غیر من کاین غم زبانم بستهاست
هر کسی از درد دل در گفتوگوست
هرکه بینی، جستوجویی میکند
وآنکه من خواهم، برون از جستوجوست
هر کسی را آرزویی در دل است
آنکه من دانم، فزون از آرزوست
بس که «توحید» اندر او مُستغرق است
گر ببینی، اوست یار و یار اوست
گر شکافی جمله سر تا پای او
دوست بینی، دوست بینی، دوست دوست...
#توحید_شیرازی
@takbitnab
🌹🌹🌹
دل، عبث لب به شِکوه وا نکند
شیشه تا نشکند، صدا نکند
وعده گر یک نفس بُود، عمریست
بلکه عمر اینقدَر وفا نکند...
#الهام_اصفهانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
پستی فطرت چه امکان است نپْذیرد علاج؟
سایه را نتْوان ز خاک رهگذر برداشتن
#بیدل_دهلوی
@takbitnab
🌹🌹🌹
باجمله دزدیدن نخواهی گشت شاعر.
بایدکه لااقل دوتامصراع بدزدی.
املاء بلد نیستی عیبی نیست ازجهل.
بایدکه با رندی دوتا انشاء بدزدی.
#حسین_افخمی_عقدا
@takbitnab
🌹🌹🌹
باجمله دزدیدن نخواهی گشت شاعر.
بایدکه لااقل دوتامصراع بدزدی.
املاء بلد نیستی عیبی نیست ازجهل.
بایدکه با رندی دوتا انشاء بدزدی.
#حسین_افخمی_عقدا
@takbitnab
🌹🌹🌹
تنها -دلا!- نه درد تو را چارهای بُود
کو دردمندِ عشقِ به درمان رسیدهای؟
#نظام_وفا
@takbitnab
🌹🌹🌹
تنگتر کن پیله را، پرواز خوابی بیش نیست
عشقهای پر تب و تاب، التهابی بیش نیست
ماه و ماهی خوب میدانند رسم برکه را
اینکه فکر وصل، تشویش سرابی بیش نیست
هرچه داده، دهبرابر پس گرفته... روزگار
پیرمرد باجگیر بدحسابی بیش نیست
پُر شده سجّاده از "اَمَّن یُجیبِ" بیجواب
مثل ماهیها، دعاهایم حبابی بیش نیست
دست و پا وقتی که باشد بستهی زنجیرها
خوابِ در صحرا دویدنها سرابی بیش نیست...
#ایمان_خضرایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
چون سپند از بینواییهای من غافل مباش
نالهواری داشتم در سوختن گم کردهام
#بیدل_دهلوی
@takbitnab
🌹🌹🌹
رود از صدا فتد چو به دریا رسد، بلی
بیادّعاست هرکه به منزل رسیدهاست
#خوشدل_تهرانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
هربار در نگاهت، برقی درخشد از عشق
گردد شب سیاهم، غرق ستارهباران
#فریبرز_اسماعیلی
@takbitnab
🌹🌹🌹
ز حال من، که خبر با تو -ای نگار!- کند؟
مگر که نالهی من در دل تو کار کند
#فیضی_بلخی
@takbitnab
🌹🌹🌹
اکنون من و او
دو پارهی یک واقعیتیم
در روشنایی زیبا،
در تاریکی زیباست،
در روشنایی دوستترش میدارم،
و در تاریکی دوستترش میدارم...
#احمد_شاملو
@takbitnab
🌹🌹🌹
هر طرفی قیامتی کرده بهپا ز قامتش
شور فکنده در جهان، قامتِ چون قیامتش
شِکوه ز دستِ جور او پیش کسی نمیکنم
تا به من آنچه میکند، کس نکند ملامتش
از سر رسمِ مهر و کین هستم و هست روز و شب
او ز پی هلاک من، من ز پی سلامتش
دل که شد از غم تو خون، گفتم و باورت نشد
سرخی اشک من نگر، خواهی اگر علامتش
از نگهیم دل بَرد، وز سخنیم جان دهد
هست به چشم و لب مگر شعبده و کرامتش؟
روز وصال «زرگرت» گر نفشانْد جان به ره
تا به قیامت -ای صنم- بس بُود این ندامتش...
#زرگر_اصفهانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
ثبت است وصف روی تو در گل ورق ورق
چشمت به ناز داده به نرگس سَبَق سَبَق
گر بُگذری به سوی گلستان ز روی ناز
گلچین کند نثارِ رهت گل طَبَق طَبَق
از دوریِ جمال تو ای ماه چارده
اشک مراست هر شب رنگ شفق شفق
تا از رُخت نقاب برانداختی به باغ
از شرمِ روت، گل شده غرق عرق عرق
یکره بیا بپرس تو احوالم ای نگار
از عمرِ رفته مانده مرا جان رمق رمق
ای حوروَش، به جنّتِ وصلم رسان ز لطف
زندانِ فرقت تو مرا شد قَلَق قَلَق...
#ملا_رحمت_بدخشانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
چون سایه، رفیق باوفا نیست که نیست
از سایه رفیقتر بگویید که کیست؟
هر وقت که خنده کردم، او هم خندید
هرگاه که گریه کردم، او نیز گریست...
#خلیل_جوادی
@takbitnab
🌹🌹🌹
میزند ناخن به دل هرچند هر سازی که هست
دست دیگر در خراشِ دل بُود آواز را
#صائب_تبریزی
@takbitnab
🌹🌹🌹
از خرمنِ سعادت خود کینه دور کن
دانه ز دست میدهد از کاه بیشتر
#سید_غلامحسین_قریشی
@takbitnab
🌹🌹🌹
منم ستارهی شام و تویی سپیدهی صبح
همیشه سوی رهت چشم انتظار من است
#سیمین_بهبهانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
با آنکه این حصار به پهنای عالم است
تنگ است از برای دلم جا در این قفس...
#کیومرث_مهدوی
@takbitnab
🌹🌹🌹
اربعین (از زبان حضرت زینب«س»)
عترت آواره¬ات را از سفر آورده ام
در جوار تر بتت با چشم تر آورده ام
زینبم من گر چه رفتم با هزاران رنج و حال
قامتی خم گشته با خون جگر آورده ام
کوفه و شام و بلا را با سرت بودم ولی
پای مجروح و نشان از زخم سر آورده¬ام
برده ام از کربلا همراه هفتاد و دو داغ
با خود از شام بلا داغی دگر آورده ام
دخترت جان داد اندر کنج ویران یا حسین
گر نیاوردم ورا از او خبر آورده ام
در بلا بودم بلا گردان طفلان زین سبب
بر بدن از ضربت اعدا اثر آورده ام
عندلیبان حرم را در کنار لاله ها
با دلی پر خون و با اشک بصر آورده¬ام
بر لبت میزد یزید بی حیا با چوب و من
عقد¬ها در دل از آن بیدادگر آورده¬ام
با همه رنج و مصیبت ها من از شام خراب
پرچم آزادی و فتح و ظفر آورده ام
#مقدم
@takbitnab
🌹🌹🌹
بی تو اندازه فقدان جهانی به دلم سخت گذشت
آنچه میدانم و میدانی از این کوچه بن بست گذشت
بی تو درگیری این قلب پرآشوب به جایی نرسید
از همان لحظه که از یاد تو در نقطه پیوست گذشت
"بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن" از آنچه هست
مثل دردیست درون منو هر دفعه چقدر سخت گذشت
بی تو هر بار که یک جرعه مِی از مرتبه دیگر خورد
در تمنای تو، دور از همه، از باور این دشت گذشت
بی تو هرلحظه اگر در پی دیدار تو بودم شاید
میتوان گفت که صاحبنظری دیگر از این سمت گذشت
#علی_چرخلویی
@takbitnab
🌹🌹🌹
ای که به جُرمی دروغ، بر دل من تاختی
راست بگو! بعد من، دل به که پرداختی؟
سوختن و ساختن، سهم من از عشق بود
جان مرا سوختی، کار مرا ساختی
رفتی و آخر تو را دوش به دوش رقیب
دیدم و ویران شدم، دیدی و نشناختی
گفتم اگر عاشقی، شرط محبّت وفاست
عاقبت -ای بیوفا!- شرط مرا باختی
وصل خداداد را خواستی از روزگار
ای دل بیآبرو! رو به که انداختی؟
#سجاد_سامانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
ادعا میکنی و غمره به چشمانت نیست.
نمکی بر لب اون نازک لرزانت نیست.
می نگاری دوخطی بافه و شعرمیخوانی.
یک تومان حرف قشنگ در خط پایانت نیست.
#حسین_افخمی_عقدا
@takbitnab
🌹🌹🌹
عالم از نالهی من بیتو چنان تنگفضاست
که سپند از سر آتش نتواند برخاست
به کدامین گلِ رخسار تو نَظّاره کنم؟
که ز هر حلقهی زلفت، گل دیگر پیداست
مهر و مَه را نبُود بیمددِ رأی تو نور
به نگاه دگری، دیدهی عینک پیداست...
#قدسی_مشهدی
@takbitnab
🌹🌹🌹
ای خَلسهی عشق، مستیِ مانا تو
دور از منی و نفس نفس من با تو
هرچند هزار سال نوری تا تو...
من ماندهام و دو راه؛ یا تو، یا تو!
#کوروش_کوپی
@takbitnab
🌹🌹🌹