یتّبعون احسنه» 23* انتخاب احسن بدون توفیق الهى ممكن نیست. «اولئك الّذین هداهم اللّه» 24* كسانى كه چشم و گوش بسته مكتبى را مى‌پذیرند، در حقیقت عاقل نیستند. «اولوا الالباب» 25* از كنار پدیده‌هاى طبیعت غافلانه نگذریم. «اَلَم تر» 26* عوامل طبیعى بستر و مجراى اراده خداوند است. (رویاندن گیاهان كار خداست ولى از طریق آب). «یخرج به زرعا» 27* رنگ‌هاى گوناگون گیاهان، میوه‌ها و گلها كه از یك آب و خاك مى‌روید نشانه‌ى قدرت خداست. «زرعاً مختلفاً الوانه» 28* كسانى كه به سرچشمه‌ى هستى و هدف آن نمى‌اندیشند، بى‌خردند. «لذكرى‌ لاولى الالباب» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 504 1* احسان به والدین، از جایگاه ویژه‌اى نزد خداوند برخوردار است. در قرآن، پنج بار كلمه «وصّینا» بكار رفته كه سه بار آن مربوط به والدین است.(عنكبوت، آیه 8 ، لقمان، آیه 14 و همین آیه) در این آیه به دوران جنینى و نوزادى انسان تا سن چهل سالگى اشاره شده و این سنّ، اوج كمال جسمى انسان شمرده شده است. «بلغ أشدّه و بلغ أربعین سنة» از این آیه معلوم مى‌شود كه كوتاه‌ترین مدّت حاملگى، شش ماه است، چون دو سال شیردهى، اگر از سى ماه كه در آیه آمده است كم شود، حداقل مدت حمل شش ماه مى‌شود. «و حمله و فصاله ثلثون شهرا» مادر به دلیل دشوارى دوران باردارى و زایمان و شیردهى، حق ویژه‌اى بر فرزند داشته و باید نسبت به او بیشتر احسان كرد، چنانچه در روایات تأكید بیشترى در مورد احسان به مادر شده است و پیامبر اكرم در روایتى سه بار سفارش به نیكى به مادر كرد و آنگاه سفارش به نیكى به پدر.(تفسیر نمونه و كافى، ج‌2، ص‌159.) 2* احسان به والدین، از حقوق انسانى است كه هر پدر و مادرى بر گردن فرزندشان دارند. «وصّینا الانسان» (نفرمود: «وصینا الّذین آمنوا») 3* در احسان به والدین، مسلمان بودن آنان شرط نیست. «وصّینا الانسان بوالدیه» 4* استحكام بنیاد خانواده و حفظ جایگاه والدین، مورد توجّه خاص خداوند است. «وصّینا الانسان بوالدیه احساناً» 5* احسان به والدین باید پیوسته و برجسته باشد، نه به مقدار ضرورت و مقطعى. (تنوین در «احساناً» نشانه‌ى عظمت و برجستگى است.) 6* كمال احسان به والدین، در آن است كه بى‌واسطه انجام گیرد. «بالوالدین احسانا» (حرف «ب» در «بالوالدین» نشانه آن است كه احسان به والدین با دست خود باشد.) 7* یاد رنج و زحمت‌هاى مادران، در برانگیختن عاطفه فرزندان مؤثّر است. «حملته امّه كُرهاً... كرها...» 8* حق مادر بیش از پدر است. پس از كلمه «والدین»، سخن از رنجهاى مادر است. «حملته امّه كُرهاً...» 9* چهل سالگى قلّه توانمندى و رشد انسان است. «بلغ اشدّه و بلغ اربعین سنة» 10* بهترین راه تشكر از نعمت‌هاى خداوند، انجام كار نیك است. «أشكر نعمتك... أعمل صالحاً» 11* عمل صالحى ارزشمند است كه خالصانه بوده و مورد قبول و رضاى خدا قرار گیرد. «اعمل صالحاً ترضاه» 12* بهترین دعا آن است كه انسان، هم به والدین و هم به فرزندان توجّه داشته باشد. «على والدىّ... اصلح لى فى ذریّتى» 13* در برابر ناسپاسى‌هایى كه نسبت به خدا و والدین داشته‌ایم، توبه و جبران كنیم. «و على والدىّ... انّى تُبتُ الیك» 14* ارزش هر عمل، به قبول شدن آن است. «أولئك الّذین نتقبّل عنهم...» 15* احسان به والدین و تشكر از خداوند، زمینه قبولى اعمال صالح انسان است. «بوالدیه احساناً... اشكر نعمتك... اولئك الّذین نتقبل عنهم» 16* احسان به والدین و شكر الهى، كلید بهشت است. «احسانا... اشكر نعمتك... فى اصحاب الجنة» 17* «اُف» به معناى اعلام بى‌زارى و ابراز ناخشنودى و نوعى توهین و تحقیر و بى‌ادبى است. 18* فرزند نااهل به والدین خود بدگویى و بى‌ادبى مى‌كند: «اُفّ لكما» ولى والدین با ایمان و دلسوز، براى هدایت فرزند خود، هم از خدا استمداد مى‌كنند و هم او را به خوبى‌ها امر و از بدى‌ها نهى مى‌كنند. «یستغیثان اللّه ویلك آمن» 19* فرزند، آزاد و مستقل و مسئول اعمال خویش است. «أتعداننى أن اخرج... ویلك آمن» 20* والدین در قبال ارشاد و هدایت فرزندان خود مسئول هستند، گرچه پاسخ مثبت نگیرند. «أتعداننى ان اخرج... ویلك آمن» 21* والدین، در كنار رشد و تغذیه جسمى فرزند، مسئول رشد معنوى او نیز هستند. «حملته... بلغ اشدّه... هما یستغیثان... ویلك آمن» 22* لجاجت فرزندان در كفر، مانع استجابت دعاى والدین در حق آنان مى‌شود. «و هما یستغیثان اللّه... حقّ علیهم القول» 23* جن نیز موجودى مثل انسان؛ داراى تكلیف، تمدّن، مرگ و میر، حساب و كتاب و دریافت كیفر و پاداش است. «امم... من الجنّ و الانس» 24* گستاخى در برابر والدین، حتّى با گفتن كوچكترین حرفى، جرمى بزرگ و مورد نكوهش قرآن و مایه‌ى خسارت انسان است. «اُفّ لكما... كانوا خاسرین» 25* سعادت و شقاوت درجات و مراتبى دارد كه انسان با عملش به آن مى‌رسد. «لكل درجات مما عملوا» 26* ملاك تعیین درجه و رتبه در قیامت، عمل است. «لكل درجات مما عملوا» 27* كیفر تكبّر در دنیا، خوارى و ذلّت در قیامت است. «عذاب الهون بما كنتم تستكبرون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 512 1* ایمان به پیامبر و نصرت و تكریم او باید به صورت یك تعهّد و جریان همیشگى باشد، نه برنامه‌اى موقّت و موسمى. «تعزّروه و توقّروه... ان الّذین یبایعونك»، (قالب مضارع، نشان دوام و استمرار است) 2* بیعت گرفتن از مردم، منافاتى با توحید و توكّل ندارد. «یبایعونك» 3* عمل و تصمیم پیامبر، همان اراده و خواست خداوند است و پیامبر به چیزى جز اراده الهى اقدام نمى‌كند. «الّذین یبایعونك انما یبایعون اللّه» 4* بیعت با پیامبر، بیعت با خداست. «یبایعونك... یبایعون اللّه» 5* حمایت رهبرى الهى، حمایت خداوند را در پى دارد. «یبایعونك... یداللّه فوق أیدیهم» 6* به بیعت و حمایت مردم مغرور نشوید كه قدرت خدا، بالاتر از هر قدرتى است. «یداللّه فوق أیدیهم» 7* خداوند به حمایت كسى نیازى ندارد، پس، از پیمان شكنى بپرهیزید كه با خدایى طرف هستید كه فوق قدرت‌هاست . «یداللّه فوق أیدیهم فمن نكث...» 8* پیمان شكنى، خودشكنى است. «فانّما ینكث على نفسه» 9* معمولاً جهادگریزان، ترس را در قالب احتیاط، حرص و طمع را در قالب تأمین آینده، ضعف نفس را با شرم و حیا، سستى و بى‌عُرضگى را در قالب زهد و ضعف و ناتوانى خود را به قضا و قدر الهى و رضایت به خواست خدا توجیه مى‌كنند. 10* یكى از عوامل سستى در جهاد، ضعف فرهنگى و پائین بودن فرهنگ مردم است. «المخلّفون من الاعراب» 11* رهبر باید آینده‌نگر بوده و سخنان و تحرّكات مخالفان و منافقان را پیش‌بینى كرده و جوابى آماده داشته باشد. «سیقول... قل...» 12* توجّه و وابستگى به مسائل اقتصادى و خانوادگى، گروهى را از انجام فرمان الهى و جهاد باز مى‌دارد. «شغلتنا أموالنا و اهلونا» 13* دعا و شفاعت پیامبر در حق دیگران، مستجاب و مورد قبول است. لذا مردم، به پیامبر توسل مى‌جستند. «فاستغفر لنا» 14* گاهى افشاگرى، لازم است. «یقولون بالسنتهم ما لیس فى قلوبهم» 15* دفاع از مكتب واجب است، گرچه متحمّل ضرر و زیان شویم. «أراد بكم ضرّا» 16* فطرت انسان، كارهایى را بد و زشت مى‌داند ولى شیطان و نفس، آنها را نزد انسان زیبا جلوه مى‌دهند، تا انسان مرتكب آن شود. 17* ترس از شكست، از عوامل فرار از جهاد است. «بل ظننتم ان لن ینقلب الرسول...» 18* توجّه بیش از حدّ به خانواده، عامل فرار از جهاد است. «لن ینقلب... الى أهلیهم ابداً» 19* توجّه به خانواده، گاهى چنان در نزد انسان جلوه و ارزش پیدا مى‌كند كه فرد حاضر مى‌شود خدا و رسولش را به خاطر آنها رها كند. «زیّن ذلك فى قلوبكم» 20* نافرمانى از فرامین رسول خدا، نشان نداشتن ایمان واقعى و یا زمینه بى‌ایمانى است. «من لم یؤمن باللّه و رسوله» 21* خوف و رجا و بیم و امید در كنار هم لازم است. «یغفر... یعذّب» 22* راه توبه، براى همه باز است. «كان اللّه غفوراً رحیما» 23* خداوند علاوه بر بخشش گذشته، با رحمت خود، آینده انسان را نیز تأمین مى‌كند. «یغفر... غفورا رحیما» 24* بخشش و آمرزش خداوند، از روى لطف و مهربانى و رحمت است، نه از روى نیاز و چشمداشت. «غفورا رحیما» 25* گروهى فرصت‌طلب، به هنگام تقسیم غنایم اعلام وجود مى‌كنند. «مغانم لتأخذوها ذرونا نتّبعكم» 26* براى رزمندگان باید حساب ویژه‌اى باز كرد و مخالفان را طرد نمود. «قل لن تتّبعونا» 27* كلام خود را مستند به كلام خدا كنید. «قل... كذلكم قال اللّه» 28* از تهدید و تهمت نباید ترسید. «فسیقولون بل تحسدوننا» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 515 1* در آیه 29 ، شیوه‌ى ارتباطات یك مؤمن ترسیم شده است: رابطه با بیگانگان. «اشداء» شدت و سختى. با خودى‌ها. «رحماء» محبت و مهربانى. با خداوند. «ركعا سجداً» عبودیت و بندگى. با خود. «یبتغون» تلاش و كوشش و امید به فضل خدا. 2* مسلمانان باید در برابر دشمن؛ خشونت، قاطعیّت، صلابت و شدّت داشته و در برابر دیگر مؤمنان؛ رأفت، مودّت، رحمت و عطوفت، مهر و احساسات داشته باشند. «اشداء على الكفّار رحماء بینهم» 3* بى‌تفاوتى ممنوع، مسلمان باید مظهر حبّ و بغض باشد. «اشداء على الكفّار رحماء بینهم» 4* ملاك مهر و قهر، ایمان و كفر است، نه قوم و قبیله و مال و ثروت. «اشداء على الكفّار رحماء بینهم» 5* در جامعه اسلامى، باید نماز ظهور و بروز داشته باشد، نه مخفى و پنهان. «تراهم» 6* عبادتى مورد ستایش است كه همراه با كثرت و مداومت باشد. «ركّعا سجّدا» 7* جامعه اسلامى باید خودكفا، مستحكم و مستقل باشد تا روى پاى خود بایستد. «استوى على سوقه» 8* دین از سیاست جدا نیست. در كنار ركوع و سجود، موضع‌گیرى‌هاى قاطع و دشمن شكن لازم است. «ركّعا سجّدا... لیغیظ بهم الكفّار» 9* خداوند از تقدّم بر رهبر جامعه اسلامى به شدّت نهى نموده است، زیرا كسى كه در كارهایش از خدا و پیامبر پیشى مى‌گیرد، در مدیریّت نظام اسلامى خلل وارد كرده و جامعه را به هرج ومرج مى‌كشاند و در حقیقت نظام قانون‌گذارى را بازیچه تمایلات خود قرار مى‌دهد. 10* حرام كردنِ حلال خداوند و یا حلال كردن حرام‌ها، نوعى پیشى گرفتن بر خدا و رسول است. «لاتقدّموا...» 11* سرچشمه‌ى قانون و رفتار ما باید قرآن و سنّت پیامبرصلى الله علیه وآله باشد. «لا تقدّموا بین یدى اللَّه و رسوله» 12* كسانى كه به خاطر سلیقه‌هاى شخصى یا آداب اجتماعى، بر خدا و رسولش پیشى مى‌گیرند، از ایمان و تقوا دور شده‌اند. «لاتقدّموا... و اتّقوا» 13* با این كه پیامبر اسلام‌صلى الله علیه وآله ازدواج موقّت را شرعى و قانونى اعلام فرمودند، امّا خلیفه‌ى دوم آن را حرام كرد. این خود، نوعى پیش افتادن از پیامبرصلى الله علیه وآله است كه در این آیه از آن نهى شده است. «لاتقدّموا بین یدى اللَّه و رسوله» 14* حفظ عمل، مهم‌تر از خود عمل است. اعمال ما گاهى از اوّل خراب است، چون با قصد ریا و خودنمایى شروع مى‌شود، گاهى در وسط كار به خاطر عُجب و غرور از بین مى‌رود و گاهى در پایان كار به خاطر بعضى از اعمال حبط مى‌شود. به همین جهت قرآن مى‌فرماید: هر كسى عمل خود را تا قیامت بیاورد و از آفات بیمه كند، ده برابر پاداش داده مى‌شود: «مَن جاء بالحسنة فله عشر امثالها»(انعام، 160) و نمى‌فرماید: هر كس عملى را انجام دهد، ده برابر پاداش دارد. زیرا میان انجام عمل در دنیا و تحویل آن در قیامت، فاصله‌ى زیادى است. 15* گرچه بلند كردن صدا در مقابل پیامبر بى‌ادبى به پیامبرصلى الله علیه وآله است كه به خاطر مقام والاى آن حضرت، سبب حبط اعمال مى‌شود، ولى قرآن به ما سفارش كرده كه نسبت به همه‌ى مردم ادب را رعایت كنیم و آرام سخن بگوییم. چنانكه لقمان‌علیه السلام به فرزندش مى‌گوید: «واغضُض من صَوتك» صداى خود را فرو گیر و آرام سخن بگو. سپس صداهاى بلند را به صداى الاغ تشبیه كرده است: «انّ اَنكَر الاصوات لَصوتُ الحَمیر»( لقمان، 19) 16* مقام و موقعیّت افراد، در عمل آنان اثر دارد. (جسارت مؤمن نسبت به پیامبر، كیفر سنگینى دارد.) «یا ایّها الّذین آمنوا لا ترفعوا... ان تَحبط اعمالكم» 17* هم خلافكار را توبیخ كنیم و هم درستكار را تشویق. (در آیه‌ى قبل كسانى كه در محضر پیامبرصلى الله علیه وآله بلند صحبت كردند توبیخ شدند، و در این آیه و آیات بعد، افراد مؤدّب تشویق مى‌شوند.) «انّ الّذین یَغضّون... لهم مغفرة...» 18* در قرآن هرجا «مغفرت» و«اجر» آمده، ابتدا سخن از مغفرت است. زیرا تا از گناه پاك نشویم، نمى‌توانیم الطاف الهى را دریافت كنیم. «لهم مغفرة و اجر عظیم» 19* لازمه‌ى ایمان و تقوا، عصمت از گناه نیست، چه بسا افراد مؤمن متّقى كه گرفتار لغزش و گناه مى‌شوند امّا به زودى جبران مى‌كنند. «لهم مغفرة» 20* حضرت على‌علیه السلام مى‌فرماید: «لا عَقلَ لِمَن لا أدبَ له»(غررالحكم.)، كسى كه ادب ندارد، در واقع عاقل نیست. 21* خانه و خانواده، حریم دارد و دیگران حق مزاحمت براى آن ندارند، حتى با صدا زدن آنان از بیرون خانه. «ینادونك من وراء الحجرات اكثرهم لایعقلون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 524 1* تكذیب پى در پى، «كنتم بها تكذبون» تحقیر پى در پى را در بر دارد. «یدعّون... أفسحر هذا... لاتبصرون . أصلوها فاصبروا أو لاتصبروا...» 2* «حور عین» از دو كلمه «حور» جمع «حوراء» به معناى سیاه چشم و كلمه «عین» جمع «عیناء» به معناى زیبا چشم تشكیل شده است. همسران بهشتى داراى چشمانى درشت، سیاه و زیبایند. 3* انس با پاكان ونیكان و هم‌صحبتى با آنان، یكى از لذّت‌هاى بهشت است كه قرآن در موارد مختلف به این مجالس انس و سرور كه بر تخت‌هاى بهشتى تشكیل مى‌شود، اشاره داشته است. 4* كلید بهشت، تقواست. «انّ المتقین فى جنّات» 5* كسى‌كه در دنیا با تقوا خود را حفظ كرد، در قیامت خداوند او را از عذاب دوزخ حفظ مى‌كند. «المتقین... وقاهم» 6* پرهیزكاران نباید به تقوا و عمل خود مغرور باشند كه همه‌ى نعمت‌ها و نجات‌بخشى‌ها از خداست. «أتاهم ربّهم... وقاهم ربّهم» 7* خوردنى‌هاى دنیوى همراه مشكلاتى در تهیه و حفظ و مصرف آن است، در نعمت‌هاى آخرت هرگز مشكلى نیست. «هنیئاً» 8* آنان كه در دنیا از نگاه به نامحرمان چشم پوشیدند، در آخرت همسرانى زیباروى خواهند داشت. «المتقّین... زوّجناهم بحورعین» 9* در اسلام محور ایمان است، نه خانواده و خویشان. «واتبعتهم ذریتهم بایمان» 10* همراه بودن با نسل و فرزند، یكى از لذّات بهشتى است. «الحقنا بهم ذریتهم» 11* ملحق شدن نسل انسان به او، از آثار عمل نیك است. «الحقنا... بما كسب رهین» 12* تفریحى رواست كه به دور از لغو وگناه باشد. «یتنازعون... لا لغو... و لاتأثیم» 13* با این‌كه در بهشت، نهرها از شیر و عسل و شراب و آب جارى است، بهشتیان با ظروف خاصى پذیرایى مى‌شوند، زیرا ظروف مناسب، لذّت نوشیدن را زیاد مى‌كند. «كأساً» 14* در بهشت هیچ امر بیهوده، لهو و گناهى راه ندارد. «لا لغو فیها ولا تأثیم» 15* زیبایى مسئولان پذیرایى بهشت، خود نعمتى دیگر است. «كانهم لؤلؤ مكنون» 16* پوشش براى چیزهاى زیبا و قیمتى، یك ارزش است. «لؤلؤ مكنون» 17* كلید بهشت را باید در دنیا جست. «كنّا قبل فى أهلنا» 18* انسان باید نسبت به خانواده خود، توجّه و تعهّد و دغدغه و سوز داشته باشد. «فى أهلنا مشفقین» 19* مبلّغ دین، در تیررس هر گونه تهمت است. «بكاهن و لامجنون... یقولون شاعر» 20* دشمن در انتظار مرگ بزرگان دین است، پس باید كارى كرد كه امید آنان براى پس از مرگ شخصیّت‌هاى مذهبى ناامید شود. «نتربّص به ریب المنون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 542 1* سوره مجادله‌ بیست و دو آیه دارد و در مدینه نازل شده و تنها سوره‌اى از قرآن است كه در تمام آیات آن لفظ جلاله «اللّه» آمده است. 2* در سخنان خود دقّت كنیم كه خداوند آنها را مى‌شنود. «قد سمع اللّه قول الّتى» 3* پیامبر گرامى، با موقعیّت رهبرى جامعه، به راحتى در دسترس عموم بود و مردم در مورد مشكلاتشان با او گفتگو مى‌كردند. «تجادلك» 4* یكى از رسالت‌هاى انبیا، برداشتن خرافات و سنّت‌هاى غلط میان مردم است. «الّذین یظاهرون...» 5* مبارزه با خرافات و عادات و سنّت‌هاى غلط، باید منطقى و مستدل باشد. «ما هنّ أمّهاتهم ان أمّهاتهم الاّ اللاّئى ولدنهم» 6* گاهى یك ناله‌ى به حق، به یك جریان نجات بخش منجر مى‌شود. «تشتكى الى اللّه... ان امّهاتهم الاّ اللاّئى ولدنهم» 7* زشت‌گویى و زورگویى، سیره مستمرّ جاهلیّت بوده است. «لیقولون منكرا...» 8* گناه هر چند بزرگ باشد، عفو الهى قابل تردید نیست. «لیقولون منكراً من القول و زورا... لعفو غفور» 9* اسلام بن بست ندارد و هر كس مى‌تواند به مسیر درست بازگردد. «یعودون» 10* جریمه، نقش پیشگیرى داشته و راهى براى كنترل جرم است. «یظاهرون... فتحریر رقبة» 11* ما در مقابل گفتار خود نیز مسئولیّت داریم. 12* ظلم به همسر تاوان دارد. «فتحریر رقبة» 13* اسلام از هر فرصتى براى آزادى بردگان استفاده مى‌كند. «فتحریر رقبة» 14* اسلام براى حفظ نظام خانواده، جریمه‌هایى را وضع كرده است. «فتحریر رقبة» 15* ازداشتن انسان‌ها از كار بد همیشه با سخنرانى نیست، گاهى از طریق جریمه باید موعظه صورت گیرد. «فتحریر رقبة... توعظون» 16* جرایم اسلام انتقامى نیست، تربیتى است. «توعظون به» 17* در قرآن بیش از ده مرتبه كلمه‌ى «حدود» بكار رفته است كه اكثر آنها مربوط به حقوق خانواده مى‌باشد. 18* دین جهانى باید قوانینش قابل تطبیق با هر زمانى باشد، تا مردم در بن بست قرار نگیرند. گاهى برده نیست، «فمن لم یجد» و گاهى امكان روزه گرفتن نیست. «فمن لم یستطع» 19* جرائم اسلامى، انواع بركات را براى جامعه در بر دارد: بردگان را آزاد مى‌سازد. «فتحریر رقبة» با روزه گرفتن، افراد را صبور و مقاوم مى‌كند. «فصیام شهرین متتابعین» با اطعام، گرسنگان را سیر مى‌كند. «فاطعام ستین مسكینا» 20* جریمه باید متنوع و درجه‌بندى داشته باشد و شرایط زمانى و مكانى و توان افراد در نظر گرفته شود. «فتحریر رقبة... فمن لم‌یجد... فمن لم یستطع» 21* احكام الهى تخفیف بردار هست، ولى تعطیل بردار نیست. «فمن لم یجد... فمن لم یستطع...» 22* عمل نكردن به حدود الهى وبى‌اعتنایى به آن، كفر است. «تلك حدود اللّه و للكافرین» 23* در درگیرى حقّ و باطل، شكست و رسوایى براى باطل است. «یحادّون اللّه... كبتوا» 24* اگر در رسوایى اهل باطل شك دارید، به تاریخ مراجعه كنید. «كما كبت الّذین من قبلهم» 25* حق، همیشه دشمن داشته است. «كما كبت الّذین من قبلهم» 26* نشانه‌هاى خدا هم روشن است و هم متعدد. «آیات بیّنات» 27* مانع تراشى و ستیز در برابر حق، یا كفر است یا به كفر مى‌انجامد. «وللكافرین عذاب مهین» 28* دادگاه قیامت علنى و عمومى است. «جمیعاً فینبئهم» 29* به مجرم، خلاف‌كارى‌هایش را تفهیم كنید. «فینبئهم بما عملوا» 30* خلاف‌هاى كوچك خود را نادیده نگیرید كه خداوند حساب دقیق همه را دارد. «أحصاه اللّه» 31* فراموش كردن خلاف‌ها، سبب محو آنها نمى‌شود. «أحصاه اللّه و نسوه» 32* عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نكنیم.«واللّه على كلّ شى‌ء شهید» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)