⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و هفتم - شبِ سیام ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۳۱ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۲۶ تا دقیقه ۴۰
🔸 متأسفانه مردم اجتماع ما از دست یکدیگر گشایش ندارند در حالی که همه، شیعهی جناب رسول الله (ص) و شیعهی امیرالمؤمنین (ع) هستیم و باید همدیگر را محترم بشماریم و دعوای ما دعوای بهشتی باشد امّا میبینیم که چنین نیست.
🔹 لذا همه از درون، خواهان گشایش هستیم و فرج محمّد و آل محمّد (ص) را انتظار میکشیم.
🔸 در صلواتی هم که بر پیغمبر و آل پیغمبر (ص) میفرستیم، دو استدعا و درخواست از محضر حق متعال میکنیم. یکی اینکه میگوییم اللّهُمَّ صَلِّ علی محمّد وَ آل محمّد. بارالها! شما بر پیغمبر و آلش صلوات و درود بفرست.
🔹 لفظ اللّهُمَّ، در واقع همان "یا الله" است که "یا" از ابتدای عبارت حذف شده و در آخر، به صورت میم مشدّد آمده است. در کلمهی "صَلِّ" نیز به تعبیر طلبگی ما ضمیر "أنتَ" نهفته است که در واقع با این ضمیر، خداوند را مورد خطاب قرار میدهیم که بارالها! شما بر پیغمبر و آلش صلوات بفرست.
🔸 چون اگر من صلوات بدهم، صلواتِ من به اندازهی من است. جمعِ ما هم صلوات بفرستیم، باز صلواتمان به اندازهی جمع ماست لذا از تو درخواست میکنیم تا شما بر پیامبر اکرم و آل ایشان صلوات بفرستی.
🔹 درخواست بعدیمان از حق متعال این است که "وَ عَجِّل فَرَجَهُم". بارالها! در فرج پیغمبر و آل پیغمبر (ص) تعجیل بفرما که ضمیر "هُم" به جناب رسول الله (ص) و اهلبیت ایشان برمیگردد.
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) ⭐️
♦️ #نهجالولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️
♦️ جلسه بیست و هفتم - شبِ سیام ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق)
♦️ ۳۱ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
✳️ قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۴۰ تا آخر
🔸 در دعای زمان غیبت، عبارتی آمده است که در آن به محضر حق متعال عرض میکنیم بارالها! مرا به گونهای قرار ده تا تعجیلِ آنچه را که به تأخیر انداختی، نخواهم و تأخیرِ آنچه را که نسبت به آن تعجیل کردی، دوست نداشته باشم. "لا أُحِبَّ تَعجیلَ مَا أخَّرتَ وَ لا تأخیرَ مَا عَجَّلتَ"
🔹 چون ما گاهی نسبت به چیزی که خداوند تأخيرش را میخواهد، عجله میکنیم. مثلاً شاید اگر مریضمان با تأخیر شفا پیدا کند، هم به خیر او باشد، هم به خیر اطرافیانش و هم اینکه مصالح زیادی در بیماری او وجود داشته باشد امّا ما عجله میکنیم و از طُرُق گوناگون مثل صدقه دادن، قربانی کردن، دعا کردن و... شفای او را زودتر از موعد میگیریم.
🔸 البته تشخیص و فرقانِ این مسأله کار هر کسی نیست لذا در دعا از حق متعال درخواست میکنیم بارالها! به من توفیق بده که فرقان پیدا کنم تا تعجیلِ آنچه را که به تأخیر انداختی، نخواهم و تأخیرِ آنچه را که نسبت به آن تعجیل کردی، طلب نکنم.
🔹 انسان متّقی میتواند به چنین فرقانی دست پیدا کند. منظور از تقوا نیز انجام واجبات و ترک محرّمات است. کسی که واجبات الهی را انجام دهد و محرّمات الهی را ترک کند، چنین فرقانی در دلش حاصل میشود.
🔸 البته اینکه در روایات فرمودند انتظار فرج، اَفضل اعمال است و برای تعجیل در فرج، دعا کنید، این دعا کردن، از باب استدعای از حق متعال و همچنین اظهار علاقه و میل باطنی نسبت به فرج و قیام حضرت بقیةالله است نه اینکه تعجیلِ آن چیزی باشد که خداوند، تأخیر آن را میخواهد.
🔹 بنده خدایی به من میفرمود روزی در حرم امیرالمؤمنین (ع)، دعای زمان غیبت را میخواندم. عبارتی در دعا آمده بود به این مضمون، زمانی که شما به انبیاء (ع)، پیغمبر اکرم (ص) و اهلبیت ایشان سلام میدهید، آن بزرگواران سلام شما را میشنوند و جواب سلامتان را نیز میدهند امّا شما جواب سلام آنان را نمیشنوید و همین نشنیدن، کمال شماست.
🔸 ایشان ادامه دادند بار دیگری که به نجف مشرّف شدم و دعای زمان غیبت را خواندم، هرچه به دنبال آن جملهی آخر گشتم، آن را نیافتم.
🔹 اینها از جمله احادیث برزخیّهای است که ممکن است به انسان القاء شود. اگر انسان در قرائتهای خود، توحّد داشته باشد، گاهی شرح و تفسیر و تأویلِ آیات، احادیث و ادعیه به او داده میشود.
🔸 برگردیم به ادامه بحث، اینکه ما از محضر حق متعال، فرج پیغمبر و آلش را درخواست میکنیم، منظور از این فرج چیست؟ حضرت علّامه حسن زاده آملی (ره) میفرمودند اگر روزی فرا برسد که ما به تمامی آنچه که خالقمان به ما امر فرمود، به دقّت عمل کردیم، آن روز، روز فرج است و اجتماع در آن روز گشایش و آرامش پیدا میکند.
🔹 اگر دیدیم دین را پیاده کردیم امّا فرج و گشایش حاصل نشد، معلوم میشود آنگونه که باید، دین در متن اجتماع اجرا نشد و قطعاً در فهممان از آیات و روایات، دچار خطا و اشتباه شدیم.
🔸 پس برای اینکه دین به درستی در اجتماع پیاده شود، نیازمند به انسان کامل هستیم. لذا از محضر حق متعال میخواهیم که فرج حضرت بقيةالله (عج) و همچنین فرج پیغمبر و آلش را نزدیک بفرماید. چون اگر حضرت، تشریففرما شوند دین را با تمام حقیقتش پیاده میفرمایند و به دنبال آن، یقیناً فرج و گشایش حاصل میشود
والحمد لله رب العالمین.
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🔆#شرح_مراتب_طهارت🔆
🌷🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃🌷
🌷#مجلس_اول - اولین شب محرم سال ۱۴۱۸ قمری
📒4️⃣ تاریکی، حق ملاقات با روشنایی را ندارد (صفحه ۳۱)
✍️جناب رسول صلی االله علیه و آله و سلم فرمودند: خداوند وقتی نماز را واجب کرد، دید که بندگانش آلودهاند لذا دستور داد که بندگان قبل از ورود به نماز، اوّل روشن گردند و سپس وارد منطقه روشنایی "صلوة" شوند.
زیرا بنده آلوده، حقِ مشرّف شدن به زیارت نماز را ندارد. چون نماز پاك است و حقیقت آن تماماً طهارت است.
🔸کسی که وضو ندارد وجودش تاریک است و کسی که تاریک باشد حق ملاقات با نماز را که نور است نخواهد داشت. پیامبر(ص) فرمود: خداوند وضو را واجب نمود زیرا که نخواست بندگانش با دنیایی که بدان آلودهاند وارد در نماز شوند زیرا بنده به دنیا آلوده است و شبانهروز در این آلودگی به سر میبرد.
✨انسان با وضو گرفتن خود را آماده میسازد برای ورود در منطقه نورانی دیگری به نام نماز✨
📒5️⃣ نکتهای در فهم قصص قرآنی (صفحه ۳۱)
▪️این نکته به عنوان رمزی در فهم قصه های قرآن کریم است.
✍️هرچه را در قرآن میخوانید از قصه حضرت آدم (ع) که اولین قصه سوره بقره است، گرفته تا قصههای حضرت موسی (ع)، حضرت ابراهیم (ع)، حضرت عیسی (ع)، حضرت نوح (ع) و دیگر انبیاء عظام، بدانید که اینها فقط صِرف پرداختن به یک داستان نیست، بلکه رمز این قصهها در قرآن آن است که هر کسی بخواهد از حیوان بودن به درآید و به مقام انسانیت برسد؛ باید مسیری را طی کند که در این مسیر، همانند پیغمبران دچار حوادث و موانع شود و با مشکلاتی برخورد کند.
🔸مثلاً اگر کسی از امشب بگوید: خدایا میخواهم بیایم تا تمام آنچه را که فرمودی عمل کنم، از فردایش خواهد دید که مشکلی برایش پیش آمده است همانند مشکل حضرت آدم (ع)، یک حادثهای برای او اتفاق افتاده است همانند حادثه حضرت موسی (ع)، یک واقعهای برای او رخ داده است همانند واقعه حضرت عیسی (ع) و ...
🔸 وقایع قرآن مربوط به مورد خاص نیست که تا قرآن همانند کتاب قصه و داستانی تلقّی گردد؛ بلکه قصص قرآنی و نقل وقایع و حوادث مهم در امور مختلف، برای شرح و بیان اطوار وجودیِ انسان و شئون مختلف اوست.
✨قرآن از بدو تا ختم، تفسیر انفسی انسان است✨
🔸ما نپنداریم قرآن یک داستانی گفته که حضرت آدمی بود، این حضرت آدم در یک بهشتی زندگی میکرد، به او گفته بودند به گندم نزدیک نشو و او هم نزدیک شد و از آن خورد و از بهشت بیرونش کردند، تا از آن به بعد سوالهای فراوانی پدید آید که مثلاً: آدم ابتدا در کجا بود؟ چگونه او را ساختند؟ آن بهشت در کجا بود؟ چگونه به گندم نزدیک شد؟ مگر در بهشت گندم و جو هم وجود دارد؟ و مگر آنجا ممنوعیتی هم هست؟ چرا از آنجا بیرونش کردند؟ و دهها سؤال دیگر...
🔸سرّ تمام این سؤالاتی که برای افراد پیش میآید این است که خیال کردهاند قضیۀ حضرت آدم (ع) و مانند آن،صرفاً به عنوان پرداختن به یک قصه در قرآن است و حال اینکه عرض کردیم اینگونه نیست؛
بلکه همه قصص قرآنی بیان اطوار وجودیِ انسان در سیر تکاملی او است که سفرنامههای انبیاء در مقام شهود حالات ما است ، وگرنه انسانهای کامل همانند سفرای الهی منزّه از خطا و اشتباهند .
🔸و این لطیفه را روح دیگری است که برای اهل آن با تدبرِ تامّ معلوم است که انسان کامل را روی به جانب حق است که مظهر اسماءالله است و چهرهای به جانب خلق است که اطوار وجودی آنها را به آنها نشان میدهد تا در سیر تکامل، شوق به کمال یابند. فافهم!
✴️#شرح_مراتب_طهارت_مجلس_اول - صفحه ۳۱ و ۳۲
✴️ استاد صمدی آملی( حفظه الله )
💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا )
https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسنزاده آملی (رضوان الله علیه)
💠 موضوعِ مسائل حکمت متعالیه، همان موضوعِ مسائلِ عرفانِ اصیل است. جز اینکه عارف آن را حقیقتِ واحدهی ذات مَظاهر میداند و از آن تعبیر به وحدتِ شخصیّهی وجود میکند؛
♻️ و صدرالْمتألهین آن را حقیقتِ واحدهی ذات مراتب میداند که از آن تعبیر به تشکیکِ وجود میکند. عارف هم قائل به تشکیک هست اما نه بدان معنی. زیرا تشکیک در اصطلاح عارف، سِعِه و ضیقِ مَظاهر است.
💠 به حقیقت اگر مسئلهی وجود، به تحقیق معلوم نگردد، اصول و اُمّهاتِ معارف الهی و انسانی که اِعتلای به فهم خِطابِ محمّدی (صَلّی الله عَلیهِ وَآلهِ وَسَلّم) مَنوطِ به آن است، معلوم نمیشود. (#نکته۵۹۶)
♻️ هر یک از تَمهیدُالْقواعِد و مِصباحُالْاُنس بر دو اصلِ اصیلِ عرفانی است؛ یکی مسئلهی توحید، و دیگر مسئلهی مَظهریّتِ تامّه که انسان کامل است.
💠 در هر دو اصل، آن به ایجاز، و این به اِستیفاء، بحث کردهاند. نسبتِ تَمهیدُالقواعِد با مِصباحُالاُنس، نسبتِ شواهِد ربُوبیّه با اَسفار است. (#نکته۵۹۷)
♻️ عبدالوهّاب شَعرانی، متوفی ۹۷۳ هجری در چند جای کتابِ کبریت اَحمر، و کتابِ یواقیت و جواهر، تنصیص نموده است که معاندین در فصوص و فتوحات دَسّ (=پنهان) نمودهاند تا شیخ محیالدّین عربی را بدنام کنند.
💠 و چندین موارد مدسوس (= دسیسه شده، پنهان شده) را نام برده است. و در ابتدای یواقیت در این موضوع به تفصیل بحث کرده است و گوید:
♻️ تا نسخهای یافتیم که از روی نُسَخ شیخ اِستنساخ (=نسخهبرداری) شده بود که موارد مشکوک را در آن ندیدهایم. (#نکته۶۰۲)
💠 (کبریت اَحمر، کتابی است که خانم کلود عدّاس نویسنده فرانسوی در شرح حال ابن عربی نوشته است.)
♻️ (یواقیت والْجَواهر، نویسنده عبدالْوهّاب شَعرانی، در بررسی عقاید محیالدین بن عربی و کتاب فتوحات او )
📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۳۴۳ الی ۳۵۰
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش
https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🍃🌷🌹🍃🌹🌷🍃
🍀🍀🌹🌹🍀🍀
♦️#نامهها_برنامهها♦️
✳️ #نامه_دوم (بخش دوم )
✍️ از ادبش عجب است كه نوشته است: «نور ديدگان دست مباركتان را مشتاقانه مىبوسند» به دوستان سعيدم - كه خداى تعالى دلشان را طور سينا كناد و ديدهشان را به ديدارش بينا - معروض میدارد كه:
▪️مرا معذوردار از دست بوسى
▪️كه من دستى ندارم تو ببوسى
🔸گفته است: «از حال بنده استفسار فرماييد - بحمد اللّه - بد نيست».
مِن باب مطايبه عرض میشود كه يكى از ديگرى پرسيد : « حال فلانى چطور است؟ » گفت: « بد نيست. »
گفت: « مرده شور بد نيست را ببرد . يا خوب است يا بد است، بد نيست كدام است؟ »
🔹الحمد للّه كه حال آقا مانند مقالش خوب است؛
« يا مقلّب القلوب و الأحوال حوّل حالَنا إلى أحسن الحال. »
🔸 آنكه حالش خوب است ،بينوا نيست، به خصوص اگر اهل نوا باشد.
🔹آورده است كه: عبادت و تقرّب بنده گناه است، چه رسد به خود گناه.
گويمش آرى:
▪️زاهدان از گناه توبه كنند
▪️عارفان از عبادت استغفار (سعدی)
🔸 الحمد للّه كه گفتار آقا هم مانند خود آقا عوض شد كه پا در كفش اصحاب يمين كرد، و سر در كلاه مقرّبين،
« ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ » . ( مائده / ۵۵ )
🔹آهى آتشين از كوره دل بركشيد كه: «شرح آلامى است كه هنوز شناخته نشده موجب عدم وصول فيض میگردد».
🔸آقا میداند كه خداى شافى براى هر درد درمان آفريد.
🔸قرآن مجيد را « شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ » ( یونس / ۵۸ )معرّفى كرد.
خويش را به قرآن عرضه كند كه معيار صدق ، ميزان عدل ، ملاك حق و شفاى بيمارىها است.
✅ علامه حسن زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه)
✅ کتاب « نامه ها برنامه ها » - #نامه_دوم ، صفحه ۱۵ و ۱۶
💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا )
https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌹🌹🍀🍀🌹🌹