eitaa logo
تنها علاج
897 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
575 ویدیو
301 فایل
"با امام حسین(ع) به همه جا می توان رسید" صفحه رسمی حجت‌الاسلام سیّد علی‌اصغر علوی https://virasty.com/tanhaelaj ارتباط با مدیر: @Behesht123
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 آنچه از اربعین آموختیم: 🔻خشاب گذاری فرهنگی! 🔹هدیه دادن باعث ایجاد الفت و رفاقت بیشتر می شود خصوصا اگر در فرصت ممتازی مانند اربعین و بین دو ملت ایران و عراق اتفاق بیفتد. می توان در مسیر و داخل موکب ها به خادمان این مسیر و کودکانشان هدیه داد؛ از عکس و شکلات و گل سر گرفته تا نمک تبرکی و پوستر و پیکسل. نباید دست خالی بود. به تعبیر شهید ضابط باید "خشاب فرهنگی" را پر کرد و آنگاه راه افتاد! @tanhaelaj
هدایت شده از Atabe
روز دوم زیارت مجازی طریق الحسین
هدایت شده از Atabe
شروع پیاده روی اربعین 98 بسم الله به اذن الله به اذن ثارالله پدر به سوی ثارالله پسر
هدایت شده از Atabe
شروع پیاده روی اربعین 98
هدایت شده از Atabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمود اول وارد شدن به طریق حسین دلی شوریده می‌خواهد...
هدایت شده از Atabe
اربعین 98 طریق الحسین
هدایت شده از Atabe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از Atabe
طریق الحسین اربعین98
هدایت شده از Atabe
از اول مسیر، حاج‌آقا علوی پیرامونِ شبیه شدن زائر به مزور سخنان بسیاری ایراد فرموده بودند. از کارهای مفیدی که در طریق مقدس نجف به کرب‌وبلا می‌شود انجام داد. یکی از رفقای همسفر ما، این‌طور به ذهن مبارکش رسید که: جمع کردن زباله‌های تولید شده توسط زائران، از مسیر راه، کار مفیدی‌ست. و البته فکر خوبی هم بود. اما مشکل اینجا بود که امکانات زیادی برای انجام این مهم نداشت! ایشان کاملا اتفاقی، از انبارِ كيسه فریزری‌هایی که در کوله‌ی بنده بود، اطلاع پیدا کرد. و فکری که به ذهنش رسیده بود را با من مطرح کرد و گفت که نیاز به کیسه‌ی فریزری برای جمع کردن زباله‌ها دارد. گفتم: زندگیم فدای ارباب، "" یک کیسه فریزری که این حرف‌ها را ندارد. اشاره کردم که از پشت کوله‌ام بردارد و مشغول شود. جمعیت خیلی زیاد بود. چند عمود جلوتر، دیدم مجدد آمد و تقاضای مشمع کرد. گفتم خواهش می‌کنم؛ این چه حرفیست، "". خودت از کیفم بردار. خلاصه... هر چند عمود یک‌بار که ما می‌رفتیم در حال و هوای خودمان، این بزرگوار می‌آمد و تقاضای کیسه‌ای می‌کرد. متوجه شدم که در مسیر که زباله‌ها را جمع می‌کند، چند دقیقه یک‌بار کیسه‌ای که به عنوان دست‌کش در دستش کرده بود را هم می‌اندازد به آشغالی. آمد،برداشت رفت آمد،برداشت،رفت آمد برداشت رفت... تا اینکه رو کرد به من و گفت: کیسه‌هایت همین‌ها بود؟ گفتم بله. گفت حیف شد... تمام شدند! خواستم به او بگویم: خادمِ حسابی؛ لااقل دوتایش را برای خودم می‌گذاشتی... ، اما به خودم نهیب زدم: "!" چهارتا کیسه زباله که این حرف‌ها را ندارد. از رفیق‌مان عذرخواهی کردم که امکانات بیشتری برای ارائه‌ی خدمتش در این مسیر نداشتم و با هم به طی کردن طریق پرداختیم. القصه... در طریق مقدس نجف_کرب‌و‌بلا، کار برای انجام دادن بسیار است، بار برای برداشتن از زمین، فراوان است. مهم این است که چه چیز، روزی‌مان کنند. از من به شما وصیت؛ قبل از گام برداشتن به سوی این مسیر منیر، طلب روزی کنید! که باید اذن بدهند. و برای انجام آن کار، از وطن برنامه‌ریزی کنید تا در راه، (زبانم لال) شرمنده‌ی روی مبارک ارباب نشوید. روز دوم
کاش قبل از اربعین یک خوش خبر پیدا شود تا بگوید زائران باز است راه کربلا...