eitaa logo
آرامش حس حضور خداست
5.7هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
940 ویدیو
77 فایل
آرامش در زندگی نبودن جدال نیست بلکه تجربه حضور خداست!♥ کپی برداری با لینک کانال خودتون با افتخار حلال اندر حلال وثواب آن را تقدیم میکنم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان (عج ) التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴 میگن میخوای عاشق چیزی بشی؛ با عمل و رفتار عاشق شو! مثلا اگر میخواهی عاشقِ کربلا بشی ، هر روز صبح تو یه ساعتِ مخصوص بگو: "صلے اللّٰہ علیڪ یا اباعبدالله..." بگو حسیـن‌جانم ، میخوام بهت‌عادت کنم... تا عاشقت بشم‌ تا به تو عارف بشم...! 🍃 🥀🍃 @takhooda 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5943005861621270472.mp3
11.67M
🔊 سخنرانی استاد رائفی‌پور 📝«زنان عاشورایی» 📅 ۱۱ شهریور ١٣٩٩ - تهران، میدان امام حسین علیه السلام 🍃 🌼🍃 @takhooda 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به جلسه بیست و هشتم موفقیت 👌 https://eitaa.com/takhooda/15348
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🍃🌺🍃🌺🍃🌺 قسمت 13 زندگينامه حضرت ابراهيم عليه السلام ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✨بدینجهت از پیشگاه خداوند ، خاضعانه از خداوند درخواست کرد که خداوندا ، بمن نشان بده چگونه مردگانرا زنده میکنی و به چه کیفیت آنان راپس از مرگ ، حیات دوباره میبخشی ؟ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✨خطاب رسید : ای ابراهیم ، مگر تو به مسئله قیامت و حشر و نشر ایمان نیاورده ای ؟ گفت : خداوندا ، به آن ایمان آورده ام ولی برای اطمینان قلب و آرامش خاطرم این تقاضا را دارم سپس طبق دستور خداوند ، چهار پرنده گوناگون : طاوس ، خرس ، کبوتر و کلاغ را گرفت و سر برید . ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✨سر آنها را نزد خود نگهداشت و بدنشانرا در هم کوبید گوشت و استخوان وپوست و پر آنها رادر هم آمیخت و سپس آن پیکرهای در هم کوبیده را به چندین قسمت تقسییم کرد و هر قسمتی را روی مکان بلندی قرار داد . ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✨آنگاه سر آنها یکی پس از دیگری به دست گرفت و او را بسوی خود فرا خواند . همانگونه که تقاضا کرده بود ، از هر قسمتی از آن گوشتهای کوبیده ، ذراتی جدا شد و به سر آن حیوان متصل گردید ~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✨و پس از کامل شدن آن ، حیات مجدد یافت و زندگی را از سر گرفت و بدین ترتیب ، ابراهیم قبل از قیام قیامت ، نمونه ای از مراسم و کیفیت زنده شدن مردگان را بچشم خود دید و آیتی دیگر از آیات بزرگ الهی را مشاهده نمود و ایمان او نسبت به رستاخیز و به مرحله عین الیقین رسید . ادامه داستان در قسمت بعد ... ~~~~~~~~~~~~~~ منابع :‌‌ سوره بقره آيه 260 دوره كامل قصه هاي قرآن نوشته محمد صحفي ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🍃 🌼🍃 @takhooda 🕊
✨🍃✨🍃✨🍃 ✨🍃✨🍃🍃✨ قسمت 14 زندگینامه حضرت ابراهیم ع ___________ 🌺در راه سفر دور و درازی که ابراهیم و کاروان کوچکش می پیمودند ، به قومی رسیدند که ستاره پرستی را شعار خود ساخته و بجای آفریدگار جهان ، به نیایش برخی ستارگان رو آورده بودند . ___________ 🌺ابراهیم پیامبر خدا و ماءمور هدایت و راهنمائی همه ملتها بود . با هر انحرافی رو برو میشد ، خود را موظف می دید که با آن بمبارزه بر خیزد و مردم را از گمراهی برهاند . او در بابل با بت و بت پرستی مبارزه کرد و اینک با ستاره پرستی و ستاره پرستان رودررو قرار گرفته است . __________ 🌺ارشاد و هدایت جامعه ، نیاز به بردباری و تحمل و انتخاب شیوه های حکیمانه دارد تا تبلیغ مؤ ثر واقع شود و دعوت حق ، مورد قبول قرار گیرد . ___________ 🌺ابراهیم در برابر ستاره پرستان ، از روش همراهی و موافقت با آنان استفاده کرد و شبانگاه که ستاره پرستان در برابر ستاره زهره به نیایش پرداخته بودند ، او هم زبان به ستایش آن ستاره گشود و گفت : چه زیبا و نورانی ، چه با عظمت و جذاب ، آری این است خدای من . ___________ 🌺بدین ترتیب دلهای قوم را بسوی خود متوجه و محبت آنها را به خود جلب نمود . اما ساعتی بعد که طبق نظام آفرینش ، آن ستاره غروب کرد ، ابراهیم چهره در هم گشود و با لحنی اندوهبار گفت : نه ، من خدائی را که غروب کند و دستخوش تحولات و دگرگونی ها باشد ، دوست ندارم . ___________ 🌺با این جملات بذر شک و تردید را در دل ستاره پرستان افشاند و پیدایش شک ، اول قدم در راه رسیدن به ایمان است . ادامه داستان در قسمت بعد ... ___________ 🍃 🌼🍃 @takhooda 🕊
🌺💖🌺💖🌺💖 قسمت آخر داستان ابراهیم علیه السلام و از فردا داستان زندگی حضرت اسماعیل علیه السلام زندگینامه حضرت ابراهیم علیه السلام _________________ 🌺💖ساعتی بعد ماه طلوع کرد . ابراهیم نگاهی تحسین آمیز به او کرد و گفت : خدای من اینست . هم بزرگتر ، هم نورانی تر و هم جذاب تر .🌺💖 _________________ 💖🌺با کذشت چند ساعت ، ماه نیز بهمان سرنوشت گرفتار شد و در گوشه آسمان غروب کرد . ابراهیم از ماه نیز بدلیل غروب کردنش ، بیزاری جست و گفت : نه ، اینهم خدای من نیست 💖🌺 ________________ 🌺💖و اگر پروردگار من ، مرا هدایت نکند ، من نیز در زمره گمراهان قرار خواهم گرفت و به پرستش موجوداتی همانند ستاره و ماه گرفتار خواهم گشت .🌺💖 _______________ 🌺💖با غروب ماه و گذشتن ساعاتی چند ، شب بسر آمد و خورشید عالمتاب با درخشندگی و جلوه بی مانندش طلوع کرد و به حکومت ظلمت و تاریکی پایان داد .🌺💖 _______________ 💖🌺ابراهیم فریاد برآورد که این خدای من اینست . هم زیبا و با عظمت و هم گرم و با حرارت و هم بزرگتر و شایسته تر ، آری اینست خدای من .💖🌺 ___________________ 🌺💖خورشید بر اساس قانون خلقت ، ساعتی چند نور افشانی و زمین را از نور و حرارت خود بهره مند ساخت ولی او نیز در پایان ساعات تعیین شده ، راه غروب را در پیش گرفت و از نظرها نا پدید شد .🌺💖 __________________ 🌺💖ابراهیم آخرین ضربه را بر عقاید تزلزل یافته ستاره پرستان وارد آورد و گفت : نه اینهم خدا نیست . من از همه خدایان ساختگی بیزارم . من روی دل بسوی خداوندی دارم که آسمان و زمین را آفرید . ___________________ 🌺💖خورشید و ماه و ستارگان را بوجود آورد و هر کدام را در مدار بخصوصی بگردش انداخت خدائی که خالق و حاکم بر جهان هستی است و همه چیز فرمان بردار بی چون و چرای او است . 🌺💖 🍃پایان داستان حضرت ابراهیم ع و از فردا داستان حضرت اسماعیل ع🍃 🌺💖🌺💖🌺💖 🍃 🌼🍃 @takhooda 🕊