eitaa logo
کانال تقی متقی
250 دنبال‌کننده
514 عکس
47 ویدیو
3 فایل
شاعر، نویسنده، پژوهشگر، مترجم، ویراستار ، روزنامه نگار و مدیر فرهنگی این کانال، بازتاب دهنده سروده ها، نوشته ها، فایل های صوتی و آرای تقی متقی است.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال شخصی من
. «این خاک، مادر ماست!» من یک درخت توتم در گوشه ی خیابان در هر بهار دارم قند و عسل فراوان از وزن میوه هایم بار من است سنگین از شهد توت هایم کام شماست شیرین وقت است تا بیایید مهمان شوید پیشم این افتخار من بس هستید قوم و خویشم این خاک، مادر ماست این است باور من؛ در باورم شمایید خواهر، برادر من! @taghimottaghi40
هدایت شده از کانال شخصی من
«خانه» آن گونه که هر پرنده باید هر سال به فکر لانه باشد یک سال گذشت و باز بابا باید که به فکر خانه باشد هر چند که هر پرنده دارد یک لانه گرم و کوچک و خوب افسوس، نداشتیم هرگز یک خانه ساده گر چه از چوب حالا هر روز صبح تا شب باید که به فکر خانه باشیم؛ یک خانه کوچک اجاری یک خانه شبیه لانه باشیم بابا که تمام دستمزدش خرج دو سه وعده آب و نان است یک خانه شبیه لانه حتی در جیب اجاره اش گران است. @taghimottaghi40
هدایت شده از کانال شخصی من
شعر خردسال: «گربه و جوجه» گربه اومد میو کرد بدو بدو بدو کرد دوید دوید، وایستاد جوجه رو قلقلک داد جوجه خانوم که خندید گربه اونو پسندید. @taghimottaghi40
هدایت شده از کانال شخصی من
«یاکریم» این قهوه ای پوش یک یاکریم است آهسته، آرام مثل نسیم است پر می زند گاه با جفت خود شاد مانند برگی توی دل باد در کنج خانه دارند لانه گم کرده شان چیست؟ یک مشت دانه. @taghimottaghi40
هدایت شده از کانال شخصی من
شعر خردسال: «مورموری شکمو» مورموری جون مریضه هی هله هوله خورده حال نداره طفلکی شکر خدا نمرده مورموری شکمو! مواظب غذات باش هر چی رو دیدی نخور میشنیدی حرفمو کاش! @taghimottaghi40
شعر خردسال: «مورچه و سنگ نوردی» یه مورچه، دو مورچه کنار هم میرن راه چه فرزن و چه نازن مثل چی ان؟ مثل ماه این یکی موری خانوم اون یکی آقا موری هر دو تا سنگ نوردن روی چی؟ روی قوری! @taghimottaghi40
هدایت شده از کانال شخصی من
«از تبار سلمان» گر چه کوچکم، اما با خداست پیوندم با خدای خود هر روز عهد تازه می بندم: این که مهربان باشم این که نرمخو باشم در تمام حالاتم در مسیر «او» باشم راحت روانم را در نماز می جویم چون به راست پیوستم کی دروغ می گویم؟! با تمام خویشانم رسم یاوری دارم با هر آنکه دشمن نیست مهرپروری دارم پیرو حسینم من با ستم نمی جوشم در نبرد با ظالم رخت رزم می پوشم اهل مسجد و هیئت اهل دین و قرآنم افتخار من این بس از تبار سلمانم. @taghimottaghi40
شعر خردسال: «شبیه قند و قندون» سلام به قدقداجون سلام به جوجه ی ناز سلام به بچه گربه که داره شوق پرواز سلام به گل، به باغچه سلام به شاپرک ها سلام به کفشدوزک سلام به قاصدک ها الهی باشید همه شیرین و شاد و خندون کنار هم بمونید شبیه قند و قندون. @taghimottaghi40
شعر خردسال: «فسقلی سرما خورده» هوا یه خرده سرده فسقلی سرما خورده باید بره پیش طبیب با اون اداهای عجیب- طبیب اونو گول بزنه یکباره آمپول بزنه. @taghimottaghi40
هدایت شده از کانال شخصی من
شعر کودک: «تنها با نی» دوست دارم من هم توی صحرا باشم با دلم در صحرا تک و تنها باشم نی خود را آرام بنوازم آنجا با صدای آن نی بروم در رویا: گله ای شاد و شلوغ که منم چوپانش جویباری جاری گله ای مهمانش دشت، لبریز صدا از نی من باشد علف تازه ی آن تا به دامن باشد گله ی من بچرد شاد تا سیر شود از صدای نی من گرگ، دلگیر شود گرگ با غصه و غم برود از آنجا باز هم من باشم با نی خود تنها. @taghimottaghi40
«قوقولی خان» قوقولی قوقو، خروسم خروسکی ملوسم ببین چه رنگی دارم! تاج قشنگی دارم! بال و پرم چه نازه! پاهام کمی درازه دمب قلنبه دارم وای نگی دنبه دارم! قرمزه چشم و چالم خوبه همیشه حالم هیکل من، واه واه! سینه، شکم، ماه ماه! قوقولی قوقو، می خونم ببین چه مهربونم به مرغی من دون می دم دون خراسون می دم مرغی شیطون بلا می کنه تخم طلا منم یکی یه دونه منم رئیس لونه. @taghimottaghi40
«فصل خوش برف و باد» باز زمستان رسید فصل خوش برف و باد فصل پریشان برگ فصل کلاغان شاد آدمک برفی ات شال و کلا می کند گوش بخوابان، تو را باز صدا می کند: دیر شده؛ زودتر از دل برفم برآر جسم مرا جان بده تا نرسیده بهار! @taghimottaghi40