eitaa logo
اشعار ناب (شعر ، دوبیتی)
3.4هزار دنبال‌کننده
9 عکس
1 ویدیو
0 فایل
گزیده ای کم نظیر از ناب ترین اشعار بزرگان شعر پارسی – تک بیتی – دوبیتی - مشاعره - شعر ناب - شب شعر آدرس وبلاگ ما http://takbit.blogfa.com @takbitnab تاریخ ساخت کانال 1397/01/14 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
من نشستم ز طلب وین دل پیچان ننشست همه رفتند و نشستند و دمی جان ننشست هر کی استاد به کاری بنشست آخر کار کار آن دارد آن کز طلب آن ننشست هر کی او نعره تسبیح جماد تو شنید تا نبردش به سراپرده سبحان ننشست تا سلیمان به جهان مهر هوایت ننمود بر سر اوج هوا تخت سلیمان ننشست هر کی تشویش سر زلف پریشان تو دید تا ابد از دل او فکر پریشان ننشست هر کی در خواب خیال لب خندان تو دید خواب از او رفت و خیال لب خندان ننشست ترشی‌های تو صفرای رهی را ننشاند وز علاج سر سودای فراوان ننشست هر که را بوی گلستان وصال تو رسید همچنین رقص کنان تا به گلستان ننشست - غزل شمارهٔ ۴۱۳ @takbitnab 🌹🌹🌹
خوشا صحرای عشق و وادی او خوشا ایام وصل و شادی او خوشا تاریکی شام جدایی که بخشد صبح وصلش روشنایی @takbitnab 🌹🌹🌹
من بی می ناب زیستن نتوانم بی باده کشید بار تن نتوانم من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم @takbitnab 🌹🌹🌹
خلوتی داریم و حالی با خیال خویشتن گر گذاردمان فلک حالی به حال خویشتن ما در این عالم که خود کُنجِ ملالی بیش نیست عالمی داریم در کنج ملال خویشتن @takbitnab 🌹🌹🌹
آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت درِ این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد تنه‌ای بر در این خانه‌ی تنها زد و رفت... @takbitnab 🌹🌹🌹
با خندهٔ بر بسته چرا خرسندی چون گل باید که بی‌تکلف خندی فرقست میان عشق کز جان خیزد یا آنچه به ریسمانش برخود بندی - رباعی شمارهٔ ۱۷۷۹ @takbitnab 🌹🌹🌹
هر بلا کز حضرتش ما را بود خوش بلائی از چنان والا بود هر بلا کآمد از او نبود بلا آن بلا نبود که آن والا بود - دوبیتی شمارهٔ ۱۴۹ @takbitnab 🌹🌹🌹
خوش خوش صنما تازه رخان آمده‌ای خندان بدو لب لعل گزان آمده‌ای آن روز دلم ز سینه بردی بس نیست کامروز دگر به قصد جان آمده‌ای - رباعی شمارهٔ ۱۷۸۸ @takbitnab 🌹🌹🌹
بوسی بده بی‌مشغله بی‌زحمت و جنگ و گله کزجان‌ برفت آن‌ حوصله‌ کاندوه حرمان پرورد @takbitnab 🌹🌹🌹
تا ابد تو را از دیدگان همه پنهان خواهم کرد .. چشمانت رازی است نخوانده صدايت موسیقی زیبایی است نشنیده نمیدانم چندسال دیگر هستم !؟ می ترسم این عمر كوتاهتر از آن باشد که بخواهم منتظرت بمانم بودنت سرابی است سبز و نبودنت عذابی است پر درد خسته ام از بودنت در رویاها و خواب هایم و نبودنت در بیداریهایم... @takbitnab 🌹🌹🌹
اخلاص در عمل طاعت فقط به ذکر و قیام و قعود نیست زهد و ورع به طول رکوع و سجود نیست اخلاص در دُعا به اجابت قرینه است در جامه ی ریا اثر از تار و پود نیست از بهر عارفان خداجوی و حق طلب بهتر ز جلوۀ سحر و صبح زود نیست مستأجر است هر که بدنیا قدم گذاشت دنیا موقتی است سرای خلود نیست دانی که رخش عمر چرا تند می رود یعنی گذشت عمر بحال رکود نیست بار کج ای رفیق به منزل نمی رسد عقل سلیم در تن و جان حسود نیست عالم اگر که پر شود از انگبین ناب یکذره اش بکام بخیل و عنود نیست در مکتبی که علم و ادب درس می¬دهند هر سفله را لیاقت حق ورود نیست بی شک در آبراه زمان محو می¬شود هر چشمه ای که ریشۀ آن وصل رود نیست حدّ و حدود شعر «مقدم» فقط خداست رنــگ ریـا به دایرۀ این حدود نیست @takbitnab 🌹🌹🌹
این نیست ره وصل که پنداشته‌ای این نیست جهان جان که بگذاشته‌ای آن چشمه که خضر خورد از او آب حیات اندر ره تست لیکن انباشته‌ای - رباعی شمارهٔ ۱۷۷۷ @takbitnab 🌹🌹🌹
غزل هایم برای او که هم جان است و جانان دل بی طاقتم اما اسیر درد هجران .. @takbitnab 🌹🌹🌹
کرم خواندی ستم راندی وفا گفتی جفا کردی تو ای ماه سمن سیما ببین با ما چه ها کردی.... @takbitnab 🌹🌹🌹
چه عاشقانه ای بنویسم... که دلتان برایم بلرزد؟! وقتی نه دستانش را گرفته ام، نه در آغوشش کشیده ام، و نه حتی او را بوسیده ام ! من فقط از دور ... او را در خویش گریسته ام ... عشقِ میانِ ما... معصوم ترین عشقِ تاریخِ جهان بود . . . @takbitnab 🌹🌹🌹
در صورت و معنیش نظر کن می بین همه و مرا خبر کن خواهی که رسی به نعمت الله بر درگه سیدم گذر کن - دوبیتی شمارهٔ ۲۱۴ @takbitnab 🌹🌹🌹
فـریـاد که از شش جهتم راه ببستند آن‌ خال‌ و خط‌ و زلف و رخ و عارض و قامت! @takbitnab 🌹🌹🌹
ای موسی ما به طور سینا رفتی وز ظاهر ما و باطن ما رفتی تو سرد نگشته‌ای از آن گرمیها چون سرد شوی که سوی گرما رفتی - رباعی شمارهٔ ۱۷۵۶ @takbitnab 🌹🌹🌹
چه آشکارا تمنایِ نوازشِ تو را دارد، و قلبم چه بی پرده نیازِ تپیدنِ نامِ تو را دارد بیا نگذار این شبِ بی رحم چشمانم به شبیخونِ خواب فرو بندد، بیا دمی مرهمِ به بیداری باش که خسته از دیدار توام در رویا @takbitnab 🌹🌹🌹
عشق که سراغت بیاید ، آدمها برایت دو دسته میشوند : یک عده "شبیه" او... و بقیه ناشناس... وای به روزی که عشق برود ، و تمام دنیا بشود ، یک عده شبیه او ... @takbitnab 🌹🌹🌹
گویند که دل از دل دلدار برانداز والله که دل غارت یار است دلی نیست @takbitnab 🌹🌹🌹
یک صبح به بام آی و ز رُخ پرده برانداز آوازه به عالم زن و خورشید برانداز ای زینتِ بالین رقیبان شده عمری بر من که ز هم می‌گذرم یک نظر انداز @takbitnab 🌹🌹🌹
به‌سوی من چو می‌آیی، تمام تن تپش و بال می‌شوم. چو در تو می‌نگرم، زلال می‌شوم. سخن چو می‌گویی، آفتاب بر می‌آید، و می پذیرم من که هیچ زشت و دروغ و دغا نمی‌پاید، و می‌سرایم، با نائی از سکوت، که مولوی حق داشت هماره عاشق بودن را هماره بسراید. @takbitnab 🌹🌹🌹
نتوان عاشق فرزانه به افسانه فریفت من به هيچ آيه و افسون دل از او بر نکنم نه چراغی است دل من که به بادی میرد دم به دم تازه شود آتش عشقِ کهنم @takbitnab 🌹🌹🌹
آسودگی از محن ندارد آسایش جان و تن ندارد دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش ورنه غم خویشتن ندارد مادر @takbitnab 🌹🌹🌹