تفسیر تربیتی
#اولواالالباب(570) #توکل #حسبی_الله #بندگان_ویژه (۱۸) #شکر (۱۱) ✅#قابل_انتشار
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ
🗓 ۱۲ آبان ۱۴۰۳، جلسۀ ۵۷۰:
✅ خدا را شکر میکنیم که به ما توفیق داده است در قشنگترین ساعات شبانه روز مهمان دعای اول صحیفۀ سجادیه باشیم. به شکرانۀ این توفیق، تصمیم بگیریم با صحیفۀ سجادیه دوست شویم و با آن زندگی کنیم. تصمیم بگیریم صحیفۀ سجادیه را از دو حیث بخوانیم: اول: برای مناجات با خداوند، زیرا نزدیکترین کلام برای مناجات با خداوند، کلام معصومین است
دوم: برای آموختن نحوۀ زندگی. وقتی چنین گنجینهای وجود دارد، چرا مدام در جای دیگر به دنبال راه بگردیم و آخر هم به نتیجه نرسیم.
✅ یکی از ناسپاسیهای بین ما، ناسپاسی در مورد صحیفۀ سجادیه است. در قیامت سوال میکنند که چرا صحیفۀ سجادیه بود ولی از آن نیاموختیم و با آن انس نگرفتیم.
✅ گاهی صفحات مجازی را میبینیم. افرادی هستند که دورههای آرامش برگزار میکنند و افراد زیادی پول هنگفتی میپردازند که از حرف آنها استفاده کنند. پای حرف برگزار کنندگان این دورهها نشستهام. حرف آنها ارزشی ندارد. ما کلام باارزشی مانند صحیفۀ سجادیه را در خانه داریم و از آن غافلیم. صحیفۀ سجادیه بین ما غریب است، همان طور که دعای کمیل و دعای ابوحمزه بین ما غریب است.
✅ درست است که گاهی این دعاها را میخوانیم، اما چه کسی از ما به آن عمل میکند؟ چه کسی زندگیاش را بر آن اساس میچیند؟
✅ شک نکنید همانطور که پیامبر از ما گله خواهد کرد که قران را مهجور کردیم، ائمه از ما گله خواهند کرد که با این ادعیه انس نگرفتهایم.
🔶 آیۀ ۷ سورۀ ابراهیم:
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ۖ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ
و (همچنین به خاطر بیاورید) هنگامی را که پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود؛ و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است!»
✅ کفران نعمت، تنبیه به همراه دارد. معارف اهل بیت علیهم السلام از بالاترین نعمتها هستند. چه بزرگانی فدا شدند تا این معارف به دست ما برسد. از خوشیهایی که ما حاضر نیستیم بگذریم، به راحتی گذشتند و خون دل خوردند تا این معارف به ما برسد. ما داریم چوبِ کفران نعمت معارف اهل بیت را میخوریم.
✅ فرض کنید پدری بسیار پولدار است و پول بادآوردهای دارد و با آن پول برای فرزندش دوچرخه خریده است. اگر فرزند دوچرخه را خوب نگهداری نکند، پدر ناراحت نمیشود و میگوید: دوباره برایت دوچرخه میخرم.
✅ اما اگر پدری با زحمت و پسانداز، پولی جمع کرده است و برای فرزندشدوچرخه خریده، اگر فرزند از دوچرخه خوب نگهداری نکند، پدر بسیار ناراحت میشود. ناسپاسی پسر در این حالت بیشتر است.
✅ بعضی از ما وقتی چیزی مفت به دستمان برسد، قدر نمیدانیم. آخرین بار چه زمانی صحیفۀ سجادیه را خواندهایم؟ آخرین بار چه زمانی روی قرآن تدبّر کردهایم؟
✅ ای کاش باور میکردیم این معارف، نعمتند. چه انسانهایی از اولیای الهی خون دل خوردند تا این معارف به دست ما برسد.
✅ اگر از این زاویه به نعمت قرآن و اهل بیت نگاه میکردیم، از ناسپاسی که در حق این دو نعمت کردهایم، تنمان میلرزید.
✅ امروزه غربت دین بین ما مذهبیها موج میزند. خداوند و اهل بیت راه زندگی را برایمان مشخص کردهاند و ما به آن عمل نمیکنیم.
🔷 اسلام غریبانه آغاز شد و دوباره به غربت اولیهاش برمیگردد. (شمارۀ ۱ ضمیمه)
✅ اگر دیدیم ارزش معارف قرآن و ائمه علیهم السلام در سبک زندگی ما کم شده است، یعنی در غربت اسلام سهیم هستیم و ما هم جزء عوامل غربتیم.
✅ گاهی باید بین مذهبیها استدلال آورد و التماس کرد که برای فهم قواعد زندگی به سراغ قرآن و اهل بیت بروی. چقدر باید دین غریب شده باشد که برای قبولاندن این مسئله به مذهبیها، باید دست و پا بزنی. چقدر دین غریب است که باید برای مذهبیها استدلال کنی تا به آنها بقبولانی که تا وقتی قرآن و اهل بیت را داریم، باید از این معارف برای حل مشکلات استفاده کرد. چرا برخی از مذهبیها درِ خانۀ افرادی میروند و سبک زندگی و نسخۀ آرامششان را از کسانی میگیرند که هیچ تعلقی به دین ندارد. حتی از چنین افرادی برای حل مشکلات مذهبی و اعتقادی استفاده میکنند!
🔷 امام سجاد علیه السلام در ادامۀ دعای اول صحیفۀ سجادیه میفرمایند:
حمدی که وسیلهای است برای رسیدن به رضوان الهی و مغفرت. راهی است برای بهشت. پناهگاهی است از انتقام الهی و مایۀ امان از غضب الهی است. عذاب خدا شدید است. میخواهی از غضب خدا در امان باشی؟ به سراغ حمد برو. (حمد خداوند را به جا بیاور تا مشمول عذاب الهی نشوی) (شمارۀ ۲ ضمیمه)
✅ مشکلات زندگی دو دلیل عمده دارد: یا بنده مقرب خداوند شدی و خداوند تو را مبتلا میکند تا بالاتر بروی، و یا اینکه سنّتهای الهی را زیر پا گذاشتهای و مشمول تنبیه الهی شدهای.
✅ انشاءالله که بتوانیم جزء دسته اول بشویم، اما باید به خود سوء ظن داشته باشیم، پس خود را جزء دستۀ دوم به حساب آوریم. بگوییم: خدایا شاید من مشمول غضب تو شدهام که دچار مشکل هستم. میخواهم کاری کنم که از مدار غضب الهی خارج شوم. چه کنم؟
✅ یکی از کارهایی که به یقین در بیرون رفتن از مدار غضب الهی موثر است، حمد و شکر خداوند است. امام سجاد علیهالسلام این نسخه را در دعای اول صحیفۀ سجادیه بیان کردهاند.
✅ باور کنیم که خداوند غضب دارد و غضب خداوند بر زندگی ما اثرگذار است.
✅ اگر در ادارهای مشغول کار باشیم و مدیر بالاسری داشته باشیم، باور داریم که مدیرمان غضب دارد و این غضب میتواند ما را تا اخراج شدن پیش ببرد. اما باور نکردهایم که غضب الهی در زندگی ما اثر دارد.
✅ بسیاری از مشکلات مردم با نسخههایی که در مشاورهها میدهند، حل نخواهد شد. بسیاری از مشکلات مردم به علت زیر پا گذاشتن سنتهای الهی است و آن گرهها باید به زندگی آنها میافتاد، زیرا سنت الهی را زیر پا گذاشتهاند.
✅ اگر انسانها کاری که باعث غضب الهی میشود، انجام ندهند و نسخۀ خداوند برای خروج از غضب الهی را انجام دهند، بسیاری از مشکلاتشان حل میشود.
✅ وقتی خداوند به علت ناسپاسی، میخواهد عذاب شدیدش را شامل حال انسان کند، مشاور چه کار میتواند کند؟ کدام مهارت میتواند او را از عذاب الهی خارج کند، به جز همان نسخهای که خداوند داده است؟ با کدام مهارت روانشناسی میتوان خداوند را دور زد؟ در این مورد، اگر مشاور بخواهد نسخهای بدهد، باید بگوید: برو حمد و شکر خداوند را به جای آور.
✅ فردی را در نظر بگیرید که با همسرش مشکل دارد و حالت مهربانی و آشتی بین آنها بسیار کم است. مشاور باید بگوید: برو شکر خداوند را برای نعمت سلامتی، ولایت، هدایت و... به جای آور. باید نحوۀ شکرگزاری را نیز به او بیاموزد.
این شخص در حال تنبیه شدن برای زیر پا گذاشتن سنت الهی است. تا وقتی که در حال انجام کاری است که مشمول عذاب الهی میشود، مشاور نمیتواند به او کمکی کند.
✅ انشاءالله خداوند ما را از دایرۀ بندگان ناسپاسش خارج کند.
🌸 توسل به امام حسن علیه السلام (شمارۀ ۳ ضمیمه)
#اولواالالباب(570)
#توکل
#حسبی_الله
#بندگان_ویژه (18)
#شکر (11)
امروز داشتم به لحظۀ آخر زندگی فکر میکردم. لحظهای که به من میگویند وقت رفتن است و دیگر به اندازۀ چشم بر هم زدنی هم فرصت زندگی نداری. با خودم گفتم سرمایهام برای سفر آخرت چیست؟ میخواستم به سرمایهام فکر کنم که دنیا در برابرم سبز شد و به دلم که نگاه کردم، دیدم سرمایهام جز محبت دنیا و تلاش برای رسیدن به دنیای بیشتر چیز دیگری نیست. وجودم همه ترس و وحشت شد.
به دنبال سرمایۀ دیگری دلم را کنکاش کردم. چیزی را یافتم که کمی آرامم کرد. درست است که من زندگیام را صرف دنیا کردم؛ اما تو خوب میدانی که همیشه دوست داشتم عاشقت باشم. آقا! این خودش سرمایهای برای دل بستن نیست؟ خدا کند تا قبل از مردنم این سرمایه را در مسیر عاشق شدن صرف کنم!
شبت بخیر همۀ سرمایهام!
من از آرزوهای کودکانه دیگر خسته شدهام. دوست دارم به اندازۀ سنّی که از من گذشته، آرزوهایم بزرگ شده باشد؛ اما گویی باید قبول کنم با این که سن و سالم بزرگ شده؛ آرزوهایم کوچک ماندهاند.
من از فکر کردن به آرزوهایم خجالت میکشم. قد و اندازۀ این آرزوها نسبتی با مُهری که از تو بر پیشانیام خورده ندارد. مرا به تو میشناسند؛ ولی اگر روزی خدا پرده از روی آرزوهایم بردارد و مردم ببینند که آرزوهای من رنگی از تو ندارند، آبرو نمیماند برایم.
آقا! مرا از باتلاق ترسناک آرزوهای کوچکم نجات بده. دوست ندارم در میان این باتلاق، عمرم به سر آید! هر آرزویی جز تو، هوای مسموم است. راه نفسم در این هوای مسموم بسته است. هر آرزویی جز خودت را از من بگیر.
شبت بخیر قشنگترین آرزو!
سلام وقتتون بخیر
ان شاء الله فردا کلاس ساعت 5:30 برقراره
لطفا به ساعت توجه کنید: 5:30
وسیلهای داشتم که خراب شده بود. بردم پیش مرد تعمیرکار. نگاهش کرد و گفت: «به درد نمیخورد. نمیارزد خرجش کنی. بیندازش دور.» گفتم: «بماند برای خودت». گفت: «من هم میاندازمش دور.» آمدم بیرون و پشت سرم صدایی شنیدم. صدای انداختن وسیله در زبالهدان بود.
آقا! دلم خراب شده. میترسم بیاورم پیش تو. میترسم نگاهش کنی و بگویی: «به درد نمیخورد، بیندازش دور» و میترسم اگر دلم را پیش تو بگذارم و بروم ... .
نه، تو مثل آن مرد تعمیرکار نیستی، تو مظهر خدای جابر العظم الکسیری و استخوانهای شکسته را ترمیم میکنی. تو اهل ناامید کردن نیستی. اصلا تو خود امیدی. دلهای مرده را هم میتوانی زنده کنی، چه برسد به دلهای خراب و بیمار.
آقا! دلم را میگذارم پیش تو به امید شفا! ناامیدم نکن امام مهربانم!
شبت بخیر روح امید!