eitaa logo
تک رنگ
9.7هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
86 فایل
یه وقتایی می‌شه به درو دیوار می‌زنی که یه آدم☺️ باشه تا حرفاتو براش بگی من رفیقتم، رفیق🥰 به تک‌رنگ خوش اومدی😉 #حال_خوب_من #کانال_نوجوونی ادمین: @yaranesamimi
مشاهده در ایتا
دانلود
ازدواج یعنی همین: امنیت،گرما،راحتی.... این جمله ی شخصیت اول داستان است که آخر رمان می گوید: زنی که بار روایت زندگی تمام زنان اروپایی و آمریکایی را بر دوش کشیده است. در کل رمان، زنان نه احساس امنیت دارند و نه می توانند دل به گرمای واقعی محبت خانواده دهند تا طعم راحتی را بچشند. ترس و دلهره، بی پناهی و تنهایی، تنها و تنها کادوی زندگی به سبک غرب است که باعث می شود آن ها به دروغ و شراب و خیانت و..... پناه ببرند تا شاید برای لحظاتی آرام بگیرند! این کتاب؛ داستان زندگی سه زن است. ریچل که بخاطر بچه دار نشدن به شراب پناه می برد و همسرش تام که یک دروغگوی متهجر است با زنان دیگر روزگارِ شهوانی خودش را می گذراند. آنا که همان معشوقه و هم خوابه تام است، در آخر بجای ریچل، زن تام می شود. مگان زنی که از شوهرش اسکات خسته است، پرستاری بچه ی تام و آنا را قبول می کند و در آخر به دست تام کشته می شود و در پایان داستان تام نیز بخاطر خیانت های مکررش به دست آنا و ریچل به چنگال مرگ می افتد و نفله می شود. فراتر از قلم نویسنده، داستان در فضایی دلگیر، سیاه، مستی و تنهایی، بوی خیانت و کثافت جلو می رود. دختری در قطار داستان تمام زنان مورد خشم فرهنگ مدرن است. فرهنگی که در آخر زن را چون سگی می بینند که دم تکان می دهد. و زنی که دلش می خواهد زن باشد و مادر، اما واقعا نمی داند چرا به او فقط به چشم یک جنس نگاه می شود که فقط و فقط جسمش ارزش دارد نه چیز دیگر. تنهایی جوانان آمریکایی و اروپایی از همان اوایل جوانی شروع می شود، از همان سن 16 _ 17 سالگی که از خانواده ها جدا می شوند و بهتر است بگوییم ترد یا رانده می شوند. در تمام داستان حرفی از خانواده نیست و همه در خانه های مجردی زندگی می گذرانند. دنبال کار می گردند تا بتوانند از مرگ نجات پیدا کنند، می خورند تا بتوانند کار کنند. کار می کنند و می خورند تا بتوانند با شراب مست شوند و کنار زنی، غریزه ی شهوانی شان را ارضا کنند. پس شراب و زن از تفریحات معقولشان است. کاش آخر کتاب نقدی درست برای خوانندگان نوشته می شد. آنان که شیفته ی زندگی به سبک غربند. درحالی که خودشان به کرات در کتاب ها و به خصوص این رمان می گویند: این زندگی بوی گه میدهد. بریده ای از کتاب: تو مثل یکی از اون سگایی. سگای ناخواسته ای که همه ی عمر باهاشون بدرفتاری شده. آدم میتونه مدام بهشون لگد بزنه و لگد بزنه. اما اونا بازم برمیگردن، گریه و زاری می کنن و دم تکون میدن. شروع کن! امیدوارم کارت اینبار متفاوت باشه.« تو یه سگی ». 🌺 @yaran_samimii samimane.blog.ir🌺
هدایت شده از نمکتاب 🇮🇷
📙 ازدواج 💑یعنی همین: امنیت، گرما، راحتی… . این جمله ی شخصیت اول داستان است که آخر رمان می گوید: زنی که بار روایت زندگی تمام زنان اروپایی و آمریکایی را بر دوش کشیده است.🚶‍♀ شاید شهرت این کتاب به خاطر واقعی بودن ان و جریان زندگی عادی زنان در غرب است. زنانی که به این کتاب عکس‌العمل مثبت نشان میدهند انگار که دارند داستان زندگی خودشان را میخوانند و یا اینکه دارد نقاط جدیدی میخوانند و پنجره‌ای نو برایشان از فضای زندگی در غرب باز میشود!⚡️ در کل رمان، زنان نه احساس امنیت دارند و نه می توانند دل به گرمای واقعی محبت خانواده دهند تا طعم راحتی را بچشند.😕 ترس و دلهره، بی پناهی و تنهایی، تنها و تنها کادوی زندگی به سبک غرب است 🤭که باعث می شود آن ها به دروغ و شراب و خیانت و….. پناه ببرند تا شاید برای لحظاتی آرام بگیرند! کتاب؛ داستان زندگی سه زن است.👩‍🌾👩‍🎓👩‍🍳 -ریچل؛ که بخاطر بچه دارنشدن به شراب پناه می برد و همسرش تام که یک دروغگوی متهجر است با زنان دیگر روزگارِ شهوانی خودش را می گذراند.🤐 -آنا؛ که همان معشوقه و هم خوابه تام است، در آخر بجای ریچل، زن تام می شود.😧 -مگان؛ زنی که از شوهرش اسکات خسته است. پرستاری بچه ی تام و آنا را قبول می کند و در آخر به دست تام کشته می شود. در پایان داستان تام نیز بخاطر خیانت های مکررش به دست آنا و ریچل به چنگال مرگ می افتد و نفله می شود.😮 👇👇👇👇👇👇👇👇