آیا سامانه تاد میتواند از رژیم صهیونیستی محافظت کند؟
دکتر سید رضا میرطاهر
#تحلیل_کوتاه
#تاد
🔸 در پی عملیات وعده صادق ۲ که سامانههای دفاع هوایی رژیم صهیونیستی شامل گنبد آهنین، فلاخن داود و آرو (پیکان) نتوانستند دفاع موثری در برابر آن انجام بدهند این رژیم اکنون از ایالات متحده خواسته است تا برای تقویت توانمندی ضد موشکی خود اقدام به ارسال و استقرار سامانه ضدموشکی تاد(THAAD) نماید. در این راستا وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) اعلام کرد که به دستور بایدن، وزیر دفاع مجوز استقرار یکآتشبار سامانه تاد و خدمه مرتبط از پرسنل نظامی آمریکا را در اسرائیل صادر کرده است.
🔸این اقدام آمریکا در راستای تقویت سیستم یکپارچه دفاع هوایی اسرائیل و بخشی از اقدامات گستردهتری است که ایالات متحده در ماههای اخیر برای حمایت از رژیم صهیونیستی انجام داده است. این اولین بار نیست که آمریکا سامانه ضد موشکی تاد را در منطقه مستقر میکند. بایدن سال گذشته پس از حملات ۷ اکتبر به ارتش آمریکا دستور داد یکآتشبار تاد را در غرب آسیا مستقر کند تا از نیروهای آمریکایی و منافع آن در منطقه دفاع کند. ایالات متحده قبلاً در سال ۲۰۱۹ یکآتشبار تاد را برای آموزش و تمرین دفاع هوایی یکپارچه در فلسطین اشغالی آزمایش کرده بود.
🔸سامانه دفاع موشکی ارتفاع بالا تاد (THAAD)، یک سامانه دفاعی برای محافظت در برابر تهدیدات موشکهای بالستیک ساخت شرکت لاکهیدمارتین است که در سال ۲۰۰۸رسماً وارد خدمت در ارتش آمریکا شد و یک «سپر دفاعی لایهای» را برای محافظت از مکانهای استراتژیک یا تاکتیکی با ارزش و تاسیسات راهبردی فراهم میکند. این سامانه از چهار جزء اصلی شامل رادار TPY-2، مرکز فرماندهی و کنترل، پرتابگرها و موشک رهگیر تشکیل شده است. هر آتشبار سامانه تاد معمولاً از شش تا هشت پرتابگر تشکیل میشود که هرکدام قادر به شلیک ۸ موشک هستند به این ترتیب یک آتشبار سامانه تاد توانایی شلیک ۶۴ موشک را دارد، بارگذاری مجدد هر پرتابگر نیز حدود ۳۰ دقیقه طول میکشد.
🔸رادار پیشرفته و بزرگ آرایه فازیAN/TPY-2 سامانه ضد موشکی تاد دارای حدود ۲۵ هزار اِلمان برای کشف موشکهای بالستیک بوده و ۱۰۰۰ کیلومتر برد دارد و البته نزدیک ۶۰ تن نیز وزن دارد که باعث کم تحرکی آن میشود. برد درگیری این رادار کمتر از ۳۰۰ کیلومتر و ارتفاع درگیری آن ۱۵۰کیلومتر است. موشکهای سامانه تاد دارای قابلیت اصابت مستقیم به هدف (Hit to Kill) هستند. این توانمندی با پشتوانه رادار TPY-2 و جستجوگر خود موشک است که از نوع تصویرساز فروسرخ IIR)) است. البته هر قدر هدف از آتشبار تاد دورتر باشد و نیاز به برد بیشتر برای درگیری باشد ارتفاع درگیری موشک نیز کاهش مییابد.
🔸موشکهای سامانه پدافندی تاد میتوانند تا ارتفاع ۱۵۰ کیلومتری و برد ۲۰۰ کیلومتری با موشکهای بالستیک کوتاهبرد تاکتیکی و میانبرد تا سقف سرعت ۱۱ تا ۱۲ ماخ درگیر شوند. سرعت خود موشکهای رهگیر سامانه به ۸.۲ ماخ یا ۲۸۰۰ متر بر ثانیه نیز میرسد و از قابلیت برخورد مستقیم برای نابودی هدف برخوردار است. این موشک ۶.۱۷ متر طول دارد و مجهز به موتور موشک سوخت جامد تک مرحلهای با بردار رانش بوده و وزن پرتاب آن ۹۰۰ کیلوگرم است. از لحاظ کارنامه عملیاتی، در حمله انصارالله یمن به امارات در اواخر ژانویه ۲۰۲۲ سامانه پدافندی ضد بالستیک تاد اولین شکار عملیاتی تاریخ خود را ثبت کرده و موفق به سرنگونی یک فروند موشک بالستیک شد.
🔸سامانههای ضد موشکی مانند تاد حتی اگر به صورت نظری صددرصد موفق عمل کنند (که البته در جنگ یمن و دیگر درگیی ها در منطقه بارها خطا رفتن آنها مشخص شده است) فقط توان درگیری همزمان با ۸ تا ۱۰ هدف بالستیک را دارند و در صورت بالا رفتن تعداد شلیک، امکان درگیری با مابقی موشکهای بالستیک مهاجم را ندارند.
🔸اقدام آمریکا برای استقرار تاد در فلسطین اشغالی، نشانه این است که واشنگتن به خوبی آگاه است که هر اقدام نظامی احتمالی رژیم صهیونیستی علیه ایران، با پاسخ موشکی مواجه خواهد شد و به همین دلیل تلاش میکند تا توانمندی ضد موشکی رژیم صهیونیستی را دربرابر حملات موشکی احتمالی بعدی تقویت نماید.
✔️ بااینحال نیروی هوافضای سپاه پاسداران پیش از این مقابله با سامانه تاد را از جمله در رزمایش پیامبر اعظم(ص) ۱۴ در سال ۱۳۹۹ تمرین کرده و آمادگی مقابله با آن را دارد. با توجه به تجارب قبلی ایران در حملات موشکی به فلسطین اشغالی استقرار سامانه تاد عنصر تعیینکنندهای در بازدارندگی و یا افزایش موثر توان ضدموشکی رژیم صهیونیستی نخواهد بود. ضمن اینکه ایران موشکهای هایپرسونیک فتاح ۱ و فتاح ۲ را در اختیار دارد که تا سال ۲۰۲۴ میلادی هیچ سامانه دفاعی که قادر به رهگیری و انهدام آنها باشد در دسترس نبوده است.
🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐
@Tahlilrahbordi
🌐 آتشبس در جنوب لبنان و جستجوی پیروزی در منطقه
#تحليل_کوتاه
🔹با تحولات اخیر سوریه به نظر میرسد که یک پرده از انگیزههای اسرائیل در توافق آتشبس در جنوب لبنان کنار رفته است. در حالی که با برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و پیروزی ترامپ تصور این بود که رژیم صهیونیستی در مدت باقیمانده تصدی بایدن عملیات خود علیه حزبالله را در جنوب لبنان گسترش دهد اما به عکس این رژیم علیرغم عدم تحقق اهداف مهم خود در رابطه با حزبالله به آتشبس در جنوب لبنان رضایت داد و به نظر میرسد به زودی در غزه نیز توافق مبادله اسرا و آتشبس انجام شود. این یادداشت به دلایل این تصمیم رژیم صهیونیستی میپردازد.
🔸اسرائیل با آغاز جنگ علیه حزبالله اهداف پلکانی متعددی را دنبال میکرد. نخستین و کمترین هدف منفک کردن جبهه لبنان از جبهه غزه بود. رژیم صهیونیستی پیش از آغاز جنگ لبنان به این نتیجه رسیده بود که تداوم جنگ غزه بیفایده است اما پایان دادن به آن پیش از یک آتشبس جداگانه با حزبالله به معنی پذیرفتن یک معادله جدید در قواعد درگیری با محور مقاومت بود و جایگاه آن را در معادلات پس از جنگ به شدت تضعیف میکرد.
🔸هدف بعدی رژیم کاهش جدی توان تهاجمی حزبالله و رفع بلندمدت تهدید بر مناطق بر شمالی این رژیم به منظور جلوگیری از وقوع عملیاتهای مشابه طوفان الاقصی توسط حزبالله بود که لازمه آن عقب راندن حزبالله به پشت رودخانه لیتانی و عبور از لایههای دفاعی حزبالله و رسیدن به زیرساختهای تهاجمی بود که در صورت تحقق میتوانست رسیدن به هدف سوم یعنی برچیدن حزبالله یا تقلیل آن به یک گروه ضعیف سیاسی و در نتیجه ایجاد تغییر اساسی در معادلات سیاسی-امنیتی لبنان را با بهرهگیری از جریانهای مسیحی و سنی که مترصد فرصتهایی برای تضعیف حزبالله بودهاند تسهیل کند.
🔸 این پلکان نهایتاً باید به تغییر نظم منطقه در چارچوب مطلوبیتهای ایالات متحده و در چارچوب یک طرح منطقهای برای مقابله با ایران و جلوگیری از افزایش نفوذ قدرتهای جهانی رقیب ایالات متحده ختم میشد؛ طرحی که نظم نوین نامیده شد.
🔸روند تحولات میدانی اما در جنوب لبنان نشان داد که اسرائیل به سختی میتواند از پله اول عبور کند و تداوم جنگ میتوانست همین کوچکترین هدف را نیز با چالش مواجه کند. از یک طرف محدودیتهای توانایی ارتش این رژیم، فقدان مشروعیت بینالمللی و آثار زیانبار جنگ طولانیمدت و از طرف دیگر اقدامات تهاجمی حزبالله وجود داشت. حملات به تلآویو که در صورت ادامه جنگ ممکن بود اهدافی مهم را مورد اصابت قرار دهند، حمله به خانه نتانیاهو و همچنین فرمانده نیروی هوایی در صورت تداوم و موفقیت، هر کدام میتوانست دستاوردهای رژیم را بر باد دهد.
🔸در واقع رژیم با آتشبس به دنبال تثبیت گام نخست بوده و میخواهد اهداف دیگر را در برنامهای بلندمدت و از طرق سیاسی با بازیگری در سطح سیاست داخلی لبنان و سطح منطقهای محقق کند. در رابطه با مفاد آتشبس اگر چه روی کاغذ از شرایط آتش بس ۲۰۰۶ ضعیفتر به نظر میرسد اما از دیدگاه اسرائیل ضعف قطعنامه ۱۷۰۱ نه به دلیل عبارتها، بلکه به دلیل عدم اجرا بود و اکنون این رژیم گمان میکند میتواند باعث اجرای متفاوت همان مفاد شود.
🔸نکته دیگر این است که رژیم قدرت تسلیحاتی حزبالله را بیشتر نه در انبارهای تسلیحاتی که بتوان آنها را نابود کرد بلکه در شبکه گسترده لجستیک میبیند که بدون از بین بردن آن حملات هوایی برای از بردن قدرت تسلیحاتی آب در هاون کوبیدن خواهد بود. تواناییهای حزبالله در این جنگ رژیم را به این نتیجه رساند که کارزار چندساله آن موسوم به «نبرد بین جنگها» کارایی موثری نداشته و باید با راهبردی جدید شبکه لجستیک حزبالله را از کار اندازد. در واقع رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیده است باید انباشت دستاوردهای تاکتیکی در کوتاهمدت را به نفع یک پیروزی راهبردی در بلندمدت رها کند. تحولات اخیر سوریه بخشی از این تغییر راهبرد است که در هماهنگی رژیم با دیگر بازیگران ذی نفوذ در این محیط عملیاتی اجرا میشود.
✅رژیم با این تصور که دلیل سوریه در عدم پیوستن به جنگ چندجبههای علیه اسرائیل پس از طوفانالاقصی ترس از بقاست تلاش میکند عملیات تشدید شده خود در سوریه (جاده مصنع، CERS، ترور حاج فادی و ...) را با یک کارزار سیاسی امنیتی گستردهتر علیه این کشور ترکیب کند و مهمترین حلقه شبکه پشتیبانی حزبالله را از بین ببرد. با وضعیت کنونی حتی ممکن است به لحاظ زمینی نیز اقداماتی انجام دهد و مجموعهای از چماقها را علیه بشار اسد ایجاد کند و آنگاه به همراه روند سیاسی غزه و از طریق آمریکا، ترکیه و امارات مجموعهای از کارتهای تشویقی برای قطع همکاری با ایران و حزب الله به سوریه ارائه دهد. /اندیشکده تهران
✅ @tahlilrahbordi
تحلیل راهبردی
🌐 حمص آخرین حلقه ارتباط زمینی با حزبالله
#تحلیل_کوتاه
#سوریه
🔹پیگیری تحولات اخیر در سوریه، بهویژه در استان حمص، نشاندهنده تلاش مستمر دشمن برای تضعیف ساختارهای [لجستیکی و راهبردی ]مقاومت در این کشور است. هدف از عملیاتهای اخیر نیرویهای معارض در سوریه، که با حمایت پشتیبانان منطقهای و فرامنطقهای آنان برنامهریزی و اجرا شد، برهم زدن زنجیره ارتباطی محور مقاومت از شرق سوریه به لبنان بوده و این هدف توسط آنان دنبال خواهد شد. علیرغم پیشروی سریع معارضین و عدم مقاومت ارتش سوریه و همچنین فضای ناامیدی شکلگرفته در رسانهها هنوز فرصت برای جلوگیری از غلبه اراده حریف وجود دارد و میتوان با مدیریت صحیح و سریع، ابتکار عمل را به سود مقاومت بازگرداند.
🔸استان حمص با جمعیتی در حدود ۱.۵ میلیون نفر کانونی استراتژیک در کشور سوریه بهشمار میرود و با دارا بودن منابع زیرزمینی گاز و نیز خطوط انتقال نفت و گاز، پالایشگاه ۱۲۰ هزار بشکهای حمص، دو نیروگاه گازی با مجموع ظرفیت اسمی ۱۲۰۰ مگاوات و فعال ۱۰۰۰ مگاوات از مهمترین مراکز انرژی سوریه است. مضاف بر این موارد، شهرک صنعتی حسیاء یکی از سه شهرک صنعتی بزرگ سوریه نیز در منطقه جنوبی استان حمص واقع شده است.
🔸مهمتر از همه اینها، حمص بهعنوان دروازه دمشق، پایتخت سوریه فاصلهای نزدیک به ۲۰۰ کیلومتری با این شهر دارد و در تقاطع مهمترین مسیرهای زمینی از جمله بزرگراه M5 قرار گرفته و شهرهای دمشق، حماه، حلب و لاذقیه را بههم متصل میکند. در واقع مسیر اتصال شرق-غرب و شمال-جنوب در سوریه و نیز کانون اتصال مسیرهای انتقال تجهیزات از ایران به حزبالله لبنان از این شهر عبور میکند.
🔸استان حمص، بهویژه شهر القصیر و فرودگاه T4، به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی خاص خود، نقطه کانونی کریدورهای زمینی و هوایی انتقال تسلیحات و لجستیک به حزبالله لبنان و دیگر گروههای مقاومت به شمار میآید. این منطقه چهار مسیر اصلی برای انتقال تجهیزات را شامل میشود:
1️⃣بوکمال-میادین-دیرالزور-الطبقه-حلب-حماه-حمص-بیروت
2️⃣بوکمال-میادین-دیرالزور-پالمیرا-حمص-القصیر
3️⃣بوکمال-پالمیرا-حمص-القصیر
4️⃣بوکمال-پالمیرا-دمشق-بیروت
🔸هرچند کریدور چهارم به دلیل حضور داعش در بادیه شام و نیروهای آمریکایی در مثلث التنف کمتر مورد استفاده قرار گرفته، سه کریدور دیگر در سالهای اخیر بهعنوان مسیرهای اصلی پشتیبانی مقاومت عمل کردهاند.
🔸با آغاز عملیاتهای «ردع العدوان» و «روز رستاخیز»، دشمن تلاش کرده با استفاده از نیروهای تحت حمایت خود، از جمله تحریرالشام، مناطق کلیدی محور مقاومت را هدف قرار دهد. سقوط استانهای حلب و حماه و جاده M5 عملاً کریدور اول را مسدود کرده است. اکنون تمرکز دشمن بر تسخیر استان حمص و فرودگاه T4 قرار دارد. در صورت موفقیت آنان، کریدورهای دوم و سوم نیز بهطور کامل از کار خواهند افتاد و تنها مسیر باقیمانده برای محور مقاومت، به دلیل ناکارآمدی عملیاتی، قابل استفاده نخواهد بود.
🔸اگر دشمن بتواند کنترل حمص و فرودگاه T4 را به دست گیرد، نهتنها انتقال تسلیحات به لبنان و حزبالله بهشدت محدود خواهد شد، بلکه تأثیرات این اتفاق میتواند در سطح منطقهای نیز احساس شود. حمص بهعنوان آخرین حلقه ارتباطی میان جغرافیای مقاومت در شرق سوریه و لبنان، نقشی کلیدی در حفظ تعادل استراتژیک منطقه ایفا میکند. سقوط احتمالی این منطقه، فشار مضاعفی بر حزبالله وارد کرده و ممکن است تلاشهایی برای تضعیف مقاومت در لبنان نیز آغاز شود.
✅ در حالی که از یک سو سقوط کامل حکومت سوریه به دست معارضین بدترین پیامدها را برای منافع جمهوری اسلامی ایران و مقاومت در منطقه خواهد داشت و از سوی دیگر ناتوانی حکومت در اعمال کنترل بر تمام قلمروی سوریه محرز است حفظ حمص میتواند مانع از سقوط کامل نظام سوریه در کوتاهمدت شده و با ایجاد یک توازن در برابر نیروهای مخالف زمینه یک راهحل سیاسی میانه را فراهم کند.
✅اندیشکده تهران ✅
@tahlilrahbordi
🌐 سوریه پس از اسد به کدام سو خواهد رفت؟
#تحلیل_کوتاه
🔹با سقوط نظام بعثی سوریه این سوال مطرح است که چه چشماندازی را میتوان برای آینده سیاسی این کشور متصور بود. برای تببین این موضوع باید مهمترین چالشهای وضع موجود و حکومت آینده، بازیگران اصلی و در نهایت سناریوهای اصلی را مدنظر داشت.
💢مهمترین چالشهای وضع موجود و حکومت آینده
🔸بیتردید تشکیل هر دولتی در آینده نزدیک در سوریه، متأثر از چالشهای مهمی است که در این مسیر وجود دارد. به همین جهت، ابتدا چالشهای فعلی دمشق و البته چالشهایی که متوجه دولت آینده است مورد توجه قرار می گیرد و بعد از آن به بازیگران و سناریوهای موجود پرداخته میشود. مهمترین چالشهای وضعیت فعلی سوریه (بعد از سقوط حکومت بشار اسد) و هر حکومتی که در آینده نزدیک تشکیل شود، عبارتند از:
1️⃣کشوری با سه اقلیم متفاوت (معارضه، قسد و مناطق علوینشین)
2️⃣تأمین هزینه کلان بازسازی
3️⃣ روشن شدن تکلیف تروریستهای خارجی
4️⃣ بروز دوباره شکاف «اکثریت – اقلیت» به عنوان مهمترین محرک در تاریخ سیاست سوریه با رسیدن اکثریت (اهل تسنن) به قدرت
5️⃣ موج فراگیر «انتقامخواهی»
💢 بازیگران داخلی و خارجی
🔸به طور کلی بازیگران اصلی در بحث تشکیل دولت آینده را به دو دسته «بازیگران داخلی» (اهل سوریه) و «دولتهای خارجی مؤثر در معادله نظامسازی» تقسیم میکنیم.
🔸در اقلیم معارضه، حداقل ۵ بازیگر اصلی وجود دارد که شامل هیئت تحریر الشام، اتاق عملیات «فجر الحریۀ» تابع «جیش الوطنی»، گروههای مسلح در درعا، مسلحین دروزیمذهب استان سویدا. گروههای مسلح در منطقه «التنف» میشود. تازه به اینها باید گروههایی از قبیل احرار الشام، جبهه شامیه، الزنکی، فیلق الشام و ... را اضافه کرد.
🔸هماکنون معارضین سوری دارای دو تشکیلات سیاسی حکمرانی مجزا از هم هستند که قطعا جامعه جهانی با حکومت مستقیم هر کدام از آنها بر دمشق مخالفت خواهد کرد. تجربه اول «حکومۀ الأنقاذ» در ادلب و تابع تحریر الشام و تجربه دوم «دولت موقت» در مناطق تحت قیمومیت ترکیه است که جامعه جهانی با حکمرانی بیواسطه اینها بر دمشق مخالفت خواهد کرد. اما نکته مهم اینجاست که اگر این دو تجربه تعین یافته را کنار بگذارند، باید سازههای جدیدی تعبیه شود که قطعا متأثر از بافت این دو تشکیلات خواهد بود.
🔸باید توجه داشت به دو علت «سابقه تطبیق شریعت پیش از زمامداری تحریر الشام» (از سال ۲۰۱۵ یعنی دو سال پیش از سیطره تحریر الشام بر ادلب) و «بافت یکدست سنی قلمرو تحریر الشام در ادلب» تجربه حکمرانی آنان قابل تعمیم به کل خاک سوریه نیست.
🔸در اقلیم کردی بازیگر اصلی قسد است. شکاف عربی-کردی در این دوره تشدید میشود و به صورت «شکاف بدنه با رأس» خود را نشان خواهد داد. در رابطه با علویها برای اولین بار در تاریخ سوریه، کسی رهبری آنها را در دست ندارد و جامعه علوی سوریه فاقد «سر» هستند. این نکته بر ابهامات نسبت به جهتگیریهای آنان میافزاید. آخرین نکتهای که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد، بقایای نظام قدیمی است که همچنان اداره سوریه را از نظر اداری و خدماتی بر عهده دارند.
🔸در مورد بازیگران خارجی باید گفت نقش اول را کشورهای «ایالات متحده»، «ترکیه» و «روسیه» ایفا خواهند کرد و در درجه بعد نیز «رژیم صهیونیستی» و «کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس» (قطر، عربستان و امارات) و «اردن» قرار دارند و البته «جمهوری اسلامی ایران» با توجه به نفوذ خود در گذشته، تلاش خواهد کرد تا در این فضا اثرگذار بماند.
💢 مهمترین سناریوها
🔸در رابطه با سناریوها، به صورت کلی چهار ایده «دولت مرکزی مقتدر»، «تجزیه»، «تأسیس نظام فدرال» و «لیبیایی شدن سوریه» مطرح است. اما در این زمینه نگارنده به صورت خاص، ایده «دویلات» را جدیتر میداند که مشخصات آن به شرح ذیل است:
1️⃣پهنه سرزمینی کشور (قلمرو حاکمیت ملی) در مناطق مختلف میان گروههای متنفذ محلی تقسیم میشود.
2️⃣این گروهها در قلمرو خود فاقد پشتوانه حقوقی و رسمی هستند؛ اما از قدرت بالای سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی برخوردارند.
3️⃣مرزهای مشخصی برای قلمرو هر جریان وجود ندارد.
4️⃣در بسیاری از نقاط، قدرت نفوذ این نیروی متنفذ محلی از ساختار دولت بیشتر است.
5️⃣در این شرایط، دولت یا به شرکت سهامی عام میان این گروهها بدل شده یا دست کم در داخل خود رقابتهایی دارد که طرفهای رقیب را به سمت دادوستد و امتیاز دادن به متنفذین محلی میکشاند.
✅اندیشکده تهران ✅
@tahlilrahbordi
🌐 تلاش برای انحلال حشدالشعبی؛ عراق صحنه جدید نظم نوین
#تحلیل_کوتاه
🔹طی هفتههای اخیر و همزمان با نزدیک شدن به تاریخ ۲۰ ژانویه و استقرار دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا در کاخ سفید، اخبار پراکندهای درباره فشار واشینگتن به دولت عراق برای انحلال حشدالشعبی منتشر شده است؛ چهاینکه اخیراً برخی گمانهزنیهایی نیز مطرح شده که ترامپ پیام مستقیمی خطاب به شیاع السودانی نخستوزیر عراق برای انحلال حشدالشعبی ارسال کرده است. تحولات مربوط به این مسئله از چند منظر قابل بررسی است. پرسش اساسی اما این است که چرا آمریکا در این مقطع زمانی بهدنبال انحلال حشدالشعبی است؟
🔸رصد اظهارات، مواضع و تحلیلهای عرصه رسمی و عمومی در آمریکا و رژیم صهیونیستی نشان میدهد ادراک واشینگتن و تلآویو این است که محور مقاومت در ضعیفترین وضعیت خود پس از جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ قرار دارد و اکنون با تضعیف توان رزمی و سازمانی حماس و حزبالله از یکسو و سقوط دولت بشار اسد ازسوی دیگر، زمان مناسبی برای حذف یا دستکم تضعیف حداکثریِ حشدالشعبی بهعنوان یکی دیگر از اجزای محور مقاومت است.
🔸شکلدهی به نظم تحولیابنده منطقهای ازجمله اهدافی است که بارها در اظهارات بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی تکرار شده است. ایالات متحده نیز اگرچه غیرصریح، اما بهصورت غیرمستقیم بهدنبال جهتدهی به پویشهای منطقهای درراستای منافع خود و متحدان منطقهای است. در اینچهارچوب، نیروهایِ معارضِ نظمِ منطقهایِ مطلوبِ واشینگتن باید دستکم، تغییر ماهیت یا مأموریت دهند. تلاش برای انحلال حشدالشعبی در این چهارچوب قابل ارزیابی است.
🔸مهمترین کشور منطقه غرب آسیا از برخی جنبهها برای جمهوری اسلامی ایران، عراق است؛ حدود یکچهارم صادرات ایران به عراق صورت میگیرد و ایران منافع مشترکی در حوزههای فرهنگی، امنیتی، مسئله کُردی و ... با عراق دارد. میزانی از بیثباتی سیاسی بهنحوی که دولت مرکزی در بغداد ناگزیر شود روابط خود را با تهران براساس دستورِکار واشینگتن تنظیم کند، مطلوب آمریکاست. انحلال یا تضعیف حشدالشعبی میتواند آمریکا را به این هدف برساند.
🔸طی سالهای اخیر و بهویژه پس از جنگ غزه، «وحدت ساحات» ازجمله مهمترین ابزارهای فشار سیاسی و میدانی محور مقاومت به رژیم صهیونیستی بوده است. با برقراری آتشبس در لبنان باوجود تداوم جنگ در غزه، هدف رژیم اشغالگر برای جدایی دو جبهه غزه و لبنان محقق شد. اگرچه طی هفتههای اخیر و پس از فشار آمریکا بر دولت السودانی و میانجیگری برخی طرفها، گروههای مقاومت عراقی، تاحدود بسیاری از عرصه تقابل نظامی با رژیم صهیونیستی کنار رفتند، اما طرح انحلال حشدالشعبی میتواند گام دیگری در راستای به شکست کشاندن طرح وحدت ساحات باشد.
✅بههرروی بهنظر میرسد آمریکا تلاش میکند با بهرهبرداری از کارت استقرار ترامپ در کاخ سفید، دولت السودانی را برای تضعیف حشدالشعبی زیر فشار قرار دهد. حالت حداکثری خواست آمریکا، انحلال و وضعیت حداقلی آن، ادغام کامل حشدالشعبی در نیروهای ارتش عراق و زیر فشار رفتن گروههای مقاومت خارج از حشدالشعبی است. در اینمیان، آنچه میتواند و باید ازسوی تهران دنبال شود، پیشبرد یک دستورکار جامع سیاسی با دولت، مرجعیت و گروههای مقاومت عراقی برای مقابله با این طرح ایالات متحده است./اندیشکده تهران
@tahlilrahbordi
🌐مذاکرات در مسقط؛ منازعه ایران و آمریکا به کجا میکشد؟
#تحلیل_کوتاه
🔹با استقرار مجدد ترامپ در کاخ سفید و تلاش او برای تکمیل کار ناتمام خود در دوره اول یعنی رسیدن به «توافقی بهتر از برجام» دور جدیدی از کشمکشها میان آمریکا و ایران با ترکیبی از دیپلماسی و نمایش قدرت آغاز شده است. از یک سو نامه ترامپ به ایران و پاسخ ایران به آن منجر به مذاکرات غیرمستقیم در عمان شده است و از سوی دیگر تحرکاتی نظامی از سوی طرفین مانند اعزام بمب افکنها و ناوهای جنگی B-2 آمریکایی به منطقه و انتقال سامانههای موشکی تاد و پاتریوت به اسرائیل یا افزایش سطح آماده باش نیروهای رزمی ایران در حال انجام است.
🔸در همین رابطه نخست وزیر اسرائیل در سفری غیرمنتظره راهی واشنگتن شد و با ترامپ دیدار کرد. ارتباط سفر نتانیاهو به مذاکرات به دو گونه قابل تفسیر است؛ نخست تلاش آمریکا برای جلوگیری از اخلالگری اسرائیل در مذاکرات، دوم هماهنگی برای یک اقدام مشترک به ویژه در صورت شکست مذاکرات.
💢تجربه دوره پیشین و تعجیل برای توافق از طریق تهدید نظامی
🔸ترامپ فرصت باقی مانده تا پایان مهلت انقضای مکانیسم ماشه در برجام را بهترین زمان برای توافق میبیند. به همین دلیل در نظر ترامپ دیگر تکیه بر فشار اقتصادی برای وادار کردن ایران به یک توافق در این زمان محدود کارآمد نخواهد بود و او رو به تهدیدات نظامی آورده است. ترامپ ممکن است سابقه واکنش ایران به ترور سردار سلیمانی و همچنین عدم پاسخ ایران به آخرین حمله اسرائیل را نشاندهنده کم خطر بودن اقدام نظامی تفسیر کند.
💢جنگ منطقهای و درو کردن حواصل جنگ
🔸همچنین با توجه به وضعیت غزه، لبنان و سوریه به گمان مقامات آمریکا پس از ضربهها به جبهه مقاومت اکنون بهترین زمان برای درو کردن حواصل نهایی حمایتهای خود از رژیم صهیونیستی در توافقی با ایران است و ایران بیش از هر زمان دیگری برای امتیاز دادن آماده است.
💢مهار ایران لازمه شکست چین در جنگ تجاری
🔸مهار چین بزرگترین اولویت سیاست خارجی آمریکا است. در حالی که پشت کردن آمریکا به نظام تجارت آزاد با وضع تعرفههای سنگین یکی از مهمترین ابزارها در این راستا بوده است، بدون متوقف کردن روند گسترش نفوذ چین در منطقه، کنترل بر منابع و معابر حیاتی انرژی و آسوده خاطر شدن از خاورمیانه، آمریکا شانس کمی برای موفقیت در جنگ تجاری با چین خواهد داشت. عملیاتهای انصارالله در دریای سرخ نشان داده است که آمریکا بدون مهار ایران و گروههای همسو نمیتواند چنین برنامهای را پیش ببرد.
💢جنگ اوکراین، نزدیکی به روسیه و ارعاب ایران
در حالی که تفکیک موضوعات یکی از فنون مذاکراتی برای تسهیل توافق محسوب میشود ترامپ به شیوهای عجیب تلاش میکند موضوعات مختلف را به یکدیگر گره بزند. براین اساس در مذاکرات مربوط به پایان جنگ اوکراین بحث میانجیگری روسیه بین ایران و آمریکا مطرح شد. تاکتیکی که میتوانست با هدف القای مصالحه آمریکا و روسیه بر سر ایران و ارعاب ایران برای امتیاز دادن صورت گرفته باشد.
💢تمرکز بر کوچکترین حلقه از یک ائتلاف رو به رشد
🔸در یک دید کلانتر آمریکا خود را با یک ائتلاف جهانی در حال ظهور علیه نظم آمریکا-محور میبیند که سه ضلع مهم آن چین، روسیه و ایران هستند. به نظر میرسد ایالات متحده برای شکستن این ائتلاف رو به رشد جهانی تمرکز خود را بر ضعیفترین حلقه یعنی ایران معطوف کرده است.
💢یمن استخوان در گلو و عراق کانون بازی سیاسی
در حالی که آمریکا به دنبال این بوده است که اول جبهههای یمن و عراق را فیصله دهد آنگاه از موضع بالاتری با ایران مذاکره کند اما حملات به یمن تاکنون مثمر ثمر نبوده است. به نظر میرسد اما عراق آبستن تحولات پیچیدهای در گیرودار کشمکش ایران و آمریکا باشد.
💢سمت و سوی کشمکش
🔸 انگیزهها و عوامل ذکرشده در ترکیب با موانع پیشروی آمریکا، سرانجام این منازعه را تعیین میکند. اگرچه برخلاف دور قبل اهرم فشار آمریکا علیه ایران کمتر اقتصادی و بیشتر تهدید به اعمال زور است اما تداوم فروش نفت ایران مانع از تاثیرگذاری حاد فشار اقتصادی علیه ایران میشود به گونهای که تسلیم شود. تهدید به زور نیز رویکرد جدیدی در سیاست آمریکا در قبال ایران نیست و انتظار نتیجه متفاوت بیهوده است. علاوه براین اقدام نظامی علیه ایران در شرایط تغییرات سیستمی در نظم بینالملل مملو از ابهامات پرخطری است که اگر نه ترامپ، دیگر ردههای تصمیمگیر سیاسی و نظامی آمریکا به خوبی به آنها واقفاند.
✅در چنین شرایطی مذاکرات غیرمستقیم برای طرفین دو کارکرد دارد. نخست محک اولیهای برای ارزیابی تمایل طرف مقابل به امتیاز دادن است و دومین کارکرد ایفای نقش در تقابلهای روایتی و به تعبیری بازی سرزنش است.
✅اندیشکده تهران✅
@tahlileghtesadi