بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 519
1* سرچشمهى وسوسه، سه چیز است:
الف) نفس و خواهشهاى نفسانى. «توسوس به نفسه»
ب) شیطان. «فوسوس لهما الشیطان»(اعراف، 20)
ج) بعضى انسانها و جنّیان. «الّذى یوسوس فى صدور النّاس من الجِنّة والناس»(ناس، 5 و 6)
2* ریشهى شك در معاد دو چیز است:
یكى اینكه خدا از كجا مىداند هر كس چه كرده و ذرّات او در كجاست؟
دیگر اینكه از كجا مىتواند دوباره بیافریند؟
این آیه (16)به هر دو جواب مىدهد:
او مىتواند، چون قبلاً انسان را آفریده است. «ولقد خلقنا الانسان»
او مىداند، چون وسوسههاى نادیدنى را هم مىداند. «نعلم ما توسوس به نفسه»
3* تعبیر «قعید» كنایه از آن است كه دو فرشته همواره با انسانند و در كمین او نشستهاند، نه آنكه دو فرشته در سمت راست و چپ انسان نشسته باشند
4* در میان اعضاى بدن، زیر نظر بودن زبان مطرح شده است، شاید به خاطر آن كه عمل زبان، از همهى اعضا بیشتر، آسانتر، عمومىتر، عمیقتر، دائمىتر و پر حادثهتر است.
5* انسان، نه فقط در برابر كردار، بلكه در برابر گفتار خود مسئول است و مورد محاسبه قرار مىگیرد. «ما یلفظ من قول»
6* نظارتى داراى اعتبار و ارزش است كه همه چیز را به طور كامل زیر نظر داشته باشد. «عن الیمین... عن الشمال... رقیب عتید»
7* مردم در برابر كار خیر، چند گروه هستند:
گروهى كارشان خیر است و در كار خیر سبقت مىگیرند. «فاستبقوا الخیرات»( بقره، 148)
گروهى سرچشمه خیر هستند و دیگران را به آن دعوت مىكنند. «یدعون الى الخیر»(آلعمران، 104)
امّا گروهى به شدت مانع خیر هستند. «منّاع للخیر»
8* آنچه سبب دوزخى شدن است، كفر و انكار لجوجانه است نه جاهلانه. «كَفّار عنید»
9* دوست و رفیق بد، انسان را به كجا مىكشاند؛ انسانى كه مىتوانست با ابرار همنشین باشد، همراه و همنشین شیطان گردیده است. «قرینه»
10* یكى از عوامل دوزخى شدن انسان، دوست و همنشین بد است
11* در قیامت، میان مجرمان با یكدیگر، و مجرمان با رهبران فاسد، و مجرمان با شیطان، گفتگوهایى است و هر كدام تلاش مىكنند كه گناه خود را به گردن دیگرى بیاندازند.
12* به هوش باشیم كه ابلیس در قیامت از خود سلب مسئولیّت مىكند و از منحرفان تبرّى مىجوید. «ما اطغیته»
13* به جاى جدال و مخاصمه با شیطان در قیامت كه سودى ندارد، در دنیا به ستیز با او برخیزیم. «لاتختصموا لدىّ»
14* به دوزخ افتادن مجرمان، ظلمى است كه آنان در حق خود مرتكب شدهاند، نه ظلم خدا در حق آنان. «القیا فى جهنّم... و ما انا بظلام للعبید»
15* «خشیت» به آن خوف و ترسى گفته مىشود كه برخاسته از معرفت و عظمت خداوند باشد.
16* در تربیت، باید در كنار تهدید، تشویق نیز باشد. «القیا فى جهنّم... ازلفت الجنة»
17* پاكدامنى و پرهیزگارى، بهشت را نزدیك انسان مىآورد. «اُزلفت الجنّة للمتّقین»
18* ملاكها و عملكردها مهم است، نه جنسیّت افراد. «كلّ كفّار... كلّ أوّاب»
19* گناهكاران را به توبه تشویق كنید. «هذا ما توعدون لكلّ أوّاب»
20* اگر از ترس جریمه، آبروریزى، انتقاد مردم، كم شدن مزد و... حریم نگاه داشتیم، چندان ارزشى ندارد، ترس از خدا در نهان، نشانهى خشیت است. «خشى الرّحمن بالغیب»
21* متّقى منحصر كسى نیست كه هرگز گناه نمىكند، بلكه كسى كه اگر لغزشى پیدا كرد به طور جدّى توبه مىكند و داراى قلب و روح منیب است نیز متقى مىباشد. «للمتّقین... لكلّ اوّاب... خشى... بقلب منیب»
22* نعمتهاى دنیا، معمولاً داراى آفاتى است كه در بهشت نیست، از جمله:
1. همراه با دردسر و رنج است، امّا در بهشت هیچ گونه نگرانى و رنجى نیست. «بسلام»
2. موقّت است، ولى بهشت دائمى است. «یوم الخلود»
3. نوع آن محدود است، امّا در بهشت هر چه بخواهند هست. «ما یشاءون»
4. مقدار آن محدود است، امّا در بهشت رو به فزونى است. «لدینا مزید»
23* كسى كه در دنیا از هوسها گذشت، در بهشت به آرزوها و خواستههایش مىرسد. «للمتّقین... لهم ما یشاؤن»
24* دربارهى دوزخیان، خداوند با عدل خود رفتار مىكند، «و ما أنا بظلام للعبید»(ق، 29) ولى دربارهى بهشتیان، با فضلش عمل مىكند. «و لدینا مزید»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_519
#وسوسه
#شک_در_معاد
#زبان
#گفتار
#نظارت
#کار_خیر
#دوزخ
#دوست
#قیامت
#ابلیس
#خشیت
#تربیت
#بهشت
#توبه
#متقی
#نعمت_های_دنیا
#هوسها
#عدل
#فضل
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)