eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
1.8هزار دنبال‌کننده
87 عکس
21 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 https://eitaa.com/tafsir_qheraati
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ «132» و براى هر كس بر اساس آنچه انجام داده‌اند درجاتى است، و پروردگار تو از آنچه مى‌كنند غافل نيست. نکته ها مراد از «دَرَجاتٌ» در اين آيه، درجاتِ رشد نيست، بلكه شامل دركاتِ سقوط نيز مى‌شود. پیام ها 1- خداوند، عادل است و مرتبه‌ى هر كس را طبق عملكرد خود او قرار مى‌دهد. «دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا» 2- سعادت و شقاوت انسان، بسته به اعمال اوست. «مِمَّا عَمِلُوا» 3- انسان بايد بهوش باشد، زيرا تحت نظر خداست. «وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ» «1». اسراء، 15. تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 558" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) ذلِكَ أَنْ لَمْ يَكُنْ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرى‌ بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها غافِلُونَ «131» اين (اتمام حجّت و هشدار) براى آن است كه پروردگارت هرگز از روى ستم، آبادى‌هايى را كه اهلش (از شناخت حقّ) غافلند نابود نمى‌كند. (خداوند ابتدا مردم را از غفلت و جهل بيرون مى‌آورد و با پيامبرانش به آنان هشدار مى‌دهد و سپس اگر قبول نكردند هلاكشان مى‌كند). نکته ها سنّت خداوند آن است كه راه حقّ را با فرستادن انبيا و هشدارهاى مختلف به مردم نشان مى‌دهد و حقايق را بيان كرده، اتمام حجّت مى‌كند. در آن صورت اگر بى‌اعتنايى كردند، كيفر مى‌دهد. اين قانون و سنّت كلّى در آيات متعدّدى مطرح شده است، از جمله: «وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا لَها مُنْذِرُونَ» «1» ما هيچ قريه‌اى را هلاك نكرديم مگر آنكه مردم آنجا «1». شعراء، 208. جلد 2 - صفحه 557 بيم‌دهندگانى داشتند. «وَ ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا» «1» ما تا پيامبرى نفرستيم، عذاب نمى‌كنيم. پیام ها 1- كيفردادن گناهكار، از شئون ربوبيّت خداوند است. «رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرى‌ بِظُلْمٍ» 2- عقاب بدون بيان وهشدار، ظلم و قبيح است. «مُهْلِكَ الْقُرى‌ بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها غافِلُونَ» «1». اسراء، 15. پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ ما يَشاءُ كَما أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ «133» و پروردگار تو بى‌نياز و صاحبِ رحمت است. اگر بخواهد، شما را مى‌برد و پس از شما هر كه را بخواهد جايگزين مى‌كند، همان گونه كه شما را از نسل قوم ديگرى پديد آورد. إِنَّ ما تُوعَدُونَ لَآتٍ وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ «134» به راستى آنچه وعده داده مى‌شويد، آمدنى است و شما نمى‌توانيد (خدا را) ناتوان سازيد (و از كيفر و عدل او بگريزيد). پیام ها 1- تنها خداوند بى‌نياز مطلق است، پس هرگز خود را بى‌نياز نبينيم. «رَبُّكَ الْغَنِيُّ» در جاى ديگر مى‌فرمايد: «يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ» «1» اى مردم! همه‌ى شما نيازمند خداييد و تنها اوست كه بى‌نياز و ستودنى است. 2- گناهكاران، بايد در همين دنيا هم بترسند، زيرا محو آنان توسط قدرت الهى بسيار ساده است. «يُذْهِبْكُمْ» 3- ريشه‌ى ظلم (كه در دو آيه‌ى قبل آمده بود)، يا نياز است، يا سنگدلى و هيچ يك از اين دو در خدا وجود ندارد. «الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ» 4- بقاى اجتماعات بشرى، به مشيّت الهى بستگى دارد. «إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ» 5- بود و نبود انسان‌ها، نفع و زيانى براى خداوند ندارد. الْغَنِيُ‌ ... إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ‌ 6- خداوند از عبادات ما بى‌نياز است، دستورهاى عبادى، عامل رشد خودماست. «الْغَنِيُّ» «1». فاطر، 15. جلد 2 - صفحه 559 7- رحمت خداوند، فراگير است، ولى گاهى بشر كار را به جايى مى‌رساند كه خداوند همه را نابود مى‌كند. ذُو الرَّحْمَةِ ... يُذْهِبْكُمْ‌ 8- وعده‌هاى الهى قطعى است، نه شوخى. «إِنَّ ما تُوعَدُونَ لَآتٍ» 9- مجرم در قيامت نمى‌تواند با قدرت الهى در افتد. «وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى‌ مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ تَكُونُ لَهُ عاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ «135» بگو: اى قوم من! بر جايگاه و سيرت خويش عمل كنيد كه من نيز (بر اساس سيرت خويش) عمل مى‌كنم و به زودى خواهيد دانست كه سرانجام آن سراى از كيست، همانا ستمكاران رستگار نمى‌شوند. پیام ها 1- پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، چون به راه خود يقين دارد، مأمور است در برخوردهاى خود، ثبات و قاطعيّت خود را به ديگران اعلام كند. قُلْ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى‌ مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ‌ ... 2- سرپيچى مردم، وظيفه‌ى پيامبران را عوض نمى‌كند. «إِنِّي عامِلٌ» 3- سرنوشت مردم، وابسته به عملكرد خودشان است. اعْمَلُوا ... فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ‌ 4- ملاك موفقيّت، حسن عاقبت و سرانجام كار است، نه جلوه‌ها و تلاشهاى زودگذر. «عاقِبَةُ الدَّارِ» 5- ظالم، رستگار نمى‌شود. «إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» 6- سرپيچى از راه خدا و انبيا ظلم است. «الظَّالِمُونَ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 560 پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ جَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَ الْأَنْعامِ نَصِيباً فَقالُوا هذا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَ هذا لِشُرَكائِنا فَما كانَ لِشُرَكائِهِمْ فَلا يَصِلُ إِلَى اللَّهِ وَ ما كانَ لِلَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلى‌ شُرَكائِهِمْ ساءَ ما يَحْكُمُونَ «136» و (بت پرستان) از آنچه خداوند از كشت و چهارپايان آفريده است، سهمى را براى خدا قرار دادند و به پندار خودشان گفتند: اين قسمت براى خداست و اين قسمت براى (بت‌هايى كه هم) شريكان (خدايند، هم شريك اموال) ما پس آنچه سهم شركا و بت‌ها بود به خدا نمى‌رسيد، ولى هرچه سهم خدا بود به شركا مى‌رسيد، چه بد است آنچه داورى مى‌كنند! نکته ها آنان كه از مدار تربيت انبيا بيرون رفته و به وادى خيال مى‌روند، حرف‌ها و تصميم‌هايشان نيز خيالى و بى‌منطق است و خود را مالك همه چيز مى‌دانند و تقسيم‌بندى مى‌كنند. يكبار پسران را سهم خود و دختران را سهم خدا مى‌دانند. «أَ لَكُمُ الذَّكَرُ وَ لَهُ الْأُنْثى‌» «1» يكبار هم غلّات و حيوانات را بين خدا و بت‌ها تقسيم مى‌كنند. مشركان مى‌پنداشتند سهم بت‌ها غير قابل تغيير است و آن را خرج بتكده‌ها و خدمه آنها مى‌كردند، و سهم خدا را نيز به اين بهانه كه خداى آسمان‌ها بى‌نياز است، هنگام كم و كسر آمدن‌ها خرج بتخانه‌ها مى‌كردند. نه خرج كودكان، فقرا و مهمانان. پیام ها 1- در كشاورزى و دامدارى، گرچه انسان نقش دارد، امّا زارع و خالق اصلى خداست. «لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ» در آيه‌اى ديگر مى‌فرمايد: «أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» «2» «1». نجم، 21. «2». واقعه، 64. جلد 2 - صفحه 561 2- مشركان با آنكه بت‌ها را شريك خدا مى‌پنداشتند، ولى براى خداوند موقعيّت ويژه‌اى از عزّت و غنا قائل بودند و تلفات را از سهم خدا كم مى‌كردند و مى‌گفتند: او نيازى ندارد. «ما كانَ لِلَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلى‌ شُرَكائِهِمْ» 3- رسالت انبيا، مبارزه با خرافات است. «ساءَ ما يَحْكُمُونَ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌4، ص 421. پرش به بالا↑ تفسیر على بن ابراهیم. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 351 ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ كَذلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٍ مِنَ الْمُشْرِكِينَ قَتْلَ أَوْلادِهِمْ شُرَكاؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَ لِيَلْبِسُوا عَلَيْهِمْ دِينَهُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُونَ «137» و بدين سان (بت‌ها و خادمان بت‌ها كه) شريكان آنها (در اموالشان محسوب مى‌شدند،) كشتن فرزند را براى بسيارى از مشركان (به عنوان قربانى براى بت‌ها) زيبا جلوه دادند تا آنان را به هلاكت كشيده و آيين آنان را مشتبه سازند. و اگر خداوند مى‌خواست چنين نمى‌كردند (و به اجبار جلو آنان را مى‌گرفت)، پس آنان را با دروغ‌هايى كه مى‌بافند واگذار. نکته ها همان گونه كه تقسيم كشت و دام، ميان خدا و شريكان، در نظر مشركان جلوه داشت، عشق به بت و فرزندكشى در پاى بت را هم وسوسه‌هاى شيطانى در نظرشان آراسته بود. «لِيُرْدُوهُمْ»: از «ارداء» به معناى هلاك كردن است. مشركان يا مى‌گويند: دختر ننگ است و زنده به گورش مى‌كنند، «أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرابِ» «1» يا مى‌گويند: خرجى ندارم و بايد نابود شود، «خَشْيَةَ إِمْلاقٍ» «2» يا آن را نوعى قرب به بت‌ها «1». نحل، 59. «2». اسراء، 31. جلد 2 - صفحه 562 مى‌دانند، كه همه‌ى اينها نوعى تزيين است. پیام ها 1- بينش غلط و خرافى، سبب مى‌شود كه انسان، فرزند خود را پاى بت سنگى و چوبى قربانى كرده و به آن افتخار نمايد. زَيَّنَ‌ ... قَتْلَ أَوْلادِهِمْ‌ 2- مجرمان، حتّى براى فرزندكشى هم توجيه درست مى‌كنند تا روان و وجدان خود را آرام كنند. «زَيَّنَ» 3- در انتقاد، انصاف را مراعات كنيم. «لِكَثِيرٍ مِنَ الْمُشْرِكِينَ» نه آنكه همه چنين‌اند. 4- توجيه گناه و آراستن زشتى‌ها، عامل هلاكت و سقوط است. زَيَّنَ‌ ... لِيُرْدُوهُمْ‌ 5- خرافه‌گرايى، سبب التقاط و آميختگى دين با شبهات است. «وَ لِيَلْبِسُوا» 6- پيامبر، مسئول ابلاغ است نه اجبار، اگر مردم گوش نكردند، آنان را رها كرده و به سراغ دل‌هاى آماده مى‌رود. «فَذَرْهُمْ» 7- افكار و رفتار منحرفان، نبايد حقّ‌جويان را دلسرد كند. «فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُونَ» 8- شريك پنداشتن براى خداوند، افترا به اوست. «فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُونَ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ قالُوا هذِهِ أَنْعامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ لا يَطْعَمُها إِلَّا مَنْ نَشاءُ بِزَعْمِهِمْ وَ أَنْعامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُها وَ أَنْعامٌ لا يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا افْتِراءً عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِمْ بِما كانُوا يَفْتَرُونَ «138» و مشركان (به پندار خويش) گفتند: اينها، دام‌ها و كشت‌هايى ممنوع است، كسى نخورد مگر آن (خادمين بتكده‌ها) كه ما بخواهيم. و چهارپايانى است كه (سوار شدن بر) پشت آنها حرام است و چهارپايانى كه نام خدا را (هنگام ذبح) بر آن نمى‌برند (اين احكام را) به دروغ به خدا نسبت مى‌دادند. خداوند به زودى آنان را به كيفر آنچه به او افترا مى‌بستند جزا خواهد داد. جلد 2 - صفحه 563 نکته ها «حِجْرٌ» به معناى منع است و «تحجير» يعنى منطقه‌اى را سنگ‌چين كردن و مانع شدن از ورود ديگران براى تصاحب آن. «حِجر اسماعيل» نيز جايى است كه با ديوار سنگى جدا شده است. عقل را هم «حِجر» گويند، چون انسان را از زشتى‌ها باز مى‌دارد. «هَلْ فِي ذلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ» «1» در دو آيه‌ى قبل، عقائد خرافى مشركان درباره‌ى سهم خدا و بت‌ها از كشاورزى و چهارپايان مطرح بود. در اين آيه چگونگى مصرف سهم بت‌ها بيان شده كه احدى حقّ استفاده ندارد، مگر خادمان بت‌ها و بتكده‌ها. با توجّه به اين آيه، مشركان چهار انحراف داشتند: 1. ممنوع شمردن بعضى از چهارپايان. 2. ممنوع شمردن بعضى از محصولات كشاورزى. 3. ممنوع كردن سوارى برخى از چهارپايان. 4. نبردن نام خدا به هنگام ذبح حيوانات. قرآن، هدف آفرينش چهار پايان را سوار شدن بر آنها و مصرف از گوشت آنها مى‌داند: «جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعامَ لِتَرْكَبُوا مِنْها وَ مِنْها تَأْكُلُونَ» «2» و تحريم بهره‌بردارى از چهارپايان را، از بدعت‌هاى جاهلى مى‌شمرد كه در آيه 103 سوره‌ى مائده نيز بيان شده است. اسلام، آيين جامعى است كه حتّى انحراف در بهره‌گيرى از حيوانات را هم تحمّل نمى‌كند. وقتى قرآن، از بى‌مصرف ماندن حيوان وتحريم سوارشدن بر آن نكوهش مى‌كند، به طريق اولى از بى‌مصرف ماندن انسان‌ها، منابع، سرمايه‌ها واستعدادها بيشتر نكوهش مى‌كند. پیام ها 1- احكام دين بايد منسوب به خدا باشد، نه بر پايه‌ى گمان، خيال، قياس و استحسان. قالُوا ... بِزَعْمِهِمْ‌ ... افْتِراءً عَلَيْهِ‌ 2- مبارزه با خرافات، يكى از وظايف اصلى پيامبران است. «افْتِراءً عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِمْ» «1». فجر، 5. «2». غافر، 79. جلد 2 - صفحه 564 3- تحريم حلال‌ها و تحليل حرام‌ها، افترا بر خداست. هذِهِ أَنْعامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ ... افْتِراءً 4- بدعت‌گذاران، در انتظار كيفر قوانين موهوم خود باشند. «سَيَجْزِيهِمْ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا