eitaa logo
« طهورا و صفورا و صبورا »
11هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ♦️ جلسه چهارم - شبِ ششمِ ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۷ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۱۱ تا دقیقه ۲۶ 🔸 یکی از افرادی که نقش بسیار مهمّی در قیام امام حسین (ع) داشتند، جناب قیس بن مُسَهَّر صیداوی بود. ایشان به عنوان فرستاده‌ی امام، با طی چندین هزار کیلومتر راه سخت بیابانی، بارها و بارها نامه‌هایی را از کوفه به مکّه و از مکّه به کوفه رساندند و در این راه، زحمات بسیاری را متحمّل شدند. 🔹 جناب قیس ابتدا نامه‌های سران شیعه را به محضر امام حسین (ع) در مکّه بردند و از مکّه، به همراه حضرت مسلم، به طرف کوفه راه افتادند امّا در بین راه گم شدند. 🔸 در اینجا بود که حضرت مسلم نامه‌‌ای به امام نوشتند و ایشان را از اوضاع پیش آمده، مطّلع ساختند و از حضرت خواستند که این مأموریت را به فرد دیگری واگذار کنند. این نامه را هم جناب قیس، به محضر امام در مکّه بردند. 🔹 امام حسین (ع) در جواب نامه‌ی حضرت مسلم فرمودند تصوّرم این است که شما ترسیدی امّا به راهت ادامه بده و مأموریتت را به انجام برسان. 🔸 جناب قیس نامه‌ی امام را به حضرت مسلم رساندند و با ایشان به کوفه رفتند. حضرت مسلم بعد از استقرار در کوفه، نامه‌ای به امام نوشتند و از ایشان خواستند که به کوفه بیایند. این نامه را هم جناب قیس به محضر امام حسین (ع) در مکّه بردند و به همراه حضرت، راهی کوفه شدند. 🔹 امام حسین (ع) هنگامی که نزدیک کوفه شدند، برای اطّلاع از شرایط آنجا، جناب قیس را به همراه نامه‌ای که خطاب به سران کوفه نوشتند، راهی کوفه کردند. جناب قیس هنگام ورود به کوفه، به دست مأموران عبیدالله دستگیر شدند و نهایتاً به شهادت رسیدند. 🔸 مرحوم شیخ مفید (ره) در وقایع روز عاشورا نوشته‌اند بعد از این که امام حسین (ع) به زمین افتادند، سی و چهار نفر از کسانی که پدرانشان در جنگ صفّین در رکاب معاویه کشته شده بودند، به انتقام خون پدرانشان، به امام حسین (ع) حمله‌ور شدند و بدن مبارک آقا را تکّه تکّه کردند. 🔹 گویا این‌ها جرأتِ جنگ تن به تن با آقا را نداشتند به همین دلیل در روز عاشورا، مستقیماً وارد جنگ نشدند زیرا حضرت در جنگ تن به تن، افراد بسیاری را از پا درآوردند تا جایی که دشمن تصمیم گرفت جنگ تن به تن را متوقّف کند و از تمام جهات بر آقا حمله‌ور شود وگرنه طبق قوانین جنگ، هنگامی که شخصی، از صف دشمنِ خود، مُبارز می‌طلبد، تنها یک نفر باید به جنگ با او برود نه اینکه دسته‌جمعی حمله‌ور شوند. 🔸 و لذا در جنگ تن به تن بود که امام حسین (ع) و یاران ایشان توانستند بسیاری از افراد دشمن را از پا درآورند. 🔹 صبحِ روزِ عاشورا، دشمن در دو حمله‌ی سراسری، حدود پنجاه و پنج نفر از یاران امام را شهید کرد و بعد از اینکه خیالش از بابت کم شدن نیروهای حضرت راحت شد، به جنگ تن به تن در داد امّا زمانی که دید حریف امام و یارانشان نمی‌شود، دوباره از همه طرف حمله‌ور شدند. 🔸 در تاریخ آمده است که وقتی صبح عاشورا نیروهای دو طرف برای جنگ صف کشیدند، اوّّلین کاری که دشمن کرد، دستور داد کماندارها، تمام اسب‌های اردوی امام را هدف قرار دهند زیرا همیشه نیروی سواره در جنگ موفق‌تر از نیروی پیاده است. 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش 🌷🌸🌺🌸🌷
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ♦️ جلسه چهارم - شبِ ششمِ ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۷ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۲۶ تا دقیقه ۴۱ 🔸 در اردوی امام حسین (ع)، فردی بود به نام ضحّاک بن عبدالله مشرقی که شب عاشورا وقتی امام حسین (ع) خطبه خواندند و تمامی اصحاب و بنی هاشم اعلام آمادگی کردند و امام به آن‌ها فرمودند فردا همه شما کشته می‌شوید و یک تن از شما نیز زنده نخواهد ماند، او به خدمت حضرت رفت و عرض کرد اگر اجازه دهید امشب در خدمتتان بمانم. 🔹 فردا هم تا جایی در خدمتتان باشم که منجر به کشته شدنم نشود زیرا از مرگ و کشته شدن می‌ترسم که امام حسین (ع) به ایشان فرمودند اشکال ندارد. فردا می‌توانی بروی. 🔸 ضحّاک روز عاشورا اسبش را در خیمه‌اش بست و به میدان نیاورد چون دشمن در همان حمله اوّل، تمامی اسب‌های اصحاب را با تیر زد و اصحاب مجبور شدند که پیاده بجنگند و به همین دلیل بسیار در زحمت بودند. 🔹 ایشان تک تیرانداز بسیار ماهری بود. کنار امام حسین (ع) می‌مانْد و از دور نیروهای دشمن را می‌زد. وقتی تمامی اصحاب و بنی‌هاشم به شهادت رسیدند و عرصه بر امام تنگ شد، خدمت حضرت رفت و اجازه‌ی رفتن خواست. امام نیز به او اجازه داد تا برود. او نهایتاً اسبش را برداشت و از عقب خیمه‌ها دور شد. 🔸 غرض، وقتی جناب جابر نزد تربت امام حسین (ع) رسید، به آقا سلام کرد امّا جواب سلام نشنید که در اینجا جناب جابر بسیار منقلب شد و به آقا عرض کرد "حَبیبٌ لايُجيبُ حَبيبَه؟" مگر می‌شود که دوست، جواب دوستش را ندهد؟ 🔹 از این واقعه، کد و رمزی استنباط می‌شود و آن این است که مؤمن، آن کسی است که وقتی روز اربعین به زیارت امام حسین (ع) می‌رود و به حضرت سلام می‌کند، جواب سلام ایشان را بشنود. 🔸 چون در روایات، برای مؤمن، پنج علامت و نشانه ذکر شده است که یکی از آن‌ها زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین است. 🔹 لفظ مؤمن نیز در این‌گونه از روایات، بیشتر ناظر به کسی است که معتقد به توحید، نبوّت عامّه، نبوّت خاصّه‌ی جناب خاتم انبیاء و قائل به امامت امام امیرالمؤمنین تا حضرت بقیة الله باشد. 🔸 برگردیم به بحث درباره جناب جابر. روزی پیامبر اکرم (ص) به ایشان فرموده بودند که تو پنجمین فرزند مرا می‌بینی. وقتی او را دیدی، سلام مرا به او برسان. جابر روزی در مدینه، از کوچه‌ای عبور می‌کرد. عده‌ای از کودکان مشغول بازی بودند و امام باقر (ع) نیز که خردسال بودند، کنار آن‌ها ایستاده بود ولی بازی نمی‌کرد. 🔹 هنگامی که جناب جابر به آن‌ها رسید، همگی به سمت ایشان رفتند. جابر از طریقی متوجه شدند که آن فرزند خردسال، امام باقر (ع) است. بسیار خوشحال شد و به یاد حدیث جناب رسول الله افتاد. 🔸 ایشان سلام پیامبر اکرم (ص) را به امام رساند و از روی سادگی، سر خم کرد و دست ایشان را بوسید. خبر این ماجرا در تمام مدینه پیچید چون جناب جابر شهرت و جایگاه رفیعی به عنوان صحابه پیامبر اکرم در بین مردم داشتند و تقریباً تنها صحابه‌ای بودند که تا آن زمان، در قید حیات بودند. 🔹 نکته‌ای که حائز اهمیت است آن است که انسان هرچقدر عالِم و عارف شود و به درجات بالای کمال برسد امّا صاحب عصمت نباشد، همچنان در شرایطی ممکن است قدرت تشخیص درست برخی امور را نداشته باشد. 🔸 مثلاً همین جناب جابر زمانی که امام حسین (ع) می‌خواستند به کربلا بروند، مانع حضرت شدند که بعداً جناب رسول الله برایش متمثّل شدند و به او تشر زدند که مگر نگفتم بعد از من ملتزم امام زمانت باش؟ چه امامت، قیام کند و چه نکند. 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🌷🌸🌺🌸🌷
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ♦️ جلسه چهارم - شبِ ششمِ ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۷ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت چهارم ⬇️⬇️ از دقیقه ۴۱ تا آخر 🔸 متأسفانه در زمان پیامبر اکرم (ص) و ائمه علیهم السّلام، فضای حاکم بر جامعه به گونه‌ای بود که مردم به راحتی نمی‌توانستند جانشینِ پیامبر یا ائمه را بشناسند. 🔹 مثلاً در زمان جناب رسول الله (ص)، روزی امّ سلمه خدمت آقا رفت و از ایشان پرسید بعد از شما به چه کسی مراجعه کنم؟ آقا مستقیماً نفرمود به حضرت علی (ع)، بلکه به او علائمی داد. 🔸 حضرت فرمودند مشتی سنگریزه بیاور. آقا سنگریزه‌ها را در کف دستشان مثل موم خمیر کردند که در این‌گونه از مسائل، احکام تجرّدی نفس ناطقه‌ی انسانی، حاکم است نه احکام مربوط به بدن. 🔹 بعد جناب رسول الله (ص) آن را مُهر کردند و فرمودند هر کس بتواند این کار را انجام دهد، بعد از من، جانشین من است. 🔸 امّ سلمه مستقیماً خدمت امیرالمؤمنین (ع) رفتند و ماجرا را برایشان تعریف کردند. آقا همان کاری را که پیغمبر اکرم (ص) کرده بودند، انجام داد. بعد از آن، جناب امیرالمؤمنین ملقّب شدند به "خاتِمُ الحَصی" یعنی کسی که سنگریزه‌ها را مُهر می‌کند. 🔹 غرض، بیان شد که جناب جابر از امام باقر (ع) نقل کرد که پیامبر اکرم (ص) فرمودند "إنَّ حَديثَ آل مُحمّد صَعْبٌ مُستَصْعَبٌ" یعنی سخن، حدیث و کلام آل پیغمبر (ص)، دشوار و سخت است. 🔸 این عبارت در واقع معیاری است برای شناخت آل پیغمبر اکرم (ص). کأنّه پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند اگر کسی را بعد از من پیدا کردید که حرف و کلام و سخنش، صَعب و دشوار است، بدانید که او آل من است. 🔹 در ادامه‌ی حدیث، پیامبر اکرم (ص) فرمودند "لَايُؤْمِنُ بِهِ إلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أوْ نَبِىٌّ مُرْسَلٌ أوْ عَبْدٌ إمْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإيمَانِ" حدیث آل مُحمّد (ص) به گونه‌ای است که به آن ایمان نمی‌آورند مگر سه گروه. 🔸 اوّل، مَلَک مقرّب. این نشان می‌دهد که تمامی ملائکه نیز قدرت ادراک حدیث آل محمّد (ص) را ندارند و تنها مَلَک مقرّب همچون جبرئیل، عزرائیل، میکائیل و اسرافیل می‌توانند آن را فهم کنند. 🔹 دوم، نبیّ مُرسَل. هر نبیّ‌ای هم نمی‌تواند به سرّ حدیث آل مُحمّد (ص) برسد بلکه باید نبیّ مُرسَل باشد. گروه سوم نیز عبدی است که خداوند دل او را برای ایمان امتحان کرده است و کُتَل‌ها برای او به وجود آورده. 🔸 راجع به آل پیغمبر اکرم (ص)، روایتی از جناب ابن عبّاس نقل شده است. ایشان فرمودند وقتی آیه "إنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیّ يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيمًا" نازل شد، نزد پیامبر اکرم (ص) رفتیم تا این آیه را برایمان معنا کنند. 🔹 حضرت راجع به صدر آیه که می‌فرماید خدا و ملائکه‌ی او بر پیامبر صلوات و درود می‌فرستند، بیاناتی فرمودند. بعد از آن عبارتِ "يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ" را معنا فرمودند. 🔸 از ایشان راجع به معنای ذیل آیه که می‌فرماید "وَ سَلِّمُوا تَسْلِيمًا" پرسیدیم که این سلام، چه نحوه سلامی است؟ 🔹 مجموع روایات پیرامون این بخش از آیه، نشان‌ می‌دهد که صلوات و سلام بر پیغمبر اکرم (ص)، باید به این صورت باشد که "اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّد وَ آلِ مُحَمَّد" که اگر مانند اهل سنّت، صرفاً "صلّی الله علیه وَ سَلَّم" گفته شود، این سلام و صلوات، ابتر و دُم بریده است و به تعبیری قِوام ندارد. در واقع فصل اخیر صلوات بر پیامبر اکرم (ص)، سلام بر آل اوست. 🌷والحمد لله رب العالمین 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش 🌷🌸🌺🌸🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 امام موسی کاظم ، امام رضا ، امام جواد ، امام هادی صلوات الله علیهم اجمعین 🍃🌸 🌷روز چهارشنبه 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا )
💥 حضرت علامه حسن زاده (قدّس سِرّه) 🌸 حجت الله است. 🟢 در حکمت متعالیه مُبَرهن است که هیچ زمانی از اَزمنه(= زمان‌‌ها) خالی از نفوسِ مُکتَفیّه (نفوسی که نیاز به تعلیم ندارند و به صِرف اراده آنچه باید بدانند، می‌‌دانند) 🟡 هیچ زمانی خالی از نفوس مُکتفیّه نیست. و هر نَفْسْی از نفوس مُکتفیّه که اَتمّ و اَکمَل از سایر نفوس، خواه مکتفیه و خواه غیرمکتفیه باشد، حُجةالله است. ♦️ پس هیچ زمانی از ازمنه، خالی از حجةالله نباشد. 🟢 این حجّت خواه ظاهر باشد و خواه غایب، شاهد است. شاهدی قائم که هیچ‌‌گاه قُعود ندارد. 📗 از دیدگاه ، باب ششم، ص ۱۱۸ 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🌷🌸🌺🌸🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
NAHJ 5-402-1-8.mp3
20.92M
🔰 فایل صوتی سخنرانی استاد صمدی آملی ( حفظه الله ) 🔶 ۱۴۴۴ ق 🔷 جلسه پنجم ➖ ۱۴۰۲/۱/۸ (شب هفتم ماه رمضان ) ✅ موضوع : شرح رساله ♦️ - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام♦️ 💠 آمل - مسجد حضرت علامه حسن زاده آملی ( ره) ................................ 🌐مجموعه فرهنگی قائم(عج) آمل 🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/4169334897C0926095398
🔸سخنران مجلس ختم در : حضرت استاد صمدی آملی شروع سخنرانی : حدود ساعت ۲۰ 🔹ضمنا مراسم شب‌های ماه مبارک در مسجد علامه طبق برنامه در ساعت ۲۱:۳۰ برگزار خواهد شد.‌
🌟 افاضات حضرت علامه حسن زاده آملی (قدس سِرّه) درباره در . 🔶 شما دوستان من بینش خودتان را در هر چه که می‌‌بینید به کار ببرید و در بودِ آن چیز درست اندیشه کنید به طور ساده و طبیعی هستی‌‌‌ها را تماشا کنید و کتاب هر موجودی را که می‌‌خوانید تنها با همان موجود سرگرم باشید و در پیرامون او دقّت کنید. 🔷 در اجزای پیکر خودتان بنگرید و کلمات کلّی و جزییِ کتاب هستی خودتان را مطالعه کنید. 🔶 خواهش من از دوستانم این است که این گفته ها را سرسری نگیرید و در پیرامون آنها اندیشه بفرمایید، به خصوص در تنهایی، به ویژه در پاره ای از شب که حواس آرمیده و قال و قیل و سر و صدا خفته و نهفته است؛ 🔷 در بودِ خود و بودِ دیگر هستی‌‌ها و بَدوْ و ختمِ آنها و تدبیر و تَعَیُّش و آمد و شد و حرکت و جنب و جوش آنها و ... مقداری به فکر بنشینید که این نشستن سَفَرها می‌‌آورد و این فکر بهره‌‌‌ها می‌‌دهد. 🔰/ درس سیزدهم/ ص۴٧-۴۴ 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
🌟 حضرت علامه حسن زاده آملی (قدس سِره) ✍️ ✳️ گویند برخی از پیشینیان که ایشان را سوفسطایی می‌‌گویند، بر این عقیدت بودند که منکر حسیّات و بدیهیّات و نظریّات و خلاصه مُبطِل حقایق بوده‌‌‌اند. ✴️ سوفسطائیان را یکی از فِرَق شکّاکان گویند و سوفسطائی را به فرانسه سِپتیک(=sceptique) نامند. در دانش بشر آمده است که شکّاکان جماعتی از حُکما هستند که می‌‌‌‌گویند برای کسب علم و اعتماد به اطلاعات هیچ‌‌گونه میزان و مأخذ درستی نیست؛ ✳️ حسّ خطا می‌‌‌کند، عقل از اصلاحِ خطای آن عاجز است و یک فرد در شرائط مختلف جسمی و روحی، ادراک مختلف خواهد داشت. ✴️ یکی از ادلّه‌‌ی سوفسطائیان در این باره، اختلافِ ادراکِ حواس در محسوسات است که گویند برای ادراک راهی جز حواس نیست. و دیگر از ادلّه‌ی ایشان این که انسان آنچه را در خواب می‌‌بیند شک در حق بودن آن ندارد، با این که حقّ نیست. 🔰 /درس چهارم/ ص۶ الی ٩
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ♦️ جلسه پنجم- شبِ هفتم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۸ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش)
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ♦️ جلسه پنجم - شبِ هفتمِ ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۸ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت اوّل ⬇️⬇️ از ابتدا تا دقیقه ۱۵ 🔸 عقاید حقّه شیعه‌ اثنا عشریّه به گونه‌ای است که فهم آن‌ها به راحتی برای همگان میسّر نمی‌شود چه اینکه حدیث آل محمّد (ص) نیز چون صَعبِ مُستَصعَب است، به راحتی به فهم همگان درنمی‌آید. 🔹 با اینکه ظاهر فرمایشات اهل‌بیت علیهم السّلام که معقولات را در کسوت محسوسات ارائه می‌فرمایند، روشن است امّا اگر انسان بخواهد در آن‌ها توغّل کند و در اعماقشان غوص بفرماید، بسیار دشوار و صَعب است. 🔸 لذا می‌فرمایند حدیث آل پیغمبر (ص) را فقط سه گروه، فهم می‌کنند. مَلَک مقرّب، نبیّ مُرسَل و عبدی که خداوند قلب او را به واسطه‌ی ایمان امتحان کرده و او را در معرض ابتلائات گوناگون قرار داده است. 🔹 انسان برای اینکه به مقام فهم حديث آل محمّد (ص) برسد، باید در معرض امتحانات گوناگون، فراز و نشیب‌ها و آزمایش‌های سنگین قرار بگیرد. 🔸 در کریمه‌ی سوره مبارکه بقره آمده "وَ إذِ ابْتَلَىٰ إبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأتَمَّهُنَّ قَالَ إنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إمَامًا..." هنگامی که خدای متعال، ربّ جناب ابراهیم (ع)، ایشان را به کلماتی، ابتلاء فرمود و حضرت، همه را به نحو اتمّ به انجام رسانید، آنگاه خدای متعال به او خطاب فرمود "إنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إمَامًا" من تو را برای مردم به عنوان امام جعل کردم. 🔹 این عبارت نشان می‌دهد که امامت، مجعول است، منتها به جَعلِ الهی. لذا انسان به مقام فهم حديث آل محمّد (ص) نمی‌رسد مگر بعد از ابتلائات گوناگون. 🔸 انسان به صِرف خواندن دروس حوزوی و یا دانشگاهی، نمی‌تواند به اعماقِ اَغوارِ فرمایشات اهل‌بیت (ع) راه پیدا کند بلکه حتماً باید سختی بکشد. 🔹 چه اینکه تمامی انبیاء و ائمه علیهم السّلام نیز خودشان یکپارچه در زحمت بودند. در قرآن آمده است که هیچ‌ یک از پیغمبران الهی نیامدند مگر اینکه مردم آن‌ها را مورد اذیت و آزارها قرار دادند و آن‌ها را کشتند. 🔸 به خصوص بنی اسرائیل که بسیاری از پیغمبرانشان را به قتل رساندند. آن‌ها معتقد بودند نبوّت، به حضرت موسی ختم شده است و بعد از ایشان، پیغمبری نمی‌آید. 🔹 خداوند در قرآن به جناب رسول الله فرمود به آن‌‌ها بگو شما اگر پیغمبران خود را قبول داشتید پس چرا آن‌ها را کشتید؟! 🔸 شاید در بین هیچ طایفه‌ای، به اندازه طایفه‌ی بنی اسرائیل که فرزندان حضرت یعقوب (ع) هستند، پیغمبر مبعوث نشد امّا همه را به قتل رساندند. 🔹 زمانی هم که جناب رسول الله ظهور فرمودند، بنی اسرائیل، نبوّت ایشان را نپذیرفتند چه اینکه حضرت عیسی (ع) را نیز پذیرا نبودند و درصدد قتل آن بزرگوار برآمدند. 🔸 منتها ما معتقدیم به اشتباه، فرد دیگری را به جای ایشان به دار کشیدند و خداوند ایشان را بالا برد و زمانی که حضرت بقیة الله (عج) می‌خواهند ظهور بفرمایند، حضرت عیسی (ع) از آسمان چهارم نازل می‌شوند. 🔹 حالا همین روایت را در نظر بگیرید. زمانی که صورت ظاهری آن را می‌خوانیم، فکر می‌کنیم به راحتی آن را می‌فهمیم امّا اگر عمیق شویم، خواهیم دید که فهم آن واقعاً صَعبِ مُستَصعَب است. 🔸 مثلاً اینکه حضرت عیسی (ع) قبل از ظهور حضرت بقیةالله (عج)، از آسمان چهارم نازل می‌شود، به چه معناست؟؟ 🔹 یکی از بُطون معانی سَماواتِ سَبع (آسمان‌های هفت‌گانه)، آن است که فرض، اینجا را زمین در نظر بگیریم، بعد برویم بالاتر و اوّلین کُره‌ی نورانی و متحرّک را که ماه است، به عنوان آسمان اوّل بدانیم. 🔸 بعد از آن، عطارد را آسمان دوم. زهره را آسمان سوم و آفتاب را آسمان چهارم بدانیم و همین‌طور پیش برویم تا برسیم به سیّاره مریخ که مریخ، بشود آسمان پنجم. مشتری، آسمان‌ ششم و زحل نیز آسمان هفتم باشد. 🔹 که این معنا از سَماوات سَبع، بر اساس سُمُوّ، رفیع بودن، اِشراف وجودی داشتن و مقام تأثیری‌ای که سیّارات بر یکدیگر دارند، بیان شده است. 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🌷🌸🌺🌸🌷
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ♦️ جلسه پنجم - شبِ هفتمِ ۱۴۴۴ )(ه.ق) ♦️ ۸ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۱۵ تا دقیقه ۳۰ 🔸 در قضایای مربوط به حضرت بقيةالله (عج) مثل ظهور، قیام، فرج و سایر مسائل، نبايد صرفاً به ظاهر روایات بَسنده کرد. 🔹 بله، ظواهر روایات هم باید مطرح بشود امّا نه به عنوان نظریه‌ای نهایی، زیرا احادیث و روایات، صَعبِ مُستَصعَب هستند و حدیث‌فهمی، بسیار دشوار است و تنها سه گروه می‌توانند آن را حمل کنند. 🔸 در "کتابُ العِلم" اصول کافی روایاتی مطرح شده به این مضمون که شما علم را همیشه از حَمَله‌ی علم بگیرید. حَمَله بر وزن فَعَله، جمع حامل به معنای حمل کننده است. 🔹 عزیزان لطف بفرمایید لفظ حمل را در روایات دنبال کنید. مثلاً در روایتی آمده که چند مَلَک به عنوان حاملان عرش الهی اند و به تعبیری عرش خدا را حمل می‌کنند. معنای این عبارات چیست؟ 🔸 یا مثلاً به خانمی که نطفه‌ای را از شوهرش تحویل گرفته و این نطفه در رَحِم او وزن پیدا کرده و او این بار و سنگینی را حمل می‌کند، به او حامله می‌گوییم 🔹 حال اگر شکم کسی را بشکافند و درون آن سنگی قرار دهند و او آن سنگ را دائماً با خود به این طرف و آن طرف ببرد، آیا به او نیز اطلاق حامله می‌شود؟ نخیر، به چنین کسی حامله نمی‌گوییم. 🔸 پس معلوم می‌شود که حَمَله و حامل، باید کسی باشد که صفت پرورانندگی داشته باشد و آن شیء حمل شده توسط او، درون کمون ذاتش پرورش پیدا کند. 🔹 در روایت دیگری آمده است که جناب رسول الله (ص) در شب معراج قطاری از شتران را دیدند که بار سنگینی حمل می‌کردند و ابتدا و انتهای آن‌ها مشخص نبود. به تعبیری غیرمتناهی بودند. 🔹 حضرت از جبرئیل سؤال کردند بار این شتران چیست؟ چه چیزی را حمل می‌کنند؟ به لفظ حمل در اینجا توجه کنید. جبرئیل فرمود این‌ها علم علی (ع) را حمل می‌کنند. 🔸 باید منظور روایت از حمل علم را فهمید. مگر علم مانند گندم و یا هر بار دیگری است که بتوان آن را بر شتر یا اسب یا هر وسیله دیگر گذاشت و آن را حمل کرد؟ 🔹 لغَویّون بین کلمات حَمل و حِمل تفاوت قائل شدند. مراد از حِمل، باری است که در ظاهر حمل می‌شود مانند بارهايی که بر دوش کشيده می‌شود یا باری که بر شتر، اسب و سایر چهارپایان گذاشته می‌شود و منظور از حَمل، بارهای باطنی است مانند طفل در شکم. 🔸 غرض، ما در مقام فهم احادیث، صرفاً نباید به یک معنای ظاهری از آن‌ها بسنده کنیم زیرا فهمِ ظاهری آن‌ها، راحت است امّا اگر بخواهیم به عمق آن‌ها برویم و اسرارشان را بفهمیم، بسیار صَعب و دشوار است و فقط مَلَک مقرّب، نبیّ مُرسَل و عبدی که امتحان شده باشد، به آن ایمان می‌آوَرَد. 🔹 منظور از امتحان هم امتحان به ایمان است نه امتحان به اسلام. امتحان به اسلام، خیلی سخت نیست. همین که شهادتین را بگویی مسلمانی امّا امتحان به ایمان، سخت و دشوار است. 🔸 هر کسی هم به مقدار خودش امتحان می‌شود. هر کس در هر شغل و سِمتی که هست، اگر دست خلاف نداشته باشد و درست عمل کند، هنر کرده است. اینجاست که می‌تواند به فهم احادیث راه پیدا کند و أویس قَرَنی شود. 🔹 أویس قَرَنی چوپانی بود که در قَرَنِ یمن زندگی می‌کرد و اصلاً جناب رسول الله (ص) را ندیده بود. 🔸 زمانی که پیامبر اکرم (ص)، در جنگ اُحُد مجروح شدند و سنگی به دندان مبارکشان اصابت کرد و دندانشان را شکست، أویس در همان لحظه در یمن داشت چوپانی می‌کرد که یکدفعه دیدند سنگی برداشت و یکی از دندان‌هایش را شکست. 🔹 از او پرسیدند این چه کاری بود که کردی؟ او گفت در همین لحظه این دندان مبارک آقا شکسته شد. 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش 🌷🌸🌺🌸🌷
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ♦️ جلسه پنجم - شبِ هفتمِ ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۸ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۲۹ تا دقیقه ۴۴ 🔸 هنگامی که حق متعال، قلب بنده‌ای را با ایمان امتحان کند و او در این آزمون، پیروز شود، جدول وجودی‌اش باز می‌شود. 🔹 به تعبیر حضرت علّامه حسن‌زاده آملی (ره): ما جدولی از بَحر وجودیم همه ما دفتری از غیب و شهودیم همه ما مَظهَر واجب الوجودیم همه افسوس که در جهل، غنودیم همه غنود یعنی فرو رفته 🔸 هنگامی که برای اشخاص، پرده کنار رود حالا برای یکی، با خواب، برای دیگری، با تصادف، انصراف، بیهوشی، ترسِ مُفرِط و امثال آن، جدول وجودی شخص باز می‌شود و حقایقی برای او ظاهر می‌شود. 🔹 و لذا اصل این است که شخصِ سالک، خودش ذکر بگیرد و از آن سوی عالَم هم به او می‌دهند البته استاد، مطالعه، مباحثه، کلاس رفتن، حرف شنیدن، نوشتن و... همگی علّت مُعِدّه‌‌اند تا برای فرد، علمی حاصل شود. 🔸 گرچه به هر میزان که برای شخص، علم حاصل شود، باز خطاب می‌رسد "وَ ما اُوتیتُم مِنَ العِلمِ اِلّا قَلیلاً" یعنی جز اندکی علم، به شما داده نشده است. کلمه‌ی "قَلیل" معنای قِلَّت و کمی دارد و زمانی که تنوینِ تقلیل و تنکیر هم بگیرد، معنای قلّت در او بیشتر می‌شود. 🔹 با اینکه در این آیه‌ی شریفه آمده است که جز اندکی علم به شما داده نشده، امّا می‌بینیم که همین علمِ اندک، در عالَم چه غوغا کرده؛ که تمامِ اکتشافات و اختراعات دریایی، زمینی و آسمانی که جهان را متحوّل کرده است، همگی از همین علمِ قلیل است. و لذا هر کجا را که بنگرید، بساطِ علم پهن است. 🔸 حضرت موسی قبل از اینکه آن مسافرت روحانی را به همراه جناب خضر آغاز کنند، به ایشان فرمود "هَل اَتَّبِعُکَ عَلَی اَن تُعَلِّمَنِ مِمّا عُلِّمتَ رُشداً" ( کهف - ۶۷ ) آیا می‌توانم در محضر شما باشم تا از آن چیزهایی که خودتان تعلیم گرفتید و رشد کردید، به من هم بیاموزید؟ 🔹 جناب خضر به او فرمودند "قَالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا" ( کهف - ۶۸ ) شما استطاعت ندارید و نمی‌توانید چیزهایی را که برای شما پیش می‌آورم، تحمّل کنید. و لذا بعد از اینکه جناب خضر، سه صحنه را به حضرت موسی نشان دادند، ایشان تاب نیاوردند و به جناب خضر اعتراض کردند و همین امر، باعث جدایی آن دو از یکدیگر شد. 🔸 جناب رسول الله (ص) فرمودند اگر برادر ما موسی، سکوت می‌کرد و حرف نمی‌زد، بنا بود که جناب خضر، هزار صحنه از صحنه‌های زندگی‌اش را به او نشان دهند که حالا لفظ هزار هم دالّ بر تکثّر است نه تعیین عددی. 🔹 آقای عزیز! فهم احادیث، صَعب مُستَصعَب است. و لذا هنگامی که به مسائلِ سنگینِ معارفِ الاهیه رسیدید، سریع، سوالاتی را که یک کودک خردسال هم می‌تواند بپرسد، مطرح نکنید. 🔸 اگر به کودکی بگویید که خدا یکی است، چون هنوز ظرفیت علمی او به مرتبه‌ی عقل بالفعل نرسیده و تازه دارد ضروریات اوّلی، بدیهی و روشنِ عالَمِ علم را ادراک می‌کند، سریع می‌پرسد خب چرا دو تا یا بیشتر از آن نیست؟ 🔹 امّا شما دیگر نباید این سوالی را که به ذهن یک کودک خردسال هم رسیده است، بپرسید بلکه باید به دنبال فهم معنای یکی بودنِ خدا بروید. 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🌷🌸🌺🌸🌷
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ♦️ جلسه پنجم - شبِ هفتمِ ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۸ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت چهارم ⬇️⬇️ از دقیقه ۴۴ تا آخر 🔸 حضرت علّامه حسن‌زاده آملی (ره) می‌فرمودند شبی در منزل قم در اتاق مطالعه‌ام نشسته بودم که دیدم چند نفر وارد اتاق شدند و حال اینکه تمام درهای منزل بسته بود. 🔹 بعد از اینکه وارد اتاق شدند، فرمودند آقای حسن‌زاده! می‌خواهیم شما را به دور کره‌ی زمین سِیر دهیم. 🔸 حضرت علّامه (ره) فرمودند در این لحظه، ناخودآگاه به یاد حدیث جناب رسول الله (ص) افتادم که فرمودند اگر برادر ما موسی، سکوت می‌کرد و حرف نمی‌زد، بنا بود که هزار صحنه از صحنه‌های زندگی‌اش را به او بنمایانند. و لذا من هم سکوت کردم و هیچ سوالی نپرسیدم. 🔹 حرف و کلام، انسان را مقیّد می‌کند. به همین دلیل فرمودند سعی کنید که اهل سکوت باشید نه اهل کلام. و لذا اگر شخصی این توفیق را داشته باشد که وقتی به محضر انسان بزرگی رسید، سوالاتش را از ایشان، به صورت سکوتی بپرسد و ایشان هم بتواند پاسخِ سکوتی به او بدهد، حقایق بسیاری برای فرد مکشوف می‌شود 🔸 در حالی که اگر شخص، سوالاتش را به لفظ در بیاورد و پاسخِ او هم به صورت لفظی باشد، باز در دلِ هر جوابی که می‌شنود، ده‌ها نقطه‌ی جهل برای او جوانه می‌زند و هزاران سوال جدید پیش می‌آید زیرا هم سوال مقیّد است و هم جواب، در حالی که حقیقتِ علم، مجرّد است و اطلاق دارد و محدود و مقیّد نیست. و لذا فرموده‌اند که علم، وجود است و وجود، محدود به هیچ حدّی نیست. 🔹 حضرت علّامه حسن‌زاده آملی (ره) هم در آن ماجرا فرمودند سکوت کردیم و هیچ سوالی نپرسیدیم. بعد فرمودند مرا به طرف آسمان، بالا بردند و در کره‌ی زمین سِیر دادند و تمام اشیاءِ محیطِ زمین را با جزئیات معرفی کردند و من در تمام این لحظات، در سکوت محض، فقط می‌شنیدم. 🔸 حال ممکن است این سوال پیش بیاید که پس چرا جناب رسول الله (ص) در معراج خود، پیوسته از جبرئیل سوال می‌پرسیدند که مثلاً این گروه چه کسانی هستند؟ آن‌ها چه می‌کنند؟ و... 🔹 این است که فهم احادیث، صَعب مُستَصعَب است. گاهی اوقات بر اساس ظاهر روایتی، گمان می‌کنیم که آن را فهمیده‌ایم امّا ناگهان حدیث دیگری از راه می‌رسد و به طور کلی تمام یافته‌های ما را از حدیث قبلی، به هم می‌ریزد. 🔸 و لذا باید در الفاظ و کلمات احادیث، بسیار توغّل کرد چرا که تمام الفاظ و کلمات، مطلقا، دارای مراتبی از معانی‌اند نه اینکه تنها محدود به همین معنای خاصّی باشند که از دوران کودکی، از پدر و مادر و معلّم و استاد گرفتیم چه اینکه تمامِ مفاهیمی که از علومِ ظاهریِ فکری، برای ما حاصل شده است، ما را مقیّد و محدود کرده. 🔹 به همین دلیل است که وقتی می‌خواهیم حدیثی را معنا کنیم، تنها همین یافته‌های مفهومی، به ذهنمان می‌آید در حالی که معنای حدیث، بسیار فراتر از آن مفاهیم ذهنی و یافته‌های مفهومی ماست. و لذا هرگز نباید به معانیِ ظاهریِ آیات و روایات اکتفا کنیم. 🔸 حضرت علّامه حسن‌زاده آملی (ره) در غزلی از دیوان خود، حضرت بقیّةالله (عج) را امیر قافله‌ی انسانی در سیر تعالی وجودی معرفی می‌کنند. این قافله، در حرکت است و هر کسی باید به اندازه‌ی خودش زحمت بکشد و به دنبال این قافله راه بیفتد و از آن به بعد کار نداشته باشد که چه می‌دهند. 🔹 اینکه بنشینیم و فقط منتظر باشیم که حضرت بقیّةالله (عج) تشریف بیاورند، در واقع نشان از این دارد که نمی‌خواهیم به راه بیفتیم زیرا به راه افتادن، سخت است و در مسیر، امتحانات و کُتَل‌های فراوانی از جمله مریضی، مشکلاتِ زندگی، اختلافات، مساعدت نکردن زن و مرد با یکدیگر و امثال آن برای انسان پیش می‌آید. به همین دلیل است که حضرت علّامه حسن‌زاده آملی (ره) فرمودند "الهی! جان به لب آمد تا جام به لب آمد". و لذا اصل این است که به راه بیفتیم. 🌷والحمد لله ربّ العالمین 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش 🌷🌸🌺🌸🌷