تحلیل راهبردی
🔹 عزیز بهانه است؛ عقلانیت را نشانه گرفته اند 🔹 در روزهای اخیر از سوی برخی دوستان دغدغه مند و برخی ک
زمانی سیمین دانشور را برای شرکت در مراسم «شب شعر گوته»به سفارت یکی از دول غربی در تهران دعوت کردند؛پرسیده بود که جز شعر قراره چه بگویید؟گفته بودند قرار است از سیاست سانسور در ایران هم انتقاد کنیم.سیمین گفته بود«ممنون؛ما رختچرکهایمان را در حیاط همسایه نمیشوییم!»
#ظریف
#داووس
🆔 @tahlilrahbordi
چرا سلبریتی ها و غربگراها خفه شده اند ؟ این حادثه چه فرقی با حادثه هواپیمای اوکراینی دارد که هنوز بعد از چندسال آن را رها نمی کنند؟
حادثهای شبیه هواپیمای اوکراینی اینبار در آمریکا؛ تفاوت برخورد رسانهها را ببینید
در برخورد هلیکوپتر نظامی بلکهاوک آمریکایی با هواپیمای مسافربری آمریکایی اجازه بدهید نگاهی به خط خبری خبرگزاریها بیندازیم تا ببینیم رسانهها چطور شعبده میکنند.
در هیچکدام از خبرگزاریها به این اشاره نمیشود که این هلیکوپتر نظامی بوده که در مسیری غیرطبیعی از سمت راست هواپیمای مسافربری به آن برخورد میکند، بلکه همه آنها در بهترین حالت مینویسند: «یک هلیکوپتر و هواپیمای مسافربری بههم برخورد کردند.»
بعضی رسانهها مثل «گاردین» و سی.ان.ان» حتی یک قدم پیشتر رفته و تیتر زدهاند: «برخورد هواپیمای مسافری با هلیکوپتر»!
در قریب به اکثر رسانهها تنها تصاویری که از این حادثه منتشر میشود این است که همه جا فقط پلیس و آمبولانس و هلیکوپترهای جستوجو روی رودخانه حضور دارند.
هیچ تصویری که باعث مشوششدن مخاطب باشد، منتشر نمیشود و تصاویر پلیسها و امدادگران به مخاطب میگوید: «همه چیز تحت کنترل است.»
بلااستثنا در تمامی خبرها از کلمه "collision" که بهمعنی برخورد کاملا اتفاقی است، استفاده میشود که بیانگر پروتکلهای یکپارچه خبری در شرایط بحران است و از همان ثانیههای اول خبری هیچجایی برای شک و شبهه عمدیبودن و این قبیل مانورها باقی نمیگذارد.
در گزارشها همچنین اشاره شده که هیچ مقامی از گروه امداد و نظامی یا فرودگاهی حق ارائه جزئیات یا حتی گمانهزنیهای اولیه درمورد کشتهها و طریقه بروز این حادثه را به خبرگزاریها تا اطلاع ثانوی ندارد.
از طرفی دیگر و در مقابل سوپر ماشین قدرتمند رسانه جریان اصلی آمریکا، هیچ کانال تلگرامی یا خبرگزاری موازی مثل بی.بی.سی و اینترنشنال که بتواند علیه این خبرگزاریهای آمریکایی عرض اندام و جریانسازی کند، وجود ندارد.
تنها چند ساعت از حادثه گذشته و اینطور است که همچین حادثهای که هیچ اهمیتی کمتر از فاجعه هواپیمای اوکراینی ندارد در دستگاه مدیریت افکار عمومی و تولید یک خط محکم خبری قرار میگیرد.
اینترنشنال نیز کلا کلمه نظامی را حذف کرده و نوشته: «هواپیما به هلیکوپتر خورده.»/ کانال پرسمان سیاسی
@tahllilrahbordi
مثلاً تصویر کاهش ازدواج و افزایش طلاق در کشور ما مسائل اقتصادی است، اما عالم واقع میگوید سرمایهداران در صف اول تجرد و هنرمندان در صف اول طلاق هستند و مستضعفین - خصوصاً روستاییان- در صف اول ازدواجاند. اما تصویر کاملاً وارونه است. جهاد تبیین یعنی تمرکز بر این موارد نه تمرکز بر تپق زدن کلامی فلان مسئول و مسائل فاقد اولویت.. /دکتر گنجی.
@tahlilrahbordi
عبدالله گنجی | جهاد تبیین:
ایران و تصویر ایران
سرمقاله روزنامه جوان -عبدالله گنجی
در مباحث مربوط به سواد رسانه میخوانیم که ما دو جهان داریم؛ جهان واقعی و جهان رسانهای. اما حقیقت این است که مردم برای درک بهتر و بیشتر جهان واقعی به جهان رسانهای پناه میبرند. حال سؤال این است که در سایه این پناه بردن از جهان واقعی دور میشوند یا به آن نزدیکتر میشوند؟
در جهان رسانه با تصویر مواجه هستیم، اما در جهان واقعی با خود پدیده که نقش آیینگی دارد مواجه هستیم. حال سؤال اساسی این است که تصویری که از ایران درک میکنیم چقدر خود ایران واقعی است؟ آیا امکان دارد ایران واقعی از ایران رسانهای بهتر باشد؟ در چنین مواقعی خواهیم شنید که ما داریم در این کشور زندگی میکنیم، واقعیت را لمس میکنیم و این واقعیت ارتباطی با رسانه ندارد!
رهبر معظم انقلاب از شکستن محاصره رسانهای کشور سخن گفتهاند و این همان تصویر ایران است که با خود ایران فاصله دارد. تصویر ایران بعضاً به صورت حرکت رودخانهای است، یعنی کسی جرئت نمیکند خلاف آب حرکت کند که میترسد رسوا شود. موجی راه میافتد و خروج از این موج پرهزینه میشود. آنچه به عنوان مثال در ذیل میآید واقعیت ایران است یا تصویر ایران؟
۱- در جهان امروز تصویر ایران در مواجهه با جهان و خصوصاً غرب و همسایگان، چهرهای جنگی است. ایران با همه دنیا دعوا دارد، حیاتش در دعواست، با همه درگیر است... حال آنکه تصویر واقعی ایران این است که این کشور ۲۸۶ سال است (از پایان حکومت نادر در سال ۱۱۶۰ ه) به هیچ کشوری حمله نکرده است. هیچ جنگی را آغاز نکرده است. بلکه صرفاً از خود دفاع کرده است. درعین حال یا اشغال یا تجزیه شده است.
۲- تصویر دیگر ایران دشمنی با غرب یا غربستیزی است. این را روشنفکران داخلی نیز باور دارند. حال به عالم واقعیت برویم. ایران در این ۴۵ سال کدام ظلم را علیه انگلیس، فرانسه، آلمان و حتی امریکا کرده است؟ اصلاً ما با آنها چکار داریم؟ آنها ما را رها نمیکنند و خواستار رفتاری از ما هستند که با استانداردهای غرب منطبق باشد. ما صرفاً این را نمیپذیریم، اما آنها تحریم میکنند و همه هم میدانند که تحریم با قواعد بینالمللی منطبق نیست، اما مطالبه رفع تحریم نیز غرب ستیزی ایران محسوب میشود.
۳- تصویر ایران ۸۸ میلیون فقیر مفلوک و گرسنه را که در حداقلها ماندهاند نشان میدهد. آیا این تصویر واقعی است؟ کسی جرئت میکند برخلاف این تصویر سخن بگوید؟ همه اسناد نشان میدهد حدود ۳۰ میلیون نفر از مردم در مراتب تنگنای اقتصادی هستند، اما شما یک نفر پیدا نمیکنید که از سطح زندگی و درآمد خود راضی باشد. آنان که پرخورند، طلبکارند، آنان که ندارند (روستاها) آرامتر و کمادعاترند.
۴- تصویر ایران این است که همه مدیران کشور دزد و فاسد هستند، هزاران آقازاده فاسد داریم. رسماً میگویند ۴ هزار آقازاده فقط در لندن داریم. تاکنون دیدهاید کسی ۲۰ نفر را نام ببرد و فساد آنان را - فراتر از سوءظن و تحلیل- اثبات کند؟ اما تصویر به گونهای است که اگر شما منکر شوید (مانند حرکت برخلاف رودخانه است) خود نیز متهم به دزدی و همسویی با دزد خواهید شد.
۵- تصویر مذاکره را ببینید، امریکا از برجام خارج شده و مجدد وزیر خارجه دولت روحانی درخواست مذاکره کرده است و ترامپ به فارسی نوشته است «نه مرسی» و همین چهار شنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۳ عراقچی و پزشکیان هر دو در حیاط دولت به خبرنگاران گفتند هیچ پیامی مبنی بر مذاکره از امریکا دریافت نکردهایم. حال تصویر چیست؟ ایران از سر سیری تن به مذاکره نمیدهد و مردم هم گرسنهاند! و اصلاً برایش مهم نیست و علت خروج ترامپ از برجام - به عنوان سند حقوقی جهانی- را هم به تعرض به سفارت عربستان، مقاله فلانروزنامه و نظر فلان امام جمعه ارجاع میدهندتا امریکا را تبرئه نمایند.
۶- مثال دیگر ایرانیان خارج از کشور است. مرتب میشنوید فضا را برای بازگشت مهیا کنید، چرا فلانی نیامد و آنجا مرد؟ اما واقعیت این است که هیچکس را جمهوری اسلامی از ایران اخراج نکرده است و هیچکس را نام نمیبرند که خواسته است برگردد و اجازه نداده باشند و هر هفته صدها ایرانی میآیند و میروند، اما بنابر «الخائن خائف» برخی خودشان نمیآیند، اما تصویر این است که آنان را راه نمیدهند!
۷- وقتی از مجامع جهانی میشنوند ایران اقتصاد ۲۲ یا ۲۳ جهان است به هم میریزند، چون تصویر ایران در انتهای جدول جهانی است و هزار دلیل میتراشند تا واقعیت جای خود را به تصویر ندهد.
همه اینها به این معنا نیست که در مدینه فاضله هستیم، مشکلات جدی داریم و بر کسی پوشیده نیست، اما شما در ایران محاصره شده اقتصادی و رسانهای هزار مؤلفه منفی میبینید، اما یک نقطه مثبت نمیبینید.
هدایت شده از تحلیل اقتصادی. علی محمدی
✴️امکانسنجی تحقق توسعه، با پیشفرض ادامه پهلوی
🔶 در چهل و ششمین دهه فجر پیروزی انقلاب اسلامی، همچنان این سوال اساسی طرح می شود که اگر رژیم پهلوی ادامه می یافت می توانستیم شاهد پیشرفت های علمی، تاسیسات نیروگاهی، پتروپالایشگاهی و کشتی سازی و ... به صورت "درونزا" باشیم یا خیر؟ پاسخ قطعا منفی است. علت را باید در نگرش پهلوی به مقوله توسعه جستجو کرد. توسعه متفاوت است با رشد اقتصادی. رشد اقتصادی به معنای رشد تولید و خدمات در یک کشور است و می تواند برونزا باشد و توسط دیگران حاصل شود اما توسعه مقوله ای درونزا به معنای توان آباد کردن می باشد.
🔸رژیم پهلوی در صورت تداوم، با فروش دلارهای نفتی و وارد کردن کارخانه، ما را به پیشرفت اقتصادی می رساند اما هیچگاه ما را به توسعه اقتصادی نمی رساند. چرا که رویکرد پهلوی در حوزه اقتصاد به جای استحکام ساخت درونی قدرت، به معنای تقویت مولفه های تولید داخل و درونزا نمودن آن، واردات کالا و کارخانه با دلارهای نفتی بود. برای مثال آنچه به عنوان صنعت در قالب ذوب آهن اصفهان، صنعت هسته ای، گسترش بنادر و .... به ایران آمد، هیچ گاه همراه با انتقال تکنولوژی و فنآوری نبود و اتفاقا شرکت های غربی در قبال دلارهای نفتی که از ایران دریافت می کردند، صرفا به انتقال تجهیزات پرداختند و هیچگاه اجازه نمی دادند مهندسان ایرانی در قامت فهم تکنولوژی آنها حضور یابند. صنعتی شدن در دوران پهلوی از طریق فروش نفت بود. نفت بفروش، کارخانه و مهندس اجاره ای وارد کند.
🔸 توسعه اقتصادی در شرایطی حاصل می شود که برنامه ریزی ها در چاچوب منافع کلان آن کشور تدوین شوند. اما آنجه در پهلوی شاهد هستیم کاملا در مغایرت با این مسئله است. امریکا ایران را در تمام عرصه ها به خود وابسته کرده و شأنیتی به غیر از تامین نفت خام برای ایران قائل نبود.
🔸رویکردهایی که ایران قبل از انقلاب در پیش گرفته بود منطبق بر الگوی حامی_پیرو بود و اساسا در این الگو نقشی که برای ایران تعریف کرده بودند، هیچ گاه نمی توانست ایران را از حیث رویکردها در مسیر توسعه قرار دهد. ضمن اینکه داشتن اعتماد به نفس در ایران و ایرانیِ زمان پهلوی در قالب فرهنگ غربزدگی و آنچه پهلوی به دنبال آن بود، به کلی نابود شده بود.
🔸موتور توسعه اقتصادی علم است. صنعت هسته ای، نفت و بسیاری از علوم از چندین دهه قبل از انقلاب رخ برآورده بودند ولکن تولیدات علمی در دانشگاه های ایرانی در آن زمان در حداقل ممکن بود. کشوری با این سطوح پایین علمی چگونه می توانست به توسعه اقتصادی دست یابد؟
🔺بنابراین پهلوی با ان رویکردها نمیتوانست ایران را به توسعه برساند؛ اما جمهوری اسلامی رویکردها را تغیر داد تا بستر رسیدن به توسعه درونزا حاصل شود. این روند تا ابتدای دهه نود به خوبی پیش رفت. اما در این دهه ما وارد چالش هایی شدیم که مسیر پیشرفت کشور را با کندی مواجه نمود. بررسی این چالش ها نشان میدهد که همه آنها ریشه در رویکردی دارد که در دهه نود در پیش گرفتیم. رویکردی که از درونزابی اقتصاد فاصله گرفت و به سمت شرطی سازی آن به سیاست در قالب مذاکرات هستهای سوق داده شد و کشور را معطل برخی تصمیمات سیاست خارجی ساخت.
ادامه را در مقاله بالا بخوانيد....
@tahlileghtesadi
جبهه فراگیر مردمی؛ در برابر دشمن غیرقابل اعتماد
رهبر معظم انقلاب اسلامی در چند سخنرانی اخیر، با اشاره به بدعهدی دشمنان، بر موضوع مراقبت و صیانت از منافع ملی در عرصه سیاست خارجی در مقابل دشمنان ملت ایران تأکید کردهاند. اما آنچه نقش اصلی و تعیینکننده در تحقق منافع ملی ایفا میکند، ایجاد انسجام و جبهه فراگیر مردمی در عرصه داخلی و پرهیز از دوقطبیسازی است. تکثر سلایق و گرایشهای سیاسی در ذات فرهنگ سیاسی جامعه ایرانی وجود دارد. اما این تنوع هیچ گاه نباید برای کشور از طریق دوقطبیسازیهای پر ضرر و آوردن مسائل فرعی و حاشیهای به متن و اصل، تبدیل به تهدید گردد؛ چیزی که مع الاسف به آسانی در جامعه ما تولید میگردد.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی در آذر ۱۴۰۲ بیان داشتند که در اینگونه مواقع راهکار آن است که بر اصول و مبانی پایدار بایستیم و در حیطه سلایق اغماض به خرج دهیم. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با بسیجیان در ۵ آذر ۱۴۰۲ فرمودند: در کشور مدام دوقطبی درست میکنند: طرفدار زید، طرفدار عمرو؛ طرفدار فلان فکر، طرفدار [فلان]؛ این حرفها چیست! آن کسانی که مبانی شما را، اصول شما را، دین شما را، انقلاب شما را، ولایت فقیه را، این چیزها را قبول دارند، برادر شما هستند، حالا گیرم یک اختلافسلیقهای هم با شما داشته باشند.
در این باره نخست بایستی بکوشیم ببینیم مشکل اساسی در این باره چیست که جامعه به سمت تنفر و تفرقه سوق پیدا میکند. مسئله اساسی در شکلگیری گرایشهای ضد انسجام ملی،صفر و صدی دیدن قضایا و عملکرد عناصر سیاسی است. در اینجا گویی قانون "همه یا هیچ" حکمفرماست. یعنی اگر عناصر سیاسی "همه" سلایق و خصلتهای سیاسی یکدیگر را ندارند، گویی "هیچ" محدوده و عقاید مشترکی با يکديگر ندارند. گاه توجه نمیشود که بین صفر و صد اعداد و نقاط دیگری نیز هست.اینکه نیروهای سیاسی که همفکر و هم سلیقه ما نیستند، پس دقیقا در نقطه مقابل ما هستند،پدیدهای مخاطرهآمیز است. مشکلات سیاسی و اجتماعی ناشی از آن نیز دقیقا از همین جا آغازمیشود.چرا که به فرمایش رهبر حکیم انقلاب اسلامی ایجاد دو قطبی های کاذب، بیفایده و البته پرضرر است. یک ملت منسجم و متحد است که بر هر دشمنی فائق میآید.
پیامدهای تفرقه، تنفر و دوقطبیسازی در جامعه آن است که اخلاق عمومی را زایل میکند؛ خشم و نفرت در جامعه میپراکند؛ انسجام اجتماعی را دچار مشکل میکند؛ چهره و شخصیت جهانی نظام را مخدوش ساخته و راه توطئهگری دشمنان را در مقطع حساس کنونی منطقهای و جهانی هموار مینماید.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در خصوص توجه به انسجام داخلی در ۲۱ دیماه ۸۸ فرمودند "من این را بارها گفتهام؛ اثبات و نفی ما نسبت به اشخاص،ناشی است از جمعبندیای که ما نسبت به این آدم یا نسبت به این دولت یا نسبت به این جریان داریم. این به معنای این نیست که هیچ نقطه منفیای در این جايی که ما داریم تأییدش میکنیم، نیست؛ خوب، چرا، نقطه منفی هم هست؛ منتها من وقتی مقایسه میکنم بین آن نقطه منفی و آن نقاط مثبت، میبینم که آن نقاط مثبت ترجیح پیدا میکند. خوب، نتیجه جمعبندی میشود این. به نظر من باید اینجوری عمل کرد".
بر اساس این فرمایش رهبری معظم انقلاب اسلامی در این صورت است که میتوان راه تحقق جبهه فراگیر داخلی در این شرایط حساس داخلی و منطقهای را محقق ساخت. باید از سلائق سیاسی و اجتماعی عبور کرد و بر اصول و مبانی اصرار ورزید. الزام ضروری دیگر اصلی فرعی کردن مسائل است. در این زمانه حساس، ما محکوم به تمرکز بر اصول و کنار نهادن فرعیات و حواشی هستیم.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
⁉️ چرا ترامپ قابل اعتماد نیست؟
🔹 در حال حاضر در آمریکا سایت هایی وجود دارد که ترامپومتر یا سنجش میزان تعهد ترامپ به تعهدات انتخاباتی اش است. ترامپ ۵۳ درصد تعهداتش را نقض کرده است آیا او به تعهداتش در مقابل ما اعتنا خواهد کرد؟
🔹 لینک ترامپومتر 👇
https://www.politifact.com/truth-o-meter/promises/trumpometer/?ruling=true
@tahlilrahbordi
هدایت شده از تحلیل اقتصادی. علی محمدی
✴️چرا با مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی از کشور حل نمی شود؟
📣رهبر انقلاب: "مذاکرهی با آمریکا هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد. این را باید ما درست بفهمیم. این جور به ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با آن دولت، فلان مشکل یا فلان مشکل حل میشود. نه، نخیر. با مذاکرهی با آمریکا هیچ مشکلی حل نمیشود."
🔶قبل از اشاره به استدلال این گزاره راهبردی، به نکته ای خیلی مهم که در این کلمات نهفته است اشاره می کنیم.
🔸این نکته چیزی نیست جز هشدار مجدد رهبری نسبت به جریان تحریف. باید بدانیم که جریان تحریف در جنگ شناختی و روایت ها به دنبال القای این است که راه حل مشکلات اقتصاد ایران از مسیر مذاکره با آمریکا عبور می کند. این جریان مکمل اثرگذاری تحریم هاست. تحریم ها ماموریت تسلیم ملت ایران را دارند. آنچه اثر این تحریم را حداکثری می نماید تا دشمن به هدفش دست یابد، همین پادوهای غرب زده هستند تا از طریق تحریف تاریخ و واقعیت ها، القای بن بست در کشور نمایند. خلاصه این بند همان کلام حکیم انقلاب است که فرمودند: جریان تحریف مکمل جریان تحریم است و اگر تحریف را بشکنیم،تحریم نیز می شکند.
🔰اکنون برگردیم به همان گزاره راهبردی؛ چرا مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی را حل نمی کند؟
1⃣یکم_ پاسخ اول همان است که رهبری فرمودند. تجربه. تجربه برجام و بیانیه الجزایر و ... به نظر نیاز به توضیح نیست.
2⃣دوم:مذاکره یک پروسه چند ساله است که شروع آن مشخص و پایان آن برای تحقق خواستهها نامعلوم است. در واقع شروع مذاکره، اگرچه از حیث انتظارات تورمی، تنفسی مصنوعی به اقتصاد می دهد اما به لحاظ بنیادین به اقتصاد و مولفه های آن از دو جهت به شدت آسیب می زند؛ یکی معطل سازی آن به نتیجه مذاکره و دیگری وابستگی اقتصاد به مذاکره. در اولی ظرفیت های داخلی و منطقه ای کشور در میان رقابت های شدید جهانی، مغفول می ماند و در دومی با هر نوسانی در مذاکرات، اقتصاد فرو می پاشد.
3⃣سوم: مذاکره با آمریکا ولو اگر تحریم را حل کند، سایه تحریم را بر کشور بر نمی دارد. با هر اختلافی، می گویند تحریم ها را بر می گردانیم. سایه تحریم وقتی از کشور بر داشته می شود که کشور، اقتصادش درونزا باشد، نه وابسته به آمریکا و دلارش.
🔚از این منظر مذاکرات گذشته برای ما یک درس می باشد که تلاش برای کم اثر کردن تحریم باید در اولویت باشد. در واقع راه برداشتن تحریم، کم اثر یا بی اثر کردن تحریم است نه تمرکز بر مذاکرهی با امریکا. تحریم وقتی بیاثر شد، تازه امکان مذاکره و برداشتن آن فراهم میشود. در واقع موضوع مهم اولویت بندی راه حل ها می باشد.
@tahlileghtesadi
💢 منطق مذاکره نکردن با آمریکا
🔸در فضا و شرایطی که موضوع مذاکره با آمریکا، به یکی از داغترین و مهمترین موضوعهای سیاسی رسانهها و محافل سیاسی کشور تبدیل شده بود، رهبر حکیم انقلاب اسلامی در روز جمعه، ١٩ بهمن ماه در دیدار با فرماندهان و مسئولان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی، موضع و رفتار حکیمانه داشتن در این زمینه را صریح بیان داشتند.
🔹حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) در این دیدار با اشاره به بحثهای مرتبط با مذاکره در کشور، با صراحت ضمن یادآوری رفتار آمریکا و به ویژه دولت ترامپ در قبال مذاکره و توافق قبلی، اعلام کردند: «با یک چنین دولتی مذاکره نباید کرد؛ مذاکره کردن عاقلانه نیست، هوشمندانه نیست، شرافتمندانه نیست.»
🔸آنچه در این مقطع به تبیین نیاز دارد، تشریح و مستند کردن منطق مذاکره نکردن با آمریکاست. ضرورت این اقدام آن گاه بیشتر روشن میشود که توجه داشته باشیم، مذاکره با آمریکا برخلاف تصویرسازیها که حلال مشکلات اقتصادی خواهد بود، در عمل نه تنها جز اتلاف وقت و افزودن بر مشکلات نتیجه دیگری نخواهد داشت؛ بلکه با اصول سهگانه معقول و منطقی «عزت، حکمت و مصلحت» هم مغایرت دارد.
🔹رهبر حکیم انقلاب اسلامی در بیانات خود، با اشاره به اهل مذاکره بودن جمهوری اسلامی با همه کشورها و دولتها، آمریکا را از این اصل استثنا کرده و دلیل آن را هم بی فایده بودن مذاکره با این کشور اعلام کردند. نکته بسیار مهم، دلیل منطقی معظمله برای مذاکره نکردن با آمریکا، یعنی تجربه گذشته است. دولت آقای روحانی که اساساً ویژگی اصلیاش در مذاکره با آمریکا خلاصه میشود، در حالی که کشور را هشت سال معطل مذاکره و نتیجه گرفتن از آن کرد، نه تنها مشکلی را حل نکرد، بلکه کشور را با تحریمهای بیشتر و مشکلات فراوان تر از قبل تحویل دولت بعدی داد.
🔸این تجربه پر هزینه را نباید از حافظه تاریخی ملت دور کرد. این تجربهای نزدیک در یک موضوع مشخص است. حال که ترامپ به قدرت برگشته، آن هم با زیادهخواهیهای بیشتر، چگونه است که عدهای بدون توجه به این تجربه میگویند، برویم با ترامپ مذاکره مستقیم کرده و به توافق برسیم تا مشکلات کشور حل شود! مگر همین ترامپ نبود که آمریکا را از برجام خارج کرد و وزیر خارجهاش با صدور بیانیهای اعلام کرد، ایران باید برای مذاکره و امتیاز دادن در دوازده موضوع آماده شود؛ وگرنه با فشارهای حداکثری روبهرو خواهد شد.
🔹نکته پایانی افزون بر این تجربه تاریخ نزدیک، همین فرمان اخیر ترامپ مبنی بر تشدید تحریمها علیه جمهوری اسلامی در حوزه انرژی، نفت و کشتیرانی است. دولت ترامپ همانند سال ١٣٩٧ اعلام کرده است میخواهد صادرات نفت ایران را به صفر برساند.
🔸آیا در چنین وضعیتی اساساً از مذاکره با آمریکا سخن به میان آوردن، معقول و منطقی است؟
🔹پاسخ به این پرسش برای اهل علم و دانش و اهل منطق و دلسوزان کشور و تمامی کسانی که صادقانه از مردم و عزت ایرانیان سخن میگویند و برای تأمین منافع ملی و امنیت ملی تلاش میکنند، بسیار روشن است.
✍🏻 دکتر یدالله جوانی
@tahlilrahbordi