eitaa logo
⸤ طلبه نوشت‌ ⸣
284 دنبال‌کننده
389 عکس
34 ویدیو
2 فایل
ا﷽ا 📝کونوا نقاد الکلام...🔍 🔻مسائل تاریخی و فقهی و اعتقادی و سیاسی و طنز و شعر، نقد و تحلیل 🔶ناشناس برای ارسال نظرات و انتقادات و سوالات 🌐https://harfeto.timefriend.net/16739583446503 💠آیدی ارتباطی: @tabrizi_906
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜منهج نقد و بررسی عقلی احادیث (۶) 🔍ادله نقلیه در اثبات این منهج 1⃣امام رضا علیه السلام فرمود: اَلْعَقْلُ يُعْرَفُ بِهِ اَلصَّادِقُ عَلَى اَللَّهِ فَيُصَدِّقُهُ وَ اَلْكَاذِبُ عَلَى اَللَّهِ فَيُكَذِّبُهُ؛ در این زمان حجت خدا بر مردم عقل است که بوسيله آن راستگو را ميشناسد و تصديقش ميكند و دروغگو را ميشناسد و تكذيبش مينمايد. 📚الکافي ج ۱، ص ۲۴ 🔺به این روایت به این شکل استدلال شده است که مراد به عقل، عقل آدمیان است که بوسیله آن می توان روایات دروغین را از صحیح تشخیص داد و عقل این قدرت را دارد که راوی که بر خداوند و امام معصوم علیه السلام دروغ گفته است یا راست گفته است را از هم تمییز کند. 2⃣امام صادق علیه السلام فرمود: إِنَّ أَوَّلَ اَلْأُمُورِ وَ مَبْدَأَهَا وَ قُوَّتَهَا وَ عِمَارَتَهَا اَلَّتِي لاَ يُنْتَفَعُ بِشَيْءٍ إِلاَّ بِهِ اَلْعَقْلُ اَلَّذِي جَعَلَهُ اَللَّهُ زِينَةً لِخَلْقِهِ وَ نُوراً لَهُمْ فَبِالْعَقْلِ ... عَرَفُوا بِهِ اَلْحَسَنَ مِنَ اَلْقَبِيحِ؛ آغاز هر كاری و قوت آن و برداشت و آبادانى آن، مربوط‍‌ به عقل است كه خدايش زینت خلق خود و نور آنان ساخته است، به وسیله عقل است که مخلوقات خوب و حسن را از بد و زشت تشخیص می دهند. 📚الکافي ج ۱، ص ۲۸ 🔺گفته اند: روایت دلالت دارد بر اینکه هر چه عقل آدمی تقبیح یا تحسین کرد همان حسن یا قبیح خواهد بود و عقل این قدرت را دارد که تشخیص دهد چه چیزی قبیح است و نمیتوان آن را بر اساس روایاتی به خداوند نسبت داد و همچنین می داند که چه چیزی است حسن است. 3⃣رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اِذَا اَتَاکُم عَنّی حَدِیثٌ فَاعْرِضُوهُ عَلی کتابِ اللّه وَ حُجَّهِ عُقُولِکُم فَاِنْ وافَقَهُما فَاقبَلوُهُ وَ اِلاّ فَاضْرِبُوا به عُرضَ الجِدارِ؛ چون حدیثی از من به شما رسید آن را بر کتاب خدای عزّ و جلّ و حجّت عقل هایتان عرضه کنید! اگر مطابق و موافق باشد قبول کنید و اِلاّ بر جانب دیوار زنید. 📚روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن ج ۵ ص ۳۶۸ 🔺این روایت صریح در مدعاست، لکن دو چیز عجیبی در سند و متن این حدیث وجود دارد! در سند حدیث اینکه اولا: تنها در کتاب تفسیر روض الجنان شیخ ابوالفتوح رازی نقل شده است! این کتاب بسیار متفردات حدیثی عجیبی دارد. ثانیا: در اکثر بلکه همه احادیث عرضه، سنت قطعیه محکمه نیز از جمله معیار برای تشخیص حدیث آمده است و عجیب است که چرا در این حدیث سنت قطعیه ذکر نشده است! اساسا سوالی که است اگر چنین معیاری را رسول خدا صلی الله علیه و آله بیان کرده بودند چرا از ائمه هدی (علیهم السلام) نقل نشده است؟ چه بسا بتوان «حجة عقولکم» را به سنت شریفه قطعیه یا ائمه اطهار علیهم السلام معنا کرد که آنان حجت بر عقل های مردم اند، هر چند چنین معنایی خلاف ظاهر است. 4⃣در مناظره ای که امام جواد علیه السلام با مخالفین در رأس شان یحیی بن اکثم بود، یحیی برای اثبات فضیلت ابوبکر به روایتی استناد کرد و گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت است که فرمود: جبرئیل نازل شد و گفت خدایت سلام می رساند! برو از ابوبکر بپرس که از من خدا راضی است؟ همانا من از او راضی شده ام! امام جواد علیه السلام فرمود: از آنجا که احادیث دروغی به رسول خدا نسبت داده شده است باید برای سنجش صحت این حدیث، طبق گفته خود رسول الله به قرآن و سنت عرضه کنیم! اگر موافق بود قبول خواهیم کرد! خداوند در قرآن فرموده است: ما انسان را خلق کرده ایم و به او علم داریم و از رگ گردن به او نزدیک ترم! حال می پرسم: فَاللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَفِيَ عَلَيْهِ رِضَاءُ أَبِي بَكْرٍ مِنْ سَخَطِهِ حَتَّى سَأَلَ عَنْ مَكْنُونَ سِرِّهِ؟ هَذَا مُسْتَحِيلٌ فِي اَلْعُقُولِ؛ آیا بر خداوند رضای ابوبکر مخفی بوده تا احتیاج پیدا کرده جبرئیل را ارسال کند تا رسول اکرم از رضایتش بپرسد!!! چنین نسبتی از نظر عقل محال است. 📚الاحتجاج ج ۲، ص ۴۴۶ 🔺گفته اند: امام علیه السلام حدیث منسوب به رسول خدا صلی الله علیه و آله را از جانب عقل آدمی نیز بررسی و صحت سنجی کرده است، از آنجا که این حدیث مستلزم نسبت جهل به خداوند بود که چنین نسبتی خلاف قرآن و عقل است، لذا امام علیه السلام حدیث را مردود می داند. این همان سخن شیخ طوسی (ره) است که اگر حدیثی موافق با عقل و مقتضیات عقل بود قبول می کنیم و الا فلا. @Talabeh_nevesht110
🟡شیعه و اندیشه بداء (۱۴) 💠تقریر زیبایِ علامه مجلسی ره از بداء (۱) 🔺علامه مجلسی رحمهُ الله می فرماید: 🔹ائمه علیهم السلام که بر مسأله بداء بسیار تأکید کردند بر ردّ یهود که می گفتند خدا از کار فارغ شده و بر ردّ نظّام و بعضی از معتزله که می‌گویند خداوند همه موجودات را بر حالتی که اکنون هستند از معادن و نباتات و حیوانات و انسانها در یک دفعه خلق کرده است و خلق آدم مقدّم بر خلق فرزندانش نبوده است و تقدم تنها در ظهور موجودات و نه در حدوث و وجودشان است که این اعتقاد را از فلاسفه قائل به کمون و ظهور گرفتند. و بر ردّ بعضی از فلاسفه قائل به عقول و نفوس فلکی که اعتقاد داشتند خداوند جز در عقل اول در چیز دیگری تأثیر حقیقی ندارد پس آنها خدا را از ملکش برکنار دانستند و حوادث را به عقول و نفوس فلکی نسبت دادند. 🔹پس ائمه علیهم السلام اینها را نفی نمودند و ثابت کردند که خدای متعال هر روز در کاری است همچون إعدام چیزی و احداث چیزی دیگر، إماته شخصی و احیاء شخصی دیگر و سایر امور، تا بندگان تضرع و درخواست به درگاه خدا و طاعت و تقرب به سوی او را که موجب صلاح امور دین و دنیایشان است رها نکنند و هنگام صدقه، صله رحم، نیکی به والدین و احسان و خوبی، امیدوار به وعده‌های داده شده همچون طول عمر و زیادی رزق و چیزهای دیگر باشند. 🔹حال بدان که آیات و روایات بر این دلالت دارند که خداوند دو لوح خلق نموده که در آنها آنچه را از کائنات حادث می‌شود ثبت فرموده است؛ یکی لوح محفوظی است که هیچ تغییری در آن نیست و مطابق علم خداست و دیگری لوح محو و اثبات است که چیزی در آن ثبت می‌کند آن گاه به دلیل حکمتهای بسیاری که بر صاحبان عقل پوشیده نیست آن را محو می‌نماید؛ مثلا در آن می‌نویسد که عمر زید پنجاه سال است و معنایش این است که مقتضای حکمت این گونه است که عمر او چنین باشد اگر اموری را که موجب طول عمر یا نقصان آن است انجام ندهد، پس اگر او مثلا صله رحم کرد، خداوند پنجاه را محو می‌کند و به جایش شصت می‌نویسد و اگر قطع رحم کرد به جای آن مثلا چهل می‌نویسد. و اینکه وی صله می‌کند و عمرش شصت می‌شود[ یا قطع رحم می‌کند و چهل می‌شود] در لوح محفوظ نوشته شده است. این مطلب همچون قضیه طبیب ماهری است که با اطلاع بر مزاج شخصی و بر طبق آن می‌گوید که عمر او شصت سال می‌شود حال اگر او سمّی نوشید و مُرد یا دیگری او را کشت یا دوایی خورد که مزاجش قوی شد و عمرش افزون گشت، این امور مخالف قول طبیب نیست. تغییر واقع در این لوح محو و اثبات را بداء می گویند. 📚بحارالانوار ج ۴ ص ۱۲۹ و ۱۳٠ @Talabeh_nevesht110
🟡شیعه و اندیشه بداء (۱۵) 💠تقریر زیبایِ علامه مجلسی ره از بداء (۲) 🔺علامه مجلسی ره در رساله ای فارسی که در رابطه با بداء نوشته است، می نویسد: 🔹باید دانست که بداء در لغت به معنی ظاهر شدن است، و اطلاق می‌کنند بر ظاهر شدن رأیی بعد از آن که خلاف آن ظاهر شده باشد، مثل آن که کسی ارادۀ امری کند به گمان مصلحتی، بعد از آن خلاف آن مصلحت بر او ظاهر شود و آنرا ترک کند، و در فارسی تعبیر از آن پشیمانی می‌کنند. و أهل سنت بدا را بر این معنی حمل کرده اند و به شیعه نسبت داده مایه تشنیع ساخته اند، و شیعه از این امر تبرّی نموده اند. و احادیث بر خلاف این، متواتر از ائمة - علیهم السّلام - وارده شده و اعتقاد ایشان آن است که محال است که حق تعالی امری را نداند و آخر بر او ظاهر شود، یا از اراده پشیمان شود. 🔹آنچه از أحادیث اهل بیت - علیهم السلام - بر این شکسته ظاهر شده آن است که: چون یهود و بعضی از اهل سنّت قائل بودند به آن که حق تعالی هر چیز که در روز اوّل مقدّر و مقرّر فرموده تغییر نمی یابد، و خدا هر چه کرده در روز اوّل کرده، و می‌گفتند: «یَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ۳» یعنی: دست خدا بسته است دیگر کاری نمی تواند کرد. و بعضی از حکما می‌گفتند: که حق تعالی جمیع مخلوقات را به یک دفعه خلق کرده، و ما که در زمان داخلیم پیش ما ماضی و مستقبل و حال می‌باشد، امّا پیش خدا که از زمان خارج است اینها نمی باشد، و تشبیه می‌کنند به رشته [ای] که الوان مختلفه داشته باشد و موری که برآن راه رود، گاهی در ریسمان سیاه، و گاه در ریسمان سفید است، و کسی که خارج از ریسمان است همه نزد او حاضر است، و به این سبب قائل شده اند که در هیچ امر تغییر ممکن نیست، و عالم را با زمان و زمانیات قدیم می‌دانند. و بعضی از ایشان قائل اند: که حق تعالی عقل اوّل را آفرید، و عقل اوّل، عقل دوم و فلک اوّل را، و همچنین تا عقل دهم. و عقل دهم مدبّر عالم است. 🔹لهذا ائمّه - علیهم السلام - ردّ اقوال ایشان کرده اند، چنانچه حق تعالی فرموده است «کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ۴» تا بدانند که خدا مدبّر عالم است، و هر ساعت انواع تصرّفات در هر مخلوقی می‌نماید، و به دعا و تصدّق و خیرات و مبرّات و صلۀ ارحام، عمر و روزی و سایر تقدیرات تغییر می‌یابد، و لهذا وارد شده که «ما عظم الله بمثل البداء» یعنی: تعظیم خدا نشده به چیزی مانند قائل شدن به بدا، زیرا که خدا را صاحب اختیار در ملک خود می‌داند و مدبّر و متصرّف در خلق خود می‌داند، و در امور خود به جناب او متوسّل می‌شود. 🔹و ایضا از آیات و اخبار ظاهر می‌شود که خدا را دو لوح هست: یکی لوح محفوظ که مطابق علم خدا است و در آن تغییری نمی رود، و دیگری لوح محو و اثبات که در آن محو بعضی امور و اثبات أمری به عوض آن می‌شود. چنانچه فرموده است که «یَمْحُوا اللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ۶» یعنی: محو می‌کند خدا آنچه را می‌خواهد، و ثابت می‌گرداند آنچه را می‌خواهد، و نزد او است أمّ الکتاب یعنی: نامۀ که اصل و مادر همۀ نامه‌ها و کتابها است، که لوح محفوظ باشد یا لوح محو و اثبات. و فرموده است که «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ طِینٍ ثُمَّ قَضی أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَهُ۷» او است خداوندی که مقدر کرده است اجلی، و اجل نامبرده نزد او هست، یکی أجل واقعی حتمی است که در لوح محفوظ است، و دیگری اجل معلّق است که در کتاب محو و اثبات است. مثل آن که در لوح محو و اثبات نوشته شده است که عمر زید، سی سال است، یعنی. اگر حال او متوسط باشد و کارهای بسیار نیک کند و کارهای بسیار بد نکند مصلحت در آن است که عمر او سی سال باشد، پس اگر تصدّقات کرد و صلۀ رحم کرد، خدا امر می‌فرماید که ملائکه، سی سال را محو کنند و چهل سال را به جای او بنویسند. یا آن که قطع رحم کرده یا قسم ناحق خورد، خدا می‌فرماید که سی سال را محو کنید و عمرش را بیست سال بنویسید مانند آن که بلا تشبیه، طبیبی ملاحظۀ مزاج شخصی کرد، و حکم کرد که موافق این مزاج می‌باید چهل سال عمر کند. بعد از آن، آن شخص بعضی از مقوّیات مانند فاد زهر و عرق چینی خورد، طبیب بعد از آن اگر بگوید که پنجاه سال عمر باید کرد، یا اگر فصدهای بیجا و تصرّفات ناموافق کرد و مزاج را ضعیف کرد، و حکم بعد از آن کرد که عمر این [شخص]، زیاده از سی سال نخواهد شد، کسی حکیم را نسبت به دروغ و خطا نسبت نمی دهد، زیرا که حکم اوّل موافق ظاهر حال او بود. أمّا در لوح محفوظ اگر خدا داند که او تصدّق یا صلۀ رحم خواهد کرد عمر او چهل [سال] نوشته شده خواهد بود، و اگر داند که قطع رحم خواهد کرد یا قسم دروغ خواهد خورد عمر او سی [سال] نوشته شده خواهد بود. 📚رسالۀ تحقیق مسألۀ بداء (از مجموعه رسائل اعتقادی ص ۲۴) @Talabeh_nevesht110
💠سخنی عجیب از مرحوم مقدس اردبیلی: ❗️از تألیفات شیخ مفید تنها کتاب المقنعه باقی مانده است!! 🔹فإنه الآن مثلا ما بقي ـ من قريب مأتي كتب للشيخ المفيد ، على ما ذكره الشيخ في الفهرست ـ الا المقنعة ـ المتن ـ التي شرحها في التهذيب ـ في بعض البلاد ـ ومن ثلاثمائة ـ تقريبا ـ من كتب الصدوق التي ذكرها أيضا فيه وسماها وقال في آخره (الآخر ـ خ ل) : (وغير ذلك من الكتب والرسائل لم يحضرني الآن أسمائها) الّا من لا يحضره (الفقيه ـ خ ل) ، وثواب الأعمال في بعض البلاد (البلدان ـ خ ل) ، وما ذكر في كتابه الأمالي والمجالس وكتاب الاعتقادات وهي موجودة أيضا. 📚مجمع الفائدة والبرهان في شرح إرشاد الأذهان ج ۵ ص ۹ ⬅️ظاهرا از کتب شیخ صدوق هم به ایشان تنها کتاب «من لا یحضره الفقیه و ثواب الاعمال و الامالی و الاعتقادات» رسیده است! یعنی تنها چهار کتاب از ۳٠ کتاب شیخ صدوق که امروزه ما در دست داریم! @Talabeh_nevesht110
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۱۲) 💠تفسیر الحدیث بالقرآن و الحدیث(۴) ❇️در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شده است: لَا تُعَادُوا الْأَیَّامَ فَتُعَادِیَکُمْ؛ روز ها را دشمن مدارید تا روز ها با شما دشمنی نکنند. 📜قال الامام الهادی علیه السلام: الْأَیَّامُ نَحْنُ مَا قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ فَالسَّبْتُ اسْمُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ الْأَحَدُ کِنَایَةٌ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام وَ الْإِثْنَیْنِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ الثَّلَاثَاءُ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ الْأَرْبِعَاءُ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ وَ عَلِیُّ بْنُ مُوسَی وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ وَ أَنَا وَ الْخَمِیسُ ابْنِیَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ وَ الْجُمُعَةُ ابْنُ ابْنِی. 🔹امام هادی علیه السلام در تفسیر حدیث رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرمود: ایام و روزها تا آسمانها و زمین پایدار است ما اهل بیت هستیم؛ شنبه اسم پیامبر است، یک شنبه اشاره به امیر المؤمنین علیه السّلام، و دوشنبه حسن و حسین علیهما السّلام، سه شنبه علی بن الحسین و محمّد بن علی و جعفر بن محمّد، و چهارشنبه موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمّد بن علی و من هستیم، پنجشنبه فرزندم حسن بن علی، و جمعه پسر پسرم! 🔰فقه الحدیث 🔺شیخ صدوق بعد از نقل این روایت در رابطه با «ایام و روز ها بودن اهل بیت علیهم السلام» توضیحی می دهد: الأیام لیست بأئمة و لکن کنی بها علیه السلام عن الأئمة... روزها حقیقتا ائمه نیستند بلکه با آنها با کنایه از ائمه یاد می‌شود تا غیر اهل حق معنای آن را ندانند، همان گونه که خداوند انجیر و زیتون و طور سینین و بلد امین را کنایه از برای پیامبر و علی و حسن و حسین قرار داده و «نعاج گوسفند» را در قصه داود و آن دو نفر کنایه از زن قرار داده و با سیر در زمین، نگاه به قرآن را از روی کنایه اراده کرده است. از امام صادق علیه السّلام از این سخن خداوند: «چرا در زمین سیر نمی کنند» پرسیدند، فرمود: معنای آن این است که چرا در قرآن نظر نمی کنند، و نیز خداوند با گفتن «سرّ» از نکاح کنایه آورده: «با زنها وعده به سرّ نگذارید» و نیز از حاجت روی با خوردن طعام کنایه آورده و در داستان عیسی و مادرش فرموده: «آنها طعام می‌خورند» و معنای آن این است که آنها نیز (مانند همه مردم) قضای حاجت می‌کردند و نیز از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در آیه: «و پروردگارت به زنبور عسل وحی کرد» با زنبور عسل کنایه آورده است و مانند آن بسیار است. (الخصال ج ۲، ص ۳۹۵) @Talabeh_nevesht110
منهج نقد و بررسی عقلی احادیث (۷) ✍🏼علامه مجلسی (رحمة الله علیه) را می توان از منتقدین این منهج یاد کرد که می نویسد: 🔹و أن تكون في مقام التسليم في كلّ ما وصل إليك من أخبار هم. فإن أدرکه فهمك و وصل إليه عقلك، تؤمن به تفصيلاً و إلاّ، فتؤمن به إجمالاً و تردّ علمه إليهم. و إيّاك أن تردّ شيئاً من أخبارهم لضعف عقلك؛ لعلّه يكون منهم و رددتَه لسوء فهمك، فكذّبتَ الله فوق عرشه كما قال الصادق. و اعلم أنّ علومهم عجيبة و أطوارهم غريبة، لا تصل إليها عقولنا؛ فلا يجوز لنا ردّ ما وصل إلينا من ذلك. 📚رساله اعتقادات علامه مجلسی (ره) ⬆️واجب است که در برابر تمام روایات رسول خدا و اهل بیت (علیهم السلام) که به تو رسیده، تسليم باشی! پس اگر فهم و عقل تو به معنی آن‌ها رسید و آن را دریافت کرد، آن را تصدیق میکنی به صورت تفصیلی به آنچه فهمیده ای ایمان می‌آوری! و در غیراین صورت، به صورت اجمالی به مضمون آن (روایتی که عقل تو آن را درک نمی کند) ایمان می‌آوری و آن را تصدیق می‌کنی و علم تفصیلی آن را به خود آن بزرگواران واگذار می‌کنی! و بپرهیز از این که با ضعف عقل ات چیزی از روایات ایشان را ردّ و تکذیب کنی! ممکن است آن خبر از ایشان صادر شده باشد و تو آن را به جهت بد فهمی و دریافت اشتباه ردّ کرده باشی و بدین ترتیب، حق تعالی را که بر عرش مستولی و مسلّط است، تکذیب کرده ای! چنان که این مطلب را حضرت امام صادق فرموده است. بدان که علوم و حالات پیامبر و ائمّه عجیب و غریب و شگفت انگیز و پیچیده و فوق العاده است و عقل‌های ما به آن‌ها نمی رسند. پس برای ما ردّ و انکار و نپذیرفتن علوم و احوال ایشان که به ما از طریق روایات رسیده، جایز و روا نیست. 🔺مقصود علامه مجلسی رضوان الله علیه از این سخن آنست که نباید روایات را به صرف اینکه عقل ما آن را درک نمی کند و نمی فهمد! تکذیب کنیم و بگوییم جعلی است! بلکه باید علم به معنای آن را به اهل بیت علیهم السلام ردّ و واگذار کنیم! با این حال علمای مکتب بغداد چون شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی (علیهم رضوان الله تعالی) چنین مقابله تکذیب و تشکیک با بعضی روایات داشتند(برای مثال روایات تقدم خلق ارواح بر ابدان را به جهت تناسخ و استحاله عقلی قدم ارواح جعل تناسخیه عنوان کردند! یا بعضی روایات عالم ذرّ و عهد گرفتن از بنی آدم در حالی که چون ذرّ و مورچه بودند را خلاف عقل دانسته و جعلی عنوان کردند!) @Talabeh_nevesht110
منهج نقد و بررسی عقلی احادیث (۸) 🔺در رابطه با اینکه، این منهج در چه موضوعاتی (فقهیات یا عقاید و...) کاربرد دارد، باید گفت علمای مکتب بغداد چون شیخ مفید (ره) روایات فقهیه را نیز از منظر عقل مورد بررسی قرار دادند. ✍🏼شیخ مفید (ره) می نویسد: 🔹كان ألذي أطلقوه ع من ذلك هو أن تحل المرأة الرجل النظر إلي جاريتها و أن تتولي منه في خدمتها ماتتولاه جاريته بملك يمينه و هذا غيرمنكر في العقل و لامحظور في الشرع لأنه إذاجاز لمالك الجارية أن يهبها ويتصدق بهاجاز أن يهب خدمتها ويبيح ذلك من لايملكها فلو أنه أباحه نكاحها كانت إباحته عقدا عليه داخلا في عقود النكاح مع هبة المهر وإسقاطه. 📚المسائل الصاغانیه ص ۷۳ 🔹 قدحرف مع ذلك قول القوم و لم يفهمه وشنعتك بباطل لم تعلمه. ألذي تذهب إليه الشيعة في هذه المسألة أن للولد الذكر الأكبر من جملة ثياب الرجل مامات وكانت عليه أومعدة للباسه دون جميع ثياب بدنه و من جملة سلاحه سيفه ومصحفه ألذي كان يقرأ فيه وخاتمه ... والعقل يجوز ماذكره القوم و لايمنع منه. 📚المسائل الصاغانیه ص ۱٠۴ ⬆️از آنجا که یکی از علمای اهل سنت فقه شیعه را مردود و مستهجن می بیند، در دو مسأله فقهیه به شیعه اشکال می کند! شیخ مفید نیز آن دو مسأله را از جانب عقل مورد بررسی قرار می دهد: 🔻احلال کنیز توسط مولا برای دیگری برای خدمت کردن و نکاح 🔻ارث منحصر به فرزند بزرگتر نسبت به «ما ترک» خاص پدر مانند سلاح و مصحف و انگشتر و لباس ⬅️بطور خلاصه شیخ مفید می گوید: این دو مسأله مورد انکار و ردّ عقل نیستند و عقل چنین عملی را قبیح و منکر نمی بیند، بلکه عقل این دو مسأله را تجویز هم می کند و احلال کنیز غیر از عاریه دادن فرج (همان زنا) است چرا که در حقیقت این احلال همان زن دادن کنیز به دیگری با بخشش مهریه اش است، در ارث بردن سلاح و مصحف و لباس و انگشتر پدر توسط فرزند بزرگتر نیز به این جهت است که او زحمت زیادی را نسبت به دیگر فرزندان می کشد و نماز های قضا شده پدرش بر گردن او قرار داده شده است. در حقیقت شیخ مفید در بررسی این دو مسأله به نظر عقل بهاء می دهد و لذا می گوید «هذا غير منكر في العقل» و «العقل يجوز ماذكره القوم و لايمنع منه». @Talabeh_nevesht110
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۱۳) 💠تفسیر الحدیث بالقرآن و الحدیث(۵) ❇️همانطور که سابقا گفته شد، این مبنا در حقیقت همان «ارجاع متشابهات به محکمات» است و شیخ صدوق (ره) در موارد بسیاری چنین روشی در فقه الحدیث داشته است و خود به این روش تصریح کرده: 🔰شیخ صدوق (ره) در توحید می نویسد: 📜أنی وجدت قوما من المخالفین لنا ینسبون عصابتنا إلی القول بالتشبیه و الجبر لما وجدوا فی کتبهم من الأخبار التی جهلوا تفسیرها و لم یعرفوا معانیها و وضعوها فی غیر موضعها و لم یقابلوا بألفاظها ألفاظ القرآن فقبحوا بذلک عند الجهال صورة مذهبنا و لبسوا علیهم طریقتنا. 🔹همانا من بعضی از اهل سنت را دیدم که ما شیعیان را متهم به اعتقاد به تشبیه و جبر می کنند به دلیل روایاتی که در کتب حدیثی ما وارد شده و آنان تفسیر صحیح آن روایات را ندانستند و معانی درست روایات را درک نکردند! الفاظ آن روایات را با الفاظ قرآن مقابله ندادند و روایاتی را به جبر و تشبیه ربط دادند که در حقیقت ربط نداشت! با این کار خواستند مذهب ما را در انظار مردم بد نشان دهند. 📚التوحید ص ۱۷ 🔰همو در اعتقادات می نویسد: 📜کل حدیث لا یوافق کتاب اللّه فهو باطل، و إن وجد فی کتب علمائنا فهو مدلّس. و الأخبار التی یتوهّمها الجهّال تشبیها للّه تعالی بخلقه، فمعانیها محمولة علی ما فی القرآن من نظائرها. 🔹هر حدیثی که با قرآن موافقت نداشته باشد باطل و مردود است! اگر هم در کتب علمای ما شیعیان چنین حدیثی پیدا شد قطعا جعلی و ساختگی است. و روایاتی که بعضی جهال از آن توهم «تشبیه» کردند نیز معانی آن را باید بر معانی الفاظ قرآنی حمل کرد. 📚الاعتقادات ص ۲۵ 🔰نیز در الاعتقادات می نویسد: 📜اعتقادنا فی الحدیث المفسّر أنّه یحکم علی المجمل، کما قال الصادق علیه السّلام. 🔹ما امامیه اعتقاد داریم که حدیث مفسّر بر حدیث مجمل حکومت دارد همانطور که این مسأله از امام صادق علیه السلام وارد شده است. 📚الاعتقادات ص ۲۵ 🔺شیخ از این مبنا به «مقابله دادن الفاظ روایی با الفاظ قرآنی» و «حمل معانی روایات بر معانی قرآنی» و «حکومت مفسّر بر مجمل» تعبیر کرده است. @Talabeh_nevesht110
🤦‍♂از نقاط قوت کتاب صحیح بخاری بر کتاب کافی شیخ کلینی (ره) ❓مجبورید پایان نامه بنویسید؟ 😂 @Talabeh_nevesht110
🖋فقه الحدیث شیخ صدوق ره (۱۴) 💠دقت نظر در رابطه با احادیث وارده در طب ✍🏼شیخ در این رابطه می نویسد: 📜اعتقادنا فی الأخبار الواردة فی الطب أنّها علی وجوه: منها: ما قیل علی هواء مکّة و المدینة، فلا یجوز استعماله فی سائر الأهویة. و منها: ما اخبر به العالم-علیه السّلام-علی ما عرف من طبع السائل و لم یتعد موضعه، إذ کان أعرف بطبعه منه. و منها: ما دلّسه المخالفون فی الکتب لتقبیح صورة المذهب عند الناس. و منها: ما وقع فیه سهو من ناقله. و منها: ما حفظ بعضه و نسی بعضه. 📚الاعتقادات ص ۱۱۵ 🔹روایات طبی گوناگون هستند: 1⃣بعضی از آن مختص آب و هوای شهر خاصی چون مکه و مدینه است، لذا آن روایت مختص آن شهر است و نمیتوان برای دیگر شهر ها با آب و هوای مختلف تجویز کرد. 2⃣بعضی از آن روایات مختص سائل است، یعنی امام با توجه به طبع و مزاج خاص آن سائل، برای او دوائی تجویز کرده است و چه بسا استعمال آن دواء برای ما مضرّ باشد. 3⃣بعضی از آن روایات توسط مخالفین مذهب ما به نام ائمه اطهار علیهم السلام جعل شدند تا به این وسیله مذهب ما را در نزد مردم تخریب کنند. 4⃣در بعضی از این روایات، از جانب راوی در نقلش اشتباه و غلط صورت گرفته است. 5⃣در بعضی روایات نیز، راوی تمام آن روایت را (که حاوی مجموعه توصیه های طبی امام بوده) حفظ نکرده است و بعضی را فراموش کرده است. @Talabeh_nevesht110
💠اَلطَّرائف فی مَعْرِفَةِ مَذاهِبِ الطَّوائف💠 🔹 کتاب کلامی سید بن طاووس رحمة الله علیه در اثبات حقانیت مذهب شیعه و در نقد مخالفین است، چند نکته در رابطه با این کتاب جالب است که: 1⃣سید بن طاووس در این کتاب از خود به اسمی دیگر بنام "عبد المحمود بن داوود" تعبیر کرده است که برای بعضی توهم شده که این کتاب پس تألیف سید بن طاووس نیست، در حالی که این همانطور که شیخ حرّ عاملی فرمودند نام مستعار سید بن طاووس من باب تقیه است چون سید بن طاووس در عصر حکام و دولت های اهل سنت زندگی می کرد باید تقیه می کرد و این کتاب را با نام فردی مجهول انتشار می داد و اگر میفهمیدند این کتاب تألیف سید بن طاووس است زنده اش نمی گذاشتند همانطور که وقتی فهمیدند کتاب احقاق الحق تألیف جناب قاضی نور الله شوشتری ره است او را کشتند به جرم نوشتن کتابی در رافضی گری و نقد اهل سنت. 2⃣سید بن طاووس خود را به خوانندگان کتاب یک کافر ذمی معرفی کرده است که تازه مسلمان شده و مانده است که کدام مذهب را اختیار کند، او بعد از تحقیقات فراوان به این رسیده است که مذهب شیعه موافق قرآن و سنت است لذا بر این می آید که برای اثبات این مذهب و در اشکالات و عجایب و غرایب و طرائف مذاهب دیگر از صحاح شان و کتب شان بر آنان احتجاج کند. گفتنی است بعد از انتشار این کتاب از علمای اهل تسنن افرادی شیعه شدند که موجب عصبانیت و خشم سنیان متعصب شد لذا نقل است در همان عصر کتابی با عنوان "النکت و اللطائف فی نقض کتاب الطرائف" در رد بر کتاب سید بن طاووس نوشتند. @Talabeh_nevesht110
📌آيا تفكيك دين از سياست جايز است؟! 🔸سوال ۱۸. آيا تفكيك سياست از دين شرعاً جايز است، آيا مى توان به اسلام نسبت داد كه دين ربطى با مسائل اجتماعى و سياسى ندارد؟ 🔹جواب. تفكيك دين از سياست يعنى نظامات غير عبادى جايز نيست و دين جامع همه مسائل اجتماعى و سياسى است و خلاصه كردن دين در عبادات و تعاليم اخلاقى خلاف تعاليم صريحه قرآن مجيد و دستورات شخص رسول اكرم صلى الله عليه وآله و ائمه طاهرين عليهم السلام است. خداوند مسلمانان خصوص طبقه جوانان عزيز را از شر كسانى كه اين افكار را تبليغ مى نمايند حفظ فرمايد. 📚معارف دین ج ۲ ص ۳۱۷ @Talabeh_nevesht110
✳️جدایی دین از سیاست⁉️ 🔖استفتاء: شما با جدایی دین از سیاست مخالفید یا موافق؟ ✍جواب: باسمه جلت اسمائه; من جداً مخالفم. زیرا بسیاری از احکام اسلام اجرایش متوقف بر حکومت مانند جهاد، قصاص، دیات و غیر این ها از احکامی که بدون حاکم مستولی بر امور ممکن نیست من کتاب مفصلی در نظام حکومت در اسلام نوشته ام و این مطلب را مفصلاً بیان کرده ‌ام. @Talabeh_nevesht110
💠فتوایی جدید و متفاوت از آیت الله کمال حیدری 🔺سوال) نماز خواندن با وجود موی گربه روی لباس نمازگزار چه حکمی دارد؟ 🔹جواب) وجود تعداد کمی موی گربه یا هر حیوان حرام گوشتی که پاک باشد بر بدن یا لباس نمازگزار، موجب بطلان نماز نیست ،اما اگر لباس زیر که پوشاننده عورت هست، از پوست یا اجزای حیوان حرام گوشت طاهر باشد، نماز خواندن با آن مکروه است. البته بهتر است از همه اینها اجتناب شود. لازم به ذکر است حضرت آیت الله حیدری (دام ظله) از فتوای قبلی خود مبنی بر بطلان نماز با وجود اجزاء حیوان طاهر حرام گوشت عدول کرده اند. 🔍منبع: هیأت پاسخگویی به سوالات و استفتائات @Talabeh_nevesht110
🖋شیوه خاصی از گفتگو و جدال با مخالفین 📔کتاب المراجعات که خیلی از این کتاب و مؤلف آن (رحمة الله علیه) سخن گفته می شود، لکن تا بحال شده است این کتاب را بصورت کامل و دقیق بخوانیم؟! 🔺سید عبدالحسین موسوی در این کتاب از عالم اهل سنت طرف مقابل که به همدیگر نامه نگاری می کردند، چقدر تمجید می کند و چقدر از او به عظمت و بزرگی یاد می کند، همین تعظیم و تمجید سید باعث می شود که طرف مقابل سلیم البشری نیز سیّد را به نحوی شگفت انگیز مورد تعظیم و تمجید قرار دهد. 🔺سید شرف الدین در این کتاب علاوه بر این که به اهل سنت و مقدسات شان توهینی نمی کند، بلکه برای خلفای اهل سنت ترضی نیز می کند و در مراجعه ۴۶ می نویسد: إن خلافة الخلفاء الثلاثة رضي الله عنهم ، وهي موضع البحث ومحل الكلام ، فمعارضة الادلة بها مصادرة. (المراجعات ص ۳۸۴) و این بسیار عجیب است! 📔کتاب الفدک آیت الله سید محمد باقر صدر نیز بر همین منوال نوشته شده است. 🔺در این کتاب با اینکه هدف مؤلف اثبات مظلومیت حضرات اهل بیت علیهم السلام و ظلم خلفای ثلاثه به ایشان است، ولی نوع نوشتار کتاب بیشتر به نوشته یک عالم سُنی بی طرف می ماند که در صدد گزارش وقایع تاریخی بدون طعن و کنایه و توهین است، تا حدی که از برای خلفای ثلاثه و عائشة ترضی می کند! 🔺برای مثال ببینیم که سید صدر با چه الفاظی از خلفای اهل سنت و دیگر مقدسات شان تعبیر می کند: 🔹قول أميرالمؤمنين- صلوات اللَّه عليه- للفاروق رضي اللَّه عنه: احلب يا عمر حلباً لك شطره اشدد له اليوم أمره ليرد عليك غداً. (فدك فی التاریخ ص ۷۹) 🔹غير أنّ الأمر الذي لا ريب فيه أنّ شخصيّة الخليفة رضي اللَّه عنه من أهمّ الأسباب التي أدّت إلي فشلها. (فدك فی التاریخ ص ۱۱۸) 🔹وخذ حياه الإمام علي عليه السلام و حياة الصديق وادرسهما، فهل تجد في حياة الأول خمودا في الإخلاص أو ضعفاً في الاندفاع نحو التضيحه أو ركوناً إلي الدعة و الراحه في ساعه الحرب المقدسه؟ فارجع البصر هل تري من فطور (ثم ارجع البصر كرتين ينقلب اليك البصر خاسئا و هو حسير). ثم حدثني عن حياه الصديق (رضي اللَّه تعالي عنه) ايام رسول اللَّه صلي اللَّه عليه و آله و سلم فهل تجد فيها إلا تخاذلا و ضعفا في الحياه المبدئيه، والحياه العسكريه، يظهر تاره في التجائه الي العريش، و اُخري في فراره يوم اُحد و هزيمته في غزوة حنين. (فدك فی التاریخ ص ۱۳٠) 🔹و قد توافقني علي أن مقام الصديق والفاروق رضي اللَّه عنه في الإسلام يرتفع بهما عن الفرار المحرم، فلا بدّ أنهما تأولا و وجدا عذرا في فرارهما و نحن نعلم أن مجال الاجتهاد والتأويل عند الخليفه كان واسعا حتي أنه اعتذر عن خالد لما قتل مسلما متعمدا بأنه «اجتهد فأخطأ». (فدك فی التاریخ ص ۱۳۱) 🔹و هي بعد ذلك كله اُم الفتن هي التي جعلت الخلافة سلطان اللَّه الذي يأتيه البر و الفاجر كما صرحت بذلك السيده عائشه (رضي اللَّه عنها) التي كانت بلا شك تمثل نظريات الحزب الحاكم. و هي التي فتحت للأهواء والأطماع السياسيه ميدانها الواسع، فتولدت الأحزاب و تناحرت السياسات و تفرق المسلمون وانقسموا شر انقسام ذهب بكيانهم الجبار و مجدهم في التاريخ. (فدك فی التاریخ ص ۱۴۴) 🔰⁉️با درستی یا نادرستی این نوع نویسندگی و گفتگو کاری نداریم! چیزی که جای بحث دارد اینکه اساساً چنین نوشتاری و گفتگویی تأثیری در خواننده دارد؟! چه فایده تحت این نوع تمجیدات و ترضی ها است؟! @Talabeh_nevesht110
🟡آیا اجبار بر فروعات اسلامی، جایگاهی در دین دارد؟ (۱۴) ☑️نمونه دیگر از چنین اجباری، اجبار حاکم اسلامی زن زانیه را به ازدواج کردن با مردی است که او را از فحشاء و زنا منع کند. شیخ حرّ عاملی (ره) بابی را در رابطه در وسائل الشیعة منعقد کرده است «بَابُ أَنَّ عَلَى اَلْإِمَامِ أَنْ يُزَوِّجَ اَلزَّانِيَةَ بِزَوْجٍ يَمْنَعُهَا مِنَ اَلزِّنَا». 🔸عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «قَضَى أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي اِمْرَأَةٍ زَنَتْ وَ شَرَدَتْ أَنْ يَرْبِطَهَا إِمَامُ اَلْمُسْلِمِينَ بِالزَّوْجِ كَمَا يُرْبَطُ اَلْبَعِيرُ اَلشَّارِدُ بِالْعِقَالِ» . 🔹محمد بن مسلم از امام‌ باقر علیه السلام نقل می کند که: امیرالمومنین علیه السلام درباره‌ زنی که زنا کرده و نافرمانی می کند، حکم کردند که امام مسلمانان، او را به شوهر مقید می کند، همان‌گونه که شتر سرکش را با عقال و زانوبند می‌ بندند. 📚تهذيب الأحکام ج ۱۰، ص ۱۵۴ @Talabeh_nevesht110
دانى كه چيست دولت، روى امام ديدن در كوى او گدائى، بر خسروى گزيدن گاهى به حضرت او، راز نهفته گفتن گاه از لب شريفش اسرار دين شنيدن گاهى جهاد كردن، با دشمنان ملت سرهاى ناكسان را، در مقدمش بريدن مهرش به دل نهفتن، رازش به كس نگفتن تا بعد از آن بنقشى در دست و خود گزيدن رو چاره اى بينديش، اى فيض در فراقش جان‌ها رسد به لب ها، تا ما به او رسيدن 📚شوق مهدی (عجل الله فرجه) غزل ۱۲۹ اماما پاى نه تا آنكه در پايت سراندازيم نثار خاك راهت را دل و جان و زر اندازيم جهان تيرۀ پر ظلم را از هم بيفشانيم فلك را سقف بشكافيم و طرح ديگر اندازيم يكى از عقل مى لافد يكى طامات مى بافد بيا كين داورى‌ها را به پيش داور اندازيم اگر دشمن بر آن باشد كه خون دوستان ريزد به سيف اللّه دست آريم و بنيادش براندازيم خوش آن روزى كه بينيمت نشسته جاى پيغمبر به دور مجلست گرديم و از دشمن سراندازيم صبا خاك وجود ما بدان عالى جناب انداز بود كان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازيم به خاك درگهش روى نياز آريم همچون فيض از آنجا خويش را شايد به حوض كوثر اندازيم 📚شوق مهدی (عجل الله فرجه) غزل ۱۲۵ اى لقايت آرزوى مؤمنان وز برايت هاى و هوى مؤمنان يا غياث الحق يا قطب الورى التفاتى كه به سوى مؤمنان مو به مو از شوق در رقص آمدند بوى آمد از تو سوى مؤمنان مؤمنان را در حقيقت قبله اى زان به سوى تست روى مؤمنان گفتگويت گفتگوى اهل دل جستجويت جستجوى مؤمنان از قدوم دلكش جان پرورت مژده اى بفرست سوى مؤمنان در دلش مهر شما بلوا گرفت فيض را زانست خوى مؤمنان 📚شوق مهدی (عجل الله فرجه) غزل ۱۲۶ @Talabeh_nevesht110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منظره ای زیبا و شکوهمند از نماز جماعت شیعیان شمال پاکستان در میان رشته کوه های هیمالیا @Sibtayn
💠وجوب تشکیل حکومت برای فقیه جامع الشرائط اعلم در عصر غیبت ⬅️آیت الله شیخ محمد اسحاق فیاض از مراجع تقلید نجف اشرف می نویسد: 🔺حکومت اسلامی در عصر غیبت به فقیه جامع الشرائط اعلم محول شده است 🔺بدیهی است که برای تطبیق دین و اجرای حدود و اقامه عدالت و احقاق حقوق به حکومت و زعامت دینی نیاز است و اساسا امتداد شریعت و احکام آن به امتداد حکومت و ولایت و زعامت دینی وابسته است. 🔺هر چه که برای نبی اکرم و ائمه اطهار (علیهم السلام) ثابت است، برای فقیه جامع الشرائط اعلم در عصر غیبت ثابت است 🔺اگر موانعی نبود بر فقیه مبسوط الید جامع الشرائط اعلم تشکیل حکومت واجب است. @Talabeh_nevesht110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
المرجع السیاسی لا قیمة له ⬅️در فضای مجازی کلیپی بصورت تقطیع شده پخش می شود که در آن آیت الله شیخ محمد اسحاق فیاض می گویند: مرجع تقلیدی که سیاسی باشد هیچ ارزشی ندارد! 🔻در حالی که در کامل این کلیپ که قرار دادیم، ایشان توضیح می دهند که منظور شان از سیاست و سیاسی، سیاست به معنای مذموم مصطلح امروزی که همراه با خدعه و دروغ است می باشد. نیز بیان می کنند که سیاست صحیح اسلامی جزئی از دین است. 🔹سیاست در اصل به معنای تدبیر و حفاظت است و از جمله فضائل و شئونات ائمه اطهار علیهم السلام، سیاست عالمیان است که در زیارت معروفه به ایشان خطاب می کنیم: السلام علیکم یا ساسة العباد. نیز امام صادق علیه السلام فرمود: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِیَّهُ فَأَحْسَنَ أَدَبَهُ فَلَمَّا أَکْمَلَ لَهُ الْأَدَبَ قَالَ- إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ ثُمَّ فَوَّضَ إِلَیْهِ أَمْرَ الدِّینِ وَ الْأُمَّةِ لِیَسُوسَ عِبَادَهُ؛ خداوند پیامبرش صلی الله علیه و آله را به بهترین صورت تأدیب و تربیت کرد و وقتی که ادب و تربیت او را به اکمال رساند به او فرمود: همانا او بر خُلق عظیمی هستی! سپس امر دین و امت را در اختیار او نهاد تا بندگانش را سیاست و تدبیر کند. (الکافی ج ۱ ص ۲۶۶) 🔹سیاست به معنای مذموم که امروزه متعارف شده است که مرادف خدعه و فریب و نیرنگ و دروغ و کلک زدن است. @Talabeh_nevesht110
﷽ ◀️ صفویه و ✍ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی در تبیین نقش صفویه و روش علمای شیعه در تقویت مذهب تشیع می فرماید: 📝... شاهان صفوی اگر نبودند، شاید هیچ گاه تشیّع در میان مردم ایران فراگیر و رسمی نمی‌شد. شاه سلیمان موقوفه‌ای را برای استنساخ و نشر بحارالأنوار مرحوم مجلسی قرار داده بود  و اینكه كتب مرحوم مجلسی دركشور منتشر و در منازل مردم كتاب‌های مجلسی وارد شده بود، در سایه حمایت همین شاهان بود و اگر آنها نبودند، این كار عملی نبود. در سال 1098 شاه سلیمان تصمیم می‌گیرد مقام شیخ الاسلامی را به مرحوم مجلسی اعطا كند. در «وقائع السنین والأعوام» خاتون آبادی كه در زمان حیات شاه سلیمان نوشته شده، آمده است كه شاه چند مرتبه كلمه التماس را به زبان خود جاری كرد، با اینكه این‌گونه تعابیر از زبان شاهان به‌ندرت خارج می‌شد. همچنین نوشته است كه هندی‌ها در دولتخانه شاهی بت می‌پرستیدند و مجلسی حدود دو ماه بعد از تصدّی شیخ الاسلامی، بتخانه آنها را خراب كرد. در آن زمان مقام شیخ الاسلامی مقام اول روحانی كشور بود كه همه تصرّفات مربوط به امور دینی به دستور او بود و مرحوم مجلسی تصدّی این مقام را پذیرفته بود، مشروط به اینكه مظاهر كفر را از بین ببرد و احكام شرع و تشیّع را بر ایران حاكم كند. در آن اوضاع اگر علمای شیعه و از جمله مرحوم مجلسی شاهان شیعی را تقویت نمی‌كردند، حكومت عثمانی كه متصل به ایران بود، ایران را نابود می‌كرد. شهادت ثالثه هر چند جزء اذان نیست، ولی در عین حال چون شعار شیعه شده، این شعار باید محفوظ بماند. ناصرالدین شاه بعد از اینكه با سختی بسیار شهر هرات را گرفت، همان روز اول دستور داد در آنجا اذان شیعی گفته شود؛ زیرا علامت حیازت آن جا همین اذان شیعی بود. شاهان قاجار و صفویه، بی‌دین نبودند و نباید فسادشان سبب شود كه ما بر تمام اعمال آنها خط بطلان بكشیم. در زمانی كه عثمانی می‌خواست ایران را ببلعد، اگر این علما در صفویه، مقابل حكومت قرار می‌گرفتند یا كوتاه می‌آمدند و حكومت شیعی را تأیید و تأكید نمی‌كردند، عثمانی غلبه می‌كرد. 20 آبان 1383ش   📚جرعه ای از دریا، ج4، ص394 ✅ با وجود این حقایق مسلم و خدمات برجسته علمای زمان صفویه به مذهب تشیع، جریان های «وحدت نامنضبط» با ناسپاسی از این خدمات برجسته، با عبارت های توهین آمیز، سخن از شکل گیری «شیعه قالتاق» می گویند! «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341
🛑 تحریف به زیاده در توسط 🖇 دعا با چاشنی عرفان 🖇 مراقب این جماعت باشید ✅در قسمت آخر این دعای شریف بعد از ذکر و تکرار: یا رب، یا رب، .. یک سلسله کلماتی طولانی به دعا اضافه شده، و از این جمله آغاز میشود 👈«إلهي انا الفقیر فی غنای ...» الی آخر نظرات بعض محقق شیعه درمورد عبارات آخر دعا: 1⃣ ثقه الإسلام رحمه الله در (کتاب مفاتیح الجنان) در پایان اصل دعای روز عرفه امام حسین علیه السلام چنین آورده است: 🔰امام عليه السلام پس از تکرار بسیار از ذکر یا رب، کسانی که در اطراف آن حضرت بودند و همه به دعای آن بزرگوار متوجه بودند و آمین می گفتند و صداهای آنان به گریستن بلند بود تا غروب کرد آفتاب و به جانب مشعرالحرام شدند. 💠اکنون از این بیان که مرحوم شیخ در پایان اصل این دعا آورده معلوم می شود که این دعا تا همین ذکر یا رب در همان غروب روز عرفه بوده و کاروان بعد از‌ ان به سوی مشعرالحرام رهسپار شدند. و دیگر مجالی برای خواندن این اضافات است. 🔆اما مرحوم شیخ گویا اینکه این اضافات را در پیرو این دعا آورده چنین یادآور شده که تنها استناد به کتاب شریف کرده است که آنهم از قول علامه مرحوم رحمه لله رد شده است، و چنین می فرماید که در نسخه کتاب اقبال چنین اضافاتی نیامده و در چاپهای بعد این اضافات اضافه شده! 2⃣ رحمه الله نیز می فرماید: 🔰 در «بلد الأمين» از کفعمی و ابن طاوس (در مصباح الزائر) این دعای شریف را نقل کرده اند و لكن قسمتی که از جمله: 👈إلهي أنا الفقير في غنای...👉 تا پایان اضافات ذکر کرده اند در بعضی از نسخه های اقبال یافت است و عبارات آن موافق بیان علیهم السلام نیست، و همچنین این عبارات بر وفق است که بعضی از مشایخ آنها بر این دعا اضافه کرده اند و با دخالت آنرا به اصل دعا ملحق نموده اند. ✅بنابراین معلوم گردید نه اینکه (ابن طاوس علیه الرحمه) این اضافات را خود در کتاب خود آورده، بلکه بعد که بعضی نسخ آن تجدید چاپ شده افرادی با نظر خصوصی و بدون مسئولیت که رعایت اصول و نداشته اند این اضافات را به اصل دعا پیوست داده اند. 📚بحارالانوار ج۹۵ ص۲۲۷-۲۲۸/علامه مجلسی/مصحح:ابراهیم میانجی/ناشر:دار احیاءِ التراث العربی/بیروت 3⃣ جلال الدین (تصوف پژوه و مفسر مثنوی) کتاب نامه خود در پاورقی می نویسد: 🔰«تمام اين فقرات را عينا و بى‏ كم ‏و زياد در نسخه قديم كتاب «الحكم العطائية» ديده ‏ام شامل دعوات و مقامات «ابن عطاء الله اسكندرانى شاذلى» تاج الدين ابو الفضل احمد بن محمد معروف سده هفتم هجرى كه وفات او را در ۷۰۹ ه. ق نوشته ‏اند؛» 📚مولوی نامه مقدمه ج۲ص۱۸/جلال الدین همایی/ناشر:نشر هما/تهران۱۳۸۵ 💢نکته:با مراجعه به نسخ خطی کتابخانه آستان قدس رضوی مشخص شده که نسخه ای که به تاریخ ۹۵۷ ه ق نوشته شده این ذیل را ندارد 👤آقای نیز در مقدمه کتاب اقبال می نویسد: 🔰نسخه فوق نسخ موجود است. 📚الاقبال بالاعمال ج۱ ص۲۱/سید بن طاووس/مصحح:جواد قیومی اصفهانی/مرکز النشر التابع لمکتب الاعلام الاسلامی/قم۱۳۷۶ 4⃣ آقای (از بزرگان عرفان مثلا اسلامی) نیز با قبول این که این فقرات مورد بحث متعلق به مناجات تاج الدین ابن عطاء الله اسکندرانی( ) است،عبارات وی را نشانه از نویسنده می داند. جالب است که در مکتب ایشان یک سنی که و است از معارف و دستش از ولایت حجج الهی خالی است به توحید محض می‌رسد !!!! البته وقتی شیخ العارفین باشد و سلطان العارفین حقا که این جماعت عارف مسلک بشوند مرید . 📚الله شناسی ج۱ ص۲۵۳/محمد حسین طهرانی/ناشر:علامه طباطبایی/مشهد۱۴۲۶ الروافض الحيدري @ravafez_alhaydari
💠دو کتاب ناب و کم نظیر از علامه سید هاشم بحراني (علیه الرحمة) در رابطه با غدیر 📔كشف المهم في طريق خبر غدير خم 📔غاية المرام و حجة الخصام في تعيين الإمام من طريق الخاصّ و العام @Talabeh_nevesht110