eitaa logo
« طهورا و صفورا و صبورا »
11هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ♦️ جلسه سوم - شبِ پنجمِ ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۶ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت اوّل ⬇️⬇️ از ابتدا تا دقیقه ۱۹ 🔸 حضرت علّامه حسن زاده آملی (ره)، در فرمایشات و مکتوباتشان، به خصوص در رساله شریف "نهج‌الولایة"، ولایت را طریق معرفت به حضرت بقيّة الله (عج) می‌دانند. 🔹 هر کس به هر اندازه، به مقام ولایت برسد و ولیّ الله شود، به همان مقدار، انسان کامل و امام عصر خود را می‌شناسد. 🔸 در حال حاضر ما در عصر غیبتِ تامّه‌ی حضرت بقیة الله (عج) هستیم که این عصر، فصلِ اخیر اَعصار انسانی است. 🔹 منظور از اَعصار انسانی، عصر هر یک از انسان‌های کامل اولوالعزم الهی است که اولیاء خاصّه حق متعال هستند. 🔸 این اَعصار، از عصر حضرت آدم شروع می‌شود تا می‌رسد به عصر نوح نجیّ‌الله. بعد از آن، عصر ابراهیمی، عصر موسای کلیم و عصر عیسای مسیح است و در این سِیر، نهایتاً به عصر محمّدی (ص) می‌رسیم. 🔹 در عصر محمّدی نیز بعد از جناب رسول الله، عصر ولایت مطلقه‌ی امام امیرالمؤمنین است که از ایشان، یازده امام صاحب عصمت آمد که هر یک از آن‌ها نیز خودشان یک عصرند. 🔸 در حال حاضر ما در عصر حضرت بقية‌الله (عج) هستیم. این عصر، عصر موعودی است که تمامی اعصار، انتظار تحقّق آن را کشیده‌اند و همه، برای تحقّق آن مقدّمه شدند. 🔹 یکی از مسائلی که در این عصر مطرح است، مسأله ولادت حضرت بقیةالله (عج) است. اهل سنّت نیز قائل به آخرین امام عصر هستند امّا معتقدند که ایشان، فرزند عبدالله بن حسن بن علی بن ابیطالب هستند در حالی که شیعه، حضرت بقیة الله را فرزند امام حسن عسکری (ع) و از نسل امام حسین (ع) می‌داند نه از نسل امام حسن مجتبی (ع). 🔸 اهل سنّت در این اعتقاد خود، به حدیثی از جناب رسول الله (ص) استناد می‌کنند. آن‌ها قائل‌اند به اینکه پیامبر اکرم فرمودند آخرین حجّت الهی در زمین، کسی است که اسم او، اسم من، کُنیه‌ی او، کُنیه‌ی من و اسم پدر او هم، اسم پدر من است. 🔹 در حالی که شیعه در روایات خود، جمله آخر حدیث را ندارد. شیعه این روایت را به این صورت نقل می‌کند که پیامبر اکرم فرمودند آخرین حجّت الهی، کسی است که اسم او، اسم من و کُنیه‌ی او، کُنیه‌ی من است. 🔸 منتها اسم پیامبر اکرم (ص)، به صورت ترکیبی است (محمّد) و اسم حضرت بقیةالله (عج)، به صورت مقطّع است (م ح م د). 🔹 تفاوت و مِیز دیگری که بین ما و اهل سنّت راجع به حضرت بقيةالله (عج) وجود دارد، آن است که ما معتقدیم حضرت در نیمه‌‌ی شعبان سال دویست و پنجاه و شش هجری قمری به دنیا آمدند و بیش از هزار و یکصد سال است که در قید حیات‌اند و در غیبت به سر می‌برند. 🔸 در حالی که اهل سنّت به این قائل‌اند که امام زمان هنوز به دنیا نیامده‌اند و زمانی متولّد می‌شوند که خداوند بخواهد ایشان را مأمور به قیام کند. 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🌷🌸🌺🌸🌷
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ♦️ جلسه سوم - شبِ پنجمِ ۱۴۴۴ ه.ق ♦️ ۶ فروردین ۱۴۰۲ ش ✳️ قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۱۹ تا دقیقه ۳۷ 🔸 الحمدلله ما در فصل اخیر اَعصار انسانی یعنی عصر غیبت تامّه که از سال سیصد و بیست و نه هجری قمری، شروع شد، قرار گرفته‌ایم. 🔹 در قضایای مربوط به حضرت بقيةالله (عج)، رموز فراوانی به کار رفته است مثلاً در رابطه با اسم مبارکشان که به صورت تقطیعی (م ح م د) است، اَسرار بسیاری وجود دارد. 🔸 راجع به هر یک از این حروف، در جَفر جامعِ علوی، جَفر خافیه، جفر خابیه و... بحث‌ها پیش می‌آید. باید شخص در علوم غریبه و اَرثْماطیقی، سِیرها کند تا بتواند به اَسرار این حروف دست یابد. 🔹 بحث ولادت حضرت نیز، از اَسرار دوران غیبت است. لذا بعضی از اشکالاتی که در باب روایاتِ مربوط به حضرت بقيةالله (عج) مطرح می‌شود، از این جهت است که بحث ولادت ایشان، بحث آشکاری نبود. 🔸 تمام شئون حضرت، مطلقاً به صورت پنهانی بود. از خریداری کردن مادر گرانقدرشان توسط امام حسن عسکری (ع) تا دوران حمل و ولادت ایشان. بعد از آن نیز غیبت صغری و کبرای حضرت آغاز شد. در تمام این مدت، افراد بسیار محدودی در جریان وقایع بودند. 🔹 چون همان‌گونه که انسان‌های الهی از طریق علوم غریبه و امثال این‌ها می‌توانند به اَسرار نظام وجود پی ببرند، مخالفین نیز اگر به این علوم دست پیدا کنند، می‌توانند از آن‌ها بهره‌مند شوند. 🔸 در طول تاریخ همواره افراد از طریق علوم غریبه، توانستند علاوه بر آینده، از گذشته نیز باخبر شوند. در واقع افراد می‌توانند غیر از تاریخ تدوینی، از طریق تاریخ شهودی و بر اساس صعود برزخی نیز از گذشته و آینده آگاهی یابند. البته میزان سِیر افراد و اطلاع آن‌ها از غیب، به سِعِه‌ی وجودی آن‌ها بستگی دارد. 🔹 از مهم‌ترین رشته‌های علوم غریبه، علوم مربوط به حروف است که از خودِ حضرت آدم (ع) شروع شد. البته این علوم، وَهْبی بودند که بعدها توسط خود این بزرگان به صورت ضوابط علمی درآمدند و افراد بسیاری از طریق همین ضوابط علمی توانستند کشف مَغیبات کنند و خبر از گذشته و آینده بدهند. 🔸 حکّام نیز همیشه در طول تاریخ برای حفظ و بقاء حکومتشان، از کاهنین و کسانی که در علوم غریبه، علم هیئت، نجوم و امثال این‌‌ها مهارت داشتند، بهره می‌بردند. 🔸 در طول تاریخ، کتاب‌های بسیار زیادی در انواع علوم و رشته‌ها توسط علماء و دانشمندان نوشته شد. جناب جالینوس حدود دو هزار سال قبل، چهارصد جلد کتاب در علم طب، آن هم با چه زحمتی نوشت. 🔹 جان به لب آمد تا کتب ارزشمندی همچون قانون، شرح نفیس، اَسفار، شِفاء و... نوشته شود امّا متأسفانه همواره در طول تاریخ مردم نسبت به زحمات انبیاء، اولیاء، دانشمندان و زحمت‌کشان ناسپاس بودند و آن‌ها را اذیت و آزارها می‌کردند و به قتل می‌رساندند. 🔸 بعد از ظهور حضرت خاتم الأنبیاء نیز برای ایشان و جانشینان صاحب عصمت‌شان گرفتاری‌ها درست کردند. اینجاست که این سؤال پیش می‌آید که اصلاً سِرّ خلقت چیست؟ چرا نظام هستی به این عظمت خلق شده است؟ 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش 🌷🌸🌺🌸🌷
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ♦️ جلسه سوم - شبِ پنجمِ ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۶ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۳۷ تا دقیقه ۵۵ 🔸 مسأله‌ی خلقت همواره باید سرلوحه‌ی تفکّر انسان قرار بگیرد. حق متعال در قرآن کریم می‌فرماید کسانی که مؤمن هستند، به آیات ما ایمان دارند و کسانی که آیات ما را نفی می‌کنند، سر از کُفر در می‌آورند. 🔹 مهم‌ترین آیتِ الهی در نظام هستی برای هر فرد، نفس ناطقه‌ی خودِ اوست امّا متأسفانه اکثر افراد به دنبال خودشناسی نیستند و در تمام دوره‌ها، انبیاء (ع)، گرفتار چنین مردم غافلی بودند. 🔸 چه اینکه از همان ابتدا طولی نکشید که حضرت آدم (ع) گرفتار مصیبت قتل یکی از فرزندانشان به دست فرزند دیگر شدند و آن قدر نوحه و گریه کردند تا خداوند، جناب شیث را به ایشان عطاء فرمود. 🔹 جناب شیخ اکبر، بنا بر دو نقل فرمودند که حضرت شیث توانستند پنج کتاب و یا پنجاه کتاب، از ماورای طبیعت تلقّی کنند. 🔸 و لذا این سوال برای انسان پیش می‌آید که هدف خلقت انسان و این همه عوالم وجودی، آسمان‌ها و زمین و کهکشان‌های بیکران چیست؟ 🔹 که از جناب آقای ولایی راجع به حضرت علّامه حسن‌زاده آملی (ره) شنیدم که می‌فرمودند بعد از اتمام نماز واجبی که آقا سر را به سجده گذاشتند و به اصطلاح، تَعفیر فرمودند، حالی به ایشان دست داد که در آن حال، آن قدر کهکشان‌ها طی کردند که اصلاً به اتمام نمی‌رسیدند و تمام این‌ها ظرف چند ثانیه و یا کمتر از آن پیش آمد. بله عالَم، تمام شدنی نیست. 🔸 مستحب است که انسان، بعد از اتمام نماز، تَعفیر کند. تَعفیر، مصدر باب تفعیل از ماده عَفر، به معنای خاک‌مالی کردن است و در اصطلاح، به نحوه‌ی خاصّی از سجده کردن گفته می‌شود؛ به این صورت که انسان بعد از نماز، سر را بر روی مُهر بگذارد و آن را ببوسد. بعد گونه‌ی سمت راست را روی مُهر بگذارد و بر آن بوسه بزند و بعد هم گونه‌ی چپ را روی مُهر بگذارد و آن را ببوسد. 🔹 غرض، هدفِ حق متعال از خلقت این همه آسمان‌ها و زمین و کهکشان‌های بی‌انتها چیست؟ انسان چطور باید به فهم این حقایق دست یابد؟ که گویا سوفسطا‌ییان نیز از بس در عالَم و اسرار آن غرق شدند و انتهایی برای آن نیافتند، عقلشان مدهوش شد و به تعبیری سر به دیوانگی زدند و گفتند واقعیتی نداریم. 🔸 در سِرّ خلقت تَوَغُّل بفرمایید. هنگامی که انسان از مقام خَلق که اندازه‌ی معیّن است، عبور کند، عقل تعطیل می‌شود زیرا تعقّل، در محدوده‌ی حدود اشیاست نه بُطون و حقیقت آن‌ها. و لذا عقل نمی‌تواند حقیقت و کُنهِ اشیاء را اِدراک کند. 🔹 قوه‌ی عاقله همیشه در مقام خَلق و کثرت است منتها درون کثرت، به دنبال کثرتِ مِنْ حیثُ هِیَ کثرت نمی‌گردد بلکه به دنبال وحدت و یکی است. شاکله‌ی عقل این است. و لذا در دلِ کثرت، به یکی می‌رسد امّا نمی‌تواند کُنهِ او را بیابد. 🔸 سرّ خلقت چیست؟ چطور باید به حقایق آن دست یافت؟ مگر می‌شود با خواندن چند کتاب در زمینه‌های ادبیات، صرف و نحو، فقه و اصول و امثال آن، علم به اَسرار نظام وجود پیدا کرد؟ که تازه ماحَصَل تلاش این همه بزرگان در رشته‌های فقه و اصول، علم به احکام شرعیه است که آن هم مربوط به اَفعال مُکلّفین است نه مربوط به فلسفه و اَسرار احکام. 🔹 چند نفر را می‌توان یافت که به اسرار احکام رسیده‌ باشند؟ که قطعاً رسیدن به حقایق و اسرار آیات و روایات به مراتب سخت‌تر و سنگین‌تر است. 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🌷🌸🌺🌸🌷
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ♦️ جلسه سوم - شبِ پنجمِ ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۶ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت چهارم ⬇️⬇️ از دقیقه ۵۵ تا آخر 🔸 حق متعال این توفیق را نصیب ما کرد که در عصر غیبت تامّه به سر ببریم که تمام انبیاء و ائمه (ع)، از حضرت آدم گرفته تا امام حسن عسکری (ع)، در انتظار چنین عصری بودند که این انتظار، در سال (۲۵۶ ه.ق)، با ولادت حضرت بقیّةالله (عج) که آخرین حجّت الهی‌اند، به سر آمد. 🔹 حضرت علّامه حسن‌زاده آملی (ره) در دروس معرفت وقت و قبله، حدیثی را از جناب مرحوم نراقی نقل کردند و خودِ ایشان هم معنایی را بر آن افزودند. 🔸 در این حدیث آمده است که روزی، یکی از اصحاب امام صادق (ع) به محضر آقا رسید و از اینکه نتوانسته بود طلوع آفتاب آن روز را ادراک کند، ابراز ناراحتی کرده بود. 🔹 امام صادق (ع) به او فرمودند ناراحت نباش، طلوع آفتاب از مشرق و یا از مغرب را از ناحیه‌ی فَجر هم می‌توان تشخیص داد چرا که هنگام اذان صبح، در طرف طلوع آفتاب، فجری آشکار می‌شود که از طریق آن می‌توان یافت که آفتاب از مشرق طلوع می‌کند و یا از مغرب؟ 🔸 جناب مرحوم نراقی می‌فرمایند گویا در ذهن این شخص مُرتَکَز بود که یکی از علائم ده‌گانه‌ی قیام ساعت و ظهور حضرت بقیّةالله (عج)، طلوع شمس از مغرب آن است و لذا اهتمام داشت که هر روز، بین الطّلوعین را بیدار باشد تا بتواند آن لحظه را ادراک کند. 🔹 امّا عجیب آن است که امام صادق (ع) به او نفرمودند که آقا فعلاً خودت را به زحمت نینداز، چرا که حضرت قائمی که باید قیام بفرمایند و از نسلِ ما هستند، هنوز به دنیا نیامده‌اند. چرا امام صادق (ع) این مطلب را نفرمودند؟ 🔸 و لذا احادیث، به فرموده‌ی خودِ این بزرگواران، صَعب مُستَصعَب است و عقل جزئی، قدرتِ فهمِ احادیثِ انسان کامل را ندارد زیرا فرمایشات این بزرگواران، بر اساس سِعه‌ی عقل و برهان سِعی است نه برهان فکریِ منطقی. 🔹 برهان فکریِ منطقی، در ماهیّاتِ اشیاست نه در وجود آن‌ها که البته بحث از ماهیّات، بیشتر در علم کلام است و حتّی در منطق هم به آن صورت بحث نمی‌شود و اگر در فلسفه هم از ماهیّات بحث می‌شود، بحث اِستطرادی(= انحرافی، خارج از موضوع) است یعنی مربوط به خارجِ این علم است و تنها به مناسبتی، از آن صحبت می‌شود. 🔸 موضوع فلسفه، وجود یا موجود است و اصلاً ماهیّت در آن راه ندارد چه اینکه علم منطق نیز برای آن است که انسان با رعایت ضوابط آن، از اشتباه در مقام فکر، مصون باشد که البته این فکر، علم فکری است نه علم شهودی. 🔹 بنابراین حتّی اگر براهین منطقی، بر اساس مقدّمات شش‌گانه‌ی برهانی هم باشد، ره‌‌آورد آن، علم فکریِ مربوط به ماهیّات اشیاست نه وجود آن‌ها. و لذا اگر کسی می‌خواهد به دنبال برهان در بخش وجودات اشیاء باشد، حتماً باید برهان کلّی سِعی را دنبال کند نه کلّی منطقی، عقلی و حتّی طبیعی را، چرا که کلّی سِعی، در قلمرو وجود است. 🔸 در یکی از ابوابِ "کتابُ الحُجّة" اصول کافی که به "صَعب مُستَصعَب" معروف است، امام باقر (ع) در حدیثی، به نقل از جناب رسول الله (ص)، ضابطه‌ای را ارائه می‌دهند و می‌فرمایند "فَما وَردَ عَلَيكُم مِن حَديثِ آلِ مُحمّدٍ صَلواتُ اللهِ عَلَيهِم فَلَاَنَتْ لَهُ قُلوبُكُم وَ عَرَفْتُموهُ فَاقْبَلوهُ" اگر حدیثی از آل محمّد (ص) به شما رسید و دل‌هایتان در برابرش نرم شد و با آن احساس آشنایی کردید، پس آن را بپذیرید. 🔹 در ادامه می‌فرمایند "وَ ما اشْمَأزَّتْ مِنهُ قُلوبُكُم وَ أنْكَرْتُموهُ فَرُدّوهُ إلى اللهِ وَ إلى الرّسولِ و إلى العالِمِ مِن آلِ محمّدٍ عليهم السلام" امّا اگر دل‌هایتان از آن رمید و احساس بیگانگی با آن کردید، آن را به خدا و پيامبر و عالمِ آل محمّد (ص) بسپارید که عالِم آل محمّد (ص) در عصر ما، حضرت بقیّةالله (عج) هستند. 🌷والحمد لله ربّ العالمین 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) http://splus.ir/tahoorasafoorasaboora سروش 🌷🌸🌺🌸🌷