eitaa logo
« طهورا و صفورا و صبورا »
11هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی و هفتم - سری جدید) پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۷ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ،دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۲۲ تا دقیقه ۳۲ 🌷 پس براساس صورت حدیث، خدای متعال می‌خواهد ما جفاکار بار نیاییم ، وقتی ستم‌‌کار نباشیم، اهل وضو، طهارت، صلاة و دعا باشیم، دیگر هیچ مانعی وجود ندارد که ذاتِ حق نصیب ما بشود. 🌸 این راه را هم از طریق اَحداث برای ما باز کرده است. احداثی که جزء ضروریاتِ خلقتِ انسان در نشئه ی طبیعت است. و دائمی و شبانه روزی است و نمی‌‌‌شود آن را کنار گذاشت. 🌸 لذا ما از جنبه‌ی ظاهری در نشئه‌ی طبیعت هیچ‌‌گاه فرشته نمی‌شویم. گرچه اوصاف انسانیِ ما از نظر کمالات الهی می‌تواند ارتقاء یابد و اَفضل از ملائکه شود. اما بالاخره احکام عالم طبیعت دائماً بر بدن انسان، حتی انسان‌‌های کامل حکم فرماست. 💢خدای متعال همین احداث ضروری را تور شکار برای نفس ناطقه قرار می‌دهد. چون انسان بدون دفع نمی‌‌شود. بدن سالم نیاز به دفع دارد؛ 💢 وقتی غذایی وارد دهان شود با حرارت و آب دهان پخته می‌شود و هضم اول در دهان انجام می‌گیرد و از آنجا به معده می‌رود و هضم دوم به اِذن الله در معده انجام می‌گیرد. 🌺 معده بر اساس وحدت وجود، که عرفا مطرح کردند، می‌‌فهمد که چه قسمتی از غذا مضرّ است و باید از بدن بیرون رود. لذا تفاله ی غائط ، اِفراز(= جدا شدن) می‌شود و در نتیجه حدثی حادث می‌شود که مُسْتَتْبِع وضو است.(دقیقه ۲۵) 🌺 معده اجزای ثقیله ی غذا را اِفراز می‌کند بعد غذا به کبد می‌رود و در آن‌جا هضم سوم انجام می‌گردد. در کبد به اِذن الله اجزاء لطیفه مثل بول که از مهمترین مصادیق اَحداث است، اِفراز می‌شود. 🌹 سپس در هر یک از اعضاء بدن هضم چهارم انجام می‌شود تا غذا متناسب با مُغْتَذی شود. به هر یک از اعضاء بدن که غذا به آن داده می‌‌شود، مُغتذی می‌‌گویند. 🌹 در هضم چهارم هم چیزهایی اِفراز می‌شود. بعد از هضم چهارم، از موادی که به هر عضو داده می‌شود چیزکی به طرف مغز می‌رود و از طریق نخاع به جایگاه نطفه وارد و تبدیل به نطفه می‌گردد.(دقیقه ۲۸) 🌸 وقتی نطفه کاشته شد، اعضاء و جوارحی مثل صاحب نطفه، برای نطفه روییده می‌شود. بدن در این‌جا نیاز به دفع نطفه پیدا می‌کند که خدای متعال دفع آن را بصورت زوجی قرار داده که در بعضی موارد این دفع با نظم خاص تبدیل به فرزند می‌‌شود و لذا باز هم حدث پیش می‌آید‌. و باز این حدث هم وضو را در پی دارد و همین‌طور تا آخر حدیث. 🌸 پس احداث واقعاً زمینه‌ی ارتقاء انسان تا لقاءالله در مقام وصول به ذات الهی، که بالاتر از اَسماء و صفات هست را، فراهم می‌کنند. 🌷 نکته‌ای در کلمه "رکعتین" است؛ که اَربَع رَکَعات یا ثلاث رَکعات یا رَکعةً واحده گفته نشده است، بلکه فقط رکعتین در حدیث آمده.(دقیقه ۳۰) 🌷 یک مورد هم این‌‌که؛ ریتم حدیث این نیست که خدا بگوید "باید" وضو بگیرید، بلکه گفت اگر مُحدث شد، وضو نگیرد به من جفا کرده است. اگر می‌‌گفت "باید وضو بگیرید" جعلِ تشریعی و یکی از واجبات می‌شد. و وضو واجبِ نَفْسی می‌‌شد. 💢 خداوند دراین حدیث خیلی لطیفانه سخن گفت؛ این‌که هرگاه بعداز حدث وضو نگیرد به من جفا کرده. یعنی به انسان تذکر می‌‌دهد که مواظب باش نسبت به حق ستم‌‌کار نشوی. 💢 بعد از وضو هم فرمود اگر دو رکعت نماز نخواند به من جفا کرد. یعنی باز نفرمود که بعداز وضو باید نماز بخوانید. بلکه فرمود در جریان باش انسان! که تو داری به حق، ظلم می‌‌کنی!! این جفا و ظلم بر حق متعال چه نوع ظلمی است؟ 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی و هفتم - سری جدید) پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۷ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ،دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت چهارم ⬇️⬇️ از دقیقه ۳۳ تا دقیقه ۴۳ 🔸 پس یکی از نکات این بود که "رکعتین" فرمود. نکته دیگر که در هر سه فراز حدیث آمده در مورد جفا است؛ اینکه به خداوند ظلم می‌شود. این ظلم و جفا چیست؟ آیا معنای جفای به خدا این است که خدای متعال می‌خواهد محدث شدن را زمینه‌ی رسیدن بنده به خودش قرار دهد؟ و اگر بنده نتواند از این محدث شدن استفاده کند و خودش را به خدا برساند به خدا جفا کرده است؟ 🔹 به تعبیری اگر خلاف ادب پیش نیاید؛ باید گفت خدا می‌خواهد خودش را بفروشد ولی این بنده نمی‌آید تا او را بخرد‌. خدا می‌آید تا بنده را بخرد و بنده با این احداث دنبال خریدن خدا نمی‌رود پس در حق خدا ظلم می‌شود. 📚 "اِنَّ اللهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤمنینَ اَنفُسَهُمْ وَ اَموالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنّة"(توبه_ ۱۱۲) 🔸به این دلیل حضرت علامه از ریتم حدیث استفاده می‌کند و می‌فرماید: حال که بنا هست بعداز محدث شدن و طی مراحل حدیث، از خداوند چیزی بخواهید، گرچه خداوند روی بزرگواریِ خود و کم‌‌همّت بودنِ ما، از او غیر او را هم بخواهیم، او می‌‌دهد. اما تو مواظب باش که فقط او را بخواهی. و اگر از خدا، خودِ خدا را نخواستی به خدا جفا کردی!(دقیقه ۳۵) 🔹 "با" در آیه ی فوق، بای مقابله است یعنی خداوند در مقابل خریدن جان و اموال ما، اَلْجَنّه (جنّت اطلاقی) را به ما می‌دهد "بِاَنّ لَهُمُ الْجَنّة" اَلْجَنّة را هم به ملکیّت ما درمی‌آورد؛ 🔸 یعنی همانطور که ما و مال ما را می‌خرد و جزء مال او می‌شویم که در آخرین جملات دعای عرفه عرض می‌کنیم خدایا چقدر بزرگواری به ما این همه نعمت می‌دهی و بعد از ما قرض می‌گیری! "یَسْتَقرِضُنی" مرا به من می‌دهی و بعد قرض می‌گیری! 🔹 با این که من مال خودت هستم و کاره‌ای نیستم اما به من احترام می‌کنی و می‌فرمایی مال خودت را به من قرض می‌دهی؟! خودت را به من قرض می‌دهی؟! 🔸 کانّه حق متعال می‌خواهد ما را بخرد تا ما هم خدا را از خدا بخریم. ما هم خدا را از خدا قرض بگیریم. به اصطلاح محلی، می‌گوییم همسایگی قرضی است؛ دو نفر که همسایه‌ی هم هستند در سایه‌ی یکدیگرند و از هم قرض می‌گیرند. 🔹 ما از تابش شدید آفتاب زیر سایه‌ی درختی یا دیواری می‌رویم کانّه سایه را از آن‌ها استقراض می‌کنیم. خدای متعال وقتی ما و اموال ما را می‌خرد به ما الجنة را می‌دهد. 🔸 وقتی ما می‌خواهیم از خدا چیزی بخریم خدای متعال دوست دارد که از او، خودِ او را بخریم چون به ما مقام لایَقفی داد و غیر از ما هیچ موجود دیگری این مقام را ندارد.(دقیقه ۳۹) 🔹 لذا کانّه جفای به حق متعال به خود ما برمی‌گردد. یعنی ما داریم به خود ستم می‌کنیم زیرا ما مال خدا هستیم پس ظلمِ به خدا، ظلم به خود ماست. از آن طرف خداوند می‌‌گوید: تو مال من هستی، اگر از من، مرا نخواهی به خودت ظلم کردی. پس در حقیقت ظلم به خودت، ظلم به من است! 🔸 از طرفی اگر ما محدث شدیم، وضو گرفتیم، دو رکعت نماز خواندیم و از خدا، خودِ خدا را خواستیم و خدا آن چیزی که از او خواستیم به ما ندهد به ما جفا کرده است و می‌فرماید : من خدای جفاکار نیستم. یعنی اگر از خدا چیزی خواستیم و او ندهد، به ما ظلم کرده و ظلم به ما، به خودش برمی‌‌گردد!!(دقیقه ۴۱) 🔹 خداوند از روی رأفت ،خودش را به ما می‌‌دهد ولی ما از او ،خودش را نمی‌خواهیم. اگر مرا بخواهی حتماً خودم را به تو می‌دهم! سبحان الله.... 🔸 این جا "مالک یوم الدین" خودش را نشان می‌‌دهد که خداوند مالک روز جزاست، «یوم» ظرف ِظهور است، پاداش عمل حسنه ی این عبدی که از خدا، خدا را طلب کرده ،پاداش این عبد، این بود که خداوند خودش را به او بدهد و به مِلکیّت او درآید. 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی و هفتم - سری جدید) پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۷ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ،دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت پنجم ⬇️⬇️ از دقیقه ۴۳ تا آخر 🔸 امام حسین(ع) می‌‌فرماید: خدایا تو آن خدایی هستی که به ما نعمت می‌‌دهی و دوباره می‌‌آیی از ما قرض می‌‌خواهی. معنی قرض این است که من از شما چیزی می‌‌گیرم که به شما برگردانم. قرض؛ هدیه نیست. بلکه می‌‌دهیم که دوباره به ما برگردد. 🔹 رازِ این نکته به فقر و غنا، و به امکانِ فقری و اِضافه ی اِشراقیّه برمی‌‌‌گردد. انسان بتواند در وادی برهان و در مرتبه ی حکمت برهانیّه ، اضافه ی اشراقیّه و امکانِ فقری ، و وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت،منتهی با قاهِریّت وحدت و مقبولیّت کثرت، را پیاده کند. 🔸 این مطالب در عرفان بود، و این از شاه کارهای حکمت صدرالمتالهین است. هزاران سال حکمت، به روش مشائی بود. گرچه افلاطون هم حقایقِ حِکمی ارائه کرد، اما حکمت، بیشتر مرهون حکمت مشائی بود. در حکمت مشائی به شدّت بوی وحدت عددی به مشام می‌‌‌آید. اما حکمت متعالیه، وحدتِ تشکیکیِ ذاتِ مراتبِ وجود را، برای رسیدن به وحدتِ ذاتِ مظاهرِ وجود، سرپل قرار داد.(دقیقه ۴۵) 🔹 در اسفار از شیخ الرئیس نقل می‌‌شود که ما معاد جسمانی را قبول داریم اما نمی‌‌توانیم برای آن برهان بیاوریم. نه این که برهان ندارد، از باب این که ما نقص داریم نمی‌‌توانیم برای آن برهان درست کنیم. 🔸 مرحوم آخوند با شیخ الرئیس دعوا می‌‌کند و خطاب به شیخ: تو اینقدر قابلیّت داشتی که می‌‌توانستی در فهمِ الهیّاتِ اَخَصّ، بخصوص در توحید اِرتقاء پیدا کنی. 🔹 چرا دنبال ریاضیات و طب و نجوم و هیئت رفتی؟ و می‌‌گوید شیخ الرّئیس یک مخزنی بود که اگر در این بخش راه می‌افتاد، کسی در برهان به او نمی‌‌رسید. چون برهانی کردنِ معارف حقّه ی الهیّه، کار سنگینی است. 🔸 لذا صدرالمتألّهین می‌‌گوید چرا او وقتش را برای امور دیگر، مثل حکومت و غیره گرفت؟ اگر شیخ آن همه قدرتِ استعدادی که در او بود را در الهیّات اَخَصّ به کار می‌‌گرفت امروز حکمت متعالیه صدرالمتالهینی قطعاً از این حدی که بود قوی‌‌تر می‌‌شد. چون شیخ‌‌ الرّئیس با این همه مشغله‌‌های علمی که داشت و کتاب قانون در ابعاد طب نوشت و خودش هم طبابت می‌‌کرد؛ می‌‌توانست از یک جهش‌‌های علمی عجیبی برخوردار بشود. 🔹 به تعبیر علامه حسن زاده می‌‌فرمود: علم در دست شیخ الرئیس در ابعاد مختلف غلتک خورد و بالا رفت، با این همه اشتغالاتی که شیخ داشت. 🔸 او اهل داستان و رُمان نبود. داستان سلامان و ابسال را که در نمط‌‌ هشتم اشارات مطرح کرد؛ قصّه و رُمان نبود، بلکه مطابق حالات نفسِ ناطقه ی انسانی و راجع به بَهجَت و سعادت نفس حرف زد. 🔹 در آثار شیخ الرّئیس و شیخ بهایی اگر حرف از گرگ و پلنگ و موش و گربه زده شد؛ از بابِ "وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ"(عنکبوت_۴۴) است(دقیقه ۵۰) 🔸 شیخ الرئیس خیلی حواسش جمع بود که هرگز در وادیِ تخیّلات نیاید. در علم هیچ‌‌گاه عقل او مَشوب به وَهم و خیال نشود. این خیلی هنر است که دانشمندی در تحصیل، شکار وهم و خیال نشود. شیخ قانون و دوره ی شِفا نوشت ؛ در ریاضیات، نجوم و هیئت کار کرد اما یک حرف گزاف ندارد. 🔹 صدرالمتألهین می‌‌داند که اگر شیخ الرئیس به وادی الهیّات وارد شود، آنچنان الهیّات از جنبه ی حکمت ارتقاء پیدا می‌کند، که صدها و هزاران دانشمند سالیانی زحمت بکشند، نمی‌‌توانند به آن جهش برسند! لذا ملاصدرا خیلی غبطه خورد. 🔸 چون‌‌که قرآن؛،"تِبیانً لِکُلِّ شیء" هست، کانه مرحوم صدرالمتالهین دلش می‌‌خواست که جناب شیخ در قرآن سفر کند. چون "یس والقرآن حکیم" مهمترین بخش قرآن در این سوره به عنوان حکمت ظهور کرد قرآنی که حکیم است. 🔹 حکیم، اسمِ صاحبِ حکمت است. نگفت قرآن دارای حکمت است، بکه حکیم است‌. قرآن حکمت هست، اما بالاتر، قرآن حکیم است. 🔸 اگر همین حدیثِ مطرح در بحث را، جناب شیخ معنا می‌کرد، کلی مطلب داشتیم. یا خودِ جناب علامه(حفظه الله) زحمت می‌کشیدند و حدیث را شرح می‌‌کردند، شاید هزار صفحه مطلب داشتیم! و در یک سطح بالاتر، ائمه علیهم السّلام شرح می‌‌فرمودند چه می‌‌شد؟؟ 🔹 به هرحال؛ کلمه « جفانی یا جفوته » در هر دو جهت ، جفا به ذات برمی‌‌گردد که ما متاسفانه این جفای به ذات را انجام می‌‌دهیم ولی خدای متعال جفای به ذات ما را انجام نمی‌‌دهد. در نتیجه حدَث زمینه برای مستجابُ الدعوه شدن می‌‌شود. والحمدلله ربّ العالمین 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی و هشتم - سری جدید) جمعه اول مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۸ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ،دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت اوّل ⬇️⬇️ از اوّل تا دقیقه ۱۵ 🌺 ناقل حدیث قدسی پیرامون وضو، نماز و دعا بعداز حدَث، افضل النّاس و اَفضلُ الاَشیاء بعداز خدای سبحانه و تعالی؛ یعنی پیامبر اکرم(ص) است که می‌‌فرمایند: دوست من! بدان که وضو نور است و دوام بر طهارت سبب ارتقاء تو به عالم قدس است و این دستور عظیم النفع هم در نزد اهل خودش مجرّب است. 🌺 پس بر تو باد بر مواظبت؛ که بتوانی این دستور عظیم را پیاده فرمایی. سپس بر تو باد که بلندی همّت و بزرگی نفس داشته باشی که اگر دو رکعت نماز را اقامه کردی، از خدای تبارک و تعالی چیزی به جز آنچه که برای همیشه است و هرگز تمام و فانی نمی‌شود آن را از خدای متعال بخواهی. 💢 پس اگر یک چیز ابدی و بدون نَفاد و فنا می‌خواهید از او جز خودش را نخواهید. باید لسان حال شما این طور باشد که؛ 🌷 ما از تو نداریم به غیر از تو تمنا، حلوا به کسی ده که محبت نچشیده است ... 💢 اگر این اصل و هدف پیاده شود، شخص موفق می‌شود به حدیث عمل کند وگرنه نوعاً این عمل استمرار پیدا نمی‌‌کند. چه اینکه در تمام امور اینگونه است که اگر کسی فقط برای خدا کار کند، هیچگاه بازنمی‌‌ماند.(دقیقه ۵) 🌹 در دعای عرفه و مناجات شعبانیه آمده است که امام حسین(ع) به ذات مقدس حق متعال خطاب می‌‌کند که ما هر چه را که اراده می‌‌کنیم شما آن را می‌‌‌شکنید! "عرفت الله بفسخ العزائم" من خدای تعالی را با شکستن عزم و تصمیم ها شناختم. [حضرت امیر(ع) فرمودند:« عرفت الله سبحانه بفسخ العزائم و حل العقود و نقض الهمم یعنی خداوند را به وسیله فسخ شدن تصمیمها گشوده شدن گره ها و نقض اراده ها شناختم.(نهج البلاغه کلمات قصار شماره ۲۵۰ )] 🌹 البته اینکه در آن مقام حضوری که امام دارد، در جان مبارک ایشان در محضر حق متعال چه هست و چه می‌‌گذرد، ما سر درنمی‌‌آوریم. 🌸 این نشان می‌‌دهد اگر انسان غیر از قُربَةََ اِلیَ الله به هر نیت دیگری باشد می‌‌شکند و هیچ یک از این اهداف پایدار نمی‌‌ماند ولو این عناوینی مانند خودسازی و عرفان و بالارفتن و غیره. 🌸 ولی معنا ندارد که شخصی فقط خدا را بخواهد و چیزی غیرخدا نخواهد و در عین حال اراده و تصمیم او بشکند، این راه ندارد. کسی که خالصانه خدا را بخواهد هیچگاه اراده او را نمی‌‌شکند. 💢 این خلاف حکمت است که خدای متعال موجودِ فقیر بیافریند و فقیر حقیقتاً به سوی غنیِ مطلق روی بیاورد و در وسط راه غنی مطلق مانع رسیدن او به قرب خودش بشود. خلقت روی مبنای حکمت و عدل محض است وگرنه عبث پیش می‌‌آید. 💢 این که تصمیم می‌‌گیریم بعد تصمیمات ما در وسط راه شکسته می‌‌شود و بی‌‌انگیزه می‌‌شویم معلوم است که هدف درست نبود، قربةً اِلیَ اللهِ ما واقعی نبود و فقط برای خدا خالص نبود وگرنه نباید اراده بهم بخورد. 📗 "مَنْ اَخْلَصَ لِلهِ اَرْبَعينَ صَباحا، جَرَت يَنابيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِهِ"(رسول اکرم) 🌺 اگر کسی چهل شبانه روز خالصانه فقط پیش خدا برود حتماً چشمه های جوشان حکمت از قلب او در زبان او ظاهر می‌‌شود. بعداز یک چهله ی خالصانه زبان و گفتار و حالات او تغییر می‌کند.(دقیقه ۱۰) 🌺 چون قلب در چهل شبانه روز با تقلُّب و انقلابی که دارد معمولاً به حق متعال روی می‌‌آورد و وقتی هم که به حق روی آورد، یکدست شده و از پراکندگی در می‌‌آید. 🌷 اگر قلب به جای این‌که در عالم کثرت پرسه بزند و یا از عالم کثرت به وحدت برود و دوباره از وحدت به کثرت بیاید؛ از آنجایی که قلب دارای مقام تقلب و انقلاب هست، بجای پرسه در کثرات، در اَسماءُالله زیر و رو بشود، در اسماءُالله انقلاب داشته باشد. که سفر دوم در سیر و سلوک هست؛ حتماً درون چنین قلبی حکمت‌ها و حقایق نهفته می‌‌شود. بعد از قلب او به زبان او جاری می‌‌شود. 🌷 راجع به انعقاد نطفه ی حضرت فاطمه زهرا(ص) که چهل شبانه روز؛ هم جناب رسول الله تنها بودند و هم حضرت خدیجه در منزل تنها بودند. حضرت خدیجه می‌‌فرمایند من به محض این که از بستر برخاستم نور حضرت فاطمه را در خودم مشاهده کردم.(دقیقه ۱۵) 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی و هشتم - سری جدید) جمعه اول مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۸ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ،دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۱۵ تا دقیقه ۲۵ 🌸 غرض این‌که اِسْتِهداف خیلی مهم است. یعنی انسان در درون خودش میل به سوی هدف داشته باشد، حال هدف هرچه که باشد. استهداف در باب استفعال از ماده ی "هَدَفَ" ثلاثی مجرد است. یعنی در فرد میل و طلب این است که این هدف را دنبال کند. 🌸 اگر اِستهداف در انسان، فقط خدا باشد به غیر از خدا هیچ چیز در آن نباشد، این سخت ترین کار است. چونکه خیلی از جاها ما خیال می‌‌کنیم که هدف‌‌مان مقدس است، اما بالاخره درون هدف‌‌های ما آلودگی هایی حتماً است. لذا هر چه اراده می‌‌کنیم می‌‌شکند.(دقیقه ۱۸) 🌺 وقتی چیزی را اراده کنیم یعنی آن چیز را مورد هدف قرار دادیم، و چون اراده کردیم، حتماً در آن میل نیز هست. 🌺 زیرا اوّلین چیزی که در انسان پیدا می‌شود میل (گرایش) است اگر میل قوی شود، به شوق تبدیل می‌‌شود. اگر شوق شدید شد به اراده تبدیل می‌‌شود، البته تمام اینها مراتب دارد. 🌷 وقتی انسان اراده کرد یعنی آن شئ را مورد هدف قرار داد. چونکه مطلوب به صِرف گرایش هدف انسان نمی‌‌شود، حتی از گرایش به شوق برسد بازهم معلوم نیست که هدف قرار بگیرد چونکه ممکن است اراده نکند. 🌷 بعد از شوق، باید عزم کند، تصمیم بگیرد، بعد از تصمیم باید عزمِ خود را جزم کند. یعنی عزم او قطعی باشد.(دقیقه ٢۰) 🌸 هر یک از این مراحل اگر به نحو اَتم نباشد احتمال شکستن هست. بعد از اینکه عزم او جزم شد، آنگاه اراده محقّق می‌‌شود. و وقتی هم اراده محقق شد، به سوی هدف به راه می‌‌افتد. که در این مرحله می‌‌گویند:« اِستَهدَفَ شئ » ، یعنی شئ را مورد هدف قرار داد. باید استهداف در تمام امور فقط خدا باشد. 🌸 اگر ما ائمه اطهار(س) را مورد هدف قرار می‌‌دهیم؛ و اهل سنت اشکال شرک بر شیعیان وارد می‌‌کنند که چرا به غیرِ خدا توسل می‌‌کنید. یا قبر اهل بیت را می‌‌بوسید، برای آنها این فهم حاصل نشد. ولی عرفای آنها و افراد حقیقی آنها این عقاید حقّه ی شیعه را می‌‌فهمند بلکه خودشان طرفدار این عقاید هستند. 🌹 ولی دم دستی هایشان که حرف نشنیدند مانند ابن تیمیه و امثال اینها، که فقط علوم ظاهری را در پیش گرفتند این نوع اشکالات را می‌‌کنند. 🌹 علت توسّل شیعه به اهل بیت این است که این بزرگواران در عبودیّت خالصِ محض بودند و فقط خدا را هدف قرار دادند. جناب رسول الله(ص) اِستهدافَ الله بودند. 💢 این همان اتّحاد عاقل و معقول و اتحاد هدف گیرنده و هدف واقع شده هست که با هم یک حقیقت می‌‌شوند. در اصل ما همه یک حقیقت بودیم و هستیم اما به آن توجه نداریم ولی اهل بیت به این امر توجه دارند. 💢 پس اگر می‌‌خواهیم این دستور را درست انجام دهیم(حدیث قدسی پیرامون حدث) فقط و فقط باید خداوند هدف قرار بگیرد. 🌺 گرچه خداوند فرمود : بعد از وضو و دو رکعت نماز، مرا در امر دین یا دنیا بخوانید و من به شما جواب می‌‌دهم، منتهی اگر شخص همّت بلند نداشته باشد و بعد از نماز غیراز خدا را از ایشان طلب کند خداوند نیز غیر خودش را به ایشان می‌‌دهد، وآن غیر، نفاد( پایان ) دارد. یعنی فناپذیر است. 🌺 لذا کسی یک بار محدث شد، وضو گرفت، نماز خواند اما بعد از مدتی همان وضو را هم نمی‌گیرد یا اینکه بعد از وضو حوصله خواندن نماز را ندارد یا اینکه این حدیث را فراموش می‌کند (دقیقه ٢۵) 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی و هشتم - سری جدید) جمعه اول مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۸ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ،دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۲۵ تا دقیقه ۳۵ 💢 یا اینکه به دلیل شرکت در جلساتی، گرم می‌‌شود و مدتی این دستور را انجام می‌‌دهد اما وقتی فضای بحث عوض شد فراموش می‌‌کند. 🌷 علامه حفظه الله فرمودند: "وَاعْلَم یا حَبیبی" بِدان "ای دوست من" حال یا تو مرا دوست داری و من محبوب توام، و یا من تو را دوست دارم که تو محبوب من می‌‌شوی. 🌷 ای جبیب من! بدان که وضو ارتقاء می‌‌آورد، پس به این دستور سنگین مواظبت کنید. و عُلوّ همّت داشته باشید به اینکه از خداوند هیچ چیزِ فنا پذبر و مقطعی نخواهید. از او چیزی را بخواهید که ابدی است و می‌‌ماند. 💢 البته دعا برای مریض که به دل انسان القا می‌شود خوب است اما همین مریض یا از دنیا می‌‌رود و یا اینکه شفا می‌‌گیرد بنابر این مقصود، باقی ماندنی نبود بلکه نفاد پیدا کرد 💢 یا اینکه دعا در ضعف های مالی کردن نیز ابدی نیست بلکه مقطعی است. هر چه غیر از حق متعال بخواهیم؛ حتی اگر موجود مجرّدِ عقلی هم بخواهیم، خلاصه زوال دارد. 🌺 اگر انسان یک امر مقطعی و فناپذیر را هدف قرار داد، بعد از مدتی خود این دستور را و یا مراحلی از این دستور را به دلیل اشتغالات فراموش می‌‌کند. 🌺 یا اینکه برای فرد زمینه ی وضو گرفتن و یا نماز خواندن، و یا طلب حاجت کردن، فراهم نمی‌‌شود. 🌷 لذا علت اینکه در کار موفقیت حاصل نمی‌شود رمزش این است که در هنگام شروع این دستور، اِستهداف ما درست نبود. وگرنه اگر هدف ما در حقیقت خدا باشد، خداوند ما را تنظیم می‌‌کند. 🌷 اگر هدف ما واقعاً خدای متعال باشد ، از آن به بعد دیگر ما، دست خودمان نیستیم. فقط اوست که ما را تنظیم می‌‌فرماید. بعد می‌‌بینیم که بدن ما به موقع اعلام گرسنگی و تشنگی و خواب می‌‌کند.(دقیقه ۳۱) 🌺 البتّه امروزه اوضاع ما بهم ریخته است. چون در زندگی اموری مانند شب نشینی های طولانی و دیر وقت شام خوردن و اموری از این گونه سنّت شده است. و با این اوضاع واحوال هیچ چیز ما طبق سبک زندگی صحیح نیست. 🌺 برای حلّ این مشکل هیچ راهی نیست جز اینکه افراد بطور شخصی تصمیم بگیرند و برای خودشان سبک زندگی درست بکنند. مثلاً، دختر و پسری در ازدواجشان تصمیم بگیرند که طبق پانزده دستور جناب حضرت علّامه حسن زاده(حفظه الله) عمل بکنند و پیش بروند. 💢 برای عملی کردن این تصمیم از طرف مقابل، بخواهند که بر اساس این سبکِ زندگی عمل کنند. اگر این تصمیم مورد قبول طرف مقابل قرار گرفت، با هم ازدواج بکنند. البته کار بسیار دشواری است.(۳۵ دقیقه) 🌷 چنانکه جناب علامه حسن زاده(حفظه الله ) می‌فرماید: " کار دشوار است و تن از کار لرزان است یاران! دل خریدار است کاین ره راه جانان است یاران"🌷 💢 از یک‌‌طرف کار سنگینی هست و جسم نمی‌‌کشد. از طرف دیگر راهی است که راه جانانه است و مال جانهاست و دل می‌‌خواهد.حال می‌شود و یا نمی‌‌شود کاری به این امر نداشته باشد. 💢 تا می‌‌تواند خودش را مخلص بکند و به خداوند بسپارد. بعد می‌‌بیند که خداوند طوری تنظیم می‌‌کند که در دلِ میدانِ مین سالم می‌‌ماند. 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی‌وهشتم - سری جدید) جمعه اوّل مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۸ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ،دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت چهارم ⬇️⬇️ از دقیقه ۳۵ تا دقیقه ۴۵ 🌷در این قسمت حضرت استاد خاطراتی از جبهه و جنگ را پیرامون موضوعِ مورد بحث بیان فرمودند:🌷 🌸 در عملیات والفجر چهار با اینکه شب مهتابی زیر رگبار سلاحهای دشمن بودند، توانستند عملیات را به پیش ببرند. ولی در عملیات محرم گروهی که برای نگهداری خط رفته بودند در بین آنان جوانی که اولین بار به جبهه آمده بود، با برخورد ترکش کوچکی به قلبش به شهادت رسید. 🌸 پس گاهی یک ترکش کوچک در عقبه ی جنگ عمل می‌‌کند، اما گاهی هم تیرها از روبرو می‌‌آید اما به افراد اصابت نمی‌‌کند. 🌺 بنابراین اینچنین نیست که بگوییم حال که اوضاع این است پس خداوند عالم را رها کرده و هرکسی هر کاری که می‌‌خواهد بکند؛ نخیر. بلکه دار، دار توحید است و خانه، خانه ی اوست. مالک المُلک خودش است و هر آن فآن در مقام انشائی عمل می‌‌فرماید. 🌺 وقتی به ظاهر، در مقام تدریج نگاه می‌‌کنی می‌‌بینی کار به راحتی انجام نمی‌‌گیرد. امّا وقتی خودت را تحویل حق بدهی، می‌‌بینی گر چه ظاهرِ عالَم تدریج است، امّا باطنش انشائات دفعی است. یعنی دم به دم انشاء هست.(دقیقه ۴۰) 📚 لذا مطلقاً و دائماً "اِنَّما اَمرُهُ اِذا اَرادَ شیئاً اَن یَقولَ لَهُ کُن فَیَکون"( یس_۸۴) لذا عالَم، هر آن فآن، ( کنِ الله) هست و(یکون). توحید، توحید صمدی قرآنی است. وحدت، وحدت حقّه ی حقیقیّه ی وجود است. و این وحدت حقّه ی حقیقیّه ی وجود، صمد است و هرگز جا خالی ندارد.( لا جوف له) 💢 اگر فرد خودش را به دست خدا بسپارد، خدای متعال به وقتش همه چیز را برای او مهیّا می‌‌فرماید. در همین راستا ، در دعای عرفه قرائت می‌‌کنیم ، بار الها! با اینکه لطف فرمودی و به من اختیار دادی، این اختیار را از من بگیر ؛ بگذار اختیار من به اختیار تو باشد. 💢 اگر چه ظاهراً ما اختیار خود را به دست خودمان گرفتیم و حتی اختیار خدا را هم به دست گرفتیم! خداوند هم از روی بزرگواری می‌‌فرماید هر چه تو بخواهی من همان را می‌‌خواهم. 🌸 ولی از خداوند بخواهیم بارالها! اگر چه مختارم آفریدی؛ که من به اختیار خودم می‌بینم، می‌‌شنوم، می‌‌بویم و ..... امّا از تو می‌‌خواهم که این اختیارِ من را، در اختیارِ خودت بگذار! 🌸 بگذار هر آنچه را که تو بخواهی ببینی، همان دیدن من باشد. نه اینکه من بخواهم ببینم و تو مرا در این دیدن موفق کنی. 🌹 در باب توحید اینگونه گفت و شنودها باید بیشتر باشد. باید بنشینیم و حرفهای توحیدی گوش کنیم. حرفهای منبری و اخلاقیِ متعارف، انسان را گرفتار می‌‌کند. 🌹 به تعبیر حضرت علّامه حسن زاده (حفظه الله) اگر این مردمی که با این منبرهای متعارف بار آمده اند، به دست یک اهلی بیفتند، حداقل بیست سال طول می‌‌کشد تا تمام دریافت های شخص از ایشان گرفته شود و بعد از آن بتواند توحید خالص را به ایشان تفهیم کرد. 💢 بسیاری از حرف شنیدن ها و حرف زدن های ما توحیدی نیست، بلکه حرفهای متعارف و دم دستی است. نه اینکه اینها بد باشند ولی اجتماع در همین حد بار می‌‌آیند. این افراد زمانی که به کُتل توحید می‌‌رسند، درمی‌‌مانند. لذا نتیجه ای حاصل نمی‌‌شود و کارها منقطع می‌‌شود.(دقیقه ۴۵) 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی‌وهشتم - سری جدید) جمعه اوّل مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۸ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ،دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت پنجم ⬇️⬇️ از دقیقه ۴۵ تا آخر 🌷 امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه می‌فرماید: "مالِیَ لا اَبکی لِخروجِ نَفْسی مِن قَبری و..." نمی‌‌دانم چرا این‌جوری شدم که بُکا(اشک، گریه) ندارم برای خروج نفسم از قبرم و ... 🌷 چون اهل بُکا شدن خیلی حساب خاصی دارد. یک بچه وقتی گرسنه‌ یا تشنه می‌شود گریه می‌کند. امام سجاد می‌فرماید: چرا من این‌جوری شدم این‌همه مشکلات دارم اما هیچ گریه‌ام نمی‌گیرد؟! 🌺 در چند جای این دعا "مالِیَ" آمده است؛ مالِیَ: چرا این‌جوری شدم؟ چرا من این‌جوری شدم؛ نماز می‌خوانم، حال ندارم. حتی حوصله‌ی نماز را ندارم! کجای کارم عیب دارد؟ 🌺 چرا من این‌جوری شدم تو را نمی‌خواهم یا اگر بخواهم دوام ندارد؛ اگر تصمیمی بگیرم می‌شکند (کُلُّ ما عَظّمتُ) "مالِیَ" چرا این‌جوری شدم؟ همین نحوه حرف‌ زدن‌ها و توجّه به این امور، خودش حضور می‌آورد. 💢 با این‌که امام سجاد صاحب عصمت است و گناه کبیره و صغیره و سَهو و نسیان و امثال این‌ها در او راه ندارد اما خود همین حرف‌ها دلالت بر عصمت آن‌ها است؛ چون صاحب عصمت است این‌جور حرف می‌زند. 💢 این همه عجز و ناله که در ادعیه دارند و اشک می‌ریزند و واقعاً هم اشک می‌ریزند چون نمی‌خواهند که اَدا دربیاورند و به ما تعلیم بدهند. 🌹 مثل مداح‌هایی که می‌خواهند مداحی را تعلیم بگیرند! به آنها گفته می‌‌شود که صدایتان را چطور بکشید و .... این‌ها همه اَدا و اَطوار است و باید جان بکند تا با حیله و مکر گریه بگیرد! این‌طوری نمی‌شود. 🌹 ائمه (ع) نیامدند که دعا را به ما تعلیم بدهند؛ دعا تعلیمی نیست. دعا به سِرّ فقر و غنی، عابد و معبود، خالق و مخلوق و به فطرت برمی‌گردد. 🌸 خداوند به پیامبر تعلیم نداد که یا رسول الله این‌جوری با من حرف بزن. دعا تعلیم فکری نیست. دعا یافته‌های شهودی است؛ 🌸 یعنی فطرتی است که در طول حقیقت حق است. و شقّ از طول ، فطری است که این دعاها را می‌آورد. لذا به ما تعلیم ندادند که مثلاً امروز روز عرفه است، ببینید من چطور دعا می‌کنم و اشک می‌ریزم ؛ شما هم یاد بگیرید ... این‌ها نیست. نعوذ بالله اگر این باشد کفر است. 🌷 بلکه دعا؛ محض حضور و تشرّف‌شان است. با فطرت حقیقی خود، در طول حق است. فطرت یعنی این موجود در طول فاطِر خودش است. مَفطور در عِداء و راستای فاطرش است. 🌷 لذا امام سجاد(ع) می‌فرماید چرا تصمیم می‌گیرم می‌شکند؟ چرا اراده می‌کنم ولی پایدار نیستم و رهایش می‌کنم؟ یا اصلاً فراموش می‌کنم؟(دقیقه ۵۰) 🌺 چرا عملی را چند بار انجام می‌دهد اما بعد یادش می‌رود؟ چون در همان چند باری که انجام داد اِستهداف الهی ندارد. اگر استهداف الهی داشته باشد قطعاً فراموش نمی‌کند. 🌺 چون کسی را هدف قرار داد که در تمام امور، ناظم اوست خالق اوست همه چیز اوست. لذا خود به خود برایش جور می‌شود؛ جایی که زمینه برای وضو گرفتن یا نماز خواندن ندارد ، حدث هم پیش نمی‌آید. این‌ها را در جنگ تجربه کردیم. 📚 یکی از مصادیق آیه‌ی "فَاولئِکَ یُبَدِّلُ اللهَ سَیّئاتِهِم حَسَنات "(فرقان_۷۱) در همین جا است؛ جایی نیاز به رفع حاجت دارد اما یکدفعه محو می‌شود! 📚 در آخر سوره فرقان داریم: "إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ "(فرقان_۷۱) مگر کسی که توبه کند و عمل صالح انجام دهد خداوند سیئات آن‌ها را به حسنات تبدیل می‌کند. 🌸 پس اگر حق متعال را اِستهداف کند، یا حدث پیش نمی‌آید و یا اگر پیش آید و زمینه برای وضو و یا نماز فراهم نشود همان وضو نگرفتن یا نماز نخواندن که جفای به حق است را تبدیل به حسنه می‌کند. والحمدلله رب العالمین 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی‌ونه - سری جدید) شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۹ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ، دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت اوّل ⬇️⬇️ از اوّل تا دقیقه ۱۰ 📗 "وَاعْلَم یا حَبیبی، اَنَّ الْوُضوءَ نورٌ وَالدَّوامَ عَلیَ الطّهارَةِ سَبَبٌ لِارْتِقائِکَ اِلیَ عالَمِ الْقُدس." (رساله لقاءالله، علامه حسن زاده، ص۱۲۷) 🌺 براساس حدیث شریف قدسی، که جناب رسول الله از حق متعال نقل می‌فرمایند؛ 🌺 هر کسی مُحدث شود و وضو نگیرد به من جفا کرده و اگر وضو بگیرد دو رکعت نماز بجا نیاورد به من جفا کرده و اگر بعد از نماز از من در خواستی نداشته باشد به من جفا کرده و اگر از من در امور دین و دنیا درخواست داشته باشد و من او را استجابت نکنم، من نسبت به او جفا کردم و من هرگز خدای جفاکار نیستم. 🌷 حضرت علامه حسن زاده(حفظه الله) در ذیل این حدیث فرمودند: (اعْلَم یا حبیبی) این دستور در نظرِ اهل آن، بسیار عظیمُ النّفع و مجرّب است. 🌷 در ادامه فرمودند: بر شماست که بر این دستور؛ مراقبت، همّت بلند و بزرگواری نفس داشته باشید و چیزی را که نفاد دارد و فانی شدنی است از خدای متعال نخواهید. 🌸 چون بر اساس استدلال های حکمی، عرفانی و قرآنی تنها حقیقتی که فنا پذیر نیست و پایانی برای او تصوّر نمی‌‌شود، فقط حق متعال است. بنابراین بعد از نماز از خداوند فقط خودش را بخواهید. 🌸 چه اینکه در آیه‌ی کریمه‌‌ی سوره‌‌ی مبارکه‌ی اَلرَّحمَن آمده است: "كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ"(الرحمن_ ۲۷، ۲۸) ماسوا مطلقاً فانی هستند و فقط وجهُ الله است که فنا ندارد. تمام موجودات نَفاد دارند(دقیقه ۵) 🌹 بنابراین بعد از نماز، حتّی زیارت موجود مجرّد عقلی، از جمله جبرئیل و عزرائیل را طلب کند؛ بازهم ضرر کرده است. چون همه‌ی اینها فانی هستند و فقط (وجه ربّ) هست که باقی می‌ماند. 🌹 آنهم ظاهراً خطاب به جناب رسول الله است. "وَجهِ ربّکَ" که فقط وجه ربّ پیامبر باقی می‌‌ماند. کاف ضمیر، خطاب به پیغمبر است‌. لذا وجه ربّ دیگر انبیاء و حتی ربّ تمام ماسِوَی الله ، همه به تعبیری فانی می‌شوند. 💢 چون وقتی ربّ، اضافه‌ی به مضافٌ اِلیه می‌‌شود، به وفق همان مضافٌ اِلیه هست مثل ربُّ العالمین، یا در دعای جوشن کبیر ربُّ الاَشجار، ربّ البِحار، ربُّ الصّحاری .... آمده. معلوم می‌‌شود این ربوبیّت ها به وفق این موجودات از سعه‌‌ی کمتری برخوردار است. 💢 در سوره‌ی مبارکه‌‌ی حمد، که ما شبانه روز در نمازهای‌‌مان به آن مُتلَبّس هستیم؛ می‌‌گوییم ربّ العالمین، این ربّ، تمام عوالِم وجودی را می‌‌گیرد. 🌺 ربِّ خاتم انیباء، ربِّ مقام ختمیّت است. ربِّ عُصاره‌‌ی نظام وجودست و تمام ربوبیّت های جزئیه در سیطره و احاطه‌‌ی او که محیطِ عَلَی الاِطلاق هست، یعنی ربُّ العالمین قرار دارند.(۱۰ دقیقه) 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی‌ونه - سری جدید) شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۹ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ، دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۱۰ تا دقیقه ۲۰ 🌺 لذا این آیه به پیغمبر اکرم خطاب می کند: فقط "ربِّ تو" باقی می‌ماند. "وَیَبقَی وَجهُ ربِّکَ" که از آن به حقیقت محمّدیّه (ص) تعبیر می‌‌‌کنند. 🌷 امام رضوان الله علیه در کتاب مِصباحُ الهِدایه از آن تعبیر به حقیقت احمدیّه می‌‌فرمایند. 🌷 بنابراین جناب علامه حسن زاده (حفظه الله) در رابطه با این دستورالعمل می‌‌فرمایند: نَفعِ این دستوالعمل عظیم است و مجرّب هم هست، بعد از محدث شدن و وضو گرفتن و نماز خواندن، چیزی را بخواهید که ابدی است و زوال و فنا ندارد. "وَلَایَنْفَد وَ لَایَفْنی" 🌸 البتّه درقواعد عقلیّه و معرفتی داریم که "کُلُّ مُجَرّدِِ اَبَدیٌّ" هر موجود مجرّدی ابدی است. مثلاً نفس ناطقه‌ی ما هیچگاه موت ندارد. این موت طبیعی که پیش می‌‌آید مربوط به مرتبه‌‌ی نازله‌‌ی نفس، یعنی بدن و جسم طبیعی است. 🌸 حتّی نفس حیوانات هم ابدی هستند. البته نفس حیوانات به مرتبه‌‌ی عقلی نمی‌رسند، بلکه درحدّ تجرّدِ وَهمی و خیالی می‌‌مانند. 🌹 وهم مرتبه‌‌ی نازله‌‌ی عقل است؛ عقل اگر تنزّل کند می‌‌شود وهم. و هرگاه وَهم ترفّع پیدا بکند می‌‌شود عقل. 🌹 لذا حیوانات هم تجَرّدِ نفس دارند؛ گرچه به تجرّد تامِّ عقلی نمی‌‌رسند اما به تجرّد غیرتامّ برزخی و مثالی راه می‌‌یابند که باز هم ابدی اند. در حد بالاتر، همه‌ی موجودات عقلی ابدی هستند.(دقیقه ۱۵) 🌺 تمام موجودات ابدی هستند اما فنا هم دارند!! یعنی هم فنا دارند و هم نفاد دارند. بعضی از موجودات مثل نفوس حیوانی نفاد دارند و بعضی هم مثل موجودات مجرّد عقلی فناپذیرند؛ 📗 "کُلُّ مَن عَلَیها فان" یک قاعده‌ی کلّی قرآنی است؛ قاعده‌ی حکمیِ عقلیِ عینِ متن واقع است و قرآن از متن واقع خبر می‌دهد. در باب فنا باید بحث کرد که فانی شدن چه معنا دارد؟ 🌺 پس موجودات هم فنا دارند و هم نفاد. نفاد یعنی حدّ یَقِف دارند. حیوانات حدّ یَقِف دارند، آسمان‌‌ها و زمین، حتی نفوس و عقول فلکی هم حَدّ یَقِف دارند. 🌷 شیخ الرئیس در نمَط هفتم اشارات اثبات کرد که تمام افلاک و کُرات آسمانی دارای نفس و عقل‌اند. 🌷 مثل آفتاب که هر سال شمسی از اوّل بهار در مَدار مُعَدّلُ النّهار حرکت می‌کند و بطرف شمال معدل النهار می‌آید، به رأسُ السّرطان می‌رسد. بعد به رأسُ الْجَدی می‌‌رود و سپس از آنجا به طرف معدل النهار برمی‌گردد و چهار فصل و ۳۶۵ شبانه روز حاصل می‌شود. 🌸 آفتاب با این دقت حرکت می‌کند و هیچ تخلّفی هم ندارد یعنی تمام مَداراتِ یومیّه‌ی آفتاب براساس حرکت اوُلی ،هیچ جلو و عقب ندارد. لذا برای این‌ها اثباتِ نفس و عقل کردند و گفتند که عقلی باید تا این‌ها را بگرداند. 🌸 تمام این عقول نفاد دارند و فانی می‌شوند. پس موجودات مجرد عقلی و نفس ناطقه انسانی و حتی موجودات مجرد مثالی مثل نفوس حیوانات، ابدی هستند، گرچه ازلی نیستند ولی ابدی اند. اما همه نفاد دارند و همه هم فانی می‌شوند. 🌹 تنها چیزی که فانی نمی‌شود، حقیقت محمّدیه(ص) است که مُساوِق با صادِر اوّل است و وجه ربِّ خاتم است "و یَبقی وجهُ ربِّکَ ذوالجلال و الاکرام" فقط همین یکی باقی می‌ماند. 🌹 پس ما یک وجود ابدی می‌خواهیم که نه فنا داشته باشد و نه نفاد، و فقط یکی پیدا کردیم که وجه ربِّ خاتم انبیاء و "حقیقت محمّدیه" است.(دقیقه ۲۰) 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی‌ونه - سری جدید) شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۹ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ، دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۲۰ تا دقیقه ۳۰ 💢 این مطلب با مبانی عقاید شیعه تطابق قرآنی، حکمی و عرفانی دارد. توجه ما به اهل بیت، توجه تامّ است و برای آن‌ها جایگاه رفیعی قائل هستیم. 💢 وجه ربِّ پیغمبر و امیرالمومنین که وصیِّ بلافصل اوست، باقی است. وجه ربِّ محمدیه(ص) همان وجه ربِّ عَلَویّه، فاطمیّه، حَسنیّه، حُسینیّه تا وجه ربِّ امام زمان(عج) است که بِالاِصاله مال جناب رسول الله و بِالتّبع مال امیرالمومنین تا حضرت بقیّة الله به اِنضمام حضرت فاطمه زهرا(س) است. 🌺 لذا عقاید شیعه روی همین مبنای "و یبقی وجه ربّک" قرار گرفته است. وضو گرفتن برای نمازهای واجب و حتی نمازهای مستحبی مثل نماز روز یکشنبه واجب است. 🌷 در این قسمت، حضرت استاد دستور نماز روز یکشنبه را بیان فرمودند: 🕋 برای نماز روز یکشنبه اول باید غسل کرد بعد وضو گرفت. نحوه نماز توبه روز یکشنبه به این صورت است که اوّل نیّت می‌کند نماز توبه روز یکشنبه می‌خوانم قربة الی الله. بعد چهار رکعت نماز می‌خواند بطوری که در هر رکعت سه بار سوره توحید، یکبار سوره فلق و یکبار سوره ناس را می‌خواند که مجموعاً پنج تا سوره می‌شود. این نماز قنوت و تشهد بعد از رکعت دوم ندارد. بعد از سجده‌ی آخر، تشهد می‌خواند و سلام می‌دهد. سپس هفتاد بار استغفرالله و یکبار "لا حول و لا قوّه الّا بالله العلی العظیم" و یکبار " یا عزیزُ یا غفّار اِغفرلی ذنوبی و ذنوبَ جمیعِ المومنین و المومنات فاِنّهُ لا یغفِرُ الذّنوبَ الّا اَنت" می‌گوید.🌴 🌺 مورد دیگر از وضوی واجب، وضو برای طواف است. عنوان این‌ وضوها، وضوی مقدّمی است که مقدمه برای نماز واجب و یا غیر واجب و نیز مقدمه‌ی بعضی از عبادات است. حال یا شرطی و یا غیر شرطی است.(دقیقه ۲۵) 🌺 اما به غیر از این نوع وضو، وضوی بعد از حدَث است؛ یعنی شخص بعد از هر حدثی وضو می‌گیرد، دو رکعت نماز می‌خواند و از خدا چیزی می‌خواهد و خدا هم حتماً اجابت می‌کند. حال سوال این است که چه چیزی از خدا بخواهیم؟ 🌷 شاید کمتر توفیق داشته باشیم این دستور را انجام دهیم و کم‌‌کم بی انگیزه می‌شویم و یا فراموش می‌کنیم یا سستی در عمل بکار می‌آوریم و اراده‌ی قوی نداریم و عزم‌مان می‌شکند و دستور از دست ما درمی‌رود، دلیلش چیست؟ 🌷 انجام این دستور در روز دشوار است و در شب دشوارتر؛ چون به محض این‌که از خواب بیدار شد طبق این دستور باید وضو بگیرد حتی اگر نیاز به رفع حاجت نداشته باشد. 🌸 بعد از وضو هم باید نماز بخواند و چیزی از خدا بخواهد. خداوند هم فرمود اگر چیزی از من بخواهد و من ندهم به او جفا کردم ومن هرگز ربّ جفاکار نیستم. 🌸 پس انجام این دستور دشوار است. چه چیزی این دشواری را هموار می‌کند تا آدم بتواند پایدار بماند؟(دقیقه ۳۰) 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی‌‌ونه - سری جدید) شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۹ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ، دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت چهارم ⬇️⬇️ از دقیقه ۳۰ تا دقیقه ۴۰ 🌺 چطور انسان این سبک زندگی را بر اساس طهارت تنظیم کند و به همه‌ی امور زندگی خود اعم از کار، تحصیل، ازدواج و بچه داری هم برسد؟ در تمام این امور با وضو باشد و هر کجا وضو باطل شد مجدداً وضو بگیرد، دو رکعت نماز بخواند و از خدا چیزی بخواهد 🌺 بهرحال اجرای این دستور، یک نوع سبک زندگی است چه کنیم که این برنامه پایدار باشد؟ چون معمولاً اراده‌‌‌‌ی انجام این دستور ممکن است شکسته شود یعنی شخص یک مدتی اجرا می‌‌کند اما بعد رها می‌‌کند. 🌷 رمز اِستمرارِ این دستور به خواسته‌‌ی فرد در آخر دو رکعت نماز بستگی دارد. باید خواسته و حاجت شخص چیزی باشد که همیشگی باشد یعنی فنا و نفاد نداشته باشد. 🌷 در نظام هستی، بنا به فرموده‌‌ی قرآن؛ "کُلُّ مَن عَلَیها فان" آنچه که فنا ندارد "وَجهُ رَبِک" است. پس باید انسان در حاجت خود "وجه رب" را بخواهد که نفاد و فنا ندارد. 🌸 و این همان حقیقت محمدیّه(ص) ، ولایت اهل بیت(ع) ، ولایت پیامبر(ص) و حضرت فاطمه و ولایت حضرت بقیةُالله(عج) است که همان سِرّ اهل بیت است که این سِرّ هرگز پایان نمی‌‌‌پذیرد. حقیقت ولایت اهل بیت نه نفاد دارد و نه فانی می‌‌شود‌. 🌸 حضرت علامه فرمود: از خدا غیراز خودش را نخواهید. چیز ابدی و فناناپذیر بخواهید. مصداق آن، در سوره‌‌ی الرَّحمن، وجه ربّ خاتم انبیاء است.(دقیقه ۳۵) 🌹 "حضرت استاد در توضیح وجه رب می‌‌فرمایند:" سِرّ ولایت پیغمبر و اهل بیت علیهم السّلام اینست که مظهر هفتاد دو حرفِ اسم اعظم الهی هستند؛ 🌹 حتی صدر المتالهین (ره) و حضرت علامه حسن زاده (حفظه الله) و حضرت امام (ره) معتقدند که جناب رسول الله و فرزندان ایشان می‌‌توانند به اَسماء مُستأثره‌‌ی حق متعال دست پیدا کنند. 💢 پس بر این اساس می‌‌توان در حاجت پایان نماز وجه ربِ خاتم الانبیاء را طلب کرد که آن ربّ بر انسان تجلّی کند و این خیلی سنگین است. 💢 دستورات دیگر دینی هرکدام دستور مستقلی هستند که باید به جای خودش انجام شود مانند امور واجبات و دستورات شرعیِ نماز و روزه و غیره 🌺 اما اگر انسان سبک زندگی خود را بر اساس این حدیث قرار بدهد باید در خواسته‌‌ی پایان نماز از خدا فقط خدا را بخواهد. آنوقت خداوند خودش مُتکَفّل امور این شخص می‌‌شود. وقتی گرداننده‌‌ی امور خداوند باشد، خودش زندگیِ انسان را بر مبنای سبک طهارت را تنظیم می‌‌کند. 🌺 حضرت علامه این نکته را از ضمیرِ "ی"ِ نسبت در کلمه‌‌ی "فَقَد جَفانی" گرفتند. "به من جفا می‌‌کند" یعنی اگر از او، غیر او را بخواهد باز هم جفا کرد. کانّه خداوند خواست بگوید؛ فقط مرا بخواهید!! 🌷 از آنجایی که هر انسانی به دلیل کمبودها و گرفتاری های زندگی، مثل امور مالی و بیماری‌‌ها و غیره درخواست‌های این‌‌چنین هم دارد. وانگهی اکثر مردم آنقدر بلند همّت نیستند که فقط خدا را بخواهند. 🌷 لذا دست افراد را باز گذاشت و فرمود شما درخواست خودتان را بگویید اما غیرخدا خواستن، باقی نمی‌‌ماند و منقطع می‌‌شود 🌸 اگر شخص بخواهد که خواسته‌ی او منقطع نشود، باید فقط هدف را خدا قرار بدهد. اگر انسان خالصانه و از درون، نه به زبان و لفظ، خدا را بخواهد، از آن به بعد این دستور استمرار پیدا می‌‌کند. 🌸 باید با تمام وجود خدا را بخواهد چون گاهی به زبان می‌‌گوید ولی لایه های پنهان فرد این را نمی‌‌خواهد. ما نمی‌‌توانیم به راحتی ادراک کنیم که خالص هستیم یا نیستیم. 📗 "مَنْ اَخْلَصَ لِله اَربَعينَ صَباحَا..." اگر کسی چهل "صبح" یعنی چهل شبانه روز، صبح مظهرِ ظهور برکات شب و مظهرِ روز است، به اخلاص به در گاه خدا برود؛ (دقیقه ۴۰) 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی‌‌ونه - سری جدید) شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۹ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ، دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت پنجم ⬇️⬇️ از دقیقه ۴۰ تا دقیقه ۵۲ 📗 "جَرَت يَنابيعَ الْحِكمَة مِنْ قَلْبِهِ اِلى لِسانِهِ" سرچشمه های حکمت از قلب او به زبانش جاری می‌‌شود. البته ممکن است با ورود به اجتماع به دلیل مشکلاتی که دارد، اخلاص فرد بهم بخورد و باز هم زبانش از حالت قبلی خارج شود. 💢 لذا رسیدن به اخلاص کامل در خداگویی به راحتی امکان‌‌پذیر نیست. آنهایی که اخلاص محض داشتند صاحبان عصمت بودند که افضل آنان هم خاتم انبیا و اهل بیت علیهم الصّلاة و السّلام بودند. 💢 الحمدلله ما هم در زیر سایه‌‌ی یک مُخلِص عَلَی الاِطلاق، یعنی حضرت بقیة الله (عج) هستیم. در هر دوره ای اگر کسی بخواهد راه اخلاص را طی کند باید یک الگو و نمونه داشته باشد، و ما آن نمونه را داریم چون در محضر حضرت بقیةالله هستیم. 🌺 اگر خلوص نیت باشد و بعداز دو رکعت نماز خالصانه از خدا، خودش را طلب کنیم و از او بخواهیم که توفیق دهد این دستور را ادامه دهیم تا برای ما ملکه شود.(دقیقه ۴۳) 🌺 وقتی کار به حق متعال سپرده شود امور ما تنظیم می‌‌شود. الان ما تنظیمِ مزاج و اعتدال نداریم لذا نمیدانیم چه چیزی و تا چه اندازه بخواهیم. 🌺 در مفاتیح یک دعایی به نام دعای زمان غیبت آمده که از یکی از نُوّاب چهارگانه‌‌ی حضرت هست و بسیار هم سنگین است بدین مضمون: 🌷 بارالها ! من یک طوری تنظیم بشوم که اگر در کاری تو تأخير می‌‌خواهی، من تعجیل نکنم. و اگر تو تعجیل می‌‌خواهی من تأخیر نکنم "لا تأخیرَ ما عَجّلتَ وَلا تَعجیلَ ما اَخّرتَ" 🌷 گاهی خدا اموری را تاخیر می‌اندازد ولی ما عجله می‌کنیم و یک اموری را هم بناست عجله شود ولی ما تاخیر می‌اندازیم. یعنی ما اعتدال در مزاج نداریم. باید هر کاری در سر وقت خودش انجام شود. 🌸 مثل نماز که در هر افقی وقت اقامه‌‌ی نماز یک زمان خاصی شروع می‌شود باید همان زمان "بدون تاخیر و بدون تعجیل" خوانده شود.(دقیقه ۴۵) 🌸 یعنی هر چیزی سر وقت خودش انجام بشود. اگر اعتدال مزاج ما تنظیم نباشد خیلی چیزها را سر وقتش انجام نمی‌‌دهیم. مثلاً خیلی‌‌‌ها در پرداخت خمس تاخیر دارند حال اینکه وقتی به حدّ نصاب رسید باید خمس پرداخت شود. و یا زکات مال را باید داد. 🌹 دستورات اسلام طوری است که اصلاً نمی‌خواهد در جامعه اسلامی فقر باشد. خمس در حقیقت برای سادات فقیر و کسانی است که در مسیر اهل بیت تحصیل علمی می‌‌کنند و فقر مالی دارند تا وقتشان برای غیر علم گرفته نشود. 🌹 خداوند زکات را هم جعل فرمود که هیچ موقع در بین اجتماع مسلمان فقیر نباشد علاوه از این که انفاق را هم قرار داده که یکی از اصول اوّلیه ایمانِ متّقین است. وصف متقین در قرآن این است: "مِمّا رَزَقناهُم یُنفِقون"(بقره_۴)(دقیقه ۵۰) 💢 لذا اگر کسی بخواهد این دستور را واقعاً استمرار بدهد، اگر از خدا، خود خدا را بخواهد، خداوند خواب، رفع حاجت ها و غذا خوردن‌های او را تنظیم می‌‌کند اصلاً تنظیم کننده خود خدا می‌‌شود چون کسی که خدا را خواست از این به بعد تمام امور او مطلقاً دست حق متعال است. خدا تنظیم کننده‌‌‌ی تمام امور زندگی فرد می‌‌شود. 💢 امام(ع) می فرماید: بارالها ! وقتی من را خلق کردی بر من منت گذاشتی و مرا صاحب اختیار خلق کردی. اختیار ما جزء جَعلیّات الهی است یعنی خداوند ما را صاحب اختیار خلق کرده. گرچه بعضی از امور نظیر هضم غذا، عمل دستگاه گوارش به اختیار ما نیست. 💢 اما در بسیاری از امور به اختیار خودمان عمل می‌کنیم مثل نشستن، برخاستن، دیدن، شنیدن آمدن و رفتن ... یعنی طوری خلق شدیم که تکویناً بسیاری از اعمال را اختیار می‌کنیم. 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه سی‌‌ونه - سری جدید) شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۸۹ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ، دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت ششم ⬇️⬇️ از دقیقه ۵۲ تا آخر 🌺 امام(ع) در این جاها می‌‌فرماید: خدایا اختیار مرا تحت اختیار خودت قرار بده و مرا رها نکن. چون‌‌که خداوند ما را مختار خلق کرد، لذا هرچه را که ما اختیار کنیم او هم همان را اختیار می‌‌کند!! 🌺 کانَّ ما اختیار خدا را به استخدام خود در می‌‌آوریم!! بعضی به اختیار خود نماز می‌‌خوانند و بعضی به اختیار خود نمی‌‌خوانند و هکذا... 🌷 هم شکر گزار بودن و هم کفور بودنِ شخص به اختیار خودش است. می‌‌گوید به اختیار خودم نماز نمی‌‌خوانم و به جهنم می‌‌روم لذا در روز قیامت خودشان راهی جهنم می‌‌شوند. 📗 وقتی به آن‌ها گفته می‌‌شود: "ما سَلَکَکُم فِی‌‌ سَقَر"؟ می‌‌گویند: "لمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ" ما از نمازگزارن نبودیم.(مدثر_۴۳،۴۴) جای ما آنجاست به جای خودمان می‌‌رویم!!(دقیقه ۵۵) 🌺 این افراد معمولاً اختیار خدا را به استخدام خودشان در می‌‌آورند. لذا براساس میل و خواسته‌‌ی خودشان راهی جهنّم می‌‌شوند. 🌺 لذا خداوند می‌‌فرماید ما بسیاری از جن و انس را بر اساس خواسته‌‌ی خودشان برای جهنم آفریدیم چون از ما جهنم خواستند. معلوم می‌‌شود که قبل از خلقت در عالَم طبیعت، همه‌ی موجودات در صُوَر مثالیّه‌‌ی سلسله‌‌ی طولیِ نزولیّه، آنجا و در عِلْمُ الله هستند؛ در آنجا می‌‌خواهند. 🌷 بعنوان مثال، وقتی یک مهندس در ذهن خود برای یک قطعه زمین طرح یک ساختمان را می‌‌ریزد، هریک از اجزای ساختمان "نظیر اتاق و آشپزخانه ...." به تناسب ساختار خود، جایشان را در این نقشه و در مقام ذهن مهندس طلب می‌کنند! (دقیقه ۶۰) 📚 لذا قرآن می فرماید: "وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ"(اعراف_۱۸۰) "ذرأنا" اَو "خَلَقنا با میلِ مخلوق" ما او را این‌‌طوری خلق می‌‌کنیم چون خودش این‌‌طوری از ما خواسته است. خودش خواست نماز نخواند، دزدی کند ... ما هم به اختیار او به ایشان قوّه و حول و توان برای عمل می‌‌دهیم؛ "لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ" پس هر چه او می‌خواهد به او می‌‌دهد. 🌷 اما امام(ع) می‌‌فرماید: به جای این که من اختیار تو را در تحت اختیارم بگیرم که هر چه من خواستم تو بخواهی، نخیر. کاری کن که اختیار من در تحت سیطره‌ی اختیار تو باشد یعنی آن چه تو می خواهی من بخواهم. 🌸 لذا کسی که این نماز دو رکعتی را خواند و فقط خدا را خواست معنایش این است که هر چه خدا اختیار بکند من در تحت اختیار او می‌‌شوم بعد می‌بیند خداوند خودش رتق و فتق امور می‌‌کند. 📚 علاوه از این که اگر این انسان خطایی هم کرد؛ "فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ" "اِلّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا"(فرقان_ ۷۱) 🌸 چون این وضو و نماز عمل صالح است، لذا طبق این آیه گناهان قبلی اورا تبدیل به حسنات می‌‌کند. اگر کسی توبه کند و عمل صالح انجام بدهد خداوند سیئات او را به حسنات تبدیل می کند. 🌹 یعنی گناهانی که قبلا انجام داده به حسنات تبدیل شده است. این جا هم وضو گرفته و نماز خوانده که هردو عمل صالح است. بعد از خدا چیزی خواست. که اگر نمی‌‌خواست ظلم کرده بود، پس خودِ خواستن یک عمل صالح است. از خدا هم، خدا را خواست. بنابراین اگر یک سیئه و یا خطایی کرد، خداوند سیئه‌‌ی را به حسنه تبدیل می‌‌کند. 🌹 در روایات داریم اگر دیدید جایی پیغمبر بر شما غضب کرد ولو این که به نظر شما آقا نباید غضب می‌‌کرد، این‌‌ها به نفع شماست و شما را می‌‌سازد. 💢 خدای متعال همین غضب را به بهترین نعمت برای همان افراد تبدیل می‌‌کند، از این که مغضوب پیغمبر واقع می‌‌شوند؛ آنچنان نعمتی در عالم آخرت یا در صُوَر مثالیّه‌‌ی نفسِ ناطقه‌‌ی آنان روی می‌‌آورد که یکدفعه چشم برزخی شان باز می‌‌شود. 💢 پس یکی از راه هایی که چشم بزرخی افراد را باز کنید این است که با او غضب کنید. "والحمدلله رب العالمین" 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه چهل - سری جدید) یکشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۹۰ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ، دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت اوّل ⬇️⬇️ از اوّل تا دقیقه ۱۵ 📗 عبارت حضرت علامه پیرامون دعای بعداز دو رکعت نماز: "و هذَا الدَستورُ العظیم النَّفع مُجَرَّبُُ عِندَ اَهلِهِ جِدّاً، فَعَلَیکَ بِالمُراقَبَتِ عَلَیها، ثُمَّ عَلَیکَ بقُلوبِ الهِمَّه و کِبَرِ النَّفس وفاِذا صَلّیتَ رَکعَتَین فَلا تَسئَلُهُ تَبارَکَ و تَعالی اِلّا ما یَبیدُ و لا یَنفَدُ و لا یَفنی فَلا تَتلُوا مِنهُ اِلّا اِیّاه" 🔸 شاید علت اینکه فرمودند اِستِهداف و هدف در این دستورالعمل، حق متعال باشد، اینست که چنین استهدافی، ضامن بقای این دستور سنگین خواهد بود. 🔹 در نتیجه اگر در انجام این عمل کوتاهی هم پیش بیاید کم‌‌‌‌کم مصداق دستور شریف آیه‌ی ۷۵ سوره‌ی مبارک فرقان خواهد بود: "اِلّا مَن آمَنَ و عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَاولئِکَ یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئاتِهِم حَسَنات" 🔸 یکی از عبارات در مطلب فوق این است: "و هَذَا الدَستورُ العَظیم النّفع مُجرَّبُُ عِندَ اَهلِهِ جِداً" معمولاً این عبارت را در کلمات اهل معرفت مشاهده می‌فرمایید که بعد از بیان ذکری یا برنامه‌ای می‌فرمایند هذا مجرّبُُ یا مجرّبُُ جِدّاً یا مجرّبُُ مُفیداً؛ 🔹 علمای علوم ظاهری قائل هستند اذکار باید از منبع وحی تشریعی بیاید و در کتب ادعیه یا کتب فقهی و غیر فقهی از ائمه (ع) و پیغمبر اکرم و یا از خدای متعال تحت عنوان حدیث قدسی، نقل شده باشد و غیر آن را مجاز نمی‌دانند. 🔸 مثلاً ذکر شریفی که در شب بیست و سوم ماه رمضان آمد و مربوط به تطهیر انسان در آن شب است به پنج اسم از اسماءالله متوسّل می‌شویم که به ظاهر سه اسم اوّل در جوامع روائی موجود است و دو اسم دیگر یعنی "طیهور و طیهار" را در کتب نیافتند و لذا این ذکر را رد کردند.(دقیقه ۵) 🔹 این‌گونه اختلافات بین علما به مبانی آن‌ها برمی‌گردد بطوری‌که مبنای گروهی بر ظواهر و منقولات دینی است؛ 🔸 مرحوم علامه بحرالعلوم رساله ای در مورد حکمت و عرفان عملی نوشتند وقتی عده‌ای خواستند این کتاب را به نظر خودشان تصحیح کنند بعضی از فصول و مطالب کتاب را برداشتند بر این مبنا که آن‌ها در جوامع روائی نیامده است. 🔹 در مورد اَسماءالله هم قائل به توقیفیّت اَسماء هستند به این معنا که بر مبنای علم کلام هر اسمی که در قرآن کریم برای خداوند نقل شده یا در جوامع روائی مثل اصول کافی، تهذیب و استبصار و یا در جوامع ادعیّه مثل مصباح شیخ کفعمی، عُدةالدّاعی، مفاتیح الجّنان وغیره آمده است ما مجازیم خداوند را فقط به همین اسامی نام ببریم.(دقیقه ۱۰) 🔸 اما مبنای اهل معرفت که هم در فقه و فقاهت مجتهدند و هم جزء رُوات احادیث هستند مثل علامه بحرالعلوم ویا حضرت علامه حسن زاده (حفظه الله تعالی) متفاوت است. همانطور که در روایات داریم که در زمان غیبت امام زمان (عج) به رُوات احادیث مراجعه کنید؛ 🔹 مراد از روات احادیث چه کسانی هستند؟ یکی از بطون معانی رُوات احادیث، اختلاف مبنایی است که بین علمای ما پدید آمده است. 🔸 علمای اهل ظاهر بر اساس تفسیر آفاقی و بر مبنای علم کلام، روات احادیث را روات متعارف در سلسله‌ی کُتب جوامع روائیه معنا می‌کنند که بر اساس ظاهر، احادیث را از ائمه(ع) نقل می‌کنند. 🔹 بعنوان مثال می‌‌گویند اگر ذکری گفتیم باید این ذکر در قرآن یا در جوامع روائی از معصوم نقل شده باشد. و هرچه هم که به عنوان اسمُ الله در مورد خداوند بکارمی‌بریم باز باید در خود قرآن و یا جوامع روائی آمده باشد.(دقیقه ۱۵) 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه چهل - سری جدید) یکشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۹۰ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ، دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۱۵ تا دقیقه ۳۰ 🔸 در کتاب‌های روائی مثل اصول کافی حدود سی هزار حدیث از رُوات نقل شده است که مرحوم کلینی نوعاً این‌ها را از استاد خود جناب علی بن ابراهیم قمی نقل کرده است. 🔹 جناب کلینی در سال ۳۲۹ مرحوم شد که همان سال ، غیبت تامّه امام زمان بعد از غیبت صغری ۷۰ ساله امام زمان (ع) شروع شد. پس جناب علی بن ابراهیم قمی (استاد کلینی) طبیعتاً باید در زمان امام حسن عسکری(ع) در زمان امام هادی(ع) باشد. 🔸 در سلسله روات از بزرگانی که روایت نقل می‌‌کنند تعبیر به مشایخ می‌‌شود مثلاً می‌‌گویند مشیخه‌ی شیخ صدوق. یعنی شیخ صدوق، احادیث ائمه را از رُواتی که نقل می‌کند، به آن رُوات مشیخه‌‌ی شیخ صدوق گفته می‌‌شود. 🔹 در مشیخه‌‌ی مرحوم کلینی، علی‌ بن ابراهیم سرآمد است. این دو بزرگواری که در قم نزدیک حرم حضرت معصومه دفن هستند، این دو شیخ در زمان امام هادی و امام حسن عسکری (ع) به قم آمدند و در همین مکان مقدس دفن شدند که بعداً این جا به قبرستان شیخان(= دو شیخ) معروف شد.(دقیقه ۲۰) 🔸 منظور از روات احادیث، راویان احادیثی هستند که بصورت منقوله است نه بصورت مشهوده، مثل کلینی که احادیثی از اهل بیت بصورت سلسله‌ی روات نقل کرد. این یک نحوه تفسیر از لفظ روات است بعضی از بزرگواران رواتِ احادیث را وسعت می‌‌دهند و علاوه بر معنای فوق، به احادیث برزخیّه هم اطلاق می‌‌کنند. 🔹در نظریه‌‌ی اوّل می‌‌گویند ما در مورد کربلا، فقط حرف هایی را می‌‌پذیریم که در کتاب های تاریخ کربلا آمده باشد شبیه فرمایشات شهید مطهری(ره) در کتاب حماسه عاشورا، که ایشان بعضی امور کربلا را منتفی کرد و بعضی از نقل های ملا حسین کاشفی را رد کرد. 🔸 در جواب باید گفت مگر الان چند دوره کتاب تاریخ کربلا دارید؟ در رابطه با کربلا کتاب‌ها از بین رفت و بدست ما نرسید. مرحوم محدث قمی نصف کتاب هایی را که در نفس المهموم نقل می‌‌کند از اهل سنت است مثل مروج الذهب. از شیعه فقط از ده جلد کتاب نقل کرد.(دقیقه ۲۵) 🔹 آنقدر کتاب سوزی در طول تاریخ شد. بخصوص تحریف هایی که اهل سنت کردند و مخصوصاً سلفیون که الان تحت نام وهابیون اهل سنت مطرح شدند. به تعبیر امام فخررازی که حدود ۸۰۰ سال قبل بودند، تمام بنی امیه دست به دست هم دادند که آثار علی و اولاد علی را محو کنند. 🔸 به تعبیر علامه شعرانی(رض) که در کتاب فهرست ابن ندیم آمده ما حدود ۳۵۰۰ دوره تاریخ در اسلام و شیعه داریم که الان همه از بین رفته است. 🔹 پس صِرفاً نمی‌شود به جوامع روایی مراجعه کرد از وافی، کافی، مَن لایَحضُره الفَقیه، استبصار، تهذیب، بحارالانوار، .... از جنبه تاریخی، مرحوم کلینی از همه زودتر است. شیخ مفید و شیخ صدوق و شیخ طوسی ... همه متأخّر از مرحوم کلینی و بعداز ایشان آمدند. 🌹 در حالیکه مرحوم کلینی از بیش از شش‌‌هزار و ششصد جلد کتابی که در زمان امام صادق(ع) نوشته شده بود فقط چهارصد جلد به دست ایشان رسید و ایشان بیست تا بیست و پنج هزار حدیث در دوره‌‌ی کافی؛ اصول و فروع و روضه آورد و کل چهارصد جلد را نقل نکرد. 🌹 مرحوم کلینی در آخر غیبت صغری و ابتدای غیبت کبری مرحوم شد که اگر فرض سن کلینی را هفتاد سال بگیریم یعنی دقیقاً هم‌‌زمان با امام زمان متولد شد. 💢 از زمان امام صادق تا زمان مرحوم کلینی، شش‌هزار و شش‌صدو شصت جلد کتابی که شاگردان امام صادق(ع) از روایات حضرت و ائمه(ع) نوشته بودند، فقط چهارصد جلد باقی ماند و بقیه از بین رفت.(دقیقه ۳۰) 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه چهل - سری جدید) یکشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۹۰ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ، دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۳۰ تا دقیقه ۴۵ 🔸چون در گذشته صنعت چاپ نبود که از هر جلد کتاب نسخه های متعدّد چاپ شود. در گذشته یا وُرّاث علما از کتاب‌ها محافظت نمی‌‌کردند و یا دیگران کتاب‌‌های بزرگان را از بین می‌‌بردند. 🔹اینست که شاید راجع به قضایای کربلا، یعضی از مسائلی که مطرح شد، در کتاب‌‌های تاریخی آمده باشد ولی آن کتاب‌‌ها از بین رفتند. 🔸 ابن ندیم مال نهصدو پنجاه سال قبل است و صحّاف بود. از کتاب‌‌هایی که برای صحّافی به نزدش می آوردند فهرست برداری می‌‌کرد. ایشان دوره های تاریخ اسلام را بیش از ۳۵۰۰ دوره نقل کرد.که اکنون بیش از دویست یا سیصد دوره از این کتاب های تاریخی را نداریم که بتوانیم به آنها مراجعه بکنیم ،همه نابود شدند. 🔹 بنابراین راجع به حدیثِ "یاطُهر، یاطاهر، یاطهور، یاطیهور، یاطیهار" نمی‌‌توان گفت که کلمات طهور و طیهار را درجوامع روایی پیدا نکردیم. باید گفت مگر شما چه مقدار به جوامع روایی دسترسی دارید؟ در صورتی که قدیمی ترین جوامع روایی ما اصول کافی است. 🔸 اکنون دوره‌‌ی بحارالانوار، که طولانی ترین دوره‌‌ی جوامع روایی ماست، صدو ده جلد است از آن ۳۵۰۰ دوره تاریخ اسلام در گذر زمان بر اثر حوادث مختلف از جمله جنگ و سوزانده شدن و غیره از بین رفته است. 🔹 در مبنای دوم می‌‌فرمایند در زمان غیبت به رُوات احادیث ما مراجعه بکنید. البتّه نه اینکه صرفاً به روات احادیثی که برمبنای علم کلام، به احادیث منقوله و علوم ظاهری عمل می‌کنند، مراجعه کنید. بلکه به روات احادیثی که به احادیث برزخیّه دست یافته اند مراجعه بکنید(۳۵ دقیقه) 🔸البتّه از میان ائمّه علیه الصّلاة والسّلام بیشترین حدیث از امام صادق و امام باقر است. همچنین امام عسکری یک دوره تفسیر دویست جلدی داشتند که از این تفسیر چیزی در تاریخ باقی نمانده است. فقط دو جلد تفسیر هست که ظاهراً منسوب به امام حسن عسکری است اما بعضی فرمودند که مربوط به یکی از علماست. 🔹 در حال حاضر با زحمات علمای ما دویست تا سیصد جلد از احادیث بدست ما رسیده است. در صورتیکه از شاگردان امام صادق، امام باقر تا زمان امام کاظم و امام رضا علیهم السّلام، چیزی حدود شش‌‌هزارو شش‌صدو شصت جلد کتاب نوشته شد.(دقیقه ۴۰) 🔸 حدود چهار هزار تن از شاگردان امام صادق معروفند و اسامی آن‌‌ها در کتاب‌‌های تاریخی آمده و ذیل زندگی هریک از آن‌ها اسم و تعداد کتاب‌‌های آن‌ها آمده است. 🔹 از این شاگردان، بعضی شیعه و اکثراً سنی بودند یکی از شاگردانِ شیعه به نام عیاشی، دویست جلد کتاب نوشت که اکنون فقط دوجلد مانده که به تفسیر عیاشی معروف است. 🔸 لذا برای یافتن روایات اهل‌بیت؛ اوّلاً منابع از بین رفتند. ثانیاً آیا راهی وجود دارد که ببینیم ائمه در رابطه با مطالب مختلف آیا حرفی دارند؟ 🔹 در جوامع روائی مثل کافی و بحار وغیره نقل شد که بعضی از شاگردان امام صادق مثل محمدبن مسلم و زُرارةبن اَعیَن ... گفتند ما از محضر امام صادق سی هزار حدیث به شرط اینکه به اَحدی اظهار نکنند، تلقّی کردیم. این احادیث چه شدند؟ 🔸 حال اینکه مجموع روایاتی که مرحوم کلینی در اصول، فروع و روضه‌‌ی کافی آورد، مجموعاً بیست و چهار تا بیست و پنج‌‌هزار حدیث است. و بسیاری از احادیث که در جوامع روایی نقل شده است، از زُرارة بن اَعیَن و محمد بن مسلم است. 🔹 حال اگر این اصحاب به امام عرض می‌‌کردند که تاب ندارند و بخواهند این احادیث را اظهار کنند؛ چه کنند؟ آقا به ایشان می‌‌فرمود، به جای خلوتی برو و چاله ای بکن و برای آن چاله بیان کن‌. 🔸 شاید مراد از این چاله این باشد که تک تک مردان عمیقی را پیدا بکن و احادیث را به آنها بگو که در دلشان فرو برود. یا معنای این حدیث، که امیرالمومنین سر در چاه می‌‌کردند و حرف می‌‌زدند، این باشد که این چاه بعضی از اصحاب آقا بودند که اهل باطن بوده و کلامی را که از آقا می‌‌شنیدند براحتی اظهار نمی‌‌کردند. 🔹 برای این‌که اگر کسی کلام بلندی را شنید، بخواهد هر جایی آن‌را اظهار کند، آن حرف را ضایع می‌‌کند. بنابراین شنونده ،باید در مورد حرفی که می‌‌شنود، تفکّر و تعمّق کند و زمانی که به او اجازه می‌‌دهند اظهار کند.(۴۵دقیقه) کسانی که شاگران عمیق ائمه اطهار (ع) بودند حرفی از آنها صادر نشد یا اینکه خیلی کم هست. 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه چهل - سری جدید) یکشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۹۰ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ، دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت چهارم ⬇️⬇️ از دقیقه ۴۵ تا دقیقه ۵۰ 🔸 سوال این است که راویان احادیث چه کسانی هستند؟ آیا کسانی‌اند که از سلسله‌‌ی سندی متعارف مانند کافی و بحارالانوار و استبصار و امثال اینها آمده اند؟ این بزرگوارن مانند مرحوم کلینی در اول کافی می‌‌فرماید تمام روایاتی که از ائمه (ع) در این کتاب نقل کردم همه صحیح است. 🔹 در حالی‌که آقایان اهل علم رجال و درایه به سلسله‌‌‌ی اَسناد احادیث جناب کلینی اعتراض کردند. مرحوم آیت الله خویی در کتاب مُعجم رجال الحدیث، بسیاری از احادیث مرحوم کلینی را از نظر سند زیر سوال برده است که این سندها صحیح نیست. 🔸 آیا ما فقط در نقل احادیث به راویان احادیث ظاهری منقوله اکتفا کنیم؟ یا الان هم راهی هست که از محضر امام صادق(ع) و یا از نظام تکوین بپرسیم که به ما جواب دهند؟ 🔹 این نحوه پرسیدن از نظام تکوین و محضر ائمه را احادیث برزخی می‌‌گویند. البته توجه داشته باشید هرکسی لیاقت این کار را ندارد به این صورت نقل حدیث کند. 🔸 در طول تاریخ اگر میلیونها افراد باشند شاید بتوان به تک تک افراد اعتماد کرد. " فارجِعُوا الی رُوات احادیثنا" 🔹 باز این سوال مطرح می‌شود که اگر کسی واقعاً راوی احادیث برزخی باشد و آنچه که نقل می‌‌کند مال زمان حال باشد یعنی شب گذشته از محضر مبارکی دریافت کرده باشد. اما با آنچه که در کتب تاریخی از راویان احادیث نقل شده متفاوت باشد. به کدام‌‌یک باید اعتماد کرد؟ این اتفاق افتاده، در تاریخ هم این روال متداول بود. 🔸 برای مثال از زمان حضرت موسی(ع) تا زمان جناب رسول الله حدود هزار و پانصد سال فاصله بود. یا از زمان حضرت رسول الله(ص) تا زمان حضرت عیسی حدود پانصد سال فاصله بود. و از زمان حضرت آدم تا زمان جناب رسول الله هزاران سال فاصله هست. 🔹 از طرف دیگر سلسله راویان احادیث و کلام حضرت موسی و تورات کسانی بودند که حتی تورات را تحریف کردند. در زمان جناب رسول الله انجیل و توراتی که متداول بود، تحریف شده بودند‌ البته بعضی از علمای آنها تورات اصلی را داشتند اما کتمان کردند و از ظاهر شدن آن جلو گیری کردند. 🔸 حالا این سوال مطرح است که: آیا جناب رسول الله(ص) اگر می‌‌خواهند از حضرت موسی مطلبی بگیرند باید از راویان احادیث ایشان سوال کنند که کتاب تحریف شده‌‌ی تورات در دست آنها است؟ 🔹 در این جا از احادیث برزخی استفاده می‌‌شود یعنی وقتی از عالم غیب بر این انسان خبرهایی از حضرت موسی و همینطور انبیا گذشته داده می‌‌شود، اینها میزان است.(دقیقه ۵۰) 🔸 باز اینجا سوال پیش می آید که اگر بین احادیث برزخی اهل معرفت، با تمام قدرت روحانی که پیدا کرده اند، از محضر اهل بیت نقل می‌‌کنند؛ بین این‌‌ها با احادیث منقوله ای که از طرف راویان احادیث نقل شده تعارض پیش بیاید کدام‌‌یک از اینها متقدّم هستند؟ 🔹 برای مثال حدیثی از امام جعفرصادق (ع) در بحارالانوار نقل می‌‌شود بعد یک انسان صاحب فنِ اهل معرفت و حقیقت می‌‌گوید من از امام صادق پرسیدم امام این‌‌طور فرمود؛ بین این دو نقل تعارض است، حق تقدّم با کدام است؟ 🔸 متاسفانه این‌‌ تعارضات در بحثِ تعادل و ترجیح در اصول فقه خیلی مطرح نشد. مرحوم شیخ انصاری در رسائل اصول فقه این بحث را مطرح نکرد. دیگران هم مطرح نکردند. 🔹 اما این بحث قابل طرح است که اگر بین احادیث منقوله و رُواتِ احادیثِ معروفه‌‌ی متعارف، حال بخواهد آدم‌‌های خوبی باشند و یا نباشند، این‌‌ها در کتاب‌‌ها مطلبی را از معصوم نقل کردند؛ اما یک نفری که راوی احادیث برزخیّه هست، در همان موضوع یک مطلبی را از امام معصوم نقل کند که با آن حدیثِ منقوله‌‌ی مأثوره تعارض دارد؛ اینجا حقّ تقدّم با کدام هست؟! 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه چهل - سری جدید) یکشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۹۰ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ، دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت پنجم ⬇️⬇️ از دقیقه ۵۰ تا آخر 🔸 علمای ظاهری فقط راویان احادیث منقوله را قبول دارند. ولی کسانی که اهل فنّ و اهل تحقیق هستند حقّ تقدّم را به احادیث برزخی می‌‌دهند. چون در احادیث برزخی تازه از محضر امام سوال شد. اما در سلسله‌‌ی روات، نقل با چند واسطه است و رُوات به اندازه هزار و چهارصد سال فاصله، واسطه هستند، اما در احادیث برزخی واسطه ها نیستند بلکه مال شب و زمان حال گذشته است. 🔹 پس باید اختلاف مبانی را حل کرد. البته کسانی هم فتواهایی می‌‌دهند، که به نظر خودشان فتوا می‌‌دهند ما نمی‌‌توانیم تابع فتواهای اهل ظاهر باشیم گرچه فتوای آن‌‌ها در جای خود محترم است و براساس مبنای خود و به اندازه فهم خود حرف می‌‌‌زند. اما حرف اهل معرفت بر اساس حقایق و بواطن است نه بر اساس ظواهر! 🔸 مرحوم سید رضی در نهج البلاغه از امام امیرالمومنین نقل کرد که یکی از اصحاب آقا خدمت شان عرض می‌‌کند که گاهی درباره یک موضوع واحد از جناب رسول الله (ص) دو نحوه مطلب می‌شنویم از شما و ابوذر و سلمان یک نحوه می‌‌شنویم ،اما همان مطلب را دیگران طور دیگر نقل می‌‌کنند ما نمی‌‌دانیم کدام‌‌یک درست است! این فرد یکی از اصحاب است که دچار این حادثه شده است!! 🔹 حضرت فرمود: روزی خود جناب رسول الله اصحاب را جمع کرد و فرمود : "اَیُّهَا النّاس، کَثُرَ عَلیَّ کذّابوُن" دروغگوها نسبت به من خیلی زیاد شدند هر کسی می‌‌گوید قال رسول الله .... دورغگوها فروان شدند و آقا توصیه می‌‌فرمایند که از هر کسی گفته های مرا نشنوید و از هر کسی هم که شنیدید نپذیرید. 🔸 این صحبت در زمانی است که پیغمبر اکرم (ص) مدت کوتاهی است که از دنیا رفتند و از طرف دیگر جانشین ایشان حضرت امیرالمومنین(ع) حضور دارند 🔹 در حالی‌که ما هزار و چهارصد سال از جناب رسول الله(ص) دور هستیم و بیش از هزار و صدو هشتاد سال از آخرین امام هم به ظاهر دور هستم. 🔸 این بحث‌‌ها از اینجا شروع شد که در ابتدای دستور نماز دو رکعتی آمده "هَذا الدَّستورَ الْعَظمُ النَّفع مُجَرّبٌ جِداً" 🔹 یکی از راههای راستی آزمایی در مطالب به شرط اینکه اهلش باشیم، این است که مطالب را تجربه کنیم چون‌که تجربه خودش علم است. 🔸 این همه مسایل طبی را تجربه می‌‌کنند برای مثال واکسن ساخته شده برای ویروس کرونا باید آنقدر تجربه شود تا جواب صحیح گرفته شود‌. 🔹 در حال حاضر دانشمندان واکسنی ساختند. البته اگر امور سیاسی و شخصی و حزبی و صادرات در آن مطرح نباشد. دانشمندان و داروسازان واقعاً تحقیقات کرده و براساس تحصیل علم، و امانت‌‌داری، محققانه این واکسن را درست کرده باشند؛ 🔸 با این حال باز هم باید این واکسن را روی افراد با مزاجهای متفاوت در اقلیم‌‌های مختلف و مناطق گوناگون آزمایش کنند. اگر خوب جواب داد می‌‌گویند این واکسن خوب است. "مُجَرّبٌ" تجربه شده و جواب داده است. 🔹 پس اگر دانشمندی هر چه قدر تحقیقات کند کافی نیست باید محصول او در بوته‌‌ی آزمایش و تجربه در افراد گوناگون با مزاجهای متفاوت قرار بگیرد این می‌‌شود "مُجَرّبٌ جِدّاً" 🔸 یا اینکه خود شخص تجربه کند بگوید من فلان دارو را استفاده کردم فلان بیماری من کنترل شده این تازه "مُجرّبٌ عِندَهُ" است. این تجربه شخصی یک فرد است دلیل نمی‌‌شود برای دیگران میزان باشد. 🔹 اما در این دستور حدیث؛ حضرت علامه می‌‌فرمایند: "مُجَرّبٌ عِندَ اَهلِهِ" این دستوری که عظیمُ النَّفع هست؛ مُجَرّبٌ عِنْدَ اَهلِهِ جِدَّاً والحمد لله رب العالمین 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه چهل و یکم - سری جدید) دوشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۹۱ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ، دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت اوّل ⬇️⬇️ از اوّل تا دقیقه ۱۰ 🔸 بر اساس آنچه که در روایات آمده؛ وضو نور است. چون نفس انسان را با عالم غیب هم‌سو می‌کند. این نحوه طهارتی که خداوند بعنوان وضو جعل فرمود، از اعمال عبادی است و برای نمازهای واجب بعنوان مقدّمه و شرط ورود به نماز است. 🔹 امّا در این بخش از بحث که حدیث قدسی است، خود وضو مستقلاً مطلوب واقع می‌‌شود و مطلوبی است که هم نسبت به قبل و هم نسبت به بعدش بعنوان مستتبع(= پیرو، تابع) است. یعنی وضو، یک وقتی مقدّمه ای است برای انجام امر واجب. و یک وقت هم خود وضو بعنوان طهارت، مطلوب ذاتی واقع می‌‌شود که مطلوب بعدی را در پیش دارد. 🔸 اگر کسی فقط به وضو اکتفا بکند؛ می‌‌توان گفت به یک نحوه مطلوب رسیده است. ولی اگر این وضو را مستتبع قرار بدهد که دو رکعت نماز بخواند، طبیعتاً تعدّد مطلوب در آن مطرح می‌‌شود. حتّی اگر برای نماز واجب وضو بگیرد و نماز اقامه نکند، باز به یک مطلوب ذاتی، که نَفْس وضو هست، دست یافته است. 🔹 در نتیجه کسی که هویّتش را بر طهارت بگذارد، در شبانه روز هیچگاه به خودش اجازه نمی‌‌دهد که در عالم بدون طهارت بسر ببرد. زیرا که بشر بر اساس نظم تکوینی خاص، مُلتزم با احداث گوناگون است و اَحداث جزء لوازم طبیعی بشر و از ضرورت‌‌های خلقت انسان است. و به تعبیری انسان مجبور و به تعبیر دیگر مجبول به جبلی این احداث است.(دقیقه ۵) 🔸 بنابراین وقتی حدثی برای شخص پیش بیاید، برای طهارت وضو می‌‌گیرد که این وضو علاوه از اینکه مطلوب ذاتی اوست، مستتبع برای نماز، دعا و درخواست است. اگر چه برای دعا بطور مطلق نیازی به وضو نیست، گرچه شرط فضیلتِ عمل، به وضوست‌. ولی در اینجا دعا مترتّب بر نماز، و نماز مترتّب بر وضو، و وضو مترتّب بر احداث شده است. 🔹 انسان در حیات مادّی و طبیعی خود باید این احداث، مثل جنابت وانتقال نطفه را داشته باشد، تا بتواند تولید مثل کند و نسل او باقی بماند. و از سوی دیگر برای بقای شخصی نیازمند به اموری مانند تغذیه، تنویم ، تولید و امثال اینها که از مظاهر عالم طبیعت هستند، می‌‌باشد. 🔸 زیرا بهره بردن از مظاهر طبیعی نظام هستی، جزو مقصود اصلی انسان است که با این بهره وری سفر به عوالم غیبی را در پیش بگیرد. و احداث از لوازم سفر به عوالم غیبی و به تعبیری سیر صعودی در قوس صعود، هستند. بدون این احداث بقای شخص و بقای نوع امکان ندارد. 🔹 در بقای شخص، نفس به قوایی مثل نامیه، ماسکه، جاذبه، دافعه، مولّده، مصوّره، اینها جزء قوای طبیعی نفس انسانی هستند. و نفس در مرتبه‌‌ی بدن باید این قوا را بکار گیرد تا شخص باقی بماند. و نطفه منعقد بشود و نطفه در تطوّر وجودی خود، علقه، مضغه، جنین کامل بشود تا پذیرای روح بشود. "ثُمَّ اَنشَاناهُ خَلقاً آخَرَ"( مومن_۱۵)(۱۰دقیقه) 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه چهل و یکم - سری جدید) دوشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۹۱ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ، دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت دوم ⬇️⬇️ ازدقیقه ۱۰ تا دقیقه ۲۰ 🔸 تا این تطورات طبیعی نباشد هرگز در نشئه‌‌ی طبیعت، انشاء روح واقع نمی‌‌شود. و اِنبات نفس ناطقه‌‌ی انسانی در طبیعت محقق نمی‌‌شود. براساس حرکت جوهری، باید اِنبات نفس ناطقه انسانی از همینجا محقّق شود. "أَنْبَتَهَا اللهَ نَبَاتًا حَسَنًا"(آل‌‌عمران_۳۸) 🔹 پس احداث از اموری هستند که هم برای بقای شخص و هم برای بقای نوع اند. حدَث اصغر برای بقای شخص و حدَث اکبر برای بقای نوع است. این‌‌گونه نگاه به احداث با دید حِکمی است. 🔸 اما در نگاه تشریعی به احداث، به یک سری تقابل‌ها برخورد می‌‌کنیم. اصولاً در تشریعیات، متقابلات بیشتر جلوه می‌کند. مثلاً در تشریع بحث نجاست و طهارت مطرح می‌‌شود؛ مثل اینکه بول، غائط، میته، سگ، خوک، شراب، مردار، نجس است. 🔹 ولی اگر با دید حکمی و تکوینی به این امور نگاه بکنیم، به تعبیر روایات(کُلُّ شئ طاهر) همه چیز پاک است. براساس تکوینیّات همه چیز بر طهارت است. 🔸 در تحلیل تکوینی، تمام احداث جزء لوازم لاینفک افراد انسان است. در تحلیل حکمی، که "حکمت؛ علم به اَحوالِ اَعیانِ موجودات، عَلی ما هِیَ علیها" است ، این نتیجه بدست می‌‌‌آید که احداث برای بقای شخص ونوع موثّر تامّ هستند. 🔹 بر اساس این حدیث شریف، خدای متعال می‌‌خواهد همین اَحداث را برای تعالی انسان در سلسله‌‌ی طولیّه‌‌ی صعودیًه به بهترین نحو استفاده کند.(دقیقه ۱۵) 🔸 اگر کودکی بول، غائط، خون نداشته باشد، معلومست که این کودک نمی‌‌تواند باقی بماند. زیرا هنوز قوای طبیعیِ این کودک درست محقّق نشده است لذا سقط می‌‌شود چون قدرت استفاده از عالم طبیعت را ندارد. 🔹لذا وقتی به احداث با دید حکمی نگاه می کنیم، می بینیم که بهترین نعمت های الهی هستند. بنابراین اگر روح و سرّ احداث را درست بررسی بکنیم، می بینیم که احداث در عالم تکوین، از بهترین نِعَم الهی محسوب می‌‌شوند. زیرا احداث هم ضامن بقای شخص و هم بوسیله‌‌ی تولید مثل ضامن بقای نوع و نسل انسانی هستند. 🔸 خدای متعال همین را فرصت قرار داد تا شخص به نهایت مقصود انسانی که لقاءالله است، سوق داده شود. خدای متعال احداث را با این شاکله در عالم خلقت در نظر گرفت که آن را اساس برای طهارت قرار داد؛ احداث مستتبع طهارت است و طهارت در قالب وضو مطرح شده است. 🔹 این طهارت برای همگان قابل اجرا است.‌ چون اگر غسل را اساس طهارت قرار می‌داد، برای همه قابل اجرا نبود. چه بسا مشکلاتی ایجاد می شد. درحالیکه در نظام هستی هیچگاه عالم بر اساس عُسر تشکیل نشده، بلکه عالم بر اساس یُسر تشکیل شده است.البته عُسر طبیعتا جزو لوازم عالم طبیعت هست و نتیجه عُسر هم یُسر است.(دقیقه ۲۰) 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه چهل و یکم - سری جدید) دوشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۹۱ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ، دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۲۰ تا دقیقه ۳۰ 🔸 لذا هرگز به انسان تکلیف به مالایطاق نمی‌‌شود. "لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها"(بقره_ ۲۸۷) بر هر نفسی آنچه را که تکلیف می‌‌شود آن را بر اساس وُسْع قرار دادند. که وسع هر شخصی یُسر آن شخص است. 🔹 "کلٌّ مُیسَّرٌ لِما خُلِقَ له"(حدیث نبوی) همگان بر اساس آنچه را که برای او خلق شده اند برایشان حالت یُسر است یعنی به راحتی دسترسی پیدا بکنند. 🔸 انسان هم برای لقاء الله خلق شد و تنها موجودی هست که می‌تواند به لقای مطلق دست پیدا کند. لذا خدای متعال احداث را که جزء لوازم لاینفکّ طبیعت در عالم ماده هست، بهترین فرصت قرار داد تا بتواند به سوی لقاءالله برود. 🔹 منتهی جدول وجودیِ اتصالی بین احداث تا به لقاء الله را از ناحیه وضو و دو رکعت نماز و دعای مُترتّب بر نماز قرار داد. بدون وضو و در حال حدث، دعا مانعی ندارد. و میتواند دعا کند و ذکر بگوید. اما منشاء این نحوه از لقاءالله در این حدیث شریف، از احداث شروع شد. 🔸 بین حدث و لقاءالله از جنبه‌‌ی تقابلی، احداث دوری است و لقاءالله قرب محض است. چطور بین بُعد و قُرب یک رابطه وجودی تشکیل می‌‌شود که بُعد به قُرب مبدّل می‌‌شود. "اولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات"(فرقان_۷۱) 🔹 پس وضو جدولی هست که این بُعد و قُرب را به هم‌دیگر اتصال می‌‌دهد و بُعد را به قُرب تبدیل می‌‌کند؛ وضو، نماز و دعا آن هم باید با همان ترتیب وجودی باشد که در حدیث آمد.(دقیقه ۲۵) 🔸 وقتی شخص بعد از حدث، وضو بگیرد، که تابعِ مُباشرِ حدث، وضوست؛ این خودش یک مطلوب ذاتی است. حال وقتی فرد به این مطلوب رسید، مجدداً خود این مطلوب یک مطلوبِ بِالذّات دیگری را در پی دارد، نه این که مقدمه برای او باشد؛ در این بحث، وضو مقدمه نیست بلکه مطلوب بالذات است. ⭕️ توجه: مراد از بالذات در اینجا، بالذاتِ فلسفی نیست، زیرا بالذاتِ فلسفی فقط خداست. 🔹 یعنی خود وضو لیاقت این را دارد که مورد طلب شما واقع بشود. در مطلوبِ مقدمی ، وضو مقدمه برای نماز است، خودِ وضو مطلوب نیست بلکه وسیله‌‌ی ورود به نماز است و نماز مطلوب شماست . اما در این جا خود وضو ذاتاً مطلوب است. 🔸 در نهاد هر شخصی تعبیه شده است که وقتی برایش حدث پیش آمد، ایشان به دنبال مطلوبی به نام وضو است تا طهارت پیدا بکند. چون اساس بر طهارت است و از این حدیث برمی‌‌آید که انسان در تکوین، سبک زندگی خودش را بر طهارت گذاشت که مطلوب اوست. 🔹 بعضی از چیزها ذاتاً مطلوب هستند ولی معمولاً ما آن‌‌ها را مقدمه می‌‌گیریم‌. مثل شهید شدن، چون بعضی می‌‌‌پرسند چرا آدم باید شهید بشود؟ این ها کسانی هستند که شهادت را مقدمه برای رسیدن به یک هدفی می‌‌گیرند. اما یکی هم هست که می‌‌گوید دعا کنید من شهید بشوم، او خود شهادت و کشته شدن در راه خدا را مطلوب خودش می‌‌داند و به نتیجه کاری ندارد. 🔸"وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا"(آل‌‌عمران_۱۷۰) آن هایی که در راه خدا کشته شده اند را مرده نپندارید یعنی شهادت را مطلوب بِالذّات ببینید.(دقیقه ۳۰) 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه چهل و یکم - سری جدید) دوشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۹۱ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ، دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت چهارم ⬇️⬇️ از دقیقه ۳۰ تا دقیقه ۴۳ 🔸 مانند زیدبن حارثه که به رسول الله عرض کرد به یقین رسیده است. و حضرت از ایشان پرسید :نشانه اش چیست؟ عرض کرد که صدای ناله اهل جهنم را می‌‌شنود. بعد هم از حضرت خواست که دعا کند او شهید بشود. زیرا نگهداری چنین حالی خیلی سخت است. 🔹 پس آن‌‌هایی که به شهادت می‌‌رسند، به یک مطلوبی دست پیدا می‌‌کنند که برای آنان بالنفسه مطلوب است و برای حفظ آن روحیاتِ آنها هم مطلوب است. و دیگر هیچ دغدغه ای برای بقای این حالاتی که برایشان پیش آمده ندارند. لذا با شهید شدن قطعاً آن روحیه‌‌ی قُرب اِلیَ الله باقی می‌‌ماند. 🔸 بعنوان نمونه در جنگ صفین پدر و برادران قطام در کنار امیرالمومنین بودند و یکی از برادران او به شهادت رسید و روحیه‌‌ی قرب الی الله او حفظ شد اما پدر و برادر دیگر که شهید نشدند، نتوانستند آن روحیه را حفظ کنند و بعدها جزء خوارج شدند. 🔹 یکی از راه هایی که می‌‌شود آن روحیات را حفظ کرد، استقامت، سیر و سلوک، مراقبت و حضور است که راه سنگینی است. شخص با روی آوردن به عالم طبیعت و ازدواج و بچه‌‌دار شدن، با سلامت و طهارت می‌‌تواند بقای نوع و شخص خودش را تامین کند؛ اما آ ن روحیات حاصله را به راحتی نمی‌‌تواند حفظ کند. 🔸 برای بقای روحیات معنوی که برای او حادث شد، مثل باز شدن و فتح‌‌‌ُالعینِ برزخی، نیاز به شهادت دارد. اگر شهادت به داد او نرسد، با روی آوردن به سوی دنیا این روحیات از دست می‌‌رود. 🔹 در نتیجه روحیه‌‌ی شهادت طلبی، مطلوب اوست. چون این روحیه، او را به شهادت در راه خدا منتهی می‌‌کند. و همچنین شهادت در راه خدا هم این روحیه‌‌ی حاصله را حفظ می‌‌کند. پس اگرچه با شهادت، بقای شخص و نوع او در طبیعت تامین نمی‌‌شود، ولی بقای شخص و نوع او در عالم برزخ تامین می‌‌شود. 🔸 لذا قتل و شهادت در راه خدا خودش فی حَدّ نَفسِه مطلوب ذاتی و نوعی رزق است. شهادت در راه خدا، خودش رزق است.(دقیقه ۴۰) 🔹 "و عنِدَ ربّهم یُرزَقون"(آل‌‌عمران_۱۷۰) رزقِ مستتبع است یعنی رزقی است که به دنبال رزق اوّلی است. و "اللهم ارزقنی قَتلاً فی سبیلِک" اصل است؛ قتل در راه خدا! 🔸 از "ک" در "سبیلک" معلوم است که سبیلِ به سوی ذات است که بالاتر از سبیلِ به سوی صفات و افعال است و حتی بالاتر از سبیلِ به سویِ "اللهِ جامع" است. 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه چهل و یکم - سری جدید) دوشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۹۱ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ، دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت پنجم ⬇️⬇️ از دقیقه ۴۳ تا دقیقه ۵۵ 🔸 به بحث برمی‌گردیم؛ که احداث از جنبه‌ی طبیعی برای بقاء شخص و نوع‌اند؛ اما همین احداث به دنبال چیزی می‌گردند که آن چیز، سبب برای بقاءِ حقایق و روحیات انسانی می‌شود. روحیه‌ی اصلی انسان بر لقاءالله طلبی است. و احداث این مقصود را هم حاصل می‌‌کند. 🔹 پس احداث را که در اصطلاح تشریعیات از آن‌ها به اَرجاس (=جمع رِجس) پلیدی و اَدناس (=جمع دَنَس) تعبیر می‌شود؛ خداوند آن‌را فرصت برای قُرب محض و برای استجابت دعا قرار داد تا شخص مستجابُ الدّعوه بشود. و برای رسیدن به این هدف سنگین، طریق طهارت، نماز و دعا را بصورت ترتیبی در نظر گرفت. 🔸 حضرت علامه(حفظه الله) تاکید می‌کنند که: تو همّت بکار ببر تا بتوانی از این جدول وجودیِ اَحداث و وضو و نماز و دعا، خود ِذات را تحصیل کنی. تحصیل به معنای تمنّی و آرزوست. لذا احداث منشاء آرزوها می‌شود این هم یکی از الطاف الهی است. احداث، که ارجاس، ادناس و انجاس هستند؛ مبداء آرزوهای نهایی انسان می‌‌شوند.(دقیقه ۴۵) 🌷 در مقام دعا بگوید: ما از تو نداریم به غیر از تو تمنّا، حلوا به کسی ده که محبت نچشیده است🌷 🔹 اگر از خدا چیزی غیر از او را بخواهد مثل این است که بچه‌ای پدر و مادرش را برای آن می‌‌خواهد که چیزهایی که خودش دوست دارد، مثل اسباب بازی‌ها و خوردنی‌ها برایش تهیه کنند. به تعبیری این بچه به خاطر حلوا پدر و مادرش را دوست دارد. 🔸 اما اگر تو خدا را دوست داری بطوری که به خاطر حبّ به او، بعد از هر حدثی وضو می‌گیری و نماز می‌خوانی حالا که می‌خواهی چیزی از او بخواهی پس از او خودش را بخواه. 🔹 کسی که محبت خدا داشته باشد وضو و نماز او حبّی است. و احداث برای او زمینه‌‌ی حب فراهم می‌کند. گرچه احداث، دنس و پلیدی‌‌اند و او را از مبدا دور می‌کنند اما او سریع مطلوبی را به نام محبت به خدا در پیش می‌گیرد. و با وضو گرفتن و نماز خواندن به محبوب خودش نزدیک می‌شود. و اگر بر اساس حب دعا کند خود محبوب را می‌خواهد. (دقیقه ۵۰) 🔸 اکنون فضای بحث سنگین می‌شود؛ وقتی بر اساس حب گفتی من تو را می‌خواهم؛ خداوند هم می‌‌گوید اگر غیراز من، مثل شفای مریض و رفع مشکل و غیره می‌‌خواستی، حاجتت را برآورده می‌‌کردم. 🔹 اما وقتی براساس حُبّ گفتی من تورا می‌‌خواهم؛ او هم می‌گوید من دوست دارم تو را در سختی بگذارم. مثل آهنگری که آهن را در کوره می‌گذارد؛ من تو را در کوره‌ی سختی‌های عالم طبیعت می‌گذارم و دمار از روزگارت درمی‌آورم تو را به خاک سیاه می‌نشانم!! 🔸 امام حسین (ع) در روز عاشورا فرمود: "الهی رِضاً بِرِضائک" از این‌جا نوعاً حق متعال با قضا برخورد می‌کند نه با قدر. 🔹 وقتی با حُب گفتی تو را می‌‌خواهم‌، فقط او را خواستی؛ او متنُ القضاء ست. حقیقةُ الحقایق و نورُالانوار، متنُ القضاء و القَدَر است و لذا قضاء را برای تو در نظر می‌گیرد. 🔸 چون در این حالت دیگر قَدَر، دونِ شأن توست. اگر تو خواهان قَدَر بودی رفع مشکلاتت را از خدا می‌خواستی. در حالی‌‌که از او، او را خواستی و او هم تو را به قضای خودش می‌خواهد نه به قَدَر. 🔹 اگر قضا بخواهد در طبیعت پیاده شود فقط بلاست. چهره‌ی طبیعی قضاء، فقط بلاست. کلام امام امیرالمومنین: "اَلبلاءُ لِلولاء" برای کسانی که به مقام ولایت رسیده‌اند بلا، لازمه‌ی ولای آن‌هاست.(دقیقه ۵۵) 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا
🌟قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی، (جلسه چهل و یکم - سری جدید) دوشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۰🌟 💢جلسه ۹۱ شرح رساله لقاءالله ، آداب سالک الی‌الله ، دومین برنامه از پانزده دستورالعمل سالک الی الله💢 قسمت ششم ⬇️⬇️ از دقیقه ۵۵ تا آخر 🌹 لذا قتلاً فی سبیلک و اسارت بچه‌ها نصیب حضرت می‌شود. مگر می‌شود امام حسن و امام حسین، حضرت فاطمه و امیرالمومنین به تَبعِ جناب رسول الله به این حدیث عمل نکرده باشند؟ 🌹 خدای متعال می‌گوید وقتی مطلوبِ تو، واقعاً من شدم؛ من برای تو قضا را درپیش می‌گیرم. چون احداث جزء لاینفکّ طبیعیِ شما بود، و آنرا مستتبع وضو، و وضو را مستتبع نماز کردید و نماز هم مستتبع دعا شد و در دعا هم خواستِ شما، "من" شدم؛ 💢 اگر من، خواسته و مطلوب بالذّات شما شدم، من برایت قضاء را در پیش می‌‌گیرم. دعای ندبه مربوط به قضاء الهی از حضرت آدم تا خاتم الاولیاء علی الاطلاق است. دعای عرفه هم بر مبنای حمد و قضای الهی است. 📔 "اِنَّ اللهَ شاءَ اَن یَراکَ قتیلا" خدا دوست دارد تو را قتیل بببند. 💢 قتیل و مقتولِ فیِ الله و فی سبیل الله شدن نه تنها مقصود برای امام حسین، بلکه حتی مقصود خدا برای امام حسین هم واقع می‌شود. خدا دوست دارد تو را در صحنه‌ی کشته شدن در میدان مشاهده کند. 🌺 لذا خدا دارد مشاهده می‌کند، جناب رسول الله، حضرت فاطمه، امیرالمومنین و ملائکة الله هم دارند مشاهده می‌کنند. اگر ما باشیم می‌گوییم یک کسی به دادش برسد، نگذارید کشته شود! 🌺 اما می‌‌گویند ما می‌خواهیم این نحوه کشته شدن او را ببینیم؛ یعنی این‌طور منظورُُ فیه (مورد نظر) می‌شود. نظر من این است که ببینم چطور شهید می‌شوی! 🌷 خداوند به رسول الله فرمود به فرزندت که بر بالای قبر تو ناله می‌‌زند، و می‌پرسد تکلیف چیست؟ 📔به او بگو : "إِنَّ اللهَ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلًا" زن و فرزند را هم: ‌"اِنَّ اللهَ شاءَ اَن یراهُنَّ سبایا" 🌷 وقتی زینب به اسارت می‌رود خدای متعال و ائمه وانبیاء و همه دارند این اسارت را می‌بینند! این اسیر دیدن مطلوب است. هضم این‌ها دشوار است.(دقیقه ۶۰) 🌸 این‌‌ها بر اساس قضا است. به چه هدفی است؟ هدف این است که مرا خواستی و من هم خواستم تو را این‌جوری‌ ببینم. 🌸 مانند این‌که بچه‌ای بگوید بابا را خیلی دوست دارم و بچه‌های دیگر او را کتک بزنند ولی بابا فقط نگاه کند. بچه گوید چه بابایی بودی که کتک خوردن مرا نگاه می‌کردی؟ 💢 بابا گوید من می‌خواستم بر اساس قضا، کتک خوردن تو را نگاه کنم! اگر بچه به این فهم رسیده باشد می‌گوید عجب بابای خوبی هستی. اما اگر بابا را از باب قَدَر بخواهد، دشمن بابا می‌شود و می‌گوید: تو بابای بی‌رحم و سنگدلی هستی. 💢 هضم این مطلب دشوار است. والحمد لله رب العالمین 💢کانال ( طهورا و صفورا و صبورا ) https://t.me/tahoorasafoorasaboora تلگرام https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا