eitaa logo
تنهاترین منجی ...
633 دنبال‌کننده
4هزار عکس
582 ویدیو
122 فایل
مباحث مهدویت مبحث غیبت حضرت مهدی(عج) مبحث وظایف شیعه در عصر غیبت مبحث فواید دعا برای تعجیل در فَرَج کانال تنهاترین منجی در دیگر پیام رسان ها👇 👈با شناسه ی tanhatarinmonji@ در تلگرام سروش ایتا گپ آی گپ ارتباط با مدیر: @monji55555
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ (۱۰) 〰〰🕌〰〰🐫🐪🌤 🌤امام حسین علیه السلام در روز دهم محرم، چندین بار به ارشاد سپاه اموی برخاست تا این جمعیت سرگردان و گمراه را به سوی حق و هدایت رهنمون سازد. خطبه در صبح عاشورا ایراد گردید در حالیکه امام سوار بر اسب خود و با صدایی رسا و بلند ، مطالبی را بیان نمودند که بلیغ‌تر از آن را هیچ کس نشنیده است، سپس فرمودند: 🕌 ....ای مردم، نسب مرا ببینید و به خود بازگردید و خود را سرزنش کنید و ببینید که آیا قتل و ریختن خون من برای شما رواست؟آیا من پسر دختر پیامبرتان نیستم؟....آیا گفتهء رسولخدا را در مورد من و برادرم نشنیده‌اید که فرمود: این دو آقای اهل بهشت‌اند؟....اگر سخنم را نمی‌پذیرید ، در میان شما افرادی هستند که می‌توانید از آنها بپرسید. از جابربن عبدالله‌انصاری و اباسعیدخدری و سهل بن سعدساعدی و زیدبن‌ارقم و انس‌بن‌مالک بپرسید تا به شما خبر دهند که این گفته را از رسول خدا در مورد من و برادرم شنیده‌اند. آیا این گفته‌ها کافی نیست تا از ریختن خون من خودداری کنید؟......به خدا سوگند در مشرق و مغرب زمین هیچ پیامبری را پسر دختری جز من نیست؛ نه در میان شما و نه دیگران! وای بر شما! آیا کسی را کشته‌ام یا مالی را گرفته‌ام و یا زخمی بر شما وارد ساخته‌ام که خون مرا می‌خواهید؟.....ای شبث بن رِبعی و ای حجار بن ابجر و ای قیس بن اشعث و ای زید بن حارث، آیا برای من ننوشتید: بیا که میوه‌ها رسیده و باغها سبز شده و لشکری مجهز در انتظار توست؟ ....مردم! اگر از من روی گردانده‌اید ، بگذارید از شما منصرف شوم و به سرزمین امنی بروم...... (مقتل الحسین/مقرم۲۷۹) 👈هنگامی که جناب زهیر مشاهده کرد که قوم ، خطبهء امام را اجابت نکردند ،در حالی‌که سلاح جنگی را برداشته بود، سوار بر اسب، به سوی آنان رفت تا آنان را نصیحت کند و آنان را برحذر داشت از آنچه می‌خواهند مرتکب شوند و نسبت به عاقبت پیروی از و عبیدالله هشدار داد... (تاریخ طبری ۳۳۱/۴- کامل ابن اثیر۲۸۸/۳) اما لشکر اموی اینچنین به زهیر پاسخ می‌دهد: ❌ ما نمی‌رویم مگر اینکه آقای تو و هر که را با اوست بکشیم؛ یا اینکه او و یارانش را به سوی عبیدالله به عنوان اسیر ببریم. 🌤زهیر جواب داد: بندگان خدا! پسر فاطمه سزاوارتر است به دوستی و یاری تا زادهء سمیه؛ اگر او را یاری نمی‌کنید ، پس پناه بر خدا که اگر او را بکشید .او را با یزید واگذارید، سوگند به خدا که یزید بی قتل حسین، پیروی شما را می‌پذیرد. (تاریخ طبری ۳۳۲/۴- کامل ابن‌اثیر ۲۸۸/۳) ❌شمر لعین به سوی زهیر تیر می‌اندازد....زهیر گفت: بندگان خدا این سبکسران ستمکار شما را در دینتان فریب ندهند....و.... امام به زهیر می‌فرمایند که بازگردد ؛ و آنگاه فرمودند: 🌤 به جان خود سوگند، اگر مومن آل فرعون قومش را نصیحت کرد...من هم نصیحت نموده و ابلاغ کردم؛ اگر نصیحت و رساندن سودمند باشد. (همان) 👈👈 آنگاه بریر که از تابعین و قاریان بزرگ قرآن و مردی عابد و پارسا بود، ایستاد و با قوم باطل صحبت نمود:: .....ای قوم! نوادهء پیامبر در میان شماست و اینها ذریهء او، عترت و دختران و خانواده‌اش هستند؛...بگویید با آنها چه می‌خواهید بکنید؟ پاسخ دادند: ❌ می‌خواهیم آنها را فرمانبردار عبیدالله بن زیاد کنیم و امر او را بر آنها حاکم کنیم‌. بریر گفت: آیا قبول نمی‌کنید به همان جایی بروند که آمده بودند؟ وای بر شما ای اهل کوفه، آیا نامه‌ها ..را به فراموشی سپرده‌اید؟ وای بر شما اهل بیت پیامبرتان را دعوت کردید ولی همین که به سوی شما آمدند، آنها را به ابن زیاد تسلیم کردید و آب را از آنها مانع شدید...چه بد قومی هستید!..... در این هنگام ، جمعیت با تیر به سوی او حمله بردند و او را عقب زدند. (مقتل الحسین/مقرم۲۸۶) 🕌امام علیه‌السلام بار دیگر ، در حالی که در دست مبارک خود قرآنی داشتند، در مقابل این جماعت گمراه ایستادند و آنان را در ضمن خطبه‌ای بسیار شیوا و غرا و با فرازهایی بسیار عمیق، پند دادند. و ضمن اشاره به وقایع آینده، سپاه اموی را اینچنین بیم دادند و فرمودند: 🌤 ....خدایا قطرات آسمان را از آنان فرو بند، و بر آنها سالیانی بگذران همچون سالهای قحطیِ یوسف، و بر ایشان جوانی ثقفی ( ) را چیره ساز که جام تلخ مرگ را بدانان بنوشاند؛ آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار کردند و تویی خدای ما و بازگشت ما به سوی توست... (اللهوف۴۱- مقتل الحسین/مقرم۲۸۹) @tanhatarinmonji ... ادامه👇
✔️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ (۱۱) 〰〰🕌〰〰🐫🐪🌤 🌤 إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. ✍..امام همه ی راههای هدایت و ارشاد به راه راست را به کار بردند تا از جلوگیری نمایند؛ امام با انواع روشها قصد اصلاح و هدایت سپاه اموی را داشتند ولی آنها از جمله عمر سعد، امتناع و استکبار ورزیدند؛ عمر بن سعد با بیشرمی تمام در صبح روز دهم، به حالت غرور ایستاد و تیر را به سوی خیمه‌های حسینی پرتاب کرد و گفت: ❌ نزد امیر شهادت دهید که من اولین کسی بودم که تیر انداختم. (اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲- تاریخ طبری ۳۳/۴- کامل ابن اثیر۲۸۹/۳) 👈بعد از آن تیرها چون از سوی سپاه اموی به سوی امام حسین علیه السلام سرازیر شد. 👈امام علیه‌السلام تا زمانی که راهی بهتر سراغ داشتند، از جنگ و خونریزی خودداری فرمودند. لذا بارها به اصحاب خود فرمودند: 🕌 من اکراه دارم که جنگ را با ایشان بیاغازم. اما زمانی که تیر را همچون باران به سوی سپاهش روانه ساختند تا جایی که حتی بر طناب خیمه‌ها تیر نشست، اذن جنگ به اصحاب خود دادند و فرمودند: 🌤 خداوند شما را رحمت کند! به سوی مرگی که است، برخیزید که این تیرها، پیکهای این گروه به سوی شماست. (اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲) 〰〰🕌〰〰🐫🐪🌤 نتیجه : به سفیر سالار شهیدان جناب مسلم بن عقیل بنگرید! 👈اگر مسلم به امر امام، در پی حکومت بود، بی‌شک آن هنگام که در خانه هانی شرایط برای ابن‌زیاد فراهم شد، او را از پشت مورد حمله قرار می‌داد و امت و اسلام را از شر او راحت می‌ساخت! و زمینه را برای به دست گرفتن حکومت برای امام هموار می‌نمود، 👈اما او به جهت ایمان و عقیده‌اش و به سبب تربیت علوی، حمله ناجوانمردانه را با ایمان مهار نمود؛ این کلام امیرالمومنین او را از این عمل بازداشت:: ایمان، مانع حمله ناجوانمردانه است ؛ مومن به ناحق(از پشت) حمله نمی‌کند. 🌤 این است سیره اهل بیت علیهم‌السلام، امامان هیچ‌گاه برای گرفتن مسند خلافت ظاهری ، که حق الهی ایشان است، به زور متوسل نمی‌شوند و با جنگیدن نمی‌دهند؛ علت را می‌توان در این کلام نورانی و بسیار عمیق امیرالمومنین علی علیه السلام یافت که فرمود: خوارج ، نتیجه فتوحات بی‌رویه‌اند. از این رو است که می‌بینیم امام حسین علیه‌السلام می‌فرمایند: 🕌 برای سامان بخشیدن در امت جدم کرده‌ام ؛ برای آنکه امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره و عمل کنم. این است سیرهء جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدرش امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهماالسلام ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🌐 ... 🌤الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج الساعة🌤 📝🔍 https://telegram.me/joinchat/BVCk9T0VAZec4b1Qox2Yjw 🌐 عضویت در پیام رسان ایتا : https://eitaa.com/tanhatarinmonji 🌐 عضویت در پیام رسان سروش : http://sapp.ir/tanhatarinmonji
[15] ✔️ انگیزه سیدالشهدا از چه بود ؟؟ 〰〰▪️〰〰〰〰 امام حسین علیه السلام در روز دهم محرم، چندین بار به ارشاد سپاه اموی برخاستند تا این جمعیت سرگردان و گمراه را به سوی حق و هدایت رهنمون سازند. خطبه در صبح عاشورا ایراد گردید در حالیکه امام سوار بر اسب خود و با صدایی رسا و بلند ، مطالبی را بیان نمودند که بلیغ‌تر از آن را هیچ کس نشنیده است، سپس فرمودند: ⬅️ ....ای مردم، نسب مرا ببینید و به خود بازگردید و خود را سرزنش کنید و ببینید که آیا قتل و ریختن خون من برای شما رواست؟آیا من پسر دختر پیامبرتان نیستم؟....آیا گفته رسولخدا را در مورد من و برادرم نشنیده‌اید که فرمود: این دو آقای اهل بهشت‌اند؟....اگر سخنم را نمی‌پذیرید ، در میان شما افرادی هستند که می‌توانید از آنها بپرسید. از جابربن عبدالله‌انصاری و اباسعیدخدری و سهل بن سعدساعدی و زیدبن‌ارقم و انس‌بن‌مالک بپرسید تا به شما خبر دهند که این گفته را از رسول خدا در مورد من و برادرم شنیده‌اند. آیا این گفته‌ها کافی نیست تا از ریختن خون من خودداری کنید؟......به خدا سوگند در مشرق و مغرب زمین هیچ پیامبری را پسر دختری جز من نیست؛ نه در میان شما و نه دیگران! وای بر شما! آیا کسی را کشته‌ام یا مالی را گرفته‌ام و یا زخمی بر شما وارد ساخته‌ام که خون مرا می‌خواهید؟.....ای شبث بن رِبعی و ای حجار بن ابجر و ای قیس بن اشعث و ای زید بن حارث، آیا برای من ننوشتید: بیا که میوه‌ها رسیده و باغها سبز شده و لشکری مجهز در انتظار توست؟ ⬅️....مردم! اگر از من روی گردانده‌اید ، بگذارید از شما منصرف شوم و به سرزمین امنی بروم...... (مقتل الحسین/مقرم۲۷۹) 👈👈 هنگامی که جناب زهیر مشاهده کرد که قوم ، خطبه امام را اجابت نکردند ،در حالی‌که سلاح جنگی را برداشته بود، سوار بر اسب، به سوی آنان رفت تا آنان را نصیحت کند و آنان را برحذر داشت از آنچه می‌خواهند مرتکب شوند و نسبت به عاقبت پیروی از و عبیدالله هشدار داد... (تاریخ طبری ۳۳۱/۴- کامل ابن اثیر۲۸۸/۳) اما لشکر اموی اینچنین به زهیر پاسخ می‌دهد: ❌ ما نمی‌رویم مگر اینکه آقای تو و هر که را با اوست بکشیم؛ یا اینکه او و یارانش را به سوی عبیدالله به عنوان اسیر ببریم. زهیر جواب داد: بندگان خدا! پسر فاطمه سزاوارتر است به دوستی و یاری تا زاده سمیه؛ اگر او را یاری نمی‌کنید ، پس پناه بر خدا که اگر او را بکشید .او را با یزید واگذارید، سوگند به خدا که یزید بی قتل حسین، پیروی شما را می‌پذیرد. (تاریخ طبری ۳۳۲/۴- کامل ابن‌اثیر ۲۸۸/۳) لعین به سوی زهیر تیر می‌اندازد....زهیر گفت: بندگان خدا این سبک سران ستمکار شما را در دینتان فریب ندهند....و.... امام به زهیر می‌فرمایند که بازگردد ؛ و آنگاه فرمودند: ⬅️ به جان خود سوگند، اگر مومن آل فرعون قومش را نصیحت کرد...من هم نصیحت نموده و ابلاغ کردم؛ اگر نصیحت و رساندن سودمند باشد. (همان) 👈👈 آنگاه بریر که از تابعین و قاریان بزرگ قرآن و مردی عابد و پارسا بود، ایستاد و با قوم باطل صحبت نمود: .....ای قوم! نواده پیامبر در میان شماست و اینها ذریه او، عترت و دختران و خانواده‌اش هستند؛...بگویید با آنها چه می‌خواهید بکنید؟ پاسخ دادند: ❌ می‌خواهیم آنها را فرمانبردار عبیدالله بن زیاد کنیم و امر او را بر آنها حاکم کنیم‌. بریر گفت: آیا قبول نمی‌کنید به همان جایی بروند که آمده بودند؟ وای بر شما ای اهل کوفه، آیا نامه‌ها ..را به فراموشی سپرده‌اید؟ وای بر شما اهل بیت پیامبرتان را دعوت کردید ولی همین که به سوی شما آمدند، آنها را به ابن زیاد تسلیم کردید و آب را از آنها مانع شدید...چه بد قومی هستید! در این هنگام ، جمعیت با تیر به سوی او حمله بردند و او را عقب زدند. (مقتل الحسین/مقرم۲۸۶) امام بار دیگر ، در حالی که در دست مبارک خود قرآنی داشتند، در مقابل این جماعت گمراه ایستادند و آنان را در ضمن خطبه‌ای بسیار شیوا و غرا و با فرازهایی بسیار عمیق، پند دادند. و ضمن اشاره به وقایع آینده، سپاه اموی را اینچنین بیم دادند و فرمودند: ⬅️ خدایا قطرات آسمان را از آنان فرو بند، و بر آنها سالیانی بگذران همچون سالهای قحطیِ یوسف، و بر ایشان جوانی ثقفی ( ) را چیره ساز که جام تلخ مرگ را بدانان بنوشاند؛ آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار کردند و تویی خدای ما و بازگشت ما به سوی توست. (اللهوف۴۱- مقتل الحسین/مقرم۲۸۹) ⬅️در پی این خطابه، نور هدایت بر دل جناب حر تابید و به اسبش نهیبی زد و به سپاه امام پیوست‌..... جناب حر ، پس از پیوستن به سپاه امام، خطاب به سپاه اموی فریاد برآورد: ای اهل کوفه، مادرانتان به عزایتان بنشینند! او را خواندید و چون آمد تسلیم‌اش کردید....و او را از توجه به سرزمین‌های امن و ایمنی اهل بیت‌اش مانع شدید....چه بد با بازماندگان حضرت محمد عمل کردید! (تاریخ طبری ۳۳۴/۴) @tanhatarinmonji 👇 ادامه
[16] ✔️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰〰▪️〰〰〰〰〰 برای یافتن پاسخ به این سوال، بهترین و دقیق‌ترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛ ☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت با لعین تا سرحد شهادت بوده است؛ و به هیچ عنوان خروج حضرتش برخلاف برخی ادعاها ، مانند ادعای امثال آقای صالحی نجف آبادی در کتاب <شهید جاوید> به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف بدین معنا نفرموده‌اند؛ 👈 شأن امام هدایتگری است و حکومت و این مسائل اهمیتی در مقابل «هدایت» که هدف اولیاء الهی است، ندارد. 〰〰〰〰〰〰 ✍..امام همه راههای هدایت و ارشاد به راه راست را به کار بردند تا از نمایند؛ امام با انواع روشها قصد اصلاح و هدایت سپاه اموی را داشتند ولی آنها از جمله عمر سعد، امتناع و استکبار ورزیدند؛ ⬅️عمر بن سعد با بیشرمی تمام در صبح روز دهم، به حالت غرور ایستاد و تیر را به سوی خیمه‌های حسینی پرتاب کرد و گفت: ❌ نزد امیر شهادت دهید که من اولین کسی بودم که تیر انداختم. (اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲- تاریخ طبری ۳۳/۴- کامل ابن اثیر۲۸۹/۳) 👈👈 بعد از آن تیرها چون از سوی سپاه اموی به سوی امام حسین علیه السلام سرازیر شد. 👈👈 امام علیه‌السلام تا زمانی که راهی بهتر سراغ داشتند، از جنگ و خونریزی خودداری فرمودند. لذا بارها به اصحاب خود فرمودند: ⬅️ من اکراه دارم که جنگ را با ایشان آغاز کنم. اما زمانی که تیر را همچون باران به سوی سپاهش روانه ساختند تا جایی که حتی بر طناب خیمه‌ها تیر نشست، اذن جنگ به اصحاب خود دادند و فرمودند: ⬅️ خداوند شما را رحمت کند! به سوی مرگی که است، برخیزید که این تیرها، پیکهای این گروه به سوی شماست. (اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲) _ نتیجه: به سفیر سالار شهیدان جناب مسلم بن عقیل بنگرید! اگر مسلم به امر امام، در پی حکومت بود، بی‌شک آن هنگام که در خانه هانی شرایط برای ابن‌زیاد فراهم شد، او را از پشت مورد حمله قرار می‌داد و امت و اسلام را از شر او راحت می‌ساخت! و زمینه را برای به دست گرفتن حکومت برای امام هموار می‌نمود، اما او به جهت ایمان و عقیده‌اش و به سبب تربیت علوی، حمله ناجوانمردانه را با ایمان مهار نمود؛ این کلام امیرالمومنین او را از این عمل بازداشت:: ⬅️ ایمان، مانع حمله ناجوانمردانه است ؛ مومن به ناحق(از پشت) حمله نمی‌کند. 👈 این است سیرهء اهل بیت علیهم‌السلام، امامان هیچ‌گاه برای گرفتن مسند خلافت ظاهری ، که حق الهی ایشان است، به زور متوسل نمی‌شوند و با جنگیدن تشکیل‌حکومت نمی‌دهند؛ علت را می‌توان در این کلام نورانی و بسیار عمیق امیرالمومنین علی علیه السلام یافت که فرمود: خوارج ، نتیجه فتوحات بی‌رویه‌اند. از این رو است که می‌بینیم امام حسین علیه‌السلام می‌فرمایند: 👈 برای سامان بخشیدن در امت جدم کرده‌ام (=از وطن خود خارج شدم) ؛ برای آنکه امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیرهء و عمل کنم. 👈 این است سیرهء جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدرش امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهماالسلام. ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🌐 ... 🌤الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج الساعة🌤 📝🔍 https://t.me/joinchat/AAAAAD0VAZd23pFbq5w3KA