eitaa logo
تفسیر آسان قرآن
251 دنبال‌کننده
604 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بنام خدا.إن شاء الله هر روز دو صفحه از قرآن به همراه صوت وتفسیر آسان وکاربردی گذاشته خواهد شد.خلاصه تفسیر حاج آقا قرائتی ارتباط با مدیر @kh8514
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از صفحه 109 قرآن کریم 1* توجه به عاقبت کارها، در تصمیم های انسان نقش مهمی دارد. {أجر عظیم...اصحاب الجحیم} 2* کیفر کافران و تکذیب کنندگان، دوزخ ابدی است. {والذین کفروا ... اصحاب الجحیم} 3* تشویق، انگیزۀ عمل است. {لهم مغفرة و أجر عظیم} همان گونه که تهدید، از روشهای تربیتی قرآن است. {اصحاب الجحیم} 4*یاد نعمت های خدا بر مؤمنان لازم است. {یا ایها الذین آمنوا اذکروا نعمت الله} (زیرا هم نوعی شکر است، هم غرور و غفلت را از انسان دور می نماید و هم عشق انسان را به پروردگار می افزاید) 5* دفع خطرات دشمن، از نعمت های خداست. {کف ایدیهم عنکم} 6* با تقوا، توکل و ایمان، لطف خدا را به خود جلب و خطر دشمنان را دفع کنیم. {کف ایدیهم عنکم و اتقوا الله و علی الله فلیتوکل المؤمنون} (همان گونه که به خاطر گناه، خداوند دشمن را بر انسان مسلط می کند، توجه به خدا هم موجب دفع دشمنان است) 7* لازمۀ ایمان و تقوا تکیه بر خداست. {و اتقوا الله و علی الله فلیتوکل المؤمنون} 8* تقوا و توکل داشتن، بر اثر یاد خداوند و ایمان است. {اذکروا نعمة الله ...و اتقوا الله...فلیتوکل المؤمنون} 9* نقبای بنی اسرائیل، وزرای حضرت موسی علیه السلام و سرپرستان دوازده طایفه از آنان بودند. از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت است که فرمود: (خلفای پس از من دوازده نفرند، به تعداد نقبای بنی اسرائیل) 10* همراهی خداوند با ما چند شرط دارد: ادای نماز، زکات، ایمان، نصرت انبیا، انفاق. {انی معکم لئن أقمتم الصلاة و...} 11* ایمان به انبیا به تنهایی کافی نیست، یاری آنان هم لازم است. {و عزرتموهم} 12* انجام همۀ واجبات کارساز است، گرچه انجام هر یک دارای فایده است. {لئن أقمتم الصلاة...و أقرضتم الله} 13* کمک به خلق خدا، کمک به خداست. {أقرضتم الله} به جای {أقرضتم الناس} 14* انفاق باید به شیوه ای نیکو باشد. (از مال خوب، با نیت خوب، با سرعت و بدون منت) {قرضا حسنا} 15* رهبر جامعه باید از سوی خدا تعیین شود و برگزیدگان انبیا هم باید به فرمان خداوند باشند. {بعثنا منهم اثنی عشر نقیبا} 16* بهشت را به (بها) دهند، نه به بهانه. اگر نماز، زکات، ایمان، امداد و انفاق بود، بهشت هم هست. {لئن أقمتم الصلاة...لادخلنکم جنات} 17* بهشت، جای آلودگان نیست، ابتدا باید پاک شد، آنگاه به بهشت رفت. {لاکفرن...لادخلنکم} 18* حضرت علی علیه السلام در خطبه 183 می فرماید: خداوندی از شما قرض می گیرد که خزائن آسمان ها و زمین را دارد پس قرض او به خاطر فقر نیست، بلکه به خاطر آزمایش شماست. 19* قرض الحسنه برکاتی دارد: کاهش کدورت و افزایش محبت، حفظ آبروی مردم و جلوگیری از ورشکستگی آنان، اصلاح ساختار اقتصادی جامعه، جلوگیری از رواج ربا، کنترل حرص و بخل، تعدیل ثروت، رشد فرهنگ تعاون 20* وام دادن، زمانی ارزش دارد که از مال حلال و سالم باشد.نیکو باشد، فوری و بی منت باشد، با احترام باشد، برای مصرف حقی باشد، مبلغ و مقدار آن مشکل گشا باشد، برای خدا و بدون چشم داشت از مردم باشد، قرض دهنده خدا را بر این توفیق شاکر باشد، آبروی گیرنده حفظ شود و موجب غرور قرض دهنده نشود. 20* در برخورد با دشمن، انصاف را فراموش نکنیم. {الا قلیلا} (یعنی همۀ بنی اسرائیل توطئه گر نبودند) 21* نیکوکار، محبوب خداست. {ان الله یحب المحسنین} کانال تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از صفحه 112 قرآن کریم 1* مکّه و بیت المقدّس، هر دو سرزمین مقدّسند؛ اما موسی علیه السلام که به قوم خود فرمود: وارد آن شوید و با دشمن بجنگید، بهانه آورده، از فرمان او تخلف کردند، ولی مسلمانان در سال ششم هجری که به قصد عمره در رکاب پیامبر صلی الله علیه و آله تا نزدیکی مکه آمدند، اگر ممانعت آن حضرت نبود به شهر حمله می کردند. در این سفر (صلح حدیبیه) واقع شد. آری، دو قوم به دروازه دو شهر مقدس رسیدند، ولی یکی چنان گریزان از جنگ و یکی چنین سلحشور. 2* تلاش رهبران الهی در انجام وظایفی که بر عهده دارند، تنها در صورت همراهی مردم به ثمر می رسد. 3* بنی اسرائیل، نمونۀ بی ادبی، بهانه جویی، ضعف و رفاه طلبی بودند. {یا موسی انا لن ندخلها أبدا...} 4* مردم باید خود به اصلاح جامعه بپردازند، نه آنکه تنها از خداوند و رهبران دینی توقّع اصلاح داشته باشند. {فقاتلا انا هاهنا قاعدون} 5* آرزوی پیروزی بدون کوشش، خردمندانه نیست. {فقاتلا انا هاهنا قاعدون} 6* غالب دعاهای قرآنی با استمداد از اسم رب است. {قال ربّ...} 7* شکایت پیامبران به خداوند و نفرین، وقتی است که از ایمان و اطاعت مردم مأیوس شوند. {رب انّی...} 8* یکی از بلاها و سختی های مؤمنان، زندگی با فاسقان و در میان آنان بودن است. {فافرق بیننا و بین القوم الفاسقین} 9* در عدد چهل {أربعین سنة} رمزی است که هم در قهر و هم در لطف الهی به کار می رود. حضرت موسی برای گرفتن تورات، چهل شب در کوه طور ماند و مدت اوارگی قوم یهود چهل سال بود. 10* کیفر فرار از جنگ، محرومیت است. {فانها محرّمة علیهم} 11* برای فاسقان دلسوزی نکنید. {فلا تأس} (تنبیه مجرم، همچون داروی تلخ به نفع سلامت فرد و جامعه است) 12* در روایات آمده است که هابیل دامدار بود و بهترین گوسفند خود را برای قربانی آورد و قابیل، کشاورز بود و بدترین قسمت زراعت خود را برای انفاق در راه خدا برگزید. قرآن می فرماید: هر گز به خیر نمی رسید، مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید. {لن تنالوا البرّ حتی تنفقوا مما تحبّون} (آل عمران،92) 13* پسر پیامبر بودن نقشی در ردّ یا قبول اعمال ندارد. بنابراین از یکی پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد. {فتقبل من أحدهما و لم یتقبل من الاخر} 14* تاریخ قتل و خونریزی هم زمان با تاریخ انسان است. {نبأ ابنی آدم...لاقتلنک} 15* گاهی حسادت، تا برادر کشی هم پیش می رود. {لاقتلنک} 16* ملاک پذیرش اعمال، تقواست، نه شخصیت افراد و نه نوع کار.{ انما یتقبل الله من المتقین} 17* تقوا و خداترسی، عامل بازدارندۀ از گناه و تعدّی در حساس ترین حالات است. {انی أخاف الله} 18* عالَم، مظهر ربوبیت الهی است. {رب العالمین} 19* گناهان مقتول، به قاتل منتقل می شود. {تبوء باثمی} 20* قاتل، هم به خود ظلم می کند، هم به مقتول، هم به خانوادۀ مقتول و هم به جامعه. {الظالمین} 21* نفس انسان، با وسوسه، تلقین و تزیین، انسان را رام و خام می کند و به گناه می کشد. {فطوّعت له نفسه} 22* هوای نفس می تواند عواطف برادری را نیز سرکوب کند. {فطوّعت له نفسه قتل أخیه} 23* فطرت پاک انسانی، از آدم کشی بیزار است، ولی نفس، این کار را خوب جلوه داده و انسان را به قتل وا می دارد. {فطوّعت} 24* انسان باید همواره در پی آموختن باشد، گرچه از طریق حیوانات. {فبعث الله غراباً...لیریه} 25* جسد مرده را باید در زمین دفن کرد (در محفظه قراردادن، مومیایی کردن، سوزاندنو...صحیح نیست) {فی الارض...یواری سوأة اخیه} 26* دفن کفّار واجب نیست، اما مرده مؤمن نیز کرامت دارد و نباید خوراک حیوانات شود، بلکه باید دفن شود. {یواری سوأة اخیه} کانال تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از صفحه 146 قرآن کریم 1* با توجه به این آیه (138)، مشرکان چهار انحراف داشتند. * ممنوع شمردن بعضی از چهارپایان *ممنوع شمردن بعضی از محصولات کشاورزی *ممنوع کردن سواری برخی از چهارپایان *نبردن نام خدا هنگام ذبح حیوانات 2* اسلام، آیین جامعی است که حتی انحراف در بهره گیری از حیوانات را هم تحمل نمی کند. وقتی قرآن، از بی مصرف ماندن حیوان و تحریم سوار شدن بر آن نکوهش می کند، به طریق اولی از بی مصرف ماندن انسان ها، منابع، سرمایه ها و استعدادها بیشتر نکوهش می کند. 3* مبارزه با خرافات، یکی از وظایف اصلی پیامبران است. {افتراء علیه سیجزیهم} 4* آشنایی با خرافات دوران جاهلیت، انسان را با زحمات رسول خدا برای هدایت آنان آشنا ساخته، روح قدرشناسی را در انسان، زنده و شکوفا می کند. 5* در جاهلیت، تحقیر زن تا آن حد بود که در برخی موارد از حیوان سالم بهره ای نداشت و فقط در گوشت حیوان مرده شریک بود. {شرکاء} 6* جاهلان عرب، به گمان تقرّب به بت ها، یا به جهت حفظ آبرو، دختران خود را قربانی بت ها یا زنده به گور می کردند. 7* خسارت واقعی، فداشدن انسان در راه باطل است. {قد خسر} 8* انجام هر کاری و تحریم هر چیزی، یا دلیل شرعی می خواهد یا عقلی. {بغیر علم افتراء علی الله} 9* با خرافات، با شدیدترین وجه مقابله و برخورد کنیم. {قد خسر، سفیها بغیر علم، افتراء، ضلوا، ما کانوا مهتدین} 10* تنوع میوه ها و محصولات کشاورزی، آن هم از یک آب و خاک، نشانه قدرت الهی است. {انشا...مختلفا اکله} 11* در انفاق نیز میانه رو باشیم. {و آتوا حقه...و لا تسرفوا} 12* اسلام، دین اعتدال است، هم تحریم نابجا را ممنوع می کند و هم مصرف بی رویه را. {لا تسرفوا} 13* شرط مصرف، پرداخت حق محرومان است. {کلوا...آتوا حقه} 14* مقدار مصرف، محدود به عدم اسراف است. {کلوا...لا تسرفوا} 15* هنگام برداشت محصول، به یاد محرومان باشیم. {یوم حصاده} 16* میوۀ نارس نخورید. {کلوا من ثمره اذا اثمر} 17* اسراف کار، مبغوض خداوند است. {انه لا یحب المسرفین} 18* هستی و آفریده هایش، مسخر انسان است. {حمولة و فرشا} 19* قانون کلی در حیوانات، حلال بودن مصرف آنهاست، مگر آنکه دلیلی بر حرمت باشد. {کلوا مما رزقکم الله} 20* تحریم حلال ها، از گام های شیطانی است. {کلوا...و لا تتبعوا خطوات الشیطان} 21* توصیه به خام خواری و ترک مصرف گوشت، با توصیه های دینی سازگار نیست. {و من الانعام...کلوا مما رزقکم الله} 22* نسبت به خوردنی ها مواظب باشیم. {کلوا...و لا تتبعوا} چنانکه اولین اهرم شیطان برای گمراه کردن حضرت آدم، غذا بود. 23* سیاست شیطان، انحراف تدریجی است، نه دفعی. {خطوات الشیطان} کانال تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 195 1* منافقان با قصد و انگیزه، سراغ فتنه می روند. {ابتغوا} 2* در موارد بروز تفرقه و فتنه، ردّ پای منافقان را جستجو کنید. {ابتغوا الفتنه} 3* تحریف واقعیت ها و گزارش های جعلی برای رهبر، کار منافقانه است. {قلبوا لک الامور} 4* رهبر امت اسلامی باید هوشیار باشد و به هر گزارشی اعتماد نکند. {قلبوا لک الامور} 5* امدادهای الهی، نقشه های منافقان را بر باد می دهد، با تمام فتنه هایی که علیه اسلام می شود، اسلام به جای ریزشف رویش دارد. {جاء الحق و ظهر امر الله} 6* در بینش منافقان، جهاد در راه خدا، بلا و گرفتاری است. {و لا تفتنی} 7* آنان که از فتنۀ جنگ نگران و گریزانند، در فتنۀ بالاتری خواهند افتاد. {الا فی الفتنه سقطوا} 8* دوستان و دشمنان خود را هنگام سختی ها و حوادث تلخ و شیرین بشناسیم. {ان تصبک حسنه تسؤهم...} 9* ما مأمور به تکلیفیم، نه ضامن نتیجه. جهاد می کنیم، ولی مقدرات به دست خداست. {الا ما کتب الله لنا} 10* آنچه خداوند برای مومن مقدر کرده خیر است، چون مولی برای بنده اش، بد نمی نویسد. {کتب الله لنا هو مولینا} 11* بالاترین درجۀ توحید، حرکت در مدار قانون الهی و سپردن سرنوشت به دست خدای حکیم است. {هو مولینا} 12* تنها باید بر خدا تکیه کرد. {علی الله} 13* شرط ایمان، توکل بر خداست. {فلیتوکل المومنون} 14* در دید اهل ایمان، عمل به وظیفه مهم است، رفتن یا ماندن مهم نیست، مهم در خط بودن است، لذا فتح یا شهادت، هر دو پیروزی است. 15* لنفاق تنها برای سیر کردن شکم نیست، اصلاح روح و رشد معنوی هم مورد نظر اسلام است. {انفقوا طوعا او کرها} 16* هر کمکی را از هر کسی قبول نکنیم. {لن یتقبل منکم} 17* هدف اسلام از انفاق، رش انفاق کننده است، نه فقط سیر کردن شکم. زیرا با کمک منافقین شکم ها سیر می شود، اما رشد معنوی برای کمک کننده حاصل نمی شود. {کفروا بالله...و هم کارهون} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 206 1* سه مسلمانی که در تبوک شرکت نکردند، (کعب بن مالک، مرارة بن ربیع و حلال بن امیه) پشیمان شده و برای عذرخواهی نزد پیامبر آمدند. اما حضرت با آنان سخن نگفت و دستور داد کسی با آنان حرف نزند و همسرانشان هم با آنان نزدیک نشوند. آنان به کوههای اطراف مدینه رفتند و برای استغفار، جدا از یکدیگر به تضرع و گریه پرداختند تا پس از پنجاه روز، خداوند توبۀ آنان را پذیرفت. 2* بی اعتنایان به جنگ و فرمان رهبری، باید تنبیه شده و تا مدتی پشت سر گذاشته شوند. {خلفوا} 3* بایکوت، یکی از شیوه های تربیتی برای متخلفان و مجرمان است. {ضاقت علیهم الارض...ظنوا ان لا ملجا من الله} 4* با آنکه پیامبر، مظهر رحمت الهی است، اما به عنوان مربی، از اهرم قهر هم استفاده می کند. {ضاقت علیهم انفسهم} 5* همنشینی و همراهی با راستگویان، از عوامل تربیت و جلوگیریِ انسان از انحراف است. {اتقوا الله و کونوا مع الصادقین} 6* تکامل جامعه در سایۀ ایمان، تقوا و اطاعت از رهبر معصوم است. {آمنوا، اتقوا، مع الصادقین} 7* در هر زمان باید معصومی باشد که مسلمانان با او همراه باشند. {کونوا مع الصادقین} 8* در دفاع از اسلام، شهر و روستا مطرح نیست. {اهل المدینه و من حولهم} 9* حفظ جان پیامبر، ضروری تر از حفظ جان مسلمانان است. مسلمانان باید پیشمرگ رهبر آسمانی باشند. {لا یرغبوا...} 10* مسلمان باید در راه عقیده، آمادۀ تحمل هر سختی و فشاری باشد. {ظما، نصب، مخمصة...} 11* جامعه اسلامی باید کفر ستیز باشد. {یغیظ الکفار} 12* راهپیمایی ها و حرکات دسته جمعی مسلمانان که موجب خشم و هراس کفار می گردد، در نزد خدا پاداش دارد. {موطئا یغیظ الکفار} 13* در انفاق، کمیت و مقدار مهم نیست، چه کم باشد چه زیاد، در نزذ خدا اجر دارد. {صغیرة و لا کبیرة} 14* سنت خداوند این است که مکتب خود را با تلاش مومنان پیش ببرد. (اگر نیاز به تلاش آنان نبود، این همه تشویق لازم نبود) 15* در برنامه ریزی و مدیریت ها، جامع نگر باشیم تا توجه به مسئله ای سبب اخلال در مسائل دیگر نباشد. {ما کان المومنون لینفروا کافه} 16*هجرت، ملازم ایمان است. یا برای دفاع از دین، هجرت کنید، یا برای شناختِ دین. {فلولا نفر من کل فرقة} 17* باید از هر منطقه، افرادی برای شناخت اسلام به مراکز علمی بروند تا در همه مناطق، روحانی دینی به مقدار لازم حضور داشته باشد. {من کل فرقه طائفه} 18* شناخت های دینی باید عمیق و ژرف باشد. {لیتفقهوا فی الدین} 19* شرط تبلیغ دینی آگاهی عمیق از آن است. {لیتفقهوا...لینذروا} 20* برای طلاب حوزه ها، دو هجرت لازم است: یکی به سوی حوزه ها و دیگری از حوزه ها بسوی شهرها. لذا ماندن در حوزه ها جز برای اساتید جایز نیست. {فلاولا نفر...لیتفقهوا، لینذروا...اذا رجعوا} 21* برای تبلیغ و کار فرهنگی، زادگاه انسان در اولویت است. {لینذروا قومهم} 22* علما باید سراغ مردم بروند و منتظر دعوت آنان نباشند. {رجعوا الیهم} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 259 1* جز خداوند و ایمان به او، همه چیز فانی است: {کل شیء هالک الا وجهه} (قصص،88) ولی هر کاری که رنگ خدایی دارد ابدی است: {ما عندکم ینفد و ما عندالله باق} (نحل، 96) آری، رنگ خدایی ثابت است و سایر رنگ ها از بین می روند. {و من أحسن من الله صبغة} (بقره،138) 2* درخت ایمان همواره ثمر می دهد و مؤمن در همه حال به یاد خدا و در پی انجام وظیفه است، در رفاه و سختی، در خوشی یا ناخوشی، در فقر و غنی. هنگام تهدید ستمگران، تا پای جان مقاومت می کند. {انا الی ربنا راغبون} (قلم، 32) هنگام خشم، برای رضای او خود را نگاه می دارد: {و الکاظمین الغیظ} (آل عمران، 134) هنگام ازدواج، بر او توکل می کند. {ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله} ( نور، 32) هنگام عبادت و اطاعت، قصد قربت دارد : { ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین} (انعام، 162) 3* اگر یاری خداوند نباشد، انسان در برابر وسوسه ها و هوس ها و طاغوت ها از پا در می آید و سقوط می کند. {یثبت الله الذین آمنوا} 4* رهبران منحرف، مایۀ هلاکت و فساد جامعه می شوند و مردم را به جهنم می فرستند. {و احلوا قومهم دار البوار} 5* از بدترین انواع کفران نعمت، شریک قرار دادن برای خدا و گمراه کردن مردم است. {و جعلوا لله انداداً لیضلوا} 6* کافران در دنیا کامیابند، ولی آخرت ندارند. {تمتعوا فان مصیرکم الی النار} 7* هر رفاهی نشانۀ مهر نیست، شاید وسیله و مقدمۀ قهر الهی باشد. {تمتعوا} 8* انفاق آشکار، سبب تربیت نسل و تشویق دیگران و رفع تهمت از خود است و انفاق پنهانی عامل رشد و اخلاص است. بعضی از مفسران گفته اند: انفاق علنی، انفاق های واجب مثل خمس و زکات است و انفاق مخفی، موارد مستحب مثل صدقه است. 9* ایمان قلبی کافی نیست، نماز، انفاق و عمل صالح لازم است. {آمنوا یقیموا الصلاة و ینفقوا} 10* انفاق باید از رزق خدا یعنی مال حلال باشد، نه از هر مالی که داشتیم. فرمود: {رزقناهم} و نفرمود (عندکم) # تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran) (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 275 1* با سوال و مثال، وجدان مردم را بیدار و به فکر وادارید. {ضرب الله مثلا...هل یستوون} 2* ریشۀ شرک مردم، جهل است. {بل اکثرهم لا یعلمون} 3* انفاق سرّی از انفاق عَلَنی، بهتر است. ({سرا} قبل از {جهرا} آمده است) 4* هیچ کاری برای خدا سخت نیست، حتی برپایی قیامت. {ما امر الساعه الا کلمح البصر} 5* قیامت، شدنی است، زیرا خداوند هم علم به همه چیز دارد و هم قدرت بر دوباره آفریدن. {لله غیب، علی کل شی قدیر} 6* به دنیا مغرور نشویم، قیامت دور نیست، خود را آماده کنیم. {کلمح البصر} 7* خدا می تواند مقدمات هر کاری را حذف یا فشرده کند و یا سرعت بخشد. حذف مقدمات، نظیر سخن گفتن حضرت عیسی در گهواره و سرعت بخشیدن به مقدمات، مانند آوردن تخت بلقیس نزد حضرت سلیمان در یک لحظه. {کلمح البصر} 8* یاد نقص ها و کمبودها و فقدان های گذشته، روحیۀ شکر را در انسان بارور می کند. {لا تعلمون شیئا...لعلکم تشکرون} 9* تشکر از هر نعمت، بکارگیری صحیح آن است. زیرا قرآن از گروهی انتقاد می کند که چشم دارند ولی حقایق را نمی بینند، گوش دارند ولی حاضر به شنیدن حق نیستند. {جعل لکم السمع و الابصار...لعلکم تشکرون} 10* پرواز پرندگان، گاهی تنها و گاهی دسته جمعی، گاهی منظم و گاهی نامنظم، گاهی برای فرار و گاهی برای غذا می باشد. هر پرنده ای با بالی مناسب با وزن و نیازش، پرواز می کند، که همۀ این امور باید سبب توجه انسان عاقل به خداوند شود. 11* خداوند از ما تفکر در آفریده ها را می خواهد و از کسانی که فکر نمی کنند، انتقاد می کند. {الم یروا} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 284 1* آخرت، بدون تلاش به دست نمی آید. {سعی لها} 2* برای سعادت اخروی، تلاش ویژه لازم است. {سعی لها سعیها} 3* تلاش مومنان مورد تقدیر و سپاس است، چه به نتیجه برسد یا نرسد. {کان سعیهم مشکورا} 4* تشکر از تلاش دیگران، کاری الهی است. {کان سعیهم مشکورا} 5* الطاف الهی تفضل اوست، وگرنه ما طلبی از او نداریم. {عطاء ربک} 6* در حدیث آمده است: حتی اگر والدین فرزند خود را زدند، فرزند بگوید: (خدا شما را ببخشد) که این همان (قول کریم) است. 7* خدمتگزاری و احسان به پدر و مادر، از اوصاف موحد واقعی است. {الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا} 8* در احسان به والدین، مسلمان بودن آنها شرط نیست. {بالوالدین احسانا} 9* نیکی به پدر و مادر را بی واسطه و به دست خود انجام دهیم. {بالوالدین احسانا} 10* احسان، فراتر از انفاق است و شامل محبت، مشورت، اطاعت، تشکر، مراقبت و امثال اینها می شود. {بالوالدین احسانا} 11* هر چه نیاز جسمی و روحیِ والدین بیشتر باشد، احسان به آنان ضروری تر است. {یبلغن عندک الکبر} 12* پدر و مادر سالمند را به آسایشگاه نبریم، بلکه نزد خود نگهداریم. {عندک} 13* هم احسان لازم است، هم سخن زیبا و خوب. {احسانا...قل لهما قولا کریما} بعد از احسان، گفتار کریمانه مهم ترین شیوۀ برخورد با والدین است. 14* فرزند در هر موقعیتی که هست، باید متواضع باشد و کمالات خود را به رُخ والدین نکشد. {و اخفض لهما جناح الذل} 15* تواضع در برابر والدین، باید از روی مهر و محبت باشد، نه ظاهری و ساختگی. {واخفض لهما...من الرحمه} 16* تلخی ها و مشکلات دوران کودکی و خردسالی را که بر والدین تحمیل شده است از یاد نبرید. {کما ربیانی صغیرا} 17* پدر و مادر باید بر اساس محبت فرزندان را تربیت کنند. {ارحمهما کما ربیانی} 18* در انفاق، باید اولویت ها را در نظر گرفت. اول والدین، سپس فامیلف بعداً فقرا و ابن السبیل. {آت ذا القربی...} 19* خویشاوندان، به گردن ما حق دارند و ما منّتی بر آنان نداریم. {آت ذا القربی حقه} 20* در انفاق اعتدال را رعایت کنیم و از حد نگذریم. {آت...و لا تبذّر} 21* اهل ریخت و پاش باید تحقیر شود، نه آنکه مورد تقدیر و احترام قرار گیرد. {اخوان الشیاطین} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 302 1* پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: اگر موسی صبر می کرد، عجایب بیشتری از خضر می دید. 2* اگر با کسی تضاد فکری داریم و یکدیگر را درک نمی کنیم، بی آنکه مقاومت کنیم از هم جدا شویم. {فلا تصاحبنی} 3* بی اعتنایی و بی مهری مردم، در کار ما تأثیر منفی نگذارد. {فابوا أن یضیّفوهما} 4* گرچه نیازمندان به حداقل قناعت کنند، ولی کرامت انسانی می گوید که در حد ضیافت پذیرایی کنید. {استطعما...یضیفوهما} 5* لازم نیست مهمان همیشه آشنا باشد، از مهمان غریب و ابن السبیل هم باید پذیرایی کرد. {فابوا ان یضیفوهما} 6* وقتی نیاز را دیدیم، دست به کار شویم و منتظر دعوت و بودجه و همکار نباشیم. {جدارا، فاقامه} 7* وقتی کاری را مفید و لازم تشخیص دادیم، به انتقادات این و آن کاری نداشته باشیم. {لتخذت علیه اجرا} 8* اولیای خدا برای پول کار نمی کنند. {لوشئت لتخذت علیه اجرا} 9* هر کس قدر وصال را نداند، گرفتار فراق خواهد شد. {هذا فراق...} 10* با تعلیم حکمت، ظرفیت افراد را افزایش دهیم. {سأنبّئک بتأویل ما لم تستطع...} 11* افراد متعهد، باید حافظ حقوق و اموال محرومان باشند. {فکانت لمساکین...} 12* اولیای خدا دلسوز مساکین و محرومانند. {لمساکین} 13* گاهی فرزند، سبب انحراف و کفر والدین می شود، (خشینا أن یرهقهما...) گاهی هم والدین فطرت پاک و توحیدی فرزند را به کفر و آیین های انحرافی می کشانند. 14* اگر خداوند چیزی را از مومن گرفت، بهتر از آن را به او می دهد. {یبدلهما ربهما خیراً منه} 15* تنها پاکی و صلاح فرزندان کافی نیست، باید نسبت به پدر و مادر مهربان باشند. {زکاة و اقرب رحما} 16* ذخیره سازی ثروت برای فرزندان، جایز است. {کنز لهما و کان ابوهما صالحا} ولی زراندوزی اگر بدون انفاق باشد ممنوع است. 17* حفظ اموال یتیمان، واجب است. {لغلامین یتیمین} 18* کارهای خوبِ پدر، در زندگی فرزندان اثر دارد. {ابوهما صالحا} 19* رهبر و مبلّغ باید با تاریخ و حوادث مهم آشنا باشد. {یسئلونک...} 20* در پاسخ سؤالها، شتابزده جواب ندهیم. {سأتلوا} تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 346 1* تکامل معنوی انسان در چند مرحله صورت می پذیرد که در این آیات مطرح شده است: * علم و شناختی که مایۀ خشیت شود. {من خشیة ربهم} * ایمان عمیق و دائمی به آنچه درک کرده است. {یومنون} * دوری از انواع شرک ها، مخفی و آشکار. { لا یشرکون} * انفاق از آنچه خدا عطا نموده است. {یؤتون...} * مغرور نشدن و دغدغه داشتن که مبادا کارم ناقص یا علمم مردود یا وظیفه ام چیزی دیگری باشد و در قیامت پاسخ گو نباشم. {قلوبهم وجلة} 2* به انفاق خود مغرور نشویم. {یؤتون....و قلوبهم وجله} 3* نشانۀ ایمان واقعی، سرعت دائمی در کارهای خیر است. ( (یسارعون) فعل مضارع، رمز استمرار است) 4* سرعت و سبقت در کار خیر، یک ارزش است. {یسارعون فی الخیرات} 5* گرچه سبقت و سرعت در کارهای خیر ارزش دارد، ولی افراط ممنوع است. {الا وسعها} 6* تکیف همۀ انسان ها یکسان نیست. هر کس به مقدار توان جسمی، فکری و مالی مکلف است و خداوند تکلیف غنی را از فقیر نمی خواهد. {لا نکلف نفسا الا وسعها} 7* ابتدا روح منحرف می شود، سپس رفتار تغییر می کند. {قلوبهم - لهم اعمال} 8* بدتر از رفتار زشت، اصرار و تکرار آن است. {لهم اعمال - هم لها عاملون} 9* انسان، ابتدا دست به کار خلاف می زند، سپس کار خلاف برای او عادت می شود و او را به خود جذب می کند، یعنی در مسیر عمل و ارتکاب آن قرار می گیرد و پس از ارتکاب گناه، اسیر آن می شود. {لهم اعمال - هم لها عاملون} 10* کسانی که با مال و امکانات خود، مردم را یاری نکردند، در قیامت یاری نمی شوند. {لا تنصرون} 11* کسی که حرف حساب ندارد، فحش می دهد. {تهجرون} 12* نخستین عامل بدبختی مردم، تعطیل کردن اندیشه و تفکر است. {افلم یدبروا} 13* قرآن، کتاب تدبر و اندیشه است. (نه فقط تلاوت و تجوید و ...، و هر کس در آن تدبر کند، حقانیت آن را می فهمد) {افلم یدبروا القول} 14* حق باید مطرح شود، اگر چه اکثریت ناراحت شوند. {بل جائهم بالحق و اکثرهم للحق کارهون} 15* در تبلیغ دین، نباید از مردم پولی طلب کرد؛ اگر خود آنها دادند حساب جدایی دارد. {ام تسئلهم} 16* مردم در برابر پول خواستن مبلغ حساسیت دارند. {ام تسئلهم خرجا} 17* روزی دادن به صورت مستمر، از شئون پروردگار است. {فخراج ربک} 18* خداوند ضامن روزی مبلغان دین است. {فخراج ربک} 19* واسطه های رزق، شما را نفریبند. {و هو خیر الرازقین} تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 392 1* در تربیت باید تذكّرات، تدریجى، گام به گام، مكرّر و متنوّع باشد. «وصّلنا» (آرى با یك یا دو تذكّر مختصر نباید انتظار اصلاح وتربیت داشت) 2* انسان، موجودى فراموشكار است و نیاز به تذكّر دارد. «یتذكّرون» 3* ایمانى ارزش دارد كه بر اساس معرفت و شناخت حقّ باشد. «آمنّا به اِنّه الحقّ» 4* شرایط وزمینه‌هاى افراد، در دریافت الطاف الهى متفاوتند. «یؤتون اجرهم مرّتین بما صبروا» 5* پذیرش حقّ، نیازمند صبر در مقابل انواع انتقادها ومشكلات است. «قالوا آمنّا... یؤتون أجرهم... بماصبروا» 6* گذشت از بدى‌هاى دیگران و انفاق به آنان در صورتى ارزش دارد كه خصلت و خوى انسان باشد. «یدرؤن - ینفقون» (فعل مضارع نشانه دوام و استمرار است. آرى، مؤمنانى مورد ستایش‌اند كه داراى پشتكار، گذشت و اهل‌بخشش باشند.) 7* اگر بدانیم كه رزق از طرف خداست، انفاق براى ما آسان مى‌شود. «ممّا رزقناهم ینفقون» 8* مورد انفاق تنها مال نیست، از علم، توان و آبرو نیز مى‌توان انفاق كرد. «ممّا رزقناهم ینفقون» 9* «لَغو» یعنى امر بیهوده كه هم در كلام و هم در عمل قابل بروز است و مؤمنان به اعراض از آن سفارش شده‌اند. از جمله ویژگى‌هاى بهشت آن است كه لغو و بیهودگى در آنجا نیست. «لا لغو فیها و لا تأثیم»{طور، 23} 10* «مُدارا»، كوتاه آمدن از موضع قدرت است، نظیر پدرى كه دست كودكش را در دست دارد وقدرت بر تند رفتن دارد، ولى آهسته راه مى‌رود؛ امّا «مُداهنه»، كوتاه آمدن از موضع ضعف است. نظیر بسیارى از رؤساى كشورها كه به خاطر نداشتن شجاعت، در اختیار ابرقدرت‌ها قرار دارند. انبیا و اولیاى الهى با مردم مدارا مى‌كنند؛ امّا در برابر كفر مداهنه نمى‌ورزند. 11* مؤمن واقعى كسى است كه نه تنها به مجلس لغو نمى‌رود و به سخن لغو گوش نمى‌دهد، بلكه اگر كلام بیهوده‌اى هم شنید، عكس‌العمل نشان مى‌دهد. «و اذا سمعوا اللغو اعرضوا عنه» 12* از شیوه‌هاى عمومى وساده‌ى نهى از منكر، اعراض از منكر است. «سمعوا... اعرضوا عنه» (لغو را با لغو پاسخ نگوییم.) 13* انسان در برابر آنچه مى‌شنود، مسئول است. «سمعوا... اعرضوا» 14* قاطعیّت، صلابت و عدم سازش، نشانِ ایمان راسخ است. «لنا اعمالنا و لكم اعمالكم» 15* وظیفه‌ى انبیا ابلاغ پیام‌هاى الهى و ارائه‌ى راه است. پذیرفتن یا عدم پذیرش مردم ربطى به آن بزرگواران ندارد. «انّك لا تهدى» 16* دین، تنها عقیده نیست، بلكه برنامه‌هاى عملى نیز دارد. «نتّبع الهُدى معك» 17* ایمان آوردن، تنها به آگاهى داشتن نیست، بلكه به جرأت هم نیاز دارد. «ان نتّبع الهُدى معك نتخطّف» (آرى، گروهى حقّانیّت اسلام را مى‌فهمند، ولى بخاطر حفظ منافع شخصى از آن سرباز مى‌زنند.) 18* انسان، وطن‌دوست است. «من ارضنا» 19* گاه ثروت و رفاه نه تنها مایه‌ى سعادت نیست كه باعث غرور، طغیان و هلاكت است. «كم اهلكنا... بطرت معیشتها» 20* سرنوشت افراد و جوامع، در گرو اعمال خود آنهاست. «كم اهلكنا... بطرت معیشتها» 21* سنّت الهى، هلاكت مرفّهان بى‌ایمان است. «اهلكنا من قریة بطرت» 22* خرابه‌ها وبقایاى تمدّن‌هاى گذشته، بهترین پندآموز نسل‌هاى بعدى است. «تلك مساكنهم» (از جمله برنامه‌هاى تربیتى، بازدید از همین اماكن است.) 23* تا اتمام حجّت نشود، قهرى از جانب خدا نازل نمى‌شود. «ماكان‌ربّك‌مهلك‌القرى‌ حتّى‌یبعث‌رسولاً» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 408 1* ضررها از خود ماست، ولى رحمت‌ها از خداوند است. «مسّ الناس ضُرٌّ - منه رحمةً» 2* انسان، كم ظرفیّت و ضعیف است، با اندكى زیان ناله مى‌كند و با چشیدن رحمت غافل مى‌شود. «ضرٌّ دعوا - رحمة ... یشركون» 3* رفاه، زمینه‌ى غفلت است. «اذاقهم منه رحمةً... یشركون» 4* گروهى از انسان‌ها ناسپاس‌اند. (همین كه رحمتى مى‌چشند، به جاى شكر، شرك مى‌ورزند.) «اذاقهم منه رحمةً... یشركون» 5* توجّه به غیر خدا ممكن است براى هر كسى پیش بیاید، ولى استمرار آن خطرناك است. «كانوا به یشركون» 6* انسان، شخصیّتى تأثیرپذیر و انفعالى دارد. «فرحوا... یقنطون» 2- رحمت از خداست و ناگوارى‌ها از عملكرد خود ما. «اذقنا النّاس رحمة - سیّئة بما قدّمت ایدیهم» 7* در همه‌ى قرآن توسعه‌ى روزى، قبل از تنگى آن مطرح شده است و این نشانه‌ى رحمت گسترده‌ى اوست. «یبسط - یقدر» 8* اگر توسعه و تنگى روزى به دست اوست، این همه حرص چرا؟ «انّ اللّه یبسط الرزق... و یقدر» 9* مالك اموال خداوند است، موارد مصرف مال را هم باید خداوند مشخّص كند. «فَآتِ» 10* در انفاق و كمك، خویشان بر دیگران مقدّمند. «ذا القربى... والمسكین ...» 11* محرومان در مال اغنیا حقّ دارند و در پرداخت حقّشان نباید بر آنان منّت گزارد. «حقّه» 12* اسلام، حامى مستضعفان و حاكم اسلامى مسئول فقرزدایى از جامعه‌ى مسلمانان است.«فآت... والمسكین...» 13* امتیاز انفاق اسلامى بر انفاق دیگران، قصد قربت است. «یریدون وجه اللّه» 14* رستگارى در گرو عمل خالصانه است. «یریدون وجه اللّه و أولئك هم المفلحون» 15* مقدار و كمیّت پول مهم نیست، انگیزه و هدف پرداخت مهم است. «من رِباً... من زكاةٍ» 16* پرداخت خالصانه‌ى زكات، موجب ازدیاد و رشد است. «زكاة تریدون وجه اللّه فاولئك هم المضعفون» 17* قدرت‌هاى غیر الهى استقلالى از خود ندارند، نه تنها از انجام كارهاى بزرگ بلكه از آفریدن كوچك‌ترین موجود نیز عاجزند. «من شى‌ء» 18* شرك، توهین به مقام پروردگار است و انسان باید او را منزّه و برتر از هرگونه شریك بداند. «سبحانه و تعالى» 19* در آیه‌ى 30 سوره‌ى شورى‌ مى‌خوانیم: «ما أصابكم من مصیبة فبما كسبت أیدیكم و یعفوا عن كثیر» هر مصیبتى به شما رسد به خاطر عملكرد شماست، ولى بدانید كه خداوند به خاطر رحمت و لطفش از بسیارى گناهانتان مى‌گذرد. (اگر بخواهد كیفر همه‌ى كارهاى شما را بدهد، احدى روى زمین باقى نمى‌ماند.) برخى سختى‌ها و تلخى‌هاى دنیوى، گوشه‌اى از كیفر گناهان انسان است. 20* اعمال انسان، در طبیعت اثر مى‌گذارد. اعمال نارواى انسان، مانع از سودبخشى آب و خاك و عامل بروز پدیده‌هاى ناگوار است. «ظهر الفساد فى البرّ و البحر بما كسبت أیدى النّاس» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 416 1* روز قیامت، روز اقرار است. «ربّنا ابصرنا و سمعنا» 2* آنچه در قیامت سبب نجات است، تنها عمل صالح است كه جاى آن دنیاست. «فارجعنا نعمل صالحاً» 3* مردم متفاوتند و هر شخصى هدایتى مخصوص خود دارد. «كلّ نفسٍ هُداها» 4* رحمت گسترده‌ى الهى، مانع قهر او نیست. «لَاَملأن» 5* جنّ مانند انسان، مورد تكلیف و مهر و قهر الهى است. «من الجنة والنّاس» 6* یاد معاد، كلید نجات است و غفلت از آن، مایه‌ى گرفتارى است. «بما نسیتم» 7* سرچشمه‌ى اعمال فاسد، غفلت از معاد است. «نسیتم - كنتم تعملون» 8* استمرار عمل بد، موجب استمرار در عذاب دوزخ است. «عذاب الخلد بما كنتم تعملون» 9* در چهار سوره‌ى قرآن، به آیاتى مى‌رسیم كه واجب است هنگام تلاوت آنها سجده كنیم. این سوره‌ها عبارتند از: فصّلت، نجم، علق و سجده كه در اصطلاح به سوره‌هاى عزائم نامگذارى شده‌اند. طبق مكتب اهل بیت‌علیهم السلام، خواندن این چهار سوره در نماز بعد از حمد جایز نیست و كسانى كه جنب یا حائض هستند نباید حتّى یك آیه از این چهار سوره را تلاوت نمایند. 10* سجده عاشقانه و تسبیح و ستایش خداوند، نشانه‌ى مؤمن است. «انّما یؤمن» 11* سجده باید عاشقانه باشد. «خرّوا سجّدا» گویا با تمام وجود به خاك مى‌افتند. 12* بهترین ذكر در حال سجده، تسبیح همراه با ستایش است. «سجّداً و سبّحوا بحمد ربّهم» 13* سجده‌اى ارزش دارد كه به دنبالش غرور و تكبّر نباشد. «خرّوا سجّداً... و هم لایستكبرون» 14* سحر خیزى و دل كندن از رختخواب، یكى دیگر از نشانه‌هاى مؤمنان است. «تتجافى‌ جنوبهم...» 15* عبادت‌هایى كه با نوعى ریاضت و خفا همراه باشد ارزش بیشترى دارد. «تتجافى‌» 16* مؤمن، نه مأیوس است، نه مغرور، هم بیم دارد، هم امید. «یدعون ربّهم خوفاً و طمعاً» 17* تواضع، سحرخیزى و انفاق، خصلت دایمى مؤمنان است. «لایستكبرون - یدعون - ینفقون» (همه با صیغه‌ى مضارع آمده است.) 18* رابطه‌ى شبانه با خداوند، باید با رسیدگى به محرومان همراه باشد. «یدعون - ینفقون» 19* مورد انفاق، تنها مال نیست، بلكه شامل علم و آبرو و دیگر سرمایه‌هاى انسان نیز مى‌شود. «ممّا رزقناهم ینفقون» 20* قرآن در مورد میزان پاداش‌هاى الهى چند تعبیر دارد. یك جا «ضِعف»(اعراف، 38) به معناى دو برابر، یك جا «اَضعافاً»(بقره، 245) به معناى چند برابر یك جا «عشر امثالها»(انعام، 160) به معناى ده برابر و در جاى دیگر تشبیه به دانه‌اى كه هفت خوشه برآورد و در هر خوشه صد دانه باشد، یعنى هفتصد برابر؛(بقره، 261) ولى این آیه فراتر از عدد و رقم را بازگو مى‌كند و مى‌فرماید: هیچ كس از پاداش این گروه از مؤمنان، كه اهل نماز شب و انفاق هستند، آگاه نیست. 21* امام صادق‌علیه السلام فرمود: «ثواب هر كار نیكى در قرآن بیان شده است، مگر نماز شب؛ كه جز خداوند كسى پاداش آن را نمى‌داند. سپس این آیه را تلاوت فرمود».(تفاسیر مجمع‌البیان والمیزان) 22* سحرخیزى، نماز شب، كمك به محرومان، بالاترین پاداش‌ها را دارد. «فلا تعلم نفس» 23* در شیوه‌ى تربیت، گاهى باید نوع و مقدار تشویق و پاداش مخفى باشد. «ما اُخفى لهم» 24* عبادت مخفى، پاداش‌هاى مخفى دارد. «تتجافى... اُخفى لهم» 25* براى دریافت پاداش بى‌حساب، سختى سحرخیزى را بر خود هموار كنیم. «تتجافى - اُخفى لهم» 26* سعدیا گرچه سخندان و نصیحت گویى؛به عمل كار برآید به سخندانى نیست. «بما كانوا یعملون» 27* مؤمن باید تمام كارهایش پسندیده باشد. «الصالحات» 28* شكنجه‌ى جسمى دوزخیان، با تحقیر روحى آنان همراه است. «اُعیدوا فیها و قیل لهم ذوقوا» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 432 1* جامعه‌ى فاسد و افراد مستكبر، انسان را مجبور به انحراف نمى‌كند. «انحن صددناكم... بل كنتم مجرمین» 2* در قیامت نمى‌توان گناه خود را به گردن دیگران انداخت. «بل كنتم مجرمین» 3* مستكبران، تلاش شبانه روزى دارند. «بل مكر الیل و النهار» 4* پیشوایان كفر، بر اساس مكر و تدبیر فرمان مى‌دهند. «مكر الیل... اذ تأمروننا» 5* انحراف فكرى و فرهنگى جامعه، نتیجه‌ى كار مداوم دشمنان مستكبر است. «مكر الیل و النهار اذ تأمروننا» 6* رفاه‌طلبى، انسان را بى تفاوت و سنگدل نموده و به استكبار مى‌كشاند. «قال مترفوها... كافرون» 7* دادن و گرفتن نعمت، نشانه‌ى مهر یا قهر الهى نیست. (ممكن است از مؤمن بگیرد و به كافر بدهد.) «انّ ربّى یبسط الرزق» 8* مردم عامل رزق را واسطه‌ها، تدبیرها و كار خود مى‌دانند و از خداوند غافلند «و لكن اكثر الناس لا یعلمون» 9* در جامعه‌ى دینى نگاه به اقتصاد نیز باید جنبه معنوى و الهى داشته باشد. «قالوا نحن اكثر اموالاً... قل ان ربّى یبسط» 10* خداوند، ایمان و عمل صالح و انفاق و اخلاص را وسیله‌ى قرب به خود قرار داده است، ولى گروهى مال و فرزند و نژاد را عامل قرب و سعادت مى‌پندارند. 11* داشتن مال و فرزند و سایر امكانات، نشانه‌ى رشد و كمال نیست، بلكه بهره‌گیرى صحیح از آنها كمال است. «و ما اموالكم... الاّ مَن آمن و عمل صالحاً» (آرى، اگر مال و فرزند در راستاى ایمان و عمل صالح باشد، وسیله‌ى قرب است.) «و ما اموالكم... الاّ من امن و عمل» 12* در بهشت، هیچ گونه بیمارى، ترس، اندوه و اضطرابى وجود ندارد. «آمنون» 13* دشمن براى از بین بردن حقّ، همواره تلاش مى‌كند. «یسعون فى آیاتنا» 14* خداوند بهترین رازق است. «خیر الرّازقین» چون: الف: همه چیز به دست اوست و مى‌تواند ببخشد. ب: بخل ندارد. ج: به همه مى‌بخشد. د: بخشش او، بى منّت و بى توقّع است. ه: دائمى است. و: نیازها را مى‌داند. ز: چیزهایى مى‌بخشد كه دیگران توان بخشیدن آن را ندارند. 15* انفاق مهم است نه مقدار آن. «ما انفقتم من شى‌ء» 16* انفاق، تنها با مال نیست بلكه از هر نعمتى كه خدا به انسان داده مى‌توان انفاق كرد. «ما انفقتم من شى‌ء» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 437 1* مقایسه خوبى‌ها و بدى‌ها و كمالات و كمبودها، یكى از بهترین راه‌هاى آموزش و تعلیم است. «و ما یستوى الاعمى...» 2* راه حقّ یكى بیش نیست. «النّور» به صورت مفرد آمده) ولى راه‌هاى انحرافى زیاد است. «الظلمات» 3* شرط أثرگذارى تبلیغ آمادگى مردم است وگرنه تبلیغ پیامبر نیز بى اثر خواهد بود. «ما انتَ بمسمع مَن فى القبور» 4* هرگز زمین از حجّت الهى خالى نبوده است. «الاّ خلا فیها نذیر» 5* آشنایى با مشكلات دیگران، مایه‌ى تسلّى انسان است. «ان یكذّبوك فقد كذّب» 6* خداوند، نظام هستى را بر اساس علّت و معلول قرار داده است. سبب روئیدن گیاه، آب است. «فاخرجنا به» 7* خداوند از آب بى رنگ و زمین یك رنگ، میوه‌هاى رنگارنگ مى‌آفریند. «ثمرات مختلفاً الوانها» 8* امام صادق علیه السلام فرمودند: «عالم، كسى است كه رفتارش، گفتارش را تصدیق كند و گرنه عالم نیست».(كافى، ج 1، ص 36) 9* در كنار حرم امام رضاعلیه السلام خدمت علامه‌ى طباطبایى‌قدس سره رسیدم و عرض كردم: من در سال‌هاى اول تحصیلم همین كه مشغول نماز مى‌شدم، حالت گریه و خشوع داشتم، ولى اكنون كه با سواد شده‌ام در نماز غافلم، پس آیه «انّما یخشى اللّه من عباده العلماء» چه مى‌گوید؟ ایشان فرمود: علمى كه شما دارید، یك سرى اطلاعات و محفوظات است، اگر علم واقعى بود، عبودیّت تو بیش‌تر مى‌شد. 10* اهل عبادت بسیار است، امّا تنها عالمان به مقام خشیت مى‌رسند. «انّما یخشى اللّه من عباده العلماء» 11* نماز، باید با رسیدگى به محرومان همراه باشد. «اقاموا - انفقوا» 12* دارائى‌هاى انسان، داده الهى است. «رزقناهم» 13* اگر توجّه داشته باشیم كه دارائى‌هاى ما از خداوند است، در انفاق، بخل نمى‌ورزیم. «انفقوا مما رزقناهم» 14* مورد انفاق، تنها مال نیست بلكه از علم و آبرو و قدرت نیز باید به مردم كمك كرد. «ممّا رزقناهم» 15* انفاق، هم سرى باشد هم آشكارا. (در انفاق پنهان، خلوص آدمى رشد مى‌كند و در انفاق آشكار، مردم تشویق مى‌شوند.) «سرّاً و علانیة» البتّه انفاق مخفیانه برترى دارد، لذا نام آن قبل از انفاق علنى برده شده است. «سرّاً و علانیة» 16* امید به رستگارى، باید با فكر و عمل و انفاق همراه باشد وگرنه امید بدون كار، پندارى بیش است. «یتلون، اقاموا، انفقوا، یرجون» 17* با داشتن علم و خشیت الهى (كه در آیه قبل بود) و با تلاوت قرآن و اقامه نماز و كمك به محرومان، باز هم خود را مستحقّ ندانید، تنها امیدوار باشید. «یرجون» 18* در معامله با خدا، حتّى یك درصد زیان نیست. «تجارة لن تبور» 19* خداوند از تلاش‌ها قدردانى كرده و لغزش‌ها را مى‌پوشاند، ما نیز در برابر خدمات دیگران قدرشناس باشیم و از لغزش‌هاى آنان بگذریم. «انّه غفور شكور» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 443 1* این خداوند است كه آب را به گونه‌اى قرار داده كه انسان مى‌تواند با ساخت كشتى بر روى آن حركت كند و این از نشانه‌هاى قدرت الهى است. «و آیة... انّا حملنا ذرّیتهم فى الفلك» 2* مَركب و وسیله نقلیه كه از ضروریّات زندگى بشر است، یك نعمت ویژه و نشانه‌اى از لطف و تدبیر الهى است. «خلقنا لهم من مثله ما یركبون» 3* دست خدا در قهر و غضب باز است. به خود مغرور نشویم. «اِن نشأ نغرقهم» 4* هرگز نجات خود را در سایه‌ى عوامل مادّى نپنداریم. «رحمةً منّا» 5* با امر به معروف حجت را بر افراد تمام كنید. «قیل لهم اتّقوا» 6* نشانه‌هاى خدا بسیار است، امّا پذیرش مردم اندك است. «آیات ربّهم... عنها معرضون» 7* افرادى كه بینش صحیح ندارند یا مى‌خواهند از زیر بار مسئولیّت شانه خالى كنند، تمام انحرافات و عملكرد زشت خود را به گردن دیگران مى‌اندازند: 1. گاهى مى‌گویند: مقصّر خداست، اگر او نمى‌خواست ما مشرك نبودیم: «لو شاء اللّه ما اشركنا»(انعام، 148)، «لو شاء الرّحمن ما عبدناهم»(زخرف، 20) 2. گاهى مى‌گویند: مقصّر جامعه است، اگر این بزرگان نبودند، ما مؤمن بودیم. «لولا انتم لكنّا مؤمنین»(سبأ، 31) 3. گاهى مى‌گویند: مقصّر نیاكان ما هستند. «انّا وجدنا آبائنا»(زخرف، 22) در این آیه نیز مى‌گویند: اگر لازم بود خدا خودش به فقرا روزى مى‌داد. غافل از آن كه خداوند مسئولیّت سیر كردن فقرا را به دوش اغنیا گذاشته است. سؤال: چرا خداوند خود فقرا را رزق نمى‌دهد و به مردم دستور انفاق مى‌دهد؟! پاسخ: رشد انسان، در سایه‌ى گذشت و ایثار و سخاوت و نوع‌دوستى و دلسوزى و صرفه‌جویى و الفت و تعاون و محبّت و تفقّد است. اگر همه‌ى مردم از امكانات یكسان برخوردار باشند، نه زمینه‌اى براى بروز این كمالات باقى مى‌ماند و نه بسترى براى صبر و زهد و قناعت محرومان. 8* توجّه به این كه «آن چه داریم رزق الهى است نه ملك ما» بخشش را آسان مى‌كند. «انفقوا ممّا رزقكم اللّه» 9* كافر، رازق بودن خدا را مسخره مى‌كند. «لو یشاء اللّه اطعمه» 10* انفاق، نشانه ایمان است. (زیرا ترك انفاق از ویژگى‌هاى كفّار شمرده شده است). «قال الّذین كفروا... انطعم...» 11* قیامت كه بیاید، نه زبان تاب سخن دارد و نه پا توان فرار. «فلا یستطیعون توصیة و لا... یرجعون» 12* پایان دنیا و آغاز قیامت در حالى خواهد بود كه مردم سرگرم جدال و كشمكش روزانه‌اند. «تأخذهم و هم یخصّمون» 13* معاد جسمانى است و بدن‌ها از همین قبرها خارج مى‌شوند. «من الاجداث... ینسلون... بعثنا من مرقدنا» 14* زنده شدن انسان‌ها در قیامت بسیار سریع و با آسانى خواهد بود. «نفخ فاذا هم...» 15* قیامت، روز حسرت كفّار است. «یا ویلنا» 16* برپایى قیامت و حسابرسى، لازمه رحمان بودن خداست. «هذا ما وَعد الرّحمن» 17* حضور در قیامت با اختیار نیست. «مُحضرون» 18* خداوند عادل است و قیامت روز ظهور و جلوه‌ى عدل الهى است. «فالیوم لا تظلم نفسٌ» (سخت‌ترین عذاب‌ها نیز عادلانه است). «لا تظلم نفس» 19* كیفر و پاداش در قیامت، بر اساس عملكرد ما در دنیاست. «ما كنتم تعملون» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 487 1* از نقش باد در طبیعت نباید غافل بود. تنفس موجودات زنده، حركت كشتى‌ها، انتقال ابرها، بارور شدن گیاهان و تعدیل سرما و گرما همه در گرو جریان باد است و امروزه باد از منابع انرژى به شمار مى‌رود. 2* در حدیثى از رسول‌خداصلى الله علیه وآله آمده است كه ایمان دوشاخه دارد یك شاخه صبر وشاخه دیگر شكر است.(تفسیر صافى) 3* - لطف خداوند بر قهرش غالب است. «یعف عن كثیر» 4* آنچه داریم هنر ما نیست بلكه لطف اوست كه به ما داده است. «اوتیتم» 5* شرط برخوردارى از نعمت‌هاى برتر و پایدارتر، علاوه بر ایمان و توكّل، دورى از گناهان و كنترل شهوات و غضب است. «و ما عنداللّه خیر و ابقى للّذین آمنوا و على ربّهم یتوكّلون و الّذین یجتنبون...» 6* اولین گام اصلاحات، پاك سازى است، سپس خودسازى و جامعه سازى. «یجتنبون كبائر الاثم» 7* منشأ بسیارى از گناهان شهوت و غضب است، اول دورى از شهوت را مطرح كرد بعد دورى از غضب را. «یجتنبون... الفواحش و اذا ما غضبوا» 8* مؤمن بر نفس خود تسلّط دارد. «یجتنبون... یغفرون» 9* فواید مشورت: - احتمال خطا را كم مى‌كند. - استعدادها را شكوفا مى‌كند. - مانع استبداد مى‌شود. - مانع حسادت دیگران است. اگر با مشورت كامیاب شدیم چون دیگران رشد ما را در اثر فكر و مشورت خودشان مى‌دانند نسبت به ما حسادت نمى‌ورزند. فرزندى كه رشد مى‌كند هرگز پدرش به او حسادت نمى‌ورزد، چون رشد او را بازتابى از رشد خود مى‌داند. - امداد الهى را به دنبال دارد، در فرهنگ دینى ماست كه «یداللّه مع الجماعه» - استفاده از آراى دیگران طرح را پخته و جامع مى‌كند. «من شاور الرجال شارك فى عقولها» - مشورت نوعى احترام به مردم است، ممكن است در مشورت حرف تازه‌اى به دست نیاید ولى احترام به شخصیّت مردم است. - وسیله شناخت دیگران است. تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد با مشورت مى‌توان درجه علمى و فكرى و تعهّد و برنامه ریزى افراد را شناخت. 10* اسلام دین جامع و كامل است و در همه امور پرداخته است: - در مسائل اعتقادى: «آمنوا و یتوكّلون» - در مسائل اخلاقى: «یجتنبون، یغفرون» - در مسائل اجتماعى: «شورى‌ بینهم» - در مسائل عبادى: «اقاموا الصلاة» - در مسائل اقتصادى: «ینفقون» - در مسائل سیاسى و نظامى: «ینتصرون» جالب است این صفات در قالب فعل مضارع آمده كه نشان استمرار است. 11* اجابت دعوت خدا، باید با عمل باشد نه ادّعا. «استجابوا... اقاموا» 12* مؤمن استبداد ندارد، اهل انزوا نیست و به رأى دیگران احترام مى‌گذارد. «و امرهم شورى بینهم» 13* آنچه مورد سفارش است، اقامه نماز است نه فقط خواندن نماز. (یعنى انجام باشكوه نماز با تمام شرایط) «اقاموا الصلاة» 14* انفاق كننده بداند آنچه دارد از خودش نیست، رزق خداست. «رزقناهم» 15* نماز، تكبّر را؛ مشورت، استبداد را و انفاق، بخل را در جامعه محو مى‌كند. «الصلاة، شورى، ینفقون» 16* در برابر خودى‌ها گذشت و بخشش و در برابر ستمكاران، استمداد و دفاع لازم است. «یغفرون - ینتصرون» 17* انتقام عادلانه در مقابل خشونت جایز است. «و جزاء سیّئة سیّئة مثلها» 18* عفو و اصلاح از كسى كه قدرت انتقام دارد، پاداش بزرگى در پى خواهد داشت. «فمن عفا و اصلح فاجره على اللّه» 19* عفو از بدى دیگران كافى نیست باید او را اصلاح كرد. «عفا و اصلح» 20* تنها برخورد قانونى كافى نیست، بلكه اخلاق و عاطفه نیز لازم است. «سیئة مثلها» قانون است و «عفا و اصلح» عاطفه و اخلاق است. 21* دریافت الطاف الهى مشروط به عفو و اصلاح است نه انتقام. «فاجره على اللّه» 22* قصاص قبل از جنایت نارواست. «بعد ظلمه...» 23* تجاوز به حقوق مردم (حتّى غیر مسلمان و در هر شكل) ناروا و سزاوار پیگیرى و مؤاخذه است. «انّما السبیل على الّذین یظلمون الناس» 24* ظلمى را باید افشا كرد كه رنگ فتنه و فساد و جنبه اجتماعى داشته باشد. «یظلمون الناس و یبغون فى الارض» 25* خویشتن‌دارى و گذشت (به جاى انتقام) مورد سفارش قرآن است. «و لمن صبر و غفر ان ذلك من عزم الامور» 26* تجاوز به حقوق مردم سبب محرومیّت از هدایت و افتادن در گرداب گمراهى و سرگردانى و حسرت است. «یظلمون الناس و یبغون فى الارض... و من یضلل اللّه... هل الى مردّ من سبیل» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 510 1* با افشاگرى، منافقان را رسوا و خواب خوش را از آنان بگیریم. «ولو نشاء لاریناكهم...» 2* خلق و خوى درونى انسان، در قیافه و چهره تأثیر گذار است و سیماى انسان تا حدود زیادى بیانگر سیرت اوست. «فلعرفتهم بسیماهم» 3* نه فقط اصل سخن، بلكه لحن سخن نیز باید مؤدّبانه باشد. بى‌ادبى منافقان در سخن گفتن، نفاق درونى آنان را آشكار مى‌سازد. «لتعرفنّهم فى لحن القول» 4* آزمایش مردم، امرى حتمى و همگانى و یكى از سنّت‌هاى الهى است. «و لنبلونّكم» (حرف لام و نون تأكید، نشانه قطعى بودن آن است) 5* یكى از بسترهاى آزمایش و شناسایى انسان‌ها، میدان جنگ است. منافقان در جبهه رسوا مى‌شوند. «حتّى نعلم المجاهدین منكم» 6* ادّعاها و سخنان انسان، در صحنه عمل مورد آزمون الهى قرار مى‌گیرند. «نبلوا اخباركم» 7* در آیات و روایات، برخى اعمال و گفتارها سبب بطلان اعمال معرّفى شده‌اند، از جمله: 1. منّت گذاشتن و آزار دادن نیازمندان، كه پاداش انفاق را محو مى‌كند. «لاتبطلوا صدقاتكم بالمنّ و الاذى»(بقره، 264) 2. بى‌ادبى نسبت به رهبران الهى، «لاترفعوا اصواتكم فوق صوت النبى أن تحبط اعمالكم»(حجرات، 2) صداى خود را بر صداى پیامبر برتر قرار ندهید تا كارهایتان تباه نشود. 3. عُجب و حسد. «الهى عبّدنى لك و لاتفسد عبادتى بالعجب»(دعاى مكارم الاخلاق) چنانكه امام صادق‌علیه السلام فرمودند: «انّ الحسد یأكل الایمان كما تأكل النّار الحطب»(كافى، ج‌2، ص 306) حسد نیكى‌ها را نابود مى‌كند همان گونه كه آتش هیزم را مى‌سوزاند. 4. شرك به خدا. «لئن أشركت لیحبطنّ عملك»(زمر، 65) اگر شرك ورزى قطعاً عمل تو را تباه مى‌كند. 5. ریا كه گونه‌اى از شرك است. «الّذین ینفقون أموالهم رئاء النّاس...»(نساء، 38) در حدیث مى‌خوانیم كه رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: هركس یك «سبحان اللّه» بگوید، درختى در بهشت براى او كاشته مى‌شود. شخصى گفت: پس ما (كه همواره به این ذكر مشغولیم) درختان بسیار زیادى در آنجا داریم!. حضرت آیه فوق را تلاوت كرده و فرمودند: مواظب باشید آتشى پس از آن نفرستید تا آنها را بسوزاند.(تفسیر نورالثقلین) 8* اولویّت‌ها و سلسله مراتب را مراعات كنیم. در اینجا نام خداوند قبل از پیامبر آمده است. «أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول» 9* لازمه‌ى ایمان، تسلیم بودن و اطاعت از فرامین خدا و رسول است. «یا أیّها الّذین آمنوا أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول» 10* مؤمنان، به ایمان خود مغرور نشوند كه اعمالشان در معرض خطر است. «الّذین آمنوا... لاتبطلوا أعمالكم» 11* با اینكه خداوند همه گناهان را مى‌بخشد، «انّ اللّه یغفر الذّنوب جمیعاً»(زمر، 53) و راه توبه براى همه و همیشه و نسبت به هر گناه تا لحظه مرگ باز است، امّا آنان كه در حال كفر از دنیا بروند و یا مرتد شده و باز نگردند و یا منافقان، مشمول مغفرت نمى‌گردند. «ان اللّه لا یغفر ان یشرك به و یغفر ما دون ذلك لمن یشاء»( نساء، 48)، «فلن یغفر اللّه لهم» 12* آمرزش الهى تا قبل از دیدن علائم مرگ امكان‌پذیر است. «ماتوا و هم كفّار فلن یغفر اللّه لهم» 13* مؤمن، نباید به خود سستى راه دهد. «یا أیّها الّذین آمنوا... فلاتهنوا» 14* به مسلمانان روحیه بدهید و ارزش آنان را به خودشان تذكّر دهید. «و أنتم الاعلون واللّه معكم» 15* دلدادگى به دنیا و دنیاطلبى، از عوامل اساسى سستى و ضعف مؤمنان است. «لاتهنوا... انّما الحیاة الدنیا» 16* ایمان و تقوا دو عاملى است كه دنیاى انسان را از پوچى خارج مى‌كند. «لعب و لهو و ان تؤمنوا و تتّقوا یؤتكم اجوركم» 17* ایمان و تقوا، منافاتى با داشتن ثروت ندارد. «تؤمنوا و تتقوا... لایسئلكم اموالكم» 18* آنچه مورد دعوت الهى است، كار خالصانه است. «لتنفقوا فى سبیل اللّه» 19* مردم را باید به انفاق و كمك به دیگران دعوت كرد، امّا باید آزادشان گذاشت تا با فكر و انتخاب خود گامى بردارند. «فمنكم من یبخل» 20* كسى كه بخل مى‌ورزد، گمان مى‌كند مردم را از مال خود محروم كرده، در حالى كه خودش را از محبوبیّت و عزّت وقرب الهى محروم كرده است. «فانّما یبخل عن نفسه» 21* در تبلیغ و دعوت، از تملّق مردم پرهیز شود و كرامت احكام الهى حفظ گردد. «تدعون لتنفقوا... و ان تتولوا یستبدل» 22* ترك انفاق به قدرى خطر دارد كه ممكن است خداوند ملّت یا رژیمى را قلع و قمع كند. «و ان تتولّوا یستبدل...» 23* آنچه براى خداوند مطرح است بندگان مطیع است، من و شما ندارد. «قوما غیركم ثم لایكونوا امثالكم» (دین الهى براى بقا و استمرار خود، وابسته به هیچ گروه و قوم خاصى نیست.) تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
29* در روایات مى‌خوانیم كه انسان پس از مرگ از كارهاى نیك فرزند صالح خود یا كتاب و موقوفاتى كه از او به یادگار مانده، كامیاب مى‌شود.(خصال، ص 151.) و یا در بهشت، نسل صالح انسان به او ملحق مى‌شود.(طور، 21.) یا از كار خیرى كه سفارش و وصیت كرده، بهره‌مند مى‌شود.(كافى، ج 4، ص 315.) در تمام این موارد گرچه انسان مستقیماً سعى و تلاشى نكرده، ولى غیر مستقیم از طریق تربیت فرزند صالح، وقف، وصیت یا كتاب خوبى كه به یادگار گذاشته، نقش داشته است. 30* به اتكاى دیگران، خود را گرفتار خلاف نكنید كه آنان بار شما را به دوش نخواهند كشید. «لاتزر وازرة وزر اُخرى» 31* ما مكلّف به انجام وظیفه‌ایم، نه حصول نتیجه. سعى و تلاش وظیفه ماست. «الاّ ما سعى» 32* هیچ عملى در هستى محو نمى‌شود. «سعیه سوف یرى» 33* دنیا، ظرفیّت جزاى كامل را ندارد و باید قیامتى باشد تا حق مطلب ادا شود. «ثم یجزاه الجزاء الاوفى» 34* خنده و گریه، هر دو لازم است و نباید در حالات عاطفى و احساسى، مانع خنده و گریه شد. «أضحك و أبكى» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 538 1* ایمان به علم و حضور خداوند، بهترین و قوى‌ترین وسیله تربیت است. اگر انسان بداند هر لحظه خداوند با اوست و تمام كارهایش زیر نظر اوست، هرگز اجازه این همه تجاوز و قانون‌شكنى به خود نمى‌دهد. 2* با اینكه قدرت او بى‌نهایت است ومى‌تواند در یك لحظه همه چیز را بیافریند، ولى حكمت او اقتضا دارد كه آفرینش تدریجى باشد. «خلق... فى ستّة ایّام» 3* خداوند بر تمام هستى و آفریده‌هاى خود سلطه كامل دارد. «خلق... ثمّ استوى‌ على العرش» 4* خداوند به تمام جزئیات هستى، علم دارد. «یعلم ما یلج فى الارض و ما یخرج منها و ما ینزل... و ما یعرج...» 5* همه در محضر خداییم. «و هو معكم» 6* خداوند به تمام جزئیات كار ما آگاه است. «و اللّه بما تعملون بصیر» 7* خداوند، هم آفریننده هستى است، هم مدیر و مدبّر امور هستى. «خلق السّموات و الارض... له ملك السّموات و الارض» 8* خداوند، نه در آفریدن شریك دارد، «هو الّذى خلق...»، نه در اداره كردن نیازمند شریك است. «له ملك السّموات» 9* خداوند هم به كردار ما آگاه است، «بما تعملون بصیر» و هم به افكار و نیّات ما. «علیم بذات الصّدور» 10* ایمانى ارزشمند است كه همراه با كمك به فقرا باشد. «آمِنوا... أنفِقوا» 11* هر چه انسان دارد، عاریه و امانت است، مالك اصلى فقط خداست. «جعلكم مستخلفین فیه» 12* تمام برنامه‌هاى الهى بر اساس حكمت و دلیل است، گرچه تنها گوشه‌اى از آنها براى ما بیان شده است 13* بندگى خالصانه، زمینه ساز نزول الطاف الهى است. «ینزّل على عبده» 14* مُبلّغ باید به استدلال روشن مجهز باشد. «و الرسول یدعوكم... آیاتٍ بینات» 15* راه روشن، تنها راه خداست و غیر آن هر چه باشد، تاریكى است. «الظّلمات... النّور» (كلمه «الظّلمات» به صورت جمع آمده، ولى كلمه «النّور» در سراسر قرآن به صورت مفرد آمده است.) 16* در قرآن كریم، صدها آیه درباره كمك به محرومان، در قالب زكات، خمس، صدقه، انفاق، قرض الحسنه، اطعام، ایثار و... مطرح شده است. 17* سبقت و سابقه در كارهاى نیك، یكى از ملاك‌هاى ارزشیابى است. انفاق در شرایط سخت قبل از فتح مكّه، با انفاق در شرایط عادّى بعد از آن یكسان نیست. 18* همان گونه كه بى‌ایمانى توبیخ دارد، «و ما لكم لاتؤمنون» ترك انفاق نیز توبیخ دارد. «ما لكم الاّ تنفقوا» 19* اخلاص، شرط قبولى اعمال است. «فى سبیل اللّه» 20* گذشت از مال و جان در راه خدا، هر دو لازم است. «انفق... و قاتل» 21* انفاق، پشتوانه رزمندگان در جبهه جهاد است. «انفق... و قاتل» 22* مجاهدانِ از جان و مال گذشته، باید برترین جایگاه را در جامعه اسلامى دارا باشند. «اولئك اعظم درجة» 23* قرض به خدا، انفاقى است كه با چند برابر در قیامت پس داده مى‌شود. قرض در قرآن همراه با كلمه «حَسَن» آمده است، یعنى فورى پرداخت شود، بى‌منّت باشد، قبل از سؤالِ سائل باشد، در حدّ وفور باشد، براى كارهاى مفید و لازم باشد. قرض الحسنه بركاتى دارد: كاهش كدورت و افزایش محبّت، حفظ آبروى مردم و جلوگیرى از ورشكستگى آنان، اصلاح ساختار اقتصادى جامعه، جلوگیرى از رواج ربا، كنترل حرص و بخل، تعدیل ثروت، رشد فرهنگ تعاون. خداوندى كه میراث آسمان‌ها و زمین براى اوست و در آیات قبل دو بار فرمود: «له ملك السّموات و الارض» در این آیه براى تشویق مردم و اهمیت قرض‌الحسنه از مردم قرض مى‌خواهد. «من ذا الّذى یقرض اللّه...» 24* قرض دادن كاهش مال نیست، افزایش آن است. «فیضاعفه» 25* قرض دادن، نشانه كرامت است و خداوند براى انسان كریم، اجر كریم قرار داده است. «و له أجر كریم» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 539 1* زن ومرد در دریافت پاداش الهى وتكامل معنوى یكسانند. «المؤمنین والمؤمنات» 2* منافق در دنیا، در ظاهر با مؤمنان است و در باطن با كافران. در قیامت نیز، تا پاى بهشت با مؤمنان مى‌آید، امّا همراه كافران به دوزخ وارد مى‌شود. «فضرب بینهم بسور... باطنه فیه الرحمة و ظاهره من قبله العذاب» 3* مؤمن، بدخواه كسى نیست. «لاتجعل فى قلوبنا غلاً للذین آمنوا»(حشر، 10) ولى منافق منتظر حادثه بد براى دیگران است. «تربّصتم» مؤمن، اهل یقین است، ولى منافق غرق در تردید. «ارتبتم» مؤمن، واقع‌بین است و منافق خیال پرداز. «غرّتكم الامانىّ» مؤمن، همین كه با شیطان و وسوسه او روبرو شود، متذكّر مى‌شود. «اذا مسّهم طائف من الشّیطان تذكّروا»(اعراف، 201) ولى منافق فریب مى‌خورد. «غرّكم باللّه الغَرور» 4* همراهى فیزیكى و ظاهرى مهم نیست، همراهى فكرى و عملى لازم است. «ألم نكن معكم قالوا بلى‌» 5* خطر آنجاست كه انسان خود را فریب دهد و زشت‌ها را با آنكه مى‌فهمد زشت است، زیبا ببیند. «فتنتم انفسكم» 6* در این آیه (16)، هم سبب خشوع مطرح شده كه یاد خداست، «تخشع قلوبهم لذكر اللّه» و هم سبب سنگدلى كه دور شدن از كتاب خدا در دوره طولانى است. «فطال علیهم الامد فقست قلوبهم». در روایات نیز مى‌خوانیم: دوران غیبت حضرت مهدى‌علیه السلام به قدرى طولانى مى‌شود كه گروه گروه مردم دین خود را از دست مى‌دهند.(تفسیر نورالثقلین) 7* ذكر خدا و تلاوت آیات قرآنى، زمینه‌ساز خشوع قلب است. «تخشع قلوبهم لذكر اللّه و ما نزل من الحقّ» 8* تداوم غفلت، سبب سنگدلى مى‌شود. «فطال علیهم الامد فقست قلوبهم» 9* سنّت‌هاى الهى براى همه امّت‌ها یكسان است. «و لایكونوا كالّذین... من قبل» 10* سنگدلى، زمینه فسق و گناه است. «فقست قلوبهم و كثیر منهم فاسقون» 11* ابزار هدایت به تنهایى كافى نیست، آمادگى روحى لازم است. «اوتوا الكتاب... فقست قلوبهم..» 12* پدیده‌هاى طبیعى، كلاس رشد انسان است. «یحیى الارض... لعلّكم تعقلون» 13* براى دریافت الطاف الهى، هم صدقه و كمك‌هاى بلاعوض لازم است و هم قرض الحسنه و كمك‌هایى كه برگشت دارد. «المصّدقین... اقرضوا اللّه» 14* وام به بندگان خدا، به منزله وام دادن به خداوند است. «اقرضوا اللّه» به جاى «اقرضوا النّاس» 15* مهم نجات فقرا، از فقر است، خواه از طریق انفاق باشد از طریق قرض. «المصّدقین... اقرضوا...» 16* قرض وانفاق، در ظاهر كم‌شدن و كندن مال است، و در واقع رشد است. «یضاعف» 17* انفاق و وام، نشانه كرم است، و پاداش كریم، اجر كریم است. «المصدقین... أقرضوا... لهم اجر كریم» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 559 1* تأمین مسكن زن حتّى بعد از طلاق تا مدّت‌ها بر عهده مرد است. «اسكنوهنّ» 2* مسكن زن مطلقه باید در همان مكانى باشد كه مرد در آن سكونت دارد. (جدایى و طلاق نباید سبب جدایى مسكن شود). «من حیث سكنتم» 3* ملاك در انتخاب مسكن از نظر كمیّت و كیفیّت، مقدار توانایى مرد است، نه میزان توقّع و تقاضاى زن. «من وجدكم» 4* مرد حق ندارد به همسرى كه طلاق داده هیچ ضررى برساند. «لاتضاروهنّ» 5* مرد حق ندارد براى همسرى كه طلاق داده هیچ گونه تنگنایى قرار دهد. «لتضیّقوهنّ» 6* تأمین هزینه زنان باردار حتّى بعد از طلاق، واجب است. «فانفقوا علیهنّ حتّى یضعن حملهنّ» 7* زن مطلّقه مى‌تواند در برابر شیر دادن به طفل خود، از شوهر درخواست مزد نماید. «فاتوهنّ اجورهنّ» 8* شیر مادر حتّى در صورتى كه از شوهر مزد دریافت كند، بهتر از شیر دایه است. «فان ارضعن لكم فاتوهنّ اجورهنّ» ضمناً زنان مطلقه در شیر دادن مختارند. «فان ارضعن لكم» 9* مشورت زن و مرد به قدرى ارزش دارد كه حتّى در شرایط جدایى، اسلام به آن سفارش كرده است. «وائتمروا بینكم» 10* در همه مسایل خانوادگى، ملاك پذیرش عرف و عقل است. «فامسكوهنّ بمعروف، فارقوهن بمعروف...، وائتمروا بینكم بالمعروف» 11* مشورت لازم است، گرچه همیشه و همه جا نتیجه نمى‌دهد. «و ان تعاسرتم» 12* اگر زن و مرد به توافق نرسیدند، نباید حقوق طفل معطل بماند. «فسترضع له اُخرى‌» 13* در تصمیم‌گیرى‌هاى خانوادگى باید حقوق نوزاد و كودك حفظ شود: الف) تا مادامى كه كودك در شكم است، پدر هزینه او را بدهد. ب) بعد از تولد مادر به او شیر بدهد. ج) پدر هزینه شیربها را به مادر بپردازد. 14* ملاك در میزان هزینه زندگى، توان مالى مرد است، نه تنگ‌نظرى‌هاى مرد و یا خواسته‌ها یا آرزوهاى زن. «ذوسعةٍ من سعته» 15* حتّى در شرایط طلاق، جوانمردى را از دست ندهید. «ذوسعة من سعته» 16* شرط نفقه، دوست داشتن همسر نیست، زن طلاق داده شده نیز تا مدّتى واجب النفقه است. «ذوسعة من سعته» 17* انفاق كننده، مال و دارایى خود را از خدا بداند. «ممّا اتاه اللّه» 18* تكلیف، به مقدار توان است. «لا یكلف اللّه نفساً الاّ ما اتاها» اسلام، دینى واقع گراست و تكلیف فوق طاقت ندارد. 19* در شرایط تلخ طلاق و جدایى یا فقر و تنگدستى، امید به آینده را از دست ندهید. «سیجعل اللّه بعد عسر یُسراً» 20* عذاب دنیا، هرچه هم شدید باشد، به اندازه چشیدنى بیش نیست. عذاب مهمّ در قیامت است. «عذبناها... فذاقت وبال امرها» 21* سرانجام سرپیچى از فرمان خدا و رسول، خسارت است. «عاقبة امرها خسراً» 22* به كامیابى‌هاى زودگذر نیندیشیم، پایان كار را در نظر بگیریم. «عاقبة امرها خُسراً» 23* هدف از بعثت انبیا و كتاب‌هاى آسمانى، تذكّر و بیدارى مردم است. «قد انزل اللّه الیكم ذكراً» 24* عقل از درون و وحى از بیرون، وسیله‌هاى نجات بشرند. «اولى الالباب... انزل اللّه الیكم ذكراً» 25* مكتب به تنهایى كافى نیست، وجود رهبر لازم است. «رسولاً یتلوا» 26* براى نجات و خروج مردم از ظلمات به نور، بهترین راه، بیان و رساندن آیات الهى است. «یتلوا علیكم آیات اللّه... لیخرج الّذین آمنوا...» 27* خارج كردن مردم از ظلمات، در اصل كار خداوند است، «اللّه ولىّ الّذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الى النّور»(بقره، 257) ولى این كار از طریق پیامبران انجام مى‌شود. «رسولاً... لیخرج» 28* هم آفرینش هستى به دست خداست و هم تدبیر امور آن. «خلق... یتنزل الامر» 29* هستى كلاس درس است. «خلق... لتعلموا» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 579 1* اهل بیت، به خاطر رسیدگى به محرومان، به لقب ابرار و به خاطر اطاعت از خداوند، به لقب عباد اللّه ملقّب شدند. «انّ الابرار... عباد اللّه» 2* اگر به فكر نام و شهرت نباشید، خداوند نامتان را جاودانه مى‌كند. كارى كه اهل بیت كردند، ارزش مادى فراوانى نداشت ولى چون خالصانه بود، خداوند آن را ماندگار ساخت. 3* در آیه (8)، كلمات مسكین و یتیم و اسیر به صورت نكره آمده تا بگوید: در اطعام، نباید گزینش كرد، بلكه به هركس كه بود انفاق كنید. 4* اسلام، حامى مستمندان و یتیمان و اسیران است. «و یطعمون الطعام... مسكینا و یتیما و اسیراً» 5* گروهى طعام را دوست دارند و گروهى اطعام را. «یطعمون الطعام على حبّه» 6* آنچه به عمل ارزش مى‌دهد، انگیزه خالصانه و اخلاص در عمل است. «نطعمكم لوجه اللّه لا نرید منكم جزاء و لا شكورا» 7* نیكان، نه تنها با زبان درخواست تشكّر ندارند، بلكه در دل هم به فكر تمجید و تشكّر نیستند. «لا نرید... شكوراً» 8* گذشتن از پاداش، به تنهایى نشانه اخلاص نیست، بلكه گذشتن از تمجید و تشكّر نیز لازم است. «لا نرید منكم جزاءً و لا شكورا» 9* وفاى به نذر واجب است و كسى كه به نذر خود وفا نكند، از قهر الهى بترسد. «یوفون بالنذر و یخافون یوماً» 10* داشتن انگیزه الهى، منافاتى با شوق به ثواب یا خوف از عقاب ندارد. زیرا ثواب و عقاب نیز از خداست. «لوجه اللّه... انّا نخاف من ربّنا یوماً عبوساً» 11* پاداش‌هاى الهى به خاطر صبر است. «جزاهم بما صبروا» 12* بهشتیان در آسایش و آرامش به سر مى‌برند. «متكئین فیها على الارائك» 13* هواى بهشت بسیار مطبوع است. «لا یرون فیها شمساً و لا زمهریراً» 14* خادمان بهشتیان، پروانه‌وار به دور آنان مى‌چرخند. «یطاف علیهم» 15* پاداش‌هاى الهى بر اساس نیّت و كیفیّت انجام كار است، نه بر اساس كمیّت كار و مقدار و مبلغ احسان. (چند قطعه نان جو و این همه پاداش، فقط به خاطر داشتن اخلاص و ایثار است.) «انّ هذا كان لكم جزاءاً و كان سعیكم مشكورا» 16* كسى كه از مردم، نه پاداش طلب كند و نه تشكّر بخواهد، «لا نرید منكم جزاءً ولا شكوراً»، خداوند به او هم پاداش مى‌دهد و هم تشكّر مى‌كند. «كان لكم جزاءً و كان سعیكم مشكوراً» 17* پیاده كردن فرامین قرآن، صبر و مقاومت لازم دارد. «نزّلنا... فاصبر» 18* پایدارى و صبر، در انجام فرمان پروردگار ارزش دارد نه در پافشارى به سلیقه‌هاى شخصى خود. «فاصبر لحكم ربّك» 19* یاد خدا، انسان را صبور و مقاوم مى‌كند. «فاصبر... واذكر... بكرة و اصیلاً» 20* از اوقات مناسب براى یاد خدا، آغاز و پایان روز است. «بكرة و اصیلاً» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 593 1* زمان خیلى ارزشمند و بلكه مقدّس است و نباید آن را بیهوده از دست دهیم. خداوند به تمام بخشهاى زمان سوگند یاد كرده است؛ «والصبح»( مدثّر، 34) به صبح سوگند، «والضُحى»( ضحى، 1) به چاشت سوگند، «والنهار»(شمس، 3) به روز سوگند، «والعصر»( عصر، 1) به عصر سوگند. جالب آنكه به سحر سه بار سوگند یاد كرده است؛ «والّیل اذا یَسر»(فجر، 4)، «والّیل اذا عَسعس»(تكویر، 17)، «والّیل اذ أدبر»(مدثّر، 33) (به شب سوگند آنگاه كه رو به آخر مى‌رود، یعنى به هنگام سحر سوگند.) 2* ساعات پایان شب كه سالكان در آن سیر معنوى دارند، از قداست خاصّى برخوردار است. «و الّیل اذا یسر» 3* نشانه خرد و عقل، عبرت گرفتن از تاریخ است. «لذى حجر الم تَر كیف فعل ربّك» 4* ابتكار در معمارى با استفاده از سنگ، در آن قوم عاد بوده است. «لم یخلق مثلها فى البلاد» 5* اختلاف و تضاد فكرى، مانع از بیان هنر و ابتكارات دیگران نشود. «لم یخلق مثلها فى البلاد» 6* قدرت بدون معنویّت، عاملى است براى بر هم زدن امنیّت. «جابوا الصخر...ذى الاوتاد....طغوا فى البلاد» 7* سرچشمه تباهى و فساد، طاغوت‌ها هستند. «طغوا فى البلاد فاكثروا فیها الفساد» 8* تمدن و پیشرفت، اگر همراه با تقوا و صلاح نباشد عامل سقوط و هلاكت است. «فصب علیهم ربّك سوط عذاب» 9* رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: من و هر كسى كه یتیمى را تحت تكفّل خود قرار دهد، در بهشت در كنار هم هستیم.( تفسیر نور الثقلین) 10* آزمایش، وسیله تربیت و رشد انسان است. «الانسان ابتلاه ربّه» 11* دریافت‌هاى انسان بر اساس لطف اوست نه استحقاق ما. پس گرفتار غرور و عجب نشده و از آزمایش غفلت نكنید. «اكرمه و نعّمه» 12* نه فقر نشانه اهانت است و نه دارایى نشانه كرامت؛ بلكه هر دو وسیله آزمایش است. «ابتلاه... فاكرمه، ابتلاه فقدر علیه رزقه» 13* مهمتر از جسم یتیم روح اوست كه باید گرامى داشته شود. «تكرمون» 14* كمبودهاى روحى را با احترام و محبت جبران كنید. (اولین انتظار یتیمان احترام به شخصیّت آنان است) «تكرمون الیتیم» 15* در مورد كارهاى خداوند، قضاوت نابجا نكنید. دلیل تنگى رزق را بى‌اعتنائى خداوند نپندازید، بلكه نتیجه عملكرد خودتان بدانید.«كلاّ بل لاتكرمون الیتیم» 16* احسان به دیگران، در رزق و روزى انسان نقش مهمى دارد. «لاتكرمون - فقدر علیه رزقه» 17* بینوایان نباید گرسنه بمانند. با انفاق خود، با تشویق دیگران باید به آنان رسیدگى كرد. «تحاضّون على طعام المسكین» 18* در درآمدهاى خود دقّت كنید؛ هر نانى مصرف كردنى نیست. «اكلاً لّما» 19* علاقه به مال فطرى است، آنچه مذموم است، علاقه شدید است «حُبّاً جمّاً» 20* تكریم خداوند از شما، باید سبب تكریم شما از یتیمان باشد. «اكرمه... لا تكرمون» 21* داروى حرص و حب مال، یاد قیامت است.«تأكلون التراث... تحبّون المال... كلاّ اذا دكّت الارض» 22* قیامت، روز حاكمیت مطلق فرمان الهى است. «جاء ربّك» 23* تذكّر و پشیمانى در قیامت سودى ندارد. «و انّى له الذّكرى» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 601 1* خسارت در مال قابل جبران است، امّا خسارت در انسانیّت، بالاترین خسارتهاست. «ان الخاسرین الّذین خسروا انفسهم»( زمر، 15) 2* سفارش دیگران به حق، ممكن است عوارض تلخى داشته باشد كه باید با صبر و استقامت به استقبال آن رفت. «تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر» 3* فخر رازى مى‌گوید: انسان در دنیا مانند یخ فروشى است كه هر لحظه سرمایه‌اش آب مى‌شود و باید هرچه زودتر آن را بفروشد و گرنه خسارت كرده است.(تفسیر كبیر) 4* انسانِ مطلق كه در مدار تربیت انبیا نباشد، در حال خسارت است. «انّ الانسان لفى خسر» 5* تنها راه جلوگیرى از خسارت، ایمان و عمل است. «آمنوا و عملوا الصالحات» 6* به فكر خود بودن كافى نیست. مؤمن در فكر رشد و تعالى دیگران است. «تواصوا بالحقّ» 7* سفارش به صبر به همان اندازه لازم است كه سفارش به حق. «بالحقّ - بالصبر» 8* جامعه زمانى اصلاح مى‌شود كه همه مردم در امر به معروف و نهى از منكر مشاركت داشته باشند. هم پند دهند و هم پند بپذیرند. «تواصوا بالحقّ» (كلمه «تواصوا» براى كار طرفینى است) 9* عیب جویى و طعنه به هر نحو و شكل ممنوع و حرام است. غیابى یا حضورى، با زبان یا اشاره، شوخى یا جدى، كوچك یا بزرگ مربوط به كار و صنعت یا آفرینش طبیعت. 10* یكى از آفات و خطرات ثروت اندوزى، تحقیر دیگران است. «همزة لمزة... جمع مالاً و عدّده» 11* مسائل اخلاقى جزء دین است و انسان مؤمن، باید زبان و نگاه خود را كنترل كند. «ویل لكلّ همزة لمزة» 12* مراقب باشیم فریب دنیا را نخوریم و به مال دنیا مغرور نشویم. «یحسب انّ ماله اخلده» 13* آنان كه به جاى انفاق مال، در فكر جمع و احتكار اموال هستند، منتظر عذاب خورد كننده قیامت باشند. «جمع مالاً و عدّده... لینبذنّ فى الحطمة» 14* نیش‌زبان و طعنه زدن، از گناهان كبیره است، زیرا درباره آن وعده عذاب آمده است. «ویل لكلّ همزة لمزة... لینبذنّ فى الحطمة» 15* كعبه قبل از اسلام نیز مقدس بوده و شكستن حرمت مقدسات كیفر دارد. «كیف فعل ربّك باصحاب الفیل» 16* پرندگان مأموران خداوند هستند و شعور دارند. «ارسل علیهم طیراً ابابیل» 17* اطلاع از طرح و نقشه دشمن و نقش بر آب كردن آن، مهم است. «یجعل كیدهم فى تضلیل» 18* دشمن از بزرگ‌ترین تجهیزات جنگى (همچون فیل) براى هجوم استفاده مى‌كند، امّا خداوند با استفاده از كوچك‌ترین حیوانات یعنى پرندگان آسمان، آنها را نابود مى‌كند. «اصحاب الفیل... طیراً ابابیل» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)