eitaa logo
تحلیل راهبردی
3.2هزار دنبال‌کننده
316 عکس
215 ویدیو
15 فایل
تحلیل های راهبردی از مسائل سیاسی روز به صورت علمی،موثق و مختصر. *ارتباط با مدیر کانال: @Ali6399M
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا سامانه تاد می‌تواند از رژیم صهیونیستی محافظت کند؟ دکتر سید رضا میرطاهر 🔸 در پی عملیات وعده صادق ۲ که سامانه‌های دفاع هوایی رژیم صهیونیستی شامل گنبد آهنین، فلاخن داود و آرو (پیکان) نتوانستند دفاع موثری در برابر آن انجام بدهند این رژیم اکنون از ایالات متحده ‏خواسته است تا برای تقویت توانمندی ضد موشکی خود اقدام به ارسال و استقرار سامانه ضدموشکی تاد(‏THAAD‏) ‏نماید. در این راستا وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) اعلام کرد که به دستور بایدن، وزیر دفاع مجوز استقرار یک‌آتشبار سامانه ‏تاد و خدمه مرتبط از پرسنل نظامی آمریکا را در اسرائیل صادر کرده است.‏ 🔸این اقدام آمریکا در راستای تقویت سیستم یکپارچه دفاع هوایی اسرائیل و بخشی از اقدامات گسترده‌تری است که ایالات ‏متحده در ماه‌های اخیر برای حمایت از رژیم صهیونیستی انجام داده است. این اولین بار نیست که آمریکا سامانه ضد ‏موشکی تاد را در منطقه مستقر می‌کند. بایدن سال گذشته پس از حملات ۷ اکتبر به ارتش آمریکا دستور داد یک‌آتشبار‌ تاد ‏را در غرب آسیا مستقر کند تا از نیروهای آمریکایی و منافع آن در منطقه دفاع کند. ایالات متحده قبلاً در سال ۲۰۱۹ ‏یک‌آتشبار تاد را برای آموزش و تمرین دفاع هوایی یکپارچه در فلسطین اشغالی آزمایش کرده بود.‏ 🔸سامانه دفاع موشکی ارتفاع بالا تاد (‏THAAD‏)، یک سامانه دفاعی برای محافظت در برابر تهدیدات موشک‌های ‏بالستیک ساخت شرکت لاکهیدمارتین است که در سال ۲۰۰۸رسماً وارد خدمت در ارتش آمریکا شد و یک «سپر دفاعی ‏لایه‌ای» را برای محافظت از مکانهای استراتژیک یا تاکتیکی با ارزش و تاسیسات راهبردی فراهم می‌کند. این سامانه از ‏چهار جزء اصلی شامل رادار ‏TPY-2‎، مرکز فرماندهی و کنترل،‌ پرتابگرها و موشک رهگیر تشکیل شده است. هر آتشبار ‏سامانه تاد معمولاً از شش تا هشت پرتابگر تشکیل می‌شود که هرکدام قادر به شلیک ۸ موشک هستند به این ترتیب یک ‏آتشبار سامانه تاد توانایی شلیک ۶۴ موشک را دارد، بارگذاری مجدد هر پرتابگر نیز حدود ۳۰ دقیقه طول می‌کشد.‏ 🔸رادار پیشرفته و بزرگ آرایه فازیAN/TPY-2‌‏ سامانه ضد موشکی تاد دارای حدود ۲۵ هزار اِلمان برای کشف ‏موشک‌های بالستیک بوده و ۱۰۰۰ کیلومتر برد دارد و البته نزدیک ۶۰ تن نیز وزن دارد که باعث کم تحرکی آن می‌شود. ‏برد درگیری این رادار کمتر از ۳۰۰ کیلومتر و ارتفاع درگیری آن ۱۵۰کیلومتر است. موشک‌های سامانه تاد دارای قابلیت ‏اصابت مستقیم به هدف (‏Hit to Kill‏) هستند. این توانمندی با پشتوانه رادار ‏TPY-2‌‏ و جستجوگر خود موشک است که از ‏نوع تصویرساز فروسرخ ‏IIR)‌‏) است. البته هر قدر هدف از آتشبار تاد دورتر باشد و نیاز به برد بیشتر برای درگیری باشد ارتفاع ‏درگیری موشک نیز کاهش می‌یابد.‏ 🔸موشک‌های سامانه پدافندی تاد می‌توانند تا ارتفاع ۱۵۰ کیلومتری و برد ۲۰۰ کیلومتری با موشک‌های بالستیک ‏کوتاه‌برد تاکتیکی و میان‌برد تا سقف سرعت ۱۱ تا ۱۲ ماخ درگیر شوند. سرعت خود موشک‌های رهگیر سامانه به ۸.۲ ماخ ‏یا ۲۸۰۰ متر بر ثانیه نیز می‌رسد و از قابلیت برخورد مستقیم برای نابودی هدف برخوردار است. این موشک ۶.۱۷ متر طول ‏دارد و مجهز به موتور موشک سوخت جامد تک مرحله‌ای با بردار رانش بوده و وزن پرتاب آن ۹۰۰ کیلوگرم است. از لحاظ ‏کارنامه عملیاتی، در حمله انصارالله یمن به امارات در اواخر ژانویه ۲۰۲۲ سامانه پدافندی ضد بالستیک تاد اولین شکار ‏عملیاتی تاریخ خود را ثبت کرده و موفق به سرنگونی یک فروند موشک بالستیک شد.‏ 🔸سامانه‌های ضد موشکی مانند تاد حتی اگر به صورت نظری صددرصد موفق عمل کنند (که البته در جنگ یمن و دیگر ‏درگیی ها در منطقه بارها خطا رفتن آنها مشخص شده است) فقط توان درگیری همزمان با ۸ تا ۱۰ هدف بالستیک را دارند ‏و در صورت بالا رفتن تعداد شلیک، امکان درگیری با مابقی موشک‌های بالستیک مهاجم را ندارند.‏ 🔸اقدام آمریکا برای استقرار تاد در فلسطین اشغالی، نشانه این است که واشنگتن به خوبی آگاه است که هر اقدام نظامی ‏احتمالی رژیم صهیونیستی علیه ایران، با پاسخ موشکی مواجه خواهد شد و به همین دلیل تلاش می‌کند تا توانمندی ضد ‏موشکی رژیم صهیونیستی را دربرابر حملات موشکی احتمالی بعدی تقویت نماید. ✔️ بااین‌حال نیروی هوافضای سپاه پاسداران ‏پیش از این مقابله با سامانه تاد را از جمله در رزمایش‌ پیامبر اعظم(ص) ۱۴ در سال ۱۳۹۹ تمرین کرده و آمادگی مقابله با ‏آن را دارد. با توجه به تجارب قبلی ایران در حملات موشکی به فلسطین اشغالی استقرار سامانه تاد عنصر تعیین‌کننده‌ای در ‏بازدارندگی و یا افزایش موثر توان ضدموشکی رژیم صهیونیستی نخواهد بود. ضمن اینکه ایران موشک‌های هایپرسونیک ‏فتاح ۱ و فتاح ۲ را در اختیار دارد که تا سال ۲۰۲۴ میلادی هیچ سامانه‌ دفاعی که قادر به رهگیری و انهدام آنها ‏باشد در دسترس نبوده است.‏ 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 @Tahlilrahbordi
🌐 آتش‌بس در جنوب لبنان و جستجوی پیروزی در منطقه 🔹با تحولات اخیر سوریه به نظر می‌رسد که یک پرده از انگیزه‌های اسرائیل در توافق آتش‌بس در ‏جنوب لبنان کنار رفته است. در حالی که با برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و پیروزی ترامپ تصور ‏این بود که رژیم صهیونیستی در مدت باقی‌مانده تصدی بایدن عملیات خود علیه حزب‌الله را در جنوب لبنان ‏گسترش دهد اما به عکس این رژیم علی‌رغم عدم تحقق اهداف مهم خود در رابطه با حزب‌الله به آتش‌بس در جنوب ‏لبنان رضایت داد و به نظر می‌رسد به زودی در غزه نیز توافق مبادله اسرا و آتش‌بس انجام شود. این یادداشت به ‏دلایل این تصمیم رژیم صهیونیستی می‌پردازد.‏ 🔸اسرائیل با آغاز جنگ علیه حزب‌الله اهداف پلکانی متعددی را دنبال می‌کرد. نخستین و کمترین هدف منفک کردن ‏جبهه لبنان از جبهه غزه بود. رژیم صهیونیستی پیش از آغاز جنگ لبنان به این نتیجه رسیده بود که تداوم جنگ ‏غزه بی‌فایده است اما پایان دادن به آن پیش از یک آتش‌بس جداگانه با حزب‌الله به معنی پذیرفتن یک معادله ‏جدید در قواعد درگیری با محور مقاومت بود و جایگاه آن را در معادلات پس از جنگ به شدت تضعیف ‏می‌کرد. 🔸هدف بعدی رژیم کاهش جدی توان تهاجمی حزب‌الله و رفع بلندمدت تهدید بر مناطق بر شمالی این ‏رژیم به منظور جلوگیری از وقوع عملیات‌های مشابه طوفان الاقصی توسط حزب‌الله بود که لازمه آن عقب ‏راندن حزب‌الله به پشت رودخانه لیتانی و عبور از لایه‌های دفاعی حزب‌الله و رسیدن به ‏زیرساخت‌های تهاجمی بود که در صورت تحقق می‌توانست رسیدن به هدف سوم یعنی برچیدن حزب‌الله یا تقلیل آن به یک گروه ضعیف سیاسی و در ‏نتیجه ایجاد تغییر اساسی در معادلات سیاسی-امنیتی لبنان را با بهره‌گیری از جریان‌های مسیحی و سنی که ‏مترصد فرصت‌هایی برای تضعیف حزب‌الله بوده‌اند تسهیل کند. 🔸 این پلکان نهایتاً باید به تغییر نظم منطقه در ‏چارچوب مطلوبیت‌های ایالات متحده و در چارچوب یک طرح منطقه‌ای برای مقابله با ایران و جلوگیری از ‏افزایش نفوذ قدرت‌های جهانی رقیب ایالات متحده ختم می‌شد؛ طرحی که نظم نوین نامیده شد. ‏ 🔸روند تحولات میدانی اما در جنوب لبنان نشان داد که اسرائیل به سختی می‌تواند از پله اول عبور کند و ‏تداوم جنگ می‌توانست همین کوچکترین هدف را نیز با چالش مواجه کند. از یک طرف محدودیت‌های ‏توانایی ارتش این رژیم، فقدان مشروعیت بین‌المللی و آثار زیان‌بار جنگ طولانی‌مدت و ‏از طرف دیگر اقدامات تهاجمی حزب‌الله وجود داشت. حملات به تل‌آویو که در صورت ادامه جنگ ممکن بود ‏اهدافی مهم را مورد اصابت قرار دهند، حمله به خانه نتانیاهو و همچنین فرمانده نیروی هوایی در صورت تداوم و ‏موفقیت، هر کدام می‌توانست دستاوردهای رژیم را بر باد دهد. 🔸در واقع رژیم با آتش‌بس به دنبال تثبیت ‏گام نخست بوده و می‌خواهد اهداف دیگر را در برنامه‌ای بلندمدت و از طرق سیاسی با بازیگری در ‏سطح سیاست داخلی لبنان و سطح منطقه‌ای محقق کند.‏ در رابطه با مفاد آتش‌بس اگر چه روی کاغذ از شرایط آتش بس ۲۰۰۶ ضعیف‌تر به نظر می‌رسد اما از ‏دیدگاه اسرائیل ضعف قطعنامه ۱۷۰۱ نه به دلیل عبارت‌ها، بلکه به دلیل عدم اجرا بود و اکنون این رژیم گمان می‌کند می‌تواند باعث اجرای ‏متفاوت همان مفاد شود. 🔸نکته دیگر این است که رژیم قدرت تسلیحاتی حزب‌الله را بیشتر نه در انبارهای تسلیحاتی که بتوان آنها را نابود ‏کرد بلکه در شبکه گسترده لجستیک می‌بیند که بدون از بین بردن آن حملات هوایی برای از بردن قدرت تسلیحاتی آب در هاون کوبیدن خواهد بود. توانایی‌های حزب‌الله ‏در این جنگ رژیم را به این نتیجه رساند که کارزار چندساله آن موسوم به «نبرد بین جنگ‌ها» کارایی موثری ‏نداشته و باید با راهبردی جدید شبکه لجستیک حزب‌الله را از کار اندازد. در واقع رژیم صهیونیستی به این نتیجه ‏رسیده است باید انباشت دستاوردهای تاکتیکی در کوتاه‌مدت را به نفع یک پیروزی راهبردی در بلندمدت رها ‏کند. تحولات اخیر سوریه بخشی از این تغییر راهبرد است که در هماهنگی رژیم با دیگر بازیگران ذی نفوذ در این محیط عملیاتی اجرا ‏می‌شود.‏ ✅رژیم با این تصور که دلیل سوریه در عدم پیوستن به جنگ چندجبهه‌ای علیه اسرائیل پس از طوفان‌الاقصی ترس ‏از بقاست تلاش می‌کند عملیات تشدید شده خود در سوریه (جاده مصنع، CERS، ترور حاج فادی و ...) را با یک کارزار سیاسی امنیتی گسترده‌تر علیه ‏این کشور ترکیب کند و مهمترین حلقه شبکه پشتیبانی حزب‌الله را از بین ببرد. با وضعیت کنونی حتی ممکن است به لحاظ زمینی نیز اقداماتی انجام دهد و مجموعه‌ای از ‏چماق‌‌ها را علیه بشار اسد ایجاد کند و آنگاه به همراه روند سیاسی غزه و از طریق آمریکا، ترکیه و امارات مجموعه‌ای از کارت‌های تشویقی برای قطع همکاری با ایران و حزب الله به سوریه ارائه دهد. /اندیشکده تهران ✅ @tahlilrahbordi
تحلیل راهبردی
🌐 حمص آخرین حلقه ارتباط زمینی با حزب‌الله 🔹پیگیری تحولات اخیر در سوریه، به‌ویژه در استان حمص، نشان‌دهنده تلاش مستمر دشمن برای تضعیف ساختارهای [لجستیکی و راهبردی ]مقاومت در این کشور است. هدف از عملیات‌های اخیر نیروی‌های معارض در سوریه، که با حمایت پشتیبانان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آنان برنامه‌ریزی و اجرا شد، برهم زدن زنجیره ارتباطی محور مقاومت از شرق سوریه به لبنان بوده و این هدف توسط آنان دنبال خواهد شد. علی‌رغم پیشروی سریع معارضین و عدم مقاومت ارتش سوریه و همچنین فضای ناامیدی شکل‌گرفته در رسانه‌ها هنوز فرصت برای جلوگیری از غلبه اراده حریف وجود دارد و می‌توان با مدیریت صحیح و سریع، ابتکار عمل را به سود مقاومت بازگرداند. 🔸استان حمص با جمعیتی در حدود ۱.۵ میلیون نفر کانونی استراتژیک در کشور سوریه به‌شمار می‌رود و با دارا بودن منابع زیرزمینی گاز و نیز خطوط انتقال نفت ‏و گاز، پالایشگاه ۱۲۰ هزار بشکه‌ای حمص، دو نیروگاه گازی با مجموع ظرفیت اسمی ۱۲۰۰ مگاوات و فعال ‌‏۱۰۰۰ مگاوات از مهم‌ترین مراکز انرژی سوریه است. مضاف بر این موارد، شهرک صنعتی حسیاء یکی از سه ‏شهرک صنعتی بزرگ سوریه نیز در منطقه جنوبی استان حمص واقع شده است. 🔸مهم‌تر از همه اینها، حمص ‏به‌عنوان دروازه دمشق، پایتخت سوریه فاصله‌ای نزدیک به ۲۰۰ کیلومتری با این شهر دارد و در تقاطع مهم‌ترین ‏مسیرهای زمینی از جمله بزرگراه ‏M5‌‏ قرار گرفته و شهرهای دمشق، حماه، حلب و لاذقیه را به‌هم متصل می‌کند. ‏در واقع مسیر اتصال شرق-غرب و شمال-جنوب در سوریه و نیز کانون اتصال مسیرهای انتقال تجهیزات از ایران ‏به حزب‌الله لبنان از این شهر عبور می‌کند. 🔸استان حمص، به‌ویژه شهر القصیر و فرودگاه T4، به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی خاص خود، نقطه کانونی کریدورهای زمینی و هوایی انتقال تسلیحات و لجستیک به حزب‌الله لبنان و دیگر گروه‌های مقاومت به شمار می‌آید. این منطقه چهار مسیر اصلی برای انتقال تجهیزات را شامل می‌شود: 1️⃣بوکمال-میادین-دیرالزور-الطبقه-حلب-حماه-حمص-بیروت 2️⃣بوکمال-میادین-دیرالزور-پالمیرا-حمص-القصیر 3️⃣بوکمال-پالمیرا-حمص-القصیر 4️⃣بوکمال-پالمیرا-دمشق-بیروت 🔸هرچند کریدور چهارم به دلیل حضور داعش در بادیه شام و نیروهای آمریکایی در مثلث التنف کمتر مورد استفاده قرار گرفته، سه کریدور دیگر در سال‌های اخیر به‌عنوان مسیرهای اصلی پشتیبانی مقاومت عمل کرده‌اند. 🔸با آغاز عملیات‌های «ردع العدوان» و «روز رستاخیز»، دشمن تلاش کرده با استفاده از نیروهای تحت حمایت خود، از جمله تحریرالشام، مناطق کلیدی محور مقاومت را هدف قرار دهد. سقوط استان‌های حلب و حماه و جاده M5 عملاً کریدور اول را مسدود کرده است. اکنون تمرکز دشمن بر تسخیر استان حمص و فرودگاه T4 قرار دارد. در صورت موفقیت آنان، کریدورهای دوم و سوم نیز به‌طور کامل از کار خواهند افتاد و تنها مسیر باقی‌مانده برای محور مقاومت، به دلیل ناکارآمدی عملیاتی، قابل استفاده نخواهد بود. 🔸اگر دشمن بتواند کنترل حمص و فرودگاه T4 را به دست گیرد، نه‌تنها انتقال تسلیحات به لبنان و حزب‌الله به‌شدت محدود خواهد شد، بلکه تأثیرات این اتفاق می‌تواند در سطح منطقه‌ای نیز احساس شود. حمص به‌عنوان آخرین حلقه ارتباطی میان جغرافیای مقاومت در شرق سوریه و لبنان، نقشی کلیدی در حفظ تعادل استراتژیک منطقه ایفا می‌کند. سقوط احتمالی این منطقه، فشار مضاعفی بر حزب‌الله وارد کرده و ممکن است تلاش‌هایی برای تضعیف مقاومت در لبنان نیز آغاز شود. ✅ در حالی که از یک سو سقوط کامل حکومت سوریه به دست معارضین بدترین پیامدها را برای منافع جمهوری اسلامی ایران و مقاومت در منطقه خواهد داشت و از سوی دیگر ناتوانی حکومت در اعمال کنترل بر تمام قلمروی سوریه محرز است حفظ حمص می‌تواند مانع از سقوط کامل نظام سوریه در کوتاه‌مدت شده و با ایجاد یک توازن در برابر نیروهای مخالف زمینه یک راه‌حل سیاسی میانه را فراهم کند. ✅اندیشکده تهران ✅ @tahlilrahbordi
🌐 سوریه پس از اسد به کدام سو خواهد رفت؟ 🔹با سقوط نظام بعثی سوریه این سوال مطرح است که چه چشم‌اندازی را می‌توان برای آینده سیاسی این کشور متصور بود. برای تببین این موضوع باید مهم‎ترین چالش‎های وضع موجود و حکومت ‏آینده، بازیگران اصلی و در نهایت سناریوهای اصلی را مدنظر داشت. 💢مهم‎ترین چالش‎های وضع موجود و حکومت آینده 🔸بی‎تردید تشکیل هر دولتی در آینده نزدیک در سوریه، متأثر از چالش‎های مهمی است که در این ‏مسیر وجود دارد. به همین جهت، ابتدا چالش‎های فعلی دمشق و البته چالش‎هایی که متوجه ‏دولت آینده است مورد توجه قرار می گیرد و بعد از آن به بازیگران و سناریوهای موجود پرداخته می‌شود. مهم‌‎ترین ‏چالش‎های وضعیت فعلی سوریه (بعد از سقوط حکومت بشار اسد) و هر حکومتی که در آینده ‏نزدیک تشکیل شود، عبارتند از:‏ 1️⃣کشوری با سه اقلیم متفاوت (معارضه، قسد و مناطق علوی‎نشین)‏ 2️⃣تأمین هزینه کلان بازسازی 3️⃣ روشن شدن تکلیف تروریست‎های خارجی 4️⃣ بروز دوباره شکاف «اکثریت – اقلیت» به عنوان مهم‎ترین محرک در تاریخ سیاست سوریه با ‏رسیدن اکثریت (اهل تسنن) ‏به قدرت ‏5️⃣ موج فراگیر «انتقام‎خواهی»‏ 💢 بازیگران داخلی و خارجی 🔸به طور کلی بازیگران اصلی در بحث تشکیل دولت آینده را به دو دسته «بازیگران داخلی» (اهل ‏سوریه) و «دولت‎های خارجی مؤثر در معادله نظام‎سازی» تقسیم می‎کنیم. ‏🔸در اقلیم معارضه، حداقل ۵ بازیگر اصلی وجود دارد که شامل هیئت تحریر الشام، ‏ اتاق عملیات «فجر الحریۀ» تابع «جیش الوطنی»‏، گروه‎های مسلح در درعا، ‏مسلحین دروزی‎مذهب استان سویدا. گروه‎های مسلح در منطقه «التنف» می‌شود. تازه به این‎ها باید گروه‎هایی از قبیل احرار الشام، جبهه شامیه، الزنکی، فیلق الشام و ... را ‏اضافه کرد.‏ 🔸هم‎اکنون معارضین سوری دارای دو تشکیلات سیاسی ‏حکمرانی مجزا از هم هستند که قطعا جامعه جهانی با حکومت مستقیم هر کدام از آن‎ها بر ‏دمشق مخالفت خواهد کرد. تجربه اول «حکومۀ الأنقاذ» در ادلب و تابع تحریر الشام و تجربه دوم ‌‏«دولت موقت» در مناطق تحت قیمومیت ترکیه است که جامعه جهانی با حکمرانی بی‎واسطه ‏این‎ها بر دمشق مخالفت خواهد کرد. اما نکته مهم این‎جاست که اگر این دو تجربه تعین یافته را ‏کنار بگذارند، باید سازه‎های جدیدی تعبیه شود که قطعا متأثر از بافت این دو تشکیلات خواهد ‏بود.‏ 🔸باید توجه داشت به دو علت «سابقه تطبیق شریعت پیش از زمامداری تحریر الشام» (از سال ۲۰۱۵ ‏یعنی دو سال پیش از سیطره تحریر الشام بر ادلب) و «بافت یکدست سنی قلمرو تحریر ‏الشام در ادلب» تجربه حکمرانی آنان قابل تعمیم به کل خاک سوریه نیست.‏ 🔸‏در اقلیم کردی بازیگر اصلی قسد است. شکاف عربی-کردی در این دوره تشدید می‎شود و به صورت «شکاف بدنه با ‏رأس» خود را نشان خواهد داد.‏ در رابطه با علوی‎ها برای اولین بار در تاریخ سوریه، کسی رهبری آنها را در دست ندارد و ‏جامعه علوی سوریه فاقد «سر» هستند. این نکته بر ابهامات نسبت به جهت‎گیری‎های آنان ‏می‎افزاید.‏ آخرین نکته‎ای که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد، بقایای ‏نظام قدیمی است که هم‎چنان اداره سوریه را از نظر اداری و خدماتی بر عهده دارند.‏ 🔸در مورد بازیگران خارجی باید گفت نقش اول را کشورهای «ایالات متحده»، «ترکیه» و «روسیه» ‏ایفا خواهند کرد و در درجه بعد نیز «رژیم صهیونیستی» و «کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس» ‌‏(قطر، عربستان و امارات) و «اردن» قرار دارند و البته «جمهوری اسلامی ایران» با توجه به نفوذ خود ‏در گذشته، تلاش خواهد کرد تا در این فضا اثرگذار بماند.‏ 💢 مهم‎ترین سناریوها 🔸در رابطه با سناریوها، به صورت کلی چهار ایده «دولت مرکزی مقتدر»، «تجزیه»، «تأسیس ‏نظام فدرال» و «لیبیایی شدن سوریه» مطرح است. اما در این زمینه نگارنده به صورت خاص، ‏ایده «دویلات» را جدی‎تر می‎داند که مشخصات آن به شرح ذیل است: ‏1️⃣‏پهنه سرزمینی کشور (قلمرو حاکمیت ملی) در مناطق مختلف میان گروه‎های متنفذ محلی ‏تقسیم می‎شود.‏ ‏2️⃣‏این گروه‎ها در قلمرو خود فاقد پشتوانه حقوقی و رسمی هستند؛ اما از قدرت بالای سیاسی، ‏اقتصادی، نظامی و امنیتی برخوردارند.‏ ‏3️⃣مرزهای مشخصی برای قلمرو هر جریان وجود ندارد.‏ ‏4️⃣‏در بسیاری از نقاط، قدرت نفوذ این نیروی متنفذ محلی از ساختار دولت بیش‎تر است.‏ ‏5️⃣در این شرایط، دولت یا به شرکت سهامی عام میان این گروه‎ها بدل شده یا دست کم در داخل ‏خود رقابت‎هایی دارد که طرف‎های رقیب را به سمت دادوستد و امتیاز دادن به متنفذین محلی ‏می‎کشاند.‏ ✅اندیشکده تهران ✅ @tahlilrahbordi
🌐 تلاش برای انحلال حشدالشعبی؛ عراق صحنه جدید نظم نوین 🔹طی هفته‌های اخیر و همزمان با نزدیک شدن به تاریخ ۲۰ ژانویه و استقرار دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور ‏آمریکا در کاخ سفید، اخبار پراکنده‌ای درباره فشار واشینگتن به دولت عراق برای انحلال حشدالشعبی منتشر ‏شده است؛ چه‌اینکه اخیراً برخی گمانه‌زنی‌هایی نیز مطرح شده که ترامپ پیام مستقیمی خطاب به شیاع ‏السودانی نخست‌وزیر عراق برای انحلال حشدالشعبی ارسال کرده است. تحولات مربوط به این مسئله از چند ‏منظر قابل بررسی است. پرسش اساسی اما این است که چرا آمریکا در این مقطع زمانی به‌دنبال انحلال حشدالشعبی است؟ 🔸رصد اظهارات، مواضع و تحلیل‌های عرصه رسمی و عمومی در آمریکا و رژیم صهیونیستی نشان می‌دهد ‏ادراک واشینگتن و تل‌آویو این است که محور مقاومت در ضعیف‌ترین وضعیت خود پس از جنگ ۳۳ روزه ‏سال ۲۰۰۶ قرار دارد و اکنون با تضعیف توان رزمی و سازمانی حماس و حزب‌الله از یک‌سو و سقوط دولت بشار ‏اسد ازسوی دیگر، زمان مناسبی برای حذف یا دست‌کم تضعیف حداکثریِ حشدالشعبی ‏به‌عنوان یکی دیگر از اجزای محور مقاومت است.‏ ‏🔸شکل‌دهی به نظم تحول‌یابنده منطقه‌ای ازجمله اهدافی است که بارها در اظهارات بنیامین نتانیاهو، ‏نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی تکرار شده است. ایالات متحده نیز اگرچه غیرصریح، اما به‌صورت غیرمستقیم ‏به‌دنبال جهت‌دهی به پویش‌های منطقه‌ای درراستای منافع خود و متحدان منطقه‌ای است. در ‏این‌چهارچوب، نیروهایِ معارضِ نظمِ منطقه‌ایِ مطلوبِ واشینگتن باید دست‌کم، تغییر ماهیت یا مأموریت ‏دهند. تلاش برای انحلال حشدالشعبی در این چهارچوب قابل ارزیابی است.‏ 🔸مهم‌ترین کشور منطقه‌ غرب آسیا از برخی جنبه‌ها برای جمهوری اسلامی ایران، عراق است؛ حدود ‏یک‌چهارم صادرات ایران به عراق صورت می‌گیرد و ایران منافع مشترکی در حوزه‌های فرهنگی، امنیتی، ‏مسئله کُردی و ... با عراق دارد. میزانی از بی‌ثباتی سیاسی به‌نحوی که دولت مرکزی در بغداد ناگزیر شود ‏روابط خود را با تهران براساس دستورِکار واشینگتن تنظیم کند، مطلوب آمریکاست. انحلال یا تضعیف ‏حشدالشعبی می‌تواند آمریکا را به این هدف برساند. ‏ ‏🔸طی سال‌های اخیر و به‌ویژه پس از جنگ غزه، «وحدت ساحات» ازجمله مهم‌ترین ابزارهای فشار سیاسی و ‏میدانی محور مقاومت به رژیم صهیونیستی بوده است. با برقراری آتش‌بس در لبنان باوجود تداوم جنگ در ‏غزه، هدف رژیم اشغالگر برای جدایی دو جبهه غزه و لبنان محقق شد. اگرچه طی هفته‌های اخیر و پس از ‏فشار آمریکا بر دولت السودانی و میانجی‌گری برخی طرف‌ها، گروه‌های مقاومت عراقی، تاحدود بسیاری از ‏عرصه تقابل نظامی با رژیم صهیونیستی کنار رفتند، اما طرح انحلال حشدالشعبی می‌تواند گام دیگری در ‏راستای به شکست کشاندن طرح وحدت ساحات باشد.‏ ✅به‌هرروی به‌نظر می‌رسد آمریکا تلاش می‌کند با بهره‌برداری از کارت استقرار ترامپ در کاخ سفید، دولت ‏السودانی را برای تضعیف حشدالشعبی زیر فشار قرار دهد. حالت حداکثری خواست آمریکا، انحلال و وضعیت ‏حداقلی آن، ادغام کامل حشدالشعبی در نیروهای ارتش عراق و زیر فشار رفتن گروه‌های مقاومت خارج از ‏حشدالشعبی است. در این‌میان، آنچه می‌تواند و باید ازسوی تهران دنبال شود، پیشبرد یک دستورکار جامع ‏سیاسی با دولت، مرجعیت و گروه‌های مقاومت عراقی برای مقابله با این طرح ایالات متحده است.‏/اندیشکده تهران @tahlilrahbordi
🌐مذاکرات در مسقط؛ منازعه ایران و آمریکا به کجا می‌کشد؟ 🔹با استقرار مجدد ترامپ در کاخ سفید و تلاش او برای تکمیل کار ناتمام خود در دوره اول یعنی رسیدن به ‌‏«توافقی بهتر از برجام» دور جدیدی از کشمکش‌ها میان آمریکا و ایران با ترکیبی از دیپلماسی و نمایش قدرت ‏آغاز شده است. از یک سو نامه ترامپ به ایران و پاسخ ایران به آن منجر به مذاکرات غیرمستقیم در عمان شده ‏است و از سوی دیگر تحرکاتی نظامی از سوی طرفین مانند اعزام بمب افکن‌ها و ناوهای جنگی ‏B-2‌‏ آمریکایی به ‏منطقه و انتقال سامانه‌های موشکی تاد و پاتریوت به اسرائیل یا افزایش سطح آماده باش نیروهای رزمی ایران در ‏حال انجام است.‏ ‏ 🔸در همین رابطه نخست وزیر اسرائیل در سفری غیرمنتظره راهی واشنگتن شد و با ترامپ دیدار کرد.‏ ارتباط سفر ‏نتانیاهو به مذاکرات به دو گونه قابل تفسیر است؛ نخست تلاش آمریکا برای جلوگیری از اخلالگری اسرائیل در ‏مذاکرات، دوم هماهنگی برای یک اقدام مشترک به ویژه در صورت شکست مذاکرات. 💢تجربه دوره پیشین و تعجیل برای توافق از طریق تهدید نظامی 🔸ترامپ فرصت باقی مانده تا پایان مهلت انقضای مکانیسم ماشه در برجام را بهترین زمان برای توافق می‌بیند. به ‏همین دلیل در نظر ترامپ دیگر تکیه بر فشار اقتصادی برای وادار کردن ایران به یک توافق در این زمان محدود ‏کارآمد نخواهد بود و او رو به تهدیدات نظامی آورده است. ترامپ ممکن است سابقه واکنش ایران به ترور ‏سردار سلیمانی و همچنین عدم پاسخ ایران به آخرین حمله اسرائیل را نشان‌دهنده کم خطر بودن اقدام نظامی ‏تفسیر کند.‏ 💢جنگ منطقه‌ای و درو کردن حواصل جنگ 🔸همچنین با توجه به وضعیت غزه، لبنان و سوریه به گمان مقامات آمریکا پس از ضربه‌ها به جبهه مقاومت اکنون ‏بهترین زمان برای درو کردن حواصل نهایی حمایت‌های خود از رژیم صهیونیستی در توافقی با ایران است و ایران ‏بیش از هر زمان دیگری برای امتیاز دادن آماده است.‏ 💢مهار ایران لازمه شکست چین در جنگ تجاری 🔸مهار چین بزرگترین اولویت سیاست خارجی آمریکا است. در حالی که پشت کردن آمریکا به نظام تجارت آزاد ‏با وضع تعرفه‌های سنگین یکی از مهم‌ترین ابزارها در این راستا بوده است، بدون متوقف کردن روند گسترش ‏نفوذ چین در منطقه، کنترل بر منابع و معابر حیاتی انرژی و آسوده خاطر شدن از خاورمیانه، آمریکا شانس کمی ‏برای موفقیت در جنگ تجاری با چین خواهد داشت. عملیات‌های انصارالله در دریای سرخ نشان داده است که ‏آمریکا بدون مهار ایران و گروه‌های همسو نمی‌تواند چنین برنامه‌ای را پیش ببرد.‏ 💢جنگ اوکراین، نزدیکی به روسیه و ارعاب ایران در حالی که تفکیک موضوعات یکی از فنون مذاکراتی برای تسهیل توافق محسوب می‌شود ترامپ به شیوه‌ای ‏عجیب تلاش می‌کند موضوعات مختلف را به یکدیگر گره بزند. براین اساس در مذاکرات مربوط به پایان جنگ ‏اوکراین بحث میانجیگری روسیه بین ایران و آمریکا مطرح شد. تاکتیکی که می‌توانست با هدف القای مصالحه ‏آمریکا و روسیه بر سر ایران و ارعاب ایران برای امتیاز دادن صورت گرفته باشد.‏ 💢تمرکز بر کوچکترین حلقه از یک ائتلاف رو به رشد 🔸در یک دید کلان‌تر آمریکا خود را با یک ائتلاف جهانی در حال ظهور علیه نظم آمریکا-محور می‌بیند که سه ‏ضلع مهم آن چین، روسیه و ایران هستند. به نظر می‌رسد ایالات متحده برای شکستن این ائتلاف رو به رشد ‏جهانی تمرکز خود را بر ضعیف‌ترین حلقه یعنی ایران معطوف کرده است.‏ 💢یمن استخوان در گلو و عراق کانون بازی سیاسی در حالی که آمریکا به دنبال این بوده است که اول جبهه‌های یمن و عراق را فیصله دهد آنگاه از موضع بالاتری ‏با ایران مذاکره کند اما حملات به یمن تاکنون مثمر ثمر نبوده است. به نظر می‌رسد اما عراق آبستن تحولات ‏پیچیده‌ای در گیرودار کشمکش ایران و آمریکا باشد. 💢سمت و سوی کشمکش 🔸‏ انگیزه‌ها و عوامل ذکرشده در ترکیب با موانع پیش‌روی آمریکا، سرانجام این منازعه را تعیین می‌کند. اگرچه ‏برخلاف دور قبل اهرم فشار آمریکا علیه ایران کمتر اقتصادی و بیشتر تهدید به اعمال زور است اما تداوم فروش ‏نفت ایران مانع از تاثیرگذاری حاد فشار اقتصادی علیه ایران می‌شود به گونه‌ای که تسلیم شود. تهدید به زور نیز ‏رویکرد جدیدی در سیاست آمریکا در قبال ایران نیست و انتظار نتیجه متفاوت بیهوده است. علاوه براین اقدام ‏نظامی علیه ایران در شرایط تغییرات سیستمی در نظم بین‌الملل مملو از ابهامات پرخطری است که اگر نه ترامپ، ‏دیگر رده‌های تصمیم‌گیر سیاسی و نظامی آمریکا به خوبی به آنها واقف‌اند.‏ ✅در چنین شرایطی مذاکرات غیرمستقیم برای طرفین دو کارکرد دارد. نخست محک اولیه‌ای برای ارزیابی تمایل ‏طرف مقابل به امتیاز دادن است و دومین کارکرد ایفای نقش در تقابل‌های روایتی و به تعبیری بازی سرزنش ‏است.‏ ✅اندیشکده تهران✅ @tahlileghtesadi