بسم الله الرحمن الرحیم
چند نکته از صفحه 55 قرآن کریم
1* حالات انسان و ساعات دعا، در استجابت آن مؤثر است. {هنالک دعا زکریا}
2* فبطه خوردن کمال، ولی حسد ورزیدن نقص است. زکریا علیه السلام با دیدن مقام مریم علیها السلام غبطه خورد و دعا کرد. {هنالک دعا}
3* درخواست فرزند و نسل پاک، سنّت و روش انبیاست. {هب لی ... ذریة طیبة}
4* ارزش ذریّه و فرزندان، به پاکی سلامت رفتار و کردار آنهاست. {ذریة طیبة}
5* دعای خالصانه مستجاب می شود. {دعا زکریا...فنادته الملائکه}
6* نماز، در ادیان پیشین نیز بوده است. {یصلی فی المحراب}
7* اراده خداوند بر هر چیزی غلبه دارد. پیری و ناتوانی پدر و عقیمی و نازایی مادر، مانع فرزندار شدن نیست. {ان الله یبشرک بیحیی}
8*حضرت عیسی نشانه ای از قدرت خداوند است، نه فرزند خدا. {بکلمة من الله}
9* عفّت و کنترل تمایلات جنسی، مورد ستایش خداوند است. {حصورا}
10* اراده خداوند، فوق وسائل و اسباب طبیعی است. {یفعل ما یشاء}
11* در بیان ضعف ها از خود شروع کنیم. {بلغنی الکبر و امراتی عاقر}
12* هر چه لطف الهی بیشتر می شود باید یاد او نیز بیشتر شود. {و اذکر ربک کثیرا}
13* ذکر خدا هر چه بیشتر، بهتر. {و اذکر ربک کثیرا}
14* فرشتگان، با غیر انبیا نیز سخن می گویند. {قالت الملائکة یا مریم}
15* زن می تواند به مقام قرب الهی برسد و خداوند برای او پیام بفرستد. {ان الله اصطفاک}
16* افراد برجسته باید تواضع و عبادتشان بیشتر باشد. {یا مریم اقنتی...}
17* نماز، رکوع و سجود، بهترین راه شکر است.
18* عبادت باید خالصانه و تنها برای پروردگار باشد. {اقنتی لربک}
19* نماز جماعت و عبادت دسته جمعه، قبل از اسلام نیز بوده است. {مع الراکعین}
20* حضور زن در اجتماعات عبادی سفارش شده است. {مع الراکعین} به شرط آنکه زنان، مریم گونه رفتار نمایند.
21* منتخبین و برگزیدگان، باید همراه مردم و در متن جامعه باشند. نه جدا و منزوی از مردم. {و ارکعی مع الراکعین}
22* بزرگان، در قبال مسئولیت های مقدس با هم رقابت می کنند. {ایهم یکفل مریم}
23* گاهی مقام زن بدانجا می رسد که خداوند از طریق فرشتگان با وی سخن می گوید. {اذ قالت الملائکه یا مریم}
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_55
#دعا
#غبطه_خوردن
#حسد
#نسل
#فرزند
#اراده_الهی
#عفت
#تمایلات_جنسی
#زن
#شکر
#عبادت
#منتخبین
#بزرگان
کانال تفسیر آسان قرآن
بسم الله الرحمن الرحیم
چند نکته از قرآن کریم صفحه 329
1* همیشه بلاها و مصائب جنبه کیفری و تنبیهی ندارد، بلکه گاهی برای اعطای درجه است و جنبه آزمایشی دارد. {مسنی الضُر}
2* لطف الهی بیش از تقاضا و دعای انسان است. {کشقنا ما به من ضر و آتیناه...}
3* بلاها دارای ابعاد گوناگونی است، گاهی برای آزمایش است، گاهی برای رشد فکری و علمی، و زمانی برای عبرت آموزی به دیگران. {ذکری للعابدین}
4* همه مردم حتی عبادت پیشگان به تذکر نیاز دارند. {ذکری للعابدین}
5* حضرت ادریس جدّ حضرت نوح و اولین کسی است که به طرح علم نجوم پرداخت، طرز دوختن لباس را به دیگران آموخت و با قلم، خط نوشت و به نویسندگی پرداخت.
6* نام بزرگان را زنده نگاه داریم و کمالات آنان را بازگو نماییم. {و اسماعیل و...}
7* صبر، زمینه ساز ورود انسان در رحمت الهی است. {کل من الصابرین و ادخلناهم فی رحمتنا}
8* کسب درجات و مقامات، پس از موفقیت در آزمایشات الهی است. {الصابرین و ادخلناهم}
9* گاه یک حرکت عجولانه بدون حساب و بی اجازه، کیفر سختی را بدنبال می آورد. {اذ ذهب - فنادی فی الظلمات}
10* یک غضب بیجا، گاه یک پیامبر خدا را گرفتار می کند. {مغاضباً - فنادی}
11* در تحلیل گرفتاری ها، خدا را منزه بدانیم و سرچشمۀ آن را در عملکرد خود جستجو نماییم. {سبحانک انی کنت}
12* اقرار به گناه در پیشگاه خداوند، خود یک کمال و از آداب دعاست. {انی کنت من الظالمین}
13* در هنگام دعا، خداوند را با آن صفتی که با خواسته ما تناسب بیشتری دارد یاد کنیم. {لا تذرنی فردا و انت خیر الوارثین}
14* کمالات انسانی زمانی با ارزش است که دائمی باشد، نه زودگذر و موقت. {کانوا یسارعون، یدعوننا، و کانوا لنا خاشعین}
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_329
#بلا
#بزرگان
#صبر
#گناه
#دعا
#کمالات
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 543
1* آسمان و زمین، بزرگ و كوچك، آشكار و پنهان، همه در برابر علم خداوند یكسان است. «یعلم ما فى السّموات و ما فى الارض... هو رابعهم... هو معهم»
2* تعدّد افراد و تنوّع سخنان آنان، در علم خداوند تأثیرى نداشته و خداوند به همه آنها و سخنانشان آگاه است. «لا ادنى من ذلك و لااكثر»
3* چون وجود خداوند نامحدود است، پس هر جا كه باشیم او همراه ما است. «هو معهم أینما كانوا»
4* مكان و زمان در علم خداوند اثرى نداشته و او به همه چیز آگاه است. «هو معهم أینما كانوا»
5* انسان به تدریج مرتكب گناهان بزرگتر مىشود:
«اِثم»، گناه فردى است مثل شرب خمر.
«عدوان»، تجاوز به حقوق دیگران است.
«معصیت الرسول»، مخالفت با فرمانهاى اجتماعى و حكومتى رهبر الهى است كه براى مصالح مسلمانان صادر مىفرماید.( تفاسیر المیزان و نمونه)
6* تكرار گناه و بىاعتنایى به تذكرات، جرم را سنگین مىكند. «یعودون لما نهوا»
7* به هر تجلیل و تكریم و تمجیدى اعتماد نكنیم. (منافقان، آشكارا تجلیل بیش از حد دارند، ولى مخفیانه از نافرمانى پیامبر سخن مىگویند.) «حیّوك بما لم یحیّك به اللّه»
8* چاپلوسى و تملّق و تعریف بیش از اندازه، از نشانههاى نفاق است. «حیّوك بما لم یحیّك به اللّه»
9* حتّى در تجلیل از اشرف مخلوقات، حدود را مراعات كنیم. «لم یحیك به اللّه»
10* نه تنها گفتار مخفى منافقان را خدا آشكار مىكند، بلكه آنچه را در دل دارند و به اصطلاح حدیث نفس مىكنند، برملا مىسازد. «یقولون فى أنفسهم»
11* سرانجام نفاق، جهنّم است. «حسبهم جهنّم»
12* گفتار بد، سرانجام بدى را براى انسان آماده مىكند. «بما نقول... فبئس المصیر»
13* نجوا و در گوشى سخن گفتن مىتواند احكام متفاوتى داشته باشد از جمله:
آنجا كه فاش شدن اسرار، به ضرر اسلام و مسلمانان باشد، نجوا واجب است.
آنجا كه سبب ترس و دلهرهى دیگران شود، نجوا حرام است.
و آنجا كه براى كمك به دیگران و سفارش به تقوا باشد، مستحبّ است.
موضوع و محتواى گفتار، ارزش آن را مشخص مىكند. اگر موضوع نجوا، نیكى و تقوا باشد یك ارزش است ولى اگر گناه و ستم و توطئه باشد حرام است. البتّه گاهى محتوى نیز خوب است، امّا موقعیّت خوبى نیست. مثلاً در جمع مؤمنان دو نفر درگوشى سخن بگویند.
14* مؤمن محترم است، حتّى هنگام نهى از منكر احترام او را حفظ كنید. «یا أیّها الّذین آمنوا»
15* همهى سخنان را نباید آشكار و نهان گفت. گاهى باید نهى از منكر یا امر به معروف، در خفا و پنهان باشد. «تناجوا بالبرّ و التقوى»
16* هر گونه سخن آشكار و نهانى كه موجب ترس و دلهره در میان مسلمانان گردد، كارى شیطانى است. «النّجوى من الشّیطان لیحزن الّذین آمنوا»
17* باید دغدغهها را چنین تسلّى داد كه تا خدا نخواهد كسى نمىتواند آسیبى برساند. «لیحزن... لیس بضارّهم»
18* جنگ روانى دشمن را خنثى كنیم. «لیحزن... و لیس بضارهم شیئاً»
19* داروى شفابخش هر گونه ناآرامى و دلهره، توكّل بر خداوند است. «و على اللّه فلیتوكّل المؤمنون»
20* توكّل بر خدا كار هر كس نیست، ایمان مىخواهد. «فلیتوكّل المؤمنون» گرچه خداوند از مؤمنان حمایت مىكند، ولى آنان نیز باید بر خداوند توكّل كنند.
21* جا دادن و احترام به تازه واردان، یك ارزش است. «فافسحوا... فانشزوا»
22* جا دادن به دیگران در هر مجلسى كه باشد لازم است. «فى المجالس»
23* گشایش در كار دیگران، سبب گشایش خداوند در امور شماست. «فافسحوا یفسح اللّه لكم» پاداش الهى با عمل متناسب است. گشایش، گشایش مىآورد.
24* رعایت آداب اجتماعى، حتّى در نشست و برخاست، مورد سفارش اسلام است. «فافسحوا... فانشزوا»
25* گاهى لازم است به احترام ورود بزرگان و دانشمندان به اهل مجلس گفته شود كه برخیزید. «انشزوا فانشزوا»
26* علم، هدیه و تفضّل الهى است. «اوتوا العلم...»
27* صاحبان علم و دانش، باید در جامعه اسلامى از جایگاه بالا و والایى برخوردار باشند. «و الّذین اوتوا العلم درجات»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_543
#علم_خداوند
#نامحدود
#گناه
#چاپلوسی
#تملق
#نفاق
#نجوا
#نهی_از_منکر
#مومن
#جنگ_روانی_دشمن
#توکل_بر_خدا
#گشایش
#آداب_اجتماعی
#بزرگان
#علم
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)