بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 476
1* یكى از راههاى تربیت و ارشاد، بیان تاریخ گذشتگان و الگوهاى مثبت است و قرآن بارها این روش را به كار برده است.
2* قصههایى باید مورد تلاوت و تدبر قرار گیرد كه حقّ باشد و هدف از آن نیز ترویج حقّ باشد. «منهم من قصصنا علیك»
3* قصهگویى را سبك نشمریم. قرآن چندین قصه تعریف كرده است. «قصصنا»
4* در بیان تاریخ، عبرتها مهم است نه آمارها. «منهم من لم نقصص»
5* از ذكر نشدن نام خود ناراحت نشویم، نام بسیارى از انبیا نیز برده نشده است. «منهم من لم نقصص»
6* معجزات انبیا طبق اذن الهى است نه توقع و هوس مردم. «الا باذن اللّه»
6* منافع چهار پایان در تأمین سوارى و تغذیه خلاصه نمىشود؛ پوست و روده و پشم و كرك و شیر آنها و شخم زدن از دیگر منافع است. حتّى از فضولات آنها براى كود طبیعى یا وسیلهى ایجاد حرارت استفاده مىشود. هم چنین نقش حیوانات در ایجاد كارخانههاى پشم و نخریسى و چرم سازى و لبنیات چشمگیر است.
7* در آفرینش هستى، انسان محور است. «جعل لكم الانعام... و لكم فیها منافع»
8* اسلام به مسألهى تغذیه و بهرهگیرى از گوشت برخى چهار پایان سفارش كرده و خام خوارى مورد ستایش اسلام نیست. «و منها تأكلون»
9* انسان به حیوان محتاج است «لتبلغوا علیها حاجة فى صدوركم» (ولى حیوان به انسان محتاج نیست.)
10* امكانِ حمل و نقل دریایى با كشتى، یكى دیگر از نعمتهاى الهى است. «و علیها و على الفلك تحملون»
11* انسان ناسپاس است؛ از نعمتها بهره مىبرد ولى صاحب نعمت را انكار مىكند. «فاىّ آیات اللّه تنكرون»
12* جهانگردى هدفدار مورد ستایش است. «افلم یسیروا... فینظروا»
13* یكى از انتقادهاى قرآن هجرت نكردن براى كسب تجربه و عبرت و معارف است. «افلم یسیروا... فینظروا»
14* از عوامل سقوط و زوال تمدّنها، مخالفت با انبیا و ترك سنّتهاى الهى است. «افلم یسیروا...»
15* هر تمدن و پیشرفتى ملاك رستگارى و سعادت نیست. «قوّةً و آثاراً فى الارض فما اغنى عنهم...»
16* حفظ آثار اقوام گذشته، براى عبرت آیندگان لازم است. «فینظروا»
17* غرور علمى، مانع حقّ پذیرى است. «جاءتهم رسلهم بالبینات فرحوا بما عندهم من العلم»
18* مغرور شدن به علم خود، سبب تحقیر و استهزاى وعدههاى الهى است. «عندهم من العلم... یستهزؤن»
19* منطق مخالفان در برابر برهان و معجزه انبیا، تمسخر و استهزا است. «رسلهم بالبینات... یستهزؤن»
20* ایمان در حال اضطرار ارزش ندارد، گرچه واقعى باشد. «فلمّا رأوا بأسنا قالوا آمنّا»
21* اضطرارها فطرت را شكوفا مىكند و كفّار را به سراغ ایمان مىآورد ولى ایمانِ اضطرارى ارزشى ندارد. «فلم یك ینفعهم ایمانهم»
22* ایمان باید اختیارى باشد نه از روى اضطرار و ناچارى. «فلم یك ینفعهم ایمانهم»
23* نقل سرنوشت كفّار، براى آیندگان عبرت است. «قالوا آمنا... لم یك ینفعهم ایمانهم»
24* لحظهى مرگ، خسارت انسان جلوه مىكند. «خسر هنالك»
#تفسیر_آسان_قرآن
#تربیت
#قصه
#نام
#منافع
#آفرینش_هستی
#تغذیه
#کشتی
#ناسپاس
#جهانگردی
#عوامل_سقوط
#حفظ_آثار
#غرور_علمی
#منطق
#عبرت
#مرگ
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)