eitaa logo
« طهورا و صفورا و صبورا »
12.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
23 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی و هفت - سری جدید) پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۷ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ،دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت اوّل ⬇️⬇️ از اوّل تا دقیقه ۱۰ 🌺 خداوند متعال احداث را زمینه برای ارتقای انسان قرار داد از جنبه تکوینی و چینش انسان، احداث جزء لوازم بخش نباتی بدن است. در بخش قوای نباتی بدن، براساس هضم های گوناگون، این احداث پدید می‌‌آیند. 🌺 با توجه به اینکه اَحداث مربوط به عالم طبیعت اند اما زمینه ی ارتقای نفس انسان را به اعلاءترین مرتبه ی مقام انسانی فراهم می‌‌کند. به این علت که شخص مُحدَث وقتی وضو می‌‌گیرد و دو رکعت نماز می‌‌گذارد و از حق متعال حاجتی طلب می‌‌کند، بهتر است به پیشنهاد حضرت علامه حسن زاده آملی(حفظه الله) درخواستِ خود را به ذات حق متعال تعلُّق بدهد. 🌹 در نتیجه احداث زمینه ی ارتقای به مقام ذات حق متعال را برای مُحدث فراهم می‌‌کنند‌. و این جزء عجایب خلقت است!! 🌸 خداوند موجودات گوناگونی اَعَم از موجودات عقلی، مثالی و مادّی خلق فرمود. و با دحوالارض، عنصرِ خاک را پدید آورد و با غلبه ی خاک بر عناصر دیگر بصورت اِمتراج، تبدیل به نطفه شد و از این نطفه انسان پدید آمد؛ و انسان، هم بصورت انشائیِ دفعی و هم بصورت تدریجی از عالَم خاک آفریده شد. 🌸 چون انسان از عناصر اَربعه و غلبه ی عنصر خاک پدید آمد، احکام نشئه ی طبیعت بر او حاکم شد. و جنبه ی نباتیِ بدن او توسط قوایی اداره می‌‌شود که در او تعبیه شده است؛ و کار این قوا بیشتر تغذیه و تولید مثل می‌‌باشد. این مرتبه، اَنزلِ مراتبِ قوای انسانی است و از اوّلین مراتب ظهور قوای انسانی، قوای نباتی است. و همین قوای نباتی که اَنزل مراتب است، موجبِ ارتقای به اَعْلَی الْمَراتِب می‌‌شود.(دقیقه ۵) 🌹 لذا حدَث موجب ارتقاء و تعالی انسان می‌‌شود!! این نظمی که در حدیث پیاده شد، خیلی عجیب است! 🌹 در این نظمِ حدیث توجه کنید؛ حدَث، مُسْتَتْبَعِ وضو می‌‌شود و وضو، مُستَتْبَع صلاة است، صلاة مُستَتْبع دعا و درخواست می‌‌شود و دعا هم مُسْتَتْبعِ اجابت است!! 💢 عزیزان توجه بفرمایيد شاید در این حدیث نکاتی هم به فکر شما خطور کند. 💢 پس براساس نظم این حدیث؛ شخص به وسیله ی احداث به مقام مُستجاب الدّعوه می‌‌رسد. به یک رتبه ای می‌‌رسد که حتماً دعای او استجابت قطعی دارد. 🌷 زیرا خدای متعال به رسول خود فرمود: اگر کسی محدث شود و وضو بگیرد و دو رکعت نماز بخواند و مرا در امور دنیا و آخرتش بخواند، من اگر جواب او را ندهم، ربِّ جفاکار می‌‌شوم در حالیکه من ربِّ جفاکار نیستم. 🌷 لذا احداث برای انسان، زمینه ی ارتقای به مستجاب الدّعوه شدن را فراهم می‌‌کند که دعای شخص حتماً مورد اجابت واقع شود. 🌺 برمبنای تَرَتُّب طولیِ این حدیث؛ مستجابُ الدّعوه شدن، حتی برای امور دنیایی، مُتَرتِّب بر نماز است و نماز مُترتّب بر وضو، و وضو مُترتّب بر حدَث است. 🌺 یک وقتی خداوند بر اساس اوامر و نواهی که دارد؛ برای ما اموری از واجبات و مَنهیّات را جعل فرمود. مانند اینکه نماز را واجب کرد. واجب عینی هم هست. و برای نماز شرایط و مقدماتی را قرار داد. یکی از آن شرایط وضو گرفتن است، استقبالِ اِلیَ الْقِبله است و امور دیگر. اسم اینها را هم فرائض و نماز های واجب یومیّه گذاشت. 💢 انسان موقع انجام واجبات؛ مانند نماز، روزه، خمس و ... مامور به امر الهی است. در امر واجبات، خداوند چیزی را تضمین نکرد. فقط امر کرد که انجام بدهید.(دقیقه ۱۰) 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی و هفتم - سری جدید) پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۷ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ،دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۱۰ تا دقیقه ۲۲ 💢 اما در خصوص این حدیث شریف، حرف ستم و جفا به میان آورد که هر کسی مُحدَث شود و وضو نگیرد به من جفا کرده است. محدث شدن امرى طبیعی است چنان‌که صاحبان عصمت نیز از آن مستثنی نیستند. صاحب عصمت هم شبانه روز به رفع حاجت نیازمند است‌. 📚 براساس آیه ی: "سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها"(یس_٣۷) صاحبان عصمت نیز بصورت زوج آفریده شدند و در داشتن همه ی کمالات و استعداد های انسانی سرآمد هم بودند. 🌹 اگر پیغمبری خلق شود و قوّه ی شهوت نداشته باشد در این صورت ناقص است و هرگز صاحب عصمت در مقام خلقت ظاهری بدن، ناقص خلق نمی‌شوند. 🌹 لذا احداث جزء لوازم خلقت انسان است. البته جزء لوازم حیوانات نیز هست؛ اما در حیوانات زمینه ی ارتقای آنها را فراهم نمی‌‌کند. اما اَحداث در وادی انسانی به اذن الله، حتی زمینه ی ارتقای به لقاءالله در مقام ذات را فراهم می‌‌‌کند! و این از عجائب خلقت است!! 💢 در بحث اَحداث که جزء لوازم خلقت بدن انسان است؛ و بدن هم مرتبه ی نازله ی نفس، در عالَم طبیعت است. این بدن با همین اَحداثِ عالَم مادی ارتقاء پیدا می‌‌یابد و تبدُل وجودی به بدن برزخی و اُخرَوی پیدا می‌‌کند. براساس اصولی که در معرفت نفس مطرح شد هیچ‌گاه نفس بدون بدن نمی‌‌شود‌.(دقیقه ۱۳) 💢 در احداث چه سِرّی است که حدث، مُستَتبِع وضو می‌‌شود و همین‌‌طور تا آخرِ حدیث، که اگر انسان بعداز حدث وضو نگیرد، جفاکار می‌‌شود و این جفا و ستم به متن ذات برمی‌‌گردد. که "ی" جفانی به توحید افعالی برنمی‌‌گردد. بلکه به توحید ذاتی و حتی فوقِ صفات و اَسماء برمی‌‌گردد.(دقیقه ۱۵) 🌸 این جفاکاری از آن طرف هم صادق است. خداوند می‌‌فرماید: اگر کسی محدث شد و به حدیث عمل کرد. و در امر دنیا و یا آخرتش از من درخواست کرد، من جواب او را ندهم، نسبت به ذاتِ آن فرد جفا می‌‌کنم "فَقَدْ جَفَوْتُهُ" 🌸 در این‌‌جا هم ضمیر به ذاتِ مُحدِث و مُصَلّی برمی‌‌گردد. اینها جزء رموز عجیب این حدیث شریف است. 🌺 پس یا ما به ذات حق جفا می‌کنیم؛ چون خیلی جاها حدث پیش می‌‌آید که ما وضو نمی‌‌گیریم، نماز نمی‌خوانیم و در نتیجه حاجتی از خداوند خواسته نمی‌‌شود. در هر سه مرحله به خداوند جفا می‌‌کنیم 🌺 یا این‌که خداوند به ذاتِ ما جفا می‌‌کند، که در اینحا با "واو"حالیه استدلال فرمود که "وَلَستُ بِرَبِّ جَاف" من پروردگار جفاکار نیستم 🌹 براساس همین نظم حدیث هست که حضرت علامه حسن زاده (حفظه الله) تاکید می‌‌فرماید چون‌که حتماً به حاجتِ آخر این دو رکعت نماز جواب داده می‌‌شود پس کم همّت نباشید و از او کمتر از خودش را نخواهید که ضرر می‌‌کنید. 🌹 دلیلش این است که غیر از حق متعال، هیچ چیز قیمت انسان نیست. نه دنیا و نه آخرت و حتی عقل اوّل هم قیمت انسان نمی‌‌شود . 💢 در واقع جفا همیشه به ذات حق برمی‌‌گردد. چون نفرمود: "لَستُ بِعَبدِِ جاف" یا "عِبادِِ جاف" شما بنده جفاکار نیستید. بلکه فرمود: من رَبّ جفاکار نیستم پس این حدیث نشان می‌‌دهد که انسان غالباً جفاکار است اما از آن‌‌طرف جفاکاری وجود ندارد. 💢 خداوند وقتی می‌‌خواهد خودش را به ما بدهد، می‌‌فرماید در هیچ‌‌یک از این سه مرحله ی انجام حدیث جفاکار نباشید. چون انسانِ جفاکار، ظالم است و خداوند کفر را برمی‌‌تابد اما ظلم را برنمی‌‌تابد.(دقیقه ۲۰) 📚 "وَ إِذِ ابْتَلی إِبراهیمَ رَبُّه بِکلماتٍ فَأتَمَّهُنَّ قالَ إِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَمِنْ ذُرّیتی قالَ لاینالُ عَهدی الظّالِمینَ" (بقره_۱۲۵) 🌷 این همه کافران در عالم هستند خداوند روزیِ آنان را قطع نمی‌‌کند مگر اینکه کافر راه دشمنی در پیش بگیرد. اگر ما کافر را لعن و لعنت می‌‌کنیم، به تمام کفّار عالَم نسبت نمی‌‌دهیم. اجازه این کار را نداریم. فقط کافران خیانت‌‌کار و جنایت‌‌کار مورد لعن واقع می‌‌شوند. 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی و هفتم - سری جدید) پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۷ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ،دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۲۲ تا دقیقه ۳۲ 🌷 پس براساس صورت حدیث، خدای متعال می‌خواهد ما جفاکار بار نیاییم ، وقتی ستم‌‌کار نباشیم، اهل وضو، طهارت، صلاة و دعا باشیم، دیگر هیچ مانعی وجود ندارد که ذاتِ حق نصیب ما بشود. 🌸 این راه را هم از طریق اَحداث برای ما باز کرده است. احداثی که جزء ضروریاتِ خلقتِ انسان در نشئه ی طبیعت است. و دائمی و شبانه روزی است و نمی‌‌‌شود آن را کنار گذاشت. 🌸 لذا ما از جنبه‌ی ظاهری در نشئه‌ی طبیعت هیچ‌‌گاه فرشته نمی‌شویم. گرچه اوصاف انسانیِ ما از نظر کمالات الهی می‌تواند ارتقاء یابد و اَفضل از ملائکه شود. اما بالاخره احکام عالم طبیعت دائماً بر بدن انسان، حتی انسان‌‌های کامل حکم فرماست. 💢خدای متعال همین احداث ضروری را تور شکار برای نفس ناطقه قرار می‌دهد. چون انسان بدون دفع نمی‌‌شود. بدن سالم نیاز به دفع دارد؛ 💢 وقتی غذایی وارد دهان شود با حرارت و آب دهان پخته می‌شود و هضم اول در دهان انجام می‌گیرد و از آنجا به معده می‌رود و هضم دوم به اِذن الله در معده انجام می‌گیرد. 🌺 معده بر اساس وحدت وجود، که عرفا مطرح کردند، می‌‌فهمد که چه قسمتی از غذا مضرّ است و باید از بدن بیرون رود. لذا تفاله ی غائط ، اِفراز(= جدا شدن) می‌شود و در نتیجه حدثی حادث می‌شود که مُسْتَتْبِع وضو است.(دقیقه ۲۵) 🌺 معده اجزای ثقیله ی غذا را اِفراز می‌کند بعد غذا به کبد می‌رود و در آن‌جا هضم سوم انجام می‌گردد. در کبد به اِذن الله اجزاء لطیفه مثل بول که از مهمترین مصادیق اَحداث است، اِفراز می‌شود. 🌹 سپس در هر یک از اعضاء بدن هضم چهارم انجام می‌شود تا غذا متناسب با مُغْتَذی شود. به هر یک از اعضاء بدن که غذا به آن داده می‌‌شود، مُغتذی می‌‌گویند. 🌹 در هضم چهارم هم چیزهایی اِفراز می‌شود. بعد از هضم چهارم، از موادی که به هر عضو داده می‌شود چیزکی به طرف مغز می‌رود و از طریق نخاع به جایگاه نطفه وارد و تبدیل به نطفه می‌گردد.(دقیقه ۲۸) 🌸 وقتی نطفه کاشته شد، اعضاء و جوارحی مثل صاحب نطفه، برای نطفه روییده می‌شود. بدن در این‌جا نیاز به دفع نطفه پیدا می‌کند که خدای متعال دفع آن را بصورت زوجی قرار داده که در بعضی موارد این دفع با نظم خاص تبدیل به فرزند می‌‌شود و لذا باز هم حدث پیش می‌آید‌. و باز این حدث هم وضو را در پی دارد و همین‌طور تا آخر حدیث. 🌸 پس احداث واقعاً زمینه‌ی ارتقاء انسان تا لقاءالله در مقام وصول به ذات الهی، که بالاتر از اَسماء و صفات هست را، فراهم می‌کنند. 🌷 نکته‌ای در کلمه "رکعتین" است؛ که اَربَع رَکَعات یا ثلاث رَکعات یا رَکعةً واحده گفته نشده است، بلکه فقط رکعتین در حدیث آمده.(دقیقه ۳۰) 🌷 یک مورد هم این‌‌که؛ ریتم حدیث این نیست که خدا بگوید "باید" وضو بگیرید، بلکه گفت اگر مُحدث شد، وضو نگیرد به من جفا کرده است. اگر می‌‌گفت "باید وضو بگیرید" جعلِ تشریعی و یکی از واجبات می‌شد. و وضو واجبِ نَفْسی می‌‌شد. 💢 خداوند دراین حدیث خیلی لطیفانه سخن گفت؛ این‌که هرگاه بعداز حدث وضو نگیرد به من جفا کرده. یعنی به انسان تذکر می‌‌دهد که مواظب باش نسبت به حق ستم‌‌کار نشوی. 💢 بعد از وضو هم فرمود اگر دو رکعت نماز نخواند به من جفا کرد. یعنی باز نفرمود که بعداز وضو باید نماز بخوانید. بلکه فرمود در جریان باش انسان! که تو داری به حق، ظلم می‌‌کنی!! این جفا و ظلم بر حق متعال چه نوع ظلمی است؟ 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی و هفتم - سری جدید) پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۷ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ،دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت چهارم ⬇️⬇️ از دقیقه ۳۳ تا دقیقه ۴۳ 🔸 پس یکی از نکات این بود که "رکعتین" فرمود. نکته دیگر که در هر سه فراز حدیث آمده در مورد جفا است؛ اینکه به خداوند ظلم می‌شود. این ظلم و جفا چیست؟ آیا معنای جفای به خدا این است که خدای متعال می‌خواهد محدث شدن را زمینه‌ی رسیدن بنده به خودش قرار دهد؟ و اگر بنده نتواند از این محدث شدن استفاده کند و خودش را به خدا برساند به خدا جفا کرده است؟ 🔹 به تعبیری اگر خلاف ادب پیش نیاید؛ باید گفت خدا می‌خواهد خودش را بفروشد ولی این بنده نمی‌آید تا او را بخرد‌. خدا می‌آید تا بنده را بخرد و بنده با این احداث دنبال خریدن خدا نمی‌رود پس در حق خدا ظلم می‌شود. 📚 "اِنَّ اللهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤمنینَ اَنفُسَهُمْ وَ اَموالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنّة"(توبه_ ۱۱۲) 🔸به این دلیل حضرت علامه از ریتم حدیث استفاده می‌کند و می‌فرماید: حال که بنا هست بعداز محدث شدن و طی مراحل حدیث، از خداوند چیزی بخواهید، گرچه خداوند روی بزرگواریِ خود و کم‌‌همّت بودنِ ما، از او غیر او را هم بخواهیم، او می‌‌دهد. اما تو مواظب باش که فقط او را بخواهی. و اگر از خدا، خودِ خدا را نخواستی به خدا جفا کردی!(دقیقه ۳۵) 🔹 "با" در آیه ی فوق، بای مقابله است یعنی خداوند در مقابل خریدن جان و اموال ما، اَلْجَنّه (جنّت اطلاقی) را به ما می‌دهد "بِاَنّ لَهُمُ الْجَنّة" اَلْجَنّة را هم به ملکیّت ما درمی‌آورد؛ 🔸 یعنی همانطور که ما و مال ما را می‌خرد و جزء مال او می‌شویم که در آخرین جملات دعای عرفه عرض می‌کنیم خدایا چقدر بزرگواری به ما این همه نعمت می‌دهی و بعد از ما قرض می‌گیری! "یَسْتَقرِضُنی" مرا به من می‌دهی و بعد قرض می‌گیری! 🔹 با این که من مال خودت هستم و کاره‌ای نیستم اما به من احترام می‌کنی و می‌فرمایی مال خودت را به من قرض می‌دهی؟! خودت را به من قرض می‌دهی؟! 🔸 کانّه حق متعال می‌خواهد ما را بخرد تا ما هم خدا را از خدا بخریم. ما هم خدا را از خدا قرض بگیریم. به اصطلاح محلی، می‌گوییم همسایگی قرضی است؛ دو نفر که همسایه‌ی هم هستند در سایه‌ی یکدیگرند و از هم قرض می‌گیرند. 🔹 ما از تابش شدید آفتاب زیر سایه‌ی درختی یا دیواری می‌رویم کانّه سایه را از آن‌ها استقراض می‌کنیم. خدای متعال وقتی ما و اموال ما را می‌خرد به ما الجنة را می‌دهد. 🔸 وقتی ما می‌خواهیم از خدا چیزی بخریم خدای متعال دوست دارد که از او، خودِ او را بخریم چون به ما مقام لایَقفی داد و غیر از ما هیچ موجود دیگری این مقام را ندارد.(دقیقه ۳۹) 🔹 لذا کانّه جفای به حق متعال به خود ما برمی‌گردد. یعنی ما داریم به خود ستم می‌کنیم زیرا ما مال خدا هستیم پس ظلمِ به خدا، ظلم به خود ماست. از آن طرف خداوند می‌‌گوید: تو مال من هستی، اگر از من، مرا نخواهی به خودت ظلم کردی. پس در حقیقت ظلم به خودت، ظلم به من است! 🔸 از طرفی اگر ما محدث شدیم، وضو گرفتیم، دو رکعت نماز خواندیم و از خدا، خودِ خدا را خواستیم و خدا آن چیزی که از او خواستیم به ما ندهد به ما جفا کرده است و می‌فرماید : من خدای جفاکار نیستم. یعنی اگر از خدا چیزی خواستیم و او ندهد، به ما ظلم کرده و ظلم به ما، به خودش برمی‌‌گردد!!(دقیقه ۴۱) 🔹 خداوند از روی رأفت ،خودش را به ما می‌‌دهد ولی ما از او ،خودش را نمی‌خواهیم. اگر مرا بخواهی حتماً خودم را به تو می‌دهم! سبحان الله.... 🔸 این جا "مالک یوم الدین" خودش را نشان می‌‌دهد که خداوند مالک روز جزاست، «یوم» ظرف ِظهور است، پاداش عمل حسنه ی این عبدی که از خدا، خدا را طلب کرده ،پاداش این عبد، این بود که خداوند خودش را به او بدهد و به مِلکیّت او درآید. 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی و هفتم - سری جدید) پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۷ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ،دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت پنجم ⬇️⬇️ از دقیقه ۴۳ تا آخر 🔸 امام حسین(ع) می‌‌فرماید: خدایا تو آن خدایی هستی که به ما نعمت می‌‌دهی و دوباره می‌‌آیی از ما قرض می‌‌خواهی. معنی قرض این است که من از شما چیزی می‌‌گیرم که به شما برگردانم. قرض؛ هدیه نیست. بلکه می‌‌دهیم که دوباره به ما برگردد. 🔹 رازِ این نکته به فقر و غنا، و به امکانِ فقری و اِضافه ی اِشراقیّه برمی‌‌‌گردد. انسان بتواند در وادی برهان و در مرتبه ی حکمت برهانیّه ، اضافه ی اشراقیّه و امکانِ فقری ، و وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت،منتهی با قاهِریّت وحدت و مقبولیّت کثرت، را پیاده کند. 🔸 این مطالب در عرفان بود، و این از شاه کارهای حکمت صدرالمتالهین است. هزاران سال حکمت، به روش مشائی بود. گرچه افلاطون هم حقایقِ حِکمی ارائه کرد، اما حکمت، بیشتر مرهون حکمت مشائی بود. در حکمت مشائی به شدّت بوی وحدت عددی به مشام می‌‌‌آید. اما حکمت متعالیه، وحدتِ تشکیکیِ ذاتِ مراتبِ وجود را، برای رسیدن به وحدتِ ذاتِ مظاهرِ وجود، سرپل قرار داد.(دقیقه ۴۵) 🔹 در اسفار از شیخ الرئیس نقل می‌‌شود که ما معاد جسمانی را قبول داریم اما نمی‌‌توانیم برای آن برهان بیاوریم. نه این که برهان ندارد، از باب این که ما نقص داریم نمی‌‌توانیم برای آن برهان درست کنیم. 🔸 مرحوم آخوند با شیخ الرئیس دعوا می‌‌کند و خطاب به شیخ: تو اینقدر قابلیّت داشتی که می‌‌توانستی در فهمِ الهیّاتِ اَخَصّ، بخصوص در توحید اِرتقاء پیدا کنی. 🔹 چرا دنبال ریاضیات و طب و نجوم و هیئت رفتی؟ و می‌‌گوید شیخ الرّئیس یک مخزنی بود که اگر در این بخش راه می‌افتاد، کسی در برهان به او نمی‌‌رسید. چون برهانی کردنِ معارف حقّه ی الهیّه، کار سنگینی است. 🔸 لذا صدرالمتألّهین می‌‌گوید چرا او وقتش را برای امور دیگر، مثل حکومت و غیره گرفت؟ اگر شیخ آن همه قدرتِ استعدادی که در او بود را در الهیّات اَخَصّ به کار می‌‌گرفت امروز حکمت متعالیه صدرالمتالهینی قطعاً از این حدی که بود قوی‌‌تر می‌‌شد. چون شیخ‌‌ الرّئیس با این همه مشغله‌‌های علمی که داشت و کتاب قانون در ابعاد طب نوشت و خودش هم طبابت می‌‌کرد؛ می‌‌توانست از یک جهش‌‌های علمی عجیبی برخوردار بشود. 🔹 به تعبیر علامه حسن زاده می‌‌فرمود: علم در دست شیخ الرئیس در ابعاد مختلف غلتک خورد و بالا رفت، با این همه اشتغالاتی که شیخ داشت. 🔸 او اهل داستان و رُمان نبود. داستان سلامان و ابسال را که در نمط‌‌ هشتم اشارات مطرح کرد؛ قصّه و رُمان نبود، بلکه مطابق حالات نفسِ ناطقه ی انسانی و راجع به بَهجَت و سعادت نفس حرف زد. 🔹 در آثار شیخ الرّئیس و شیخ بهایی اگر حرف از گرگ و پلنگ و موش و گربه زده شد؛ از بابِ "وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ"(عنکبوت_۴۴) است(دقیقه ۵۰) 🔸 شیخ الرئیس خیلی حواسش جمع بود که هرگز در وادیِ تخیّلات نیاید. در علم هیچ‌‌گاه عقل او مَشوب به وَهم و خیال نشود. این خیلی هنر است که دانشمندی در تحصیل، شکار وهم و خیال نشود. شیخ قانون و دوره ی شِفا نوشت ؛ در ریاضیات، نجوم و هیئت کار کرد اما یک حرف گزاف ندارد. 🔹 صدرالمتألهین می‌‌داند که اگر شیخ الرئیس به وادی الهیّات وارد شود، آنچنان الهیّات از جنبه ی حکمت ارتقاء پیدا می‌کند، که صدها و هزاران دانشمند سالیانی زحمت بکشند، نمی‌‌توانند به آن جهش برسند! لذا ملاصدرا خیلی غبطه خورد. 🔸 چون‌‌که قرآن؛،"تِبیانً لِکُلِّ شیء" هست، کانه مرحوم صدرالمتالهین دلش می‌‌خواست که جناب شیخ در قرآن سفر کند. چون "یس والقرآن حکیم" مهمترین بخش قرآن در این سوره به عنوان حکمت ظهور کرد قرآنی که حکیم است. 🔹 حکیم، اسمِ صاحبِ حکمت است. نگفت قرآن دارای حکمت است، بکه حکیم است‌. قرآن حکمت هست، اما بالاتر، قرآن حکیم است. 🔸 اگر همین حدیثِ مطرح در بحث را، جناب شیخ معنا می‌کرد، کلی مطلب داشتیم. یا خودِ جناب علامه(حفظه الله) زحمت می‌کشیدند و حدیث را شرح می‌‌کردند، شاید هزار صفحه مطلب داشتیم! و در یک سطح بالاتر، ائمه علیهم السّلام شرح می‌‌فرمودند چه می‌‌شد؟؟ 🔹 به هرحال؛ کلمه « جفانی یا جفوته » در هر دو جهت ، جفا به ذات برمی‌‌گردد که ما متاسفانه این جفای به ذات را انجام می‌‌دهیم ولی خدای متعال جفای به ذات ما را انجام نمی‌‌دهد. در نتیجه حدَث زمینه برای مستجابُ الدعوه شدن می‌‌شود. والحمدلله ربّ العالمین 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا