بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از صفحه 124 قرآن کریم 1* آیه 96: مفسران و فقها از این آیه استفاده کرده اند که در حال احرام، صید حیوانات دریایی و مصرف آن حلال است، اما حیوانات صحرایی، شکار و مصرفشان حرام است. البته مراد از حیوان دریایی، آبزیان و حیواناتی است که در آب زندگی می کنند، گر چه در رودخانه باشد. 2* شکار آنگاه حلال است که برای تغذیه باشد، نه تفریح و سرگرمی . {متاعا لکم} 3* ایمان به قیامت و محاسبۀ اعمال، عامل بازدارندۀ از گناه است. {و اتقوا الله الذی الیه تحشرون} 4* امام صادق علیه السلام فرمود: خانه خدا را بیت الحرام می نامند، به خاطر آن که ورود کفار به آنجا حرام است. 5* ماههای حرام عبارتند از: رجب، ذیقعده، ذیحجّه و محرم که جنگ در آ«ها ممنوع است. 6* اجتماع میلیونی مسلمانان در مکه، بدون تشریفات و امتیازات و بدون جدال لفظی و نزاع عملی، از امتیازات اسلام است و اگر منافع گوناگونی که در پرتو مراسم حج حاصل می شود از قبیل: حلالیت طلبیدن هنگام رفتن، دید و بازدید، رونق تجاری، پرداخت خمس و زکات، آشنایی با امت ها، قرار گرفتن در قدیمی ترین مرکز توحید، هم ناله شدن با انبیا و پا جای پای آنها قرار دادن، توبه کردن در صحرای عرفات و مشعر، به یاد قیامت افتادن، مانور سیاسی و برائت از کفار و سایر برکات را در نظر بگیریم، می فهمیم که برنامه های حج برخاسته از علم بی نهایت خدایی است که بر همه چیز هستی آگاه است. 7* کسی حق قانون کذاری دارد که از تمام هستی آگاه باشد. {یعلم ما فی السموات و ما فی الارض} 8* تشویق و تهدید باید در کنار هم باشد. {شدید العقاب، غفور رحیم} (انسان باید میان بیم و امید باشد و به خاطر خلاف به کلی مأیوس نشود و به خاطر رفتار و کردار خوب نیز مغرور نشود) 9* وظیفه پیامبر، ابلاغ دین است، نه اجبار و تحمیل آن. {ما علی الرسول الا البلاغ} 10* ملاک در ارزش ها، حق و باطل است، نه کثرت و قلت. {و لو اعجبک کثرة الخبیث} 11* اکثریت نه نشانۀ حقانیت است و نه نشانۀ برتری) 12* منطقِ (خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو) قرآنی نیست. {و لو اعجبک کثرة الخبیث} 13* بی تقوایی، نشانۀ بی خردی است. {فاتقوا الله یا أولی الالباب} 14* شناخت پاک از ناپاک و تقوا داشتن و تسلیم موج و هیاهوی جمعیت نشدن، کار خردمندان است. {فاتقوا الله یا اولی الالباب} 15* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با مردم دربارۀ حج سخن می گفت. کسی پرسید: آیا حج، همه ساله واجب است یا در تمام عمر تنها یکبار؟ پیامبر پاسخ نداد. او چند بار پرسید، رسول خدا فرمود: این همه اصرار برای چیست؟ اگر بگویم: (هر سال، کار بر شما سخت می شود)، تا موضوعی را مطرح نکرده ام، شما هم نپرسید: (یکی از عوامل هلاکت امت های پیشین سوال های نابجای آنان بود) 16* گرچه آنچه را نمی دانیم، باید از اهلش بپرسیم، {فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون} (نحل،43)، اما برخی سوال هاست که اگر جوابش روشن شود، به زیان فرد یا جامعه است، مثل افشای اسرار نظامی یا کمبودهای اقتصادی. 17* اخبار و اطلاعات، باید رده بندی و طبقه بندی شود. (جابر جُعفی، احادیث بسیاری از امام باقر علیه السلام می دانست که حق گفتن آن را برای همۀ مردم نداشت) 18* برخی از اخبار نباید از رسانه ها و جراید پخش شود، چون به زیان مردم است. (گاهی سکوت، عاقلانه است) {ان تبد لکم تسؤکم} 19* دانستن هر چیزی، نه لازم است و نه مفید، بلکه باید سراغ دانش های مفید رفت. {لا تسألوا} (نباید در پی اطلاعاتی رفت که سبب ایجاد کدورت، مشکلات و اختلال در نظام جامعه می شود) 20* خداوند به بندگانش مهلت توبه می دهد. {غفور رحیم} 21* اگر مردم ظرفیت نداشته باشند، بیان پاره ای از حقایق، سبب کفر آنها می شود. {قد سألها من قبلکم ثم اصبحوا بها کافرین} 22* دین را باید از خرافات و بدعت ها پاک نمود. {ما جعل الله} 23* تا از سوی خدا، قانونی نسبت به تحریم حیوانات وضع نشده، اصل حلال بودن آنهاست. {ما جعل الله} 24* ریشۀ احکام الهی مصالح واقعی است، اما خرافات، ریشه در جهل و بی عقلی دارد. {لا یعقلون} 25* اگر اکثریت جامعه اهل تعقل است، بدعت ها رشد نمی کند. {اکثرهم لا یعقلون} #تفسیر_آسان_قرآن #صفحه_124 #احرام #گوشت #صید #شکار #قیامت #ماههای_حرام #مکه #قانون #تشویق_تهدید #ابلاغ #کثرت #سوال #اخبار #توبه #خرافات #بدعت کانال تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)

بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از صفحه 169 قرآن کریم 1* در برابر انحراف های فکری، باید غیرت دینی نشان داد. {غضبان أسفا} 2* غضب اولیای خدا، از روی تأسف بر حال مردم است. {غضبان أسفا} 3* از آفات هر انقلاب و حرکت اصلاحی، ارتداد و ارتجاع است. {بئسما خلقتمونی} 4* نباید بر امر و فرمان الهی پیشی گرفت. {أعجلتم أمر ربکم} 5* تأخیر موسی و تمدید مدت حضور در کوه طور، فرمان الهی بود، نه خواست موسی و البته جنبۀ تربیتی داشت. {أمر ربکم} 6* به خاطر مقام و موقعیت و خویشاوندی، از لغزش دیگران چشم پوشی نکنیم. {اخذ برأس اخیه} گاهی توبیخ به موقع نزدیکان برای نشان دادن اهمیت مطلب و هشدار لازم است. 7* سقوط اخلاقی انسان تا آنجاست که به خاطر گوساله پرستی، ولی نعمت خود را تهدید به قتل می کند. {و کادوا یقتلوننی} 8* هنگام توبیخ دوستان، باید مواظب بود که دشمن از آن سوء استفاده نکند. {فلا تشمت بی الاعداء} 9* سکوت و بی تفاوتی نسبت به ظلم و انحراف، انسان را هم سنگ ظالم قرار می دهد. {لا تجعلنی مع القوم الظالمین} هارون سکوت را ظلم می دانست، لذا فرمود: من سکوت نکردم، بلکه مرا مجبور به سکوت و تهدید به قتل کردند. 10* در طوفان انحراف های جامعه، رهبران به دعا و لطف الهی بیش از دیگران نیازمندند. {و أدخلنا فی رحمتک} 11* امام باقر علیه السلام فرمودند: هر کس در دین الهی بدعت گذارد، در همین دنیا ذلیل و خوار شود. 12* آنان که به جای ایمان، سراغ بت های پر زرق و برق و پر سر و صدا بروند، در همین دنیا خوار خواهند شد. {ذلة فی الحیاة الدنیا} 13* غضب الهی، مخصوص بنی اسرائیل نیست، بلکه سنت الهی است و نسبت به اقوامِ مرتد دیگر هم بوده و خواهد بود. {کذلک نجزی المفترین} 14* راه توبه همیشه باز است، گرچه پس از مدتی باشد. {ثم تابوا} ( (ثمّ) برای فاصله زمانی است) 15* توبۀ هر خلافی، جبران همان است، توبۀ گوساله پرستی، بازگشت به ایمان واقعی است. {آمنوا} 16* خداوند نسبت به توبه کنندگان واقعی علاوه بر بخشش، رحمت خود را هم شامل آنان می سازد. {لغفور رحیم} آری، اسما و صفات الهی، جلوه های حکیمانه دارند. 17* خوف از خداوند، درهای رحمت را به روی انسان می گشاید. {رحمة للذین...یرهبون} 18* هیچ مقامی جز خداوند شایسته نیست که آدمی در برابرش خائف و خاضع باشد. {لربهم یرهبون} 19* در عدد (هفتاد) نیز ماند عدد (چهل)، راز و رمزی نهفته است. 20* برای حضور در مراکز مهم و مسائل حساس، باید گزینش انجام شود و افرادی انتخاب شوند، نه هر کس و در هر سطحی حاضر شود. {و اختار موسی} 21* پیامبران در اعمال و رفتار خود، به ظاهر عمل می کنند نه به علم غیب. از این رو گاهی برگزیدگان انبیا نیز نالایق در می آیند. {بما فعل السفهاء منا} 22* گاهی آتش قهر الهی چنان فراگیر است که خشک و تر را با هم می سوزاند. {أتهلکنا بما فعل السفهاء} (خوبان را به خاطر سکوت و بی تفاوتی آنان) 23* بلاها و حوادث، گاهی آزمایش الهی است، {ان هی الا فتنتک...} که در آن افراد شناخته شده و انسان ها از هم جدا می شود. {تضل...تهدی} 24* ستایش خدا پیش از دعا، از آداب دعاست. {انت ولینا فاغفرلنا} 25* تا روح از آلودگی گناه پاک نشود، رحمت الهی نمی آید. {اغفر لنا و ارحمنا} #تفسیر_آسان_قرآن #صفحه_169 #غضب #توبیخ #سقوط_اخلاقی #سکوت #رهبران #بدعت #توبه #هفتاد #گزینش #بلا #آداب_دعا #کانال تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)

بسم الله الرحمن الرحیم چند نکته از قرآن کریم صفحه 210 1* هیچ کس حتی پیامبر نمی تواند قانون الهی را تغییر دهد. {ما یکون لی ان ابدله} 2* هرگز تسلیم بهانه جویی ها و هوسهای مردم نشویم. اصل آن است که خدا می گوید، نه آنچه مردم می خواهند. {ما یکون لی ان ابدله} 3* یاد معاد، عامل تقوا و مصونیت از گناه است. {انی اخاف ان عصیت ربی عذابی یوم عظیم}، همچنان که غفلت از معاد، عامل بهانه گیری است. {لا یرجون لقاءنا} 4* سرچشمۀ عصمت انبیا، ایمان و یقین به معاد است. {انی اخاف ان عصیت ربی عذاب یوم عظیم} 5* پیامبر خدا، بی اجازه و ارادۀ الهی کاری نمی کند. {لوشاء الله ما تلوته} 6* بزرگ ترین ظلم، ظلم فرهنگی، اعتقادی و تحریف آیات است. {من اظلم} 7* هر چه شخصیت بزرگتر باشد، افترا بر او خطرناکتر است. {اظلم ممن افتری علی الله} 8* دین تراش و دین ساز، با کافر در یک ردیف هستند. {افتری، کذب} 9* بدعت، جرم است. {المجرمون} 10* مبلّغ دینی اگر تفکرات خود را به اسم دین بگوید، سزاوار تعبیراتی همچون {اظلم}، {لا یفلح} و (مجرم) است. 11* پرستش بت ها، یا از ترس است یا امید نفع. بت ها، نه زیان می رسانند که از روی ترس عبادت شوند، نه سودی می رسانند تا لایق عبادت باشند، پس بهانه ای برای بت پرستی نیست. {لا یضرهم و لا ینفعهم} 12* مهلت دادن، از شئون ربوبیت الهی است. {سبقت من ربک} 13* سنت الهی، مهلت دادن به افراد برای انتخاب و عمل است. {لولا کلمة...لقضی} 14* بهانه گیران، قرآن و صدها آیه را نادیده می گیرند و خواستار معجزه دیگری می شوند. {لولا انزل علیه آیة} 15* معجزه، به خواست خداست، نه در اختیار پیامبر و نه تابع هوسها و تمایلات مردم. {انما الغیب لله} 16* سنت و قانون خدا، مهلت دادن است. {فانتظروا...} #تفسیر_آسان_قرآن #صفحه_210 #قانون_الهی #یاد_معاد #عصمت_انبیا #بزرگترین_ظلم #دین_ساز #بدعت #مبلغ_دینی #بت_پرست #مهلت_دادن #معجزه #کانال تفسیر آسان قرآن (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)

بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 485 1* در قرآن كریم باطل راهى ندارد. «انزل الكتاب بالحقّ» 2* قرآن، میزان و وسیله‌ى تشخیص حقّ از باطل است. «الكتاب بالحق و المیزان» 3* شتاب‌زدگى ما، در تدبیر الهى نقشى ندارد و نارواست. «یستعجل» 4* بیان دو دیدگاه و مقایسه میان آنها عامل رشد و انتخاب بهتر است. «لا یؤمنون بها والّذین آمنوا» 5* ایمان باید بر اساس علم باشد. «والّذین آمنوا... یعلمون...» 6* توقف و تداوم در جدال مورد انتقاد است. «یمارون فى الساعة» 7* بر خلاف مخلوقات كه لطیف آنها قوى نیست و قوى آنها لطیف نیست، خداوند هم لطیف است و هم قوى. «لطیف... القوى» 8* رزق الهى برخاسته از لطف خداست. «لطیف بعباده یرزق» 9* قدرت و لطف خدا ضامن روزى‌رسانى به مردم است. «لطیف بعباده یرزق... و هو القوى» 10* ارزش كار انسان وابسته به اهداف دور و نزدیك و نیّت اوست. «یرید حرث الاخرة - یرید حرث الدنیا» 11* انسان نیازمند قانون است و این نیاز را خدا مى‌تواند برآورده سازد، نه دیگران. «ام لهم شركاء شرعوا لهم» 12* بدعت در دین و تشریع قوانین خارج از اذن خدا شرك به اوست. «شركاء شرعوا لهم من الدین ما لم یأذن به اللّه» 13* سنّت قطعى خداوند آن است كه همه‌ى مردم مهلتى براى نشان دادن جوهره خود داشته باشند. «و لولا كلمة الفصل» 14* در بهشت لذات مادى و معنوى همراه یكدیگرند. «روضات... عند ربّهم» #تفسیر_آسان_قرآن #صفحه_485 #قرآن #شتاب #ایمان #جدال #لطیف #رزق_الهی #اهداف #قانون #بدعت #مهلت #بهشت #کانال تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)

بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 541 1* در مدیریّت به هر كس مسئولیّت مى‌دهیم باید ابزار كار او را در اختیارش قرار دهیم. «أرسلنا رسلنا بالبیّنات و... الكتاب و المیزان» 2* عدالت واقعى در سایه قانون و رهبر الهى است. «رسلنا... الكتاب... لیقوم النّاس بالقسط» 3* فلسفه نبوّت، ایجاد عدالت است. «أرسلنا رسلنا... لیقوم النّاس بالقسط» 4* بعد از اتمام حجّت از طرف خداوند، مسئولیّت با مردم است كه براى عمل و اجرا بپاخیزند. «أرسلنا... أنزلنا... لیقوم النّاس بالقسط» 5* اول كار فرهنگى و تربیتى، بعد اعمال قدرت و تنبیه. «أنزلنا... الكتاب و المیزان... و أنزلنا الحدید» 6* با موانع گسترش عدالت، باید برخورد شدید كرد. «لیقوم النّاس بالقسط و أنزلنا الحدید فیه بأس شدید» 7* حمایت از دین و اولیاى خدا، زمانى ارزش دارد كه از باطن دل و طیب نفس باشد. «من ینصره و رسله بالغیب» 8* خداوند، امامت را نیز در نسل و ذریّه پیامبر اسلام قرار داد و این به معناى آن نیست كه نظام نبوّت یا امامت، همانند نظام پادشاهى موروثى است، بلكه به معناى آن است كه طهارت باطن و توان و استعداد لازم، به فرزندان و نسل منتقل مى‌شود و در صورتى كه دیگر شرایط فراهم باشد، او به مقام نبوّت یا امامت مى‌رسد. لذا هنگامى كه حضرت ابراهیم مقام امامت را براى فرزندانش طلب كرد و فرمود: «و من ذرّیتى» خداوند پاسخ داد: «لا ینال عهدى الظالمین»(بقره، 124) عهد امامت من به نااهلان از نسل تو نمى‌رسد. پس معیار اصلى براى انتصاب پیامبر یا امام، اهلیّت و صلاحیّت است، نه وراثت. 9* در امور اعتقادى و اخلاقى، اكثریّت، نشانه حقانیّت نیست. «كثیر منهم فاسقون» 10* از نسل و ذریّه پاكان بودن، دلیل پاكى نیست. «كثیر منهم فاسقون» 11* «بدعت» به معناى نوآورى است. در امور علمى و صنعتى، ابداع و اختراع، امرى پسندیده است ولى در امور دینى كه پایه‌ى آن قوانین الهى است، وارد كردن هرگونه عقیده و سلیقه شخصى، بدعت محسوب شده و قابل پذیرش نیست. 12* از صفات و ویژگى‌هاى خوب پیروان هریك از ادیان و مكاتب، باید یاد كرد. «جعلنا فى قلوب الّذین اتّبعوه رأفةً و رحمةً» 13* هم باید موانع صمیمیّت را برطرف كرد، «رأفة» و هم باید عوامل محبّت را بوجود آورد. «رحمةً» 14* نوآورى‌هاى سلیقه‌اى و بدعت در دین، مورد پذیرش خداوند نیست. «رهبانیّة ابتدعوها ما كتبناها علیهم» 15* همواره باید ایمان خود را عمیق‌تر كنیم. «آمَنوا... آمِنوا» 16* مؤمن متّقى، هرگز در بن‌بست قرار نمى‌گیرد. «آمنوا اتّقوا... یجعل لكم نوراً...» 17* مؤمن، معصوم از گناه نیست، ولى متّقى است و با سپر تقوا به میدان مى‌آید. لذا خداوند خطاهاى او را مى‌بخشد. «اتّقوا اللّه... یغفر لكم و اللّه غفور رحیم» 18* با صراحت، جلوى توهّمات و توقّعات و انحرافات را بگیرید. «لئلا یعلم أهل الكتاب» 19* تفضّل الهى وابسته به اراده حكیمانه است، نه تصوّرات ما. «انّ الفضل بید اللّه» #تفسیر_آسان_قرآن #صفحه_541 #مدیریت #عدالت #فلسفه_نبوت #کار_فرهنگی #امامت #بدعت #ایمان_خود #مومن #صراحت #انحرافات #کانال تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)