eitaa logo
تلنگر...
41 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
11.5هزار ویدیو
358 فایل
🤔تلنگر🤔 تلنگر های زندگی را دریاب قبل از اینکه دیر متوجه بشویم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبحت بخیر آقای من آقای دلتنگی صبحت بخیر آقای من آقای تنهایی من دور افتادم ازت اما تو نزدیکی امروزمو با تو شروع کردم که اینجایی السلام علیک یاصاحب الزمان!
✍امام جواد(ع): آنکه گناهی را تحسین و تایید کند، در آن گناه شریک است 📚کشف الغمه جلد ۲ صفحه ۲۴۹
سبوس گندم تهیه کنید و در حین پخت غذا به برنج کودک اضافه کنید تا ویتامین B موجود در آن به افزایش اشتهای کودک کمک کند. ویتامین B به رشد و پر شدن مو کمک می کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فائزه هاشمی، دختر اکبر هاشمی، صدای اصلاح طلبان در ایران است. وقاحت ذاتی و دریدگی فطری فائزه هاشمی اینجا به کمکش‌ آمده تا رک و فاش سخن بگوید. 🔹او به صراحت می گوید که آرزو داشته تا ترامپ رای بیاورد تا با فشارهایش به ایران، جمهوری اسلامی را به زانو در آورد تا تغییراتی که او و هم فکرانش به دنبالش هستند پیاده شود. 🔸فائزه هاشمی همان موسوی است، همان کروبی است، همان هاشمی رفسنجانی است، همان خاتمی است، همان بدنه ای است که در ۸۸ به دنبال ساقط کردن مردم بودند. همان ها که شعار می دادند «اوباما یا با ما یا با اونا..» 🔹این ها دیگر از این رک تر چه طور بگویند که به دنبال سرنگونی و تجزیه و مداخله خارجی در ایران اند؟ 🔸خدا شرشان را از این سرزمین دور کند... الهی امین
⁉️آیا چهل هفته رفتن به مسجد جمكران برای گرفتن حاجت سندی دارد؟ 🔺️در مورد سؤال فوق دلیل خاصی وجود ندارد بلكه از سه طریق می‏‌توان مشروعیت آن را به اثبات رسانید: 🔸️۱ - سیره متشرّعه از علما و صلحا و اتقیا بر مداومت رفتن چهل بار به مسجد جمكران است همان‌گونه كه این عمل در مسجد سهله نیز انجام می‏‌شود. ۲ - در روایات بسیاری به این مطلب اشاره شده كه هر كس چهل روز خود را برای خدا خالص كند چشمه‏‌های حكمت از قلبش بر زبانش جاری می‏‌گردد. ۳ - از مجموعه روایات استفاده می‏‌شود كه عدد چهل در شكوفایی قابلیت‏‌های مادّی و معنوی تأثیر به‌سزایی دارد. 🔸️از آن جمله: - تأثیر عدد چهل در رشد فرزند در رحم - تأثیر شراب خوردن در عدم قبولی نماز تا چهل روز - قبولی توبه بهلولِ نبّاش بعد از چهل روز - چهل روز دعای عهد را خواندن باعث می‏‌شود كه انسان از یاران امام زمان (عج) باشد. - امام زمان (عج) هم چهل روز تحت تربیت ملائكه بود. - طینت حضرت آدم (ع) در چهل روز خمیر شد. - حضرت موسی (ع) تا چهل روز با خداوند در كوه طور ملاقات داشت. - پیامبر اكرم (ص) بعد از چهل سالگی به نبوّت مبعوث شد. - عقل انسان تا چهل سال قابل رشد است. - شهادت چهل مؤمن بر میت موجب مغفرت او از جانب خداوند می‌‏شود. - حفظ چهل حدیث انسان را در قیامت، فقیه محشور می‏‌كند. - حد همسایه تا چهل خانه است. - حریم مسجد تا چهل خانه است و سایر موارد. 🔸️از این احادیث و موارد دیگر استفاده می‏‌شود كه عدد چهل در قابلیت بخشیدن و رساندن انسان به كمالات و شكوفا شدن او تأثیر به‌سزایی دارد، و لذا می‏‌توانیم از این موارد الغای خصوصیت كرده، عدد چهل و چلّه‏‌گیری را در تمام موارد كارهای خیر تعمیم دهیم. 🔸️سید بحرالعلوم می‏‌گوید: ما بالعَیان مشاهده كرده‏‌ایم و به بیان دانسته‌‏ایم كه برای این رقم از عدد (چهل) خاصیت و تأثیر مخصوصی در ظهور استعدادها و تكمیل ملكات انسانی در طی منازل و پیمودن مراحل است. 📚 کتاب موعود شناسی و پاسخ به شبهات؛ علی اصغر رضوانی
8.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا کفش صوفیانه طاقت پیمودن سنگلاخ‌ها و گردنه‌های صعب‌العبور به سوی رُشد و تعالی را دارد؟! آیا عقاید صوفیانه که متشکل از باورهای صلح‌کلی، پلورالیسم یا بی‌تعصبی و بی‌مسلکی است، می‌تواند در درگیری و جنگ تمدنی بین اسلام و کفر، قوت قلبی برای مسلمین و نَویدی برای پیروزی باشد؟! 🔈https://www.instagram.com/tv/CJ1R1l_nNjA/?igshid=1pcp8dtzi5osg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فناوری خودرویی که چرخ‌های آن تغییر شکل می‌دهد
7.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦 🍃 جائی معامله ما با خدا خواهد بود که ما خودمون رو فدا بکنیم، فدای راه خدا بکنیم، فدای اون مسئولیتی که براش پذیرفتیم، این رو بدانیم اگه همه‌ی عالم رو آب بگیره؛ ولی یک سر سوزنی از خاک بالا باشه، اون خاک نموداره، اون خاک هست، می‌گن همه‌جا رو آب گرفته؛ ولی این هست. پس ببینید ما یک مسئولیتی پذیرفتیم، ما نمی‌تونیم به جاهای دیگه دل خوش بکنیم، هیچ‌گاه تکلیف از ما ساقط نمی‌شه ...
9.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اتفاق فاجعه بار این است که سقط جنین در کشور ما عادی شده است و به جنین به چشم یک شیء نگاه می‌شود.
🌺🌺 🔶 نصوح مردی بود شبیه زنها، صدایش نازک بود، صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت. او با سوء استفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار دلاکی میکرد و کسی از وضع او خبر نداشت. او از این راه، هم امرار معاش میکرد و هم برایش لذت بخش بود. گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست. 🔷 روزی دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد. از قضا گوهر گرانبهایش همانجا مفقود شد. دختر پادشاه در غضب شد و دستور داد که همه را تفتیش کنند. 🔶 وقتی نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوایی، خود را در خزینه حمام پنهان کرد. 🔷 وقتی دید مأمورین برای گرفتن او به خزینه آمدند، به خدای تعالی رو آورد و از روی اخلاص و به صورت قلبی همانجا توبه کرد. 🔶 ناگهان از بیرون حمام آوازی بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد و مأموران او را رها کردند. 🔷 و نصوح خسته و نالان شکر خدا را به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص شد و به خانه خود رفت. او عنایت پروردگار را مشاهده کرد. این بود که بر توبه اش ثابت قدم ماند و از گناه کناره گرفت. 🔶 چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد و نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم و دیگر هم به حمام نرفت. 🔷 هر مقدار مالی که از راه گناه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و از شهر خارج شد و در کوهی که در چند فرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید. 🔶 در یکی از روزها همانطور که مشغول کار بود، چشمش به میشی افتاد که در آن کوه چرا میکرد. از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از آن کیست? عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعا از شبانی فرار کرده و به اینجا آمده است، بایستی من از آن نگهداری کنم تا صاحبش پیدا شود. لذا آن میش را گرفت و نگهداری نمود، پس از مدتی میش زاد و ولد کرد و نصوح از شیر آنها بهره مند میشد. 🔷 روزی کاروانی راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگی مشرف به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که نصوح را دیدند از او آب خواستند و او به جای آب به آنها شیر داد، به طوری که همگی سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند. او راهی نزدیک به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانی کردند و او در آنجا قلعه ای بنا کرده و چاه آبی حفر نمود و کم کم آنجا منازلی ساخته و شهرکی بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا می آمده و در آن محل سکونت اختیار کردند، همگی به چشم بزرگی به او می نگریستند. 🔶 رفته رفته آوازه خوبی و حسن تدبیر او به گوش پادشاه رسید که پدر همان دختر بود. از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده، دستور داد تا وی را از طرف او به دربار دعوت کنند. 🔷 همین که دعوت شاه به نصوح رسید، نپذیزفت و گفت: من کاری دارم و از رفتن به نزد سلطان عذر خواست. مأمورین چون این سخن را به شاه رساندند، بسیار تعجب کرد و اظهار داشت: حال که او نزد ما نمی آید ما میرویم او را ببینیم. 🔶 با درباریانش به سوی نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به عزرائیل امر شد که جان پادشاه را بگیرد. 🔷 بنا بر رسم آن روزگار و به خاطر از بین رفتن شاه در اقبال دیدار نصوح، نصوح را بر تخت سلطنت بنشاندند. 🔶 نصوح چون به پادشاهی رسید، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملکتش گسترانیده و با همان دختر پادشاه ازدواج کرد. 🔷 روزی در بارگاهش نشسته بود، شخصی بر او وارد شد و گفت: چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را از عدالت تو طالبم. نصوح گفت: میش تو پیش من است و هر چه دارم از آن میش توست. وی دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند. 🕊 آن شخص به دستور خدا گفت: بدان ای نصوح! نه من شبانم و نه آن، یک میش بوده است، بلکه ما دو فرشته، برای آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت، اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد. و از نظر غایب شد. ⚪️ به همین دلیل به توبه واقعی و راستین، (توبه نصوح) گویند
امام علی علیه السلام زندگي کردن با مردم اين دنيا همچون دويدن در گله اسب است.. تا مي تازي با تو مي تازند. زمين که خوردي، آنهايي که جلوتر بودند.. هرگز براي تو به عقب باز نمي گردند. و آنهايي که عقب بودند، به داغ روزهايي که مي تاختي تورا لگد مال خواهند کرد! در عجبم از مردمي که بدنبال دنيايي هستند که روز به روز از آن دورتر مي شوند و غافلند از آخرتي که روز به روز به آن نزديکتر مي شوند...