eitaa logo
تفسیر آسان قرآن
251 دنبال‌کننده
604 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بنام خدا.إن شاء الله هر روز دو صفحه از قرآن به همراه صوت وتفسیر آسان وکاربردی گذاشته خواهد شد.خلاصه تفسیر حاج آقا قرائتی ارتباط با مدیر @kh8514
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن_صفحه_593 جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیابت از شهید عالی مقام حسین آزمایش
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 593 1* زمان خیلى ارزشمند و بلكه مقدّس است و نباید آن را بیهوده از دست دهیم. خداوند به تمام بخشهاى زمان سوگند یاد كرده است؛ «والصبح»( مدثّر، 34) به صبح سوگند، «والضُحى»( ضحى، 1) به چاشت سوگند، «والنهار»(شمس، 3) به روز سوگند، «والعصر»( عصر، 1) به عصر سوگند. جالب آنكه به سحر سه بار سوگند یاد كرده است؛ «والّیل اذا یَسر»(فجر، 4)، «والّیل اذا عَسعس»(تكویر، 17)، «والّیل اذ أدبر»(مدثّر، 33) (به شب سوگند آنگاه كه رو به آخر مى‌رود، یعنى به هنگام سحر سوگند.) 2* ساعات پایان شب كه سالكان در آن سیر معنوى دارند، از قداست خاصّى برخوردار است. «و الّیل اذا یسر» 3* نشانه خرد و عقل، عبرت گرفتن از تاریخ است. «لذى حجر الم تَر كیف فعل ربّك» 4* ابتكار در معمارى با استفاده از سنگ، در آن قوم عاد بوده است. «لم یخلق مثلها فى البلاد» 5* اختلاف و تضاد فكرى، مانع از بیان هنر و ابتكارات دیگران نشود. «لم یخلق مثلها فى البلاد» 6* قدرت بدون معنویّت، عاملى است براى بر هم زدن امنیّت. «جابوا الصخر...ذى الاوتاد....طغوا فى البلاد» 7* سرچشمه تباهى و فساد، طاغوت‌ها هستند. «طغوا فى البلاد فاكثروا فیها الفساد» 8* تمدن و پیشرفت، اگر همراه با تقوا و صلاح نباشد عامل سقوط و هلاكت است. «فصب علیهم ربّك سوط عذاب» 9* رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: من و هر كسى كه یتیمى را تحت تكفّل خود قرار دهد، در بهشت در كنار هم هستیم.( تفسیر نور الثقلین) 10* آزمایش، وسیله تربیت و رشد انسان است. «الانسان ابتلاه ربّه» 11* دریافت‌هاى انسان بر اساس لطف اوست نه استحقاق ما. پس گرفتار غرور و عجب نشده و از آزمایش غفلت نكنید. «اكرمه و نعّمه» 12* نه فقر نشانه اهانت است و نه دارایى نشانه كرامت؛ بلكه هر دو وسیله آزمایش است. «ابتلاه... فاكرمه، ابتلاه فقدر علیه رزقه» 13* مهمتر از جسم یتیم روح اوست كه باید گرامى داشته شود. «تكرمون» 14* كمبودهاى روحى را با احترام و محبت جبران كنید. (اولین انتظار یتیمان احترام به شخصیّت آنان است) «تكرمون الیتیم» 15* در مورد كارهاى خداوند، قضاوت نابجا نكنید. دلیل تنگى رزق را بى‌اعتنائى خداوند نپندازید، بلكه نتیجه عملكرد خودتان بدانید.«كلاّ بل لاتكرمون الیتیم» 16* احسان به دیگران، در رزق و روزى انسان نقش مهمى دارد. «لاتكرمون - فقدر علیه رزقه» 17* بینوایان نباید گرسنه بمانند. با انفاق خود، با تشویق دیگران باید به آنان رسیدگى كرد. «تحاضّون على طعام المسكین» 18* در درآمدهاى خود دقّت كنید؛ هر نانى مصرف كردنى نیست. «اكلاً لّما» 19* علاقه به مال فطرى است، آنچه مذموم است، علاقه شدید است «حُبّاً جمّاً» 20* تكریم خداوند از شما، باید سبب تكریم شما از یتیمان باشد. «اكرمه... لا تكرمون» 21* داروى حرص و حب مال، یاد قیامت است.«تأكلون التراث... تحبّون المال... كلاّ اذا دكّت الارض» 22* قیامت، روز حاكمیت مطلق فرمان الهى است. «جاء ربّك» 23* تذكّر و پشیمانى در قیامت سودى ندارد. «و انّى له الذّكرى» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
قرآن_صفحه_594 جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیابت از شهید عالی مقام محمد رضا طوسی
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 594 1* آرزو كارساز نیست، تلاش لازم است. «یا لیتنى قدّمت» 2* زندگى واقعى و ابدى، زندگى قیامت است. «لحیاتى» 3* خداى رحیم، در جاى خود شدید است. «لایعذّب عذابه احد» 4* راضى بودن و مرضى بودن، نشانه نفس مطمئنه است كه او از خدا راضى است و خدا نیز از او راضى است. 5* اصالت انسان با روح است و بدن، مركب آن است. «یا ایّتها النفس» (خطاب خداوند به نفس است) 6* اینكه انسان در دل رنج و سختى آفریده شده، یعنى كامیابى‌هاى دنیوى آمیخته با رنج و زحمت است. «لقد خلقنا الانسان فى كبد» حضرت على علیه السلام مى‌فرماید: دنیا خانه‌اى است كه با سختى‌ها عجین شده است. «دار بالبلاء محفوفة»(نهج‌البلاغه، خطبه 226) 7* نتیجه هر محاسبه‌اى كه جاى خدا در آن خالى باشد، پوچى و زیانكارى است. «ایحسب... ایحسب» 8* چشم، راه نفوذ در دیگران است. تفاوت شاگردى كه استاد را ببیند و در چشم او نگاه كند با شاگردى كه از طریق بلندگو یا نوار سخنى را بشنود، بسیار است. 9* چشم و زبان و لب، هم مى‌توانند ابزار خیر باشند و هم ابزار شرّ، لذا خداوند هر دو راه را به ما نشان داده است. 10* نجات دیگران از فقر و اسارت، لازم است، حتّى اگر كافر باشند. لذا در آیه، شرط آزاد كردن برده و سیر كردن فقیر، ایمان داشتن برده و فقیر نیست. 11* یتیم نوازى با ارزش است، ولى یتیمى كه فامیل باشد اولویّت بیشترى دارد. «ذا مقربة» 12* دل كندن از مال به نفع فقرا همچون عبور از گردنه‌هاست، و راه بهشت از میان این گردنه‌ها مى‌گذرد. 13* بهترین راه خداشناسى، دقّت و مطالعه در آفریده‌هاى حكیمانه خداوند است. «الم نجعل له...» 14* همه انسانها از طریق عقل یا فطرت یا راهنمایى انبیا و اوصیا و علما، خیر و شر را مى‌شناسند. «هدیناه النّجدین» 15* براى تحریك عواطف مردم و بیدارسازى وجدانها دردها را مطرح كنید. «مسغبة... مقربة... متربة» 16* براى تشویق مردم به كارهاى خیر، ابتدا الطاف خدا را یادآور شوید. «عینین - لساناً شفتین - یتیما ذا مقربة» 17* مؤمنانى كه به سیر كردن گرسنه و آزادى برده موفق شوند، هم براى جامعه، مایه خیر و بركت هستند و هم آخرت خود را آباد كرده‌اند و چه میمنت و بركتى بالاتر از این؟ «اصحاب المیمنة» 18* هركارى با بردبارى و پایدار به نتیجه مى‌رسد و لذا سفارش به صبر، مقدّم بر هر امرى است. «تواصوا بالصبر» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
قرآن_صفحه_595 جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیابت از شهید عالی مقام محمد دانیال
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 595 1* در قرآن، گاهى به خورشید بزرگ سوگند یاد شده و گاهى به انجیر و زیتون كوچك و این شاید به خاطر آن باشد كه براى قدرت خداوند فرقى میان خورشید و انجیر نیست. همانگونه كه دیدن كاه و كوه براى چشم انسان یكسان است و دیدن كوه براى چشم، زحمتى اضافه بر دیدن كاه ندارد. البتّه بالاترین سوگندها، سوگند به ذات خداوند است، آنهم درباره تسلیم بودن مردم در برابر رهبرى آسمانى. «فلا و ربّك لا یؤمنون حتّى یحكموك»(نساء، 65) 2* پرسوگندترین سوره‌ها، همین سوره شمس است كه طبیعتاً باید در مورد مهمترین مسائل باشد و آن تزكیه روح از هرگونه پلیدى و آلودگى است. شاید این همه سوگند براى بیان اینكه رستگارى در سایه تهذیب است، به خاطر آن باشد كه خداوند به انسان بفهماند كه من تمام مقدّمات را براى تو آماده كردم، با نور آفتاب و ماه صحنه زندگى را روشن و با گردش شب و روز، زمینه تلاش و استراحت شما را فراهم كردم. زمین را براى شما گستردم و آسمان را برافراشتم و درك خوبى‌ها و بدى‌ها را به روح شما الهام كردم تا به اختیار خود، راه تزكیه نفس را بپیمایید. ابر و باد و مه و خرشید و فلك در كارند تا تو نانى به كف آرى و به غفلت نخورى‌ همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى 3* گناه، نوعى شكافتن پرده عفّت و دیانت است. «فجورها» 4* فهم و درك خوبیها و بدیها به صورت فطرى، در عمق روح انسانها نهاده شده است. «فالهمها فجورها وتقواها» 5* در انجام كارهاى خیر، امید رستگارى است. «و افعلوا الخیر لعلّكم تفلحون»(حج، 77) در حالى كه در تزكیه نفس و خودسازى، رستگارى قطعى است. «قد افلح من زكّاها» 6* تزكیه نفس، شامل دورى از عقائد و اخلاقیات و رفتارهاى ناپسند و كسب عقائد و اخلاقیات و كردارهاى پسندیده است. 7* در قرآن، براى رستگارى انسان‌ها دو عامل مطرح شده است: یكى ایمان و دیگرى تزكیه. «قد افلح من زكاها»، «قد افلح المؤمنون» بنابراین حقیقت ایمان و تزكیه یكى است و هر كس مى‌خواهد خودسازى كند، باید مؤمن واقعى باشد. آرى مؤمن واقعى كسى است كه خود را تزكیه كند و تزكیه شده واقعى، كسى است كه ایمان داشته باشد و احكام و تكالیف دینى را به دقت انجام دهد كه در آغاز سوره مؤمنون آمده است. 8* در تفسیر اطیب‌البیان مى‌خوانیم، جنایتكاران تاریخ و قاتلان زیاد بودند امّا نوعاً به خاطر حفظ حكومت یا گرفتن حكومت یا محو رقیب و یا طمع به رسیدن چیزى، دست به جنایات مى‌زدند امّا قاتل ناقه صالح و حضرت على علیه السلام مرتكب جنایت عظیم شدند، در حالى كه هیچ یك از انگیزه‌ها و عوامل فوق در كار نبود، فقط و فقط شقاوت بود. 9* در روایات متعددى از شیعه و اهل سنّت از جمله احمد حنبل، طبرى و قرطبى، آمده كه «اشقى الاولین» عاقر ناقه و «اشقى الاخرین» قاتل على‌بن ابیطالب است.(تفسیر نمونه) 10* سوگند به خورشید و ماه و شب و روز و زمین و آسمان و روح انسان كه سعادت انسان در گرو رشد معنوى است نه زندگى مادّى. «والشمس... قد افلح من زكّاها» 11* اگر نفس را رها كنیم، انسان را به سقوط مى‌كشاند. لذا نفس را باید كنترل كرد. «زكّاها» 12* تزكیه و خودسازى، محروم كردن نیست، رشد دادن است.«زكّاها» 13* هر چه به خدا منسوب باشد، مقدّس است و باید مورد احترام قرار گیرد و اهانت به آن، كیفر الهى را به دنبال دارد. «ناقة اللّه، فعقروها، فدمدم» 14* هر كس به گناه دیگرى راضى باشد شریك جرم است. شتر را یك نفر كشت ولى قرآن مى‌فرماید: جمعى آن را كشتند. «فعقروها» 15* در حدیث مى‌خوانیم: خداوند به هر چه از مخلوقاتش كه بخواهد، حق دارد سوگند یاد كند ولى مردم باید تنها به خدا سوگند یاد نمایند.(تفسیر نورالثقلین) 16* اگر خداوند براى برخى راه خیر را باز مى‌كند، «فسنیسّره للیسرى» و براى برخى راه شر را «فسنیسّره للیسرى‌» به خاطر تفاوت تلاش خود انسان‌ها است. «انّ سعیكم لشتّى» 17* شیوه تبلیغ صحیح این است كه بعد از كلیات، نمونه‌ها و مصادیق بیان شود. «انّ سعیكم لشتّى‌ فامّا مَن اعطى‌» 18* عطا همراه با تقواكار ساز است. «اعطى‌ واتقى‌» 19* عطا باید بدون ریا و غرور و منت و آزار باشد.«اعطى‌ و اتقى‌...» 20* آنچه عطا مى‌كنید مهم نیست، چگونه و با چه انگیزه و حالت عطا كردن مهم است. «اعطى و اتقى» 21* بخل و مغرور شدن به مال، نشانه بى‌تقوایى است. «من بخل واستغنى‌» 22* گشایش یا گره خوردن كارهاى انسان، نتیجه سخاوت یا بخل انسان نسبت به دیگران است. «اعطى... للیسرى، بخل... للعسرى» 23* پاداش و كیفر الهى متناسب با رفتار انسانهاست، اگر گره از كار فقرا باز كنیم، خداوند گره از كار ما باز مى‌كند. «فسنیسره للیسرى‌» و اگر فقرا را در عُسرت گزاریم، خداوند هم عسرت را پیش پاى ما مى‌گذارد. «فسنیسره للعسرى» 24* پذیرش هدایت، به نفع خود شماست، وگرنه خداوند بى‌نیاز است. «و انّ لنا للآخرة و الاولى»
قرآن_صفحه_596 جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیابت از شهید عالی مقام علیرضا هاشمی نژاد
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 596 1* كمك به محرومان، شیوه دائمى پرهیزگاران است. «یؤتى» 2* كمك از مال شخصى ارزش است. «ماله» 3* كمك به فقرا، راهى است براى تزكیه و خودسازى. «یؤتى ماله یتزكى» 4* كمك‌هاى مالى كه براساس جبران خوبى‌هاى دیگران باشد، مایه رشد نیست. «ما لاَحدٍ عنده من نعمة» (انفاقى ارزش بالایى دارد كه انسان مدیون دیگران نباشد و چشم داشتى هم نداشته باشد) 5* متّقى، جز رضاى خدا به دنبال چیز دیگرى نیست. «الاّ ابتغاء وجه ربّه الاعلى» 6* قصد قربت، شرط لازم است. «الاّ ابتغاء وجه ربّه» 7* به قضاوت‌ها و پیش داورى‌ها و تحلیل‌هاى نادرست، صریحاً جواب بدهید. «ما ودّعك ربُّك» 8* قبل از تولد پیامبرصلى الله علیه وآله، پدرش عبداللّه از دنیا رفت. در كودكى مادرش را از دست داد و هشت ساله بود كه جدش عبدالمطلب از دنیا رفت و از این رو از درد یتیمان خبر داشت. 9* رهبر باید درد آشنا باشد تا درد دیگران را لمس كند. «الم یجدك یتیماً، عائلاً» 10* یتیمى، مانع رسیدن به كمال نیست. «الم یجدك» 11* یاد نعمتهاى الهى، روحیه تشكر از خدا و خدمت به دیگران را در انسان زنده مى‌كند. «الم یجدك یتیماً فاوى... فاما الیتیم فلا تقهر» 12* در هنگام قدرت، از زمان ضعف خود یاد كنید. «الم یجدك یتیماً » 13* پناه دادن به یتیم و غنى كردن فقیر، كارى الهى است. «فاوى - فاغنى‌» 14* نعمتها را از خدا بدانید و به آن مغرور نشوید. «نعمة ربّك» 15* بازگو كردن نعمت یك نوع شكرگزارى است. «فحدّث» 16* خدا زیاد مى‌بخشد ولى كم مى‌خواهد، فقیر را غنى مى‌كند ولى از ما نمى‌خواهد فقیر را غنى كنیم، فقط مى‌فرماید: فقیر را طرد نكنید. «و امّا السائل فلا تنهر» یتیم را مأوى مى‌دهد ولى از ما در این حد مى‌خواهد كه بر یتیم سلطه نیفكنیم. «و امّا الیتیم فلا تقهر» 17* خداوند، سؤال نكرده عطا مى‌كند، پس ما لااقل بعد از سؤال و درخواست، به دیگران كمك كنیم. «ووجدك عائلا فاغنى... و امّا السائل فلا تنهر» 18* نعمت‌ها را محصولِ علم و تخصص و زرنگى خود ندانید، بلكه لطف او بدانید «بنعمة ربّك...» 19* مهمتر از غذا و لباس براى یتیمان، محبت است. «امّا الیتیم فلا تقهر» 20* از آنجا كه غم و غصه‌ها را نمى‌توان كم كرد، پس باید ظرفیّت‌ها را بالا برد تا بتوان مشكلات را تحمّل كرد و كم نیاورد. 21* سعه صدر، زمینه‌ساز انجام برنامه‌هاى سنگین رسالت است. «الم نشرح... وضعنا عنك وزرك» 22* مبارزه با خرافات و آداب و رسوم جاهلى بسیار سنگین است. «وزرك» 23* كار پیامبر در حدّ كمرشكن بود. «انقض ظهرك» 24* سنّت و برنامه الهى آن است كه بدنبال هر سختى، آسانى است. «انّ مع العسر یسرا» (در جاى دیگر قرآن مى‌خوانیم: «سیجعل اللّه بعد عُسر یسرا»(طلاق، 7) سختى‌ها و مشكلات زوال‌پذیرند و به آسانى تبدیل مى‌شوند). صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند بر اثر صبر نوبت ظفر آید 25* انسان باید بعد از فارغ شدن از هر كار و مسئولیّتى، آماده پذیرش مسئولیّت دیگر و تلاش و كوشش دیگر باشد. «فاذا فرغت فانصب» 26* تلاش و كوشش باید همراه با اخلاص باشد. «فانصب... الى ربّك فارغب» 27* پیمودن راه خدا باید عاشقانه و با رغبت باشد. «الى ربّك فارغب» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
قرآن_صفحه_597 جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیابت از شهید عالی مقام امیر حاج امینی (این صفحه سجده واجب دارد}
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 597 1* نام انجیر یكبار و زیتون، شش بار در قرآن آمده است و هر دو داراى خواص غذایى و درمانى فراوانى هستند. انجیر براى هر سن و سالى به خاطر قندى كه دارد مفید است. ورزشكاران و كسانى كه دچار ضعف و پیرى هستند به خوردن آن سفارش شده‌اند. بر اساس برخى روایات، انجیر میوه‌اى بهشتى است و در طبّ قدیم، معجون انجیر و عسل براى زخم معده و انجیر خشك براى تقویت فكر سفارش شده است. امام رضاعلیه السلام فرمود: انجیر بوى دهان را مى‌برد، لثه‌ها و استخوان‌ها را محكم مى‌كند، مو را مى‌رویاند، درد را برطرف مى‌سازد و مثل دارو مؤثر است. زیتون، بلغم را برطرف مى‌سازد، رنگ صورت را صفا داده اعصاب را تقویت نموده، بیمارى و درد و ضعف را از بین مى‌برد و آتش خشم را فرو مى‌نشاند.(بحارالانوار، ج 66، ص‌183 به نقل از تفسیر نمونه) 2* امنیّت شهر مكّه، دعاى حضرت ابراهیم است كه گفت: «ربّ اجعل هذا بلداً آمنا»(بقره، 126) و این دعا مورد استجابت واقع شد. «هذا البلد الامین» 3* انسان در آفرینش بر همه موجودات برترى دارد. «خلقنا الانسان فى احسن تقویم» 4* دورى از ایمان و عمل صالح سبب سقوط است و ایمان، عامل دورى از هر گونه پستى و نزول است. «رددناه اسفل سافلین الاّ الّذین آمنوا و عملوا الصالحات» 5* از افتخارات اسلام این است كه كارش را با قرائت و علم و قلم شروع كرد و اولین فرمان خداوند به پیامبرش فرمان فرهنگى بود. 6* آغاز تحصیل علم باید با نام خدا باشد. «اقرء باسم ربّك» فارغ التحصیلان نیز باید در راه او باشند. «فاذا فرغت فانصب و الى ربّك فارغب» 7* اولین فرمان اسلام، فرمان فرهنگى است. «اقرء» 8* خواندن باید جهت الهى داشته باشد. «اقرء باسم ربّك» 9* پرورش الهى هم مادّى است، «ربك الّذى خلق - خلق الانسان من علق» هم معنوى. «ربّك الاكرم - الّذى علّم بالقلم» 10* معلم اصلى انسان خداست. «علّم الانسان ما لم یعلم» 11* قلم، بهترین وسیله انتقال دانش است. «علّم بالقلم» 12* رهائى از جهل با استفاده از قلم، جلوه‌اى از كرم و ربوبیّت اوست و نویسندگى هنر مطلوب و مورد ترغیب اسلام است. «علّم بالقلم» 13* خداوند هم جسم انسان را رشد مى‌دهد و هم روح او را. (كلمه «ربّك» میان دو كلمه «خَلَق» و «اِقرء» آمده است.) «اقرء باسم ربّك الّذى خلق» 14* اگر انسان ظرفیّت نداشته باشد، یا ثروت او را مغرور مى‌كند، چنانكه قارون مى‌گفت: «انّما اوتیته على علم عندى»( قصص، 78) یا قدرت او را مغرور مى‌كند، چنانكه فرعون مى‌گفت: «الیس لى ملك مصر»(زخرف، 51) یا علم او را مغرور مى‌كند. چنانكه بلعم باعورا به آن گرفتار شد. «آتیناه آیاتنا فانسلخ منها»(اعراف، 175) ولى اگر ظرفیّت باشد، حتى هر سه در یك نفر جمع مى‌شود مثل حضرت یوسف و سلیمان ولى مغرور نمى‌شود، چون همه را از خداوند مى‌داند نه خود. چنانكه حضرت سلیمان گفت: «هذا من فضل ربّى»(نمل، 40) و حضرت یوسف گفت: «ربّ قد آتیتنى من الملك و علّمتنى من تأویل الاحادیث»(یوسف، 101) آرى خطر آنجاست كه انسان به خود بنگرد نه خدا.(تفسیر نوین) «أن رآه استغنى» 15* انسان به خاطر آنكه به غلط خود را بى‌نیاز مى‌پندارد دست به طغیان مى‌زند. «لیطغى ان رآه استغنى» 16* انسان كم ظرفیّت است و پندار بى‌نیازى او را مست مى‌كند. «لیطغى ان رآه استغنى» 17* غنى بودن كمال است، ولى خود را غنى دیدن زمینه لغزشهاست. «راه استغنى» 18* هر چه داریم مى‌گذاریم و مى‌رویم خود را بى نیاز نپنداریم. «انّ الى ربّك الرجعى» 19* نشانه بندگى خدا نماز است. «عبدًا اذا صلّى» 20* سزاوار است كسى كه امر به تقوا مى‌كند خودش از راه یافتگان باشد. «كان على الهُدى او امر بالتّقوى» 21* ریشه طغیان دو چیز است: یكى آنكه خود را بى‌نیاز مى‌بیند. «رآه استغنى» دیگر آنكه خدا را نمى‌بیند و گمان مى‌كند خدا هم او را نمى‌بیند. «ألم یعلم بانّ اللّه یرى» 22* امام على‌علیه السلام مى‌فرماید: ثمره علم بندگى خداست. آغاز این سوره فرمان قرائت و تعلیم با قلم بود و پایانش سجده و تقرّب است. یعنى علم مفید، علمى است كه ما را به خدا برساند. البته راه قرب به خداوند شامل تمام كارهایى است كه با قصد قربت انجام مى‌شود، لیكن سجده بهترین راه قرب است. 23* در برابر ستمگران تهدید لازم است.«لنسفعًا بالناصیة» 24* دروغ و دروغ‌گویى ریشه دیگر خطاها و خلاف‌كارى است. «كاذبة خاطبة» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
قرآن_صفحه_598 جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیابت از شهید عالی مقام محمدحسین ایزدی
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 598 1* خداوند در شب قدر، امور یك سال را تقدیر مى‌كند، چنانكه قرآن در جایى دیگر مى‌فرماید: «فیها یفرق كلّ امر حكیم»(دخان، 4) در آن شب، هر امر مهمّى، تعیین و تقدیر مى‌شود. بنابراین، شب قدر منحصر به شب نزول قرآن و عصر پیامبر نیست، بلكه در هر رمضان، شب قدرى هست كه امور سال آینده تا شب قدر بعدى، اندازه‌گیرى و مقدّر مى‌شود. 2* بیدار بودن شب قدر و احیاى آن با دعا و نماز و قرآن، مورد سفارش پیامبر و اهل بیت آن حضرت بوده است و در میان سه شب، بر شب بیست و سوم تأكید بیشترى داشته‌اند. چنانكه شخصى از پیامبر پرسید: منزل ما از مدینه دور است، یك شب را معیّن كن تا به شهر بیایم. حضرت فرمود: شب بیست و سوم به مدینه داخل شو.(وسائل‌الشیعه، ج‌3، ص‌307) 3* در روایات آمده است كه دهه آخر ماه رمضان، پیامبر بستر خواب خود را جمع نموده و ده شب را احیا مى‌داشت.(تفسیر مجمع البیان) 4* تقارن شب تقدیر بشر با شب نزول قرآن، شاید رمز آن باشد كه سرنوشت بشر، وابسته به قرآن است. اگر پیرو قرآن باشد، سعادت و رستگارى و اگر دور از قرآن باشد، شقاوت و بدبختى براى او رقم مى‌خورد. 5* زمان‌ها یكسان نیست، بعضى زمان‌ها بر بعضى دیگر برترى دارد. «لیلة القدر خیر من الف شهر» 6* با نزول فرشتگان بر قلب پیامبر و امام معصوم در شب قدر، ارتباط زمین با آسمان، مُلك با ملكوت و طبیعت با ماوراء طبیعت برقرار مى‌شود. 7* در روایات آمده است كه با منكران امامت، با سوره قدر احتجاج كنید.(تفسیر نورالثقلین) زیرا بر اساس این سوره، فرشتگان هر سال در شب قدر نازل مى‌شوند. در زمان حیات پیامبر بر وجود شریف حضرتش وارد مى‌شدند. پس از آن حضرت بر چه كسانى نازل مى‌شوند؟ روشن است كه هر كسى نمى‌تواند میزبان فرشتگان الهى باشد و باید او همچون پیامبر، معصوم بوده و ولایت امور بشر به عهده او باشد و او كسى جز امام معصوم نیست كه در زمان ما، حضرت مهدى‌علیه السلام مى‌باشد و فرشتگان در شب قدر شرفیاب محضرش مى‌شوند. 8* تقدیر امور در شب قدر، با نزول و حضور فرشتگان صورت مى‌گیرد. «تنزّل الملائكة... من كل امر» 9* قرآن از هر خطا و انحراف و لغو و باطل وتحریف دور است. «صحفاً مطهّرة» 10* با وجود هواى نفس، علم و دانش مشكل‌گشا نیست. اهل كتاب حق را به روشنى فهمیدند ولى به خاطر هواهاى نفسانى، دست‌خوش تفرقه شدند. «و ما تفرّق الّذین اوتوا الكتاب...» 11* ایمان بدون نماز و زكات استوار نیست. «یقیموا الصّلاة و یؤتوا الزكاة و ذلك دین القیّمة» 12* در روایاتى از شیعه و سنى نقل شده كه پیامبر اكرم‌صلى الله علیه وآله به علىّ بن ابیطالب فرمودند: تو و یاران تو خیر البریّة هستید.(شواهد التنزیل، ج‌2، ص‌357، به نقل از تفسیرنمونه.) 13* گل سر سبد هستى یعنى انسان، به خاطر پشت پا زدن به منطق و بیّنه، بدترین مخلوقات مى‌شود. «شرّ البریّة» 14* انسان با انتخاب خود جایگاه خود را تعیین مى‌كند، یا شرّ البریّه و جهنمى، یا خیر البریّه و بهشتى. «كفروا... شرّ البریّة... آمنوا... خیر البریّة» 15* رشد یا سقوط دیگر موجودات، محدود است ولى رشد و سقوط انسان، بى نهایت است. «شرّ البریّة - خیر البریّة» (انسان در اثر ایمان و عمل صالح مى‌تواند حتى از فرشتگان برتر باشد.) تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)