ای بانگ رباب از تو تابی دارم
من نیز درون دل ربابی دارم
بر مگذر ساعتی بیا و بنشین
مهمان شو گوشهٔ خرابی دارم
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۱۵۷
#مولانا
@takbitnab
🌹🌹🌹
تو
به "جان" صدایم کن
من به عشق،
شعر می شوم بیت بیت ..
می نشینم شیرین،
بر سوز سینه ی عاشقترین فاخته ،
پشت پنجره ی اتاقت،
روی مجنون ترین
شاخه ی بید
صدایم کن ..!
#مریم_رضایی_حامی
@takbitnab
🌹🌹🌹
دریا به طلب از برهوت تو گذشت
یک قافله نعره در سکوت تو گذشت
آن روز اگرچه تشنه بودی، امّا
صد رشته قنات در قنوت تو گذشت...
#سید_حسن_حسینی
@takbitnab
🌹🌹🌹
هستم ز غمش چنان پریشان که مپرس
زانسان شدهام بی سر و سامان که مپرس
ای مرغ خیال سوی او کن گذری
وانگه ز منش بپرس چندان که مپرس
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۹۸۹
#مولانا
@takbitnab
🌹🌹🌹
کنون که صاحبِ مژگانِ شوخ و چشمِ سیاهی
نگاهدار دلی را، که برده ای به نگاهی
#فروغی_بسطامی
@takbitnab
🌹🌹🌹
از دوستیت خون جگر را بخورم
این مظلمه را تا به قیامت ببرم
فردا که قیامت آشکار گردد
تو خون طلبی و من برویت نگرم
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۱۵۵
#مولانا
@takbitnab
🌹🌹🌹
بر گلشنی اگر بگذشتم چو باد صبح
نی عشقسرو بود و نه شوقصنوبرم
بوی تو میشنیدم و بر یاد روی تو
دادند ساقیان طرب یک دو ساغرم
#حافظ
@takbitnab
🌹🌹🌹
عيناك مثل الليلة الماطرة
مراكبي غارقة فيهما
كتابتي منسية فيهما
إن المرايا ما لها ذاكرة!
چشمانت
چون شب بارانیست
کشتیهایم در آنها غرق میشوند
نوشتههایم در آنها فراموش میشوند
آیینهها حافظهای ندارند!
#نزار_قبانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
امشب همه شب نشسته اندر حزنم
فردا بروم مناره را کارد زنم
خشم آلودست اگرچه با ماست صنم
در چاه رسیدهام ولی بیرسنم
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۱۵۲
#مولانا
@takbitnab
🌹🌹🌹
برایم دلنشینی،
دلبری،
آنقدر دلخواهی
که من حتی در آغوش تو، دلتنگ توام گاهی...
#علیرضا_نور_علیپور
@takbitnab
🌹🌹🌹
"پنجشنبه"ها
دلت بهانه جو می شود
می گیرد ...و نفس ت را بَند می آورد
دلت برای کسی تندتر می زند
در هر دم و بازدمی
عشق را فریاد می زند
دلت همانی را می خواهد که نیست
آشوب می شود می گیرد
بیتاب و بیقرار می شود
بیقرارِ ...
بیقرار ...
#رضا_کریمی
@takbitnab
🌹🌹🌹
بگو در تار و پود من، کدامین رشته هستی تو؟
گرهها از گره بُگشادم و بیهوده میکوشم
#امین_لطفی
@takbitnab
🌹🌹🌹
افشای عیب خود نکنی روبهروی خلق
چون معصیت کنی که خدا در برابر است؟!
#جویای_تبریزی
@takbitnab
🌹🌹🌹
چو شمعِ مرده نیَم،
شمع آتشین هستم،
شنیدهام که نمیرد کسی که منتظر است
و من ز منتظران، منتظرترین هستم
تو ای همیشه بهار!
به روی ریشهی خود جاودان شکوفان باش
که گر تلاشِ شکفتن ز یاد ما برود،
کسی که آید فردا، به ما چه خواهد گفت...؟
#ژاله_اصفهانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
از من عبور کن که شبم تارتر شود
تا راه پیشرفت تو هموارتر شود
حالا که عاشقم نشدی، زودتر برو
مگذار دل ببندی و دشوارتر شود
وقتی که درد عشق تو آنقدر مُسری است
این دل بعید نیست که بیمارتر شود
حال و هوای باغچهی من خزانی است
دل خوش نکن بهاری و پربارتر شود
ویرانههای قلب مرا با خودت نبر
بگذار با شکستنش آوارتر شود...
#وحید_فرحناکی
@takbitnab
🌹🌹🌹
عشقْ هرکس را که خواهد، میکند زیر و زبر
پشت و روی جنس دیدن در خریدن حجّت است
#میر_عیسی_یزدی
@takbitnab
🌹🌹🌹
بیسبب نیست که یادآور تنهاییهاست
آه از آیینه که از خاطر افسرده پر است
#فاضل_نظری
@takbitnab
🌹🌹🌹
گوش گل میدرد از مژده هنگام صبوح
زنده دارد نفس باد صبا نام صبوح
تا تو مرغ فلکی رام گلستان شدهای
خواب مرغ سحری رفته و آرام صبوح
تو گل از مرغ سحرگاه گرفتارتری
دم نزد صبح حریفان که نشد دام صبوح
#نظیری_نیشابوری
@takbitnab
🌹🌹🌹
صبحی دوباره است
ولی نه برای من....
من سالهاست که بی طلوع چشم هایِ تو
جا مانده ام در دل تیره ی شب!
برای منی که تلالو لبخند تورا دیده ام...
برگرد و بمان
بخند
بخندان
بتاب ای روشنی!
برگرد و جهانم را پس بگیر از تاریکی...
#طاهره_اباذری_هریس
@takbitnab
🌹🌹🌹
دلم تو را می خواهد
آنقدر ناب ، گرم ، عزیز
و مهربان .!
که هیچ خواستنی
جز خواستن تو دلم را حتئ به اندازه ی
آستین پیراهنت نلرزاند
مگر آغوشت
که شعبه ی دیگر زندگی ست....!
#امید_آذر
@takbitnab
🌹🌹🌹
تغافل تا به کی؟
لطفی، نگاهی، گوشهی چشمی
جفا قدری،ستم حدّی و جور اندازهای دارد...
#مجذوب_تبریزی
@takbitnab
🌹🌹🌹
باید از بوسههایی که در حصار
لبهای بسته پوسید، نوشت
چه کسی میفهمد،
سکوت یعنی: عشق؟!
نه، کسی زبان
قلبهای بیگناه ما را بلد نیست
باید دیروز را از لای
عقربههای ساعت بیرون بکشم
باید از موهایم برای زمان، طناب دار بسازم
دفتر خاطرات از ما طلبکار است
و بوسه به ما بدهکار
واژهها در ذهنم شناورند
واژههایم در عشق شناورند
کلماتم لبهای تو را میبوسند
تو در عین سادگی در من پیچیدهای
و زمان در حصار انگشتان تو
و موهای من متوقف شده است
عشق از رودخانهی مواج موهام
به آغوشت میریزد
دفتر خاطراتمان ورق میخورد
کلمات، سطرها را بغل میکنند
خطوط از روی کاغذ
به آسمان ما پر میکشند
فاصلهی من و تو کم میشود
نقطه بگذارم
سرخط برویم؟!
#فاطمه_یزدی
@takbitnab
🌹🌹🌹
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#زیارت_اربعین
این راهِ دعا راهِ ظهورِ دین است
این جادهی اَمن و جادهی آمین است
پیداست که یک قدم فقط مانده به صبح
معنایِ پیاده رفتنِ ما این است
#میثم_مؤمنی_نژاد
@takbitnab
🌹🌹🌹
#زیارت_اربعین
قرار ماست پیاده نجف به کرببلا
اگر که وعدهی ما را اجل بهم نزند
#محمدحسن_بیات_لو
@takbitnab
🌹🌹🌹
#زیارت_اربعین
اربعینیها خبر دارند ما از این مسیر
«با چه حالی آمدیم و با چه حالی میرویم»
#رضا_خورشیدی_فرد
@takbitnab
🌹🌹🌹